Pazudharma

🖋 کارشناسی حیات وحش یا خدایی آنها!!!؟

◀️ جملات زیر مشتی است نمونه ی خروار از آن چه انواع کارشناسان و برخی دامپزشکان به طور مداوم مطرح می کنند تا شاید ملکه ی اذهان شوند:

«کلاغ ها گونه مهاجم هستند و باید جمعیتشان کنترل شود. میمون ریسس ماکاک گونه مهاجم است و باید سریع یوتانایز شود. سگ ها را خدا نیافریده است؛ سگ ها را انسان آفریده است. سگ ها گونه طبیعی نیستند. سگ ها خارج از خانه ما يك شكارچى بى رحم بدون سلاح گرم هستند. سگ هاى رها اشغال گر و متجاوز به معدود زيستگاه هاى بكر باقيمانده هستند. سگ هاى رها باعث نابودى نسل سگ سانان وحشى ميشوند. سگ هاى رها ناقل بيمارى هاى كشنده براى حيات وحش هستند.»- «سگ هاى رها موجب ايجاد موج نفرت نسبت به همه حيوانات در بين مردم هستند.»-« كمك به حضور سگ ها در طبيعت موجب تضييع حقوق مسلم ساير زيستمندان است.» و « يكى از ده ها نتيجه حضور سگ ها در طبيعت افزايش جمعيت حيوانات اهلى رها.»

◀️به منظور بهتر و دقیق تر فهمیدن این نظرات راهی نیست مگر بررسی آنها در چهارچوب واقعیت های موجود تا بتوانند از حالتِ اظهارنظرهای شخصی خارج شده و سروشکلی علمی/واقعی به خود بگیرند. این واقعیت های موجود به چندین نکته ی مهم اشاره دارند از جمله، به اعداد و ارقامی که به عنوان مستندات مورد استفاده قرار می گیرند؛ مشکلات و پدیده های #بوم_شناسی که می توانند از منطقه ای به منطقه ی دیگر در یک کشور و از کشوری به کشور دیگر متفاوت باشند؛ قوانینِ اسرارآمیز و همچنان ناشناخته ی حیوانات؛ شرح حالی از چگونگی ورود ونحوه ی زیست یک گونه در منطقه ای خاص و مانند اینها. در کنار تمام این واقعیت ها(Fact) مباحث اخلاقی نیز مطرح می شوند، به طور مثال این بحث که آیا ما برپایه #تخیل و #توهم و اعتقادات شخصی نظر می دهیم یا #استدلال های بسیار دقیق و قابل اثبات؛ این که آیا ما #کتاب ها و اطلاعات موجود در سایت های مختلف را می خوانیم تا نقشِ تکرارکننده ی محض آنها باشیم یا می خوانیم که با ذهنی بازتر به پرسش گری بپردازیم؛ آیا بر این باوریم هر آن چه در کتاب ها عنوان شده اند حکمی مطلق و تغییرناپذیرند که می توانند موردِ انواع بهره برداری ها قرار بگیرند یا آن که می توانند در شرایط زمانی و مکانی واکاوی شده و به خلق یک نظریه جدید بیانجامند؟

◀️ هر یک از جملات بالا، به خودی خود، می توانند عنوانِ یک مطلب انتقادی باشند: به طور مثال در بحث «آفریده شدن سگ توسط انسان(!) شاید بتوان یک مقاله نوشت!!! یا در مورد #مهاجم معرفی کردن #کلاغ ها- مثل تمام گونه هایی که پلاکاردِ مهاجم بر سینه ی آنها نصب می شود- می توان به بررسی علل و عوامل آن بپردازیم تا به طور دقیق مشخص شود آیا لقب «مهاجم» بودن صحیح است یا «مسافر»!!!

◀️ گفتنی است حمل و نقل دریایی نقش بسیار موثری در انتقال انواع گونه های گیاهی و جانوری دارد- همین گونه هایی که به محض ورود به کشوری دیگر مهاجم لقب می گیرند. رول دایان و سیمبرلوف در سال 2007 مطرح کردند که کلاغ ها از طریق کشتی های عبوری از دریای سرخ به اسراییل وارد شدند ولی مشخص نیست که آیا این کار عمدی بوده است یا نه.

◀️ این ادعا که « سگ هاى رها موجب ايجاد موج نفرت نسبت به همه حيوانات در بين مردم هستند» بیشتر از جنسِ یک اظهار نظر بسیار شخصی است تا یک فرضیه ی تایید شده. این کارشناسان حیات وحش که به نظر می رسد خود را در مقام «خدایی» آنها می پندارند باید خوب بدانند که چنین اظهارنظرهایی هرگز نمی توانند بدون تحقیق علمی و به کارگیری تمام ابزارهای روش تحقیق به صورت حکم کلی بیان شوند!

