Pazudharma

🖋 تبریک! تبریکی از جنس مسوولیت پذیری و وظیفه مداری.

🔹پس از #کویر_لوت، کمیته میراث جهانی یونسکو، #جنگل_های_هیرکانی را به ثبت جهانی رساند. جنگل های هیرکانی که پیدایش آن به دوره زمین شناسی #ژوراسیک برمی گردد، قدمتی چهل میلیون ساله دارد و در جنوب و جنوب غربی حاشیه #دریای_خزر قرار گرفته است.

🔹جمهوری آذربایجان نقطه ی آغازین این جنگل های ارزشمند و پهن برگ است که در امتداد خود به سرزمین ما و به استان های گیلان، مازندران و گلستان می رسد. استان مازندران 53 درصد، استان گیلان 26 درصد و استان گرگان 21 درصد از مساحت 1/8 میلیون هکتاری جنگل های هیرکانی را شامل می شوند. البته استان های اردبیل و خراسان شمالی هم از این منبع زیبای طبیعی بهره مندند.

🔹پس از 4 سال که از درخواست ثبت جهانی این جنگل ها توسط جمهوری آذربایجان می گذرد و اختلافاتی بر سر سهم این کشور و ایران و هم چنین مخالفت کشورمان با قرار گرفتن نام آذربایجان قبل از نام ایران برای ثبت جهانی آن وجود داشت، اکنون این جنگل های کم نظیر با نامِ زیبایش ثبت جهانی شد.

🔹جالب است بدانیم اگر مالکیت یا محلِ ثبت شده در میراث جهانی با خطرات خاص یا جدی تهدید شوند، کمیته مربوطه آن محل را در فهرست «میراث جهانی در خطر» قرار می دهد. به همین ترتیب، اگر «ارزش عمومی برجسته» این محل که دلیل اصلی ثبت آن در میراث جهانی بوده است از بین برود، کمیته آن را از فهرست میراث جهانی خارج می کند.

🔹قوانین و مقرراتی که در سطح ملی یا محلی وجود دارند باید حمایت از این میراث در مقابل فشارهای اجتماعی، اقتصادی، سایر فشارها و همچنین تغییراتی که ممکن است بر «ارزش عمومی برجسته»-ی آن اثری منفی می گذارد را تضمین نمایند. این شامل یکپارچگی و/یا اصالت آن میراث نیز می شود.

🔷 از اینروست که تبریک برای ثبت جهانی کویر لوت و بخش های زیادی از جنگل های هیرکانی که در داخل مرزهای سرزمین ما قرار دارد، تبریکی سخت است! تبریکی که حواس همگان- به ویژه #دولت و #حکومت- را باید به #مسوولیت_پذیری، #وظیفه_مداری، #صداقت و پاسداشتی دانش محور جلب نماید. در این تبریکِ مسوولانه همه مردم سهم دارند زیرا یا از #جوامع_محلی یا #گردشگر هستند؛ #محیط_بان یا #فعال_محیط_زیست هستند؛ #عکاس هستند و/یا دوستدار حیات وحش. ایرانی هستند!

🔷 با احترام به طبیعت و حفاظت از جنگل های هیرکانی که منطقه ای زیبا برای فرود آمدن و اسکان پرندگان مهاجر نیز هست و با احترام به تمام تالاب ها و جنگل ها و کویرها و کوه ها و دره ها و رودها و رودخانه و دریاها و خلیج ها نه تنها از این میراث ملی و جهانی که از آبروی ایران حفاظت کنیم.

🔷 ثبت این میراث جهانی کم از #برجام و #سانتریفیوژ و #کیک_زرد و #سیاست ندارد!!!

فلور خواجوی

https://t.center/pazudharma

🖋 نامِ فلسفه و فیلسوف ها بَد در رفته است...!

