توره | اساطیر باستان

👁‍🗨 در اساطیر مسلک #تائو از تمدن #چین باستان به توصیف "هشت" عنصر مقدس پرداخته شده و میدانیم که این هشت شیء در مالکیت #هشت_جاودانه بوده اند. گروهی هشتگانه از انسانهای خردمند نامیرا که به سان هشت دیتی والاتبار پرستیده میشدند و نقش مهمی را در پانتئون و اساطیر تائو ایفا کرده اند.

یکی از این هشت عنصر مقدس #هلوهای_جاودانگی است. این هلوها فساد ناپذیرند و طعمی بسیار شیرین و لذیذ و رایحه ای بهشتی دارند و به هر کس که از آنها تناول کند عمر بسیار طولانی و سلامتی پایدار می بخشند.

در توصیف میخوانیم که هشت جاودانه خردمند شش هزار سال انتظار کشیدند تا فردی را که لایق خوردن هلوها باشد پای بر جهان بگذارد. و بالاخره این فرد متولد شد که همان #ژی_وانگ_مو یا "ملکه مادر غرب" بود. پس در یک مراسم باشکوه تاجگذاری آنان وارد مجلس شدند و سبد هلوهای آسمانی را به ملکه تقدیم کردند و او از هلوها تناول کرد و به مقام جاودانگی رسید. پس از آن سبد هلوها در اختیار ژی وانگ مو قرار گرفت که از آنها به هر کس که صلاح دانست عطا کند. میدانیم یکی از افرادی که از این هلوها به او هدیه داده شد #چانگ_یی یا خدابانوی "ماه" است.

◽️ @Torecilik

🔗 torecilik.ir

👁‍🗨 پیشتر از عرصه تقابل دوگانگی در اساطیر #چین و علی الخصوص باور #تائو بسیار گفته ایم. به توضیح مختصر میدانیم که هر دوگانگی می تواند به دو عنصر #یین و #یانگ منطبق باشد. اما از اصلیترین و مهم ترین این دوگانگی ها همواره تقابل "شاه" و "شهبانو" بوده است. این تقابل حتی به پانتئون نیز ورود کرده.

پرسونیفیکیشن #یین برای عرصه خدایان خدابانوی سیاه یعنی #ژی_وانگ_مو (بانوی سیاه غرب) است. او شهبانوی خدایان و انسانهاست، طینتی سیاه و مخرب دارد، موکل و صاحب کوهستانهای سرد و سنگلاخ غربی و صحراهای خشک و سوزان جنوبی امپراتوری #چین است. نماد او "ببر" یا "طاووس" است.

اما در مقابل همسر وی، شاه خدا #مو_گوانگ تطابق کاملی با عنصر سپید #یانگ دارد. او را باید در صوری همچون "اژدها" و "شیر" جست و جو نمود. او صاحب سواحل پر برکت و گرم شرق و جنگلهای پرباران شمالی چین است. به همین دلیل او را "شاه جنگل" نیز نام نهاده اند. او ذاتی سازنده و پایا دارد و حامی انسانهاست.

با این وجود میدانیم که هیچ کدام از این دو دیتی شر یا خیر مطلق نیستند و این موضوع همان چیزی است که اصل و بنیه باور تائو را شکل داده و #یین_یانگ را ساخته است!

◽️ @Torecilik

👁‍🗨 اگر نگاهی اجمالی به پانتئون اساطیر تمدن #چین باستان داشته باشیم در دوران تسلط #تائو بسیاری از دیتی ها را قهرمانان یا پادشاهان معروف و قدرتمند می یابیم که روزگاری بر روی زمین زیسته اند. از این رسته یکی از همین دیتی ها که از پهلوانان محبوب ملی در اساطیر چین نیز محسوب می شود #نیژا است

#نیژا را با القابی همچون "جنگجوی مقدس قلب آسمان" و "شاهزاده نیلوفر آبی" نیز می شناسیم. او در اصل شاهزاده ای از سلسله #شنگ از امپراتوران چین است و پدرش شاه #لی_جینگ در جایگاه خود یکی از پادشاهان مقدس محسوب می شود.

شاید بتوان شخصیت نیژا و تفکر سازنده آن را برخاسته از اساطیر هندو دانست (این موضوع در شخصیت های اساطیر تائو و بودایی مسئله ای شایع است!) این شخصیت با تشابهات فراوان همان تناسخ #باگواد از لرد ویشنو یا خدایگان #کریشنا در قالب یک کودک و سپس یک نوجوان است. چرا که هر دوی اینها شخصیتهای آسمانی هستند که در سنین جوانی به خدایی می رسند و به جنگ شیاطین بد طینت بر می آیند.

