اندیشیدن تنها راه نجات

#پایان
Канал
Логотип телеграм канала اندیشیدن تنها راه نجات
@AndisheKonimПродвигать
5,31 тыс.
подписчиков
22,7 тыс.
фото
21,1 тыс.
видео
8,79 тыс.
ссылок
کانال اندیشه(گسترش علم و مبارزه با خرافات، ادیان، شبه علم) آیدی ادمین @Printrun @Salim_Evolution گروه تلگرامی عقاید محترم نیستند https://t.me/+afAiwBquqnIyZTli اینستاگرام https://www.instagram.com/p/Cpxu3rcjtzV/?igshid=YmMyMTA2M2Y= کتابخانه کانا
Forwarded from اندیشیدن تنها راه نجات (𝐒@𝐥𝐢𝐦)
#حقیقت (۶)


حال، اگر #حقیقت وجود ندارد پس با این هراس چه باید کرد؟

#نیچه می‌گوید درست‌ است که رابطه انسان با جهان به صورت کامل درک نمی‌شود، اما همان رابطه مجازی و دست و پا شکسته مبتنی بر اشاره و تاویل را به گونه‌ای از راه #هنر می‌توان درک کرد.
#هنر، زیبایی جهان را آشکار می‌کند.
تنها چیزی که اصالت دارد، زندگی است

× هنر به ما می‌گوید زندگی زیباست و تا زیبایی هست، زندگی باید کرد.
× هنر، زندگی را برای انسان قابل ادامه می‌سازد


× اما تکلیف معنا چه می‌شود؟
× پس معنای زندگی ما چیست؟


اجازه بدهید داستان زرتشت که نیچه را توضیح دهم.

#زرتشت که بود؟
#نیچه می‌گوید او مخترع اخلاق است و در واقع او مخترع همه دروغ‌هایی است که آن‌ها را به عنوان حقیقت میشناسیم.
بنابراین هم اوست که باید جهان را از این طاعون اخلاق که خودش به جان انسان انداخته آزاد کند و انسان را به جایی فراسوی نیک و بد رهنمون شود.
زرتشت پس از اختراع اخلاقیات، به کوه‌های آلپ می‌رود و سال‌ها آنجا می‌ماند. حالا زرتشت برمی‌گردد تا جهان را از این #توهم‌حقیقت و از دینی که خود مخترع آن بود پاک کند. زیرا او این توهم را از هر کسی بهتر می‌شناسد.

نیچه ادامه می‌دهد:
معنای زندگی انسان از همین جا ساخته می‌شود. انسان بر خلاف آنچه مذهب می‌گوید، گناهکار نیست. انسان از طریق درک زیبایی جهان، به زندگی خود معنا می‌بخشد. او حرکت خود را از پستی به سمت #انسان‌والا آغاز می‌کند.
#انسان‌والا، یک جان آزاده قدرتمند است که همه چیز را از نو پایه‌ریزی می‌کند. او اخلاق راستین را می‌آورد

× ما هنر را داریم تا حقیقت، ما را نابود نکند

• یعنی هوشیاری ما از این نکته که #حقیقت وجود ندارد می‌تواند کشنده و ناامید کننده باشد، اما هنر، ما را از این ناامیدی حفظ می‌کند.

• هنر به ما می‌گوید
زندگی زیباست و با همه سختی‌هایش، ارزش زیستن دارد.

نیچه از ما می‌خواهد که با اراده‌ای سخت، به زندگی #آری بگوییم و برای داشتن یک جان‌آزاده تلاش کنیم و از آن تنبلی و سستی و بی‌کاری و بی‌انگیزه بودنی که دین و عرفان آن را تشویق می‌کنند و آن پوچی ناامید کننده جدا شویم.


