اندیشیدن تنها راه نجات

#عقل
Канал
Логотип телеграм канала اندیشیدن تنها راه نجات
@AndisheKonimПродвигать
5,31 тыс.
подписчиков
22,7 тыс.
фото
21,1 тыс.
видео
8,79 тыс.
ссылок
کانال اندیشه(گسترش علم و مبارزه با خرافات، ادیان، شبه علم) آیدی ادمین @Printrun @Salim_Evolution گروه تلگرامی عقاید محترم نیستند https://t.me/+afAiwBquqnIyZTli اینستاگرام https://www.instagram.com/p/Cpxu3rcjtzV/?igshid=YmMyMTA2M2Y= کتابخانه کانا
مطالعه نشان می دهد که #بینایی شما می تواند #زوال #عقل دوازده سال قبل از تشخیص پیش بینی کند.


چشم ها می توانند چیزهای زیادی در مورد سلامت مغز ما آشکار کنند. در واقع، مشکلات چشم می تواند یکی از اولین نشانه های زوال شناختی باشد. آخرین مطالعه ما نشان می دهد که از دست دادن حساسیت بینایی می تواند زوال عقل را 12 سال قبل از تشخیص پیش بینی کند.


مشکلات بینایی ممکن است نشانه اولیه زوال شناختی باشد زیرا پلاک‌های آمیلوئید سمی مرتبط با بیماری آلزایمر ممکن است ابتدا نواحی مغز مرتبط با بینایی را تحت تأثیر قرار دهند و با پیشرفت بیماری، قسمت‌هایی از مغز که با حافظه مرتبط است آسیب ببینند. بنابراین تست‌های بینایی ممکن است قبل از آزمایش‌های حافظه، نقص‌هایی را پیدا کنند.
چندین جنبه دیگر از پردازش بصری وجود دارد که در بیماری آلزایمر تحت تأثیر قرار می گیرد، مانند توانایی دیدن خطوط کلی اشیا (حساسیت کنتراست) و تشخیص بین رنگ های خاص (توانایی دیدن طیف آبی-سبز در اوایل زوال عقل تحت تأثیر قرار می گیرد).


یکی دیگر از
 نشانه های اولیه آلزایمر، نقص در "کنترل بازدارنده" حرکات چشم است، جایی که به نظر می رسد محرک های حواس پرتی با سهولت بیشتری توجه را به خود جلب می کنند.اگر زوال عقل اجتناب از محرک‌های حواس‌پرتی را سخت‌تر کند، این مشکلات می‌توانند خطر تصادفات رانندگی را افزایش دهند – چیزی که ما در حال حاضر در دانشگاه لافبورو در حال بررسی آن هستیم.

آیا حرکت چشم می تواند حافظه را بهبود بخشد؟

با این حال، از آنجایی که حساسیت بصری با عملکرد حافظه مرتبط است برخی از مطالعات نشان دادند که حرکت چشم می تواند حافظه را بهبود بخشد. شاید این توضیح می دهد که چرا ما متوجه شدیم افرادی که بیشتر تلویزیون تماشا می کنند و بیشتر مطالعه می کنند حافظه بهتری دارند و خطر زوال عقل کمتری نسبت به افرادی که تماشا نمی کنند دارند.

این مقاله از

The Conversation

تحت مجوز

Creative Commons

بازنشر شده است.


بن‌مایه‌ها :

خاستگاه اصلی : 👉

https://www.sciencealert.com/your-vision-can-predict-dementia-12-years-before-diagnosis-study-shows




@AndisheKonim
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آیا #عقل_انسان برای پاسخ‌ دادن به #پرسش_هایی که در مورد #جهان مطرح کردیم ، کفایت میکنه؟
زبان کلیپ انگلیسی با زیرنویس پارسی

اختر فیزیکدان آمریکایی
دکتر
#نیل #دگراس #تایسون

#اندیشه_کنیم

@AndisheKonim
چیزی که #عقل را از حرکت باز‌می‌دارد #دین است نه شراب ، چرا که هر چقدر هم که مست باشی با دیوار صحبت نخواهی کرد.

