🔍چندین هزار سال پیش از اختراع نوشتار، "ترسیم" جهان انسان را به گونه ای انقلابی تغییر داد، درواقع از خلال اولین تجربه های ترسیمی بشر، انسان جدیدی به عنوان "انسان ترسیم گر" متولد شد و عصر ترسیم آغاز گشت و نسبت میان انسان و جهان انسانی با جهان (طبیعی) بیرون را برای همیشه دست خوش تغییر و تاریخ بشر را به قبل و بعد از خود تقسیم کرد، از آن زمان تا به امروز ترسیم نقش موثری در "فهم" ، "ثبت" و"انتقال" آنچه "فهم شده" (دانش) در حوزه های مختلف دانش ایفا کرده است.
⭕️معماری به عنوان یکی از این حوزه های دانش به شکل تاریخی با ترسیم گره خورده است تا جایی که افرادی همچون لبیوس وودز، "معماری" و "ترسیم" را معادل هم قرار داده و جهان معماری را "جهانی ترسیمی" می دانند ، جایی که معماری در آن"“می اندیشد" و آلترناتیوهای "جهان واقعی" را تولید می کند لذا از جهت همین رابطه "زیرساختیِ" ترسیم با "واقعیت"، ترسیم همواره امکان نقد جهان واقعی را فراهم می سازد. در واقع ترسیم انتقادی از طریق ترسیم "دیگرگونِ وضعیت" یا اساسا ترسیمِ "وضعیت دیگرگون"، "فهم غالب" از موضوع را دچار "تنش" کرده و چیزی در موضوع یا تمام موضوع را "بحرانی" می کند و از خلال این وضعیت بحرانی روزنه هایی به امکان "فهم دیگرگون" از موضوع را فراهم می سازد. دامنه این موضوع از فهم و تعریف هستی شناسانه و مفاهیم درون دیسیپلین معماری تا مباحث اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و هر آنچه که به نوعی از طریق "فهم معمارانه" قابل "خواندن"، "اندیشیدن" و "ترسیم کردن" است را شامل می شود.
⭕️نسبت "ترسیم" و "اندیشه" در جهان معماری همچون نسبت "زبان" و "اندیشه" در دیدگاه مارتین هایدگر است بدین معنا اگر "چیزی" قبلا وارد "ترسیم" نشود در واقع وارد حوزه "اندیشه معماری" نشده، امکان موجودیت نداشته و نهایتا در جهان معماری "غایب" است لذا قطعا برای معماری ای که در آن اندیشیدن به "خود" و تعیین مختصات "خود" از خلال وضعیت عینی جایی ندارد، اندیشیدن به هر وضعیت آلترناتیوی پیشاپیش "غیرممکن" است و لذا انتظار دستیابی به چیزی بیش از بازی های فرمال سطحی و ترکیب بندی ها در آینده ای نزدیک انتظاری "بلاموضوع" خواهد بود .
⭕️نفس وجود ترسیمات انتقادی در آثار" تاریخ معماری" یک جامعه، پیشاْپیش به معنای "فهم" معمار و جامعه معماری از خودش به عنوان چیزی بیش از یک "حرفه مند" خواهد بود، بدین معنا شاید بتوان این "گذر" معماری از "حرفه" به "دانش" را در جوامع مختلف از طریق "تاریخ ترسیمات معماری" آن جامعه و ملت دنبال کرد؛ لذا به نظر می رسد در هر ترسیم انتقادی همواره چیزی هست که به اندازه "اولین" تجربه های ترسیمی بشر میل به "انقلاب" دارد چیزی که ترسیم را به ظرفیت و لحظه "شورشی" و سرنوشت ساز "اولیه" بازمی گرداند.
🔍مجموعه چهار قسمتی چگونه یوتوپیا در روسیه انقلابی مدفون شد مروری است فشرده بر چگونگی پایان ایده های یوتوپیایی در روسیه پس از انقلاب 1917 و تحت سلطه استالین، یادداشت های این مجموعه نشان می دهند چگونه انقلابی گریِ سنتی با چاشنی اقتدارطلبی و توهم توطئه منجر به آرمانشهرزدایی از انقلاب و تبدیل تمام حرکت های بدیلِ اقتدارگرایی و ایده ال گرایی فردی حاکم به ضد انقلاب و پایان هرگونه زیست تجربی و ازمایشی و تکثرگرایی فکری و رفتاری و اتمام فهم مشترک و نهاد مدنیت می شود. . .
