به دنبال نکات مثبت و نقاط قوت دیگران باشید تا آن ها را پیدا کنید. آن گاه دیگر بیست دقیقه با او باشید یا بیست سال تفاوتی نخواهد داشت زمانی را که در این حال سپری کنید ، با عشق سپری می شود.
قشنگترین و عمیقترین نصیحتی که شنیدم از زبان کارل گوستاو یونگ بود که میگفت: خودت را بساز تا آدم امنی شوی، برای روزهایی که نمیشود به کسی پناه برد.
متن بالا منتسب به یونگ یک هفته ای هست که درفضای مجازی وایرال شده، عارض شدم خدمتتون بگم که از جناب یونگ نیست.
البته شاید خیلی مهم نباشه از چه کسی هست اما جالبه که وقتی سوال کردم این مطلب در کجا و در کدام اثار یونگ هست پاسخ دادند نمی دانند و انها هم در اثار یونگ چنین مطلبی را ندیده اند.
هوش مصنوعی هم یک بار می گه از دکتر علی شریعتی یه بار مهدی اخوان ثالث و یک جا هم گفت انتوان دوسنت اگزوپری
چند مولفه از الزامات و ضرورتهایی هستند که در هر رابطهای باید وجود داشته باشه و عمومی و فراگیرن مثل صمیمیت، همدلی، احترام یا توجه. اینها ملاک و معیار نیستند. یعنی نمیشه برای انتخاب یه پارتنر بگی من ملاکم صمیمت یا همدلیه. این فاکتورها باید وجود داشته باشن.
ملاک و معیار در انتخاب پارتنر جنبه فردی و شخصی دارند و اگر پارتنری که انتخاب میکنی خیلی با ملاک و معیارهایتان متفاوت باشه ضرورتهای رابطه مثل صمیمت و همدلی رو هم نمیتوانی تجربه کنی.
من در آینده ای دور رشته هایی گشوده برای تحقیقات مهم تر میبینم که پا به عرصه نهاده اند. روان شناسی بر بنیانی تازه بنا خواهد شد؛ بنیانی که توفیق دستیابی به هر گونه چارلز داروین ۱۸۵۹
مختصر و مفید آیا میتوانیم خلاّقیت را به بچه هایمان یاد دهیم؟ آیا نگرش یاد دادنی است؟ آیا می توانیم شعر گفتن را یاد بدهیم؟ ادعّا داریم که می توانیم تفکّر را یاد بدهیم یا یاد بگیریم ، دوست داشتن را چه طور؟ عشق ورزیدن را چه طور ؟ چه چیز باعث شده است که برای پرورش قوای عقلانی ، نهادهای مختلفی در جوامع به وجود آیند، امّا عشق ورزیدن را فرد باید در متن زندگی و بدون آموزش رسمی فرا بگیرد : از مادر ، از معلّم و یا از کسی که گاه به طور اتّفاقی در مسیر آن شخص ظاهر می شود ؟ دانشجویان که گاه توانایی حلّ مسائل بسیار پیچیده ی ریاضی و فیزیک را دارند چرا در برخوردهای انسانی و عاطفی ممکن است این قدر شکننده و آسیب پذیر باشند؟ هوش (یا به اعتباری شناخت ) آن ها چرا به کمکشان نمی آید؟ چرا سازمانی به وجود آمده است که استعدادهای درخشان را شناسایی و تربیت می کند و ملاک انتخاب را در درجه نخست آزمون های هوشی قرار می دهد؟ چرا ابراز عواطف را ملاک قرار نمی دهیم ؟ و چرا برای پرورش عواطف (درخشان) به وجود نیامده است؟
منبع : قاسم زاده ، حبیب الله شناخت و عاطفه: جنبه های بالینی و اجتماعی. (صفحه 9 و 10)تهران : فرهنگان
(زاده ۳ آذر ۱۳۴۲ اسلام آباد غرب) آهنگساز و نوازنده کمانچه
او در ۱۲ سالگی به صورت حرفهای به موسیقی پرداخت و با ارکستر رادیو تلویزیون کرمانشاه شروع به همکاری کرد و مدتی کوتاه با گروه شیدا در مرکز هنری «چاووش» همکار بود. در ۱۷ سالگی به ایتالیا رفت و سپس برای ادامه تحصیل عازم کانادا شد و در رشته آهنگسازی از دانشگاه کارلتن اتاوا فارغالتحصیل شد
دوباتن در اخر این ویدیو جمله ی جالبی می گوید: اعتماد به نفس از فرض عالی بودن و بی نقص بودن ما ایجاد نمی شه بلکه از طریق رابطه ی هوشمندانه ما با نقص هایمان به وجود می آید.
