نشریه نبض

Канал
Логотип телеграм канала نشریه نبض
@utnabzПродвигать
567
подписчиков
✅ نبض دانشگاه در دستانت! ارتباط با سردبیر: @Fannibasij صفحه‌ی اینستاگرام: https://instagram.com/nabz_daneshgah
نشریه نبض pinned «🔻نشریات منتشر شده توسط دانشکده‌های بسیج دانشجویی دانشکدگان فنی دانشگاه تهران به مناسبت ورود دانشجویان جدیدالورود به دانشگاه: ⭕️نشریه بسامد - بسیج دانشجویی دانشکده مکانیک 📗شماره سی و هفتم 🔺من کجا هستم؟ ▫️من چرا اینجا هستم؟ 🔺یک برش از دانشکده مکانیک ▫️زندگی…»
🔻نشریات منتشر شده توسط دانشکده‌های بسیج دانشجویی دانشکدگان فنی دانشگاه تهران به مناسبت ورود دانشجویان جدیدالورود به دانشگاه:

⭕️نشریه بسامد
- بسیج دانشجویی دانشکده مکانیک
📗شماره سی و هفتم
🔺من کجا هستم؟
▫️من چرا اینجا هستم؟
🔺یک برش از دانشکده مکانیک
▫️زندگی با طعم خوابگاه
🔺هشدار، خطر خوابگاه زدگی


⭕️نشریه پلاک ۰۱
- بسیج دانشجویی دانشکده برق و کامپیوتر
📗شماره دوم از سال چهاردهم
🔺طبقه‌ی بالای علم
▫️در خواب دوش پیری، در کوی فنی دیدم
🔺مهمات فنی


⭕️نشریه قلب
- بسیج دانشجویی دانشکده فنی مرکزی
📗شماره اول از سال هشتم
🔺جهان شهری به وسعت دانش و بینش
▫️هفتاد سال زودتر...
🔺کار هر کس نیست بچه فنی شدن!
▫️رشته هایی که پنبه نمی شوند...
مهندسی عمران، علوم مهندسی
مهندسی شیمی، مهندسی پلیمر
🔺اندرزگویان
دکتر بیطرف، دکتر معانی
دکتر حسینی، دکتر شریعتی
▫️شانزده آذر فقط یک خیابان نیست...
🔺به وقت بیداری!



نبض دانشگاه در دستانت!
🆔 @utnabz
نشریه نبض
#روایت_دانشگاه #بخش_اول آیین بازگشایی دانشگاه، ۲۱ مهرماه ۱۴۰۳ با حضور رئیس جمهور ⭕️ پرده دوم: چهار راه فنی 🔻دور تا دور چهارراه فنی را بنر و پارچه سفید زده‌اند و مسیر به سمت حقوق و کتابخانه بسته شده. رفت و آمد به دانشکده‌های ضلع شرقی سخت شده و باید از…
#روایت_دانشگاه
#بخش_دوم

⭕️ پرده دوم: چهار راه فنی

🔻آن‌یکی کارت دعوت به دست، پشت تریبون حاضر می‌شود و می‌گوید: از دلایلی که باعث می‌شود دانشجو بماند و خدمت کند آنست که احساس اثرگذاری و مهم بودن بکند. در حالی که مسئولین صدای ما را نمی‌شنوند. من اگر می‌خواستم صحبت‌های دکتر پزشکیان را بشنوم که در خانه می‌نشستم و تلویزیون تماشا می‌کردم. حالا هم که نه اجازه صحبت دانشجویان است و بسیاری از دانشجویان هم اجازه ورود ندارند، من هم به عنوان نماینده تشکل با اینکه مجوز ورود دارم اما به احترام شما و به خاطر آنکه به هویت منِ دانشجو آسیب وارد شده، با کمال احترام این کارت ورود را پاره می‌کنم.
صدای تشویق بلند می‌شود. حالا دور تریبون خیلی شلوغ شده و حتی در فاصله‌های دورتر هم ایستاده‌اند و نظاره می‌کنند.

🔻آقایی که سنش به ارشد و دکتری می‌خورد، پشت تریبون می‌آید و خودش را منتقد وضع معرفی می‌کند و سپس حرف‌های عجیبی می‌زند که خیلی ربطشان به هم معلوم نیست. به دانشجویان اتهام می‌زند که اکثر شما با سهمیه آمده‌اید و نخبه نیستید.
همهمه می‌شود و چند نفر صدا بلند می‌کنند که پاسخش را بدهند. مجری تریبون فضا را آرام می‌کند و می‌خواهد که میان صحبت‌ها کسی چیزی نگوید.
دوباره به صحبت‌هایش ادامه می‌دهد و می‌گوید مشکل شما معدن نیست، شما درد کارگر را نمی‌فهمید. گریزی می‌زند به رانت‌هایی که در انتخاب مسئولین صورت می‌گیرد. بعد هم می‌گوید شما چرا اینجا به رئیس جمهور نقد می‌کنید؟ بروید به شهردار و آقای فلانی و فلانی نقد کنید.
در انتها هم گلایه می‌کند که آقای پزشکیان باید در فضای عمومی دانشجویان را ملاقات می‌کرد.
همه متعجب از حرف‌های یکی به میخ و یکی به نعل این دانشجو، با یکدیگر پچ پچ می‌کنند.

🔻یک دانشجوی علوم اجتماعی پشت تریبون می‌آید و می‌گوید که دکتر پزشکیان را خیلی دوست دارد و برایش احترام قائل است و توقع چنین مواجهه‌ای را از جانب ایشان نداشته. در صحبتش اشاره می‌کند که راه حل مشکلات، دیالوگ جامعه مدنی با مسئولین است و بلند می‌گوید:«آقای پزشکیانِ عزیز، آقای دکتر پزشکیان! جامعه مدنی این است!»

🔻ساعت ۱۱:۳۰، حدود دو ساعت از شروع تریبون گذشته و گرمای هوا شدت گرفته است. تریبون به پایان می‌رسد و مجری ضمن تشکر از حاضرین، می‌گوید که اندکی بعد، نطق تشکل‌ها از همین تریبون قرائت خواهد شد.
جمعیت پراکنده می‌شوند. عده‌ای هم منتظرند شاید رئیس‌جمهور پس از پایان برنامه سالنی، به جمع واقعی دانشجویی بیاید و بتوانند با او صحبت کنند.
برگزارکنندگان تریبون، گلچینی از صحبت‌های دکتر پزشکیان را از بلندگو پخش می‌کنند. آنجا که گفته بود: «بگذارید دانشجو حرفش را بزند. اگر درست می‌گفت موظفیم که عمل کنیم و اگر اشتباه می‌کرد هدایتش کنیم.»

🔻جلسه سالنی به پایان رسیده و حاضرین در جلسه، با پذیرایی از سالن خارج می‌شوند.
دوباره چهارراه فنی شلوغ می‌شود و تریبون برای صحبت نمایندگان تشکل‌های دانشجویی دوباره برپا می‌شود.
ابتدا آقای صفری مسئول بسیج دانشجویی پیرامون آنچه در جلسه رخ داده و درخواستی که مبنی بر حضور رئیس جمهور در جمع دانشجویان داشته است، توضیحاتی را می‌دهد. اندک اندک صدای اذان به گوش می‌رسد و جمعیت کم‌کم کاسته می‌شود.

🔻نوبت به نطق نماینده‌های تشکل‌ها می‌رسد. ابتدا نماینده انجمن اسلامی مستقل و سپس نماینده‌های تشکل‌های عدالتخواه، جامعه اسلامی دانشجویان و بسیج دانشجویی پشت تریبون قرار می‌گیرند و بیانیه‌های تشکل‌هایشان را قرائت می‌کنند. اکثر تشکل‌ها صحبتشان حول وفاق و شعارهاییست که رئیس جمهور در صحبت‌هایش زیاد به آن پرداخته و پس از آن به مسائل جاری کشور همچون وضعیت سیاسی جبهه مقاومت و کشور، مسائل معادن مختلف و نحوه برخورد با دانشگاهیان می‌پردازند. پس از نطق نماینده‌های تشکل‌ها آقای مرزانی مسئول بسیج دانشکدگان مدیریت، به شرح مفصل‌تر ماوقع جلسه سالنی می‌پردازد و با ذکر یک صلوات تریبون را به پایان می‌رساند.

نبض دانشگاه در دستانت!

🆔 @utnabz
#روایت_دانشگاه
#بخش_اول

آیین بازگشایی دانشگاه، ۲۱ مهرماه ۱۴۰۳ با حضور رئیس جمهور

⭕️ پرده دوم: چهار راه فنی

🔻دور تا دور چهارراه فنی را بنر و پارچه سفید زده‌اند و مسیر به سمت حقوق و کتابخانه بسته شده. رفت و آمد به دانشکده‌های ضلع شرقی سخت شده و باید از پشت مسجد دور زد تا به آن‌طرف رسید.
غرفه‌ها هم کارت ورود به برنامه را می‌دهند.
وسط میدان دوربین شبکه دانشگاه‌ تهران دیده می‌شود و به سمت گیت‌های ورودی به برنامه تنظیم شده است.
بیشتر افراد غیر دانشجو‌اند. آقایانِ پرتعدادِ کت و شلوار پوشیده و میانسال و تعدادی انگشت شمار، خانمِ مسئول که در محل تحویل کارت‌ها نشسته‌اند. کمتر دانشجویی دیده می‌شود که در میان این جمع باشد.

🔻دختر دانشجویی بهت‌زده از چند دانشجوی دیگر می‌پرسد:«شما‌ کارت ورود دارید؟ به من گفته‌اند که دعوت نشده‌ام. آقای دیگری هم می‌گوید که اصلا دعوتی در کار نبوده و تعداد محدودی را انتخاب کرده‌اند.»
پسری که رد می‌شود و حفاظت برنامه را می‌بیند، با کنایه خطاب به دوستش می‌گوید:«حالا یک طوری بی‌سیم دست گرفته‌اند انگار چه خبر است!»
نگاه سنگین دانشجویانی که دعوت نیستند، هنگام گذر از چهارراه فنی کاملا مشهود است.

