گفتمان آب، توسعه و محیط زیست؛ صابر معصومی

#اروپا
Канал
Логотип телеграм канала گفتمان آب، توسعه و محیط زیست؛ صابر معصومی
@Iranian_DiscoursesПродвигать
153
подписчика
68
фото
9
видео
187
ссылок
یادداشتهای یک توسعه چی: کارشناس ارشد امنیت آب، توسعه بین الملل و محیط زیست و دانش آموز روابط بین الملل دانشگاه تافتز آمریکا هستم. اکنون بعنوان مشاور ارشد تغییر اقلیم انجمن پناهندگان دانمارک در افغانستان حضور دارم.
برای علاقمندان و ایثارگران فقرزدایی. برای سبزهای ایران:

خبر وحشتناک است: اگر #چین (و تنها چین) بخواهد که کیفیت و شرایط زیستی ای همچون #اروپا برای شهروندان خود ایجاد کند، دست کم چهار #کره_زمین برای آن لازم است. تا منابعشان را برای تخیلی بنام رفاه و توسعه، دودِ هوا کند.

⬅️ در میان اقیانوس خون و عرق و اشک که جهان امروز در آن غرق است تا آینده خود را بداند و پلی به پهنای مو به بقای بشر آنهم با ولع #توسعه توسعه توسعه به آن بزند (مثال حضرت موش در سوراخ نمی رفتند، جارو به دمشان بسته بودند).
⬅️ در میان معرکه آتشبار تلاش روزانه و ساعتی شما برای زنده مانی در جزیره ثبات و آسایش و امنیت!
⬅️ در میدان نبرد خونین #سرمایه_داری و #مارکسیسم #نئولیبرالیسم و #سوسیالیزم و #دین و #توده و #پرولتاریا و طبقات و اقوام.
⬅️ در میان رنجِ لذت بار جمهورِ ایران در غوطه بودن در مرداب سیاسی گری و سیاسی بازی و سیاست.
⬅️ در میان رخوت و بی خبری و بی اعتنایی و استبعادِ جمهورِ ایران از کشتی سرنوشت بشری که به هامون بلا گرفتار شده:

شما کجا ایستاده اید؟
ایران را به کدام سو رهنمون می شوید؟
مانیفستتان چیست؟
سیستم سیاسی و اقتصادی مدنظر شما برای حیات کریمه جهانی بشری چیست؟
حرف حسابتان چیست؟
چه باید کرد؟
که گفته است، راه حیات از توسعه می گذرد؟
که گفته است ما آمده ایم برای چنین تفسیری از چنان توسعه ای؟
که گفته باید فقرزدایی کرد؟ چه کسی؟ چگونه؟ کجا؟ کِی؟
#فقر بد است یا خوب؟
ارتباط و تقابل #انقلاب_ایران با جریان دهشتناک جهانی توسعه چیست؟
حد مقبول (ظرفیت) جهانی، منطقه ای، ملی، محلی و شخصی شما برای تخریب، بی عدالتی، فاصله طبقاتی، توسعه چیست؟
عمل متقابل شما برای مبارزه بر چه مبنایی استوار است؟ برچه مواردی مستقر است؟
حدِ تعهد و مسئولیت شما تا کجاست؟ آیا تصور می کنید، با ترویج صرف دوچرخه سواری، مصرف کردن چهار کیسه پلاستیک کمتر، خوردن چند تکه گوشت کمتر، مسئولیت از شما رفع شده؟
چرا در مسائل توسعه و حفاظت از منابع، مبنای تفکر و عمل شما، بزرگترین و سازمان یافته ترین دروغگویان، راه گم کرده گان و سردرگم ها (#بانک_جهانی ، #سازمان_ملل ، سازمانهای عریض و طویل بین المللی و ...) است؟ چرا لحظه ای به ناکارآمدی، دروغ، پریشانی و ناهمخوانی آنها شک نمی کنید؟ چرا هرچه آنها می گویند تکرار می کنید؟
آیا فکر نمی کنید باید به جریان جهانیِ بشریِ حفاظت از بشر پیوست تا از شر سیستم حاضر سیاسی-کاپیتالیستی در سراسر جهان رها شویم تا گونه بشر بر زمین باقی بماند؟
⁉️ سوال هزاران است...

https://instagram.com/p/Bu_fO4QAmx6/
امروز از روزهایی بود که من بیرون زمان ایستاده بودم.

