سلام بر زرنه Zarneh 🌐🔻

#شکوفه
Канал
Логотип телеграм канала سلام بر زرنه Zarneh 🌐🔻
@salam_bar_zarnehПродвигать
10,74 тыс.
подписчиков
17,8 тыс.
фото
12,5 тыс.
видео
12,1 тыс.
ссылок
🕹 #کانال_سلام_بر_زرنه ♥قدیمی ترین و جامع ترین کانال شهرستان #ایوانغرب 🚫 تاریخ تاسیس:۱۳۹۴/۱۰/۲۲ ❌ ارتباط با ما / تبلیغات ⧩⧩⧩ @salam_bar_zarneh_z ❌ #شرایط_تبلیغات در کانال : ⧩⧩⧩ @salam_bar_zarneh0
📋 شنبـه 09 اردیبهشت مـاه 1402

‼️ آیین تکریم و معارفه رئیس اداره تعاون روستایی شهرستان ایوان.

به گزارش روابط عمومی فرمانداری ایوان، آیین تکریم و معارفه مسئولان قدیم و جدید اداره تعاون روستایی شهرستان ایوان به ریاست حجت اله اکبری فرماندار ایوان و با حضور حجت الاسلام والمسلمین صادقی رئیس حوزه نمایندگی ولی فقیه در مدیریت تعاون روستایی استان ایلام، صادقی معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی فرمانداری و محمودی بخشدار مرکزی، در محل دفتر کار فرماندار برگزار گردید.

در این مراسم حجت اله اکبری فرماندار ایوان در سخنانی کوتاه اظهار داشت؛ ان شاءالله بتوانیم در سایه همدلی و هفکری خدمتگزارانی باشیم، که هم مورد تایید خدا و هم رضایت مندی مردم و نیز دولت مردمی و انقلابی را به دنبال داشته باشد.

❇️ لازم به ذکر است؛
👈 طی حکمی #هدایت_اسدی بعنوان سرپرست اداره تعاون روستایی شهرستان منصوب شد.
👈 همچنین از خدمات و تلاش های سرکار خانم #شکوفه_احمدی تقدیر به عمل آمد.


روابط عمومی فرمانداری شهرستان ایوان
🔻__
▪️@salam_bar_zarneh
≛| #سلام_بر_زرنه
#بەنام‌خدا

#شکوفه پلک می گشاید.تا دلشدگان به سراپرده ی رنگین کمان #عشق به تماشا
برند.قلم همچون نوای نی به باغ #گل سرخ
در #سماع شب سروستان آل عبا دست می افشاند. شبستان نقش هزاران #شکوفه به سیمای #یار بر لب آینه ی خندان می شود.
رقص رنگین شکفتن در چشمه ی #نور
مژده #بهار می دمد آنگاه که نگاه ام ابیها
منظرگه #کواکب دارد.گل اطلسی همچون لعل ، جام زرین بر #زرنگار بذل هیبت می نشاند.در بارش چشم های تر #علی " ع "
حسین همچون #گوهر کمال بر نظم نغمه ی غزل دلدادگی #یوسف را به دیدگان نوازش شود.قلم ایستاده با تواضع بر آغوش #عطر کلمات، قله ی فروتنی را
در می نوردد تا نسیم #صبح صبا را به
آفتاب بسپرد. روح یگانگی با #مهر، با
#سپهر و ستاره ، با آب و آینه در تار
و پود به جریان است.#موج لطیفی
به #حریر قلم راه یافته ی جاودانگی
می شود . نیت به #آسمان دلبری
#کهکشان دل را به روزهایی که در پیش
است گره #ترنم می زند. همه ی رویاهای باران خورده نگاه #ارغوانی را زیبا نموده است.تا ناگهان در قاب احساس #قلم معنا شود.قصیده ها سبزند و #دشت نیلگون
آبی مرام خواستن های #عدالت را می طلبد.از #هرم آرزوها قدم ها دلتنگی دارند
چشم انداز ما تویی لختی به #انتظار
بی اندیش، بگذار #خدا را تماشا کنیم.