#اندیشه_کنیم



@AndisheKonim
خلافت #عقل یا خلافت #نقل؟

⭕️ تصویری که از عمر در روایتِ رسمیِ جمهوریِ اسلامی ایران ترسیم می‌کنند، خلافِ تمام متونِ اسلامی است. پایه‌های قدرتِ سیاسی اسلام را عمر استحکام بخشید و در عینِ حالی که تلاش کرد خلافتِ اسلامی را غیر میراثی کند با تمام توان کوشید که نظامِ اقتصادی آن زمان را که از راه تاراج و جزیه و برده‌گیری سرزمین‌های مفتوحه تأمین می‌شد، از انحصار جنگاوران بیرون کشیده و نوعی اقتصاد شهری را پایه‌گذاری کند.

در نهج‌البلاغه علی بن ابی‌طالب در مدح عمر می‌گوید: "خدا شهرهاى فلان را بركت دهد و نگاه‏‌دار که كجى را راست نمود و بيمارى را معالجه كرد و سنت را بر پا داشت و تباه‌كارى را پشت سر انداخت. پاک‌جامه و كم‌عيب از دنيا رفت". [خطبه ۲۲۳ نهج‌البلاغه - شرح نهج‌البلاغه ابن ابی‌الحديد، جلد ۱۲، صفحه ۳]. هر چند شهری که علی از آن ستایش می‌کند شهر غارتی و غیر تولیدی است ولی در هوش‌مندی و سیاست‌ورزیِ عمر تقریباً همه اتفاق نظر دارند.

علی به امور دینی از عمر ‌آگاه‌تر بود ولی در امور دولت‌داری خردمندی بر آگاهیِ دینی برتری دارد. به بیان روشن‌تر، تضاد عمر و علی به نحوی تضاد عقل و نقل است. "خلافتِ عقل" در برابر خلافتِ نقل برای عمر اولویت داشت. در نتیجه با توجه به شرحی که رفت می‌توان عمر را برای امر خلافت شایسته‌تر دانست.

خردمندی عمر نسبت به علی با واقعیت‌های تاریخی نیز هم‌خوانی دارد. او در عینِ حالی که هیچ‌وقت خودش را از مشوره‌دهی علی بی‌نیاز نمی‌دانست، جنگِ داخلی را که پس از پیامبر احتمال وقوع آن زیاد بود، به طرز هوشمندانه‌ای به جنگ با دشمنِ بیرونی تبدیل کرد و قلمرو امپراتوریِ تاراج و غارت‌های شهری را تا خراسان گسترش داد.

آن‌طور که از متون صفحات تاریخ اسلام بر می‌آید، پس از درگذشت عمر و خلیفه سوم وقتی علی به خلافت رسید، نزد ائمه شیعه باور به حقِ خلافت و امامت بر مسلمین مبدل به یک امر خونی و ژنتیکی شده بود. (قطع نظر از اینکه ائمه شیعه نتوانستند به قدرت برسند، زیرا مردم خلافت‌ آن‌ها را نخواستند‌. دلیل‌شان هم این بود که اساس و بنیاد نظریه امامت را دروغ و یک سکت جعلی می‌دانستند). ولی مقابل آن در سیره خلفای راشدین و بالاخص عمر که محل بحث ما می‌باشد، خلافت به مثابه امری وراثتی هرگز مطرح نشده است. باری، زندانی کردن عقل و انطباق آن با اسلام غلط است ولی در غیر عقلی بودنِ ساختار سیاسی‌خاندانی شک و تردیدی نیست. حکومت عقلی در عوض خون و ژنتیک بر آگاهی و شایستگی‌ها تکیه دارد.

بعد از گذشت قرن‌ها ساختار سیاسی‌اقتصادی خاندانی و غیر عقلی تا هنوز در بسیاری کشورهای اسلامی مستقر می‌باشد. هم قدرتِ سیاسی میراثی است و هم اقتصاد غارتی و در انحصارِ جنگ‌آوران. در جمهوریِ اسلامی اما نه فقط عمر خردمندتر از علی نیست، بلکه در اغلب خطابه‌ها و کتاب‌ها قاتل فاطمه نیز محسوب شده است.

