قدم ڪه میزنی ڪنارم شعرے جدید آغاز می شود قدمهایمان چقدر قافیه اند ڪنار هم و دستهایمان چقدر ردیف من و تو یک شعر تازه ایم.. نو و سپید ڪوتاه و عاشقانه چیزے شبیه یڪ بوسه ے یواشڪی در خواب.!!
, شب است... فقط کافی ست صدایم کنی.... و با عطر خاص گلایه های شانه های مردانه ات موهایم را نوازش کنی.... تا با شراب مست چشم هایم.... پیک،به پیک... بوسه بنوشانم بر جامِ،لبانت.
تو در کوچههای بن بست به دنبال زنی میگردی که روزی چشمهایم شبیه او بود من در اتوبوسی پیر دور میشوم و عشق نامهای بود که قبل فرستادن، برگشت خورده بود.