⭕️استالینیسم تنها نفی آرمانشهرگرایی نبود، بلکه طرد آرمانشهرگرایی انقلابی به نفع تصویر و طرح یگانه آرمانشهری بود که در راس هرم قدرت ایجاد شده بود و بی اینکه فرصتی برای تجربه های مستقل زندگی فراهم شود، بر کل جامعه تحمیل می شد، استالینیسم سودای دگرگون ساختن ارزش های انسانی را در سر نمی پروراند، بلکه این ارزش ها را همان گونه که بودند و به همان شیوه خاصی می پذیرفت که خود استالین درک می کرد. . .
🔍. . . در حالی که هنوز باید منتظر تأثیرات کاملی از بیماری همه گیر کووید ۱۹ باشیم، تعطیلی تقریبا جهانی در مراکز شهرها تجربه ای غیر منتظره برای ساکنان شهرها بوده است. اما چگونه گسترش سریع ویروس درک ما از شهر را تغییر می دهد؟ در این یادداشت، راوی گُش می گوید که این شرایط ما را وادار می کند تا شهر را به گونه ای دیگر ببینیم، او برای ما یک وظیفه اساسی برای گسترش حق به شهر برای همه ساکنان آن در نظر می گیرد . . .
⭕️. . . انزوای شهری، یک پارادوكس آزار دهنده معاصر است، که اگرچه ویروس کرونا اکنون به سرعت در مناطقی مانند نیویورک و لندن گسترش پیدا می کند، ارتباطات، منابع پزشکی و زیرساخت ها در این مراکز باعث می شوند که احتمال بهبود وضعیت در این مناطق بالاتر از مناطق کمتر آلوده باشد. این ویروس در حال حاضر در مجامع جهانی، تفریحات، مسافرت های تجاری و زنجیره های عرضه بین المللی کالا گسترش یافته است و مفهوم شهر را همانند یک بازْآفرینی از داستان های آشنای غربی به محاصره در آورده است. دولت مرکزی چه از طریق تشکیل کابینه و فضایی شبیه به اتاق جنگ و چه به وسیله ایجاد بیمارستان های موقت در مثلث لندن، بیرمنگام و منچستر، ناگزیر باعث به وجود آمدن نوعی تلاش برای بقا در میان انسان ها و شهر شده است، صرف نظر از آسیب هایی که این اقدامات ممکن است به سازمانها و ساختارهای شهر وارد کنند . . .
⭕️. . . شاید نزدیک ترین توصیف از وضعیت فعلی ما، درک گسترده لفور از بافت شهری باشد. تعریف وی شامل ویلاها، بزرگراه ها، حومه شهر و حتی سوپر مارکت های روستایی است. در شرایط عادی، این ساختارها خود پایدار و جنبی هستند، اما آنچه در بحران فعلی می بینیم، قدرت افراد برای گسترش شهرها همانند یک بادکنک با حرکت به سمت حاشیه ها می باشد که غالبا به ضرر خود شهروندان است. هنگامی که بیماری واگیر با حرکت عجین شده باشد، شهرنشینی ناگهان به نوعی برتری تبدیل می شود. تحت این شرایط، در جای خود ماندن بهتر از فرار کردن است . . .
⭕️. . . همانطور که ویلیام دیویس اخیراً پیشنهاد کرده است، نباید این همه گیری را به عنوان یک بحران سرمایه داری دید بلکه بهتر است آن را به عنوان رویدادی برای ایجاد کار دانست، که باعث ایجاد اقتصادی تازه و هوشمندانه می شود. اگرچه این ظهور یوتوپیای لفور نیست، اما تصور دیجیتالی شدن به عنوان نوعی پیشرفت شهری، می تواند به پیشرفت احتمالی در زندگی روزمره بیانجامد، حتی اگر سلسله مراتب اینترنت موجود به سختی برای شهروندان مثمر ثمر باشد. همانطور که جو شاو و مارک گراهام از موسسه اینترنت آکسفورد در مقاله ی سال ۲۰۱۷ بیان می کنند، برای دموکراتیک کردن فضای شهر، باید شهرنشینی معاصر را به عنوان دوره ای که شهر به صورتی فزاینده از طریق اطلاعات دیجیتال بازتولید شده است بپذیریم. آنها بر توانایی گوگل در کنترل تولید مجدد فضای شهری از طریق ویژگی هایی مانند نقشه ها و ایمیل تمرکز می کنند. این یک توانایی برای تبدیل شهر به اطلاعات و همچنین کنترل و نظارت بر نحوه رفتار مردم به وسیله همین اطلاعات است، که با گذشت زمان به واقعیات مشهود روزمره تبدیل می شوند. . .
