Pazudharma

‍ 🖋 بازار فروش حیوانات آزادگان: مسئله ای نیازمند آسیب شناسی جدی

▪️حدود یک دهه است که #بازار_آزادگان به یکی از سوژه هایِ گاه بی گاهِ گزارشی خبرنگاران تبدیل شده است. گزارش هایی که کمابیش فقط به وضعیتِ موجود در این بازار از جمله تنوعِ حیواناتِ کالا شده، قیمت های فروش، مشکلاتِ مربوط به ترددِ خودروها و روش های جلبِ مشتری مانند جنگ انداختن خروس ها و مانند اینها می پردازند.

▪️بازارِ فروشِ حیوانات در بزرگراه آزادگان نمونه ای بزرگ و بارز از #بیکاری_پنهان در جامعه است. فروشندگانِ حیوانات به جای فعالیت در بخش تولید به واسطه گری، دلالی و ارائه ی خدماتی مشغول هستند که نه تنها هیچ بازده ای ندارد که آسیب های بسیار جدی به جامعه وارد می کند ولی به نظر می رسد چون در زمره ی موضوعاتِ سیاسی نیست که «جاذبه»ای خاص برای حکمرانان داشته باشد(مثل #کودکان_کار، #خون_بس، #کولبران، #زباله_گردی و مانند اینها) به صورت آشکار نادیده گرفته می شوند و/یا اولویتی بسیار پایین دارند.

▪️به تازگی(باز) خبرِ بسته شدن این بازار بر سر زبان ها افتاده است؛ این خبر در صورتِ اجرا شدن باید ما را به این اندیشه وادارد که سرنوشت این حیوانات به چی و کجا می انجامد؟ آیا این که فقط بازار تعطیل شود و جمعه ها شاهدِ حضور این حیوانات و فروشندگان آنها در بزرگراه آزادگان نباشیم کافی و باعثِ دلخوشی خواهد بود؟! چه آینده ای برای حیواناتی که تولید و/یا «آموزش» داده شدند تا «کالایی» بهتر برای فروش باشند در این سرزمین پنهاور رقم می خورد و چه کسی پاسخگویِ زندگیِ بعد از بازارِ آنهاست؟! فروشندگانِ این بازار، بیکاریِ پنهان خود را به چه صورت جبران خواهند کرد؟

▪️آیا کسانی که بنابه هر قصد و نیتی برای بسته شدنِ این بازار فعالیت کردند پاسخی معقول به این پرسش ها دارند؟

▪️بدونِ توجه به کمبودِ بسیار شدیدی که در حوزه ی قوانین و مجازات های مربوط به خشونت علیه حیوانات در کشور وجود دارد و با توجه به این که همیشه این قوانین نیستند که به نظم و نظام در جامعه منجر می شوند، چه راهکارهایی می توان اتخاذ کرد تا نگرش و رویکردِ مردم نسبت به موجودات ناانسان انسانی شود؟

https://t.center/pazudharma

‍ 🖋 سطل های خودرو با رانندگانی جوان!

▪️از سایر استان ها و کلان شهرها باخبر نیستیم ولی مدتی است در سطح شهر تهران با پدیده ای جدید مواجه ایم که به نوعی می توان آن را هم راستا و هم سو با کیوسک های دریافت پسماند، خودروهایِ موزیکالِ جمع آوریِ پسماندِ خشک و چه بسا #زباله_گردی برخی مردم دانست.

▪️سطل های پلاستیکی که به طور عمده توسط #نوجوانانی هدایت می شود که #وظیفه ی جمع آوری زباله های خشک و به ظاهر قابلِ بازیافت از داخلِ سطل های زباله به آنها سپرده شده است! با وجودی که این خودروهای جدید باعث آلودگی هوا و صوتی نمی شوند ولی پیام ها و پیامدهای بسیاری دارند.

▪️حضور این «شغل» جدید شاید گویای این واقعیت باشد که سازمان هایِ متولی از جمله #شهرداری، #خدمات_مدیریت_پسماند و #ساماندهی_صنایع_و_مشاغل_شهر وظیفه ای که تک تک خانوارها در #تفکیک_زباله از منزل باید برعهده بگیرند، یکباره بر دوش این افراد گذاشته است تا شاید از سویی #ایجاد_اشتغال نماید و از سوی دیگر، رفت و آمد درون شهری را با مشکلات بیشتر مواجه سازد و در این چرخه، برای خودشان تولیدِ کار نمایند!!!

▪️با نگاهی بر چهره ی «رانندگان» این سطل های آبی رنگ و یک دست می توان نقضِ آشکارِ موادِ بیست و پنجم و بیست و ششم از #حقوق_بشر را دید؛ آن جا که از #حق_آموزش می گوید و از «حق برخورداری از سطح مناسب و آبرومندانه زندگی از لحاظ بهداشت و رفاه و لزوم حمایت یکسان از همه کودکان»...