🔻در محل دریافت کارت شلوغی بیشتری دیده می‌شود. به برخی که سهمیه ورود داشته‌اند، می‌گویند که کارت شما چاپ نشده است! یا می‌گویند باید ببینیم که اگر سالن جا داشته باشد سهمیه‌ها را چاپ کنیم.
برخی هم می‌گویند ما فرهنگیان هستیم و به ‌صورت دستی اسمشان را به لیست اضافه می‌کنند!
یکی دو خبرگزاری در محل مشغول ثبت گزارش هستند.

🔻چند دانشجو پلاکارد به‌دست، در ضلع شمالی چهارراه می‌ایستند. این جملات روی پلاکارد‌ها به چشم می‌خورد:
«آقای پزشکیان، وفاق این بود؟!»
«دانشجو می‌میرد ذلت نمی‌پذیرد»
«سیاست زدایی از دانشگاه»
«ورود ممنوع، حضور فرمایشی»
دانشجویان بیشتری در چهارراه جمع شده‌اند. عده‌ای منتظر راه ورودی برای رفتن به برنامه‌اند. چند نفر دیگر کارت ورود دارند اما حفاظت مانع ورودشان می‌شود و می‌گوید که ظرفیت سالن پر شده است. جلوی گیت آقایان خیلی شلوغ است و فقط کسانی را که حراست هماهنگ کند راه می‌دهند.
تعداد دانشجوهای پلاکارد به‌دست بیشتر شده:
«برنامه نمادین آغاز سال تحصیلی»
«بذارید حرفشو بزنه»
«فستیوال حضور در دانشگاه»

🔻ساعت ۱۰ صبح است. صندلی‌هایی را به محوطه می‌آورند و تریبون دانشجویی که فراخوانش را شب قبل در کانال‌های تشکلی گذاشته بودند به‌صورت رسمی آغاز می‌شود.
تا قرآن برنامه را قرائت می‌کنند، صندلی‌ها پر می‌شود و با شروع صحبت‌های مجری، کم‌کم دور تریبون تجمع می‌شود.
مجری می‌گوید از آنجا که در برنامه فرصت حضور و صحبت دانشجویان فراهم نشده و رئیس جمهور در جمع واقعی دانشجویان حضور نیافته، پشت این تریبون حرف‌هایتان را خطاب به رئیس جمهور بزنید.
صحبت‌های زیادی خطاب به رئیس جمهور و برخی هم خطاب به دانشجویان زده می‌شود.

🔻چراغ اول صحبت‌ها اینطور روشن می‌شود: بشکند دست کسی که می‌خواهد دانشگاه را غیر سیاسی کند. ما به هر دلیلی که امروز اینجا جمع شده‌ایم و با هر گرایش سیاسی که هستیم، باید برای حل مشکلات کشورمان بتوانیم با رئیس جمهورمان حرف بزنیم.
دیگری می‌گوید:«آقای رئیس جمهور! چطور درباره آمریکا حرف از مذاکره و برادری می‌زنید، اما دانشجویان کشور خودتان را لایق صحبت و مشورت نمی‌دانید؟»

🔻چند نفر دیگر هم با ناراحتی به عدم مدیریت برنامه برای ورود دانشجویان، اطلاع‌رسانی‌های نادقیق و انتخاب غیر شفاف دانشجویان دعوت شده گلایه می‌کنند و می‌گویند کلاس‌هایشان را دور زده‌اند که رئیس جمهور را ببینند و حالا پشت درهای بسته مانده‌اند.
دانشجویان گویی به دنبال سهم خودشان در گفتمان وفاق دولت هستند.

🔻دو دانشجو پشت تریبون می‌آیند و از مشکلات معدن و فاجعه‌هایی که هرسال در معادن رخ می‌دهد، با رئیس جمهور غائب می‌گویند. می‌گویند که آقای رئیس جمهور اگر صدای ما دانشجویان را نمی‌شنوید، یعنی صدای کارگران را نمی‌شنوید.
دیگری هم از انتخاب نماینده دانشجویی حاضر در سالن گلایه دارد و می‌گوید که معلوم نیست چطور انتخاب شده و چطور می‌تواند نماینده ما باشد؟

نبض دانشگاه در دستانت!

🆔 @utnabz
#روایت_دانشگاه
#بخش_چهارم

⭕️پرده اول: سالن علامه امینی

🔻«… هستم، خادم بسیج دانشجویی در دانشگاه تهران، اگر اینجا حاضر شدم…»
همهمه و هیاهو به شکایت بلند می‌شود. دانشجوی پشت تریبون دو کف دستش را بالا می‌برد:«دارم همین رو عرض می‌کنم… دارم همین رو عرض می‌کنم..»
نگاهش را به رئیس‌جمهور می‌گرداند. صحبتش را با اشاره به درخواست رسمی‌های مکرر و مشترک تشکل‌های دانشجویی برای فرصت نطق‌داشتن دانشجویی، که مستقیم و غیرمستقیم و از هر واسطه و تلاشی بی‌پاسخ مانده -با نام بردن اسم تشکل‌ها- شروع می‌کند. تحسین و دست‌زدن این بار از سمت دانشجوها، که البته در میان خیل جمعیت کم‌تعدادند، بالا می‌رود. وزیر علوم -سیمایی صراف- زیر لب با پزشکیان چندکلامی ردوبدل می‌کند.

🔻«متاسفانه، صدای دانشجوها شنیده نشد در این برنامه…»
دختری که برافروخته جلو آمده، فریاد می‌زند. «تو صدای دانشجوها نیستی!»
دانشجو پاسخ می‌دهد:«من صدای دانشجوها نیستم! من اصلا صدای دانشجوها نیستم! منتها از رئیس‌جمهور می‌خوام اتفاقا به شما صدا بده!»
سوت و کف و تحسین ممتد از سالن بلند می‌شود.
دانشجو صحبتش را با اشاره به پارچه‌نوشت سردر دانشگاه تهران ادامه می‌دهد.
«اینجا که هستم نمی‌خواهم نطق تشکلم را اینجا انجام دهم، نمی‌خواهم موضع تشکلم را بگویم… اومدم بگم از دانشگاه سیاسی صیانت کنید..»

🔻نگاهش را به ظفرقندی می‌دوزد و اشاره می‌کند که اگر از 16 آذر و 13 آبان می‌گوییم، صاحبان اصلی آن دانشجوها هستند.
نهایتا صحبتش را با دو خواهش خاتمه می‌دهد؛ اشاره می‌کند که توی رئیس‌جمهور تریبون داده‌ای اما دفترت و مسیر رسمی نه. خواهش می‌کند که رئیس‌جمهور در جمع و تریبونی که بیرون درهای بسته سالن با حضور و نطق‌خوانی تمام تشکل‌ها فراهم شده حاضر شود و خواهش دوم اینکه روز 16 آذر شنوای صحبت تشکل‌ها باشد.

🔻گوشه راست سالن عده‌ای دختر و پسر که ظاهرا از انجمن اسلامی هستند جمع شده‌اند و با حراست سالن و کت‌شلواری‌پوش‌ها بحث می‌کنند. احتمالا فرصت جدایی برای تریبون داشتن می‌خواهند.
کارمندان که ترک می‌کنند، بچه‌های انجمن ردیف جلو، جایشان را پر می‌کنند.
فردی از حراست می‌آید و با دانشجوی نماینده درِ گوشی چیزهایی ردوبدل می‌کند.
اخر مراسم؛ گوشه راست سالن بین چندردیف یکه‌به‌دوی تشکلی می‌شود.

نبض دانشگاه در دستانت!

🆔 @utnabz
#روایت_دانشگاه
#بخش_سوم

⭕️پرده اول: سالن علامه امینی

🔻نوبت به تقدیر از رتبه‌های برتر می‌رسد؛ به ترتیب سه نفر اول گروه‌های آزمایشی.
پروتکلی نبوده؛ راحت لباس پوشیده‌اند. یکی با کت‌وشلوار و پوشش رسمی، بقیه راحت و هرآن‌چه خواسته‌اند.
میان‌ این‌ها رتبه‌برتری است که موقع بالارفتن از صحنه ابتدا برای حاضرین تا کمر خم‌ می‌شود. می‌آیند و تقدیرنامه‌شان را می‌گیرند و دستی می‌دهند و منتظر عکس می‌ایستند. احسنت و آفرین‌گویی‌ها از کارمندان و اساتید سالن بلند است.
پزشکیان با مدل رفاقتی و در جایگاه پدری‌اش، با لبخند زیر چانه‌ی یک رتبه‌برتر را می‌گیرد و می‌چرخاند.
رتبه‌های برتر پس از عکس‌ دسته‌جمعی با رئیس‌جمهور، از گوشه چپ سن خارج می‌شود. یوسف سلامی راهشان را سد می‌کند تا کلامی چند از نخبه‌های احتمالا دانشگاه تهرانی شکار کند.

🔻یکی از رتبه‌برترها با پیراهن قرمزش روی سن می‌ماند و با صدای گرم و بلند و لحن خودمانی بین آن همه نطق تشریفاتی صدا بلند می‌کند.
و با صراحت خاص خودش؛ از تراز ترکیبی کنکور و مصوبه کنکوری شورای عالی انقلاب فرهنگی که صدها هزار نوجوان را به ناامیدی کشانده یاد می‌کند. و آن را یک فاجعه آموزشی مدیریتی که موجب نفرت عمومی شده می‌خواند. بابت تقلبات گسترده، اشکالات اجرایی، دیرکرد در صدور کارت و‌…
با صحبت هایش بالا و پرهیاهوترین سوت‌وکف را از جمعیت می‌گیرد.
مجری هم در ادامه از صحبت‌های رتبه‌برتر نکته‌ای بیرون می‌کشد و رئیس‌جمهور را به آن دعوت می‌کند.

🔻نوبت به سخنرانی رئیس‌جمهور می‌رسد. جلوی سالن همه برمی‌خیزند. وی پشت سن قرار می‌گیرد.
از گوشه‌‌ی سمت راست سالن کسی بلند می‌شود؛
«آقای پزشکیان! آقای پزشکیان!
اگر از وفاق حرف می‌زنید دانشجوها هم تو این وفاق بگنجند. چرا به تشکلا تریبون ندادید»
و جمله‌اش را چندباری تکرار می‌کند. صدای سوت‌وکف از سالن بلند می‌شود.