پذیرش آسیب پذیری هایمان، محل تولد خلاقیت و نوآوری و تغییر است
آگاهی از آسیب پذیری ها و نقاط ضعف ، میتواند راهنمایی باشند که ما را به سوی آموختن و یادگیری و خلاقیت هدایت کند در حالی که کسی که سرمست از خودباوری کاذب است تلاشی برای بهبودی نمی کند و متوقف می شود.
#یونگ در این خصوص می گوید : «توان واقعی انسان ، قدرت او نیست ، ضعف اوست ، زیرا ضعف ، ازقدرتمندترین قدرت ها هم قدرتمنداست» همچون آب که و با فروتنی و لطافت به راهش ادامه می دهدو بر هر چیزی نفوذ می کند.
═══༻༺═══ خــود شــنــاســے بــه روش پــرفــســور #یــونــگ
وقتگذرانی با عزیزان وقتگذرانی با عزیزان میتواند به ایجاد حس تعلق و حمایت عاطفی کمک کند. تعامل با دوستان و خانواده نهتنها احساس تنهایی را کاهش میدهد، بلکه به افراد این امکان را میدهد تا افکار و احساسات خود را به اشتراک بگذارند و از حمایتهای اجتماعی بهرهمند شوند. این روابط میتوانند منبعی از شادی و آرامش باشند و با برگزاری فعالیتهای مشترک، مانند دورهمیهای دوستانه، سفرهای کوتاه یا حتی صرف وقت برای گفتوگو و بازی، استرس و فشارهای روزمره را کاهش دهند. لحظات شاد و خاطرهانگیز با عزیزان میتواند به ایجاد حس مثبت و شادابی در زندگی کمک کند و به فرد یادآوری نماید که در کنار مشکلات، لحظات خوشی نیز وجود دارد. همچنین، این تعاملات عاطفی میتوانند به تقویت روابط و افزایش کیفیت زندگی کمک نمایند که درنهایت به کاهش خستگی ذهنی و بهبود سلامت روانی منجر میشود.
تنظیم مرزها تنظیم مرزها یکی از روشهای مؤثر در درمان خستگی روانی بهحساب میآید که به افراد کمک میکند تا از فشارهای اضافی و استرسهای ناشی از تقاضاهای دیگران جلوگیری نمایند. با تعیین حدود مشخص برای زمان و انرژی خود، افراد میتوانند از خود در برابر خواستههای غیرمنطقی و بارهای اضافی محافظت کنند و فضای کافی برای استراحت و بازیابی انرژی فراهم آورند. این مرزها میتوانند شامل محدود کردن ساعات کاری، تعیین زمانهای مشخص برای فعالیتهای شخصی و اجتناب از پاسخگویی به درخواستهای فوری در زمانهای استراحت باشند. همچنین، ایجاد مرزهای عاطفی به فرد کمک میکند تا از تأثیرات منفی احساسات دیگران فاصله بگیرد و بر روی نیازهای خود تمرکز نماید. درنهایت با تنظیم مرزها، افراد میتوانند به بهبود کیفیت زندگی و کاهش خستگی روانی خود کمک کنند و احساس کنترل و آرامش بیشتری در زندگی روزمره تجربه نمایند.
گفتوگو و مشاوره گفتوگو و مشاوره یکی از روشهای مؤثر در درمان خستگی روانی هستند که به افراد این امکان را میدهند تا احساسات و افکار خود را بهطور آزادانه بیان کنند و از حمایت دیگران بهرهمند شوند. صحبت کردن با یک دوست، خانواده یا مشاور میتواند به فرد کمک کند تا بار عاطفی خود را کاهش دهد و از دیدگاههای جدید برای حل مسائل و چالشها بهرهمند شود. این ارتباطات اجتماعی نهتنها احساس تنهایی و انزوا را کاهش میدهند، بلکه به فرد کمک میکنند تا مشکلات خود را از زاویهای دیگر نگاه نماید و راهکارهای جدیدی برای مدیریت استرس و خستگی ذهنی بیابد. مشاوره حرفهای نیز میتواند به فرد ابزارها و تکنیکهای مؤثری ارائه دهد تا به مدیریت بهتری برای احساسات و فشارهای روانی خود دست یابد. بهطور کلی، گفتوگو و مشاوره به عنوان یک منبع حمایتی و راهنمایی میتوانند نقش بسزایی در فرآیند بهبود و بازیابی انرژی ذهنی داشته باشند.
