بی همگان...

#فداییان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
Канал
Юмор и развлечения
Другое
Персидский
Логотип телеграм канала بی همگان...
@bi_to_be_sar_nemishavaddПродвигать
250
подписчиков
406
фото
231
видео
29
ссылок
درد دل نامه ی خودمانی... دردی که ز تو در دلم آرام گرفت پرداخته کی شود به صد دریا اشک... https://t.center/HarfBeManBOT?start=HBM13567709
#بسم_الله_الرحمن_الرحيم
#قربة_الى_الله
.
چرا دروغ بگم
من،
بیشتر از اینکه برای برگشتنت دعا کنم
برای عاقبت بخیریت دعا میکنم
حیفه بعد از اینهمه جهاد و تلاش و خونِ دل خوردن و رفیق از دست دادن...
برگرد
برگرد شاید این بار
عاقبتمون به خیر شد
مثلِ سید ابراهیم...
مثل سجاد...
مثل محمد...
برگرد
رفاقت تاوان داره
تاوان رفاقت رو بده
مثل سجاد...
مثل محمد...

ابوعباس؛
رفیق؛
واسطه‌یِ همیشه خیر...

#ابوعباس
#رفیق
#برادر
#کهنز
#سیدابراهیم
#برگرد
#سربازان_آخرالزمانی_امام_زمان_عج
#فداییان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شهیدمصطفی_صدرزاده
#شهیدسجادعفتی
#شهیدمحمدآژند
#و_تو

دنیا خوش ‌است و
مال عزیز است و
تَن شریف...
لیکن رفیق بر همه‌چیزی مقدم است


@bi_to_be_sar_nemishavadd
بی همگان...
@bi_to_be_sar_nemishavadd
#بسم_الله_الرحمن_الرحيم
#قربة_الی_الله
.
نقل میکرد که عمار (شهیدمحمدحسین محمدخانی)
خستگی نمیشناخت.
این آخریا هم، از قبل عملیات تا اون روزی که دیدمش، صبحا زودتر از هم بیدار میشد و یه کله سرِ پا بود و مشغول؛ چند ساعت از نیمه شب گذشته،آخرین نفر میومد و تازه ما گیرش می‌انداختیم. نمیشد و نمیتونست که درست بخوابه. استراحت کنه.
نقل میکرد روزای آخر برگشت بهم گفت:
اصلا خسته نمیشم، یه حالی هستم که هر چی می‌دوَ م و کم میخوابم، اصلا احساس خستگی نمیکنم.

راست میگفت؛ کار برای خدا که خستگی نداره...
.

گفت:
محمودرضا (شهید بیضائی) یه بار برام تعریف کرده بود که تو سوریه حاح قاسم میاد پیششون و حاجی رو دوره میکنن. میگفت تو اون جلسه من جلوی حاح قاسم گفتم که
من به این نتیجه رسیدم که هر کی خدا شهادت بهش میده بر اثر کار کردن زیاده.
محمود میگفت حاجی هم حرف من رو تایید کرد.


کار که برای خدا باشه، زیادش هم کمه
وقتی برای خدا باشه، خدا به کمِش هم زیاد میده
اگه برای خدا باشه...
.

ایت فیلم صحبت‌های حضرت آقا رو که دیدم،
یاد عمار افتادم... یاد محمودرضا...
چقدر شهدا به هم شبیهن
فرق نمیکنه شهید امنیت باشی یا سلامت یا مدافع حرم یا شهید خدمت
راز توفیق شهادت در کارِ زیاده. کارِ برای خدا.

کاش یاد بگیریم...

#رفقا
#عمار
#محمودرضا
#خستگی
#شهیدجمهور
#کار_برای_خدا
#سربازان_آخرالزمانی_امام_زمان_عج
#شهیدسیدابراهیم_رئیسی
#فداییان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شهیدمحمدحسین_محمدخانی
#شهیدمحمودرضابیضائی

در بندگی چو کار من خسته بندگیست
تا زنده‌ام چگونه کنم ترک کار خویش....

@bi_to_be_sar_nemishavadd
بی همگان...
@bi_to_be_sar_nemishavadd
#بسم_الله_الرحمن_الرحيم
#قربة_الى_الله
.
این عکس رو فرستاد و نوشت:
ما سه تا با هم برادریم.
البته بیشتر بودیم.
عمار هم بود
قدیر هم بود
میثم هم بود
روح الله هم بود
حاج سعید هم بود
شیخ مالک هم بود
اسماعیل هم هست...