✓ این است مفهوم انسان
✓ انسانی باش، زیادی انسانی

#پایان


@AndisheKonim
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سه #سناریو برای #پایان #کیهان
زبان کلیپ انگلیسی با زیرنویس پارسی

مرگ گرمایی و انجماد بزرگ
بیگ ریپ یا مه‌گسست
بیگ باونس و بیگ کرانچ



@AndisheKonim
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سه #سناریو برای #پایان #کیهان :
زبان کلیپ انگلیسی با زیرنویس پارسی

مرگ گرمایی و انجماد بزرگ
بیگ ریپ یا مه‌گسست
بیگ باونس و بیگ کرانچ



@AndisheKonim
Forwarded from اندیشیدن تنها راه نجات (𝐍𝐑𝐖)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#پایان #دنیا در سه نظریه ی متفاوت
زبان کليپ انگلیسی با زیرنویس پارسی

روزی میرسد که دنیا نابود میشود.
اما چرا؟ و چگونه؟

لینک این پست در کانال اینستاگرام اندیشه :

https://www.instagram.com/p/CdLyvgWuctE/?igshid=YmMyMTA2M2Y=



@AndisheKonim
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
انواع به اصطلاح
#پایان_ها برای #جهان ما
زبان کلیپ انگلیسی با زیرنویس پارسی

پایان جهان یعنی جهان به گونه ای تغییر کند که نخست زیست ناپذیر شود دوم با آنچه از نظر فیزیک میشناسیم کاملا متفاوت شود

سفری به آینده بسیار دور

#مستند جهان چطور کار می‌کند؟



@AndisheKonim
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#جنگ #بوئر ، آغاز #پایان امپراتوری #انگلستان و اثراتش بر دولت رفاه و اقتصاد

علی بندری



@AndisheKonim
چرا دین نمی‌تواند پایه #دموکراسی باشد؟3


در این نوشتار کوتاه، استدلال شد که نمی‌توان از ادیان بطور عام و اسلام بطور خاص انتظار ایجاد دموکراسی داشت. هیچ دینی چنین ادعایی نکرده، اما می‌توان براساس دین، حکومت ایجاد کرد.
هم حکومت‌مسیحی‌ دراز مدت و هم حکومت‌های چند رنگ اسلامی داشته‌ایم. از دوران پیامبر-شاهی محمد در صدر اسلام، تا خلافت خلفای‌راشدین و خلافت‌های ‌چندگانه. حالا هم که در پرتو انقلاب، حکومت‌ اسلامی در کشور ما برقرار است.
پس حکومت‌دینی جلوه خارجی‌‌تاریخی و واقعی دارد. منتهی، حرف اینست که حکومت‌دینی‌دمکراتیک، نه وجود خارجی و تاریخی پیدا کرده و نه می‌تواند پیدا کند. به‌عبارت روشن‌تر، اگر خواستار دموکراسی هستیم، نه می‌توانیم اعتقاد دینی را نقطه آغازین قرار دهیم و نه می‌توانیم دو نقطه حرکت توأم داشته باشیم، یعنی هم مسلمانی و هم شهروندی
انتزاع و انتخاب جوهر مدرنیته است، لاجرم باید انتخاب کرد. یا این یا آن. اما نه هر دو و نه با هم

#پایان

پروفسور مهدی‌مظفری، رییس مرکزمطالعات‌اسلامگرایی و افراطی‌گری (CIR) در بخش علوم ‌سیاسی دانشگاه‌ آرهوس ‌دانمارک
(با کمی تغییر از MahyarHɪᴄʜ)



@AndisheKonim
⥪ لائیسیته به زبان ساده

◍ فرق لائیسیته با سکولاریسم:
سکولاریسم حاصل رفرم در دنیای مسیحیت است. سکولاریسم یک تحول تاریخی در جامعه مذهبی‌ پروتستان بود ولی‌ لائیسیته مولود افکار انقلابی‌ در فرانسه‌کاتولیک است

◍ لأیسیزاسیون در کشورهای کاتولیک غربی و در تقابل با کلیساسالاری شکل می‌گیرد درحالی‌که در کشورهای پروتستان اروپا لائیک، لائیسیته، لائیسیزاسیون ناشناخته مانده. سکولاریسم، عادت، رفتار، منش و رفتار اجتماعی حکومت با دین است سکولاریسم یک فرایند تحولی تدریجی و هماهنگ میان دین، دولت و جامعه مدنی با الزامات روز است که در نهایت، به سلطه دین و کلیسا بر امور سیاسی و اجتماعی پایان می‌بخشد. سکولاریسم تحول برداشت دینی در جوامعی است که مداراگر و امروزی‌تر شده هستند. در حالی‌ که لائیسیته جدایی نهاد‌های دین و دولت است. تجربه به ما آموخته که در کشور‌های اسلامی تحول در امر قدرت مذهبی‌ قابل تحمل قدرتمداران دینی نیست و کار را به طور قاطع یکسره می‌کند.

