روز + نامه - نگین حسینی

#مناسب_‌سازی
Канал
Логотип телеграм канала روز + نامه - نگین حسینی
@neginpaperПродвигать
329
подписчиков
238
фото
91
видео
92
ссылки
زن تاریخ‌ساز
در سال ۱۹۷۰ زنی ۲۲ ساله به اسم جودی هیومن، در امتحان کتبی و شفاهی مجوز تدریس در شهر نیویورک قبول شد اما بورد آموزشی نیویورک او را نپذیرفت، فقط به این دلیل که او از ویلچر استفاده می‌کرد.
جودی هیومن پس از آن که در ۹ ماهگی #پولیو (فلج اطفال) گرفت، مجبور شد از #ویلچر استفاده کند. از همان زمان بود که جودی متوجه #تبعیض‌ها شد. وقتی جودی پنج ساله شد، مادرش خواست او را در مهدکودک ثبت‌نام کند. اما مدیر او را نپذیرفت و دقیقا این عبارت را به کار برد که «جودی ماده آتش‌زا (خطرناک) است!»؛ تبعیضی که به اشکال مختلف بروز می‌کرد.

در سال ۱۹۷۰ وقتی که بورد آموزشی نیویورک جودی را به خاطر ویلچرش مردود کرد، او از بورد شکایت کرد و اولین پرونده حقوق مدنی مرتبط با معلولیت در دادگاه #فدرال امریکا مطرح شد. این دادگاه به نفع جودی رای داد و #جودی_هیومن اولین معلم در #نیویورک شد که از ویلچر استفاده می‌کرد.

در سال ۱۹۷۳ #ریچارد_نیکسون، رییس جمهور وقت امریکا قانونی امضا کرد که به موجب آن، هر سازمانی که بودجه دولتی دریافت می‌کرد، حق نداشت تبعیضی نسبت به #افراد_دارای_معلولیت قائل شود. خوشحالی جامعه افراد دارای معلولیت در امریکا دیری نپایید، چراکه قانون در اجرا با مشکلاتی مواجه شد. در واقع، صدای مراکز دولتی و خدماتی، از جمله بیمارستان‌ها و مراکز درمانی درآمد که حالا مجبوریم #رمپ و دستشویی‌های #مناسب_‌سازی شده بسازیم!

تنها راه چاره، #اعتراض_مدنی بود. #کنشگران حقوق معلولیت از جمله جودی هیومن، سلسه تظاهرات و تجمعاتی در سراسر #امریکا تدارک دیدند و ساختمان‌های فدرال را به اشغال خود درآوردند. جودی تظاهراتی در #سانفرانسیسکو برگزار کرد که به طولانی‌ترین تسخیر مسالمت‌آمیز یک مرکز فدرال در تاریخ امریکا تبدیل شد. بیش از ۱۰۰ کنشگر دارای معلولیت حدود چهارهفته در آن ساختمان اتراق کردند؛ در حالی که نه آب گرم در اختیار داشتند و نه جای خواب و نه حتی داروهای لازم. جودی در ملاقاتی با مسئولان دولتی تاکید کرد: «تا وقتی که افراد معلول مورد تبعیض قرار می‌گیرند، همه مراکز دولتی یکی پس از دیگری به اشغال ما درخواهند آمد. ما می‌خواهیم که قانون اجرا شود!» آن مبارزه به نفع کنشگران تمام شد.
جودی هیومن، کنشگر خستگی‌ناپذیر حقوق معلولیت و یکی از طراحان قانون امریکاییان دارای معلولیت در سال ۱۹۹۰ و کنوانسیون جهانی ۲۰۰۶، و مشاور معلولیت در دولت #باراک_اوباما متاسفانه روز چهارم مارس امسال در سن ۷۶ سالگی از دنیا رفت.
#نگین_حسینی #حقوق_معلولیت
بودجه صفر، ستم صد

بودجه قانون حمایت از حقوق معلولان از #بودجه_سالانه کشور حذف شد. من که تعجب نمی‌کنم! فقط کافی است نگاهی بیندازید به مسیری که رژیم جمهوری اسلامی در طول سه-چهار دهه گذشته در زمینه #حقوق_افراد_دارای_معلولیت طی کرده است تا متوجه شوید که بر أساس الگوی رفتاریِ گذشته، این اتفاق چقدر قابل پیش‌بینی بود.