📌. . . یادداشت"شهرِ کووید ۱۹ به روایت راوی گُش" که پیش از این روی وب سایت انتشارات ورسو به چاپ رسیده است را با برگردانی از بهمن شیخی بر اتووود🔺 مطالعه فرمایید. . .
🔍. . . کارل مارکس میدانست که دو نوع ایدئالیست احساساتی وجود دارد؛ کسانی مانند شارل فوریه که چنان به آینده نگاه میکنند که انگار قرار است آب دریا در آن به لیموناد تبدیل شود! واحد اجتماعیِ ایده ئالش دقیقاً ۱۶۲۰ نفر است. نوع دیگری از ایدئالیستهای دلنگران هم وجود دارند که میگویند آینده تا حدود بسیار زیادی مانند حال خواهد بود. . . پراگماتیستهایی سفتوسخت. به نظر میرسد آنها فکر میکنند شکلاتهای مارس و صندوق بینالمللی پول تا پانصد سال آینده هم با ما خواهند بود!. . .
⭕️. . . سیستم ما توسط رویاپردازانی اداره میشود که خود را واقعگرا میخوانند. این که فکر کنیم آینده با حال متفاوت خواهد بود، قطعاً بدین معنا نیست که بهتر خواهد بود. ممکن است صدها درجه بدتر باشد. نکته این است که تاریخ برای ما آنقدر انعطافپذیر هست که بتوانیم انتخاب کنیم. هیچکدام از نظریهپردازان سیاسی دهۀ ۱۹۹۰ نمیتوانستند مانند دو هواپیمایی که به مرکز تجارت جهانی برخورد کردند، نشان بدهند که تاریخ کاملاً جدیدی آغاز شده است. ممکن است با این تغییر تاریخ بهتر نشده باشد؛ اما مطمئناً مثل قبل باقی نمانده است. . .
🔍. . . برای اولین بار در چین و در حال حاضر در هر شهری تا حدی که قابل تحمل باشد، برنامه سیستم های توزیع در حال نگهداری بافت جامعه استرس زده به صورت سالم و بی عیب است. در پاسخ به ویروس، فروشگاه ها بسته شده اند، خیابان ها خالی است و با این وجود زندگی ادامه دارد. صد ها میلیون نفر از محبوس شده ها بر قرنطینه خانگی اصرار دارند و از غذاهایی که توسط اپلیکیشن ها به درب منزل ارسال می کنند می خورند. با رله های سفارش خودکار، تعدادی از مدیران سیستم ها و پیک ها در حال به حرکت در آوردن دنیا هستند در حالی دولتمردان از این کار عاجزند. با این کار زنجیرهای اتوماسیون به یک حوزه عمومی اضطراری تبدیل شده اند. بعضی اوقات اتوماسیون یک لایه مجازی شکننده در بالای شهر تنومند نیست بلکه برعکس است . . .
📌متن کامل مقاله "18 آموزه ی قرنطینه شهری در وضعیت جهانْ گیریِ کرونا به روایت بنجامین برتون" را با برگردانی از بهمن شیخی بر اتووود 🔺مطالعه فرمایید، یادداشتی که بنجامین برتون هوشمندانه، تلاش نمی کند آینده را پیش بینی کند، بلکه صرفا می گوید، کدام توپوس های وضعیت معاصر به آینده رسوخ خواهند کرد و تحت شمول تطبیق پذیری هوشمند، احتمالا، بخشی از آپارتوس آینده خواهند بود.
🔍مطالعات روزنامه نیویورک تایمز در مورد تاثیر کرونا بر حوزه های مختلف هزینه کَرد مردم در امریکا نشان می دهد غالب کسب و کارها با وضعیت اسفناک مالی دست و پنجه نرم می کنند و تا استانه های ورشکستی پیش رفته اند، اما در این میان چند بخش برنده هم وجود دارند، فروش ان لاین کتاب و کتاب های ان لاین، پخش ان لاین موسیقی و فیلم و از همه جالبتر صنعت گیم، صنعت گیم و بازی های کامپیوتری با افزایش 50 درصدی جذب هزینه عمومی گوی رقابت را از دیگر رسانه هایی که قابلیت توزیع و اشتراک گذاری ان لاین محتوا دارند ربوده و در صدر برنده های معدود وضعیتِ جهانْ گیری کرونا قرار دارد، اما چرا؟
🔍هنگامیکه جهانْ گیری کرونا سرانجام ریشه کن شد ـ با فرض اینکه بشود، ممکن است یک هویتْ یابی روانشناختی جدید خود را تحمیل کند: آنلاین برابر با بیماری است. ما همچنین می باید جنبشی مهرْطلبانه ایجاد کنیم تا جوانان را وادارسازیم صفحات اتصال اینترنتی خود را که یادآور دوران ترسناک و تنهایی بوده اند؛ خاموش و ترک کنند. این بدان معنا نیست که باید به خستگی فرسودگی سرمایه داری صنعتی برگردیم. بلکه بدین معنی است که بایستی از مزیت غنای زمانی که اتوماسیون را از سلطه کار بدنی می رهاند؛ استفاده کرده و وقت خود را به لذت جسمی و روحی اختصاص دهیم . . .