نیژا در دژی مستحکم در نزدیکی سد #چنتانگ در خانواده شاه #لی_جینگ چشم به دنیا می گشاید. مادرش ملکه #یین به مدت سه سال و نیم در بارداری به سر می برد و همه اطرافیان خاندان سلطنتی این بارداری غیر طبیعی و بلند مدت را شوم و نمودی از فاجعه قریب الوقوع تلقی می نمودند. پس از این مدت بارداری بالاخره ملکه یین وضع حمل نمود و به جای فرزند توپی از گوشت خون آلود و منزجر کننده به دنیا آورد! شاه لی جینگ که از این واقعه وحشت زده و خشمگین شده بود به محض دیدن توپ گوشتی آن را با شمشیر خود به دو نیم نمود و از درون تکه گوشت نیژا همچون پسری بالغ که راه می رود و سخن می گوید و دارای شعور کامل است بیرون آمده و با والدین خود سخن گفت!

سالها گذشت و نیژا که سومین پسر خانواده سلطنتی بود بزرگ و بالنده شد و به جوانی نیرومند مبدل گشت. در این نقطه داستان شاهدیم که مردم چن تانگ به خاطر قحطی و خشکسالی به درگاه خدای دریای شرق یعنی اژدها خدای زرد #آئو_گوانگ لابه می بردند و به درگاه او غذای فراوان نذر می نمودند. اما آئو گوانگ قربانی غذا را رد نموده و به جای آن یک پسر و یک دختر جوان و زیبا از اهالی منطقه طلب کرد تا غذای خود سازد! بدین منظور او مشاور خود شیطان #یی_شا را روانه ساحل ساخت. از قضا دختر جوانی که یی شا برای آئو گوانگ انتخاب نموده بود معشوقه ی نیژا بود. بدین دلیل نیژا با یی شا جنگیده و او را از بردن دختر منع نمود و زخمهای عمیق بر شیطان وارد آورد. پس یی شا بازگشت و با التماس از آئو گوانگ خواست شخص دیگری را برای این امر مامور سازد.

این بار اژدها خدا پسر کوچک خود آئو بینگ را برای آوردن قربانی ها فرستاد که باز هم مورد حمله نیژا قرار گرفته و کشته شد. پس آئو گوانگ برای بار سوم برادر خود را فرستاد و تهدید نمود که با سیلی که خواهد فرستاد چن تانگ را با خاک یکسان خواهد کرد و گزارش اعمال نیژا را نزد #شاه_یشم خواهد برد!

در این قسمت از داستان نیژا برای نجات مردمش تصمیم به خودکشی می گیرد. به این شکل که با اراده ی خودش تمام گوشتش را از استخوان جدا می سازد و وصیت میکند که حتما استخوانهایش را به خانواده اش باز گردانند! پس یاران نیژا این وصیت را به جای می آورند و پس از خودکشی نیژا استخوانهایش را به مادرش ملکه یین می سپارند.

پس از آن شبی روح نیژا به خواب مادرش آمده و از او درخواست می کند برایش معبدی بسازد و استخوان ها را در آن محفوظ بدارد. ملکه یین نیز چنین می کند و مخفیانه معبدی بنا می کند. اما معبد به زودی شهرت می یابد چرا که مردم با دعا به درگاه آن شاهد معجزات شفای بیماریها بودند. به همین دلیل شاه لی جینگ از وجود معبد با خبر می شود و با عصبانیت دستور به سوزاندن آن می دهد.

سپس نیژا توسط استاد آسمانیش #تای_ژنرن بوسیله یک گل نیلوفر آبی به زندگی باز میگردد (در مقام یک دیتی) و دو سلاح آسمانی توسط استاد به وی اعطا می گردد. اولی "چرخهای آتشین باد" که او را به هر کجا که اراده می کرد می رساندند و دیگری "نیزه ی آتشین پیکان".

پس از این نیژا بوسیله این دو سلاح آسمانی آئو گوانگ را از تخت پادشاهی به زیر می کشد و مردم چنتانگ را از ظلم وی رهایی می بخشد. اما با این کار پدرش شاه لی جینگ که وی را مسبب شوربختی مردم می دانست با او به مبارزه بر میخیزد و نبردهای بسیاری بین پدر و فرزند رخ می دهد. پس از چندین نبرد خونین و کشته شدن لشکرهای زیادی از سربازان لی جینگ که خود را حریف فرزند آسمانیش نمی دید دست به خودکشی می زند اما توسط یکی از وزرایش نجات می یابد و نیژا او را عفو می کند. اما از تخت پادشاهی بر کنار نموده و خود بر اریکه قدرت می نشیند و فرمانروایی را ادامه داده تا زمانی که پس از سالیان سال پادشاهی با اقتدار مطلق مجددا به آسمان عروج می نماید و در مقام خدای محافظ حلقه مرکزی بهشت توسط مردم پرستیده می شود.