حکومت اسلامی در طول دهه‌های گذشته، برنامه و حرکت منسجمی برای بهبود زیربنایی حقوق افراد دارای #معلولیت نداشته است. تنها دو سری #قانون_حمایتی در سال‌های ۱۳۸۳ و ۱۳۹۶ تهیه و تصویب شد که آن هم در واقع، بخشی از دستاوردهای فعالان حقوق معلولیت بود. اما این قوانین، ردیف بودجه‌ای را که برای اجرای کامل نیاز داشتند، هرگز دریافت نکردند. سال پس از سال، یا بودجه به اجرای قانون حمایت از حقوق معلولان تعلق نگرفت یا بودجه اختصاص داده شده تنها در حد ۳-۴ درصد از کل بودجه لازم بود و البته همین مقدار اندک هم کامل پرداخت نشد. در ادامه این مسیر پر از #ستم، اختصاص نیافتن بودجه به قانون حمایتی کاملا قابل پیش‌بینی بود.

پیشتر هم نوشته‌ام، حکومت اسلامی چهل سال است که ما فعالان #حقوق_معلولیت را به دنبال نخودسیاه دوانده است اما اصرار دارد که جامعه افراد دارای معلولیت واکنشی نشان ندهند و بدانند که چقدر دوست‌داشتنی هستند و همواره دست محبت آقای رهبر و رییس جمهور بر سر آنها کشیده شده است! حکومت اسلامی معلولیت را معادل #نقص و #ترحم می‌بیند و فقط در همین چارچوب است که افراد دارای معلولیت را به حساب می‌آورد؛ فقط با نگرش‌های #خیریه‌ای، جشن‌های گلریزانی و نمایش‌های سالانه توانمندی‌های افراد معلول به صرف ناهار و شیرینی.

حال که گروهی از افراد دارای معلولیت به #اعتراضات_مردمی پیوسته‌اند، رژیم اسلامی به خشم می‌آید؛ آنها را تهدید و احضار می‌کند و یک لحظه هم به این فکر نمی‌کند که در چهل سال گذشته، جز #ترحم و #صدقه و کلماتِ از درون تهی، چه کار زیربنایی و اساسی برای حل مشکلات مربوط به #مناسب_سازی و #دسترس_‌پذیری، معیشتی، شغلی، تحصیلی، و سایر زمینه‌ها کرده است؟!

چرا از گروهی که بیشتر از دیگران، بطور مداوم تحت #ظلم و #نابرابری بوده‌اند توقع دارید که همچنان ساکت بنشینند و قربان صدقه «پینه‌های روی پیشانی» شما بروند و خدا را هر روز هزاران مرتبه شکر کنند که در کشوری اسلامی (بخوانید در ام‌القرای فساد و ستم و تجاوز و نابرابری) زندگی می‌کنند؟! شما فقط به خاطر منافع و #رانت‌ها و #فساد خودتان است که می‌خواهید بمانید و دغدغه‌ای برای مردم، و حتی برای دین و ایمان دروغین‌تان ندارید!

#نگین_حسینی #نه_به_ستم
هفت خوانِ آزمایش پیش از ازدواج برای افراد دارای معلولیت

این روزها در کارگاهی حقوقی – اجتماعی، با حضور عده‌ای از دانش‌آموختگان حقوق و #وکلای_دارای_معلولیت و غیرمعلول و نیز جمعی از #کنشگران حوزه حقوق افراد دارای معلولیت، مشغول به تدریس و یادگیری شخصی هستم. در پایان شب چهارم، یکی از خانم‌های گروه که از فعالان باتجربه حوزه معلولیت است، خبر داد که در حالی در کارگاه حضور پیدا کرده که همان شب مراسم نامزدی‌اش بوده. با خوشحالی جشن آنلاین کوچکی گرفتیم و برای او آرزوی خوشبختی کردیم.
چند روز بعد، عروس خانم گفت که برای انجام آزمایش‌های پیش از ازدواج، با مشکلی مواجه شده است.