🔻کارمند پیرهن آبی که پیش‌تر آمد، سر از کاغد برمی‌دارد و صدا بلند می‌کند که باادب باش! صداتو پایین بیار جلو رئیس‌جمهور!
مهمانان زیاد غیردانشجوی سالن بهت‌زده‌اند. همزمان از گوشه کنار سالن صداهای نامعلومی بلند می‌شود؛ از همراهی تا تذکر ادب و مبارزه‌طلبی.
از گوشه سمت چپ سالن، یکی با کلاه کپ و ریش‌پرفسوری و کت قهوه‌ای دهان‌به‌دهان می‌گذارد؛
توی بسیجی صدای من نیستی!
از گوشه سمت چپ‌پایین سالن عده‌ای دیگر به حمایت بلند می‌شوند و سخنانی در همان راستا می‌گویند.

🔻از اینجا به بعد را دیگر در فیلم‌های پخش‌شده مراسم دیده‌اید.
پزشکیان با گوشه چشم توجهش جلب می‌شود و سعی می‌کند چند باری صدایش را بر صدای هیاهوهای بلندشده غالب کند:«یه جلسه‌ی..یه جلسه‌ی...اختصاصی با تشکلا میذاریم»
کمی کنترلش را از دست می‌دهد و لحنش جدی می‌شود:«ببیند دانشجو که شلوغ نمی‌کنه بابا بذا من حرفمو بزنم بعد ببینیم چی میشه»
صداهای اعتراض ادامه دارند. پزشکیان با لبخند نیم‌بندی ادامه می‌دهد:«بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم… باید عرض کنم خدمت…
صداهای اعتراض تمرکزش را پاره می‌کنند
…با درود به روان بنیان‌گذار پاک انقلاب اسلامی و شهیدانمان خدمت شما عزیزانمان، اساتید محترم سلام عرض می‌کنم و از خداوند بزرگ..»

🔻صدایی از میان جمعیت بالاتر می‌رود:«برنامه برای دانشجوئه، نباید برای دانشجو تریبون بذارید؟»
پزشکیان که کلافه‌شده ادامه می‌دهد:«ببینید جلسه رو نباید به هم بزنید، جلسه رو میخوای به هم بزنی ما پاشیم بریم شما حرف بزنی...یه وقت دیگه.. یه جلسه‌ی...»
«الآن چنتا تشکل می‌خوان حرف بزنن؟...نه اجازه بدید شلوغ نکنید... چند نفر می‌خواد حرف بزنه؟»

🔻جمعیت با انگشت یک را نشان می‌دهند و عده‌ای به تکاپو افتاده‌اند. عده‌ای از گوشه کنارسالن به سمت جلو حرکت می‌کنند.
-«یدونه رو انتخاب کنید به عنوان نماینده دعوا هم نکنید»
از همان گوشه چپ سالن، مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه تهران بلند می‌‌شود و جلو می‌رود. تصویر جلد و طرح جنجالی روزنامه سازندگی از این نقطه شکار شد.

نبض دانشگاه در دستانت!

🆔 @utnabz
نشریه نبض
#روایت_دانشگاه #بخش_اول آیین بازگشایی دانشگاه، ۲۱ مهرماه ۱۴۰۳ با حضور رئیس جمهور ⭕️پرده اول: سالن علامه امینی 🔻محوطه چهارراه فنی به سمت مسجد را دورتادور داربست زده‌اند، با بنر پوشانده‌اند و حصار کشیده‌اند و از آنجا به بعد قابل عبور و مرور نیست. این سوی چهارراه…
#روایت_دانشگاه
#بخش_دوم

⭕️پرده اول: سالن علامه امینی

🔻حالا وزیر علوم است که سخن خود را شروع می‌کند.
گمشده اصلی ملت ما را وفاق می‌داند و با آب‌وتاب می‌گوید ما نه بر سر مشکلات و نه بر سر راه‌حل‌ها وفاق نداریم.
شمرده شمرده و باتسلط و برخلاف میهمانان قبلی، با نگاه به حاضرین سخن می‌گوید.
ادامه می‌دهد:«دانشجوها اولین گروهی بودند که پشت شما حاضر شدند، دانشجوها به مسئولیت اجتماعی خود واقفند.»
و نهایتا صحبتش را با خاطره‌ای کمی عجیب روبه‌روی رئیس‌جمهور پایان می‌دهد:«محاطی محمد، معمارِ مالزی نوین که پزشک بود، تعریف می‌کند در مطب بودم و خانمی آمد که چشم بچه‌اش مشکل داشت؛ اما چون تمکن آن را نداشت که [هزینه درمان را] بپردازد، کوری فرزندش را ترجیح داد. من از آن روز تصمیم گرفتم پزشکی را برای ورود به سیاست و رفع فقر کنار بگذارم.
و مالزی شد مالزی‌ای با آن معیار رشد اقتصادی که امروز می‌بینیم.
حال آقای پزشکیان؛ الآن که بیش از ۵۰درصد مردم ما زیرخط‌ فقرند، شما نیز مشابه محاطی محمد درس و دانشگاه را برای قرارگیری در سیاست تَرک کرده‌اید، در این جایگاه نشسته‌اید و باید اقتصاد را متحول کنید...»

🔻در همین اثنا، کاغذهای کوچکی است که میان این و آن در سالن نوشته و دست به دست می‌شود. زمزمه‌ها و درگوشی‌گفتن‌ها و بعضا جابه‌جاشدن‌ها در سالن دیده می‌شود.

🔻فردی با موهای ژولیده و بلند و لباس سیاه و کمی تکیده، در حالی که تقدیرنامه‌ای را در دست دارد از ردیف‌های جلوی بخش دوم گوشه چپ‌سالن بلند می‌شود و صدا بلند می‌کند:
خواهش می‌کنم. التماس می‌کنم. استدعا می‌کنم.
حراست کت‌شلوار سرمه‌ای از دور آرامَش می‌کند و سپس او را به کناری می‌برند. کتی کرم‌رنگ به او می‌دهند و او را ردیف اول می‌نشانند.

🔻نوبت وزیربهداشت، ظفرقندی می‌رسد.
صحبتش را با ۱۶ آذر و سه شهید تقدیمی دانشگاه تهران شروع می‌کند؛ به ۱۳ آبان و شهید چمران که شهید این دانشگاه است اشاره می‌کند.
از افزایش ظرفیت صددرصدی در عین اینکه از تجهیز و ارتقا ساختار و "اساتید" بازمانده‌ایم سخن می‌گوید؛ اینکه کیفیت تحصیل دانشجوی علوم‌پزشکی ما مستقیما با جان مردم مرتبط است.
گریزی به سهمیه‌های غیرمنطقی کنکور می‌زند و اینکه تا عدالت آموزشی در ورود به دانشگاه تنظیم نشود، نخبه‌هایمان را از دست خواهیم داد.
اشاره‌ای به فعال‌کردن دیپلماسی علمی و روابط‌ بین‌الملل در پژوهش دارد تا بتوانیم در مرزهای دانش باقی بمانیم.
اشاره می‌کند که باید چاره‌ای برای سختی‌های تحصیل در پزشکی اندیشید.
می‌گوید دانشگاه شجره طیبه است و میانه‌ش از آیه اصلها ثابت و فرعها فی‌السما می‌خواند تا بگوید دانشگاه برای این کشور ثمره می‌دهد. به سنگ و ساختمان دانشگاه عشق و ارادت دارد.

🔻ترجیع‌بند سخنان وزیر و رئیس و استاد و دانشجو، فرار نخبگان است و اینکه باید بمانند.. از صحبت‌های انتخاباتی خود پزشکیان نطق و وام گرفته‌اند.
دانشجویی که رفتن را به ماندن ترجیح می‌دهد.. آه و واویلا، چه کرده‌ایم که او می‌رود.
و بعد از آن اشاره به عدالت آموزشی که از اشارات رئیس‌جمهور بوده است.

🔻افشین راهدار پشت تریبون می‌رود تا به عنوان نماینده دانشجویی صحبت کند.
البته ساز و کاری که ایشان را به عنوان نماینده تعیین کرده‌اند مشخص نیست.
درباره مهاجرت نخبگان می‌گوید و به نیاز دانشگاهیان به امکانات پژوهشی، تسهیلات رفاهی اشاره می‌کند.
او عدم شایسته سالاری در سیستم اداری کشور و جذب هیئت علمی را مطرح می‌کند.
از دولت می‌خواهد تا به قدرت سخت‌افزاری و نرم‌افزاری دانشجوها اعتماد کنند.
به سخنان مقام معظم رهبری اشاره‌ای می‌کند و می‌گوید که دانشگاه باید پویا باشد و باید برای تشکل‌های دانشجویی بسترسازی کرد و باید فرصت برای تضارب آرا دانشجویان ایجاد کرد.
ادامه صحبت‌هایش پیرامون آنست که فرایند شناسایی نخبگان در بنیاد ملی صحیح نیست. نخبگان به حمایت‌های مادی و معنوی نیاز دارند.
همچنین می‌گوید که ساز و کارهای کنکور سراسری و ورود به دانشگاه مسئله دارد و آزمان‌های نهایی مغایر عدالت آموزشی‌اند.
در انتها به روحیه علمی و مقاومتی دانشجویان می‌بالد و بابت گفتمان وفاق و اهتمام به قومیت‌های مختلف از رئیس جمهور تشکر می‌کند.