▫️ @Torecilik

👁‍🗨 شخصیت #نیژا از بزرگترین پهلوانان محبوب و اساطیری در مسلک #تائو و اساطیر #چین است.

پهلوانی که در مقام یک انسان فانی و به هیبت یک شاهزاده پا به زمین گذاشت و پس از فداکاری برای مردمش مجددا به شکل یک خدای نیرومند برانگیخته شده و بر تخت پادشاهی دنیوی نشست!

▫️ @Torecilik

👁‍🗨 باید دقت کنیم که تمدن بسیار کهن و اصیل #چین دو دوران فرهنگی کاملا مجزا (و حتی سه دوران!) را از ابتدای شکل گیری در دنیای باستان به خود دیده است. حسب این بازه های تاریخی اساطیر و دیانت چینی نیز از ابتدا دست خوش تغییرات عمده شده است. ابتدایی ترین دین مردم چین از منابعی با قدمت دست کم پنج هزار سال پیش به امروز رسیده است.

امروزه می دانیم که تمدن چین پیش از فراگیری ادیانی مانند #تائو و #بودیسم، پانتئونی مجزا از نوع پاگانی داشته است. این پانتئون با شباهت جالبی که در این مورد با اساطیر #ژاپن دارد در خود یک تثلیث سه خدای خواهر و برادری متشکل از دو برادر و یک خواهر را جای داده است. #نو_وا خواهر بزرگتر و #فو_ژی و #شن_نانگ به ترتیب برادران کوچکتر او هستند.

از این تثلیث شاید خاصترین دیتی #شن_نانگ باشد. شیطان-خدای دهشتناک که علیرغم ظاهرش طینتی خیرخواه نسبت به آفریدگان خواهرش یعنی انسانها دارد. او به عنوان یک شاه خدای خرمن کشاورزی را به انسان ها آموخت و پنج دانه غله اصلی را به آنان عطا نمود. پرستش شن نانگ به اعتقاد مردم باستانی چین باعث خوش بختی و شادکامی بوده است.

▫️ @Torecilik

👁‍🗨 خدابانو شری #لاکشمی در اساطیر هند و اعتقاد دیانت هندو غایت هرگونه زیبایی که کائنات به خود دیده و اندیشه می تواند درک کند می باشد! بنابراین او در تناسخ های متعددی برای نمایاندن این زیبایی ها ظهور می نماید.

یکی از معروفترین این اشکال خدابانو #تولاسی است. تولاسی خدابانویی به غایت زیبا و موکل بر عنصر "رایحه خوش" است. او صاحب تمامی گلها و گیاهان و ریاحین خوشبوست و ادویه و عطور به قدرت او شامه انسانها را نوازش می نمایند!

نماد مقدس خدابانو تولاسی گیاه ریحان است. به همین خاطر این گیاه در مسلک هندوان بسیار محترم و مقدس شمرده می شود و به عنوان پیشکش به درگاه خدایان تقدیم میشود.

بی شک اعتقاد به خدابانو تولاسی است که بنیانهای خلق خدابانویی همسان با نام #گوان_یین را در اساطیر #تائو و #بودیسم در اعصار متاخرتر پدید آورده است.

▫️ @Torecilik

👁‍🗨 #موسیقی اساطیری

"آنتی مارتیکینن" از بزرگرترین موسیقیدانان و آهنگسازان عرصه اساطیر است که تا کنون آثار و نواخته های بسیاری را با درونمایه "اساطیر" باستان خلق نموه است.

قطعه "آخرین تاریخچه" شاهکاری بی نظیر از آنتی در مدح "خدایان زمان" در طول تاریخ تمدن است. او در این قطعه پرشور ابتدا به ستایش #کرونوس خداوندگار زمان در اساطیر #یونان می پردازد، سپس سری به #هند می زند و نواخته به زیبایی در مدح لرد #شیوا پیش می رود. آنتی پس از آن تم را به تمدن #چین می رساند و #یو_وانگ یا "شاه یشمین" زمان از باور #تائو را می ستاید. در ادامه ی این قطعه اساطیری به #آفریقا میرسیم و با اینسترومنتالی زیبا چند پرده در مدح #اوری خدای زمان و سرنوشت از تمدن #یوروب می شنویم. در این شاهکار اساطیر #آریایی به هیچ عنوان فراموش نشده اند و پس از این سلوک طولانی موسیقی به شیوه ایرانی باستان به ثنای #زروان خدای زمان ایرانی می پردازد و در پایان شاهد گریزی به موسیقی #سلت و مدح #داگدا خدای زمان اساطیر سلت هستیم.

