نکتهای دربارۀ نقدِ آثاربه نظرِ من انصاف حکم میکند مدتی که منتقدِ یک اثر صرفِ
نقدِ آن اثر میکند باید با مدتی که مؤلف صرفِ تألیفِ آن اثر کرده تناسب داشتهباشد. پیشنهادِ من این است که به ازای هر یک سال مدتِ تألیف یک ماه مدتِ
نقد در نظر گرفته شود.
مثلاً اگر مؤلفی دو سال صرفِ تألیفِ اثری کرده، منتقد باید دو ماه صرفِ نقدش کند.
پس اگر تألیفِ کتابی ده سال طول کشیده، نقدش باید ده ماه طول بکشد، نه کمتر.
متأسفانه
نقدِ آثار معمولاً شتابزده و در زمانی بسیار کوتاه صورت میگیرد. ظاهراً منتقدان آنقدر مشغله دارند که نمیتوانند مدتِ بیشتری را به
نقدِ یک اثر اختصاص دهند.
نتیجه آنکه نقدها غالباً سطحی و ناپختهاند و جوانبِ گوناگونِ اثر و جزئیاتش را به درستی نمیکاوند و نمیسنجند.
و در پایان این را هم بیفزایم که کلاً اعتقادی به
نقد ندارم و منتقدان را مؤلفانِ شکستخورده میدانم.
#بهروز صفرزاده
پنجشنبه ۱۴۰۲/۶/۳۰
#نقد