نوشت:
اولش داداش قدیر و روح‌الله پریدن،
بعدش داداش عمار و میثم
بعد هم اسماعیل پا داد
بعدش هم داداش شیخ مالک و حاج سعید...
.
نوشت:
خیلی وقت بود که منتظر حیدر بودیم.
وقتی که اومد
با ابوعباس
رفتیم رو ایوون خونه ذهبیه و
سه تایی
واسه تنهایی‌مون
کلی آه کشیدیم...
.
نوشت:
ما ده تا برادر بودیم
شش تاشون پریدن
یکی هم پر گرفت
و ما سه تا
دلمون به هم خوش بود
.
نوشت:
ابوعباس میگفت
اگه شما هم بپرید
چقدر عکس دارم ازتون که پخش کنم....
.
نوشت:
ما چهارتا با هم برادریم...
.
نوشت:
هیچکی واسه آدم مثل برادر نمیشه
.
نوشت:
ما دلمون به اسماعیل و ابوعباس خوش بود
.
نوشت:
ابوعباس همیشه جای خالی برادرا رو پر میکرد.
الان هم پر کرده.
برادر شهید داشتیم
برادر جانباز هم
جای برادر #اسیر خالی بود
باز هم ابوعباس پرش کرد....
.
نوشت:
ما دلمون
برای
برادرامون
تنگ شده
.
نوشت:
ما سه تا با هم برادریم
.
نوشت:
ما دو تا
دیگه
طاقت
دوری
برادرامون رو
نداریم

بیا....برادر

#برادر
#رفیق
#ابوعباس
#ضیف_الاسیر
#تنها
#دلتنگ
#مشتیهای_سیدالشهدایی
#اینجا_تیپ_سیدالشهداء
#ما_منتظریم
#سربازان_آخرالزمانی_امام_زمان_عج
#فداییان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها

الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولاية امیرالمؤمنین علي بن ابيطالب

رسم برادری این بود که
منم الان یه چشمم ورم داشته باشه
دوتا دنده‌م شکسته باشه
فشارم رو بیست باشه
قلبم شکسته باشه
پاهام لاجون باشه...
من
برادر خوبی نبودم ابوعباس
ولی
دلتنگت، چرا

هجده ذی‌الحجه یکهزار و چهارصد و چهل و پنج
ساعت دو و سی دقیقه‌ی بامداد
چهارصد و شصت روز دوری....

@bi_to_be_sar_nemishavadd
#بسم_الله_الرحمن_الرحيم
#قربة_الی_الله

.
می‌روی؟ باشد، ولی رسم است هنگامِ وداع
یکدگر را گرم می‌گیرند یاران در بغل

هیچی دیگه
همین
روزتون مبارک بچه ها
و
مصرع دوم مونده به دلم.....

#محمد
#حسین
#اولین_دیدار
#حسین_شهادت
#سربازان_آخرالزمانی_امام_زمان_عج
#فداییان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شهیدمحمدمعافی
#شهیدحسین_محمدی


بمونه به یادگار از یه بیست و پنجم بهمن ماه
البته این‌بار هزار و چهارصد و دو



به امید دیدار بچه ها...

@bi_to_be_sar_nemishavadd
#بسم_الله_الرحمن_الرحيم
#قربة_الی_الله

وصالت، ای ز جان خوشتر، بیابم عاقبت روزی
ولی ار زنده بگذارد فراقت روزکی چندم...
.
.

مطمئنم که اومدن استقبالت،
حامد رو میگم
محمودرضا رو
مطمئنم که مرتضی دستت رو گرفته و بلندت کرده
مطمئنم محمد اومده و بهت خوش‌آمد گفته...
مطمئنم حامد سفت بغل کردتت...

مطمئنم دور هم جاتون عالیه
حالتون میزونه

مطمئنم شب جمعه‌ها دیگه کربلایی

مطمئنم که زنده‌ای
که
میبینی مرا

مطمئنم که هستی

آقایِ حسینِ شهادت.

#خوش_روزی
#دی_ماه
#دم_عشق
#شهادت
#حسین
#سربازان_آخرالزمانی_امام_زمان_عج
#فداییان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شهیدمرتضی_مسیب_زاده
#شهیدمحمودرضابیضائی
#شهیدحسین_محمدی

سودای تو خوش است و وصال تو خوشتر است
خوشتر ازین و آن چه بود؟ آنم آرزوست....

حسین!
سلام ما رو به بچه ها برسون....

@bi_to_be_sar_nemishavadd
بی همگان...
@bi_to_be_sar_nemishavadd
.
#بسم_الله_الرحمن_الرحيم
#قربة_الی_الله

روزی روزگاری خانطومان....

مثل امروزی
عجب دری از خانطومان باز شد
به عرشِ خدا

امیر سیاوشی پر کشید، وقتی گلوله چشمش رو به رویِ علمدار باز کرد،
اسماعیل کریمی پرکشید، وقتی کنار دیوار افتاد و بوی مادر پیچید تو خالدیه،
حمیدرضا اسداللهی پرکشید، وقتی پشت اون چهاردیواری اینقدر ازش خون رفت که امام‌رضا اومد بالای سرش.
حاج عباسعلی علیزاده پرکشید، وقتی پشت اون انبار سنگر گرفته بود تا بچه ها دور نخورن، ولی خودش تک تک گلوله ها رو خورد و با دستای خانم سه ساله سیراب شد.
امیر لطفی پر کشید، وقتی پشت در اون خونه نارنجک ترکید و امیر تو آغوش امیرالمؤمنین افتاد.
عبدالحسین یوسفیان پرکشید، وقتی تیرها تو بدنش جا گرفتن و آروم و بی‌صدا سرش رو گذاشت تو دامن خانم حضرت زینب.
سجاد عفتی پرکشید، وقتی که تیرها به پهلوش نشست و به اسماعیل گفت داداش منم دارم میرم به بچه ها بگو حلالم کنن...وقتی لحظه‌ی آخر سرش رو بلند کرد و به سیدالشهداء سلام داد و جواب شنید...
اسماعیل پر گرفت، وقتی که پهلوش شکست،تنش سوخت و پاهاش رو با دو تا بال عوض کرد...