با هم به این شاهکار فوق العاده زیبا گوش فرا می سپاریم.

▫️ @Torecilik

👁‍🗨 همانند وجود راز آلود بسیاری از خدایان و یا خالقین "سه گانه" در اساطیر ملل سرتاسر جهان، اساطیر #چین و دیانت #تائو نیز "تثلیث" خالق اصلی و پره موردیال خود را از هزاران سال پیش به عرصه وجود معرفی نموده اند. خدایانی که آنان را #سه_روح_ناب (Three Pure Ones) می نامیم!

اسطوره خلقت جامعه تائو سه خدای ازلی را به این صورت معرفی میکند. شاید همه ما تصاویری از تندیسهای خدایان معابد چینی مانند #شائولین را دیده باشیم. سه هیکل با ابهت و غول پیکر با چهره هایی عبوس، اولی با سبیلی بلند و آویزان از اطراف دهان با موهایی مرتب و بلند. دومی مردی قوی هیکل و جنگجو با موهایی آشفته و ریشی بلند و لخت و سومی پیرمردی تاس با ریش و سبیلی بلندتر از دو هیبت قبلی که از هردوی آنان پیرتر می نماید اما ابهتش کمتر نیست!

#تائو_ته_جینگ مقدس روایت روان شدن خلقت اولیه را با سه جمله معروف اینگونه بیان میکند:

"تائوی مقدس اولی را پدید آورد.
اولی دومی را پدید آورد.
دومی سومی را و سومی همه چیز را!"

مقصود ما از این "سه روح ناب" همین "اولی" (ووجی)، "دومی" (تایجی) و "سومی" (شنجی) هستند. باید دقت کنیم که هر یک از این سه روح علاوه بر یک دیتی مجزا اشاره به یک قلمرو یا "بهشت" ابتدایی مجزا نیز دارند. روایت طبق بسیاری از دیگر اساطیر خلقت از یک هرج و مرج ازلی آغاز می شود. به این صورت که شاه ازلی هرج و مرج یعنی #تیان_وانگ (که او را امپراتور یشم نیز می نامیم) تائوی مقدس (روح ابتدایی) را پدید می آورد. این روح به صورت "اولی" از تثلیث تائو ظهور یافته و #یوانشی_تیانزون را پدید می آورد. یوانشی که او را به توصیف، #دائوبائو یعنی "گنجینه ی تائو" می نامیم اولین فاز خلقت را رقم میزند. این فاز اول "اندیشه" خلقت است. او در ذهن خود نقشه ای کلی از هر آنچه که قرار است در وجود بیاید را رقم می زند.

"اولی دومی را آفرید"! یوانشی در یک تغییر کلی تبدیل به تناسخ بعدی یعنی #جینگبائو_تیانزون می شود. معنای اسم جینگبائو خود صفت دیتی دوم است. "گنجینه ی قانون"! جینگبائو در فاز بعدی خلقت #یین و #یانگ را فرا می خواند و آنان را به وجود دعوت می کند. سپس یین را از یانگ جدا ساخته و برای تقابل ازلی "تاریکی" و "روشنی" مرزی شاخص معین می نماید. شاید به همین دلیل است که او را نماینده ی "قانون" از سه روح ناب می دانیم. در واقع جینگبائو تعادل کائنات را برای همیشه و ابدیت برقرار ساخته است.

"دومی سومی را آفرید و سومی همه چیز را"! جینگبائو پس از ادای سهم خود در یک تبدیل همه جانبه، در شخصیت دیتی بعدی یعنی #دائوده_تیانزون نسوخ می کند. دائوده به توصیف #شیبائو یعنی "گنجینه ی پادشاهی" لقب می گیرد. چیزی که او به ارمغان می آورد حکومت، جسم مادی و تظاهر عینی وجود است. او این کار را با مخلوط کردن انرژی #چی با دو عنصر ازلی یعنی #یین و #یانگ (نور و تاریکی) انجام می دهد.