ماجرای باغِ فدک نیز در فرمول غیر میراثی‌سازیِ ثروت و قدرت قابل درک و تحلیل است. پیش از اسلام فدک یکی از باغ‌های حاصل‌خیز یهودیان خیبر بود. اهالی فدک از ترس و بدونِ درگیری به مسلمانان تسلیم شدند. پیامبر اما باغ فدک را تصاحب کرد. اهلِ فدک مجبور بودند در برابر کار برای پیامبر در باغِ خودشان امرار معاش کنند. پس از پیامبر فاطمه مدعی شد که این باغ میراثش می‌باشد و مطابق برخی روایت‌ها حتی سندی را از سوی پیامبر مبنی بر اینکه این باغ میراثِ آن‌هاست، نشان داد. عمر ادعای فاطمه را نپذیرفت و گفت غنیمتِ اسلامی مال همه است و به شخص تعلق نمی‌گیرد. شیعیان اما نه درباره اصل مغصوب بودنِ فدک توسط مسلمانان خاموش‌اند، بلکه برنامه اقتصادی عمر را نیز جفا به آلِ پیامبر تصور نموده و از آن به عنوان پروژه غصب یاد می‌کنند.

به هر حال بر خلاف آنچه در متونِ شیعی آمده، عمر یگانه خلیفه اسلامی است که با بحران تناقضاتِ اقتصاد غارتیِ اسلام برخورد هوشمندانه داشت. در هوشمندی و از خودگذریِ او همین‌قدر بس که نه فقط برای خلیفه شدنِ فرزندان خود تلاش نکرد و مال و باغ و میراثی بجا نگذاشت، بلکه حتی برای دختر پیامبر هم امتیاز میراثی قائل نشد.

پی‌نوشت: در این نوشته نسبتاً کوتاه تلاش بر این بوده از چشم‌انداز دینداران به مسئله بنگریم ولی در نگاه بی‌طرفانه بایست گفت عقلِ اسلامی ویران‌گر و افسار گسیخته است که دنیا را فقط برای خود می‌خواهد و حق دیگری را از اساس به رسمیت نمی‌شناسد. استقرار خلافتِ عقل در اسلام محال است، زیرا اسلام هرچه هست نقل و حدیث و افسانه است. فقط با گذار از کودکی خودخواسته (دین) و استوار ساختنِ سیاست بر عقل خودآیین و تجربی است که خلافتِ عقل تحقق پیدا می‌کند.

#اندیشه_کنیم

@AndisheKonim
#یائسگی #زودرس ممکن است خطر ابتلا
به #زوال #عقل را در آینده افزایش دهد.

◾️زنانی که قبل از 40 سالگی یائسگی را تجربه می کنند، نسبت به زنانی که در سن 50 سالگی یا بالاتر شروع به یائسگی کرده اند، به طور قابل توجهی بیشتر در معرض ابتلا به زوال عقل در اواخر زندگی هستند.

منبع: انجمن قلب آمریکا

◾️بر اساس تحقیقات اولیه، زنانی که خیلی زود، قبل از 40 سالگی وارد یائسگی می‌شوند، در مقایسه با زنانی که یائسگی را در سن شروع یائسگی 50 تا 51 سالگی شروع می‌کنند، بیشتر در معرض ابتلا به زوال عقل از هر نوع در اواخر زندگی هستند. در کنفرانس اپیدمیولوژی، پیشگیری، سبک زندگی و سلامت قلبی متابولیک 2022 انجمن قلب آمریکا ارائه شود.

خاستگاه :

https://neurosciencenews.com/early-menopause-dementia-20121/



@AndisheKonim
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#عقل_سلیم و ذهن ما
دوبله شده به پارسی


@AndisheKonim
می‌توانیم هر قدر دوست داریم بر این نکته تاکید کنیم که #عقل بشر ضعیف‌تر از #غرایز اوست و حق نیز با ماست ولی این ضعف ویژگی عجیبی دارد. صدای عقل ملایم و تدریجی است ولی تا گوش شنوایی نیابد آرام نمی‌گیرد و درنهایت بعد از تکرار بی‌پایان، موفق می‌شود. این یکی از نکات معدودی است که ما را به آینده انسان امیدوار می‌کند.