عجب دری باز شده بود از خانطومان...
عجب بچه‌هایی از اون در رد شدن...رو سفید.

#خانطومان
#خالدیه
#در_بهشت
#یلدا
#سربازان_آخرالزمانی_امام_زمان_عج
#فداییان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شهیدامیرسیاوشی
#شهید_اسماعیل_کریمی
#شهید_حمیدرضا_اسداللهی
#شهید_عباسعلی_علیزاده
#شهیدامیر_لطفی
#شهید_عبدالحسین_یوسفیان
#شهیدسجادعفتی
#اسماعیل
#جانبازقطع_نخاع_امیرحسین_حاجی_نصیری

آقای برادر
دلم
برات
تنگ
شده...

کاش بازم باهم باشیم

#اینجا_فرمانده_کیه؟

@bi_to_be_sar_nemishavadd
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#بسم_الله_الرحمن_الرحيم
#قربة_الی_الله
.
عمار عمار هادی...
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
عمار!
آفتاب داره میزنه...
.
.
.
.
.
.
.
.
.
من دلتنگتم خب...
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
عمّاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااار

#عمار
#فرمانده
#آبان
#حلب
#هادی
#اینجا_تیپ_سیدالشهداء
#جواد
#میثم
#حسن
#حیدر
#ابوعباس
#قدیر
#روح‌الله
#سربازان_آخرالزمانی_امام_زمان_عج
#فداییان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شهیدمیثم_مدواری
#شهیدمحمدحسین_محمدخانی

محمدحسین!
یعنی دلِ تو هم تنگه؟ 🥺

@bi_to_be_sar_nemishavadd
میگفت:
داشتم پیش خودم دو دوتا چارتا میکردم که چند روزه که اومدم و چند روز دیگه برمیگردم. یه نگاه به تقویم کردم، دهم اردیبهشت بود. به حساب و کتاب خودم داشتم برنامه می‌ریختم که خبر اومد ماشین علی و امیر رفته رو تله انفجاری....
میگفت:
هنوز چند دقیقه ای از حاجز رد نشده بودن که نوری از وسط جاده بلند شد و صدای غرشی همه جا رو فرا گرفت...
نرسیده به پادگان بحوث، تو مسیر، تو دل شب، اومده بودن و جاده رو تله گذاری کرده بودن.
علی و امیر هم که میرسن به اونجا، محرم رو میبینن.
محرم، مثل همیشه، از همون خنده های معروفش میزنه و علی رو صدا میکنه.
امیر از فرط اشتیاق خودش رو پرت میکنه تو آغوش محرم. علی طبق عادت قدیم شروع میکنه تیکه ها و شوخیای بین خودش و محرم رو یکی یکی میگه و بلند بلند می‌خندن. محرم هم دست میندازه دور گردن علی و امیر و میگه بچه ها اینجا به بعد رو من میبرمتون، جمع کنید بریم...و خنده زنون، مثل یه شهاب، آسمونِ تیره حلب رو با خنده‌شون میدرند و میرن...
میگفت:
یکی دو روز بعد،
بعد از اینکه تیکه های باقی مونده پیکر علی و امیر رو برگردونده بودن ایران با یکی دوتا از بچه ها رفتیم محل شهادتشون شاید چیزی از علی و امیر رو پیدا کنیم که...
یکی از بچه ها با زانو خورد زمین
صدای ضجه و گریه‌ش بلند شد
رفتیم سمتش
دیدیم یه چیزی رو گرفته و هی میچسبونه به سینه‌ش و میبوسدش.
رفتیم جلوتر
دیدیم
قسمتی از دست علی کنعانیه که در اثر انفجار پرت شده بوده گوشه ای و....

دستش اما حکایتی دارد
رحم‌الله عمی العباس...

#نحن_عباسک_یازینب
#ده_اردیبهشت
#یکهزاروسیصدونودودو
#حلب
#سربازان_آخرالزمانی_امام_زمان_عج
#فداییان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شهیدمحرم_ترک
#شهیدامیررضا_علیزاده
#شهیدعلی_کنعانی

دهم اردیبهشت یکهزار و چهارصد و دو...

سفر سلامت پهلوونا....

