روز + نامه - نگین حسینی

#پهلوی
Канал
Логотип телеграм канала روز + نامه - نگین حسینی
@neginpaperПродвигать
329
подписчиков
238
фото
91
видео
92
ссылки
چه شد که از #ائتلاف و اتحاد رسیدیم به #وکالت؟!
و از وکالت به کجا خواهیم رسید؟!
طرفداران #پهلوی حق دارند که از #رضا_پهلوی حمایت کنند اما طبیعتا او نمی‌تواند #تنوع طیف‌ها را نمایندگی کند. من نیز مانند بسیاری دیگر بر این عقیده‌ام که باید یک تیم (و نه یک فرد) صدای #معترضان_ایرانی در عرصه‌های رسمی‌تر سیاست جهانی باشد. در این تیم، نمایندگان طیف‌های مختلف و #قومیت‌ها و گروه‌های به #حاشیه‌رانده شده و مورد ستمِ سیستماتیک، همچون جامعه #ال‌جی‌بی‌تی‌کیو و #افراد_دارای_معلولیت نیز باید حضور داشته باشند. حضور این نماینده‌ها کمک می‌کند که همه اعضای تیم، ایران را فقط قشر پایتخت‌نشین و فارسی‌زبان و متوسط و مرفه و دوگانه زن/مرد و غیرمعلول ندانند، در مورد حقوق گروه‌های همواره در حاشیه نگه داشته شده بیشتر بیاموزند، آنها را از همان ابتدای فعالیت به حساب آورند و پرداختن به حقوق‌شان را موکول به «گذر از برهه حساس کنونی» و «زمانی بهتر» نکنند.

نکته مهم‌دیگر این که در نهایت، مردم داخل ایران هستند که می‌توانند سرنوشت خود را رقم بزنند. #اتحاد، #همبستگی، #وکالت یا هر نام و رفتارِ احتمالا شگفت‌انگیز دیگری که در انتظار ماست، بخشی بیرونی از ماجرایی است که ابتدا باید در داخل #ایران به بلوغ برسد و نتیجه دهد. واکنش‌های حمایتی خارج از ایران، با این که به حتم روی معادله‌های داخلی اثر مستقیم دارند اما همه آن نیستند. بخش بزرگی از معادلات اصلی به دست مردم داخل ایران رقم می‌خورد؛ مردمی که جای خالی آنها ممکن است فضا را برای اتفاق‌هایی دور از روحِ #زن_زندگی_آزادی باز کند. #انقلاب_مهسا در این چهار ماه، متاثر از حیات واقعی آن در خیابان‌های ایران، وسعت بزرگی در خارج از کشور و نیز در جهان مجازی پیدا کرد. این وسعتِ رو به فزونیِ #انقلاب_ژینا باید در داخل ایران نیز همچنان رو به رشد باشد تا به مقصود برسد.

در چند روزِ پس از ماجرای وکالت، انبوهی پست و استوری در مخالفت با وکالت به پهلوی در صفحات دوستانی دیدم که در همه این چهار ماه یا خاموش بودند یا گاهی اشاره‌هایی مبهم داشتند که مشخص نمی‌کرد در کدام سوی این #شکاف ایستاده‌اند. وکالت باعث شد که این جمعیت بزرگ خاموشی‌گزیده رُخی بنمایانند (شاید به این دلیل که نفی پهلوی در داخل ایران هزینه‌سیاسی امنیتی ندارد). تداومِ خاموشی این گروه بزرگ، دل‌نگرانیِ «به کجا خواهیم رسید» را بیشتر می‌کند. #اتحاد_سراسری است که سرانجامِ مطلوبِ همه طیف‌ها و اقوام و گرایش‌ها را رقم می‌زند؛ بی‌دلیل نیست که رژیم اسلامی هر جنایتی می‌کند تا جلوی این اتحاد را بگیرد.
#نگین_حسینی #مهسا‏_امینی
پایان مماشات کجاست؟

روزی که آمنه سادات ذبیح‌پور، خبرنگارنمایِ صدا و سیمای میلی از رژیم خواست به «مماشات با معترضان» پایان دهد، جسد یاسر بهادرزهی، نوجوان ۱۷ ساله و #معلول_ذهنی، غرق در خون افتاده بود در بیابان‌های اطراف ساختمان فرمانداری #خاش. یاسر روز جمعه کشته شده بود؛ همان جمعه که رگبار گلوله، سینه #مبین_میرکازهی، نوجوان ۱۴ ساله را شکافت. همان جمعه که دستکم ۱۶ جان عزیز و بی‌گناه در خاش بلوچستان، خون شد و جاری شد بر زمین.

یاسر به سال هجدهم زندگی‌اش نرسید؛ به سوم دی ماه، به روز تولدش. #جمعه_خونین_خاش آخرین جمعه و آخرین روز زندگی‌ او بود. کارت بهزیستی یاسر نشان می‌دهد که او #معلولیت_ذهنی داشت، درجه شدید. جسدش یک روز پس از قتل‌عام #معترضان در جمعه خونین خاش پیدا شد. افتاده بود وسط بیابان. خون تمام سینه‌اش را پوشانده بود. پاهای لاغرش در کفش‌های سیاه دیگر جانی نداشت و گوش‌هایش ناله‌های سوزناک اطرافیان را نمی‌شنید. چه غریبانه روی خاک سرزمینش جان داده بود.

#سیزده_آبان در تاریخ جمهوری اسلامی روز عزای همیشگی برای کشتن یک نوجوان، فقط یک نوجوان در زمان محمدرضاشاه #پهلوی است. اما رژیم اسلامی چنان ۱۳ آبانی را از #بلوچستان تا #کردستان رقم زد که بار دیگر روی پهلوی را سپید کرد. مگر #کودکان_خاش چه کرده بودند جز سنگ‌پرانی به سمت ساختمان #فرمانداری، که رگبار گلوله سینه‌های‌شان را شکافت؟!

آمنه‌سادات را از خواب بیدار کنید و به او بگویید «پایان مماشات» را در خاش بجوید؛ در سینه خونین پسرک معلول ذهنی که هفده سال با محرومیت‌ها و نبود قوانین حمایتی زندگی کرد و سرانجام، نه به دست دشمن خارجی، که با اسلحه مردانِ وطنِ خودش به رگبار بسته شد. پایان مماشات در جسدهایی است که این روزها نقش بر خیابان‌ها می‌شود. پایان مماشات نیکاست، ساریناست، مهساست. هزاران زندانی دربند رژیم است. هزاران #اعتراف_اجباری است. پایان مماشات، قتل #ستار_بهشتی زیر شکنجه است. رنجِ جانِ گوهر عشقی است. صدای دربند #توماج است. چشم‌های به ابد دوخته شده ندا آقاسلطان است. پایان مماشات، چشم‌های ریرا ست، بدن سوخته مسافران پرواز ۷۵۲ است. پایان مماشات دل‌های همیشه داغدارِ بازماندگان جنایت‌های رژیم است.

در کدام بهشت زندگی می‌کنی آمنه سادات که اینهمه «پایان مماشات» را در ۴۳ سال گذشته هنوز ندیده‌ای؟! پایان مماشات جایی است که خون شتک می‌زند روی برگ‌های تاریخ و تو آمنه‌سادات، هرچه تلاش کنی آن را بشویی، پاک نمی‌شود؛ خصلت خون است که رنگش برای همیشه به دامن قاتل و همدستانش بچسبد.

#نگین_حسینی #یاسر_بهادرزهی #مهسا_امینی #اعتراضات_سراسری #زن_زندگی_آزادی