سکولاریسم به معنای جدایی نهاد دین و نهاد دولت نیست، بلکه برداشت امروزی‌تری از دین بر اساس حقوق‌انسانی‌ و دموکراسی است. به عبارت دیگر، عقب‌نشینی دین است در مقابل حقوق‌فردی و آزادی‌انسانی‌ در کشور‌های مانند ‌انگلستان، آلمان و آمریکا. در حالی‌که در فرانسه قانون اساسی‌ نقش دین و دولت را از نظر حقوقی از هم جدا کرده است. سکولاریسم فقط همزیستی‌ دین و دولت است نه جدایی کامل این نهادها.
در سیستم سکولار و لائیسیته، کشور دین خاصی‌ ندارد. ولی‌ در کشور‌های سکولار مثل آمریکا باور‌ها مسیحی‌ و دئیسم نفوذ خاصی‌ دارند. اعلامیه جهانی‌ حقوق بشر سازمان ملل متحد در سال ۱۹۴۸ بر اساس توافق بین سکولار‌ها و لائیک‌های دنیای دمکراتیک به بشریت ارائه شد

دکتر رامین کامران در مورد استقلال سازمانی دین و دولت می‌نویسد:
◍ اقتدار (چه سیاسی و چه مذهبی‌) باید در سازماندهی گروه بازبتابد تا خود گروه در عمل معنا پیدا کند


گرفتاری های درک معنای لائیسیته و سکولاریسم:
ابهام و آشفتگی‌‌فکری و کج‌فهمی‌‌های موجود را می‌توان نتیجه عدم ارتباط ارگانیک بین روشنگران (روشنفکران) و کنشگران‌اجتماعی دانست، و نه در نبود مطالب فرموله شده
دیگر گرفتاری کنشگران‌اجتماعی ایران در عمومی‌ کردن این گفتمان و به نمایش گذاشتن یک فرمول دمکراتیک روشن و همه فهم است.
◍ لائیسیته جدایی دین از سیاست هست، ولی به بعد جمعی و اجتماعی دین کاری ندارد. گیتی‌ گرایی و دنیوی وعرفی‌گرایی ترجمه درستی‌ از لائیسیته نیست. اگر جامعه روشنگر ایرانی‌ بر روی اصل لائیسیته و یا سکولاریسم به توافق جمعی رسیده اند و یا خواهان سیستمی‌ سکولار و یا لائیک هستند، می بایستی که در گفتمان خود معنای لائیسیته و سکولاریسم را درست فرموله کنند.


◍ شاید بهتر باشد به جای دعوا بر سر واژگان و بحث‌های فلسفی‌ بی‌انتها، به چند سوأل اساسی‌ فکر کنیم و به دنبال پاسخ باشیم تا در آینده اختلافات سیاسی کمتری داشته باشیم. به عنوان مثال، در آمریکا کلیساها از دادن مالیات معاف هستند در صورتی‌ که صاحبان هر ساختمانی به واسطه ی استفاده از امکانات اجتماعی باید مالیات بپردازند. چه سکولار و چه لائیک. چرا در آینده مساجد ایرانی‌ نباید به شهرداری و یا دهداری مالیات بپردازند؟ در شهری که دارای چندین مسجد بوده و فقط یک مدرسه دارد، آیا شورای شهر نباید از این اختیار برخوردار باشد که چند مسجد را تبدیل به مدرسه و بیمارستان کند؟ سؤال اصلی اینست که مساجد و کلا اماکن مذهبی متعلق به کیست؟ دولت یا روحانیت

◍ از آنجا که روش برقراری ایده‌های سکولار و لائیک در هر کشوری مطابق با بافت فرهنگی‌ و سیاسی آن جامعه رشد کرده، سوالی که پیش رو داریم اینست که: لائیسیته ایرانی‌ چه ویژگیهایی را خواهد داشت؟ این مهم به خرد روشنگران و فرهیختگان جامعه ما دارد که روی این مقوله‌ها کار کنند و همچنین کنشگران اجتماعی و سیاسی باید فعالانه در پخش و اشاعه ی افکار روشنگرانه کوشا باشند.