با این حساب در یک دیدگاه کلی #یوانشی را شاه روح #چی، جینگبائو را روح "کائنات" و دائوده را روح "جامعه انسانی" به حساب می آوریم. اما قلمرو بهشتی هر کدام از این ارواح مقدس همانطور که پیشتر گفتیم جداگانه و به شکل سه دایره متحد المرکز است که بر سر کوه کیهانی "یشم" قرار دارد (در کل یشم در اعتقاد تائو نمودی از هرج و مرج و ازلیت است). بهشت اول و مرکزی #یو_غینگ نامیده می شود و ماوای آسمانی خورشید است. این بهشت ورودی ای به شکل یک دروازه طلایی دارد که "دروازه حقیقت" نامیده میشود و سرچشمه تمام انرژی های نیک است. بهشت دوم دایره وسطی است و #شانگ_غینگ نام دارد و مرکز حکومت جینگبائو است‌‌‌‌‌. این جایگاه منزلگاه ماه آسمانی است و در آخر بهشت بیرونی #تای_غینگ است که تخت حکومت دائوده را در خود جای داده و منزلگاه تمام ستارگان آسمانی است.

با این که این سه روح یا سه خدای ازلی به اعتقاد اصیل تر شکلی ندارند و صرفا معنای وجودند. اما در یک شکل ثابت و قراردادی از نقش همواره اینگونه تصویر شده اند. یوانشی پیر در وسط با تاجی از طلا بر سر و لباسی از حریر سرخ بر تن، درون نیلوفر آبی ازلی خلقت ایستاده و "مروارید خلقت" یا "دایره ی یین یانگ" را در دست دارد. جینگبائو ی جنگجو با لباسی از ابریشم آبی رنگ و کلاه خودی بر سر که یک "روئی" (خنجر نمادین چینی) در دست دارد، در سمت چپ تصویر ایستاده و سر آخر دائوده ی جوان با لباسی از رشته های طلای ناب زرد رنگ که یک "بادبزن" چینی به نماد پادشاهی در دست دارد.

▫️ @Torecilik

👁‍🗨 شاید بتوان شالوده اصلی اسطوره "خلقت" در اساطیر #چین و مسلک #تائو را در "تثلیث" معروف تائو نهفته دانست.

#سه_روح_ناب یا سه وجود ازلی تائو در روایتی جذاب و شاهوارانه گام به گام شکل کنونی خلقت را رقم زده اند.

▫️ @Torecilik

👁‍🗨 جالب است اگر بدانیم احترام به "میمون" ها و نیازردن آنان یک حکم صریح مذهبی در دیانت #هندو و اساطیر #هند است.

والاگهر میمون خدایی یعنی لرد #هانومان، "شاه میمون" اولین موجود زنده ای بود که با #رام، تجلی مقدس #ویشنو، دوای بزرگ تثلیث #تری_مورتی پیمان بیعت و سرسپردگی بست. پرستش هانومان بعدها مقدمه ای برای اعتقاد به شخصیت هایی همچون #سون_وو_کونگ یا "میمون شاه" در اساطیر #بودایی و #تائو شد.

هر چه که هست مسئله احترام واجب به میمون در باستانی ترین تمدنهای شرقی دنیا، اصلی ثابت و همیشگی بوده است.

▫️ @Torecilik

👁‍🗨 اگر بخواهیم حق مطلب را راجع به بخور و بوی خوش بیان کرده باشیم، باید سفری خیالین به #هند را آغاز کنیم. تمدنی که مهد رنگ و نقش و نگار، ادویه های خوشبو، عود و عنبر و بوی خوش است! بیشترین اهمیت استفاده از بخور را بی شک باید از دیانت #هندو انتظار داشته باشیم. جایی که هیچ نذری به درگاه خدایان پسندیده تر از عود و بخور تلقی نمی شود.

