🔍اگر شعر را درک نمی کنید، نمی توانید دنیا را درک کنید، نمی توانید سیاست را درک کنید، نمی توانید چیزی درباره معماری یا هر چیزی که به بودنمان مربوط است، درک کنید. فکر می کنم که معماری وظیفه مشابهی مانند شعر که آن هم دغدغه اش فرم است دارد، زیرا لحظه ای را شکل می دهد که خصوصیات ذاتی انسان را به نوعی ساختارمند کند. بنابراین بنظر می رسد معماری خیلی هم درباره ی ویژگی های نمایشیِ سایت نیست، بلکه واقعاً در مورد این مسئله است که چگونه می توان درون چیزی که ناگزیر انسان را محدود می کند، هنوز قدرت ایجاد چیزی را داشته باشیم، که حتی نمی خواهم آن را نام گذاری کنم چرا که به زحمت می تواند خودش را معرفی و هویت مند کند. ولی در نهایت من واقعاً فکر می کنم معماری و شعر با یکدیگر مرتبط هستند.
🔍. . . جودیت باتلر در فرهنگ معاصر غرب جایگاه ویژه ای دارد. باتلر در حوزه فعالیت خود، همچون تعداد بسیار کمی از مردان و ـ شاید هیچ زن دیگری ـ یک شخصیت شناخته شده بین المللی آکادمیک است. این بدان معنی ست که بسیاری از افراد نام او را بیش از آنچه که اثر او را خوانده باشند؛ می دانند ـ و بیشتر آنها درباره باتلر و عقایدش نظراتی دارند. ممکن است اینگونه استدلال شود که تأثیر باتلر بسیار زیاد است زیرا برخی از عبارات کلیدی او به اصول اساسی زبان شناختی بدل شده اند؛ مانند نظریه "ایفای جنسیت". اگر چه؛ این ایده ها با ورود به جریان اصلی، ساده سازی و دگرگون شده و اغلب برسمیت شناخته نشده اند. . .
⭕️. . . باتلر که شصت و سه ساله است، بیشتر بدلیل فعالیت خود در زمینه تئوری جنسیت، به ویژه کتاب "آشفتگی جنسیتی"، که سی سال پیش انتشار یافت؛ شناخته می شود. او درزمینه سایر مسائل مربوط به فرهنگ، سیاست و روان مانند گفتار بیزار جویانه ("گفتار انگیزاننده:سیاست اجراگری" 1997) ، ناشناختگی رادیکال از خود ("پاسخ دادن به خود" 2005) و اخلاق یهودی و فلسطین ("افتراق: یهودیت و نقد صهیونیسم" 2012) بطور گسترده نوشته است. باتلراستاد ادبیات تطبیقی مکسین الیوت در دانشگاه کالیفرنیا، برکلی از سال 1993 مشغول تدریس است. او به همراه شریک زندگی خود، نظریه پرداز سیاسی وندی براون در منطقه خلیج سانفرانسیسکو زندگی می کند. . . .
📌. . . در پایان فوریه 2020؛ انتشارات ورسو آخرین کتاب باتلر با عنوان "نیروی عدم خشونت" را منتشر کرد. این کتاب؛ مبحث مهمی را مطرح می سازد: اینکه روزگار ما نیازمند تجسم روشی کاملاً جدید برای زندگی انسانها در جهان است ـ جهانی مملو از آنچه باتلر آن را "برابری رادیکال" می نامد. آنچه در ستون هنر گفت و گوی اتووود می خوانید گفت و گوی ماشا گِسِن است با جودیت باتلر، با برگردانی از سروش خانی ، گفت و گویی که در دو بخش منتشر شده است . . . . .
🔍. . . کاری که دیکانستراکشن می خواست انجام دهد ، دقیقاً آن چیزی نیست که پست مدرن ها می گویند . وقتی ما می خواهیم یک پدیده ادبی را از دیدگاه دیکانستراکتیویستی بررسی کنیم، درواقع می خواهیم متن را از چارچوب ساختارهای از پیش تعیین شده خارج کنیم و وارد فضایی جدید شویم . گاهی حتی این ساختار و فضای جدید می تواند با چارچوب های پیشین در چالش باشد . برای همین هم هست که اساس دیکانستراکشن بر بنیان فکنی، شالوده شکنی، واسازی و چارچوب شکنی است تا به چیزهایی برسد که در ظاهر نمی توان آنها را دید . در این صورت ممکن است زوایایی از اثر برای ما مشخص شود که پیش از آن کمتر به آن توجه می شد . اینها دقیقاً همان چیزی است که هایدگر در بحث هایش با عنوان ساحت نااندیشیده ungedacht بیان می کند. شما در بن فکنی دقیقاً می خواهید همان "ساحت نااندیشیده" را پیدا کنید؛ چیزی که قبلاً در موردش نوشته و اندیشیده نشده است و بنابراین ژانرها در هم می ریزد و دیگر در این جا نمی توان چارچوب های از پیش تعیین شده کلاسیک را ملاک قرار داد . . .
📌متن کامل این گفت و گو، که حدود یک دهه پیش و به مناسبت انتشار کتاب "دریدا و متافیزیک حضور"صورت گرفته را بر اتووود 🔺مطالعه فرمایید. . .
🔍. . . دوست دارم داستان جالبی از تاثیر سالوادور دالی بر رم [کولهاس] را برایتان تعریف کنم. رِم به روسیه سفر کرد و هوا در آنجا دیگر سرد شده بود. دختری در گروه معماران همراه آنها بود و لباس گرم بههمراه نداشت. رِم، مثل یک جنتلمن به تمام معنا، کت و دستکشهای خود را به او داد. . . هنگامی که از سفر بازگشت، بهشدت مریض شد. او کاملا هذیانی شدهبود، و در همان حال"زندگی مخفی من " اثر دالی را خواند. کتابی که، مسلما، روش پارانوید انتقادی را در نیز تشریح کرده بود. . . رِم در شرایطی بهشدت هذیانی به سر میبرد و این کتاب، دری را به دنیایی کاملا نو برای او گشود. بسیار هوشمندانه بود . . .
📌برای مطالعه روایت مدلون ریزندروپ از ایده های اولیه اُ اِم اِی و نقش ترسیمات در ارائه طرح ها و تفسیرهای پس زمینه ای ان ها و البته نقش موسسین این دفتر حتما گفت و گوی یال هابهاس با مدلون ریزندورپ را با برگردانی از تارا پیش قراول بر اتووود 🔺مطالعه فرمایید. یادداشتی که در ستون هنر گفت و گوی اتووود منتشر شده است و معبری است به اثار کمتر شناخته شده دفتر معماری کلانشهر در اغازین سال های شکل گیری اش.