سلام بر زرنه Zarneh 🌐🔻

#یاهو
Канал
Логотип телеграм канала سلام بر زرنه Zarneh 🌐🔻
@salam_bar_zarnehПродвигать
10,74 тыс.
подписчиков
17,8 тыс.
фото
12,5 тыс.
видео
12,1 тыс.
ссылок
🕹 #کانال_سلام_بر_زرنه ♥قدیمی ترین و جامع ترین کانال شهرستان #ایوانغرب 🚫 تاریخ تاسیس:۱۳۹۴/۱۰/۲۲ ❌ ارتباط با ما / تبلیغات ⧩⧩⧩ @salam_bar_zarneh_z ❌ #شرایط_تبلیغات در کانال : ⧩⧩⧩ @salam_bar_zarneh0
#بەنام‌خدا

" #گردل و #گاومیر"

مختصات به هندسه ی بلند #قلەهایت،
میان ُرهآی دلت را بلد است. قلم بهتر
از هرکس می تواندمعاملات #کوه و کمر را حل کند. از ارتفاع دلت بالا رود و قاعده ی #دشت گسترده ات را بهم بریزد.#دلت را
بازیچه کند و با یک لبخند #ملیح بگوید!
کوه #زادگاهم،رهگذران به خلوت شکار گاهت در جستجوی بی انتهای #قلەهای تواند. بالا رفتن از شیار #کوەگاومیر حاصل نگاه چندین ساله ی #کودکانەی ماست. جایی که گوش جان #سپردن به چهچهه ئ عندلیب و #چکاوک ، سمفونی بر می تابد و سبزه های روییده #پیچش قدم ها می شود. صدای #مشک زدن ها با بیت های مادرانه کره و دوغ را سوا می کند و #کودک کنار #مادر نان بر دست گرفته تا کره بر داغی نان ، #خاطرات ذهن مردمان ایلم شود.هنوز دل برای گفتن از #گردل و #گاومیر هزار حرف نانوشته دارد.#غبار خستگی های چوپان ، روی چهره ی #نجیب و آرامش، #حلاوت نگاه معصومانه ای ست تا #خورشیدی که گاهی پشت #ابر است، صدای زنگوله ی به گردن گوسفندان با نی لبکش همنوای باران به #کوهسارت پژواک دهد.ترک های شیار کوهت، در #آرزوی گام هایی ست که #بهار
بیاید، و کنار #چشمه، دهقان بقچه ی از نان را بگشاید و #چایی دم کرده ی کتری کنار دستانش، رقص نسیم خوشه ی های #گندمزار را نظر کند. به شیوه ی #باران به گل #شبنم دهد و دست و داس #رویایش شود تا به غروبی که پشت پلک های #کوەگردل رو به افول است به تغزل عاشقانه ترین هوره ی #کوردواری به حنجره اش بدمد. بغض های کهنه ی #تلخ گلو را به تقویم سبز #خاطرات ورق می زنم. تا قصه ی آرزوهای ایل را به برکه ی #رقص‌قو کنار چشمه ی جوشان یادگار پدر به #تقدس غربت اشک ها بسپارم. دور از هوای #گاومیر حال مردمان چون است.آنگاه که قصه ی #سنگ و سبو را ، راه گریزی نیست. التهاب #شعلەهای سرکش در میان
#سیاەچادر، سوسوی انعکاسش بر چیت و #دوار به سوی دست های من می آید تا #زلال‌ترین شبنم بر زلفان مادران #ایل بر روی قلم آورم. در دل شب های #پاییز ، جای یک زمزمه ی ساکت همچون ابر #بهار می گرید تا تماشای آسمان با تو، زیر قدم زدن های پایین دشت #کوەگاومیر و گردل، #عطر چای بهاره بر مشام بپیچد، آن سوتر از قول و
غزل ها، پاییز را بی خان #کلهر قدم زده ایم تا طلسم #غزل بر لبان قلم، چشم #شاەبیت را شکار شود. در ازدحام مبهوت بلندای #گردل ، نگاه مخملی ات چون ُل بر تن ایل وصله ی وفاست.یک گوشه از #روستایم زخم است.گسلی زیر پای #گردل پیداست ، وقتی شیهه ی اسب تو، جنگ اینجا نشانده است.
گاهی از دیدن کوه #گاومیر و #گردل، سر فصل گوشه ای ار خلوت به #لب‌یال،
زوایای نفس هایت سرگیجه ی #قلمم می شود. چتری از مرثیه ها بر دل چادرنشینان ،#طنین آه می نشاند.چون #نوری گذر کرده ای بر قرینه ها تا داغ ترین دغدغه ها ، ثانیه های #اندوه را در خود پنهان کند. شعله ی یادت زیر #خاکستر نسیمی می وزد.فصل شراب از لبان تشنه گذشت.این آه است که بر یال #گردل، در عطش خواب های با مرام مردان #ایل،
نام تو را #یاهو می گوید.