برای مسلک هندو تعداد روایح مورد استفاده در معابد بسیار زیاد است. اما از میان آنان باید به پنج رایحه اشاره کنیم که والاترین و برترین هستند و هر کدام به شکل خاص نذر یکی از صور خدایان می شوند. این پنج رایحه را حتی بعضا "پنج رایحه مقدس" می نامیم. از میان این روایح والاترین و بهترین بخور چوب #سندل است. چوب معطر درخت سندل در ساخت عود به کار میرود و به اصطلاح #سانسکریت "چاندان" یا "چندان" نامیده می شود. چندان را شاید بتوان حتی در مرتبه یک دیتی محافظ و پاک گرداننده معابد به شمار اورد. رایحه پاک و مقدس و تلخ سندل را اصطلاحا "پوجا ساماگری" لقب داده اند که به معنای "محبوب شاه" است! چرا که این عود مخصوصا به افتخار خدای پیل سر خوشبختی یعنی #گانش ساخته شده و به ساحت وی تقدیم می گردد. رایحه بعدی از مجموعه پنج عطر مقدس، عطر #مشک است. تقدس معروف مشک با خاصیت بیدارسازی ضمیر ناخودآگاه متوجه "بوله نات"، لرد #شیوا خدای بزرگ تثلیث تری_مورتی است. رایحه سوم از این دسته گیاه #اسطوخدوس است. گلهای بنفش و خوشبوی اسوخدوس نوید بخش آرامشی از جانب لرد #ویشنو، بزرگترین خدای دیانت هندو هستند. رایحه چهارم از مجموعه روایح مقدس مربوط به #موگرا یا گل "یاس" است. بوی شیرین و شاهانه یاس به طور بخصوص به خدابانوی زیبا #لاکشمی تقدیم می شود تا توجه خدابانو را به ارمغان آورده و باعث فزونی ثروت و مکنت شوند. آخرین رایحه از روایح مقدس، ادویه قرمزرنگ و خوشبو یعنی "شنگرف" یا #سیندور (هندی) است که به عمده ترین خدابانوی هندو یعنی #دورگا تقدیم گشته است. فرماندهان جنگی پیش از نبرد از این ماده بر زره خود برای جلب رضایت خدابانوی جنگ و خونریری بهره می جستند. اما عطر سیندور به دیگر تناسخ دورگا یعنی خدابانو #پارواتی نیز تعلق دارد. پس به همان اندازه که عطر جنگ می باشد، رایحه عشق نیز هست! این موضوع سیندور را به مهمترین نماد مراسم ازدواج و به نشانی برای متمایز شدن زوجین از افراد مجرد بدل نموده است. چرا که آخرین عمل در مراسم عروسی این است که عشاق پیشانی یکدیگر را با خالی از سرخی سیندور مزین کنند و پس از آن به لطف خدابانو پارواتی تا پایان عمر در کنار یکدیگر بمانند.

به جز مواردی که از آنان سخن رفت ادیان با پایه اعتقادی #شامانیسم نیز ید طولایی در ساخت و استفاده از بخور داشته اند! تمامی قبایل سرخپوست بومی #آمریکا، از #هاون و #شایان گرفته تا #آزتک ها و #مایا ها، از شمال تا جنوب برای جلب رضایت و برقرای ارتباط با ارواح باستان و خدایان آسمانی از بخور و دود خوشبو بهره می جسته اند. گیاهانی همچون #کانابیس (حشیش شاهدانه) و #کاکائو به عنوان مقدس ترین بخورات اقوام سرخپوست استفاده میشد. همچنین #اینکا ها با روایح خنک و جادویی #اکالیپتوس و پوست درخت #بید آشنا بوده اند و از آنها در مناسک مذهبی و درمان بیماران بهره می جستند.

برای اقوام شامانیست آسیایی نیز همین قواعد برقرار بود. دیانت #تائو در تمدن #چین از عود و مشک و عنبر برای به جریان انداختن انرژی #چی بهره می جستند و این بخورات نقش اصیلی را در مسلک #فنگ_شویی بازی می کرده اند. برای اقوام #تورک باستانی نیز دانه های #اسپند و #کندر بخورات اصلی محسوب میشده. شامان های تورک از اسپند برای رفع بدیمنی و معطر ساختن آتش مقدس بهره می جستند و دود زرد کندر برای اقوام تورک نمادی برای اطلاع از شروع جنگ و مدد خواستن از سوی خدایان بوده است.

▫️ @Torecilik

👁‍🗨 در ادامه بازبینی نقش "مار" در اساطیر جهانی شایسته است سفری به شرقی ترین نقاط دنیا داشته باشیم. بنابراین سخن از تمدن های #تورک و #آلتای، #چین، آسیای جنوب شرقی و #ژاپن و دیانت #شینتو در میان خواهد بود!

برای اقوام آسیای میانه با توجه به حکم فرما بودن مسالک #شامانیسم، بدون شک جانور مجذوب کننده ای مانند مار قداست خاص و جایگاه والایی داشته است. طبق یک قاعده کلی "مار" برای دیانت شامانیسم اقوام #تورک و #آلتای نمادی از "دنیای زیر زمین" است. شخصیت #ییلان_آنا به صورت یک دیتی که پرسونیفیکیشن مار است را میتوان مادرخدای مارهای جهان دانست.همچنین مار در ارتباط نزدیکی با #ارلیک_خان خدای زیر زمین و جهنم تورک قرار میگیرد. به گونه ای که همواره در کنار او یا به عنوان "شلاق" در دستان خدای دهشتناک نقش شده است. علیرغم چنین تواصیفی باز هم مار در فرهنگ تورکی در دایره حیوانات مقدس ورود کرده و حتی نیش خوردن توسط مار یک "خوش اقبالی" انگاشته میشود که می تواند باعث ورود فرد به بهشت باشد! در اعتقاد دیگری باور اساطیری به مار از این نیز فراتر میرود. به گونه ای که مارها در تعبیری به جاودانگی میرسند. گفته شده هر مار پس از یک دوره زندگی صد یا هزار ساله تبدیل به یک اژدهای قدرتمند خواهد شد و اینگونه وجود خیالی اژدهایان قدرتمند توجیه می شود.

