آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد.
یکی از جلوههای خودباختگی و غربشیفتگیِ ایرانیان به کار بردنِ
واژههای انگلیسیای است که معادلِ جاافتاده و آشنا دارند.
چند مثال:
آف (off) به جای تخفیف.
آنتایم (on time) به جای سرِ وقت یا وقتشناس.
بیزینس (business) به جای کسب و کار.
بیس (base) به جای پایه؛ اساس.
تایم (time) به جای وقت.
ساپورت (support) به جای حمایت.
سالمون (salmon) به جای ماهیِ آزاد؛ آزادماهی.
سِکرِت (secret) به جای مخفی.
سینگل (single) به جای مجرد.
سیو کردن (save) به جای پسانداز کردن.
فان (fun) به جای تفریح.
فیس تو فیس (face-to-face) به جای رو در رو؛ چهره به چهره.
فیک (fake) به جای تقلبی؛ قلابی.
فیلد (field) به جای زمینه؛ حوزه.
کوکی (cookie) به جای کلوچه.
لاکچری (luxury) به جای شیک؛ لوکس؛ تجملی.
لِوِل (level) به جای سطح.
لیبل (label) به جای برچسب.
میکس کردن (mix) به جای مخلوط کردن.
ویو (view) به جای منظره؛ چشمانداز.
#وامواژهها