🔍آلن بدیو مانند هزاران نفر دیگر در پاریس خود را قرنیطینه کرده؛ این فیلسوف دیدگاه خود از وضعیت ایجاد شده ناشی از اپیدمی کووید 19 را در این متن🔝 ارائه داده است.
⭕️فکر نمی کنم که کار دیگری بتوان انجام داد غیر از ماندن در خانه . . . خود قرنطینگی در خانه و نیاز به هيچ چيز ديگری جز تشويق همه افراد به انجام همین كار . . . رعایت مقررات سختگیرانه در این مورد از همه چیز ضروری تر است، چرا که این انتخاب برای همه کسانی که بیشتر در معرض خطر ابتلا قرار دارند، سازـ و ـ کارهای حمایتی و حفاظتی اساسی فراهم می آورد: کل کادر پزشکی که مستقیماً در خط اول حضور دارند و باید بتوانند بر روی یک دستورالعمل محکم و قطعی حساب باز کنند، تمام افراد ضعیف و افرادی با نقص سیستم ایمنی مانند افراد سالخورده، بویژه کسانی که در خانه سالمندان هستند و همچنین همه کسانی که باید به سر کار بروند و در معرض ابتلا به بیماری بیش از سایرین هستند. . . در این میان باید برای كسانی كه تقریباً بسختی "خانه" دارند و یا اصلاً ندارند، راهکارهایی پبدا کرد، تا با این شرایط؛ آنها یك پناهگاه امن داشته باشند. در این مورد می توان به آماده سازی هتل های مورد اطمینان در راستای خدمت دهی عمومی برای پذیرش این افراد اشاره کرد و تشکیل "گروه" هایی از داوطلبان جوان برای اطمینان از تحویل ملزومات لازم به لایه های آسیب پذیر . . .
⭕️دولت باید صریحاً، و علناً بر منافعی سلطه یابد که نسبت به منافع بورژوازی، عمومی ترند! . . . این وضعیت دولت را موظف می نماید كه تنها با ادغام منافع طبقاتی در منافع عمومی تر، بتواند وضعیت را مدیریت كند و این به دلیل یک "دشمن" داخلی است که خود این دشمن "عمومی" ست . . . .
⭕️فکر می کنم لازم است به طور علنی و شجاعانه اذعان کنیم كه به اصطلاح "رسانه های اجتماعی" بار دیگر نشان داده اند كه آنها، علاوه بر نقش شان در پركردن جیب میلیاردرها، می توانند به محلی برای انتشار فلج روانی از سوی گزافه گویان، شایعات کنترل نشده، تظاهر به کشف "چیزهای جدید" که در واقع متعلق به عهد عتیق اند، یا حتی وارونه نمایی فاشیستی نیز تبدیل شوند . . .
📌متن کامل یادداشت "در مورد وضعیت اپیدمی" نوشته الن بدیو را با برگردانی از سروش خانی بر اتووود🔝 مطالعه فرمایید
. . . واقعیت مسلمی به نام فضای مجازی و مشارکت تجمیعی و تقسیم معلوماتی ایده های هر فرد جدا از انکه به لحاظ گفتمانی و ایدئولوژیک می تواند تحت شمول سوسیالیسم صورت بندی شود، چه تاثیری بر چیستی و چگونگیِ "ساختن" می گذارد؟ حد نهایی این رفتار در چه قالبی قابلیت نهادینه شدن به خود می گیرد؟ و این قالب در چه مدیومی متبلور می شود؟ پاسخ جاسمین کالی👆 به این پرسش "فرارسانه" است، فرارسانه ای که در مدیوم "گیم" متبلور می شود و بیشترین ازادی را برای ساختن مهیا می کند. . .