برای تمدن باستانی #چین و باور #تائو شاید خود مار اهمیت کمتری داشته باشد اما شایسته است اگر تمدن چین را مهد #اژدها بدانیم! اتفاقا اژدهایان چینی از منظر ظاهر بیشترین شباهات را به مار دارند. هر اژدها ماری عظیم الجثه است که معمولا با چهره ای خشمگین و دست و پایی کوتاه اما پنجه هایی تیز نقش میشود. این موجودات اغلب آتش دم نیز میباشند. باید دقت شود که جایگاه مطرح برای اژدها در فرهنگ چینی، مقامی کاملا آسترال است و اغلب اژدهایان خود خدایانی ممتاز محسوب می گردند. از میان این‌ موجودات اعلی ترین اژدها #زینگ_لیانگ است که با مفاهیم "آسمان" یا "خورشید" ارتباطی مستقیم دارد. تعابیر کلی زینگ لیانگ را "مجازات کننده آسمانی" دانسته اند اما هیچ گاه اشاره نشده که مصاف وی دقیقا کدام دسته از شیاطین هستند. در تمام اسامی لفظ #لانگ یا #لیانگ اشاره به اژدها دارد. طبق این قاعده اژدهایان بی شماری شکل گرفته اند که همگی به این واژه ختم میشوند. همین لغت در میتولوژی شینتو #جین تلفظ میشود و #ریوجین والاترین پدرخدای اژدهای ژاپن است.

برای اساطیر #ژاپن و مسلک #شینتو، "مار" در ارتباط نزدیکی با دو‌ گروه اصلی موجودات اساطیری یعنی #کامی ها و #یوکای ها قرار میگیرد. معروفترین مار اهریمنی که در ابتدایی ترین نقاط روایات اساطیر ژاپن با آن آشنا میشویم #اوروچی افعی غول پیکر هشت سر است که #کوشینادا_هیمه زیبا را در چنگ خود اسیر دارد. در داستان سرگذشت خدای بزرگ تثلیث شینتو یعنی خدای طوفان و دریا #سوسانو، شاهدیم که وی با چه کیفیتی اوروچی را شکست داده و کوشینادا هیمه را همسر خود می سازد. علاوه بر اوروچی، بسیاری از یوکای ها و شیاطین ژاپن به اشکال مار یا نیمه مار موجودیت می یابند. اما همیشه اینگونه نیست که مار برای مومنان شینتو موجودی شوم و اهریمنی باشد. در یک اعتقاد جالب #کوجیکی نوع خاصی از افعی های سفید رنگ را نماینده ای از سوی خدایان میداند. همچنین برخی مارها در نقش نگهبان دروازه معابد خدایان نیز در نظر گرفته شده اند.

▫️ @Torecilik

👁‍🗨 در یک قاعده کلی #یو_هوانگ پادشاه تمام موجودات آسترال و خدایان #تائو و #بودیسم در تمدن چین است.

#شاه_یشم اساطیر #چین را می توان هم‌ رده #زئوس، #اودین و #رع به شمار آورد.

▫️ @Torecilik

👁‍🗨 معرفی #کتاب اساطیری

تمدن باستانی #چین به عنوان یکی از باستانی ترین خاستگاه های زندگی مدرن بشری در جهان، خالق آثار مکتوب بسیاری در زمینه "فلسفه" و "اسطوره شناسی" است. در میان این آثار شایسته است که از کتاب #تائو_ته_جینگ اثر #لائو_تزه یاد کنیم

#تائو_ته_جینگ شرح کاملی از دیانت و مسلک #تائو ارائه می دهد. مولف کتاب لائو تزه که خود امروزه به عنوان یکی از دیتی های والاتبار تائوئیسم شناخته می شود، فیلسوف و نویسنده ای روشن ضمیر از سرزمین چین بوده است که شاید حوالی قرن ششم پیش از میلاد مسیح میزیسته است.

موضوعات اشاره شده در کتاب شامل اساطیر آفرینش در تائو، معرفی چندی از خدایان اصلی پانتئون چینی، فلسفه اصلی تائو در باب چگونگی و چرایی کائنات و سرنوشت و در آخر دستوری در باب پیش بردن حیات به سبک تائو است.