یک قانون نانوشته وجود دارد: همیشه ساده‌ترین کارها برای افراد دارای معلولیت به دشوارترین آنها تبدیل می‌شود، زیرا جامعه‌ی غیرمعلول‌سالار، خودش را با حقوق و نیازهای معلولیت منطبق نکرده است. یکی از همین مشکلات، انجام #آزمایش_پیش_از_ازدواج است. به زوج‌های جوان فهرستی از آزمایشگاه‌های ازدواج داده می‌شود که فقط باید به یکی از آن مراکز مراجعه کنند. عروس ما خبر داد که هیچ کدام از این مراکز #مناسب_‌سازی نشده‌اند؛ یعنی راه‌های ورودی آنها فقط پله دارد، از #رمپ خبری نیست و بدتر این که هیچ کدام #توالت_فرنگی و دستشویی مناسبسازی شده برای افرادی که از #ویلچر، عصا، واکر و سایر لوازم توانبخشی استفاده می‌کنند، ندارند! یعنی مراکز درمانی که طبیعتا محل مراجعه هزاران فردی هستند که بطور موقت یا دائمی، شرایط جسمی متفاوتی را تجربه می‌کنند، حتی برای مراجعان خودشان هم مناسبسازی نشده‌‌اند‌!
مناسبسازی عمومی به کنار. حتی در موضوع ازدواج و معرفی مراکز آزمایش، پیش‌فرضِ جامعه‌ی غیرمعلول‌سالار این است که افراد دارای معلولیت که اصلا ازدواج نمی‌کنند (چون اساسا حق ازدواج ندارند)، پس نیازی به گنجاندن دستکم چند مرکز مناسبسازی شده در فهرست آزمایشگاه‌ها نیست.
از طرف دیگر، الزام حضور ناظر در زمان انجام آزمایش هم به این پیچیدگی اضافه کرده زیرا آزمایش باید فقط در آزمایشگاه و با حضور ناظر انجام شود. به این ترتیب، امکان انجام آزمایش در منزل نیز وجود ندارد.

هرچند هنوز افراد دارای معلولیت با موانع زیادی برای ازدواج مواجه هستند، این بدان معنا نیست که آنها #ازدواج نمی‌کنند. آمار دقیقی در این زمینه نیست اما بر اساس مشاهدات شخصی‌ام، میزان ازدواج افراد دارای معلولیت (نسبت به دو دهه قبل) بیشتر شده است.

انجمن‌های معلولیت باید موضوع دسترس‌ناپذیریِ مراکز آزمایشگاهیِ قبل از ازدواج را در کشور پیگیری کنند. افراد غیرمعلول هم کنار نکشند و با گزارشِ مناسب‌نبودن مراکز و معابر عمومی، مطالبه‌گری کنند.

