بی همگان...

#امیرحسین_حاجی_نصیری
Канал
Логотип телеграм канала بی همگان...
@bi_to_be_sar_nemishavaddПродвигать
250
подписчиков
406
фото
231
видео
29
ссылок
درد دل نامه ی خودمانی... دردی که ز تو در دلم آرام گرفت پرداخته کی شود به صد دریا اشک... https://t.center/HarfBeManBOT?start=HBM13567709
بی همگان...
@bi_to_be_sar_nemishavadd
.
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#قربة_الی_الله

گفت:
اومد مقر،
خسته بود، اما مثل همیشه بلند بلند میخندید.
رسما خستگی رو شرمنده کرده بود.
اومد و دراز کشید.
تو همین حال هم از سر به سر گذاشتن و جواب تیکه های بچه ها رو دادن غافل نمیشد.
گفت:
اومدم داخل اتاق، دیدم دراز کشیده.
صدام کرد...
دستش رو باز کرد و گفت بیا بغلم یه خورده دراز بکش.
.
عشق کردم... اما... حیا هم کردم.
رفتم کنارش دراز کشیدم و سرم رو گذاشتم روی بازوش...
.
.
گفت:
تو اون همه ترافیک صدایِ پشتِ شبکه بیسیم، یه صدایی عمار رو به خودش آورد.
"عمار عمار حبیب"
نگذاشت به دومین ندا برسه، جستی زد و نشست و بیسیم رو دستش گرفت و شروع کرد با حاج قاسم حرف زدن.

گفت:
بچه ها سوژه پیدا کرده بودن.
مکالمه‌ش که با حاج قاسم تموم شد دوباره دراز کشید.
حالا نوبت بجه ها بود،
میگفتن: پاشو.. پاشو احترام بذار.
یکی از بچه ها هم عین قرقی پرید سیخ نشست و مثلا بیسیم دستش گرفت و شروع کرد ادای عمار رو در آوردن...سلام حاج آقا، بگوشم... و باز هم صدای خنده...
.
.
گفت:
حالا نوبت اسماعیل بود که سوژه بشه.
قدیر دوربین رو گردوند سمت اسماعیل که داشت مثل همیشه سرپا حلوا شکری میخورد.
قدیر پرسید:اسماعیل چی میخوری؟
+حلوا
_ حلوایِ کیه؟
+ حلوااااائه.... و یه خمپاره خورد کنار خونه.
اسماعیل که دم در بود گفت: اوه اوه اوه شصت زدنا
قدیر با خنده ریزی گفت جامونو پیدا کردن تمومه
و دوربین گوشی رو برگردوند سمت عمار که بی هیچ عکس العملی دراز کشیده بود.
باید تیکه آخر رو هم به عمار مینداخت؛ گفت:
عمار برا خمپاره بلند نشد ولی واسه حاج قاسم بلند شد...
.
.
راستش
من فکر میکنم
چهل و دو هفته پیش
قدیر هم کنار عمار
برای ورود حاج قاسم بلند شدن.
همراه با سیدابراهیم و میثم و روح‌الله و بقیه شهداء.
من فکر میکنم
الان
همه شون با هم،
پشت سر حاج قاسم راه افتادن و
الان
کربلان.
.
.
.
راستش
من فکر میکنم
جایِ
ما،
چقدر
پیششون
خالیه...
.
آقای عمار!
جناب قدیر!
بگید به امام حسین که
جایِ ما
پیشِ شما
خالیه...
.
.
بیدل منم که دلم مانده پیش تو...
من جای خالی همه دل های عالمم!
.
.
#فرمانده
#رفیق
#عمار
#قدیر
#حبیب
#اسماعیل
#شب_جمعه
#کربلا
#اینجا_تیپ_سیدالشهداء
#سربازان_آخرالزمانی_امام_زمان_عج
#فداییان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#امیرحسین_حاجی_نصیری
#شهیدحاج_قاسم_سلیمانی
#شهیدقدیرسرلک
#شهیدمحمدحسین_محمدخانی

دومین روز از آخرین آبان
ساعت سه و نیم به وقت دلتنگی

@bi_to_be_sar_nemishavadd
بی همگان...
@bi_to_be_sar_nemishavadd
#بسم_الله_الرحمن_الرحيم
#قربة_الی_الله

تعریف کرد:
قرار بود چند روزی برگردیم و به بچه‌هامون سربزنیم. عملیات پیش اومد. موندگار شدیم. من هم خسته شده بودم؛ هم روحی، هم جسمی. دو، سه ماهی توی منطقه بودیم.
گفتم: پس من یک هفته میرم تهران و برمیگردم.
نگاهی کرد و گفت:
اسماعیل!
میری، برمیگردی میبینی عمار شهید شده ها!
با خنده جلوی جمع گفت:
من مینویسم اگه بمونه شهید میشه....
خندیدم و گفتم:
تا ما رو با پرچم نفرستی دست از سرمون برنمیداری!
دوباره گفت:
اسماعیل!
دست ما رو توی حنا نذاریها، زود برگرد
.
.
تعریف کرد:
دم غروب بود.... همدیگه رو بغل کردیم. رفت روی پله نشست.
دستش رو
گذاشت زیر چونه‌هاش؛ خیره شد به آسمون. حالش گرفته بود.
خداحافظی کردم. اومدم سمت زینبیه.
.
.
.

