.
چند ساعت از پایان عملیات گذشته بود
پیروزی بسیار بزرگی اتفاق افتاده بود
اما تلخ ترین پیروزی جبهه
پیروزی پر خونی بود و چه خون های با برکتی
.
رفتیم بیمارستان پیش اسماعیل
اسماعیل و
#سجاد_عفتی و
#سید_ابراهیم (شهید
#مصطفی_صدرزاده ) از بچگی با هم بودن و خیلی بهم وابستگی داشتن
اسماعیل تازه داغ مصطفی رو دیده بود و برا همین خبر شهادت
سجاد رو بهش نداده بودیم
حتی نمیدونست که خودش هم نخاعش رو تقدیم به حضرت زینب س کرده
ما هم نمیدونستیم ، دکتر که این حرف رو بهم زد و عکس ها رو نشونم داد ، انگار دنیا رو سرم خراب شده
اما رفتم تو اتاق
که اسی زد زیر خوندن :
باید برای اینکه جونمو فدا کنم ، به حضرت علی اکبر اقتدا کنم ...
.
بازم این فرمانده
#اسماعیل بود که به همه روحیه ميداد
@sangar_neveshteh