@bi_to_be_sar_nemishavadd
بی همگان...
@bi_to_be_sar_nemishavadd
.
#بسم_الله_الرحمن_الرحيم
#قربة_الی_الله

من آدم حسودی هستم

حسودیم میشه به اکبر..........که دنبال تو اومد
حسودیم میشه به علی..........که به تو رسید
حسودیم میشه به مسيب..........که با خودت بردیش
حسودیم میشه به محمد..........که حتی تو همون روز اومد پیشتون

من آدم حسودی هستم محمودرضا

حسودیم میشه به سیدابراهیم..........از بس که شبیه تو بود
حسودیم میشه به عمار..........اونقدر که تو رو دوست داشت
حسودیم میشه به هادی..........که تو الگوش بودی
حسودیم میشه به میثم..........که بعد اون همه سال دوری تو رو اونور پیدا کرد

من آدم حسودیم محمود

حسودیم میشه به دورهمیاتون
حسودیم میشه به زیارت شب جمعه‌هاتون
حسودیم میشه بودی چادر خاکیِ مادرتون
حسودیم میشه به باز دور حاج قاسم جمع شدناتون

من آدم حسودیم
خیلی حسود
خیلی خیلی حسود
یه آدمِ حسودِ خیلی تنها محمودرضا
و
حسود
هرگز
نیاسود...

هرگز حسد نبردم بر منصبی و مالی
الا بر آن که دارد با دلبری وصالی
بعد از حبیب بر من نگذشت جز خیالش
وز پیکر ضعیفم نگذاشت جز خیالی
سال وصال با او یک روز بود گویی
و اکنون در انتظارش روزی به قدر سالی
ایام را به ماهی یک شب هلال باشد
وان ماه دلستان را هر ابرویی هلالی
صوفی نظر نبازد جز با چنین حریفی
سعدی غزل نگوید جز بر چنین غزالی

#رفیق
#محمود
#برادر
#شب_جمعه
#تنها
#حسود
#دلتنگ
#سربازان_آخرالزمانی_امام_زمان_عج
#فداییان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شهیداکبرشهریاری
#شهیدعلی_یزدانی
#شهیدمرتضی_مسیب_زاده
#شهیدمحمدمعافی
#شهیدمصطفی_صدرزاده
#شهیدمحمدحسین_محمدخانی
#شهیدهادی_شجاع
#شهیدمیثم_مدواری
#شهیدمحمودرضابیضائی

@bi_to_be_sar_nemishavadd
بی همگان...
@bi_to_be_sar_nemishavadd
.
#بسم_الله_الرحمن_الرحيم
#قربة_الی_الله

یادته محمودرضا؟ با ذوق رفته بودیم خرمشهر.
جور دیگه ای خرمشهر رو دوست داشتیم.
موسیقی خرمشهر برامون صدای آسِدمرتضی بود که میخوند: خرمشهر شقایقی خون رنگ است که داغ جنگ بر سینه دارد.... داغ شهادت. ویرانه های شهر را قفسی در هم شکسته بدان که راه به آزادی پرندگان روح گشوده است تا بال در فضای شهر آسمانی خرمشهر باز کنند، زندگی زیباست، سلامت تن زیباست، اما پرنده عشق، تن را قفسی می بیند که در باغ نهاده باشند، ومگر نه آن که گردنها را باریک آفریده اند تا در مقتل کربلای عشق آسانتر بریده شوند؟ و مگر نه آنکه از پسر آدم، عهدی ازلی ستانده اند که حسین را از سر خویش بیش تر دوست داشته باشد؟ و مگر نه آن که خانه تن راه فرسودگی می پیماید تا خانه روح را آباد شود...
یادته مسجد جامع و رود کارون رو؟ یادته فلافلای بی‌همتا و لذیذ و کثیف خرمشهر رو؟ یادته لباسامون رو؟ یادته مرتضی رو....
محمودرضا، یادته، مطمئنم که یادته.
راستی محمودرضا
این تقویمای جدید هزار و یک جور مناسبت جور واجور توش نوشته. از روز موفرفری ها و چپ دست ها گرفته تا روزِ لبخند و روز چای،
و مثل امروزی، روزِ #برادر.
برادر...
خدا میدونه وقتی غروبی دیدم امروز روز برادرِ ذهنم فقط پیش تو رفت. ولی مگه من کم برادر دارم؟
نه
ولی برادری مثل تو ندارم.
اینا رو گفتم که نتیجه بگیرم داغت برام داااغه برادر
خوب شدنی نیست.
فکر نکنی ۳۰۴۷ روز گذشته و آتیشت سرد شده
نه داداش
داغ سینه‌م سرد نمیشه جز با گرمای سینه‌ت #برادر.
بغلم کن، بغلم...زودتر لطفا.

محمودرضا
منتظرتم
منتظرم باش رفیق.
به بچه ها سلام برسون
بگو که دلم براشون تنگه
بگو تنهام
بگو غریبم
بگو آلوده‌م
بگو...
به شهیدجهان‌آرا هم سلام برسون
بگو مشتی،
نیستی ببینی خرمشهر و آبادانت چقدر به تو و رفیقات نیاز داره. بهشون بگو ما که برای سیدعلی یار نشدیم، لااقل شما بیا به داد خوزستان برس، خوزستان مظلومِ مظلومِ مظلومِ.

راستی، حواسم نبود امشب هم که مهمون دارید، سرتون شلوغه. دارید دیدار تازه میکنید... خوش به حال صیاد...

محمودرضا!
میشه تو هم صدام کنی.