#نگین_حسینی
زنجیره عجایب هفته بهزیستی

وقتی سخنان مسئولان سازمان بهزیستی به مناسبت هفته بهزیستی را خواندم، یک لحظه احساس کردم درباره کشوری دیگر حرف می‌زنند یا شوخی می‌کنند.
رئیس سازمان بهزیستی (علی‌محمد قادری) گفته: «هیچ فرد دارای معلولیتی در کشور نیست که ویلچر نیاز داشته باشد اما نداشته باشد».
فکر می‌کنم آقای رئیس فراموش کرده‌اند که تعداد افراد بدون #ویلچر به خصوص در مناطق محروم کم نیست، و تعدادی از آنها فقط با کمک خیران و نیکوکاران ویلچردار شده‌اند. اگر افراد دارای معلولیتی هم هستند که تحت پوشش بهزیستی نیستند، این نقص اساسی این سازمان است که در شناسایی افراد دارای معلولیت کوتاهی کرده است. نشان به این نشان که افراد دارای معلولیت حتی در آخرین سرشماری نفوس در سال ۱۳۹۵ نیز شمرده نشدند!
بعد رسیدم به صحبت‌های معاون امور توانبخشی (اصغر کاظمی): «ما به هرکسی ویلچر نمی‌دهیم ولو اینکه نیاز داشته باشد. مادامی که فرد قادر است وزن خود را روی پایش بیندازد به او ویلچر تعلق نمی‌گیرد.»
عجب! پس راهکار #بهزیستی این است که دیگر اعضای بدن فرد معلول را دچار مشکلات پزشکی کند چون او می‌تواند روی پاهایش بایستد؟!
صدها فرد دارای معلولیت هرچند می‌توانند روی پاهای خود بایستند اما در لحظاتی از زندگی روزمره باید روی ویلچر نیز بنشینند و با آن حرکت کنند. اصولا استفاده از ویلچر برای همه، صفر و صدی نیست. گروه بزرگی از افراد روی «طیفی» از شرایط جسمی و پزشکی قرار دارند و نه الزاما در «گروه مشخصی» که همیشه نیازمند ویلچر است.
رئیس سازمان بهزیستی حرف دیگری هم زد که باعث خشم جامعه #افراد_دارای_معلولیت شد: «حذف ارز ترجیحی و عدم تخصیص یارانه ویژه به مددجویان بهزیستی، خللی در زندگی آنان ایجاد نمی‌کند». تنها توجیه نسبتا معقول (هرچند تلخِ) این حرف می‌تواند این باشد که با حذف ارز، چنان #تورم سر به فلک می‌زند که دیگر #یارانه هم جوابگوی حتی کمترین نیاز مردم نیز نخواهد بود.
زنجیره عجایبِ #هفته_بهزیستی با نمایشگاه «دستاوردهای بهزیستی» با عنوان «بالاترین خدمت» تمام شد. ویدیویی از محل نمایشگاه (باغ موزه قصر تهران) منتشر شد که فرد دارای معلولیتی روی دستِ دیگران از پله‌های نمایشگاه بالا برده می‌شد. وقتی بهزیستی از «بالاترین خدمت» حرف می‌زند، دقیقا منظورش همین است؛ یعنی به جای #مناسب‌_سازی و #رمپ و #بالابر و دیگر مزخرفاتی که ما دست‌اندرکارانِ #غیرمعلول به آنها نیازی نداریم، می‌دهیم عده‌ای، شما افراد دارای معلولیت را روی دست بگیرند و به بالا برسانند! چه خدمتی از این بالاتر؟!
#نگین_حسینی
#عادت_نمیکنیم
@neginpaper
هفته گذشته یکی از فعالان حقوق افراد دارای معلولیت در خیابان شهید بهشتی #کرج با #ویلچرش به زمین خورد و دنده‌هایش به شدت آسیب دید. این خیابان دقیقا همان جایی بود که او قبلا در جلسه‌ای با مسئولان شهرداری، در مورد ضرورت #مناسب‌_سازی‌اش صحبت کرده بود.
مناسب‌نبودن #معابر_عمومی در شهرها و روستاها از بزرگترین مشکلاتی است که به معنی واقعی کلمه، پیش روی افراد دارای معلولیت است. از خانه که بیرون می‌روند، سدها یکی بعد از دیگری پدیدار می‌شوند: چاله‌ها، سطوح ناهموار، جوی‌های بدون پل یا بدون پل مناسب برای عبور #ویلچر و لوازم کمکی، پیاده‌روهای بدون اتصالِ امن به خیابان اصلی، گودال‌های بدون سرپوش، موانع بنایی و ساختمان‌سازی بدون #حفاظ و اخطار، وسایل مغازه‌دارها وسط پیاده‌روها، و ده‌ها مورد دیگر.