▪️این نوجوانان و چه بسا #کودکان آینه ای تمام قد از خانواده های خودشان نیز هستند؛ #خانواده هایی که به نوبه ی خود از تمام امکاناتِ یک زندگی متوسط بی بهره مانده اند که فرزندانشان- از منظر مسوولین و متولیان پسماند- واجدِ شرایطِ زباله جمع کردن می باشند!

▪️شاید اگر سازمان هایی مانند پسماند و ساماندهی صنایع و مشاغل به جای ورود به حوزه #حیوانات_شهری که نه تنها #تخصص که #شایستگی اظهار نظر در آن را ندارند به همین یک وظیفه یا موضوع می پرداختند وضعیت به مراتب بهتری می داشتیم.

▪️ما متواضعانه از این فرزندانِ مملکت، از این نسل آینده و از این «آتی سالان» پوزش می طلبیم و برایشان احترام بسیاری قایل هستیم. امید آن که هیچ کودک-نوجوان و جوان ایرانی به خاطر #فقر و #بی_سوادی که هر دو تحمیلی است تن به زور و شغل تحمیلی مانند این کار ندهد!

https://t.center/pazudharma

‍ 🖋 دلگیرم از تاریخت اما، جغرافیاتُ دوست دارم... ایران خوبم...

▪️به نظر می رسد یکی از عوامل مهم عقب ماندگیِ کشور ما که از نظرِ نگارنده آن را به اشتباه «عقب نگه داشته شده» تعبیر می کنند، دور ماندن ما از #عقلانیت است. به بیانی ساده، روی گردانی و گریزان بودنِ برگزیدگان اجتماعی و حکومتی از ایده های جدید که می تواند بی نظمی رایج را تهدید کند و باعث تغییر آن شود.

▪️اگر خواست و اراده ی یک ملت بر رشد، پیشرفت و #توسعه_پایدار در معنای واقعی خود استوار باشد، هیچ قدرتی در دنیا نمی تواند آن ملت را از این مسیر عقب نگه دارد. در این رهگذر اما، ما اندر خم کوچه ای هستیم که #اروپا و حتی برخی کشورهای آسیایی از جمله چین و ژاپن سده ها قبل در حالِ گذر از آن بودند.

▪️نمونه های بسیار بارزِ #سنتی بودن جامعه را می توان در تمام موضوعات مربوط به #محیط_طبیعی، #زیست_بوم، #محیط_زیست، #حیوانات و ارکان طبیعی دید: آن جا که صحبت از #انتقال_آب می شود و/یا خارج کردنِ جنگل های هیرکانی از ثبتِ جهانی به بهانه ی احداثِ تله کابین!!! آن جا که کشتنِ آگاهانه ی حیوانات را حفاظت و قانونی معرفی می کنیم و انتشارِ تصاویر آن را غیرقانونی!!! آن جا که #پرندگان_مهاجر و سگ های این مرزوبوم را با هیچ هدفی غیر از #انقراض و #نسل_کشی به خون می کشانیم و مجبوریم تا از دادستانی به صورت رسمی و مکتوب «دعوت» کنیم تا به این موضوعات ورود کند!!!

▪️خیلی از موضوعات اجتماعی نیز حکایتِ از این واقعیت دارند که جامعه نه تنها فرسنگ ها از #عقلانیت دور مانده که با تکیه و ترویجِ روزافزون بر #سنت و #آداب_رسوم، در حالِ افزایشِ شمارِ آسیب های اجتماعی و بیماری های روحی و روانی است از جمله اند: ترویج و تبلیغ #چندهمسری(!)، #کودک_همسری، #زباله_گردی به واسطه نبودِ مدیریت پسماند، خشونت هایِ آشکارِ اجتماعی توسط متولیان دولتی و مانند اینها...

▪️باید به این اندیشید که چرا ما قادر نیستیم در خانواده ای به وسعت ایران به گفت و گو بنشینیم و به حرف های یکدیگر گوش بدهیم!؟! این همه شعارگرایی، دروغ، فریب، تولید و نشر خبرهای بیهوده، دشمنی و بدخواهی به کجا می انجامد؟ اگر حتی باشند کشورها/قدرت هایی که از به وجود آمدن چنین وضعیتی خرسند گردند، چرا ما باید به این وضعیت دامن بزنیم؟!

▪️به همان نسبت که «قدرت» برای «صاحبان شمشیر» محفوظ است تا کارهای سلیقه ای و شخصی را جامه عمل بپوشانند، «اربابان قلم» نیز امیدوارانه از عشق و سازش و آگاهی می نویسند. از آن حقایقی که اگرچه تلخ اند و در #سیستم_قضایی کشور شاید «جرم» تلقی گردند ولی زمینه ساز #آگاهی هستند...

فلور خواجوی
https://t.center/pazudharma