سر سفره ناهار بودیم. یکی از بچه‌ها گفت: شنیدید دو نفر از بچه‌ها شهید شدن؟
گفتم: کیا؟
گفت:
میثم و عمار....
.
.
کاش اسماعیل این متن رو نخونه... کاش
کاش یکی بهش برسونه دلم براش تنگه... کاش
کاش...... آخ اسماعیل.... آخ داداش.......کااااش
.
.
.
.
عمار!
شهادت میدم تو رفاقت کم نذاشتی،
فقط می‌مونه اینکه... منتظرتیم.
.
.
.
رفیق!
شب جمعه‌ای
جای منم کربلا خالی کن،
کنار دست خودت... محضر ارباب... عمااااااار
.
.
.

می‌سوزم از غمت؛ بنشین و نگاه کن
دنیا پس از تو با منِ تنها چه‌ می‌کند...
.
.
.
#رفیق
#عمار
#اسماعیل
#فرمانده
#تنهام
#برادر
#شب_جمعه
#سربازان_آخرالزمانی_امام_زمان_عج
#فداییان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#امیرحسین_حاجی_نصیری
#شهیدمحمدحسین_محمدخانی

@bi_to_be_sar_nemishavadd
بی همگان...
@bi_to_be_sar_nemishavadd
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#قربة_الی_الله


شهید سیدمرتضی آوینی:
ما از مرگ نمي‌ترسیم، كه مرگ ما شهادت است و شهادت، حیات عند رب.
عقل‌های محجوب به آیینه‌های قیراندود فطرت بشر غربی چگونه خواهند توانست كه معنای حیات عندالرب را دریابند؟
حیات عندالرب، نقطه‌ی پایانی معراج بشریت است كه به آن جز با شهادت دست نمي‌توان یافت...
ای وجدان‌های نیم‌خفته، چشم بیداری بگشایید و ای بیداران، گوش فرا دهید: ماییم كه بار تاریخ را بر دوش گرفته‌ایم تا جهان را به سرنوشت محتوم خویش برسانیم. خون سرخ ما فلقی است كه پیش از طلوع خورشید عدالت بر آسمان تقدیر نشسته است.


#رفقا
#شهدا
#عندربهم‌یرزقون
#اسماعیل
#میثم
#عمار
#علی
#اینجا_تیپ_سیدالشهداء
#سیدمرتضی_آوینی
#سربازان_آخرالزمانی_امام_زمان_عج
#فداییان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#امیرحسین_حاجی_نصیری
#شهیدروح_الله_قربانی
#شهیدمیثم_مدواری
#شهیدمحمدحسین_محمدخانی

@bi_to_be_sar_nemishavadd
یکشنبه ۲۰ آبان ۱۳۹۷
دوباره سنگر نوشته، از جنس درد دلهای اسماعیل

بسم رب الشهداء والصدیقین

امشب باپدرم رفتیم حرم سه ساله امام حسین علیه السلام
حضرت باب الحواج
حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها.
ازماشین پیاده شدم روی ویلچر
یه گوشه ای منتظرموندم تابابام ماشینو پارک کنه بیاد
ولی هرچی صبرکردم بابام نیومد
بابام به خیال اینکه من بارفقا رفتم حرم، میره حرم
حالامن روی ویلچرنشستم تا بابام بیاد
ولی نیومدکه نیومد
خیلی درد داشتم و دارم
هوا هم سردبود
یکساعتی منتظرموندم
کسی نیومد
شروع کردم یواش یواش رفتن به سمت کوچه پس کوچه های خرابه ی شام
همش برام روضه بود
خداشاهده که هیچکس کمکم نمی کرد
حتی نگاهم نمی کردن
عجیب مردمان بی معرفتی دارن
اولین باری بودکه خودم تنهایی باویلچر رفتم زیارت
ان شاءلله آخرین بارم باشه
ان شالله دفعه ی حاجت رواشدنم باشه.
آخ که چقدربده شهیدنشی
جابمونی
زوربزنی
نخرنت
بگن برو
دیراومدی
بگن خودت خراب کردی
خودت نخواستی
دنبال جنگ بازی بودی
جبهه بازی
شهیدنبودی
تاکه
شهیدنشدی
کم گذاشتی
دنبال پیچ بودی
هرچقدرپول بدی
آش بهت میدن
ولی
به ماگفته بودن که.....
اینجا خانه ی جودوکرم وبخشش هست
ما کم گذاشتیم
ولی
زیاد دادن
میگن ماهم مدافع حرمیم
راستی
ماهم مدافع حرمیم؟
سرراتودادی جای آن من سربلندم؟
وای وای
وقتی جامانده های دفاع مقدس ومیبینم تنم میلرزه
یعنی منم باید 30سال منتظربمونم؟
خداخدا
الغوث الغوث الغوث
امشب خیلی قسمشون دادم
دیگه مخم نمی کشه که چی بگم چی بخونم چی نذرکنم چی چی چی
مرغ ازقفس پریدورفت
دنیاداره می خنده بهم...
ماهم خدایی داریم
یااله العاصین....