نکته اینجاست که معابر عمومی نه تنها قابل استفاده برای افراد دارای معلولیت‌های حرکتی نیستند، بلکه حتی آسیب‌زا هستند. یعنی فقط مشکل این نیست که مثلا یک خیابان بزرگ، پلی روی جدول ندارد، بلکه مشکل بدتر این است که انواع موانع آسیب‌زننده و خطرناک، جان و سلامت افراد دارای معلولیت را تهدید می‌کنند؛ مانند گودال‌های رهاشده سر راه افراد #نابینا.
بارها گفته‌ایم که شهر و روستا باید «برای همه» باشد. محیط عمومی در #دسترس برای همه، به افراد دارای #معلولیت اجازه می‌دهد که نقش فعالانه‌ای در جامعه داشته باشند، توانمندی‌های خود را نشان دهند و اینقدر با آنها همچون افرادی که «نمی‌توانند» و «صلاحیت کار و حضور در جامعه ندارند»، برخورد نشود.
#نگین_حسینی #مناسب‌_سازی #حقوق_معلولیت
در مورد دو ویدیوی پست قبلی:
شهر برای همه، روستا برای همه، یعنی معابر و خیابان‌ها، پیاده‌روها و مسیرهای دسترسی در هر شهر و روستایی باید برای افراد دارای معلولیت، کسانی که از ویلچر یا عصا یا واکر استفاده می‌کنند و افراد نابینا و کم‌بینا قابل دسترسی باشند. اگر فردی را دیدید که روی ویلچر نشسته و نمی‌تواند از خیابان عبور کند یا حتی از پل هوایی عابرپیاده استفاده کند، او را محکوم نکنید که «اصلا تو با این وضع برای چی بیرون آمدی؟!» در عوض از شهر و شهرداری و شوراهای محلی و روستایی سوال کنید که چرا آن مسیر برای افراد دارای معلولیت قابل استفاده نیست؟
در این دو ویدیو، گوشه‌هایی از بازسازی پیاده‌روها و نقطۀ اتصال آنها به خیابان را در شهر کوچکی در جنوب شیکاگو نشان داده‌ام. این مسیرها قبلا هم قابل دسترس بود اما ظاهرا دوباره مرمت و بازسازی شده. شهر و روستا، خیابان‌ها و پیاده‌روها، پارک‌ها و سینماها، و هر جایی که هر فرد ظاهرا غیرمعلول می‌تواند برود، باید برای همۀ افراد دارای معلولیت و کسانی که شرایط بدنی متفاوتی دارند نیز قابل استفاده باشد.
#نگین_حسینی #شهر_برای_همه #روستا_برای_همه #مناسب_سازی #دسترسی #معلولیت #حقوق_افراد_دارای_معلولیت
در پارکی در شهر گریفیت، ایالت ایندیانا، مشغول بررسی مناسب‌بودن زمین بازی و اسباب‌بازی‌ها برای کودکان دارای معلولیت بودم که چشمم به یک واکر در کنار رمپ یکی از وسایل بازی افتاد. خیلی خوشحال شدم چون فکر کردم حتما کودکی که با این واکر راه می‌رود، مشغول بازی در پارک است. در ویدیوی ا‌ول خواهید دید که هنگام ضبط ویدیو، متوجه شدم چه کسی صاحب واکر است: دختر کوچولوی نازنینی به اسم می‌می، هشت ساله. از عمو یا دایی می‌می اجازه گرفتم‌که دقایقی همراه این دختر کوچولو در پارک قدم بزنیم و ببینیم می‌می چطور از این‌وسایل استفاده می‌کند. ممنون از عمو/دایی می‌می که اجازه داد این ویدیو را همراه با می‌می و دو پسر دیگر، دی‌جی و جردن ضبط و پخش کنم.
نگین حسینی
#معلولیت #مناسب_سازی #شهر_برای_همه #کودکان_دارای_معلولیت #نگین_حسینی
@neginpaper
قانون جدید در #امریکا: دیگر نمی شود از صاحبان مکان های #مناسب_سازی نشده شکایت کرد

