بی همگان...

#شهیدمصطفی_صدرزاده
Channel
Humor and Entertainment
Other
Persian
Logo of the Telegram channel بی همگان...
@bi_to_be_sar_nemishavaddPromote
250
subscribers
406
photos
231
videos
29
links
درد دل نامه ی خودمانی... دردی که ز تو در دلم آرام گرفت پرداخته کی شود به صد دریا اشک... https://t.center/HarfBeManBOT?start=HBM13567709
#بسم_الله_الرحمن_الرحيم
#قربة_الى_الله
.
چرا دروغ بگم
من،
بیشتر از اینکه برای برگشتنت دعا کنم
برای عاقبت بخیریت دعا میکنم
حیفه بعد از اینهمه جهاد و تلاش و خونِ دل خوردن و رفیق از دست دادن...
برگرد
برگرد شاید این بار
عاقبتمون به خیر شد
مثلِ سید ابراهیم...
مثل سجاد...
مثل محمد...
برگرد
رفاقت تاوان داره
تاوان رفاقت رو بده
مثل سجاد...
مثل محمد...

ابوعباس؛
رفیق؛
واسطه‌یِ همیشه خیر...

#ابوعباس
#رفیق
#برادر
#کهنز
#سیدابراهیم
#برگرد
#سربازان_آخرالزمانی_امام_زمان_عج
#فداییان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شهیدمصطفی_صدرزاده
#شهیدسجادعفتی
#شهیدمحمدآژند
#و_تو

دنیا خوش ‌است و
مال عزیز است و
تَن شریف...
لیکن رفیق بر همه‌چیزی مقدم است


@bi_to_be_sar_nemishavadd
بی همگان...
@bi_to_be_sar_nemishavadd
.
#بسم_الله_الرحمن_الرحيم
#قربة_الی_الله

من آدم حسودی هستم

حسودیم میشه به اکبر..........که دنبال تو اومد
حسودیم میشه به علی..........که به تو رسید
حسودیم میشه به مسيب..........که با خودت بردیش
حسودیم میشه به محمد..........که حتی تو همون روز اومد پیشتون

من آدم حسودی هستم محمودرضا

حسودیم میشه به سیدابراهیم..........از بس که شبیه تو بود
حسودیم میشه به عمار..........اونقدر که تو رو دوست داشت
حسودیم میشه به هادی..........که تو الگوش بودی
حسودیم میشه به میثم..........که بعد اون همه سال دوری تو رو اونور پیدا کرد

من آدم حسودیم محمود

حسودیم میشه به دورهمیاتون
حسودیم میشه به زیارت شب جمعه‌هاتون
حسودیم میشه بودی چادر خاکیِ مادرتون
حسودیم میشه به باز دور حاج قاسم جمع شدناتون

من آدم حسودیم
خیلی حسود
خیلی خیلی حسود
یه آدمِ حسودِ خیلی تنها محمودرضا
و
حسود
هرگز
نیاسود...

هرگز حسد نبردم بر منصبی و مالی
الا بر آن که دارد با دلبری وصالی
بعد از حبیب بر من نگذشت جز خیالش
وز پیکر ضعیفم نگذاشت جز خیالی
سال وصال با او یک روز بود گویی
و اکنون در انتظارش روزی به قدر سالی
ایام را به ماهی یک شب هلال باشد
وان ماه دلستان را هر ابرویی هلالی
صوفی نظر نبازد جز با چنین حریفی
سعدی غزل نگوید جز بر چنین غزالی

#رفیق
#محمود
#برادر
#شب_جمعه
#تنها
#حسود
#دلتنگ
#سربازان_آخرالزمانی_امام_زمان_عج
#فداییان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شهیداکبرشهریاری
#شهیدعلی_یزدانی
#شهیدمرتضی_مسیب_زاده
#شهیدمحمدمعافی
#شهیدمصطفی_صدرزاده
#شهیدمحمدحسین_محمدخانی
#شهیدهادی_شجاع
#شهیدمیثم_مدواری
#شهیدمحمودرضابیضائی

@bi_to_be_sar_nemishavadd
بی همگان...
@bi_to_be_sar_nemishavadd
.
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#قربة_الی_الله
نوشت:
یادمه اون آخری ابوعلی تاب نداشت واسه اینکه اربعین بره کربلا.

بهش گفتم فعلا کربلا همینجاست.

گفت:
الان سید ابراهیم اینا کربلان...
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ابوعلی!
الان
کربلایی،
با سید ابراهیم،
با حسن،
با ابوفاضل،
با رضا،
با عمار،
با....
.
.
ابوعلی،
یعنی امام‌حسین
ما رو هم
به کربلا
راه میده؟

ابوعلی!
ببین،
ببین علی اصغر رو،
ببین.