چینی ها را کسی دوست ندارد (آنها هم ظاهرا کسی را دوست ندارند!). ندیده ام کسی را که اسم آنها را بشنود و دست کم اندکی چهره اش در هم کشیده نشود. برای یافتن چرایش بایستی به دو مرجع افواه عموم (متاثر از رفتار چینی ها) و تاریخ مراجعه کرد. ظاهرا این دوست نداشته شدن در درون و بیرون ملت شان هم به ظهور رسیده. از مساله تورکان #اویغور و #تبت و #هنگ_کنگ بگیر تا اینکه تقریبا همسایه ای نیست که با چینی ها درگیری مرزی نداشته باشد.

🔹حال این قدرتِ تاریخی و (شاید هم اندکی) فعلی چند سالی است پروژه ای جهانی اجرا می کند به اسم راه و کمربند، برای افزایش نفوذ اقتصادی، استراتژیک و سیاسی به نقاط دیگر دنیا. در #آسیا و #اروپا و #آفریقا . یک نقشه استعماری مدرن (همین چیزهاست که آنها را بدنام می کند: با زبان و مدل زمانه رفتار نمی کنند) درست کرده اند.

🔸 قبلا اشاره کردم که #چین اینجا در #کامبوج هم خود را مالک طلق کشور می دانند و شروع کرده اند به خریدنش. چند روز پیش مهمان جوان و تحصیل کرده چینی داشتم که خود را در روح ملت/دولت چین محلول می دید. کمی طول کشید تا متوجه اش کنم سرمایه گذاری هایی که چین در کشورهایی مثل کامبوج می کند، نه برای نفع مردم اینجا که برای نابودیشان است. #بسیجی چینی عزیز سرخورده از پیشم رفت.

▪️امروز با چند جوان آلمانی نشسته بودیم و در اثنای گفتگو طبیعتا به #دیوار_چین برخوردیم. همان عکس العملهای مورد انتظار. درکل، چین یعنی تاسف خوردن. بسیار ناراحت بودند که چگونه چین منابع و حیثیت کشورهای ضعیف تر را به غارت می برد.

▫️بهشان گفتم من بعنوان یک ایرانی، نه #استعمار شده ام و نه استعمار کرده ام. من بیرون زمان ایستاده ام و در جایگاه قضاوت. آنچه برایم جالب است این که: شما به واسطه تربیت غربی تان (دست کم در ظاهر) احساس تعلق خاصی به دولت/ملت خود ندارید. عکس العملهایتان ناشی از برداشت شخصی تان است. یعنی از چیزی خوش یا بدتان نمی آید چون آن چیز فعلا یا در تاریخ دشمنی ای با شما داشته. اما در عین حال رفتار تاریخی (و حتی فعلی) دولت شما با رفتار چین چندان متفاوت نیست. لعابها شاید فرق کند. حال چه می شود که این استعمار از جانب چین ناخوشایند است و از جانب شما پذیرفته شده؟
این کامیونها، حامل #کارگران کامبوجی هستند که لباسهای ما را تولید می‌کنند. بیش از هشتصدهزار #کشاورز سابق که حدود 80درصد نیروی کار صنعتی #کامبوج را تشکیل می‌دهند در صنعت پوشاک کار می‌کنند. این یعنی 40درصد تولید ناخالص ملی.

1️⃣ کامبوج در 7 دهه اخیر یکی از خاص‌ترین شرایط #ژئوپولتیک دنیا را تجربه کرده: تسلط بر این حیاط خلوت #چین ، جزو سیاستهای رقبا (#ویتنام ، #شوروی و غرب) در منطقه است. پس از استقلال از #استعمار #فرانسه و تسلط ویتنام بر این کشور، #خمرهای_سرخ با حمایت چین، #حکومت را در دست گرفتند اما بعد دوباره توسط ویتنامی‌ها سرنگون شدند. حکومت جدید که تا امروز قدرت را در دست دارد، با آگاهی از تمایل قدرتها برای حضور در این کشور، وارد یک بازی خطرناک اما همیشه برنده (البته به قیمت بازندگی ملت کامبوج) با آنها شد. در نتیجه بازیگر اصلی یعنی اروپا توانست با پرداخت هزینه سرپا نگاه داشتن این کشور با #اقتصاد صفر و در قالب برنامه‌های توسعه، در چهل سال اخیر میداندار اثرگذاری بر این کشور باشد. اروپا یک برنامه معافیت ویژه #گمرکی برای واردات هرگونه تولید کامبوج نیز وضع کرد که به اقتصاد کامبوج جان داد. بخش عمده صادرات محصولات #کشاورزی و #پوشاک هستند.

