▪️معمای نیشابور!
[ کدام یک؟
خیام یا خیامی؟ ]
۲۸اردیبهشت را روزِ
#خیام نام گذاشتهاند. ایرانیها
خیام را با عناوینی چون ریاضیدان، منجم، فیلسوف و شاعر میشناسند. و البته ویژهگی شاعرانگیاش به خاطر آن رباعیات چالشبرانگیزِ شکاکِ پوچانگارانه همواره پررنگتر جلوه کرده است.
نکته اما اینجاست که به گواه آنچه سند از تاریخ مانده، آن
خیامِ شاعر و دانشمند هرگز وجود نداشته. نه که خیامی در کار نباشد. نه!
خیامِ ریاضیدان و منجم و دانشمند با آن
خیام شوریدهی شاعر یکی نبودهاند و دو نفر بودند! تازه همهی آن رباعیات هم از آنِ آن
خیام شاعر نیست. که بعدها انگار هرکس رباعی پوچانگارانهای گفته اضافه شده به دفتر شعرهای
خیام شاعر. برای همین هم هست که پیش از معرفی بسیاری از رباعیات، آنها را با شک، منسوب به
خیام دانستهاند.
در این باره حرف کامل و جامع را استاد محمد محیط طباطبایی در سال ۱۳۷۰ در کتاب «خیامی یا
خیام» زده و پرسشهای اساسی و پاسخهای مستدل را طرح کرده.
به روایت طباطبایی، در قرن پنجم هجری، ریاضیدان نامداری به نام عمر بن ابراهیم خیامی نیشابوری و شاعر پارسیسرایی به نام علی بن محمد بن احمد بن خلف، معروف به
خیام در خراسان میزیستند که همین همزمانی اسباب این خطای جمعی تاریخی را فراهم کرده.
او مینویسد بنا بدانچه از یازده رساله و کتاب عربی منسوب به
خیام و شهادت شش تن از ادبا و علما و شعرای معاصر او و روایت چند تن از مورخان و علمای نزدیک به زمان او معلوم میشود، صاحب آن آثار علمی و فلسفی، ابوالفتح عمر بن ابراهیم خیامی نیشابوری یا همان خیامی بوده و نه آن خیامی که شعر میگفته!
و نکتهی آخر:
خیلیها این ادعای طباطبایی را نمیپسندند. مثلن مجتبی مینوی که نوشته علیرغم همهی اینها باز فقط وجود یک
خیام را میپذیرد. اگر فرض را بر همین بگذاریم و بپذیریم که با شاعر و اندیشمندی یکه، خردورز، بیقید، لادین و پوچگرا مواجهایم که رباعیاتش عصاره ایدههایشاند، پس با نوروزنامه و آن دیباچهاش چه میکنیم؟ آنجا که ضمن ستایش خداوند جل جلاله که آفریننده و گردانندهی مطلق جهان است، بر آدم تا پیامبر عربی محمد مصطفی و عترت و برگزیدگان او و ... درود و سلام میفرستد. خب! اینها از یک نهیلیست البته که بعید است. نیست؟
#روزانه @aminhaghrah