ببین اسماعیل رو،
ببین.

ببین ما رو مرَد،
ببین.

ابوعلی،
الان محمود اینا کربلان، مگه نه؟
الان عمار اینا کربلان، مگه نه؟
الان سید ابراهیم اینا کربلان، مگه نه؟

ابوعلی،
ما رو هم با خودت ببر کربلا،
ما رو هم ببر پیش بچه ها،
ببین چشمای سرمه کشیده‌ی محمد، خونه.
ببین دلم آتیشه،
میشه دست ما رو بگیری؟
میشه ما رو کِشون کِشون ببری کربلا؟

میشه ابوعلی؟؟؟ .
.
میشه...ابوعلی
.
.
.
.
ﺑﯿﺶ ﺍﺯﺍﯾﻦ ﻧﺘﻮﺍﻥ ﺣﺮﯾﻒ ﺩﺍ‌ﻍ ﺣﺮﻣﺎﻥ ﺯﯾﺴﺘﻦ،
ﯾﺎ ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﺑِﺒَﺮ ﺁﻧﺠﺎ ﮐﻪ ﻫﺴﺘﯽ، ﯾﺎ ﺑﯿﺎ...
.
.
.

#مرا_ببر
#سیدابراهیم
#ابوفاضل
#ابوعلی
#کربلا
#اربعین
#مشایه
#سربازان_آخرالزمانی_امام_زمان_عج
#فداییان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شهیدجوادمحمدی
#شهیدمصطفی_صدرزاده
#شهیدمرتضی_عطایی

@bi_to_be_sar_nemishavadd
بی همگان...
@bi_to_be_sar_nemishavadd
.
#بسم_الله_الرحمن_الرحيم
#قربة_الی_الله
نوشت:
ساعت از نیمه شب گذشت،
و عملیات کنسل شد.

حنای دستامون هنوز خشک نشده بود.

رفتم خوابیدم همون جای همیشگی.

بعداز نیم ساعت کابوس دیدن،
با صدای سید ابراهیم بیدار شدم. ...پاشو بریم عملیات.

همه رو سوار کرد.

خودش نشست بالای تویوتا.

صدای آوینی رو گوش میدادیم،

تا رسیدن و پیاده روی لب خط القراصی، صبح شد.

نماز خوند

آخرین زیارت عاشوراش رو خوند

ظهر شد

رجز خوند

خندید

تیر به سینه سید ابراهیم خورد

آنقدر غلت زد.... غلت زد....غلت زد...
.
.
.

آه از سید ابراهیم...
.
.
.
ای کُشته‌یِ دور از وطن...
.

ﺯﻧﺪﻩ ﻣﯽ‌ﮐﺮﺩ ﻣﺮﺍ ﺩﻡ ﺑﻪ ﺩﻡ ﺍﻣﯿﺪ ﻭﺻﺎﻝ
ﻭﺭ ﻧﻪ ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﻧﻈﺮﺕ ﮐﺸﺘﻪ ﻫﺠﺮﺍﻥ ﺑﻮﺩﻡ

میگم:
سید ابراهیم!
صِدام کن.
بگو پاشو بریم،
بعد من چشم باز کنم و ببینم پیش توام...پیش ابوعلی...پیش عمار... پیش قدیر.... پیش محمود...
.
.
.

کاش اسماعیل بود،
کاش مینشستیم زیر پاش(بال‌هاش)
و آروم باز میخوند،

هوای این روزای من
هوای سنگرِ
یه حسّی روحمو تا زینبیه میبره
تا کی باید بشینم و
خدا خدا کنم
به عکس صورت شهیدا(رفیقا)مون نگاه کنم...
.
.
.
.
باید برایِ اینکه
جونمو فدا کنم
به حضرت علیِّ اکبر اقتدا کنم
چی میشه پرچمِ حرم
برام کفن بشه
سلامِ به بی‌بی
شهادتینِ من بشه...
.
.