▪️در میان بحث هایِ داغِ #سیاسی که شاید عموم مردم خیلی هم از آنها سر در نیاورند؛ در هیاهوی راهروی #دادگاه ها؛ چه بسا در زمان تصمیم گیری برای یک موضوع ساده ی #خانوادگی و در میان #مشاجرات و اختلافاتی که بر سر موضوعاتِ #محیط_زیستی وجود دارند و خلاصه در خلالِ تمام #روزمرگی ها وقتی از جای خالیِ #فلسفه و نظریاتی که #فلاسفه در دوران های مختلف مطرح کردند صحبت می شود، گویی به بی ربط ترین موضوعِ ممکن اشاره شده است! موضوعی که فرازمینی است و هیچ نشانی از درک و هم دلی و هم دردی در آن نیست!

▪️ولی آیا به راستی چنین است؟ آیا موضوعاتِ متنوعی که این رشته ی علمی به آن پرداخته شامل #فلسفه_اخلاق، #فلسفه_دین، #فلسفه_سیاسی، فلسفه معاصر و غیره هیچ جایگاهی در زندگی روزمره ما ندارند؟

▪️چرا انسانِ خردمند امروز بر این باور است که وقتی سخن از فلسفه به میان می آید، به این معنی است که از دست نیافتنی ترین و دورترینِ راهکارهایی صحبت می شود که هیچ تاثیری نه فقط برای برون رفت از مشکلات که روی زندگی ندارند!؟

▪️شاید قسمتی از پاسخ به عبارت معروفِ «برج عاج نشین» برگردد که معمولا به فلاسفه نسبت می دهند و از آن این استنباط می شود که فلاسفه مردمانی هستند که فقط حرف می زنند و در عمل هیچ از خود عرضه نمی کنند. ولی آیا این برداشتِ درستی است که فلاسفه، به آن چه خودشان می گویند عمل نمی کنند!؟

▪️کمترین کاری که فلسفه می کند این است که برای پرسش های اساسی، پاسخ های تکراری و کلیشه ای نمی دهد. وقتی با فلسفه اخلاق یا فلسفه سیاسی آشنا می شویم تازه پی می بریم که ریشه خیلی از مشکلاتی که توسط #حکومت، #دولت و حتی #مردم به وجود می آید در نبود #اخلاقیات نهفته است:

* آن جا که قراردادهای #انتقال_آب منعقد می شوند حکایت از این دارد که مسوولین مملکتی به درجه ای از #خودخواهی آلوده شده اند که خودشان را از هرگونه #مطالعه، #مشورت و کسب #دانش در حوزه ای که تخصصی در آن ندارند بی نیاز می دانند.
* کسانی که به نام #فعال_محیط_زیست از تریبونی همگانی به نام صدا و سیما استفاده می کنند، افزون بر تن دادن به سیاست های تحمیلی این رسانه ها، با قائل شدن #تبعیض، چیزهایی که خودشان می خواهند و/یا به سود خودشان است منعکس می کنند.
* نسبت به #فرونشست زمین در تهران کسانی هشدار می دهند که خودشان دچار فرونشست های اخلاقی اند! نقد می کنند ولی نقد نمی پذیرند! از اخلاق محیط زیستی می گویند ولی خودشان با هر قدمی که برمی دارند به دنبال سیراب کردن انگیزه ای شخصی یا هدفی بلندمدت اند.
* تعداد زیادی نیز برای این که فقط باشند تا بتوانند بنویسند و نامشان بر سر زبان ها باشد و بعد از دهه ها فعالیت از یادها و خاطره ها نروند، حاضرند تن به هر خفت و خواری بدهند- گاه با محافظه کاری، گاه با زیر پا گذاشتن اصولِ همان فعالیتی که به آن مشغولند. گاهی با #دروغ و #تظاهر به چیزهایی که در واقعیت نیستند!
* تعاملات انسانی و #پاسخگویی در حوزه اخبار محیط زیست بیشتر بر اساس تعصبات و سلیقه های فردی استوار است تا مسوولیت پذیری و وظیفه مداری. از اینرو، کارکردی شبیه بنگاه های خبرپراکنی یافته اند تا تحلیل های علمی، منطقی و انتقادی.
*چه بسا در سطوح خُرد شامل امداد و نجات حیوانات، فرآیند درمان آنها، تشکیل کمپین ها و پویش ها و ... از قرار معلوم آن چه حرفهای بیشتری در پشت صحنه برای گفتن دارند لجبازی، کینه ورزی، رقابت ناسالم، باندبازی و ... است.