نبض دانشگاه در دستانت!
🆔 @utnabz
#روایت_دانشگاه
#بخش_اول

آیین بازگشایی دانشگاه، ۲۱ مهرماه ۱۴۰۳ با حضور رئیس جمهور
⭕️پرده اول: سالن علامه امینی

🔻محوطه چهارراه فنی به سمت مسجد را دورتادور داربست زده‌اند، با بنر پوشانده‌اند و حصار کشیده‌اند و از آنجا به بعد قابل عبور و مرور نیست. این سوی چهارراه فنی به سمت ۱۶ آذر، غرفه‌هایی فستیوال‌گون برپاست تا کارت دانشجویان از پیش‌دعوت‌شده برنامه را، اول از لیستی بخوانند و سپس کارت‌ورود آبی‌رنگی بدهند. زیر کارت‌ها قید شده که از کجا دعوت‌شده‌ای… عضو محترم تشکل…دانش‌آموز رتبه‌برتر… کارمند محترم و…
رفت و آمد صبحگاهی دانشجویان برای رسیدن به کلاس‌ها مثل همیشه در جریان است؛ با تعجب نگاه می‌کنند و بعضی هم جلو می‌آیند و می‌پرسند چه خبر است؟ چه می‌دهند؟ پس چرا ما دعوت نشده‌ایم؟

🔻ظاهرا اسامی‌ای در لیست هست اما کارت برایشان صادر نشده. می‌گویند اسامی دیر فرستاده شده و چاپ‌ نکرده‌ایم یا می‌گویند سالن پر شده و دیگر نمی‌دهیم.
روبه‌روی قسمت و داربست‌های ورود، جمعی پشت قسمت ورود دختران ایستاده‌اند و هیاهوی کوچکی به پاست.
دانشجو می‌گوید:«خانم من کارت دارم. چطور میشه ظرفیت سالن پر شده باشه ولی برا من کارت صادر شده باشه؟ خب موقع تنظیم ظرفیت و صدور کارت این چیزای دودوتا چهارتایی حساب نشده؟»
دیگری می‌گوید:«ظرفیت سالن موقع پخش سهمیه‌ها چرا در نظر گرفته نشده؟»
صدای دیگری بلند است:«راه بدید بریم، اونجا رو پله‌ها می‌شینیم.»
حراست‌های خانم که کلافه شده‌اند، مدام به حراست‌های آقا کنار گیت ارجاع می‌دهند:«نمی‌دونم دخترم. دست ما نبوده تقسیم این‌ها. جا نیست. برو به اون آقا بگو اجازه داد راه میدیم»
در همین حین یک تشریفات کت‌شلواری بی‌سیم‌دار برنامه می‌آید و با اشاره به خانم سن‌وسال‌داری می‌گوید: «ایشونو بفرستید تو.»
این اتفاق که رخ می‌دهد، در جمع صدا بالا می‌رود و هیاهو درست می‌شود. چند نفر میان جمعیت هم می‌گویند در آن لیست ورود با خودکار اسم بعضی را اضافه کرده‌اند. حراست‌های خانم دست‌وپا گم‌کرده، به هم نگاه می‌کنند.
چند دقیقه بعد همان تشریفاتی می‌آید و اشاره می‌کند:«۵نفرشونو بفرستید تو.»
۵نفر پس از بازرداخل می‌شوند. حراست‌های خانم باقی دخترهای بیرون سالن را تهدید می‌کنند که:«شماها که اینجا موندین اگه شلوغ کنید دوستتونو می‌فرستیم بیرون»

🔻ساعت یک ربع به ده را نشان می‌دهد. برنامه هنوز شروع نشده است. زن و مرد، دانشجو و کارمند و استاد، پیر و جوان و نوجوان در سالن پخشند و هرکس هرجایی جا بوده نشسته.
در سالن چشم‌ می‌گردانی؛ سن‌وسال‌ها بالاست. باید به خود زحمت بدهی که از میان جمعیت، دانشجو پیدا کنی. در میان عکس‌های بیرون آمده از سالن هم چنین چیزی به وضوح جلب توجه می‌کند.
کارمندی موسفید و پیرهن آبی است که کاغذی همراه خود آورده و بادقت از سخنان خسته‌کننده مدعوین‌نکته‌برداری می‌کند.
یوسف سلامی است که دورتادور سالن می‌چرخد و هرازچندگاهی یکی دو نفر را از جا بلند می‌کند تا خوراک رسانه‌ای‌اش را تولید کند.
پیرمرد سن‌وسال‌داری است که می‌گوید از انجمن علمی دانشکدگان کرج آمده. دو زن مسن‌تر می‌گویند از کارمندان معاونت توسعه علوم پزشکی هستند و سهمیه‌ها به این شکل که "هرکس دوست داشت برود، این تعداد هست" بینشان پخش شده. خانم جوانی می‌گوید دانشجوست و از تربیت‌بدنی آمده؛ هرچه پرسیده می‌شود از کجای تربیت بدنی و به اسم‌چه تشکلی، همان تربیت‌بدنی را تکرار می‌کند.

🔻دکتر پزشکیان وارد سالن می‌شود و در جایگاه خود می‌نشیند. هنوز کسی روی سن نرفته، دسته بزرگی از ۳۰،۴۰ عکاس و فیلمبردار در نقطه مرکزی سن روی هم سوار شده‌اند تا جا گیری رئیس‌جمهور منتخب در تالار علامه امینی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران را ثبت کنند.

🔻سرپرست دانشگاه تهران که به اشتباه توسط مجری، رئیس خطاب شده، می آید و انشایش را می خواند. از دیپلماسی علمی به سند علمی راهبردی میزند و تاکید می‌کند دانشگاه و مراکز علمی پیشران سیاستند. از فرمایشات مقام معظم رهبری اشاره‌ای می‌آورد. از مهاجرت نخبگان می‌گوید و نبود منابع مالی را به عنوان یک چالش جدی عنوان می‌کند.
بعد از او رئیس دانشگاه علوم پزشکی هم به‌صورت مشابه کاغذ به دست، از عمده مسائل دانشجویان پزشکی می‌گوید.

نبض دانشگاه در دستانت!
🆔 @utnabz
#یادداشت_دانشجویی

✍️ امیرحسین عباس‌نژاد، مهندسی مکانیک ۱۴۰۰

⭕️ مهمانی بی‌صاحبخانه

بسم الله الرحمن الرحیم

🔻قصه‌ی ما از روزی شروع شد که آقای خمینی عصایش را بلند کرد، بر قلب سرد و پر رخوت دانشگاه کوبید، سدها را شکافت، چیستی دانشگاه برای مردم را فریاد زد و مرداب ما را به دریای مواج انقلاب اسلامی متصل کرد‌.

🔻این اولین بار بود که جریانی این‌چنین به دانشگاه و دانشجوی ما هویت داد. حس اعتماد به نفس و استقلال طلبی را در ما پروراند و ما را از عنصری دنباله‌رو، بی‌روح و خودخواه به دانشجوی تحول آفرین، خلاق و آرمان‌خواه تبدیل کرد تا باری از روی دوش ملت برداریم، دردهای مردم را فریاد بزنیم و در راستای درمان درد این ملت قدم برداریم.

🔻در این مبارزه، دشمنان تا ما را دیدند، فهمیدند تا ذهنیت مبارزه در رگ‌های دانشگاه جاریست، تا دانشجو بی‌تفاوت نیست، تا استاد فقط به ته‌مانده علم آن‌ها پایبند نیست، نمی‌شود جلوی این موتور جریان‌ساز عظیم را گرفت.
پس با تغییر ذهنیت‌ها شروع کردند. ما آرمان‌خواه بودیم، زیاده‌خواه خوانده شدیم. مطالبه‌گری کردیم، رادیکال لقب گرفتیم. ارزش‌هایمان را فکر شده انتخاب کردیم، متعصب خوانده شدیم. استادی که در مورد مسائل کشور صحبت می‌کرد، نامتعارف جلوه داده شد. زمانیکه که جلوی سر در دانشگاه برای خون ریخته شده کارگرانِ مظلومِ معدنِ ناکجاآباد تجمع کردیم به سخره گرفته شدیم؛ گویی ما تافته جدا بافته از درد مردم هستیم.

🔻همه این‌ها منجر شد تا دانشگاهی که روزی رئیس جمهور را تعیین می‌کرد، حالا به جایی رسیده که رئیس جمهور بدون حضور صاحبان اصلیش می‌خواهد بیاید، جشنی بگیرد، تنها از یک دانشجو حرفی بشنود و دانشجویان را پشت درهای بسته منتظر مطرح کردن مطالباتشان و سوالاتشان بگذارد.

🔻روی صحبتم با اشباه الرجالی نیست که سال هاست چنگال‌های سیاست زدایی خود را دور حلقوم دانشگاه محکم کرده‌اند. صحبت با آن‌ها لحن تیز تری از یک یادداشت دانشجویی می‌طلبد. می‌خواهم با دانشجویی حرف بزنم که هنوز می‌خواهد درد مردم را به گوش خادمان ملت برساند. مهم نیست با من از نظر سیاسی هم سلیقه هست یا نه. مهم این است جریانی که این جلسه خصوصی را ترتیب داده و این سرنوشت شوم را بر ما تحمیل کرده، با جان گرفتن دوباره دانشجو و نهاد مقدس علم، گردنش بشکند. مهم این است صدای نفرآباد و هپکو و هفت تپه و طزره و طبس و آه مردم تا گوش عالی‌ترین مقامات کشور برسد.

🔻وقتی رهبر انقلاب با تمام دل‌مشغولی‌هایش هر سال دیدار عمومی با دانشجویان و نخبگان را نخست محل شنیدن مطالبات و سوالات آنها می‌کند، چرا در دانشگاه تهران رئیس جمهور بدون تریبون دادن به هیچ یک از تشکل های رسمی دانشگاه بیاید، دورهمی داشته باشد و برود؟!
زمانی را به یاد بیاور که همین آقای خامنه‌ای را در زمان تیراندازی هم حاضر در دانشگاه میبینی تا ذهن‌های تشنه‌ی دانشجویان را بدون آب حیات انقلاب اسلامی رها نکند. آن وقت آقای رئیس جمهور با الگوگیری از چه کسی، این چنین شأن دانشجو که ترسیم کننده آینده کشور است را زیر سوال می‌برد؟

🔻ترتیب دادن این جلسه‌ی تقریبا بدون حضور دانشجو اتفاقی نیست و عقبه‌ی آن از برنامه شبه‌دانشجویی زمان انتخابات ریاست جمهوری امسال قابل مشاهده است.
دانشگاه خانه‌ی دانشجو و اولین محل اثرگذاری و کنشگری اوست. بشکند دستی که می‌خواهد این خانه را از چنگ صاحب خانه در بیاورد و امکان نقش آفرینی را از او بگیرد. اگر بی‌تفاوت باشیم، راه را برای ادامه‌ی این روند باز گذاشته‌ایم. ولی قصه‌ی ما قرار نیست اینجا به پایان برسد. اینجا محل مطالبه حقوق مردم و ترویج گفتمان انقلاب و اسلام عزیز باقی خواهد ماند و این نهضت مقدس هر سد محدود کننده را در هم خواهد شکست.