◍ لائیسیته ایرانی ما نباید نسخه بدل هیچ کشور دیگری باشد اما باید اصول را که در همه جا ثبت است، شناخت و بر اساس آنها عمل کرد

#پایان



#اندیشه_کنیم

زن ، زندگی ، آزادی
#مهسا_امینی

@Andishekonim
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
داستان #پایان #دایناسور_ها
دوبله شده به پارسی

لینک این پست در کانال اینستاگرام اندیشه :

https://www.instagram.com/reel/ChjbwcCj5jG/?igshid=YmMyMTA2M2Y=



@AndisheKonim
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
برنامه ریزی برای #پایان_نفت
زبان کلیپ انگلیسی با زیرنویس پارسی

#ریچارد_سیزر ، ژئوفیزیکدان‌

در حالی که توجه جهان به مخاطرات استخراج #نفت معطوف است، ما سخرانی ریچارد سیرز را در اوایل ماه فوریه ۲۰۱۰ ارایه می‌کنیم. سیرز، که متخصص تولید منابع جدید انرژی است، در مورد گذار اجتناب‌ناپذیر و الزامی ما از نفت صحبت می‌کند. به سمت چه چیزی ...؟



@AndisheKonim
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سه راهی که می‌تواند
منجر به
#پایان #جهان شود.
زبان کلیپ انگلیسی با زیرنویس پارسی


#ونوس_کئوس ، مربی آموزشی

ما درباره گذشته جهانمان می‌دانیم: تئوری مهبانگ همه‌ مسائل را پیش‌بینی می‌کند، زمان و فضا تقریبا ۱۴ میلیارد سال پیش شروع شد. و ما درباره حال می‌دانیم: مشاهدات دانشمندان از کهکشان‌ها نشان می‌دهد که جهان با سرعت زیادی رو به گسترش است. اما در آینده چه می‌شود؟ آیا می‌دانیم که جهان‌مان چگونه پایان می‌یابد؟ ونوس کئوس به سه سناریو احتمالی کیهان‌شناسان می‌پردازد.



@AndisheKonim
اندیشیدن تنها راه نجات
یک آتئیست #کمال #مطلق در سال ۱۰۶۳ میلادی آنسلم راهب دومینیکن، رئیس دیربِک در نورماندی شد. او بعدها به مقام بالاتری رسید و خیلی با اکراه سراسقفی کنتربری را بر عهده گرفت. این مسئولیت او را درگیر وظایف سنگینی کرد ولی او باز فرصتی برای خود پیدا می‌کرد که علاقه…
#کمال #مطلق

⥪ جزیره‌ گونیلو
اولین منتقد برهان‌وجودی، یکی از معاصران آنسلم، راهبی به نام #گونیلو بود. او می‌گفت برهان آنسلم به طور واضح اشتباه و نادرست است، چون می‌توان از همین استدلال برای اثبات وجود هر چیز کامل استفاده کرد، مثلا اثبات وجود کامل‌ترین جزیره قابل تصور

پاسخ آنسلم این بود که برهان او فقط در مورد خدا به کار می‌رود. دلیلش به این ترتیب است:
مفهوم موجودی که بزرگ‌تر از آن نمی‌توان تصور کرد، مفهوم بسیار روشن و نامبهمی است. با استفاده از آن می‌توانیم به اصطلاح خدا را #کشف‌کنیم. می‌توانیم از راه استدلال عقلی راهی برای علم پیدا کردن به وجود خدا و صفات او پیدا کنیم. ولی هیچ مفهوم روشن و نامبهمی از جزیره کامل نداریم، و بنابراین نمی‌توانیم همین استدلال را در مورد جزیره کامل به کار ببندیم