▪️همانطور که می بینیم تمام این مشکلات ریشه در اخلاقیات ما دارند، جایی که خیلی کم به آن توجه می کنیم و معمولا در همان سطحِ ظاهری باقی می مانیم.

▪️از نظر "هوکر" مساوات طبیعی انسان ها آنقدر بدیهی و آشکار است که نیازی به تحقیق و تفحص ندارد. او این برابری را شالوده ی تعهد و عشق دوسویه ای می داند که انسان ها نسبت به یکدیگر دارند و مسئولیت انسان ها نسبت به یکدیگر را بر آن بنا می نهد و به نتایجی درباره اصول کلی عدالت و نیکوکاری دست می یابد.

🔘 اگر حکومت و دولت را به کناری بگذاریم، به راستی چرا فعالیت های بی شمارِ فعالان حوزه محیط زیست، حیات وحش، دوستداران حیوانات و محیط زیست نتیجه ای نمی دهد؟
https://t.center/pazudharma

اگر بدون #تعهد به ترویج زندگی مبتنی بر #گیاهان، خود را #فعال_محیط_زیست بنامیم و #سیاست های کلان را به چالش بکشیم، غیر از #تضاد هیچ معنایی از این فعالیت اجتماعی-مدنی حاصل نمی­شود!!!

در وجود #انسان امروزین نوعی #تضاد آشکار نهفته است. به ما می آموزند مهربان باشیم، اما وقتی می خواهیم با حیوانات مهربان باشیم #نهی می شویم. به ما می آموزند کشتن کاری بسیار وحشتناک است و هیچ انسانِ سالمی دیگری را نمی کشد، اما وقتی حیوانی را می کشیم، فقط «یک حیوون» را کشته ایم. به ما می آموزند «خدا» انسان های #دروغگو را دوست ندارد، ولی وقتی بدترین کارهای دنیا را انجام داده و به راحتی حاشا می کنیم، «خدا» آن را به حساب «مصلحت» می گذارد و خللی در #تربیت ما پیش نمی آید. به ما می آموزند# زندان جای آدم های #خلافکار است، ولی حیوانات برای تفریح انسان به زندان می افتند. در تمام دنیا، #قاتلان_زنجیره ای در راس مجرمان اجتماعی معرفی می شوند ولی نمی دانیم چرا #شهرداری و شرکت های تابعه جز این گروه قرار نمی گیرد! حتی نمی دانیم چرا #شکارچیان داخلی و خارجی قاتل به حساب نمی آیند و چه بسا «مجوز» قتل نیز برایشان صادر می شود! آیا الان می توان ادعا کرد که جمعیت گونه ها افزایش یافته است؟! که در صورت زياد بودن هم، مگر چاره کار در کشتن است!؟
تضادی که به این صورت اکتساب شده باشد به دنیای #بزرگسالی هم وارد می شود: ما خود را #فعال_محیط_زیست و #مدافع_حقوق_حیوانات معرفی می کنیم و در عین حال حیوانات را می خریم و می فروشیم! #چرم خالص را تبلیغ می کنیم! با دلفین عکس می گیریم! کلنگ #پناهگاه را بر زمین می کوبیم! #عقیم_سازی را بهترین روشِ کاهشِ جمعیتی می دانیم که هنوز افزایش آن ثابت نشده است! در برابر مرگ دسته جمعی حیوانات و دفن آنها با آهک سکوت می کنیم تا نه برای علت قتل عام و نه برای آلوده کردن محیط زیست مجبور به توضیح نباشیم!
اسب ها، گرازها، ماهيان، دلفين ها، سگ ها، موش ها و دهها گونهء جانوري ديگر را #قتل_عام مي كنيم و نه به فكر محيط زيست هستيم و نه به فكر حيوانات.
ما خود را مدافع حقوق حیوانات و فعال محیط زیست می دانیم ولی هنوز نمی دانیم که ماهیت وجودی #طبیعت و حیوانات سراسر یکرنگی و خلوص است! چیزی که در ما با لایه های تربیتِ دارای «تضاد» و میل سیری ناپذیری براي #شهرت و #محبوبیت دفن شده است...شايد شهرت را بدست آورد ولي براي محبوبيت، بهتر است كمي ترديد به دل راه داد!
اين تضاد را بايد درمان كرد...
https://telegram.me/Pazudharma