نبض دانشگاه در دستانت!
🆔 @utnabz
♨️ پیشخوان نبض ۱۶۸

💢 انه لجهاد، نصر او استشهاد

▪️تعلمت الحیاه منک
▫️زیر سایه نصرالله
▪️ انه لجهاد، نصر او استشهاد
▫️همه راه‌ها بسته است؛ جز یک راه!


نبض دانشگاه در دستانت!
🆔 @utnabz
#یادداشت_دانشجویی
#یا_منصور_امت
#بخش_دوم

✍️ حمیدرضا حمیدی، مهندسی مکانیک ۱۴۰۲

⭕️سگی که قلاده درید

🔻 شهادت، حق مسلم سید حسن و موهبتی از جانب صاحب حقیقی جان‌ها بود. در واقع اسرائیل ستمگر با این حرکت تنها بر وزن گناهان خویش افزود بی‌آنکه به هدف اصلی خود یعنی تضعیف و حذف مقاومت ذره‌ای نزدیک شود. تصویری که اکنون صهیونیسم با خون آزادگان دنیا ترسیم کرده چیزی جز نماد شکست فاحش این رژیم نیست.
با در نظر گرفتن حرکات انجام شده تا به امروز، این مقایسه دست نیافتنی بودن هدف اسرائیل مستکبر را به وضوح نمایان می‌کند. امان از گزند مقاومت کجا و وضعیت فعلی رژیم ستمگر کجا؟ شعار امنیت برای یهودیان در اسرائیل به وضوح زیر پای مقاومت ویران شده است.

🔻به راستی دشمنان خدا چه زمانی خواهند اندیشید که منشا‌ حقیقی قدرت نه ثروت است و نه موشک و نه جنگنده؛ بلکه تنها و تنها خداوند قادر است. اوست که با قدرت بی‌حد و مرزش هر گروهی را که خواهد بر گروه دیگر چیره می‌کند و سهم مردمان از عزت و ذلت را مقدر می‌سازد.

🔻 امید است ایران مقتدر و سرافراز ما نیز در بهترین و سریع‌ترین زمان ممکن همگام با دیگر اعضای جبهه مقاومت، قدم قاطعی در راستای این حرکت جهادی بردارد. قدمی که مقابل جنایات از روی عجز مستکبرین بایستد و با ایمان پولادین به جهانیان نشان دهد «که تنها لشکر خدا فاتح و غالب خواهد بود.»

نبض دانشگاه در دستانت!
🆔 @utnabz
#یادداشت_دانشجویی
#یا_منصور_امت
#بخش_اول

✍️ حمیدرضا حمیدی، مهندسی مکانیک ۱۴۰۲

⭕️سگی که قلاده درید

به نام صاحب جان ها و منتقم مظلومین
🔻رژیم غاصب صهیونیستی، این سگ هار، بار دیگر دندان کثیف و خون‌آلود خود را در بدن مظلومان آزادی‌خواه فرو کرد، این بار اما با هدف لقمه‌ای بزرگ تر از دهانش! در این ترور حتی یک جرعه از خون سید حزب ‌الله، از گلویشان پایین نخواهد رفت. نصرالله عزیز، جان خود را در راه یاری خداوند فدا کرد و به درجه پرافتخاری نائل شد که برای خودش جای تبریک و برای ما بازماندگان جای تسلیت دارد. فقدان بزرگانی چون سید حسن و اسماعیل هنیه، حفره‌ای در قلب ما باقی می‌گذارد که با هیچ چیز قابل پر شدن نیست.
سال‌هاست این رژیم منحوس با تلاش برای قدرت‌نمایی اصرار دارد جبهه مقاومت را ضعیف و شکننده نشان دهد. حالا می‌توان دید چه شده که به قول خودشان این جریان ضعیف و بی‌جان، قوم الظالمین را تا حدی به سر حد خشم و عجز آورده که جز تلاش برای ترور سرچشمه و کشتار مردم بی‌دفاع چاره‌ای پیش روی خویش نمی‌بینند. سرچشمه‌ای که البته با چشمان کورشان بصیرت دیدن حقیقت آن را ندارند.

🔻همگام با جریان این چشمه زلال پس از مدت‌ها اکنون به انتهای مسیر متجاوزین نزدیک می‌شویم. مسیری که با غصب اراضی فلسطین آغاز شد. حالا این عراضی باتلاقی متشکل از گناهان صهیونیست ها شده اند؛ در آینده نیز چیزی جز گورستان از آنها باقی نخواهد ماند.

🔻جوی خونی که ستمگران سال‌ها پیش در این منطقه به جریان انداختند هم اکنون به دریایی بدل شده که مدیترانه را به چشم حقارت می‌نگرد. صهیونیست‌ها به جای تلاش برای نجات‌ از بلای خودساخته مشغول عمیق تر کردن این دریا هستند. به این امید که روزی بالاخره ترس و یاس، پایه‌های مقاومت را سست کند و در صفوف مجاهدان شکاف بیندازد. این تلاش‌ها به ایجاد هزینه‌های سنگین و خسارت‌های سخت منجر می‌شود؛ اما مقاومت برای این آسیب‌ها آماده است. حتی دردناک ترین این خسارت‌ها که در حال رقم خوردن هستند، نه تنها آسیبی به اصل ساز و کار مقاومت وارد نمی‌کنند بلکه سازنده پایه‌های استوار آن هستند.

🔻استفاده از این ابزار کشتار به تنها راه ابراز وجود غده سرطانی خاورمیانه تبدیل شده است. در غیر این صورت در هم شکستن این رژیم مانند یک ترک بزرگ روی دیوار نمایان خواهد شد و ابهت پوشالی این کوه ساخته شده از کاه را به آتش خواهد کشید. کشتن بی‌دفاعان و ترور بزدلانه چطور می‌تواند نماد عزت و قدرت باشد؟

🔻زین جهت آن‌چه جای نگرانی دارد، نفوذ اطلاعاتی و توان تخریبی رژیم صهیونیستی نیست، بلکه باید بیم افرادی را در سر داشت که مبهوت و مغلوب این قدرت کاذب شده‌اند. آنی موجب اندوه و نگرانی است که تشویش و آرامش خود را به چشمان بی‌بصیرتش سپرد و دیدگان خویش را خیره به هیمنه غیر خدایی دشمن دوخت؛ نه آن که سینهِ ستبر، سپر کرد و فریاد کشید:«که تنها لشکر خدا فاتح و غالب خواهد بود.» این اراده قوی ترین عالم است که حزب الله غالب باشد و دشمن او مغلوب!

🔻حزب الله به معنای افراد خاصی انبیا و رسولان و حتی ائمه نیست، بلکه جمعی از ولایت پذیران و پیروان آنان هستند که حزب الله خوانده می‌شوند. چنان که با مرگ و شهادت این افراد به مفهوم حزب الله کوچکترین خدشه‌ای وارد نشده و نمی‌شود. اکنون پس از گذشت هزار و چهارصد سال از آغاز ترویج اسلام و سپری شدن زمانی نزدیک به آن از رحلت بنیان گذار اصلی، تشکیلات اسلام پویاتر از همیشه به حرکت درآمده. حال رهبر تشکیلات حزب الله لبنان نیز به عنوان جزء کوچکی از جهان اسلام و قطره ای در برابر دریا، در طول مجاهداتش بنای این سازمان را مستحکم تر از پیش ساخت.

🔻اقدامات دومین رهبر حزب الله طوری صهیونیست‌ها را به اغراق وا داشت که اگر از همان ابتدا می‌دانستند با ترور شهید موسوی، شهید نصرالله جایگزین او خواهد شد، از این کار پرهیز می‌کردند. «اساسی که او در لبنان پایه‌گذاری کرد و به دیگر مراکز مقاومت، جهت بخشید، با فقدان سید عزیز مقاومت نه تنها از میان نخواهد رفت، که به برکت خون او و دیگر شهیدان این حادثه، استحکام بیشتری خواهد یافت و ضربات جبهه مقاومت بر پیکر فرسوده و رو به زوال رژیم صهیونی کوبنده‌تر خواهد شد.»(رهبر معظم انقلاب، هفتم مهر ماه)

🔻بزرگان ما همواره شهادت را به عنوان طریقی برای زیستن برگزیده‌اند نه راهی برای مردن، از کوچک‌ترین سرباز گرفته تا اصلی ترین رهبران، تفاوتی نمی‌کند؛ همه مشتاق نوشیدن آن شهد شیرین بهشتی هستند. جای ناباوری دارد که دشمنان، مبارزان جبهه مقاومت را از معشوقه خود می‌ترسانند!


نبض دانشگاه در دستانت!
🆔 @utnabz
#یادداشت_دانشجویی
#طبس_مقتل_عدالت
#طبس
✍️ حسین رستگاری، مهندسی معدن ۱۴۰۲

⭕️ معدن بی‌عدالتی

🔻خبر عجیب است، واقعا انسان می‌ماند چه واکنشی نشان دهد، چه بگوید و چگونه بگرید. در روز اول مهر، فرزندانی که آرزوی همراهی پدرشان در راه مدرسه را داشتند، حال باید پیکر آنان را تا آرامگاه ابدی مشایعت کنند و خدا می‌داند که سرنوشت این فرزندان که حالا تنها پناه خودشان را نیز ازدست داده‌اند چه خواهد شد؟ دیگر نه پشتوانه اندک مالی دارند که بتوانند حداقل سطحی از زندگی را تجربه کنند ، نه پشتوانه معنوی‌ای که از آن ها در ناهمواری‌ها حمایت کند. به راستی باید یقه کدام نهاد و وزارتخانه را گرفت؟ کدام مدیرعامل بخش خصوصی مقصر این فاجعه است؟ چگونه پس از سال‌ها هشدار و اخطار باز هم هرسال شاهد این اتفاقات هستیم و پاسخ‌هایی نظیر حادثه بوده است دریافت می‌کنیم؟


🔻هرسال در کشور معدنی ریزش می‌کند و عده‌ای جانشان را از دست می‌دهند اما گویی برگی از درختی افتاده است!! چرا امنیت کارگران برای مسئولان تا این حد بی‌اهمیت است؟ چرا باید کارگران زحمتکشی که پناهی ندارند هرروز با ترس از مرگ وارد محل کارشان بشوند؟ چرا مقصرین این فجایع در نهایت آسایش به‌سر می‌برند و پس از هر فاجعه مجدد همان رویه قبلی را ادامه می‌دهند؟ جان کارگر مهم نیست؟ چند جان دیگر باید گرفته شود تا با مقصرین قطعی این فجایع برخورد شود؟! مگر خداوند نعمتی بالاتر از جان را به انسان عرضه داشته است که مسئولین انقدر نسبت به مسائل اینچنینی بی‌اهمیتند؟


🔻در اظهار نظر مدیر معدن بیان شده است که: «قبل از ورود کارگران گاز سنجی صورت گرفته است اما نشت گاز آنی رخ داده است و کارگران یکدفعه غافلگیر شده اند.» چگونه در معدنی به این بزرگی که تامین کننده بخش وسیعی از زغال سنگ کشور بوده است نشت گاز آنی رخ می‌دهد؟ چرا پیش بینی این اتفاق از قبل انجام نشده بود؟ مگر معدن دیگری 20 روز پیش 4 مصدوم به دلیل تصاعد گاز نداشته است، چرا بازهم به این مشکل بی‌توجهی کردید؟ چگونه با وجود نبود سنسور متان در معدن وزیر کار ادعا می‌کند صرفا یک حادثه اتفاق افتاده است؟ چرا روند پیگیری وقایع معادن شفاف اعلام نمی‌شود؟ از ما انتظار دارید به این صحبت ها گمان بد نبریم؟احتمالا مرگ ما قبل از نظارت و کارشناسی دقیق شما برسد.