ﭼﻪ ﺩﺍﻏﻬﺎ ﮐﻪ ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﻏﻢ ﺗﻮ ﺑﺮ ﺗﻦ ﻧﯿﺴﺖ
ﭼﻪ ﭼﺎﮐﻬﺎ ﮐﻪ ﺯ ﻫﺠﺮ ﺗﻮ ﺩﺭ ﺩﻝ ﻣﻦ ﻧﯿﺴﺖ
ﮐﺪﺍﻡ ﺩﺟﻠﻪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺍﺷﮏ ﻣﻦ ﻧﻪ ﭼﻮﻥ ﺩﺭﯾﺎﺳﺖ
ﮐﺪﺍﻡ ﺧﺎﻧﻪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺁﻩ ﻣﻦ ﭼﻮ ﮔﻠﺨﻦ ﻧﯿﺴﺖ
ﻣﺮﺍ ﭼﻮ ﻻﻟﻪ ﺯ ﺩﺍﻍ ﺗﻮ ﺩﺭ ﻟﺒﺎﺱ ﺣﯿﺎﺕ
ﮐﺪﺍﻡ ﭼﺎﮎ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺟﯿﺐ ﺗﺎ ﺍﺑﺪ ﺍﻣﻦ ﻧﯿﺴﺖ
ﺩﮔﺮ ﺯ ﭘﺮﺗﻮ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﻭ ﻧﻮﺭ ﻣﺎﻩ ﭼﻪ ﻓﯿﺾ
ﻣﺮﺍ ﮐﻪ ﺑﯽ‌ﻣﻪ ﺭﻭﯼ ﺗﻮ ﺩﯾﺪﻩ ﺭﻭﺷﻦ ﻧﯿﺴﺖ
ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺑﺎﻝ ﻧﺸﺎﻃﻢ ﭼﻨﺎﻥ ﮐﻪ ﺗﺎ ﯾﺎﺑﺪ
ﺟﺰ ﺁﺷﯿﺎﻥ ﻏﻤﻢ ﻫﯿﭻ ﺟﺎ ﻧﺸﯿﻤﻦ ﻧﯿﺴﺖ
ﭼﻮ ﺑﺤﺮ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺍﺯ ﺍﻥ ﮐﻒ ﺯﻧﻢ ﮐﻪ ﺍﺯ ﮐﻒ ﻣﻦ
ﺩﺭﯼ ﻓﺘﺎﺩﻩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻫﯿﭻ ﮐﺎﻥ ﻭ ﻣﻌﺪﻥ ﻧﯿﺴﺖ
ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﻪ ﺑﺎﻧﮏ ﻫﺰﺍﺭﻡ ﮐﻪ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺯ ﭼﻤﻨﻢ
ﮔﻠﯽ ﺑﻪ ﺑﺎﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺻﺤﻦ ﻫﯿﭻ ﮔﻠﺸﻦ ﻧﯿﺴﺖ
ﭼﻮ ﺍﻭ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺑﺎ ﺟﺎﻥ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻣﻦ ﺑﻮﺩ
ﻣﺮﺍ ﺯ ﺩﺭﻭﯾﺶ ﺯﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩﻥ ﻧﯿﺴﺖ
ﺑﺒﯿﻦ ﺑﺮﺍﺑﺮﯼ ﺍﻭ ﺑﺎ ﺟﺎﻥ ﮐﻪ ﺗﺎﺭﯾﺨﺶ
ﺑﻪ ﺟﺰ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺑﺎ ﺟﺎﻥ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻣﻦ ﻧﯿﺴﺖ
ﺧﺒﺮ ﺯ ﺣﺎﻟﺖ ﻣﺎ ﺁﻥ ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻥ ﺩﺍﺭﻧﺪ
ﮐﻪ ﺟﺎﻥ ﺑﻪ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺍﺯ ﻣﻬﺮ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺩﺍﺭﻧﺪ...

#رفیق
#محمود
#برادر
#سوم_خرداد
#خرمشهر
#آبادان
#دلتنگ
#سربازان_آخرالزمانی_امام_زمان_عج
#فداییان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شهیدمحمدجهان_آرا
#شهیدسیدمرتضی_آوینی
#شهیدحسن_صیادخدایی
#شهیدمرتضی_مسیب_زاده
#شهیدمحمودرضابیضائی

@bi_to_be_sar_nemishavadd
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#قربة_الی_الله

شب سوم... محمود
شب سوم... عمار
شب سوم... عمار
شب سوم... سیدابراهیم
شب سوم... محمدجواد
شب سوم... حسین... حسین... حسین... حسین

امشب
خدا به دل دختردارها رحم کنه
امشب
خدا به دل پدر در سفرها رحم کنه
امشب
خدا به دل پدرهای در سفر رحم کنه
امشب
خدا به دل بچه های شهدا رحم کنه...به دل فاطمه...به دل کوثر... به دل رقیه،رقیه،رقیه...