#‌فروزندە‌ـ شفیعی‌ـ‌زرنە

۲۷ اسفندماه ۹۹

‌‎🔸 سلام بر زرنه …🕪
🔻 @salam_bar_zarneh
#بەنام‌خدا

" #سراب‌بازان تا #سراب‌نیلوفر"

آنچه بر #قلم‌تقدیر رفته است تغییر ناپذیر است در حوالی ات به پهنای #حوصلەی مردمان #غیورت، اندوه #آسیاب می کنند.تا در این #آسیاب ، تراژدی #سنگ‌‌زیرین همان
#بیستون دیرین باشد. هنوز هم غرق رویاهایی به رنگ خوش باور در #انتظار
قدم های ست که #شبنم کوهسارت به همراه نگاه #مانشت ، نوازشی از #دلتنگی آغوش پُر از عطر و #آرامش، چتری باشد
بر سر #شعرهای‌کال من، تا هم عصای گم کرده و هم بال و هم و#بال خود باشم.
اکنون خاطره های #اشک، گاهی مقدمه ی
#سخن گفتن است تا ساعت #زندگی به وقت لبخند #سراب‌بازان کوک شود و
با نگاه #غزال‌مانشت، به نبض نفس های هوای دلپذیر تو #هماهنگ کند. با لب شعرهای #شاهپرور می شود حرف زد و با سر انگشتان #سخای #خانمنصور ، شاخه های #شعر را به چشمان زندگی #شاکه پیوند زد. لبخندها و نفس هایت به لب های #سراب‌نیلوفر ، گره زدن شعر و #شکوفه است تا
زندگی صدها بار ، #زیباتر و مهربان تر از تصور #مهرنگار گذر کند . لختی بیا تا #نیلوفران آبی ، #سراب‌نیلوفر همچون لامارهای آبی به #پیچک آویشن و پونه ی #سرکش، غزل بی بهانه را به مضمون #شعر و قصه های #عاشقانه در سکوت بی کسی
#شیرین، به تار و تصنیف و #ترانه در معبد
صدها کرانه برند. #مرقد چشمان چشمه ی سراب بازان، حریم زائر #سراب‌نیلوفر را همچون دو #غزل، در اعماق دلی گمشده در #مجمع‌الجزایر نگاهت غرق می شود. به احترام و #شکوه مردمانت، کتیبه ها جمع اند تا دغدغه ی #صوفیان‌ماهر تو را به شور و ترانه بیاورد. این غروب وسوسه ی سرخ گونه های #مانشت است یا سرخی #شقایق کناره ی #نیلوفر که بر یال کوهش
انعکاسی از تلالو به صبح #سراب‌بازان
#خوشەی چند استعاره ی تازه می چیند.
چشمانت به #اردیبهشت می مانند تا قلم از شاخه شاخه ی گلمژه ی دامن #مخملین کوهت #شکوفەهای‌بهاری را بچیند.
شب خیال #سراب‌نیلوفر را به چلچراغ چشم های #شبدیز ، محشر دلدادگی ست
تا خواب های #فرهاد را به دور دست های سراب #نیلوفر، همچون سوسنی در صدای
تیشه اش راه می رود. این #بوسەی‌ابرهاست یا #اشک‌هایی که بر گونه ی خجالت زده ی #طاقبستان، ذکر عشق
را به سبزه و گل و #آغوش‌برکەات می کشاند. برگ های #تقویم در بادهای ناآرام
می وزند تا از دور دست های نسیم #مانشت ، خطوط بلندای #سراب‌بازان
به پیشانی #کوهسار بوزد. ای کاش یک #بهار دیگر بارش چشم های #سراب تَر شود. در گشوده به باغ #گل‌سرخ، سراپرده ی #رنگین تماشا به رقص رنگین شکفتن، #مژدەی‌بهاران باشد.