🔻دل آدمی از بیان این جملات به درد می‌آید اما گویی این حوادثی که هرکدامش زخم عمیقی بر قلب ما می‌زند برای بعضی مانند تصادفات جاده‌ایست. سرمایه‌دارانی که خود را صاحب جان کارگران می‌دانند و تنها به صرفه اقتصادی خود می‌اندیشند، برایشان مهم نیست که هر کدام از این کارگرها سرپرست یک خانواده هستند که فقدان آن‌ها سرنوشت چندین انسان را تغییر خواهد داد. آقایان مسئول مگر شما کاری جز انجام وظیفه خود دارید؟ مگر حقوق خود را از جیب همین کارگران نمی‌گیرید؟ دفاع از بخش خصوصی کم‌کار و مقصر چه سودی برای شما دارد که اینگونه چشم بر جان کارگران بی‌گناه می‌بندید؟ خود را هم‌کاسه این جماعت نکنید که دنیا و آخرتتان را بر باد خواهند برد.


🔻البته در گذشته اتفاقاتی نظیر این فاجعه کم نبوده است. بارها قوه قضائیه حکم داده است اما سازمان نظام مهندسی کشور و وزارت صمت پشت گوش انداخته‌اند. به نظر همه در برابر قانون برابرند و سرمایه‌داران مقصر بخش خصوصی برابرتر!! و همین اتفاق به متولیان معادن جسارت تکرار قصورات گذشته را داده است. به نظر می‌آید مسئولین باید ابتدا خود را مورد مذمت قرار دهند و در وهله دوم به سراغ مسببین این حادثه بروند. در زمانی که حتی جامعه و کارگران نمی دانند عاملین اتفاقات سابق مثل طزره کجا هستند و با آن ها چه کرده‌اند؛وقتی که حقوق و امنیت کارگران برای هیچ‌کس اهمیت ندارد، با آن‌ها قرارداد بسته نمی‌شود، برای آن ها به جای بیمه کارگر معدن، بیمه آرایشگری رد می‌شود، کارفرما با ایجاد رعب بیکاری، کارگران را مجبور به امضا کردن قرارداد برای پرداخت حقوق می‌کنند و هیچ مسئولی واکنش نشان نمی‌دهد؛ خانواده کارگران چه امیدی برای احقاق حقوقشان داشته باشند؟


🔻قوه محترم قضائیه، سازمان مهندسی کشور، وزارت صنعت، معدن و تجارت، وزارت کار و رفاه اجتماعی؛ متاسفانه کم کاری تمامی شما در تمام حوادث گذشته و حادثه‌ای که امروز رخ داده واضح و مشخص است. از انتخاب معاونین در تمام وزارتخانه ها تا رعایت حق و حقوق، کمک به کارگران، افزایش امنیت معادن و علاوه بر آن ارتقای سطح کیفی امنیت کسانی که در تمامی معادن کشور کار می کنند جز کم‌مسئولیتی شما چیزی شاهد نبوده‌ایم. اگر که حرف‌های تلخ از جنس بیمه دارند نزنید و با تمام قدرت همت به پیدا کردن دلیل و مسبب اصلی این اتفاقات کنید، آن وقت شاید بشود کمی روی شما حساب باز کرد.

و من الله توفیق.

نبض دانشگاه در دستانت!
🆔 @utnabz
#یادداشت_دانشجویی
#بخش_دوم
✍️ زکیه ارشادی، مهندسی برق ۱۴۰۱

⭕️گفتمان سران قوا / تهدیدی برای جمهوریت

🔻اینکه رهبر محترم جمهوری اسلامی نظر مثبت یا منفی در مورد عضوی از اعضای کابینه دولت چهاردهم داشته باشند؛ آیا باید تغییری در رای نمایندگان مجلس ایجاد کند؟
مقام معظم رهبری به عنوان یکی از افراد شاخص و اثرگذار در کشور ما می‌توانند نظر شخصی‌ در تایید یا رد کسی داشته باشند ؛ اما آیا این دلیلی بر تایید یا رد شخصی در صحن علنی مجلس می‌شود؟
آیا رهبر معظم انقلاب تمایل داشته‌اند آشکارا مشورت‌های شخصیشان به رئیس جمهور محترم در صحن علنی مجلس بیان شود و دستاویزی برای جلب نظر نمایندگان محترم باشد؟
🔻 رهبری قطعاً بر این رویه نیستند که نظر صریح خود را راجع به فردی بیان کنند و افراد دیگر را مجبور کنند بنابر نظر ایشان نظرشان را تغییر دهند.
ایشان در گذشته در بیاناتشان اشاره کرده‌اند که حتی وقتی افراد به ایشان رجوع می‌کردند و برای ثبت‌نام کردن به عنوان نامزد ریاست جمهوری از ایشان مشورت می‌گرفتند، به ایشان می گفته‌اند که من نه موافق هستم نه مخالف.
حتی ایشان ذکر کرده بودند که از این به بعد این جمله را هم نخواهم گفت². (یعنی ایشان بنا را بر بیان کردن نظر شخیصشان در مورد هر شخصی نگذاشته‌اند و تشخیص را به خود افراد واگذار کرده‌اند. البته درست هم همین است.)

🔻حال چطور می‌توان چنین ادبیاتی را در یکی از مهم‌ترین نهادهای مردمی کشور مطرح کرد و انتظار داشت که نه تنها تذکر از نمایندگان دریافت نکرد، بلکه احدی هم اعتراض نکند و در صورت اعتراض، ولایت مداری آن ها در هاله ای از ابهام است!
اساسا آیا در این صورت قوه‌ی مقننه تبدیل به قوه‌ای بی‌فایده‌ نخواهد شد که در ظاهر بار اصلی جمهوریت را در کشور به دوش می‌کشد و در باطن بدون اجتهاد کردن، نظر مثبت و منفی دیگران را می‌پذیرد و بر این اساس رای خود را صادر می‌کند؟
باب شدن این گفتمان در مجلس ولو این که هیچ تاثیری بر رای نمایندگان محترم نداشته باشد، بسیار خطرناک است.

🔻نمایندگان مردم وظیفه‌ی دفاع از حیثیت قوه‌ی خود را ندارند؟ وظیفه‌ی دفاع از نقش مردم در عرصه‌ی سیاسی کشور را ندارند؟ وظیفه‌ی دفاع از جمهوریت را ندارند؟!
مگر حاضران در مجلس نماینده‌های مردم نبودند؟ پس چگونه اکثرا در مقابل این نوع نگاه به نهاد خودشان و کارکرد خودشان سکوت کردند و حتی تذکری در این باره ندادند؟

🔰(۱): نکته‌ی دوّم در باب همکاری بین قوا است. مجلس بخش مهمّی از نظام سیاسی کشور است. بدیهی است که بخشهای مختلف نظام باید در کنار هم یک «کل» را تشکیل بدهند، یک «مجموعه‌ی واحد» را تشکیل بدهند؛ یعنی قوّه‌ی مقنّنه، قوّه‌ی مجریّه، قوّه‌ی قضائیّه، نیروهای مسلّح ــ که به یک صورت جزو قوّه‌ی مجریّه هستند ــ باید مجموعاً یک کل را به وجود بیاورند. اگر لازم باشد که یک کل از اینها به وجود بیاید، پس باید با هم تعامل داشته باشند، باید با هم کار کنند، باید به هم کمک کنند، یک جاهایی باید نسبت به هم اغماض کنند، یک جاهایی بایستی به همدیگر تذکّر بدهند، کمک کنند به یکدیگر، که حالا مواردی از این [قبیل] را شاید در خلال صحبت عرض کنیم. اینکه بنده همیشه در طول این سالیان متمادی به مجالس سفارش میکردم که با دولتها همکاری کنند به خاطر این است ــ خیلی مهم است ــ بایستی این مجموعه‌ی متشکّل از آراء و دلها و نظرات مجموعه‌ی کشور بتواند نقش ایفاء کند در ایجاد آن کلّ منسجمی که کشورمان، مردممان، نظاممان به آن احتیاج دارد. بیانات رهبر معظم انقلاب ۱۴۰۳/۴/۳۱

🔰(۲): بیانات حضرت آقا در ارتباط تصویری با دانشجویان ۱۴۰۰/۲/۲۱

نبض دانشگاه در دستانت!
🆔 @utnabz
#یادداشت_دانشجویی
#بخش_اول
✍️ زکیه ارشادی ، مهندسی برق ۱۴۰۱

⭕️گفتمان سران قوا / تهدیدی برای جمهوریت

🔻آیا می‌توان گفت اتفاقی که در چهارشنبه‌ی جلسه‌ی رای اعتماد دولت چهاردهم در مجلس افتاد، به مسلخ رفتن جمهوریت بود؟

پیش از پاسخ دادن به این سوال خوب است این مسئله مورد بررسی قرار گیرد که اساساً کارکرد مجلس در نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران چیست؟ آیا مجلس نقش همراهی و همدلی با دولت را دارد؟ قطعا بله¹.