امشب
شهادتنامه عشاق امضا میشود
والسلام
#شب_سوم
#محرم
#محمود
#کوثر
#بنت_الحسین
#زینب
#عمه
#خرابه
#شام
#الشام_الشام_الشام
#سربازان_آخرالزمانی_امام_زمان_عج
#فداییان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها

@bi_to_be_sar_nemishavadd
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#قربة_الی_الله

یاران به خبر بودند... دروازه برون رفتند
من بی‌ره و سرمستم، دروازه نمی‌دانم
آوازه‌ی آن یاران، چون مشک، جهان پر شد
ز آواز بشد عقلم، آوازه نمی‌دانم...


#خانطومان
#شهید
#یاران
#اسفند
#سربازان_آخرالزمانی_امام_زمان_عج
#فداییان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها

بیست و سوم اسفندماه یکهزار و سیصد و نود و نُه

@bi_to_be_sar_nemishavadd
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#قربة_الی_الله

میخانه را
نبستند،

جامِ مرا
شکستند
😭
😭
😭
😭
😭
😭
😭
😭
😭
😭
😭
😭
😭
😭
😭
😭
😭
😭

عشق تو بس صادق است... آاااااه که دل نیست
باده عجب راوق است و جام شکسته
😭
😭
😭
😭
😭
😭
😭
😭
😭
😭
در میخانه بسته‌اند دگر
افتتح یا مفتح الابواب
.
.
.
رفیق
کجایی
#جامم_شکسته
.
.
.
عشق را آغاز و انجامی نبود
ساقیا، این جامم از آغاز ده
#احمد
#جواد
#روح_الله
#محمدحسین
#محمدهادی
#رسول
#سیدابراهیم
#سجاد
#حامد
#مهران
#مهدی
#مرتضی
#مسعود
#حسام
#مهدی
#محمد
#رضا
#عمار
#سیدمصطفی
#میثم
#ابووهب
#حاج_قاسم

السلام علیکم یا انصارالله

#شب_جمعه
#کربلا
یادمون کنید
(مخصوصا شما آقا محمودرضا)

جام_مرا_شکستند
#سربازان_آخرالزمانی_امام_زمان_عج
#فداییان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها

علیکم منّا السلام....

بیست و سوم آبان نود و نه
دو و نیم.... بعد از نیمه شب

#مرگ_نزدیک_است

خدایا
به شهادت ختممون کن

آمین

@bi_to_be_sar_nemishavadd
بی همگان...
@bi_to_be_sar_nemishavadd
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#قربة_الی_الله

هوا امشب یه جوری نیست؟
نمیدونم چطوری بگم، ببین خودت چیزی حس نمیکنی؟
بوی زمین بارون خورده داره امشب
بوی اسپند
نمیدونم چطور بگم،
بوی رفتن...
.
.
دارم به این فکر میکتم که الانا دیگه باید سر و کله شیخ مالک هم پیدا بشه و بیاد کنارتون،
دیگه میثم باید یواش یواش پاشه بره وایسه به نماز،
دیگه داره وقتش میشه،
که بزنی و
روی آفتاب رو کم کنی...
.
.
هوا امشب چرا یه جوریه!؟
همش بوی رفتن میاد...
بوی تنها شدن...
بوی خاک بر سر شدن....
.
.
.

هوا چرا همه بوی فراق می دهد امروز؟
تو تا همیشه گر از من سرِ جدا شدنت نیست...

چه غم نداشته باشم تو را؟ که در نظر من
سعادتی به جهان، مثل دوست داشتنت نیست…

من و تو هر دو جدا از همیم و هر دو بر آنیم
که یار غیر توام نه، که یار غیر منت نیست

همیشه های مشامم شمیم زلف تو دارد
تو با منی و نیازی به بوی پیرهنت نیست…
.
.
#رفیق
#عمار
#فرمانده
#کربلا
#شب_جمعه
#میثم
#شیخ_مالک
#اینجا_تیپ_سیدالشهداء
#سربازان_آخرالزمانی_امام_زمان_عج
#فداییان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شهیدمیثم_مدواری
#شهیدمحمدحسین_محمدخانی

هر دم برم به گریه پناه از فراق یار
آه! از جفای دشمن و آه از فراق یار!


شانزدهمِ هشتمِ نود و چهارم
.
.
.
.
شانزدهمِ هشتمِ نود و نُهم

@bi_to_be_sar_nemishavadd
بی همگان...
@bi_to_be_sar_nemishavadd
.
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#قربة_الی_الله

گفت:
اومد مقر،
خسته بود، اما مثل همیشه بلند بلند میخندید.
رسما خستگی رو شرمنده کرده بود.
اومد و دراز کشید.
تو همین حال هم از سر به سر گذاشتن و جواب تیکه های بچه ها رو دادن غافل نمیشد.
گفت:
اومدم داخل اتاق، دیدم دراز کشیده.
صدام کرد...
دستش رو باز کرد و گفت بیا بغلم یه خورده دراز بکش.
.
عشق کردم... اما... حیا هم کردم.
رفتم کنارش دراز کشیدم و سرم رو گذاشتم روی بازوش...
.
.
گفت:
تو اون همه ترافیک صدایِ پشتِ شبکه بیسیم، یه صدایی عمار رو به خودش آورد.
"عمار عمار حبیب"
نگذاشت به دومین ندا برسه، جستی زد و نشست و بیسیم رو دستش گرفت و شروع کرد با حاج قاسم حرف زدن.