پیش از خواندن متن زیر بهتر است با دو عبارت کلیدی آشنا شوید:
قانون امریکاییان دارای معلولیت یا (ADA) American Disability Act مصوب سال 1991 قانونی جامع برای حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت که ضمانت اجرایی و قانونی دارد.
**قانون جدید، "قانون اصلاحیه و آموزش ADA" یا HR260 است که بخش کلیدی ADA را محدود می کند.
*

در همین روزها که جامعه امریکا درگیر خبر تیراندازی در مدرسه ای در ایالت فلوریدا بود، لایحه ای دیگر از خانه نمایندگان امریکا رای گرفت که به باور فعالان حقوق معلولیت، ضامن سود و مصالح صاحبان مشاغل است تا حقوق افراد دارای معلولیت. آنها به این قانون اعتراض دارند و تظاهرات کرده اند. شعار قدیمی"رمپ ها راه را برای بیزنس بهتر باز می کنند" حالا می تواند کنایه از این باشد که رمپ هایی که باید در خدمت افراد معلول باشند، به صاحبان سرمایه کمک می کنند.
با وجود مخالفت های فزاینده افراد دارای معلولیت و سازمانهای مرتبط با آنها در امریکا، خانه نمایندگان امریکا به قانون موسوم به "اصلاحیه و آموزش ADA" یا HR260 رای داد که در قانون مادرِ حقوق افراد معلولیت یا همان ADA تغییراتی ایجاد می کند.
بر اساس ADA که از سال 1991 اجرایی شده، هرکسی می توانست به محض مواجهه با مکانی عمومی که برای افراد دارای شرایط متفاوت و معلولیت های جسمی مناسب سازی نشده، از مالک آن مکان شکایت کند اما حالا HR260 امکان شکایت قانونی را از افراد گرفته است. به این ترتیب، هر کسی که از مناسب نبودن مکانی شکایت دارد، باید به مالک نامه بنویسد و مشکل را مطرح کند. مالک 60 روز فرصت دارد راهی برای حل مشکل بیاندیشد و 120 روز تا مساله را بطور عملی حل کند.
گفته می شود علت طرح این لایحه، جلوگیری از سوء استفاده "وکلای فرصت طلب" از مالکان مشاغل است که با طرح شکایت های گاه و بیگاه، دنبال پر کردن جیب خود هستند. "تد پو"، نماینده تگزاس و حامی قانون جدید گفت: "کسب و کار جدیدی شکل گرفته که در آن افرادی، مالکان بیزنس های کوچک را شکار و شکایت های قانونی غیرلازم و سوداگرانه علیه آنها تنظیم می کنند. اما لایحه جدید سبب تغییر این وضع می شود چون مالکان فرصت پیدا می کنند که مشکل را برطرف کنند."

ائتلاف شهروندان دارای معلولیت (CCD) شامل 100 انجمن فعال در حقوق معلولیت و نیز انجمن آزادی های مدنی امریکایی (ACLU) در نامه ای اعتراض آمیز اعلام کردند که قانون جدید اساسا ADA را از کار می اندازد چون صاحبان مشاغل با اطمینان از اینکه مورد شکایت قرار نمی گیرند، انگیزه اجرای ADA را از دست می دهند. افراد دارای معلولیت و حامیان حقوق آنها معتقدند که دست بردن در بندهای کلیدی قانون ADA منجر به کاهش انگیزه صاحبان مشاغل برای مناسب سازی مکان ها و در نتیجه، جامعه ای به مراتب کمتر در دسترسِ افراد معلول خواهد شد. بر اساس قانون امریکاییان دارای معلولیت ADA مصوب 1991 دسترسی برابر به تمامی مکان های عمومی، اجباری بود.
حامیان حقوق معلولیت معتقدند که نحوه برخورد این قانون با حقوق افراد معلول، اساسا متفاوت با سایر قوانین است. به عنوان مثال، اگر کسی از شرکتی به خاطر تبعیض جنسیتی شکایت کند، لازم نیست ابتدا به آن شرکت هشدار کتبی بفرستد و توضیح بدهد که برخورد جنسیتی چیست و آنها چرا مرتکب این رفتار شده اند. این وظیفه کارفرما است که قانون را بداند و عمل کند. اما حالا HR260 این اصل بدیهی را نقض کرده است: این وظیفه افراد دارای معلولیت است که قوانین را بدانند و برای اجرای آنها فعالیت کنند! ائتلاف شهروندان دارای معلولیت در نامه اعتراض آمیز خود، به ناعادلانه بودن این طرح اعتراض کرد: "طرفداران لایحه جدید حامی مالکان بیزنس ها است تا زحمت فهم و اجرای قوانینی را به خود ندهند؛ قوانینی که دسترسی افراد دارای معلولیت به امکانات عمومی را ضمانت می کند؛ گویی این زحمت زیادی برای صاحبان کار و تجارت است. در حالی که این زحمت به دوش افراد دارای معلولیت گذاشته شده تا برای بیزنس ها اطلاعات لازم در مورد اجبارهای قانونی که رعایت نکرده اند، فراهم کنند؛ و اینهمه در حالی است که کنگره دهه ها پیش این حقوق را به افراد دارای معلولیت داد و حالا حقوق آنها ضایع شده است... چنین روشی بی معنی است و منجر به این خواهد شد که افراد دارای معلولیت شهروندان درجه دوم شوند."
در حالی که از نمایندگان جمهوری خواه توقع زیادی نمی رفت که مخالف لایحه جدید باشند (و پیش بینی می شد که به محدود کردن ADA رای بدهند)، رای مثبت 12 نماینده دموکرات به لایحه جدید که موجب تصویب نهایی آن شد، حیرت افراد دارای #معلولیت و حامیان آنها را برانگیخت.