🔻برای بررسی کارکرد مجلس بیایید از تعریف مجلس شروع کنیم. مجلس که از نمایندگان مردم تشکیل می‌شود، وظیفه اعمال نظر مردم به صورت غیرمستقیم در تمام مسائل کشور را دارد. شاهد این ادعا را در متن قانون اساسی می‌توان یافت. علاوه‌بر رای اعتماد نمایندگان که برای تشکیل دولت الزامی است و قدرت استیضاح وزرا و حتی رئیس جمهور که از قبل اطلاع داریم، جالب است بدانید طبق متن صریح قانون اساسی: مجلس حق تحقیق و تفحص راجع به تمام مسائل کشور را دارد و هر نماینده‌ای در برابر همه ملت مسئول است و می‌تواند راجع‌به هر مسئله‌ی داخلی و خارجی کشور اظهار نظر کند و مصوبات دولت هم حتی باید به اطلاع رئیس مجلس برای بررسی برسد. به وضوح از این بندها می‌توان فهمید که مجلس وظیفه دخالت دادن نظرات مردم را به صورت غیر مستقیم در تمام مسائل ریز و درشت کشور دارد. حتی برای انتقال و بررسی شکایت مردم از هر یک از قوا هم، مجلس موظف به پیگیری است. گویا شاهرگ حیات اثر گذاری ملت به حیات خانه ملت گره خورده است! و اساسا جمهوریت مگر معنایی جز این دارد؟
به همین دلیل است که جلسات مجلس، همه باید به صورت علنی باشد مگر اینکه شرایط اضطراری ایجاب کند که جلسه به صورت غیرعلنی برگزار شود که آن هم باید بعد از برطرف شدن شرایط در اطلاع عموم قرار بگیرد.

🔻حال که با کارکرد مجلس آشنا شدیم به ارتباط بین مجلس و دولت می‌پردازیم. گفته شد که قطعا مجلس نقش همراهی و همدلی با دولت را دارد. اما آیا همراهی و همدلی مجلس با دولت به معنی تصویب کردن هر لایحه‌ای است که از سمت دولت به مجلس روانه شده؟ یا تایید کردن هر شخصی است که به عنوان عضوی از کابینه به مجلس اعلام می‌شود؟
نباید فراموش کرد که نقش همراهی و همدلی مجلس با دولت با در نظر گرفتن هویت نظارتی این قوه است. همانطور که بیان شد، وظیفه‌ی بسیار مهم مجلس نظارت بر اجرای قوانین است که در راس آن قوه مجریه و سپس هر قوه و نهاد دیگری است؛ آری قطعا وفاق بین دولت و مجلس پیامدهای مثبتی دارد اما حواسمان باشد که وفاق بین دولت و مجلس به معنی از بین رفتن کارکرد اصلی مجلس و نقض هویت نظارتی مجلس بر دولت نیست.

🔻دیده شد که رئیس جمهور محترم در مقام دفاع از وزرای خود در صحن مجلس بنا را بر وحدت و وفاق گذاشتند و دلیل اصلی معرفی این ترکیب را وحدت دانستند و وفاق را مقدم بر هر مسئله‌ی دیگری از جمله صلاحیت‌های تخصصی ذکر کردند، این موضوع زمانی محل سوال می‌شود که رئیس محترم مجلس هم دلیل رای آوردن همه‌ی اعضای کابینه را وفاق می‌دانند!
اما آیا اصلا وفاق می تواند دلیل رای آوردن یا نیاوردن اعضای کابینه باشد؟

قطعا اگر اعضای کابینه از نظر تخصصی تایید صلاحیت شده باشند و ایده‌های لازم برای حل مشکلات مربوط به وزارتخانه شان را داشته باشند؛ مستلزم دریافت رای اعتماد هستند و اگر نداشته باشند، نباید رای اعتماد بگیرند. پس این مسئله که مجلس از روی وفاق با دولت به همه اعضای کابینه رای اعتماد داده اساسا موضوعیتی ندارد. گویا مجلس تا کنون از روی دشمنی یا دوستی با دولت و اعضای دولت و از روی سلیقه به افراد رای می داده...

🔻آیا این نوع نگاه نقش اصلی مجلس را زیر سوال نخواهد برد؟
این گمانه‌زنی‌ها و برچسب‌زنی‌ها به شاهرگ اصلی جمهوریت در کشور چه معنایی دارد؟ پایین کشیدن شان مجلس، به معنی زیر سوال رفتن کارکرد اساسی مجلس و از بین رفتن یکی از نهادهای مهم کشور نیست؟ حیثیت این نهاد که وظیفه‌ی تحقق نقش آفرینی مردم در عرصه سیاسی کشور را به عهده دارد، حیثیت جمهور نیست؟
اگر چنین گفتمانی در کشور باب شود نتیجه‌ای جز از بین رفتن نقش اصلی مجلس در کشور و به تبع آن به مسلخ رفتن جمهوریت نخواهد داشت.

🔻نکته دیگری که حائز اهمیت است برخی از سخنان رئیس جمهور محترم می‌باشد که به عنوان دفاع از افراد پیشنهاد شده برای کابینه دولت خود در صحن علنی مجلس مطرح شد. این مسئله به قدری حاشیه‌دار شد که برخی گمان کردند دلیل رای آوردن تمام اعضای کابینه نه به خاطر نظر کمیسیون‌های تخصصی مجلس مبنی بر شایستگی تمام اعضای دولت بوده، بلکه به خاطر تایید رهبری و حمایت ایشان از اعضای کابینه این اتفاق افتاده است؛ تا جایی که این ادعا مطرح شد که اگر نماینده‌ای به اعضای کابینه رای ندهد ولایتمدار نیست.!!!

نبض دانشگاه در دستانت!
🆔 @utnabz
نشریه نبض
#یادداشت_دانشجویی #بخش_دوم ✍️ محمدمهدی اشکشی، مهندسی برق ۱۴۰۲ ⭕️وفاق، کلان پروژه نظام 🔻اما محمدباقر قالیباف با اعلام اینکه استعلام تمامی افراد از نهاد های بالادستی مثبت بوده است، ریشه این اتهامات بی‌اساس را می‌خشکاند. همچنین شخص پزشکیان که صلاحیتش برای…
#یادداشت_دانشجویی
#بخش_سوم
✍️ حسین حاج‌باقری، مهندسی برق ۱۴۰۱

⭕️ وفاق ملی یا قتلگاه جمهوریت

🔻کمی بازتر می‌گویم این کلمه وفاق که امروز نقطه مشترک قالیباف و پزشکیان شده است، کلمه‌ای دلنشین‌تر برای جایگزینی زد و بند است. گویی زد و بند را در کاغذ کادوی زیبایی پیچیده‌اند و به ما نشان می‌دهند که ببینید چه مفهوم زیبایی و ما غافل از آنکه این کلمه زیبا در انتها قاتل آن چیزیست که در همه این سال‌ها برای آن جنگیدیم تا سرنوشتمان را خودمان تعیین کنیم‌، آن را دو دستی بغل کرده و از زیبایی کاغذ کادو‌ی آن سخن به زبان می‌آوریم. در این بین رئیس جمهور با همین کلمه هر نسخه‌ای بخواهد می‌پیچد، هرکه را بخواهد انتخاب می‌کند و زبان هیچ‌کس هم به شکایت باز نمی‌شود. رئیس مجلس هم به جبران شکست‌هایش، امروز برای مخالفانش قدرت‌نمایی و آن‌ها را مجبور به سکوت می‌کند تا خود را پیروز این میدان نشان دهد اما نمی‌داند با این کار دارد گوری عمیق برای شخصیت سیاسی‌اش آماده می‌کند.

🔻درنهایت اما روی صحبتم با توست! تویی که امروز شادمان از رای این لابی‌گری به نفع کاندید محبوبت مخالفینش را اقلیت تفرقه‌انداز می‌نامی. در انتهای این مسیر جمهوریت است که کشته می‌شود. اصلا همه این‌ها را گفتم که به اینجا برسم. از ابتدای متن و سیری که طی شد، کجا تاثیر خودت را دیدی؟ آیا تو موافق فشار نادرست و منفعت طلبانه مجلس به دولت شهید رییسی بودی؟ آیا غیر از این بود که در انتخابات مجلس مردم به قالیباف نشان دادند دیگر او را نمی‌خواهند؟ اما چه شد؟ او بی توجه به این مسئله با 70 درصد آرا مجدد رییس مجلس شد. آیا تعریف تو از مجلس اینگونه بود که بدون در نظر گرفتن مصلحت کشور درگیر بازی‌های قدرت شود؟ چشم‌هایت را باز کن پروژه حذف ما کلید خورده است. دیگر نه رای من مهم است نه رای تو ، فقط خواسته صاحبان قدرت مهم است. دیگر حضورمان فرقی نمی‌کند چه دوست‌دارشان باشیم چه مخالفشان. در نهایت موجودی اضافی هستیم که نظرمان برای هیچکس اهمیتی ندارد.

نبض دانشگاه در دستانت!
🆔 @utnabz
نشریه نبض
#یادداشت_دانشجویی #بخش_اول ✍️ محمدمهدی اشکشی، مهندسی برق ۱۴۰۲ ⭕️وفاق، کلان پروژه نظام 🔻«ما هماهنگ شده این کابینه را به مجلس آورده‌ایم» «ما با سازمان‌های اطلاعاتی هماهنگ کردیم و استعلام گرفته‌ایم» «آقای صالحی برای وزارت نمیومدن با دستور رهبری قبول کردن»…
#یادداشت_دانشجویی
#بخش_دوم
✍️ حسین حاج‌باقری، مهندسی برق ۱۴۰۱

⭕️ وفاق ملی یا قتلگاه جمهوریت

🔻از ابتدا که بنگریم و به شایعات ائتلاف پزشکیان–قالیباف برسیم، شواهدی وجود دارد که نمی‌توان به راحتی منکر تاثیر قالیباف در رای‌آوری همه اعضای کابینه پزشکیان شد. ابتدا زمانی‌که ثابتی می‌خواهد از خودش که نه، بلکه از مواضعش در برابر تهمت‌های عراقچی دفاع کند به او این اجازه را نمی‌دهد و پس از آن هم در فردای آن روز زمانی که در قسمتی از سخنانش می‌خواهد با اشاره به بند حفظ شان و منزلت و دفاع از حقوق نمایندگان، از خود دفاع کند مانع می‌شود و میکروفون او را قطع می‌کند. پس از آن هم به آقای مالک شریعتی که قانونا حق پخش شبنامه در مجلس را داشته و علیه آقای صالحی امیری مدارکی را در اختیار نمایندگان قرار داده بوده، تذکر می‌دهد. این اما همه ماجرا نیست. ماجرا جالب‌تر هم می‌شود.