2️⃣ اما این روزها آن که حرف اول را در کامبوج می‌زند، چین است. چینیها با چمدانهای پر از دلار به دیدار مقامات کامبوج می‌روند تا مجوزهای سرمایه‌گذاری (بخوانید #پولشویی ) را بگیرند. سیلِ سیاسیِ چین همه رقبا را از میدان به در خواهد کرد. این چرخش سیاسی ناسپاسانه به سمت چین، طبیعتا به مذاق غرب خوش نیامده. از این رو و به بهانه عدم استقرار #دموکراسی ، #اروپا تصمیم گرفته تا ضمن کاهش شدید کمکها، معافیت گمرکی این فرزندخوانده ناخلف و بازیگوش را نیز لغو کند.

3️⃣ این مساله باعث به‌هم‌ریختگی اقتصاد خواهد شد و ممکن است بسیاری از کارخانه های پوشاک و تولیدات کشاورزی نیز تعطیل شوند. این یعنی بیکاری هزاران #کارگر . سازمانهای زیست‌محیطی، هنوز در فضای موضعگیری در مورد تاثیرات این اندرکش سیاسی بر حفاظت از #طبیعت کامبوج نیستند، اما بطور قطع می توان گفت که چالش‌های جدیدی (خوب و بد) پیش روی ما هستند. بطور مثال، تامین #معاش با بهره‌برداری مستقیم #منابع_طبیعی بیشتر خواهد شد. احتمال می‌رود بخش بزرگی از آنان به روستاها بازگردند اما چون آنها با تکیه بر درآمد ثابت خود، وام بانکی گرفته بودند، برای بازپرداخت وامها، تولید محصولات خود را با سم و کود افزایش خواند داد.

#اکولوژی_سیاسی‌
خارج ازدستور:

1️⃣ روزآخر که برای دستبوسی و وداع پیش استادم مارک زیتون رفتم، ازم پرسید: دستاوردت از فرصت حضور در #انگلیس چه بود. طبعا انتظار داشت که چالشی‌ترین شاگردش [به درستی] از آموخته‌هایش درمورد #امنیت_آب و #توسعه_بین‌الملل بگوید. چه، نه #دانشگاه_آزاد و نه #آموزشکده_محیط_زیست حقیقتا چیزی به من نیاموزاندند. اتلاف وقتی بودند برای گرفتن مدرکی. اما نتیجه ترکیب تجربه تحصیل و معاشرت و کارگری در انگلیس با روحیه انتقادی‌ام، پاسخی غیرمنتظره بود: "اینجا، درمرکز ثقل کاپیتالیسم، عمیق‌تر و بیشتر درک کردم که #کاپیتالیسم یعنی چه".

2️⃣ امروز از ایوان خانه نظاره‌گر #پنوم-پن بودم و تجربه‌های مشابه خودم و دیگر ایرانیان بازدیدکننده از اینجارا مرور می‌کردم: صد رحمت به ایران. باید خاک #ایران را –نه برای #وطن بودنش- بلکه در مقایسه‌اش با اینطور کشورها چندباره بوسید. [به الهام از الف.بامداد] کاش می‌شد که این خلق بی‌شمار را برشانه‌های خود می‌نشاندم که نه صرفا #اروپا و #آمریکا ، که این نیمه "نابابِ میل" تر جهان را هم تجربه می‌کردند. آنوقت شاید ایران طور دیگری می‌بود: کمتر شِکوه کم‌اثر می‌شنیدیم و شادتر و کاراتر بودیم.

3️⃣ ادعا شده بود که نظام ایران قرار است تپه‌ای باشدکه ما را [انسان را] از سیل سهمگین کاپیتالیسم استعمارگر دور نگاه دارد. [آنچه کاپیتالیسم بعنوان تنها #دین رسمی و عملی عالم دارد می‌سازد، دلفریب و هیجان‌آور، اما آن صورت دیگرش عسرتی غیرقابل برگشت است]. امروز اما ما شده‌ایم غرقه‌ی دریاهای محنتِ خودساخته.