#فروزندە‌ـ‌شفیعی‌ـ‌زرنە
99/9/9

📥x #سلام_بر_زرنه x
@salam_bar_zarneh
#بەنام‌خدا

" #گردل و #گاومیر"

مختصات به هندسه ی بلند #قلەهایت،
میان ُرهآی دلت را بلد است. قلم بهتر
از هرکس می تواندمعاملات #کوه و کمر را حل کند. از ارتفاع دلت بالا رود و قاعده ی #دشت گسترده ات را بهم بریزد.#دلت را
بازیچه کند و با یک لبخند #ملیح بگوید!
کوه #زادگاهم،رهگذران به خلوت شکار گاهت در جستجوی بی انتهای #قلەهای تواند. بالا رفتن از شیار #کوەگاومیر حاصل نگاه چندین ساله ی #کودکانەی ماست. جایی که گوش جان #سپردن به چهچهه ئ عندلیب و #چکاوک ، سمفونی بر می تابد و سبزه های روییده #پیچش قدم ها می شود. صدای #مشک زدن ها با بیت های مادرانه کره و دوغ را سوا می کند و #کودک کنار #مادر نان بر دست گرفته تا کره بر داغی نان ، #خاطرات ذهن مردمان ایلم شود.هنوز دل برای گفتن از #گردل و #گاومیر هزار حرف نانوشته دارد.#غبار خستگی های چوپان ، روی چهره ی #نجیب و آرامش، #حلاوت نگاه معصومانه ای ست تا #خورشیدی که گاهی پشت #ابر است، صدای زنگوله ی به گردن گوسفندان با نی لبکش همنوای باران به #کوهسارت پژواک دهد.ترک های شیار کوهت، در #آرزوی گام هایی ست که #بهار
بیاید، و کنار #چشمه، دهقان بقچه ی از نان را بگشاید و #چایی دم کرده ی کتری کنار دستانش، رقص نسیم خوشه ی های #گندمزار را نظر کند. به شیوه ی #باران به گل #شبنم دهد و دست و داس #رویایش شود تا به غروبی که پشت پلک های #کوەگردل رو به افول است به تغزل عاشقانه ترین هوره ی #کوردواری به حنجره اش بدمد. بغض های کهنه ی #تلخ گلو را به تقویم سبز #خاطرات ورق می زنم. تا قصه ی آرزوهای ایل را به برکه ی #رقص‌قو کنار چشمه ی جوشان یادگار پدر به #تقدس غربت اشک ها بسپارم. دور از هوای #گاومیر حال مردمان چون است.آنگاه که قصه ی #سنگ و سبو را ، راه گریزی نیست. التهاب #شعلەهای سرکش در میان
#سیاەچادر، سوسوی انعکاسش بر چیت و #دوار به سوی دست های من می آید تا #زلال‌ترین شبنم بر زلفان مادران #ایل بر روی قلم آورم. در دل شب های #پاییز ، جای یک زمزمه ی ساکت همچون ابر #بهار می گرید تا تماشای آسمان با تو، زیر قدم زدن های پایین دشت #کوەگاومیر و گردل، #عطر چای بهاره بر مشام بپیچد، آن سوتر از قول و
غزل ها، پاییز را بی خان #کلهر قدم زده ایم تا طلسم #غزل بر لبان قلم، چشم #شاەبیت را شکار شود. در ازدحام مبهوت بلندای #گردل ، نگاه مخملی ات چون ُل بر تن ایل وصله ی وفاست.یک گوشه از #روستایم زخم است.گسلی زیر پای #گردل پیداست ، وقتی شیهه ی اسب تو، جنگ اینجا نشانده است.
گاهی از دیدن کوه #گاومیر و #گردل، سر فصل گوشه ای ار خلوت به #لب‌یال،
زوایای نفس هایت سرگیجه ی #قلمم می شود. چتری از مرثیه ها بر دل چادرنشینان ،#طنین آه می نشاند.چون #نوری گذر کرده ای بر قرینه ها تا داغ ترین دغدغه ها ، ثانیه های #اندوه را در خود پنهان کند. شعله ی یادت زیر #خاکستر نسیمی می وزد.فصل شراب از لبان تشنه گذشت.این آه است که بر یال #گردل، در عطش خواب های با مرام مردان #ایل،
نام تو را #یاهو می گوید.

#فروزندە‌ـ‌شفیعی‌ـ‌زرنە
99/9/9
📢. . . . . . #سلام_بر_زرنه
»» @salam_bar_zarneh
#بەنام‌خدا



" #باران در #تابستان "


امروز #نغمەهای بارانی ات بر گلوی #چکاوک سرود باریدن گرفت.