#مهربانوـ‌فروزندە‌ـ‌شفیعی‌ـ‌زرنە

۳ آبانماه ۹۹
━━━━━💫
@Salam_bar_zarneh #سلام_بر_زرنه
#بەنام‌خدا



" #باران در #تابستان "


امروز #نغمەهای بارانی ات بر گلوی #چکاوک سرود باریدن گرفت.

دل همچون #یاس پیچیده بر دیوار
#چشم به راه آمدنت بود.امان #پلک
زدن را به #رویا می کشاند و قطره
#قطره بر بام دل فرو می چکد.تا
عصر دل انگیز به انتظار #شوق بارش،
بر دقیقه ها را پس بکشد.#نفس خاک
از بوی کاج های خیس زیر #باران
به #قیام می ایستد . خزان روزمرگی ها
پشت شیشه ی #باران زده به خستگی ها
ممتد، #بهاری نیامده را روانه می کند.#چشم به چکیدن #قطرات
#باران، قصیده ی #عشق را می سراید.تا
#انعکاس سبزه زار چشمانت را به #ضیافت
آینه ها برد.در شکوه #باران، نگاه دلشدگان تماشایی ست. به #امتداد شعری که از
سر شوق برخیزد و به #صحیفەی سبز
خواستن ها #شکوفه زند.زخم های #دل ،
آهسته و آرام از #گیسوان غروب #بارانی
آویز نگاه هاست تا بر #خیمەگاەقلم،
گره ای از #ترنم آویزد.مثل شاخه های
#بیدمجنون در #بنفشەزار شمیم دلنواز
شهرم، بهانه ی ابر #چشمان‌آسمان،
منتظر طرحی از #بهار زندگی به #مانشت بکارد.
با لهجەی #باران، دلواپسی ها غمگین
را می شوید.ای کاش این همه #فاصله
به غربت دستان #قلم گره نمی خورد.
وقتی #مروارید احساس #دلخستگان
در #صدف نگاه #باران به زیبایی ،
زیباترین بوسەی #مهر شکوفا می شود
باران آغوش گشوده است بر بام قلب ها ‌تا
در عمق #کلمات گم شده ، آواره ترین
#شعرم را به نسیمش بسپارم و #رج‌امتداد
#غزل‌هایم نم خیس #دلدادگی را به ابری ترین #کویر، باریدن گیرد.آسمان احساس
، تشنەی ابری ست که در هوای #امروز
خیس ترین گیسوی #برگ را به نهایت
قصیده و #غزل آویخته است.#باران می بارد تا دست #کلک‌خیال را لا به لای
#گیسوان ابری #آسمان به قدم های
#بارانی ، دوستی گل با #شاپرک ها را
#یاهو گوید.

#فروزندەشفیعی‌زرنە
#عصرسەشنبه

۱۱ شهریورماه ۹۹

@Salam_bar_zarneh #سلام_بر_زرنه
#بەنام‌خدا


#قاصدک. هان ، چه خبر آوردی
از کجا و ز که #خبر آوردی؟

#خوش‌خبر باشی، اما ، اما
#گردبام و در من #بی‌ثمر می گردی

#قاصدک‌ ابرهای‌ همە #عالم
#شب ‌و‌ روز در #دلم می‌گریند

،"#مهدی‌اخوان‌ثالث،"

" #رحلت‌اخوان "