آخ
تاســـــــــــــــــــــــــــــوعا

#شهید_روز_تاسوعا
ِدابراهیم
#ابوعلی
#القراصی
#سربازان_آخرالزمانی_امام_زمان_عج
#فدایی_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شهیدمرتضی‌عطایی
#شهیدمصطفی_صدرزاده

@bi_to_be_sar_nemishavadd
بی همگان...
@bi_to_be_sar_nemishavadd
.
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#قربة_الی_الله

۴-گفت:
صبح تاسوعا بود. تو خانات میرفتم که ستون ماشینای بچه های فاطمیون از کنارم رد شد.
سیدعلی و موتورش رو اول دیدم، متوجه من نشد. ولی بعد، سید ابراهیم رو داخل یه تویوتا دیدم.
براش دست تکون دادم.
اون هم با یه خوشحالی دلچسبی خنده ای حواله ام کرد و تا ماشینش از کنارم رد بشه برام دست تکون داد، شاید صدام هم کرد.....
.
.
خیلی بهم چسبید. از بعد اون شب ندیده بودمش.
اصلا دلم روشن شد....رفتم به کارم برسم به امید اینکه دوباره سید ابراهیم رو ببینم.
تا اینکه...
.
.
دیدی چه زود
تاسوعا رسید
.
#تاسوعا
#محرم
#مصطفی
#سیدابراهیم
#سربازان_آخرالزمانی_امام_زمان_عج
#فدایی_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شهیدمصطفی_صدرزاده

@bi_to_be_sar_nemishavadd
بی همگان...
@bi_to_be_sar_nemishavadd
.
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#قربة_الی_الله
۳-گفت:
سیدابراهیم ادامه داد که بگو، بگومامثل سوریها نیستیم. ماایرانیم. حرفمون حرفه. مافردا میخوایم یه عملیات بزرگ رو شروع کنیم و خودتون بهتر میدونید که نمیتونید جلوی ما مقاومت کنید، اما...
.
رسم پیامبراسلام این بودکه قبل از نبردباحریفش گفتگومیکرد.حالاماهم میخوایم باشما حرف بزنیم،بشینیم ببینیم اصلا چرا داریم باهم میجنگیم،ماکه دینمون یکیه،پیغمبرمون یکیه، قرآنمون یکیه.
گفت:
سیدابراهیم فرمون داد ومنهم تو همون فرمون رفتم. دیگه سیدنشست وفقط گوش میداد. بعضی وقتا باهیجان میگفت چی گفت چی گفت؟ بعضی وقتا هم میخندید.اول جوابایی که از اونور میومدفقط دادوبیداد و فحش بود. کم کم بعضیا با عصبانیت میومدن که جواب مارو بدن.بعدیکی فحش میدادکه با اینا حرف نزنید. خلاصه غوغایی بود.خطها ومحورهاشون سراسیمه و باترس هرکدوم ازوضعیت خطش واینکه داره بهشون حمله میشه میگفتن.ومن وسیدهم که تو اون شلوغی مشتی رو مُخشون بودیم.
گفت:
گوش میدادم توصحبتاشون، وقتی هموصدا میکردن اسمشون رو یادمیگرفتم ومخاطب قرارش میدادم. ازاونور اسامه نامی رو صدامیزدن و ازینور ما صداش میزدیم. میگفتیم مگه شما مسلمون نیستین، مگه عرب نیستین، میخوایم بیایم مهمونتون بشیم، بشینیم چای بخوریم حرف بزنیم، کجارفته مهمون نوازیتون.... وسیدمیخندید... ومن مات سیدمیشدم... حیرون نیتش... خراب مرامش.
گفت:
شب ازنیمه گذشته بودوشارژ بیسیم به آخراش رسیده بود. سیدابراهیم گفت برای امروزکافیه. بریم یه چرتی بزنیم، ورفت تو یه اتاقی روی زمین خالی دراز کشید. داخل که شدم دستش رو باز کرد و گفت بیا اینجا دراز بکش. هوا سردشده بود وماهم هیچی نداشتیم، اماسر که به زمین گذاشتم خوابم برد.
گفت:
باصدا بیدارشدم. دیدم چندنفرسید رو دوره کردن و دارن حرف میزنن. چشام بازنمیشد، همونجورنشستم، باخودم گفتم چه جونی داره این، بگیر یه خورده بخواب دیگه.سیدابراهیم میگفت درازبکش با من کار دارن؛ ولی من تا جلسه بود روم نشدبخوابم. وقتی رفتن دوباره غش کردم.
گفت:
صبح شده بود، چشام رو که باز کردم دیدم سیدابراهیم کنارم نشسته و بالبخندی سلام کرد. معلوم بود خیلی وقته بیداره، شایدم نخوابیده. آماده رفتن بود. کار روبه یکی از بچه هاش تحویل داده بود و داشت با یه سری از بچه ها میرفت برای کار بعدی.
گفت:
موقع زفتن بهش گفتم سیدمیخوای بیسیم رو بدی به من، میدمش دست بچه های اط، میتونن ازش خوب اطلاعاتی در بیارن.
خنده ای زد و گفت نه این بمونه دست خودم بهتره. تو خیلی خوب حرف میزنی، بازم امشب یا یه وقت دیگه میام پیشت تا باهام بریم تو کارشون.
چرا دروغ بگم، با این حرفش قند تو دلم آب شد. بازم امشب، بازم با سید ابراهیم...
با بچه ها خداحافظی کردم آخر هم با سیدابراهیم. خنده اش بدجور دلم رو برده بود... سیدابراهیم... محمودرضا... سیدابراهیم...