🔻اگر نگاهی به رای‌گیری فراکسیون انقلاب اسلامی قبل از جلسه رای اعتماد بیندازیم نکات جالبی دستگیرمان خواهد شد. در این رای‌گیری ظفرقندی 37 رای موافق، میدری 62 رای موافق و صالحی امیری هم 51 رای موافق آورده‌اند. اما در صحن علنی مجلس رای‌‌ها حاکی از تعداد دیگری دارند. ظفرقندی 163 رای و میدری نیز موفق به کسب 191 رای شدند. اگر فرض کنیم همه 100 عضو طیف مستقلین به این دو وزیر رای اعتماد داده‌اند یعنی ظفرقندی 63 رای از اعضای فراکسیون انقلاب و میدری نیز 91 رای به دست آورده اند. به راستی چه اتفاقی افتاده است؟ چگونه طی چندروز رای اعضای فراکسیون انقلاب اسلامی اینگونه تغییر کرده است؟ چه کسی جز رئیس مجلس توان تاثیرگذاری به این شکل را دارد؟ از نظر بنده که دو حالت بیشتر وجود ندارد:
حالت اول آن ‌که صحبت‌های آقای پزشکیان پیرامون تایید رهبری و «هماهنگ شده آمدن» این‌گونه تاثیر گذاشته باشد که در این‌صورت باید به حال مجلسی که صحبت های شخص رهبری را فراموش کرده و به نقل قولی مبهم تکیه می‎‌کند تاسف خورد.
اما حالت دوم تاثیرگذاری شخص رئیس مجلس است که با نفوذش سعی کرد راه را برای رای آوردن اعضای کابینه هموار کند که یکی از شواهد آن ‌هم اعلام نکردن تعداد مخالفین و ممتنعین هر وزیر بود که کمی مشخص‌تر می‌کرد چه چیزی از روز رای‌گیری فراکسیون انقلاب اسلامی تغییر کرده است.

🔻 به هرحال نتیجه یک‌چیز است. رئیس مجلس، آن‌گونه که در بند اول عرض شد دولت قبلی را تحت فشار قرار داده بود ‌و همچنین با لابی‌گری دهنوی مقابله نکرده بود، حال صحبت از کمک به موفقیت دولت می‌‌کند. به نظر می‌رسد قالیباف نه تنها به دنبال تغییر منش سیاسی‌اش نیست بلکه این‌بار دست در دست دولت و به سبب سیلی‌ای که از مردم در دو انتخابات پی در پی خورده است برای حذف جمهوریت تلاش می‌کند . یکی با صحبت از اینکه هماهنگ شده آمده‌ایم نظام را به گونه‌ای جلوه می‌دهد که انگار همه دست‌نشانده رهبری‌اند اما از طرف دیگر با واژه نخ‌نمای وفاق ملی حرف خود را به کرسی نشانده و مخالفانش را تفرقه‌اندازمی‌نامد و دیگری با لابی‌گری رای نمایندگان ملت را عوض می‌کند و بردهان مخالفان چسب می‌زند. البته به این راحتی‌ها نمی‌توان همه تقصیرها را گردن قالیباف انداخت. به نظر می‌آید مجلس «راس امور» به حدی تنزل یافته است که نمایندگانش به راحتی حاضر به تغییر رای‌های خود و خیانت به آرمان‌هایشان شده‌اند. افرادی که تا دیروز تنها افتخارشان حضور در راهپیمایی 9 دی بود ، امروز به راحتی به پشتیبانان فتنه رای می‌دهند و از این مسئله دفاع هم می‌کنند. به راستی چه کسی فکر می‌کرد مجلس شورای اسلامی روزی جایگاه این افراد شود که امروز یا انقدر ساده‌اند که گول کلمه وفاق را خورده‌اند یا انقدر منفعت طلب که به گذشته‌شان پشت کرده‌اند؟

نبض دانشگاه در دستانت!
🆔 @utnabz
نشریه نبض
#یادداشت_دانشجویی #بخش_اول ✍️ محمدمهدی اشکشی، مهندسی برق ۱۴۰۲ ⭕️وفاق، کلان پروژه نظام 🔻«ما هماهنگ شده این کابینه را به مجلس آورده‌ایم» «ما با سازمان‌های اطلاعاتی هماهنگ کردیم و استعلام گرفته‌ایم» «آقای صالحی برای وزارت نمیومدن با دستور رهبری قبول کردن»…
#یادداشت_دانشجویی
#بخش_اول
✍️ حسین حاج‌باقری ، مهندسی برق ۱۴۰۱

⭕️وفاق ملی یا قتلگاه جمهوریت

بسم النور
🔻 به ماه‌ها قبل برمی‌گردم؛ به انتخابات مجلس. موجی علیه رئیس وقت مجلس راه افتاده که فشارها را بر روی او و عملکردش زیاد کرده است. واقعیتش این فشارها را فارغ از سرمنشا آن، لایق مجلسی می‌دانستم که در سال منتهی به انتخابات عملکرد عجیبی از خود نشان داده بود. ابتدایش ماجرای تصویب وزارت بازرگانی بود که محل بحثم نیست. آمدیم جلوتر و ماجرای معاون سیاسی وزیر وقت کشور پیش آمد. بعضی از نمایندگان مجلس انقلابی در مواجهه با بخشنامه‌ای که بسیار منطقی به‌نظر می‌رسید (تفصیلش در این مقال نمی‌گنجد) شروع به تهدید وزیر کشور به استیضاح کردند و در عین ناباوری، قالیباف به‌جای آرام کردن فضای مجلس و کمک به دولت ، سوار بر این موج آنقدر به دولت فشار آورد تا در نهایت آقای وحیدی مجبور به عزل معاون سیاسی‌اش شد. و اما تیر آخر برای او در اثنای بستن لیست‌ها بود. جایی که به یکباره خبر آمد مالک شریعتی، به دلیل حضور دهنوی از لیست شانا انصراف داده است. ماجرا اینگونه بود که دهنوی، از نزدیکترین افراد به قالیباف در زمان وزارت آقای فاطمی امین، از او خواسته بود امتیازی به او بدهد و در غیراین‌صورت او را استیضاح می‌کند. بعضی از نمایندگان این مطلب را به رئیس مجلس می‌رسانند اما او اقدامی نمی‌کند و در نهایت دهنوی با جوسازی در مجلس، موفق به استیضاح وزیر وقت صمت می‌شود و دولت را متحمل فشاری جدی می‌کند.(نقل‌شده توسط یکی از نمایندگان)


🔻با وجود همه فشارها بر قالیباف و تلاش‌ها برای رای نیاوردنش اما او درنهایت به‌عنوان نفر چهارم تهران وارد مجلس می‌شود. این تعداد آرا اما نشان می‌دهد جمهور دیگر به قالیباف آن اعتماد سابق را ندارد و جوانی 36 ساله که سابقه فعالیت سیاسی آنچنانی هم ندارد را لایق‌تر از او برای حضور در مجلس می‌داند. به‌نظر می‌رسد اگر مردم برای رئیس مجلس مهم باشند ، باید این‌بار به فکر تغییر رویه‌ای در منش سیاسی‌ و نوع پاسخگویی‌اش به ملت باشد.


🔻از همه اتفاقات مابین انتخابات مجلس تا به همین چندروز پیش که گذر کنیم، روزهای رای اعتماد به کابینه رئیس جمهور جدید نقطه عطف مجلس است.
از رای‌آوری کم‌چالش اکثر وزرا که بگذریم به نام سه وزیر می‌رسیم: ظفرقندی‌، میدری و صالحی امیری. سه وزیری که شاید نه به خاطر ناکارآمدی‌ تخصصی‌شان، بلکه به علت مواضعی که در گذشته گرفته‌اند کارشان به اما و اگر کشیده است. فارغ از اینکه رای مجلس چه باشد، جالب است بدانیم که آقای ظفرقندی چندماه پیش، انتخابات مجلس را مهندسی شده و مشارکت را حداقلی خواند. جدای از این‌ها او همان فردیست که فردای سخنرانی رهبر انقلاب مبنی بر ممنوعیت واردات واکسن‌های آمریکایی و انگلیسی، با بی‌محلی به حکم رهبری تقاضای واردات واکسن بدون توجه به مسائل سیاسی را می‌کند. از دیگر شاهکارهای او بیانیه انجمن اسلامی پزشکان به ریاست او در اغتشاشات اخیر است که در آن حتی نظام را تهدید به براندازی می‌کند. حال اما همین فرد که برای مجلس مقبولیت و مشروعیت سیاسی قائل نیست برای گدایی رای به بهارستان آمده تا کرسی وزارت را تصاحب کند. جالب است که برای خودش هم سوال نیست او که برای حرف رهبری ارزشی قائل نیست، او که نظام را تهدید به براندازی می‌کند حال چگونه قرار است با رئیس جمهوری کار کند که خود را ذوب در رهبری می‌داند. او که در سخنانش نشان داده است این نظام را حتی مقدس هم نمی‌داند حالا به چه شوق خدمتی برای تصاحب کرسی وزارت همین نظام سر و دست می‌شکند؟ در مورد میدری هم همین سوالات مطرح است. او که به گفته بعضی، خودش نویسنده نامه جام زهر است حال چگونه در این شرایط اقتصادی و امنیتی که بسیار وخیم‌تر از دوران مجلس ششم است می‌خواهد متصدی وزارت کار شود؟ اساسا او که از قدرت غرب آن‌چنان می‌ترسد که مجلس را به تعطیلی می‌کشاند، چگونه می‌خواهد در نظامی که هویتش در ایستادگی مقابل زورگویان غربی تعریف می‌شود،  وزارت کند؟ چشم بر روی همه‌ی اینها که ببندیم و با رای آوردنشان کنار بیاییم، نوع رای آوردنشان آراممان نمی‌گذارد...

نبض دانشگاه در دستانت!
🆔 @utnabz
Telegram Center
Telegram Center
Канал