ـ
#بهار حرف کمی نیست تا #سخن گفتن از تو، #صبح را به #فلق شعرهایت #طلوع کند. برگ را #شکوفه دهد و همچون بارش ابر که به #بهار می رسد و درخت شعر تو پا بر جا خطوط به #امید متخلص نامت شود. بر #اطلس دامان آسمان، ستاره در درخشش سبک مشتق #اشعار زیبایت همچون #کواکب بر شمد #دل می درخشد تا #بال کشان از گوشه ی چشم #قلم ، نام زرین تو #پلک بگشاید و برای #تقارن عاشقانه هایت همواره #ذهن‌خلاق و اندیشمندت فوران آبشار ترانه بر پایین #دشت قلب ها #بتراود. قشنگ ترین شعرهای جهان از #کلک‌خیال انگیزت ، میان همه ی الفاظ نکته بین قلمت ، #طنین‌عشق می سراید. بر #پیچک‌نیلوفری‌دل ، آویز دلخوشی می پیچد. #رنگین‌کمان شعرهایت ریسه ای ست به کمان دل تا شعرهایت بوی گلاب و #سیب بر قافیه ی #دلدادگی بدمند.چشم هایت به دو#ساغرشراب می آید و #شاەتوت درشت لب هایت ‌#نجوای‌عاشقانه ها را به جرعه ای از #جام‌می‌الست در وسعت عطشناک #غزل ته نشین آرامش را به #آفتاب می دمد.#شعرهای‌نابت را می توان #قاب گرفت و به #دیوارنگاه پر #اشتیاق آویخت. #تمنای نفس های شعرت به رنگ #دلتنگی ست تا آه ، سایه های #جان آزار خستگی #ممتد را به جاده های ناهموار #انتظار مرور کند. آه تصویر شعرهایت در من خسته مانده است. ترانه ی #قاصدک در هیاهوی بادها گم شد.#گیسوان بلند #غزل بر شانه های آوار، رفتن تو را به چهچهه ی #بلبل‌خموش ، صبحی به رنگ اهتزار به #دل‌آسمان می شکافد تا #مویەسرایی تو را به بال هزاران #شاپرک ، خاطره ی از کمال در رقص رنگ #یاس به اعجاز شعرهایت نغمه گوید. باغی از نور ترانه در #تقویم‌زندگی‌ات ورق خورد. #ازل شتابان پایان قصه ی رفتن #جانگدازت را به سرچشمه ی ناپیدای# خورشید رساند. #موسیقی دلنوازت ، همچون #سوسنی در صدایت راه می رود تا #زورق‌دل در خیالت ، غرق شگفتی شود. پس از #فصل بلند #سکوت، صدای خسته از نم #باران چشمانت بوسه ی ابرهاست تا بر دشت گونه ها سرریز #هجران شود. تو را داشتن در میان #هیاهوی‌قصەها، کُرنش‌#قلم را به تکاپوی
خواستن ها می کشاند تا #روح‌سبز شعرها
همدم لحظه های #تنهایی باشد.

#‌فروزندە‌شفیعی‌زرنە

۴ شهریورماه ۹۹

@Salam_bar_zarneh #سلام_بر_زرنه
#بەنام‌خدا

#شوروشرر و شیدایی
به نیش و نوش #قلم
عیان گشته تا #ماه
شهد شیرین به #جام
#زرین ریزد .اشارتی به
غمزەی مست #فانوس
چشمان #علی" ع " مشرق لاهوت
را به نگاه سبز #سحر در
آیینه ی نگاه مانوس #محمد " ص " پیچیده
بیند. عشق به ولای #علی در کلبه ی
شب می رقصد و #ماه نقره می پاشد
بر #افق گونه ها تا در بحبوحه ی
#غزل شیفتگی خال لب، #عطر لبخند
بپراکند. خیس از #باران اشتیاق بر
دستان #مولا ، مزایای تبسم است
به بیابان #غدیرخم تا چتری از
#وفا بر افراشته کند و شب
صحرا زده ی دشت به #شقایق
#قلب مکیان به اوج تب زدگی
تن، شور مستی دهد. همچون
#آیینه در ابعاد بی نهایت شفاف
عظمت و #شایستگی، توامان سرشت
آراستگی بیکران #ولایت، برازنده ی
#معنویت و زیبایی دینمداری ات به
#فرداهای می برد که شور و شوق
#عدالت، بر دامن عدل گلچین مختص
نام توست تا سیراب از #عشق در
تشنگی صحرای #دل ، به روشنی
انعکاس لحظه های #سحر فکند.
قلب ها و قلم ها سراسر به #شکوفه
و لبخند غرق آفرینش غزل #شهریار
است در #زلال خنده هایت. تا لب قلم
گشوده به تغزل #ناب شود.هوای چشمه ی
کوثر به #تقدس غزل محتشم کنار فدک چشم پر #فروغ تو شور انگیز ترین
اشعار عاشقانەهاست تا #فروزندگی
نای #قلم در شب کویری دل سامان
گیرد، ذهن خلاق #شعرا از برای تو
سرودن شکسته در #شفق مینایی
شب به حسرت فراق ، #تلاوت رستن هاست . یاد تو همچون #ستاره در شب
به شعلەی #شیدایی غزل ها برد.
آینەی #دل با نگاه تو زیباست همچون
لاله ای که پیش از #طلوع دامنه ها
سر بر #صخره می گذارد و جرعه ای
از جام چشمت ره به #اسرار نگاهت می برد. #آسمان جشن زمینی به پا کرده است
خواب تمام #قاصدک ها شکوفا شده است.
شان #نزول‌آیەی روشن در #اعجاز نامت،
تفسیر دین را به نگاه #محمد امین بدرقه ره است تا عترت خورشید #عدالت در لابه لای نغمه های عاشقانه به تقارن #جانشین
برحق، محتوی مکتوب ضامن شود.#قلم بر تلفظ واژه ها ،غنود #باران بر پلک خیال
می گشاید و شمیم #گل لبخند، #شاەبیت
#غزل را به قافیه ی نفس حروف می دمد
#عطر نجیب به #آغوش کلمات در نرمی
#نسیم دست هایت، گره به دستان #پیامبر
تمام #گلبرگ ها را آغشتەی‌##عدالت کند.