👤 #زیگموند #فروید


@AndisheKonim
رابطه‌ی #آلت_تناسلى با #عقل و شعور از
ديد مولی المتوحشین علی ابن ابی طالب


🔅امام صادق گفته:امام علی فرمود:وقتی پسر بچه‌ای،بیضه‌اش افتاده،آلتش کوچک و دیدی آرام دارد،امید به خوبى و آسودگى از بدى او باشد،
و اگر بیضه بچه‌ای، سخت،آلتش بزرگ و دیدی تیز دارد نه امید به خوبى او است‏و نه آسودگى از بدیش!!
‏منبع:الكافي _ط الاسلامية نویسنده :الشيخ الكليني.. جلد ۶...صفحه ۵۱



@AndisheKonim
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💠#عقل در اسلام اعتبار و جایگاهی ندارد.


مولوی عبدالقدوس دهقان از علمای اهل سنت می‌گوید :

"نقل بر عقل مقدم است و ما نیازی به عقل نداریم و برای ماحجیت ندارد و نقل ارجح هست".😐


@AndisheKonim
چرا #دندان #عقل در #انسان
دیر رشد می‌کند؟


«یکی از اسرار رشد زیست‌شناختی انسان رابطه زمانی رشد دندان عقل با طول عمر و تعیین قانون دقیقی برای آن است»

یافته‌های تحقیق جدیدی نشان می‌دهد کندی رشد بدن در روند زندگی و هم‌چنین کوتاه‌تر بودن آرواره‌ها و تورفتگی صورت انسان‌ها در قیاس با شامپانزه‌ها بیان‌گر دیرتر روییدن دندان آسیاب انسان‌ها در قیاس با خاله‌زاده‌های نخستی‌سان آن‌ها است.
دندان عقل‌ (که مخصوص جویدن است و در عقب آرواره قرار دارد) شامپانزه‌ها در حدود سه، شش و ۱۲ سالگی در می‌آید، اما این دندان‌ها در انسان در حدود سنین شش، ۱۲ و ۱۸ سالگی یعنی در سنین بالاتر رشد می‌کند.

محققان دهه‌ها است که از پیوند میان سرعت پیدایش دندان عقل در دهان و سرعت کلی رشد بدن آگاه‌اند.
به گفته انسان‌شناسان، سرعت رشد انسان نوین بسیار کم است و دندان عقل در سنین بسیار بالا در دهانش پدیدار می‌شود، یعنی دیرتر از همه نخستی‌سانان موجود و منقرض‌شده

این محققان می‌گویند علت تاخیر رویش دندان عقل در انسان تکامل و رشد کندتر صورت و نیز کوتاه‌تر بودن طول آرواره‌ها و قرار گرفتن صورت درست در زیر کاسه سر است.
گری شواترز نویسنده این مقاله می‌گوید: «به نظر می‌رسد رشد آرواره‌های ما بسیار کند است و علت آن احتمالا رشد کندتر بدنمان در طول زندگی است که در کنار کشیدگی کمتر صورتمان موجب می‌شود برای رشد #دندان_عقل دیرتر فضای مطلوب مکانیکی یا به عبارتی «جای مناسب» فراهم شود و این دندان‌ها در سنین بسیار بالاتر در دهان انسان پدیدار شود.»
به باور این محققان، با استفاده از این یافته‌ها می‌توان به درک بالینی بهتری از دندان عقل رسید.

The Independent

published in the journal Science Advances



@AndisheKonim
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
تنها بخش ازاد وجود انسان #عقل است.
بايد از زندان عقايد خود را نجات بخشيم.