#شهید_زنده
#اسماعیل
#امیرحسین_حاجی_نصیری
#دمشق
#خانطومان
#اینجا_تیپ_سیدالشهداء
#تیپ_مشتیا
@sangar_neveshteh
بی همگان...
#bi_to_be_sar_nemishavadd
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#قربة_الی_الله


سلام علی،
حسرت یه جمله نگفته ات هنوز رو دلمِ،
کاش بگی... کاش به من هم بگی اون سرّالله رو، همونجوری که به قدیر گفتی...
.
.
.
سلام قدیر،
نمیدونم چرا برای تو دل ندارم،
صدات، خنده هات، شوخیات... قدیر بیچاره ام کردی.
کاش عمررفاقتمون هم مثل عمقش زیاد بود.
قدیر.... چقدر کم دارمت...
.
.
.
سلام میثم،
یکپارچه معصومیت... زوری تو این دنیا مونده بودی، صورتت داد میزد... دااااااد.
میثم... کاش دست منم بگیری سلطان، کاش به منم گرا بدی... به من هم تصحیحات بدی،
کاش هوای دلم رو داشتی، رفیق...
.
.
.
سلام اسماعیل،
امروز هم قرآن باز کن،
امروز هم چشم بدوز به آیه های نورانی قرآن تا دلت آروم بشه پسر،دلت خونِ.... آتیشِ
بخون... برای دلِ همه مون... بخون اسماعیل
مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ ۖ فَمِنْهُم مَّن قَضَىٰ نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن يَنتَظِرُ ۖ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا...
.
.
.
.
سلام الله علیکم یا انصار حجةالله،
کاش
لااقل
یه کم
یه کوچولو
یه ذره
به خوابم بیاید،
آخه
دلِ منم
تنگ میشه
بی معرفتا...
.
.
.
.
#علی
#قدیر
#اسماعیل
#میثم
#عمار
#آبان
#اینجا_تیپ_سیدالشهداء
#سربازان_آخرالزمانی_امام_زمان_عج
#فداییان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شهیدقدیرسرلک
#شهیدروح_الله_قربانی
#شهیدمیثم_مدواری
#جامونده
#هنوز_شهید_نشده
#امیرحسین_حاجی_نصیری

#bi_to_be_sar_nemishavadd
بی همگان...
3gp-۰۰۰-Recovered_Avi_8.3gp
.
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#قربة_الی_الله

بی حرفِ زیاد و کم
فقط همونیکه اسماعیل گفت و نوشت،
حرفِ دل اسماعیل و....
.
اسماعیل تو بگو،
.
"(امیرحسین حاجی نصیری _ اسماعیل) :
انشاءالله عازمم. راهیان عشق
يه سربزنم، خونه ابوعباس
ذهبیه.... ببینم بچه های چیزی لازم ندارن؟
قدیروروح الله می خان برن ازبچه ها ی نجباوسایلشونوجمع کنن... اسماعیل گفت علی داری میری، اون دوربینه منم بگیرازبچه ها... ابوعباس تااین حرفوشنید،زدزیره خنده. که... بازم اسماعیل دنبال دوربینشه... آره اسماعیل هنوزم دنبال دوربینشه.
آخه فقط بااون میتونه ببینه. راه وازبیراهه تشخیص بده. فقط بااون میتونه دوباره صورت رفیقاشوببینه.
آخ که چقدرتنهاشده.... بگذریم.... برم ذهبیه بچه هامنتظرن، می خان صبحونه بزنن.
ابوعباس گفت اسی يه دست ازاین لباسای سبز می خام.
دادم بهش، چقدربهش میومد.
لباس جنگ خیلی قشنگه.
زشتی های آدم ومیپوشونه.... آهای رفیقا، آقایونه شهید، يه وقتایی، سره این سفره همه باهم می نشستیما. نون ونمک هم دیگروخوردیما، يادتون که نرفته؟
به حرمت نون ونمکی که باهم خوردیم
نذاریدحکایت ماهم بشه حکایت 30سال چشم انتظاری بعدازجنگ.
اصلاً موی سفیدبه مانمیاد،
الهی به موی سفید امام حسینت ماروهم تواین جوونی ببروبخر.
آمین يارب العالمین"
.
.
.
اصلا موی سفید به ما نمیاد...
.
.
راستی نفر آخر اسماعیل بود، جلوی اسماعیل هم عمار میرفت، صدای آخر فیلم هم صدایِ قدیرِ؛
قدیر سرلک.