گفت:
مخم پر شده بود از سید... از کارهاش... از حرفاش... میگفت ببین شل شدن، اینا خیلیاشون جاهلن، اگه باهاشون حرف بزنیم، اگه ما رو بشناسن، اگه بدونن آمریکا و اسرائیل تو چه بازی انداخته اینا رو، سر سلاحاشون رو از روی برادرای دینی و هموطناشون برمیدارن و رو به دشمنای واقعیشون میگیرن...
سید همش تو فکرم بود.
گفت:
رفت که دوباره همدیگه رو ببینیم... تا دوباره ببینمش هر لحظه خاطرات شیرین اون چندساعت رو مرور میکردم تا اینکه...
.
.
.
.
سیدابراهیم،
محرم شده،
شب جمعه،
داره تاسوعا میرسه،
سیدابراهیم،
و تو رخت عزا پوشان،
ناله کنان،
به سینه زنان،
در محضر اربابی،
و ما...
سید،
ما رو یادت نره،
ما که...
شب جمعه
یادت کردیم سید، قربونت بشم،
قسم به حضرت زینب، که تو هم یادمون کن.
دمت گرم مشتی
دمت گرم مرد
دمت گرم سید


#سیدابراهیم
#محرم
#تل_شهید
#حضرت_رقیه
#سربازان_آخرالزمانی_امام_زمان_عج
#فدایی_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شهیدمصطفی_صدرزاده

@bi_to_be_sar_nemishavadd
بی همگان...
@bi_to_be_sar_nemishavadd
.
#بسم الله
#قربة_الی_الله

سلام مصطفی!
سلام مرتضی!
بچه ها میدونم میدونید، ولی مشتلق بدید.
مصطفی چقدر حرف و طعنه شنیدی؟
مرتضی چقدر داغ برادر دیدی؟
اما بالاخره
آزاد شد.
بصری الحریر رو میگم بچه ها،
کربلای فاطمیون.
بالاخره آزاد شد.
بچه ها مبارکتون باشه.
فقط؛
مشتلق من یادتون نره بامعرفتا.
یاعلی.

#بصری_الحریر
#فاطمیون
#ابوعلی
#سیدابراهیم
#سربازان_آخرالزمانی_امام_زمان_عج
#فداییان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شهیدمرتضی_عطایی
#شهیدمصطفی_صدرزاده

@bi_to_be_sar_nemishavadd
بی همگان...
الهی هیچ مسافری، از رفیقاش جا نمونه... @bi_to_be_sar_nemishavadd
#بسم الله
#قربة_الي_الله

جانباز یعنی:
هی،
پاشو پسر!
امتحان تو هنوز تموم نشده....
.
.
آقای من؛
جزء این بدن ناقص و آبروی رفته که چیزی ندارم.
اونها هم فدای شما...
.
ای پیکر خجسته، چه نامی؟ فدیت لک
دیگر سیاه چرده ندیدم بدین نمک
خوبان سزد که بر درت آیند سر به سر
وانگاه خاک پای تو بوسند یک به یک
هم ظاهر از دو چشم تو گردیده مردمی
هم روشن از دو لعل تو در دیده مردمک
آدم ز حسن روی تو گر بهره داشتی
از دیدنش به سجده بپرداختی ملک
صورتگران چین اگر آن چهره بنگرند
نقش نگارخانهٔ چین را کنند حک
گر چهرهٔ چو ماه به بامی برآوری
خورشید را ز شرم تو پنهان کند فلک
تنها نه اوحدیست به دام تو مبتلا
کین حال نیز در همه جایست مشترک
"گر در وفای من بگمانی، بیازمای...
زر خالصست و باک نمی‌دارد از محک...ان شاءالله"

#فدیت_لک
#جانباز
#قمرمنیربنی_هاشم
#سربازان_آخرالزمانی_امام_زمان_عج
#فداییان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شهیدمصطفی_صدرزاده
#شهیدسجادعفتی
#شهیدمحمدآژند
#جامونده
#اسماعیل
#جانبازقطع_نخاع_امیرحسین_حاجی_نصیری
@bi_to_be_sar_nemishavadd