گفت:
بچه ها سوژه پیدا کرده بودن.
مکالمه‌ش که با حاج قاسم تموم شد دوباره دراز کشید.
حالا نوبت بجه ها بود،
میگفتن: پاشو.. پاشو احترام بذار.
یکی از بچه ها هم عین قرقی پرید سیخ نشست و مثلا بیسیم دستش گرفت و شروع کرد ادای عمار رو در آوردن...سلام حاج آقا، بگوشم... و باز هم صدای خنده...
.
.
گفت:
حالا نوبت اسماعیل بود که سوژه بشه.
قدیر دوربین رو گردوند سمت اسماعیل که داشت مثل همیشه سرپا حلوا شکری میخورد.
قدیر پرسید:اسماعیل چی میخوری؟
+حلوا
_ حلوایِ کیه؟
+ حلوااااائه.... و یه خمپاره خورد کنار خونه.
اسماعیل که دم در بود گفت: اوه اوه اوه شصت زدنا
قدیر با خنده ریزی گفت جامونو پیدا کردن تمومه
و دوربین گوشی رو برگردوند سمت عمار که بی هیچ عکس العملی دراز کشیده بود.
باید تیکه آخر رو هم به عمار مینداخت؛ گفت:
عمار برا خمپاره بلند نشد ولی واسه حاج قاسم بلند شد...
.
.
راستش
من فکر میکنم
چهل و دو هفته پیش
قدیر هم کنار عمار
برای ورود حاج قاسم بلند شدن.
همراه با سیدابراهیم و میثم و روح‌الله و بقیه شهداء.
من فکر میکنم
الان
همه شون با هم،
پشت سر حاج قاسم راه افتادن و
الان
کربلان.
.
.
.
راستش
من فکر میکنم
جایِ
ما،
چقدر
پیششون
خالیه...
.
آقای عمار!
جناب قدیر!
بگید به امام حسین که
جایِ ما
پیشِ شما
خالیه...
.
.
بیدل منم که دلم مانده پیش تو...
من جای خالی همه دل های عالمم!
.
.
#فرمانده
#رفیق
#عمار
#قدیر
#حبیب
#اسماعیل
#شب_جمعه
#کربلا
#اینجا_تیپ_سیدالشهداء
#سربازان_آخرالزمانی_امام_زمان_عج
#فداییان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#امیرحسین_حاجی_نصیری
#شهیدحاج_قاسم_سلیمانی
#شهیدقدیرسرلک
#شهیدمحمدحسین_محمدخانی

دومین روز از آخرین آبان
ساعت سه و نیم به وقت دلتنگی

@bi_to_be_sar_nemishavadd
.
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#قربة_الی_الله

عمار
و
میثم
داشتند
دنبالِ
تکه‌هایِ
ابدانِ
مطهرِ
قدیر
و
روح‌الله
میگشتن
به چه
حالی
به چه
شوری
به چه
امیدی
داشتن
دنبالِ
رفقاشون
می‌گشتن
به چه
عشقی
به چه
امیدی
دنبالِ
برادراشون
بودن
و
رسیدن
خیلی
زود
خیلی
خوب
یعنی
ما
هم
بگردیم
پیداتون
میکنیم؟
تو این دنیا
اگه
پیداتون
نکردیم
اون
دنیا
پیدامون
میکنید؟
میگید
این
بدبختا
یه
عمر
دنبال
ما
بودن
اگه
نرسیدن
ما
بریم
دنبالشون؟
میگید؟
میاید؟
می‌گردید؟
ما
دنبالتون
میایم
دنبالتون
میگردیم
ما
پیداتون
میکنیم
اگه
نکردیم
قرارمون
شبِ‌جمعه
کربلا
منتظرمون
باشید
دنبالتون
هستیم...
.
.
.
دنبالِ تو بودن گنه از جانب ما نیست
با غمزه بگو تا دل مردم نستاند

#رفیق
#عمار
#میثم
#علی
#قدیر
#عزان
#سابقیه
#کربلا
#برادر
#شب_جمعه
#اینجا_تیپ_سیدالشهداء
#سربازان_آخرالزمانی_امام_زمان_عج
#فداییان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شهیدروح_الله_قربانی
#شهیدقدیرسرلک
#شهیدمیثم_مدواری
#شهیدمحمدحسین_محمدخانی