⥪ ایراد كانت
فیلسوف شهیر آلمانی ایمانوئل‌کانت (۱۸۰۴- ۱۷۲۴) هم به برهان وجودی ایراد می‌گرفت. او می‌گفت که وجود، یک محمول نیست. به عبارت دیگر، وجود، ویژگی نیست که چیزی بتواند آن را داشته باشد یا نداشته باشد. وقتی می‌گوییم چیزی وجود دارد، چیزی به مفهوم آن اضافه نمی‌کنیم. صرفا ادعا می‌کنیم چیزی در جهان وجود دارد که با آن مفهوم مطابقت دارد و مابه ازای خارجی آن است. و از آنجا که وجود از آن نوع چیزهایی نیست که خدا (یا هر چیز دیگری بتواند واجد یا فاقدش باشد، برهان وجودی هرگز راه به جایی نمی‌برد و موفق نمی‌شود.

آیا حق با کانت بود که ادعا می‌کرد وجود یک محمول نیست؟ خب، این یک پرسش نسبتا فنی است. فقط این را بگویم که اکثر، و نه همه فیلسوفان با او هم عقیده‌اند که وجود، یک محمول نیست


⥪ قدرت‌جادویی برهان‌وجودی
برهان‌وجودی طی تقریبا هزار سال، فیلسوفان را به خود جذب کرده است. پس به رغم غرابت و عجیب بودنش، لابد چیزی در آن هست که نظرها به آن جلب می‌شود. اولین بار که به آن برخوردم، موقع خواندن کتاب تأملات دکارت بود. واکنش اولیه من ناباوری کامل بود. با خودم گفتم چطور کسی می‌تواند چنین استدلال مزخرفی را جدی بگیرد. اما بعد راجع به آن بیشتر فکر کردم. با کمال تعجب، متوجه شدم که وقتی ذهنم را از تصور خدا به عنوان نوعی شبح یا پیرمردی ریشدار پاک کردم و به جای آن، خدا را به صورت انتزاعی در نظر گرفتم، یعنی به صورت موجودی که صاحب همه کمالات است، برهان وجودی کم‌کم برایم معنی‌دار شد. آن وقت بود که فکر کردم ممکن است حق با دکارت باشد.. بعدا متوجه شدم که در این موضوع تنها نبودم. فیلسوف انگلیسی برتراند راسل در جوانی تجربه مشابهی داشت. او در زندگینامه خودنوشته‌اش می‌نویسد:
⥪ رفته بودم بیرون یک بسته توتون بخرم. بعد وقتی خریدم، در راه برگشت در طول مسیر ترینیتی در کمبریج، ناگهان آنرا به هوا پرت کردم و با فریاد گفتم: خدای بزرگ در چکمه‌ها! – برهان‌وجودی، درست است

راسل هم مثل من بعدها نظرش را عوض کرد. ولی درهرحال این ماجرا، قدرت افسون کننده فوق‌العاده برهان‌وجودی را نشان می‌دهد. همانطور که راسل بعدها نظر داد، خیلی راحت‌تر است که بگوییم این برهان به درد نمی‌خورد تا اینکه بگوییم دقیقا همان چیزی از آب در می‌آید که عیبش است

#پایان


#اندیشه_کنیم
@AndisheKonim
اندیشیدن تنها راه نجات
🔴سرنوشت رجال‌رضاشاهی ◍ جم یا داور وزیران کابینه فروغی چند لحظه پس از آخرین شرفیابی او، از کم و کیف ماجرا مطلع شدند و بیش از هر وزیری داور پریشان شد. داور به نقش فروغی در روی کار آوردن رضاشاه وقوف کامل داشت. از صمیمیت فروغی و تدابیر او در کار‌ها مطلع بود…
🔴 سرنوشت رجال‌رضاشاهی