۱۷ مرداد ماه ۹۹

به قلم: #فروزندە‌شفیعی‌زرنە

📮#سلام_بر_زرنه
🔻🔛🔻
@salam_bar_zarneh
#بەنام‌خدا


" #دخترـ‌ایل "

در هوای شمالی #ایل، کوچه های کاهگلی #دل سبزتر است. زیر #باران نگاهت دست ها جوانه می زند و لبخندها شکل و #عطر
شکوفه #بهاری خواهند داشت. چهار فصل ات ، بادهای نا آرام به #حراج گذاشته است بوی نم و کاهگل از دامن پس کوچه ها می تکاند و #عطر گلاب و #میخک بر رقص نسیم دامن چین دار ، غزلی به لطف #قلم می آغازد تا کنار قاب عکس کهنه ی #خاک ، نقش رویت به دیوار سینه بیاویزد. نفس پاک شقایق بر سینه ی کوه، صحبت چلچله با #صبح، نبض لرزان #گندمزار، #گردش رنگ و طرح در گونه ی
ُل ، جرعه ای به کوزه ی سر شانه هایت به #جان باقی ست. در انبوه سبزه زار چشمانت، بهار حرف کمی نیست.قطره های #باران، همچون مروارید غلطان بر #افق گونه هایت ، شکوه ترسیم یک نقاشی را به #یاقوت سرخ قبای اطلسی می چکاند.#بهار گیسوانت نیلوفرانه اشتیاق بارش #شبنم بر لب بام شانه هایت به #آغوش دارد.نگاهت آتش و احساس می پرورد تا #گل‌باغ را به یاس گونه ات
سیب و #گلاب بیاراید وسرمه کشان #چشمانت همچون سیاه #مشق‌های من
بر کرشمه ی #نازقلم بکشاند و
رویاهای شادمانه ات با نقش های #مخملی سرخ و #سکەزرد بر خفتان ات، طرح یک تکامل شیرین را به روزهای پر جذبه ی #فروردین پا می گیرد.در باغ #باران شعرهایم، باور غزل بر ذهن جویبار روشن در بال و برگ #چلچله و گندم جریان دارد تا آنک #بهار بود و من بودم.پشت #فصل های گمشده ،آن سوی دور دست ها ، آیا بهاری ست تا در نسیم زلفانت #شکوفه به یاقوت گردنت آویزد.
شاید #بهارقلم ، سبزی دستانی باشد که
از زمستان #مانشت برآمده است تا بذرهای
شکفته ی نگاه #شاهپرور را پا به پای قدوم #خانمنصور به میقات گل و سیب انار ، به شکوه یک لبخند شعر #شاکه برد.کمی عطر حُضورت را بیاور! بگذار خستگی ها
بر دوش #دخترایل ،ردای سبز غیرت را نشانه باشد. ذهن پر از #همهمه است، همهمه ی #کوردواری ات که پُر از حرف های نگفته است.لبخندهای نزده ات بر اشک و بغض #دل، سرشار از خاطرات
است، خاطراتی به شیرینی حضور #لالایی مادران که در پشت پلک های
یک غروب ، #خواب‌شیرین رویاها
به دست #شفق می سپارد تا با یک
بغل شعر ، دیوان ناخوانده ها
به برگ‌ زرین دفتر رشادت های #دلیران‌ایل بگشاید.

