#ای_شبیه_رویا ... در حریم عطر باران در میان عمق ، شعرهای نیما جستجویت کردم... #ای_شبیه_دریا در میان موج های زیبا ته آن قایق سهراب که از آب گذشت جستجویت کردم
یک عاشقانه آرام گاهی از بوسیدن پشت گردن زنی که دست هایش تا آرنج در ظرفهای نشستهی یک رابطهی مبهم گیر کرده است آغاز می شود.... گاهی فقط باید زندگی را دور زد و کمی فهمید... زنی را که به امیدهای مردی امیدوار است.... زنی که تمام خیالاتش در قمار زندگی روی میز احساسش پهن است... یک عاشقانه ی آرام گاهی بوئیدن موهای زنی ست و فهمیدن طعم احساس یک دوست داشتن... زندگی ساده است و دوست داشتن ساده تر... #ای_لیا
بیقرارت چو شدم رفتی و یارم نشدی شادی خاطر اندوه گزارم نشدی #با_که_گویم_که_چراغ_شب_تارم#نشدی صدف خالی افتاده به ساحل بودم چون گهر زینت آغوش و کنارم نشدی بوته ی خار کویرم همه تن دست نیاز برق سوزان شو اگر ابر بهارم نشدی از جنون بایدم امروز گشایش طلبید که تو #ای_عقل_به_جز_مشکل_کارم#نشدی #شفیعی_کدکنی
#ای#دل#سرمست، #کجا#میپری؟ بزم تو کو؟ باده کجا میخوری؟ مایهٔ هر نقش و ترا نقش نی دایهٔ هر جان و تو از جان بری صد مثل و نام و لقب گفتمت برتری از نام ولقب، برتری چونک ترا در دو جهان خانه نیست هر نفسی رخت کجا میبری؟ نقد ترا بردم من پیش عقل گفتم: « قیمت کنش ای جوهری گفت: « چه دانم ببرش پیش عشق عشق بود نقد ترا مشتری چون به سر کوچهٔ عشق آمدیم #دل#بشد#و#من#بشدم#بر#سری #مولوی
کوهساران مرا پر کن، ای طنین فراموشی! #نفرین#به#زیبایی- تو ناگهان زیبا هستی. #موج#تو#اقلیم#مرا#گرفت. ترا یافتم، آسمان ها را پی بردم. ترا یافتم، درها را گشودم، شاخه را خواندم. مژگان تو لرزید: رویا در هم شد. تپیدی: شیره گل بگردش آمد. بیدار شدی: جهان سر برداشت، جوی از جا جهید. براه افتادی: سیم جاده غرق نوا شد. در کف تست رشته دگرگونی. از بیم زیبایی می گریزم، و چه بیهوده: #فضا#را#گرفته_ای. در غم گداختم، ای تابان! جلوه ای، ای برون از دید! از بیکران تو می ترسم ، #ای_دوست! #موج#نوازشی. #سهراب_سپهری