@bi_to_be_sar_nemishavadd
بی همگان...
@bi_to_be_sar_nemishavadd
#بسم_الله_الرحمن_الرحيم
#قربة_الی_الله
#عید_غدیر
.
.
دورش کردیم و گفتیم خب بگیددیگه،
تعریف کنید...یه کم از اون روزا بگید.
کمی مکث کرد و گفت حالا که اصرار میکنید یه مناسبتیش رو میگم،ولی اگه اشکم در اومد من میدونم وشما.
خندیدیم و منتظر شدیم تا بگه.
بسم اللهی گفت و شروع کرد:
صبح که پاشدیم سریع یه صبحونه ای زدیم و به عمار گفتم ما میریم پیش نیروهاواسه تبریک عید.عمار هم یه دمت گرمی گفت و گفت منم یه کم کار دارم بعد بهشون سر میزنم.
دو سه نفری رفتیم پیش نیروها.عید رو تبریک گفتیم و چایی زدیم و داشتیم بلند میشدیم که یه چیزی زد به سرم.رفتم پیش فرماندشون و دستش و گرفتم و گفتم با من بخون؛تعجب کرد!گوشی رو درآوردم از تومفاتیح اعمال روز عیدغدیر عقد اخوت روپیدا کردم و خوندم.برادر شدیم.ذوق کرد و ذوق کردم.بعد با همه بچه هایی که اونجا بودن صیغه برادری خوندیم...چند روز دیگه عملیات بود و به خیال خودم داشتم زرنگی میکردم.بگذریم.
برگشتیم مقر
اولین نفر عمار رو دیدم...عمار...عمار...عمار
این عمار اون عمار همیشگی نبود
بزرگ شده بود
خیلی
اینقدری که حتی چشای داغون منم میتونست ببینه که روحش زوری تو جسمش گیر افتاده و بفهمم که این روزا،روزای آخر با عمار بودنه...میدونستم عماردیگه مال این دنیا نیست.
دویدم طرفش و دستشو گرفتم.نمیخواستم از دستش بدم.باید دست منم میگرفت.این بهترین فرصت بود.گفتم عمار هرچی میخونم تکرار کن
وَاخَيْتُكَ فِي اللَّهِ وَصَافَيْتُكَ فِي اللَّهِ وَصَافَحْتُكَ فِي اللَّهِ وَعَاهَدْتُ اللَّهَ وَمَلائِكَتَهُ وَكُتُبَهُ وَرُسُلَهُ وَأَنْبِيَاءَهُ وَالْأَئِمَّةَ الْمَعْصُومِينَ عَلَيْهِمُ السَّلامُ عَلَى أَنِّي إِنْ كُنْتُ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَالشَّفَاعَةِ وَأُذِنَ لِي بِأَنْ أَدْخُلَ الْجَنَّةَ لاأَدْخُلُهَاإِلّا وَأَنْتَ مَعِي...خوند بامن خوند.گفتم حالا بگو قبلتُ...گفت.
قلبم آروم شد.انگار کلید بهشت رو دادن دستم.عمار دیگه برادرم شده بود...خودش گفت لاأَدْخُلُهَاإِلّا وَأَنْتَ مَعِي.
هنوز آروم نشدم.رفتم سراغ اسماعیل.عمار هم اومد.و با اسماعیل هم قراربستیم.هنوز ارضا نشده بودم.ایندفعه با اسماعیل و عمار رفتیم تو اتاق.حاج ابوسعید اومدجلو.بغلش کردم و دستش و گرفتم و گفتم حاجی بخون.وحاج ابوسعید هم خوند...حالا دلم یه کم آروم گرفت.
با خودم گفتم چه عیدپربرکتی.ای خدا شکرت..
.
حالا داداش عمار پرکشیده
داداش سعید پرکشیده
داداش شیخ مالک پرکشیده
داداش اسماعیل همه وجودشو فدا کرده
داداشام پر کشیدن و من...من تنهام.
لامصبا گفتم اشکمو در بیارید من میدونم و شما.
لبم به خنده بازه ولی قلبم...دارم آتیش میگیرم.
‌میدونم داخل بهشت نمیشن تا من هم بهشون برسم.
آخه قول دادن
حرف زدن
مگه میشه زیر حرفشون بزنن
ولی میدونید چیه
طاقت ندارم
دیگه نا ندارم
نفس ندارم
آخه دنیا بدون برادر مگه میشه
داغ برادر انکسر ظهری میکنه
تنهایی....تنهایی خیلی بدِ بچه ها...
.
.
و دیگه نتونست حرف بزنه
و بغض بود که تهِ حلق ما میشکست و از خجالتش گریه نمیکردیم.
برادر...داداش...رفیق
شب عیدی چی بگم...فقط...بیچاره دلش
برا دلش دعا کنیم
قدر همو بدونیم
مهربون باشیم.
.
.
.
.
.
به حق ماخلاءالشفاعه و الزیاره و الدعاء
بامعرفتا ما رو هم یاد کنید
یاعلی
.
.
.
الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام
.
.
.
.
.
#رفیق
#برادر
#داداش
#غدیر
#انکسرظهری
#فرمانده
#عمار
#سربازان_آخرالزمانی_امام_زمان_عج
#فداییان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شهیدسعیدسیاح_طاهری
#حاج_ابوسعید
#جانبازقطع_نخاع_امیرحسین_حاجی_نصیری
#اسماعیل
#شهیدشیخ_جابرحسین_پور
#شیخ_مالک
#اینجا_تیپ_سیدالشهدا
#شهید_محمدحسین_محمدخانی

@bi_to_be_sar_nemishavadd
Ещё