کتاب به نوشتار کانجی باستانی چین کتابت شده و شامل هشتاد و یک فصل مجزا میشود. البته این مقدار شاید آن چیزی باشد که امروزه به دست ما رسیده است و باید بدانیم در راه ترجمه آن به انگلیسی در دهه 1980 میلادی مشکلات عدیده ای وجود داشت. چرا که گذر زمانی تا این حد طولانی باعث فرسایش کاغذ چینی شده بود. با این حال هنوز هم می توان به تائو ته جینگ به عنوان یکی از منابع مستند و ارزنده اساطیر و فلسفه چین باستان نگاه کرد.

▫️ @Torecilik

👁‍🗨 #تائو_ته_جینگ اثر فیلسوف باستانی معروف تمدن چین #لائو_تزه، یکی از باستانی ترین کتابتهای جهان در باب فلسفه و میتولوژی است.

شرح فلسفه #تائوئیسم موضوع اصلی این کتاب است.

▫️ @Torecilik

👁‍🗨 در اساطیر #چین و آیین #تائو، #لانگ_مو را مادر اژدهایان اولیه کیهانی دانسته اند

او مادر پنج اژدهای موکل بر پنج عنصر معروف #فنگ_شویی است و شخصیتی قابل مقایسه با #اکیدنه یونانی دارد

▫️ @Torecilik

👁‍🗨 مفهوم #یین_یانگ امروزه تعریفی جهان شمول است که در همه ملل معتقدانی دارد. اما خاستگاه این اعتقاد به اساطیر #چین باستان و باورهای #تائو باز میگردد.

از نظر باور #تائو تمام جهان مانند بستر رودی است برای یک جریان انرژی. انرژی که پاینده ی تمام کائنات است و #چی نامیده میشود. فرهنگ #چین باستان معتقد است که جریان یافتن انرژی چی در هرجسمی (خواه بی جان یا جاندار) باعث تعالی است. برای همین به انسانها می آموزد برای همنوا شدن با کائنات دست به مراقبه و #تایچی بزنند تا سد انرژی نشوند.

در چنین دیدگاهی هیچ گاه عناصر جهان سیاه و سفید پنداشته نمیشوند. بد و خوب عملا در اندیشه انسان شکل میگیرد. او هر چه را که به مذاقش خوشایند باشد خوب نام مینهد و آنچه را که آزاردهنده و مضر حیاتش باشد رد مینماید. اما نزد #چی تضادها فقط جفتهایی جهت تکامل و تعالی هستند.

شکل #یین_یانگ نمادی برای بیان این مفهوم است. یین یانگ به شکل دایره ای ترسیم میشود که با موجی دوپهلو از وسط به دو نیم شده. نیمی از آن سیاه و نیمی سفید است. اگر نیک بنگریم اینگونه به نظر میرسد که سیاهی در حال هجمه به دل سفیدی و سفیدی در حال رسوخ به درون سیاهی است! این توازن عجیب گویای تمام فلسفه ی تعادل جهانی است. اما نکته بسیار ظریفتری نیز قابل استخراج است. هرچند این سیاهی و سفیدی جدا از همند. لکن میبینیم که در دل سیاهی لکه ای از سفیدی و در دل سفیدی لکه ای از سیاهی پدیدار است. این نکته بیان میشود که هیچ سیاهی خالص نیست و همواره در دل خود شمه ای از سفیدی دارد و عکس این نیز صادق است. با تمام این تفاسیر این دو تکه ی متناقض کاملا مکمل یکدیگر و پدید آورنده ی یک دایره کامل و بی نقصند.

در باور اساطیر چین نماد یین یانگ معرفی کننده ی زوجهای مکمل بسیاری است. #یانگ به معنای: روشنایی، اژدها، شمال، شاه، سرما، بارش، جنگ و آتش است و #یین به معنای: تاریکی، طاووس، جنوب، شهبانو، گرما، خشکی، تجارت و آب.

لازم است بدانیم این مفهوم حتی با ورود #بودائیسم به سرزمینهای شرقی نیز جایگاه خود را حفظ کرده و گسترده تر شده و امروزه تبدیل به موضوعی گلوبال و اساس اعتقادی انسانهای بسیاری از سرتاسر جهان شده. یین و یانگ در فرهنگ #شینتو و اساطیر #ژاپن قابل تعبیر به #یامی (تاریکی) و #هیکاری (روشنایی) و یا #ایسانامی و #ایساناگی هستند.

▫️ @Torecilik

👁‍🗨 مفهوم #یین_یانگ باوری برخاسته از اساطیر #چین و مسلک #تائو است اما امروزه تبدیل به باوری جهانی شده.

#یین_یانگ بیان کننده موضوع تکامل و تعادل در کائنات است.

▫️ @Torecilik