در وجود #انسان امروزین نوعی #تضاد آشکار نهفته است. به ما می آموزند مهربان باشیم، اما وقتی می خواهیم با حیوانات مهربان باشیم #نهی می شویم. به ما می آموزند کشتن کاری بسیار وحشتناک است و هیچ انسانِ سالمی دیگری را نمی کشد، اما وقتی حیوانی را می کشیم، فقط «یک حیوون» را کشته ایم. به ما می آموزند «خدا» انسان های #دروغگو را دوست ندارد، ولی وقتی بدترین کارهای دنیا را انجام داده و به راحتی حاشا می کنیم، «خدا» آن را به حساب «مصلحت» می گذارد و خللی در #تربیت ما پیش نمی آید. به ما می آموزند# زندان جای آدم های #خلافکار است، ولی حیوانات برای تفریح انسان به زندان می افتند. در تمام دنیا، #قاتلان_زنجیره ای در راس مجرمان اجتماعی معرفی می شوند ولی نمی دانیم چرا #شهرداری و شرکت های تابعه جز این گروه قرار نمی گیرد! حتی نمی دانیم چرا #شکارچیان داخلی و خارجی قاتل به حساب نمی آیند و چه بسا «مجوز» قتل نیز برایشان صادر می شود! آیا الان می توان ادعا کرد که جمعیت گونه ها افزایش یافته است؟! که در صورت زياد بودن هم، مگر چاره کار در کشتن است!؟
تضادی که به این صورت اکتساب شده باشد به دنیای #بزرگسالی هم وارد می شود: ما خود را #فعال_محیط_زیست و #مدافع_حقوق_حیوانات معرفی می کنیم و در عین حال حیوانات را می خریم و می فروشیم! #چرم خالص را تبلیغ می کنیم! با دلفین عکس می گیریم! کلنگ #پناهگاه را بر زمین می کوبیم! #عقیم_سازی را بهترین روشِ کاهشِ جمعیتی می دانیم که هنوز افزایش آن ثابت نشده است! در برابر مرگ دسته جمعی حیوانات و دفن آنها با آهک سکوت می کنیم تا نه برای علت قتل عام و نه برای آلوده کردن محیط زیست مجبور به توضیح نباشیم!
اسب ها، گرازها، ماهيان، دلفين ها، سگ ها، موش ها و دهها گونهء جانوري ديگر را #قتل_عام مي كنيم و نه به فكر محيط زيست هستيم و نه به فكر حيوانات.
ما خود را مدافع حقوق حیوانات و فعال محیط زیست می دانیم ولی هنوز نمی دانیم که ماهیت وجودی #طبیعت و حیوانات سراسر یکرنگی و خلوص است! چیزی که در ما با لایه های تربیتِ دارای «تضاد» و میل سیری ناپذیری براي #شهرت و #محبوبیت دفن شده است...شايد شهرت را بدست آورد ولي براي محبوبيت، بهتر است كمي ترديد به دل راه داد!
اين تضاد را بايد درمان كرد...
https://telegram.me/Pazudharma