تجربه طبیعت تجربه طبیعت یکی از روشهای مؤثر در درمان خستگی روانی است که میتواند بهطور قابل توجهی به بهبود وضعیت روحی و روانی فرد کمک کند. زمان گذران در فضای طبیعی و ارتباط با محیط زیست، میتواند احساس آرامش و تازگی را در افراد بهوجود آورد و به کاهش استرس و اضطراب منجر شود. مطالعات نشان میدهند که فعالیتهایی مانند پیادهروی در پارکها، کوهنوردی و یا حتی نشستن در کنار دریاچهها میتوانند به کاهش سطح هورمونهای استرس و افزایش احساس خوشحالی کمک کنند. طبیعت با زیباییهای بصری و صداهای آرامشبخش خود، فرصتی برای فرار از شلوغیهای روزمره و بازگرداندن تمرکز به فرد میدهد. علاوهبر آن، این تجربه میتواند حس تعلق به محیط و ارتباط با دنیای طبیعی را تقویت کند که درنهایت به افزایش کیفیت زندگی و بهبود خستگی ذهنی منجر میشود. درنتیجه، وقتگذرانی در طبیعت به عنوان یک راهکار طبیعی و مؤثر برای بازسازی انرژی ذهنی و روانی افراد شناخته میشود.
نقطه مقابل افسردگی شادمانی و یا امید نیست. نقطه مقابل افسردگی احساس سرزندگیه. سرزندگی یعنی تجربه کردن طیف متنوع هیجانهامون. یعنی داشتن آزادی عمل برای بروز احساسات خودجوش.
تغذیه سالم تغذیه سالم یکی از عوامل کلیدی در درمان خستگی روانی است که میتواند تأثیر قابل توجهی بر انرژی و روحیه فرد داشته باشد. مصرف مواد غذایی متنوع و مغذی شامل میوهها، سبزیجات، غلات کامل، پروتئینهای سالم و چربیهای مفید میتواند به بهبود عملکرد مغز و کاهش احساس خستگی کمک کند. این نوع تغذیه نهتنها به تأمین انرژی مورد نیاز بدن کمک میکند، بلکه به تعادل هورمونی و عملکرد مناسب سیستم عصبی نیز مرتبط است. علاوهبر این، هیدراته ماندن و نوشیدن آب کافی میتواند از خستگی جلوگیری نماید و توانایی تمرکز را افزایش دهد. پرهیز از مصرف بیشازحد قند و مواد غذایی فرآوریشده که میتوانند انرژی را به سرعت افزایش و سپس کاهش دهند نیز اهمیت دارد. با رعایت تغذیه سالم، فرد میتواند به بهبود وضعیت روحی و کاهش خستگی روانی خود کمک کند و درنتیجه کیفیت زندگی خود را ارتقاء دهد. برنامهریزی زمان برنامهریزی زمان یکی از روشهای مؤثر در درمان خستگی روانی به شمار میرود که به افراد کمک میکند تا با سازماندهی بهتر فعالیتهای خود، از بار روانی و استرس ناشی از کارهای انباشته شده بکاهند. با ایجاد یک برنامه زمانی منظم و معقول، افراد میتوانند وظایف خود را بهصورت تدریجی و منطقی انجام دهند و از احساس غرق شدن در کارها جلوگیری نمایند. تعیین اولویتها و تقسیم کارهای بزرگ به وظایف کوچکتر و قابل مدیریت، نهتنها به افزایش کارایی کمک میکند، بلکه حس موفقیت و کنترل را در فرد تقویت میکند. همچنین، زمانبندی مناسب برای استراحت و تفریح در طول روز اهمیت ویژهای دارد. زیرا به فرد اجازه میدهد تا ذهن خود را تازه کند و از خستگی ناشی از فعالیتهای مداوم جلوگیری نماید. درنتیجه با رعایت برنامهریزی زمان، فرد میتواند بهطور مؤثری خستگی روانی خود را مدیریت کرده و کیفیت زندگی خود را افزایش دهد.
کاهش بار کاری کاهش بار کاری یکی از استراتژیهای کلیدی در درمان خستگی ذهنی است که به افراد کمک میکند تا فشارهای روحی و جسمی ناشی از مسئولیتهای بیشازحد را کاهش دهند. با ارزیابی مجدد وظایف و شناسایی فعالیتهای غیرضروری، افراد میتوانند اولویتهای خود را مشخص کرده و بار کاری خود را بهطور مؤثری مدیریت نمایند. این امر میتواند شامل واگذاری برخی از وظایف به دیگران، یادگیری گفتن «نه» به درخواستهای اضافی و برنامهریزی برای زمانهای استراحت باشد. همچنین، تعیین زمانهای مشخص برای کار و استراحت میتواند به ایجاد تعادل بین کار و زندگی شخصی کمک کند و احساس کنترل بیشتری را در فرد بهوجود بیاورد. کاهش بار کاری نهتنها به بهبود تمرکز و کارایی کمک مینماید، بلکه میتواند به کاهش استرس و اضطراب مرتبط با خستگی ذهنی نیز منجر گردد. بدین ترتیب، با ایجاد یک محیط کاری سالم و متعادل، افراد میتوانند کیفیت زندگی و سلامت روانی خود را بهبود ببخشند.