👤 #دكتر #هلاكويى



@AndisheKonim
■ «مختصری در باب “#عقل در برابر #غریزه” چنانچه #ویل_دورانت می نگارد»

#هیوم معتقد بود که اگر عقل با رفتار کسی سازگار نباشد آن شخص بر ضد عقل خواهد ایستاد.
#زنون نیز عقل و استدلال را به باد استهزا گرفت و آن را پوچ دانست.
با این حال مردم یونان و رم که در عین لذت جویی مردمی زاهد و اهل ریاضت بودند هرگاه #عقل و #شهوت را در مقابل هم می یافتند به آسانی از خرد پیروی می نمودند.
با گذشت زمان نیروی عرفانی که امیدها و آرزوهای انسانی را در بر داشت و تسلی بخش ستمدیدگان و تنگدستان بود از شرق به یونان تاخت و به راحتی جایگزین دنیای عقلانی شد.
#روسو انسان متفکر را حیوان فاسد خواند.
#کانت سخنان #زنون را تکرار کرد که به اروپاییان گفت “به خدا و اختیار و پایندگی روح معتقد باشند زیرا عقل در پذیرفتن اینکه انسان با سعی و عمل به بهشت می‌رود ناتوان است.”
#شوپنهاور عقل را بنده مطیع اراده و #فروید آن را پوششی بر غرایز و شهوات خواند.
امّا #غریزه چیست؟
غریزه،واکنشی ست که آدمی برای رفع نیازمندیهای دائمی خود بی آنکه به تأمل و اندیشه نیاز داشته باشد نشان می دهد،باز بعبارتی دیگر،غریزه تعلقات و خواست هایی از احساس و واکنش است که در سرشت آدمی نهاده شده است.
#دورانت،عقل را پاسخی کلی در مقابل وضعی کلی و در مقابل غریزه را پاسخی کلی به وضعی خاص می داند که در آن نیازی احساس می گردد.
هر غریزه با حسی انفعالی همراه است و تقریبا در هر شخص در برابر هر غریزه،ضد آن نیز موجود است که عواملی همچون محیط می توانند یکی از آن ها را برگزیده و قوت بخشند.
شاید برای زندگانی ابتدایی دوره شکار غریزه کافی بود اما آنجا که تمدن آغاز شد،دیگر نمیشد به غرایز اکتفا کرد پس زندگی از عقل یاری جست.
فیلسوفانی چون #افلاطون و #ارسطو عقل را به طرزی افراط گونه می ستودند و “عقل را تکیه گاه حقیقت” می دانستند.می توان گفت استدلال و پیرو عقل بودن به خاطر محبوب بودن آن نیست بلکه به دلیل لزوم آن است. اما با تمام این توصیفات،#نیچه غریزه را باهوش‌تر از هر عقلی دانست!
دورانت نیز معتقد است که گاه غریزه بر عقل استیلا می یابد،آنجا که پای دوست داشتن به میان می آید.چرا که تجربه-همان احساس متراکم- به ما آموخته است که لحظه ای #عشق به سالیانی #اندیشه می ارزد.
از سوی دیگر دورانت عقیده دارد که غرایز خودخواهند و تنها در جهت منافع خود کار می کنند،تنها ارضا خود را می خواهند ولو به قیمت فدا کردن تمام شخصیت فرد،او غریزه جنسی را به عنوان تمثیل می آورد که فرد را بدون هیچ توجهی به نتایج دچار آشفتگی می نماید.
#کنفسیوس می گفت؛“فرق انسان و حیوان خیلی کم است ولی بعضی از مردم همین اندک را نیز دور می اندازند.”
در این که هرآنچه بر اندیشه ما بیفزاید ما را از یقینات و مأمن آرام مان دور می نماید شکی نیست اما زندگی بدون تعقل نیز آدمی را سزا نیست که؛“سقراط بودن و به زندان رفتن بهتر از دیو بودن و بر تخت نشستن”.