*نگین حسینی، روزنامه نگار

در تهیه این مطلب از محتوای لینکهای زیر استفاده کرده ام:
https://goo.gl/AbNZDt
https://goo.gl/qvW5Zi

@neginpaper
راه برجسته باید مسیری امن برای افراد #نابینا و #کم_بینا باشد اما...
مسیری در #عطاران_قم. عکاس: Sara Msdi
#مناسب_سازی
@neginpaper
عذرخواهی کم سابقه

در انبوه مشکلات پایه ای و اولیه ای که افراد دارای معلولیت و توانایی های متفاوت با آنها مواجهند، عموما نیازهای روحی و روانی و تفریحی آنها فراموش می شود یا اولویت به حساب نمی آید اما موضع اخیر رئیس سازمان میراث فرهنگی این نوید را می دهد که مکان های توریستی و گردشگری برای افراد دارای معلولیت مناسب سازی شوند.

خانم زهرا احمدی پور، رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، اخیرا از تمامی افراد دارای معلولیت و توانایی های متفاوت عذرخواهی کرده و گفته: "با توجه به اینکه درحال‌حاضر امکان استفاده راحت از همه مکان‌های تاریخی و گردشگری برای معلولان وجود ندارد، وظیفه خود می‌دانم از تک‌ تک این بزرگواران عذرخواهی کنم. این ایراد بزرگی است که متاسفانه تاکنون نیز در اولویت اصلی برنامه‌ریزی‌های ما قرار نداشته است."

اینکه مقامی دولتی به درک نیازهای اجتماعی افراد دارای شرایط متفاوت رسیده و زیرمجموعۀ خود را ملزم به مناسب سازی مکانهای دیدنی می کند، قابل تامل و احترام است، اما عذرخواهی ایشان از "تک تک افراد دارای معلولیت" این احترام را دوچندان می کند. مسئولان امر عموما به درک نیازها و وعده و وعیدها اکتفا می کنند اما شاید این از معدود مواردی باشد که یک مسئول، خود را متعهد به تامین حقوق افراد معلول دانسته و بابت برآورده نشدن این نیازها عذرخواهی کرده است.

خانم احمدی پور به نکتۀ خوبی نیز اشاره کرده و آن تاثیر مناسب نبودن فضاهای توریستی روی سفرهای خانوادگی است: " یکی از دغدغه‌های مهم خانواده‌های دارای عضو معلول، همین است که به دلیل محدودیت‌هایی که بر سر راه معلولان وجود دارد، نمی‌توانند از فرصت‌های سفر و گردشگری به خوبی استفاده کنند".
*نگین حسینی، روزنامه نگار

#حقوق_افراد_دارای_معلولیت #گردشگری #مناسب_سازی #عذرخواهی #زهرااحمدی_پور
@neginpaper