دل همچون #یاس پیچیده بر دیوار
#چشم به راه آمدنت بود.امان #پلک
زدن را به #رویا می کشاند و قطره
#قطره بر بام دل فرو می چکد.تا
عصر دل انگیز به انتظار #شوق بارش،
بر دقیقه ها را پس بکشد.#نفس خاک
از بوی کاج های خیس زیر #باران
به #قیام می ایستد . خزان روزمرگی ها
پشت شیشه ی #باران زده به خستگی ها
ممتد، #بهاری نیامده را روانه می کند.#چشم به چکیدن #قطرات
#باران، قصیده ی #عشق را می سراید.تا
#انعکاس سبزه زار چشمانت را به #ضیافت
آینه ها برد.در شکوه #باران، نگاه دلشدگان تماشایی ست. به #امتداد شعری که از
سر شوق برخیزد و به #صحیفەی سبز
خواستن ها #شکوفه زند.زخم های #دل ،
آهسته و آرام از #گیسوان غروب #بارانی
آویز نگاه هاست تا بر #خیمەگاەقلم،
گره ای از #ترنم آویزد.مثل شاخه های
#بیدمجنون در #بنفشەزار شمیم دلنواز
شهرم، بهانه ی ابر #چشمان‌آسمان،
منتظر طرحی از #بهار زندگی به #مانشت بکارد.
با لهجەی #باران، دلواپسی ها غمگین
را می شوید.ای کاش این همه #فاصله
به غربت دستان #قلم گره نمی خورد.
وقتی #مروارید احساس #دلخستگان
در #صدف نگاه #باران به زیبایی ،
زیباترین بوسەی #مهر شکوفا می شود
باران آغوش گشوده است بر بام قلب ها ‌تا
در عمق #کلمات گم شده ، آواره ترین
#شعرم را به نسیمش بسپارم و #رج‌امتداد
#غزل‌هایم نم خیس #دلدادگی را به ابری ترین #کویر، باریدن گیرد.آسمان احساس
، تشنەی ابری ست که در هوای #امروز
خیس ترین گیسوی #برگ را به نهایت
قصیده و #غزل آویخته است.#باران می بارد تا دست #کلک‌خیال را لا به لای
#گیسوان ابری #آسمان به قدم های
#بارانی ، دوستی گل با #شاپرک ها را
#یاهو گوید.

#فروزندەشفیعی‌زرنە
#عصرسەشنبه

۱۱ شهریورماه ۹۹

@Salam_bar_zarneh #سلام_بر_زرنه
#بەنام‌خدا


از سر زلف #غزل ، گلخوشه ی #دل می بارد.
آوای #حزن‌برانگیز بی‌کسی اوج می گیرد تا همپای
رهانیدن از تن و جان ، خیال #ثارالله را به عمق دشت #نینوا به چشم کاروان بجوشد. چشم هایی که بی گمان #اندوەکویر و آه و آتش
پشت پلک ها به #فصل‌ماتم می پندارد. نگاه #قمربنی‌هاشم کنار پرچین و نیزار #فرات، به چشمان فریبایی اش می روید
تا آواز پریشانی عطش را به #تصویرآینەها برد.
بارش گیسوی #شقایق آغشته به آبشار
شانه هایت ، #مشک را به گویایی لب عطشان تفسیر دل هاست. #نگاەلیلا کدامین سو را می نگرد تا زیبایی بی مثال #یوسف‌ثانی را به #جمال‌جدش تداعی کند. زمزمه ی #سکوت‌رباب در حنجره ی تشنه #علی‌اصغر سکوت #گهواره را به لا لایی گلوی زخمی آه قصیده است
تا #عطرآغوش شش ماهه در دامن پدر
را #یاهو گوید.حجم اندوه به بغض سینه ی #قمربنی‌هاشم، تشنگی را به دلگیری
#گلوی‌عطشان کودکان برادر، چتری از
نیزه بر #فرات به رویت نگاهش می بارد. نسیم آه بر
#خیمەها وزیدن گرفته است تا سرخی
#شقایق لب عطشناک بر بید دل مجنون #زینب را در کناره ی #شفق علقمه برویاند. .تصویر کربلا به شاه بیت تلفظ واژه ها، زبان #قلم به ابعاد بی نهایت
#آزادگی می سراید، فرقت روزهایی را به نشانه است تا فرداهای تهی از #کاروانی
را ترسیم کند که #ماەوخورشید و هفتاد دو ستاره در غروب #نینوا شرحی از حقانیت را برای همیشه دوران به جوهر
#قلم تفسیر نماید.

به قلم : #فروزندە‌شفیعی‌زرنە

۳۱ مردادماه ۹۹

📮#سلام_بر_زرنه
🔻🔛🔻
@salam_bar_zarneh