📚 #لذات_فلسفه
#ویل_دورانت
👤 گردآوری #الهام_اولیائی

@AndisheKonim
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
چرا مکانیک #کوانتومی با #عقل انسان در تضاد است؟
زبان کلیپ انگلیسی با زیرنویس پارسی


@AndisheKonim
■ تفاوت #فهم و #عقل

ما خواهی نخواهی به درک کردنِ آن چه می‌دانیم صحیح نیست ادامه می‌دهیم:

"ماه در افق بزرگ‌تر به نظر می‌رسد؛ تصویرِ تشکیل شده در کانونِ یک آینه‌ی مقعر که در فضا معلق و دقیقاً شبیهِ یک جسمِ جامد است؛ برجسته کاری‌های نقاشی که واقعاً برجسته دیده می‌شوند؛ حرکت ساحل یا پلی که روی آن ایستاده‌ایم در حالی که یک کشتی زیر آن در حال حرکت است؛ کوه‌های بلند که در اثر نبودِ پرسپکتیوِ ژرفانما، بهما خیلی نزدیک‌تر از آنچه هستند به نظر می‌رسند، و این نتیجه ی پاکی هوای اطراف قله‌های بلندشان است. در این نمونه‌ها و یکصد نمونه ی مشابهِ دیگر، فهم، علتِ عادی‌ای را که با آن آشناست فرض می‌گیرد. لذا این را بی درنگ درک می‌کند، گرچه قوه ی تعقل ما به طرقِ دیگر وضعیت صحیحِ امور را کشف کرده است. ولی عقل نمی‌تواند فهم را آموزش دهد، زیرا فهم در شناخت اش بر عقل مقدم است ولذا قوه ی تعقل نمی‌تواند به آن برسد. از این رو وهم یعنی فریبِ فهم چاره ناپذیر می‌ماند، هر چند از خطا، یعنی فریبِ عقل جلوگیری می‌شود."

"وهم به رغم هر گونه شناختِ انتزاعی، در تمام موارد مذکور ثابت می‌ماند؛ زیرا فهم کاملا و مطلقا با قوه‌ی تعقل تفاوت دارد."

👤 #فلسفه_شوپنهاور
📚 #برایان_مگی
👤 #آرتور #شوپنهاور


@AndisheKonim
اخلاقیات زاده ی #دانایی و #عقل است، و #دین مرگ #اخلاقیات


@AndisheKonim
مبنای #اصول‌اخلاقی چیست؟
بخش3


جامعه‌مدرن براساس اصل #آزادی‌منفی حقوق را تنظیم می‌کند. در واقع این ‌اصل بر جامعه‌مدنی استوار است که من قادر به انجام هر عملی هستم مگر آنکه عمل من منجر به نقض‌اختیارات‌و آزادی عمل دیگران شود

به بیان دیگر، دایره آزادی‌عمل من نباید با دایره آزادی‌عمل دیگران هم‌پوشانی داشته باشد. در اینصورت، مطمئن هستیم که عرف و سنن عقب‌مانده و زورگویی پیشوایان‌مذهبی و حاکمین‌مستبد، آزادی‌عمل فرد را محدود نکرده و منجر به شرارت‌بیشتری افزون بر شرارت‌ها و تبهکاری‌های‌احتمالی افراد نخواهد شد.
برای مثال همان عمل رابطه‌نامشروع یا پوشش‌انسان‌ها که براساس سنت و عرف‌مذهبی جوامع، ممنوع‌است، در جامعه‌مدرن‌ آزاد خواهد بود. از آنجایی که روابط‌خصوصی افراد با یکدیگر ضرری به دیگران وارد نمی‌کند، بنابراین این عمل جزو حقوق‌انسان‌ها محسوب می‌شود. اما عمل دزدی، چون اخذ مالکیت با سلب‌مالکیت از دیگری است بنابراین با آزادی‌عمل دیگران مغایر بوده و جرم محسوب می‌شود. درصورتیکه اگر بخواهیم براساس اخلاقیات‌عرفی عمل کنیم، معمولا جوامع سنتی هر دو عمل را #ممنوع اعلام می‌کنند چون با اصول و قوانین‌مذهبی مغایرت دارد
★ بنابراین بین تنظیم‌حقوق و قوانین براساس #آزادی‌منفی و عرف و اخلاقیات تفاوت بسیاری وجود دارد.