◀️ دانش امروز هنوز نتوانسته است ثابت کند که آیا #طبیعت_انسان خشونت گراست یا صلح طلب. ولی در دنیایی که هر روز انواع #خشونت ها دیده و شنیده می شود و در سرزمینی که هر روز شاهد جلوه ای تامل برانگیز از خشم انسان و طبیعت هستیم از خلق راهکارها بیشتر بگوییم تا برآشفتن. از بهتر دیدن مشکلات و دقیق تر فهمیدن آنها بگوییم تا تکرار جملات کتابی. از تعارضات بگوییم ولی از نقش انکارناپذیر انسان ها نیز غافل نشویم. گونه ی مهاجم به خودی خود وجودی خارجی ندارد مگر با دستکاری انسان.

◀️اگر درباره تضییع حقوق برخی حیوانات توسط حمایت از سایر گونه ها می گوییم، باید بدانیم که هیچ انسانی حقِ کشتن موجود زنده را ندارد- چه او را خلق/آفریده باشد یا نه...

دوستداران حیات وحش باید بدانند که #گاو و #گوسفند را نیز نباید خورد!!!
#پرندگان_مهاجر که جای خود دارند...

https://t.center/pazudharm

‍ 🔳 #آمریکایی ها بیشترین آمار مربوط به شکارهایِ به اصطلاح مجاز و مدیریت شده(#تروفی) در دنیا را شامل مي شوند.

🔳 در یک #نظرسنجی* انجام شده طی سال ٢٠١١ مشخص شد که ٧٠/٤ درصد از آمریکایی ها مایلند برای دیدن #شیر_آفریقایی در پارک #سافاری پول پرداخت کنند و تنها ٦/٦ درصد برای شکار آنها پولی پرداخت مي کنند.

🔳 این نظرسنجی به این اطلاعات هم ختم نشد. داده های حاصل از یک نظرسنجی دیگر که توسط #زنبورداران و به نمایندگی از صندوق بین المللی رفاه حیوانات انجام شد حاکی از این بود كه ٨٢ درصد از آمریکایی ها از ممنوعیت شکار شیر و ٨٣ درصد از ممنوعیت شکار فیل حمایت می کنند.

📍 #دولت ها و #مسوولین سخنگویان مردم نیستند!!! نظرات مردم فقط از طریق #روش_تحقیق علمی و تحلیل های آماری می تواند استخراج و اعلام شود.

🔳 برخلاف ادعاهای مطرح شده از سویِ خودِ #شکارچیان، برخی #فعالان_محیط_زیست و طرفداران #شکار_مجاز و مدیریت شده، این نوع شکار باعث مدیریت #جمعیت_حیات_وحش نمی شود. شکار تروفی از منظر #اقتصادی، #اخلاقی، زیست شناسی، #بوم_شناسی و #فلسفی هیچ نقشی در حفاظت و حراست از حیات وحش و زیست بوم های آنها ندارد.

🔳 #صدور_مجوز_شكار حتي بر #رونق_اقتصادي مردم محلي و #توسعه_پايدار تاثيرگذار نيست. از اينرو، #تفويض_اختيار تمام به #مديران كل استاني براي "صدور مجوز دفع جانوران زيانكار و مجوز ميرشكاري در اين مورد" و ساير بندهاي مرتبط با اين زمينه بايد به شدت مورد بررسي و #بازنگري قرار گيرند.

🔳 کشتن، راهکار عقلانی و اخلاقی برای حفاظت نیست همانطور که #جنگ برای #صلح و #اعدام برای از بین بردن #جرم نیست.

🔳 انساني كه بتواند به موجودي زنده نگاه كرده و خود را #محق و مجاز بداند تا به زندگي او پايان دهد، نيازمند بررسي روحي و رواني و تاريخچه زندگي است. اين #شرح_حال نويسي، واقعيت هاي ناگفته و پنهان بسياري خواهد داشت...

* Synovate eNation poll

https://t.center/pazudharma

🖌 ریاست سازمان حفاظت محیط زیست پس از طی #چالش ها و #پویش هایِ اجتماعی بسیار به #عیسی_کلانتری سپرده شد. مراسم رسمی تودیع و معارفه هم با حضور مسوولین، فعالان، علاقمندان و#خبرنگاران و با برداشت های متنوعی که حاکی از زوایای دید متفاوت به یک مراسمِ واحد بود به پایان رسید و در حافظه ی تاریخی این روزها ثبت شد تا شاید در روزی و دورانی دیگر از بایگانی خارج شده و برای پرداختن به موضوعات مختلف یادی از آنها تازه شود.