آقایونه شهید،
آهااااای رفیقا!
اصلا موی سفید به ما نمیاد...
.
.
.
راستی اسماعیل،
سال علی و قدیر شد،
سالِ میثم و عمار...
.
راستی اسماعیل،
هرچی خواستی،
هرچی گرفتی،
منم شریک..... داداش

سلام منم برسون به همه شون....
.
.
اسماعیل
الیوم، کُشتیم...
.
.
.
#اسماعیل
#دوربین
#نون_و_نمک
#موی_سفید_به_ما_نمیاد
#تل_عزان
#تل_شهید
#ذهبیه
#اینجا_تیپ_سیدالشهداء
#قدیر
#علی
#میثم
#عمار
#حاج_ابوسعید
#شیخ_مالک
#سربازان_آخرالزمانی_امام_زمان_عج
#فداییان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شهیدقدیرسرلک
#شهیدروح_الله_قربانی
#شهیدمیثم_مدواری
#شهیدمحمدحسین_محمدخانی
#جامانده
#هنوز_شهید_نشده
#امیرحسین_حاجی_نصیری
#بی_همگان_به_سر_شود
#بی_تو_به_سر_نمیشود

#bi_to_be_sar_nemishavadd
بی همگان...
@bi_to_be_sar_nemishavadd
#بسم الله
#قربة_الی_الله

امروز
برای تولد محمدحسین(عمار)،
تو بهشت زهرا برنامه گرفته بودن.
آخر برنامه بود،
شاید هم آخرین نفر بود که اومد.
با همون چرخ همیشگیش.
رفتم سمتش و روی ماهش رو بوسیدم.
دمغ بود.
حتی زورکی لبخند میزد،
شاید،
حالش رو میفهمیدم...
بی پا
بی دل
بی کس،
اومده بود پیش رفقایی که پر کشیده بودن...
اومده بود پیش عمار..
حالش باید چه جوری میبود...؟

حال و روزش رو که دیدم یاد یه پیامی افتادم که چند ماه پیش فرستاده بود.
نوشته بود؛
:
"بذارامشب مثل دوران بچگيمون کلاغ پر بازى کنيم


سدابراهيم ....
پر....
عمار......
پر.....
قديرسرلک.....
پر.....
روح الله قربانى...
پر...
میثم مدواری...
پر...
شفيعى،
پر.
طاهرى،
پر.
رشوند،
پر 😭
سجاد،
پر.
محمد آژند،
پر.....
اسماعيل......

اسماعیل که پرنداره....."


اسماعیل،
تو بهشت زهرا،
حالش باید چطور باشه....؟
.
.
.
.
.
تولدت مبارک عمار،
شب جمعه کربلا نوحه خونی پیش حضرت زهرا،
منم یاد کن.
راستی عمار!
من
بی تو
حالم باید چطوری باشه...؟


ﻣﻨﻢ ﮐﻪ ﺑﯽ ﺗﻮ ﻧﻔﺲ ﻣﯽ‌ﮐﺸﻢ ﺯﻫﯽ ﺧﺠﻠﺖ
ﻣﮕﺮ ﺗﻮ ﻋﻔﻮ ﮐﻨﯽ ﻭﺭ ﻧﻪ ﭼﯿﺴﺖ ﻋﺬﺭ ﮔﻨﺎﻩ...
.
.
.

ﮐﺎﺳﺎﯾﺸﯽ ﻧﺒﺎﺷﺪ ﺑﯽ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﺑﻘﺎ ﺭﺍ...
.
.
.
ﺍﮔﺮ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺳﺮ ﻣﺎ ﻫﺴﺖ ﯾﺎ ﻏﻢ ﻣﺎ ﻧﯿﺴﺖ
ﻣﻦ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺩﺳﺖ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﺑﻪ ﺑﯽ‌ﻭﻓﺎﯾﯽ ﺑﺎﺯ...
.
.
.
.
ولی؛
ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩﯼ ﻭ ﮔﻔﺘﯽ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺧﻮﺷﻢ ﺑﯽ ﺗﻮ...



😢😢😭😭

#رفیق
#اسماعیل
#عمار
#بی_تو
#شب_جمعه
#سربازان_آخرالزمانی_امام_زمان_عج
#فدایی_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شهیدمحمدحسین_محمدخانی
#امیرحسین_حاجی_نصیری


@bi_to_be_sar_nemishavadd