عموم مردم تصور می‌کنند که اگر مردم به اخلاقیات ملزم باشند، تبهکاری و شرارت در میان مردم کمتر خواهد شد. اما همانطور که نشان دادیم، تنها براساس مفهوم #حق و #آزادی است که می‌توان اختیار عمل انسان‌ها را تنها تا جایی محدود کرد که منجر به شرارت و تبهکاری نشود.
واقعیت هم این نتیجه‌منطقی ما را تایید می‌کند، در جوامع‌سنتی که با زور مذهب و حکومت و خانواده، مردم را به رعایت اصول‌اخلاقی مجبور می‌کنند، تبهکاری و شرارت حتی بیشتر از جوامع‌آزاد است.
آزادی، شرارت بوجود نمی آورد، برعکس، هرکس با شناخت دقیق حیطه ‌اختیارات ‌خود، قادر می‌شود که منافع خود را در جامعه پیش ببرد

تنظیم‌حقوق براساس #آزادی‌سلبی، یک ضرورت‌سلبی برای کاهش ‌جرم و جنایت در جامعه است. اما در بحث کاهش‌جرم، در کنار ایجاد زمینه ‌حقوقی ‌صحیح، راهکارهای‌ایجابی نیز وجود دارند که مرتبط است به ریشه‌کن کردن دلایل وقوع‌جرم مانند #فقر و #جهل و ...

جامعه‌سرمایه‌داری با توجه به اینکه یک نظام سودمحور است، قادر به حل این معما نیست و همچنان که فقر را تولید می‌کند، جهل را بازتولید کرده و همین جهل، جرم و جنایت و دوباره‌ فقر را هم بازتولید می‌کند


بعنوان جمع‌بندی، نشان دادیم که برای اصلاح‌رفتار انسان‌ها و کاهش‌جرم، نیازی به مذهب و پاداش‌و جزا دهنده‌الهی نداریم. چنین مفاهیمی‌خیالی که می‌خواهند رفتار مردم را مانند کودکان #کنترل کنند، شایسته یک جامعه ‌پیشرفته نیست
مذهب اخلاقیات را در جامعه بوجود نمی آورد، بلکه برعکس مذهب است که از اخلاقیات سواستفاده می‌کند و آنرا برای توجیه اهداف خود به کار می‌گیرد

یگانه منشا اخلاق #عقل است. اما هیچ روش قطعی برای تنظیم‌اخلاقیات توسط عقل نداریم.

با اخلاقیات‌فردی نمی‌توان انتظار داشت که روابط انسان‌ها در جامعه‌ای با این همه تضاد منافع و درگیری‌های‌فردی، بهبود یابد. چنین تجویزهایی بی‌ارزش هستند. بنابراین ما به مفهوم #حق گذر می‌کنیم. یعنی #حق است که توسط کلیت‌جامعه، اختیار عمل فرد را تعیین می‌کند.

✘ در اینجا این سوال پیش می‌آید که آیا مفهوم‌حق براساس اخلاق و عرف تعیین می شود یا براساس آزادی؟
جامعه‌سنتی، اولی را انتخاب می‌کند و جامعه‌مدرن دومی را.
اگر حقوق انسان‌ها را عرف و اخلاقیات‌حاکم تنظیم کند، هیچ تضمینی وجود ندارد که آنها #آزادی و اختیار عمل انسان را سلب کرده و شرارت بیشتری را موجب شوند. همانطور که در بسیاری از جوامع ‌مذهب‌زده و توتالیتر شاهد هستیم. اما اگر درک درستی از مفهوم ‌آزادی‌سلبی داشته باشیم، قادر هستیم اختیار عمل هر انسان را به گونه‌ای تعیین کنیم که موجب محدودیت‌اعمال دیگران نشود



تمامی این نتیجه‌گیری‌ها، ساده و منطقی به نظر می‌رسد. اما این استدلال‌ها درمیان انبوه مفهوم‌پردازی‌ها و مغالطه‌ها گم می‌شوند

آیا آموزش چنین شیوه‌منطقی تفکر و تنظیم روابط میان انسان‌ها، کار سختی است؟
سوال اصلی این‌ست که چرا هنوز در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که نه حاکمین و نه محکومین درکی از #آزادی و #مفهوم‌حق در میان انسان‌ها ندارند؟

#پایان



@AndisheKonim
Ещё