🖌حالا ما مانده ایم و حفاظت محیط زیست! محیط زیستی که ارکان بسیار مختلفی برای حفاظت دارد؛ از #خاک و #آب و #هوا و #آتش گرفته تا #حیوانات و نحوه زیست آنها و توسعه ای پایدار و آینده نگر. گروه های زیادی به شکل رسمی و در قالب #سازمان_های_مردم_نهاد به دور هر یک از ارکان بالا گرد آمده اند تا شاید بتوانند مشکلات را حل و فصل کرده و کمک حالِ مدیران دولتی و متولیان اصلی باشند. بحث پیرامون این موضوع که آیا رشدِ کمّی و روزافزون سازمان های مردم نهاد که "تعداد" آنها همواره از سوی سازمان حفاظت محیط زیست با «افتخار» یاد شده است می تواند هشداری بی صدا برای کم کاری و/یا ناکارآمدی #دولت در اجرای وظایف خود باشد، در این مختصر نمی گنجد ولی یادآوری این نکته ضروری است که #دولت_رفاه بر خلاف #دولت_حداقل که وظیفه اصلی آن حفظ #استقلال_ملی و #نظم_داخلی است، دولتی است که حکومت آن با درگیر کردن خود در آموزش و پرورش، مراقبت از سلامتی، مسکن، شرایط کار، امنیت اجتماعی و غیره تلاش می کند وضع زندگی شهروندان را بهبود بخشد. دولت رفاه عکس العملی در برابر دیدگاهی است که مشکلات شخصی را نتیجه شرایط اجتماعی می داند و معتقد است آنها جز از طریق عمل اجتماعی حل نمی شوند. در نتیجه، این وظیفه اصلی یک دولت رفاه است که تمام مشکلات اجتماعی را که بدون شک، همانند یک نظام، دارای پیوستگی و همبستگی محسوس و نامحسوس هستند شناسایی کرده و برطرف نماید.

🖌 در جایی دیگر اشاره کرده بودیم که یک #جامعه برای زنده ماندن باید ویژگی هایی داشته باشد و یکی از آنها این است که باید برای برخورد با محیطش روش های مناسبی داشته باشد. یکی از جنبه هایی که می توان در قضیه ي برخورد با محیط تشخیص داد #بوم_شناسی است. هر جامعه باید بتواند نیازهای لازم برای بقایش مثل خوراک، سوخت، مواد خام و مانند اینها را از محیط بیرون بکشد، بدون آن که منابعش را نابود کند. جنبه دوم محیط زیست به نظام های اجتماعی دیگری برمی گردد که هر جامعه ای باید بتواند با آنها کنار بیاید از جمله بازرگانی، تبادل فرهنگی، ارتباطات کافی و دفاع نظمی شایسته در برابر دشمنی های بین جوامع است...

ادامه دارد...
https://t.center/pazudharma

‍ « آبرل و همکارانش از شرایطی بنیادی سخن می گویند که یک #نظام_اجتماعی برای بقای خود به آنها نیاز دارد و اگر وجود نداشته باشند {جامعه نیز به جای نخواهد ماند. از نخستین عامل که ویژگی های جمعیتی است اگر بگذریم، به یک #جمعیت #بی_تفاوت می رسیم که برای جامعه تهدیدی مهم به شمار می آید. اگر چه درجه بی تفاوتی مهم است، ولی جمعیت جامعه در برخی موارد ممکن است چنان بی تفاوت شود که اجزای گوناگون سازنده جامعه از عملکرد بیفتد و سرانجام، سراسر جامعه فرو ریزد.
جنگ «همه علیه همه» در داخل یک جمعیت، تهدیدی برای ادامه حیات به شمار می رود. #کشمکش های بسیار شدید داخلی در یک جامعه، ایجاب می کند که عوامل نظارت اجتماعی وارد صحنه شوند و با کاربرد #زور کشمکش ها را فرونشانند. اما همانطور که آبرل و همکارانش می گویند: جامعه ای که تنها بر زور استوار باشد، تناقضی ذاتی دارد. هر جامعه ای باید برای برخورد با محیطش روش های مناسبی داشته باشد. یکی از جنبه هایی که می توان در قضیه ی برخورد با محیط تشخیص داد #بوم_شناسی است. جوامع مختلف باید بتوانند نیازهای لازم برای بقا مانند خوراک، #سوخت، #مواد_خام و غیره را از محیط بیرون بکشد بدون این که منابعش را نابود کند. همه ي ما که در دوره #آلودگی محیط، کمبود #انرژی و #گرسنگی در بسیاری از نقاط جهان زندگی می کنیم با این مسئله به خوبی آشنا هستیم. روی دیگر موضوع محیط زیست به نظام های اجتماعی دیگری برمی گردد که هر جامعه ای باید بتواند با آنها کنار بیاید از جمله، بازرگانی، تبادل فرهنگی، ارتباطات کافی و دفاع نظامی شایسته در برابر دشمنی های بین جوامع.»

به نظر می رسد، نه تنها وقوع #آتش_سوزی های پی در پی #جنگل های کشور بلکه، زنجیره خشونت با محیط زیست و زیستمندانش گواه آشکاری از «بی تفاوتی» جامعه (شامل مسوولین و مردم) نسبت به منابع طبیعی و تجدیدناپذیر کشور است که رو به نابودی محض می روند.
تمام اینها در حالی است که با وجود هیجانات و فشارهای عمومی برای معرفی و تبلیغ ریاست جدید #سازمان_حفاظت_محیط_زیست، هنوز هیچ برنامه مدون و مشخصی برای حل و پیشگیری از این موضوعات زیست محیطی ارایه نشده است!
آیا در کنار معرفی مسوولین و مقامات مرتبط با محیط زیست زمان آن نرسیده رویکردی تحول گرا به #ساختارها و #کارکردهای موجود در جامعه داشت؟
https://t.center/pazudharma