4️⃣ گاهی فکر می‌کنم [و بسیارند مثل من] که جایی پیدا کنم که زندگی باشد اما بردگی کاپیتالیسم نباشد. گاهی فکر می‌کنم که این حصن حصین در ایران ساخته شده. همه چیزرا هم که نادیده بگیریم، ما برای این آرمان، جانهای عزیزترینانمان را نثار کرده‌ایم. یعنی ما [درظاهر] به همین خاطر است که به جهانیان پشت کرده‌ایم و نفرینشان می‌کنیم. اما بیشتر که به حقیقت رجوع می‌کنم، آه از نهادم برمی‌آید: ظاهرا رویای #ارض_موعود را مادرش در نطفه سر‌به‌نیست کرده. #انسان مانده است، آواره و بی‌سرزمین. یعنی قرار بود عالم، دو قطبی‌ای باشد که یک طرفش ما باشیم و یک طرفش آنها. امروز هم جهان دو قطبی است. در یک طرف انسان، و در طرف دیگر ما و آنها باهم.

5️⃣ من، انسان، در دوراهی عسرت تاریخی گیر کرده‌ام. دو راهی که هردو به گودال ویل ختم می‌شوند: یا برده #طاغوت شو، یا بنام رهایی از طاغوت، قربانی طاغوت دیگر باش. تنها تفاوت اینکه: یکیشان نام وطن را بر پیشانی‌اش خالکوبی کرده. این تمام حکایت #توسعه ایران است.
مطالبه امروز ما، مساله فلسفی #توسعه نیست.

🇨🇳 کسانی که سالهای اخیر در #انگلیس (و‌احتمالا دیگر کشورهای اروپایی) تحصیل کرده اند، تجربه تقریبا مشترکی از #چین دارند:

🔸بیشتر #دانشگاه‌ ها در این کشور مملو از چینی است. [به استعاره طنزآلود] دانشگاههای #اروپا بخشی از سرزمین چین شده‌اند که معدودی خارجی چشم آبی و تیره‌پوست در آنها تحصیل می کنند!
🔸رشته های تحصیلی مورد علاقه آنها هم جالب است: چینی ها اکثریت قاطع مدارس #اقتصاد ، #بازرگانی ، #مدیریت خصوصی و ‌رشته‌های مشابه (هرچیزی که به #پول مرتبط باشد) را به خود اختصاص داده‌اند.
اما آنها را به‌ندرت در رشته های کمتر-درآمدزا یا فکر/تحلیل‌طلب می‌توانی ببینی.

🔹در عوض همسایگان ژاپنی و کره‌ای آنها رفتار و‌ انتخابهای دیگرگونه دارند.

📖 بطور مثال در مدرسه ما (مدرسه #توسعه_بین‌الملل دانشگاه #ایست_آنگلیا ) بیست درصد دانشجویان را ژاپنی‌ها و کره‌ای‌ها تشکیل می‌دادند، حال آنکه تنها یک نفر چینی رشته‌ای مربوط به توسعه بین‌الملل می خواند.

🖌 می خواهم چنان مشاهده‌ای را به فضای #ایران منتقل کنم:

به نظر شما روح و رویکرد مجموعه سبزهای ایران چیست و‌ به کدام سو است؟

آیا سبزها به دنبال تحلیل، تدوین و کنکاش مبانی فلسفی و ‌پارادایمی توسعه در ایران و منطقه هستند؟ یا بیشتر انرژی‌شان صرف عکس‌العملهای مقطعی به مسائل عدیده توسعه و‌ #حکمرانی می‌شود؟

آیا #زیست امروز یک #سبز ایرانی، زیست #پطروس فداکار است یا متفکری عملگرا؟

آیا میزان توجه و‌اهمیت ما به نمودهای ظاهری/عملگرایانه سبز بودن (همانند تبلیغ #دوچرخه‌سواری ، زباله‌جمع‌کنی، کار مشارکتی و ترویج، حفاظت گونه‌ها و ...) با میزان توجه و‌اهمیت ما به “فکر کردن”، “متفکر بودن”، تحلیل کردن، #فلسفه و #پارادایم ارائه کردن، کشف جهان امروز توسعه، ارتباط دادن محیط زیست با #حکومت ، #سیاست و حکمرانی و ... همخوان است؟

نقش، رفتار، تاثیرگذاری و اثرپذیری راهبران/چهره‌های محیط‌زیستی/سبز کشور در این فضای فکری و رفتاری چگونه است؟

آیا صرفِ داشتن رویکردی ظاهری/عملگرایانه، مسئولیت را از ما و نسل ما مرتفع می کند؟