#فروزندە‌شفیعی‌زرنە

۲۰ تیرماه ۹۹

📮#سلام_بر_زرنه
🔻🔛🔻
@salam_bar_zarneh
🌳🌳🌳🌸 بهار 🌸🌳🌳

#بهارآهسته_آهسته نزدیکتر می شود. بوی سبزه و اقاقیا در تمام باغ ها پیچیده وکوچه های باریک و کوتاه شهر را از رایحه دل انگیزش پر کرده است. #نوروز #دلکش و زیبا قبل از آن که با تاریخ وتقویم برسد، با هوای مطبوع وشمیم شکوفه وگل به باغ حیاط زندگی سرک می کشد. #شکوفه های_بهاری، درختان باغ را مثل عروس می آرایند، کفشدوزک ها از برگ گل بالا می روند و بال های رنگارنگ خود را در نور آفتاب روزهای واپسین زمستان تکان می دهند و چون #رقص_عارفانەی_سماع، آرام و با وقار می چرخند وسپس پرواز می کنند و بر برگی دیگر می نشینند، زیر درختی که پر از شکوفه های بهاری است اطراق نگاهم را به پرواز پروانه هایی که از گلی به گل دیگر می پرند وبا شادی عمر یک روزه شان در ضیافت کفشدوزک ها شریکند معطوف می کنم، #آسمان_دلم پر از ابرهای پر بار #بهاری است وکافی است با تلنگری کوچک سیر ببارد. با پرواز پروانه ای نگاهم بی اختیار به قاب آبی آسمان گره می خورد، ابرها تکه تکه و از هم پاره هر کدام در گوشه ای از آ سمان ولو شده اند وگاه گاه با وزش کوتاه #نسیمی آرام مثل بخار از هم می پاشند، چشم از آ سمان می گیرم و به تپه ای که در دامنه کوه است خیره می شوم، سبزه ها روییده در دامن خاکی تپه مثل اثر قلم نقاشی چیره دست بر بوم یک تابلوی زیبا چشم نوازی می کنند، چقدر روح نواز است #صدای_پای_بهار. گویی خدا تمامی هنر خلقتش رابه بهار بخشیده است تا همه چیز فرح زا ودلنواز باشد، گوش دل به آوای بهار می شوم، وزش نسیم لابه لای درختان، صدای گام های روان جویبار است که بوسه بر ریگ های ته جوی می زند و خزه های کنار آب را نوازش می کند. چشم هایم را می بندم وبرای لحظه ای در محراب پر جذبه ی خلوت خویش معتکف می شوم تا ساقی زمان قطره قطره از صراحی اندیشه شراب آرزو بسازد ودرکام جان تشنه ام بریزد، غرق در لذتی عارفانه ام ،یک نوع تاثر در دلم جریان دارد، یاد تو در ذهنم نقش می بندد واحساس درد وجودم را در بر می گیرد واز حضور یادت تمامی وجودم لبریز می شود. #روحم عطش پرواز به گذشته را دارد به روزهای به تو اندیشیدن، #این_بهار را بی تو چه کنم عزیز سفر کرده ام.

بقلم #شفیعی97/12/28
━━━━━━━━━━━
🆑 @salam_bar_zarneh