◍ قتل سردار اسعد در زندان رضاشاه

در سال ۱۳۱۲ شمسی محمدعلی فروغی به نخست‌‌وزیری رسید. در این دوره اسعد کماکان عهده‌‌دار وزارت جنگ ماند. در‌‌ همان سال طبق سنوات گذشته شاه برای شرکت و مشاهده مسابقات اسب‌دوانی به دشت گرگان عزیمت کرد. در این مسافرت، اسعد در صف مقدم همراهان شاه قرار داشت؛ اما پس از انجام مراسم اسب‌‌دوانی و توزیع جوایز توسط اسعد در روز ۲۶ آبان ۱۳۱۲ شمسی، سرهنگ سهیلی، رئیس اطلاعات شهربانی سردار اسعد را بازداشت و بلافاصله وی را راهی زندان قصر کرد. همزمان با این واقعه، تعداد زیادی از روسای عشایر تبعیدی در تهران و دیگر افراد صاحب‌نفوذ در مناطق ایلی جنوب دستگیر شدند. گذشته از اکثر خوانین بختیاری، تعدادی از سران دیگر ایلات نیز بازداشت شدند و به زندان افتادند. عده‌‌ای از خوانین بختیاری که نماینده مجلس بودند نیز پس از سلب مصونیت توقیف شدند. در همین زمان، قوام‌‌الملک شیرازی که از یاران و دوستان صمیمی سردار اسعد بود نیز بازداشت شد.
جعفرقلی‌اسعد بیش از چهارماه در زندان به سر برد تا اینکه در روز دهم فروردین ۱۳۱۳ جسد وی را تحویل بازماندگان دادند. عباس اسکندری در کتاب محکمه‌عالی‌اختصاصی درباره سردار اسعد می‌نویسد:
مدعی‌العموم برای توقیف و قتل او، ره به جایی نبرد؛ اما دوستی سردار اسعد با تیمورتاش و تلاش برای نجات جان وزیر دربار، مخالفت روسای بختیاری با دولت مرکزی یا داشتن سهام نفت جنوب از زمره اتهامات آشکار و پنهان وی به حساب می‌آمد. در اوایل فروردین ۱۳۱۳ با خوراندن غذای مسموم، قصد داشتند که به نحوی او را به هلاکت برسانند، اما موفق نشدند … او را شکنجه‌ها دادند تا بالاخره با تزریق سرنگ، به‌طور وحشتناکی، جانش را گرفتند.

همزمان با مرگ اسعد، عده‌‌ای از سران عشایر و ایلات بختیاری در جنوب به حکم دادگاه نظامی در زندان قصر به چوبه دار سپرده شدند و عده زیادی نیز به حبس‌‌های طویل‌‌المدت محکوم شدند که تنی چند از آنان در زندان درگذشتند. از جمله منوچهر و محمدتقی اسعد برادران تنی جعفرقلی، به حبس محکوم شدند و خان‌بابا اسعد برادر دیگرش در زندان تلف شد.

#پایان

@AndisheKonim
اندیشیدن تنها راه نجات
رضاخان و دو ایدئولوژی مستبدین توسعه‌طلبی محافظه‌کار این ایدئولوژی به محافظه‌کاران در تمام دنیا و در حالت‌افراطی به حکام فاشیستی تعلق دارد. در این ایدئولوژی فرض بر این است که رفاه و سعادت مردم یک جامعه، تماما به پیشرفت‌مادی و تکنولوژیکی آن جامعه بستگی دارد.…
رضاخان و دو ایدئولوژی مستبدین

این دیدگاه توسعه‌گرا و محافظه‌کار کاملا مورد پذیرش بورژوازی ملی کشورهای جهان‌سوم در هر دو نسخه شبه سوسیالیستی یا سرمایه‌داری، قرار گرفته است. بورژوازی ملی این کشورها که خود را در رقابت با کشورهای سرمایه‌داری پیشرفته، عقب‌مانده احساس می‌کردند، سریعا این ایدئولوژی محافظه‌کار را درونی کرده و در سیاست‌های خود گنجاندند. حکومت کشور به اصطلاح کمونیستی کره‌شمالی یک نمونه بارز است که در واقع حکومت‌بورژوازی‌ملی با ایدئولوژی توسعه‌گرایی محافظه‌کار است با این تفاوت که توسعه‌گرایی خود را در بسیج نیروی کار می‌بیند و نه در پذیرش مختصات سرمایه‌داری جهانی. چه اقتصاد دولتی (مانند کوبا، ونزوئلا و یا کره‌شمالی) و چه اقتصاد بازار آزاد (مانند کشورهای عربی و حوزه خلیج فارس) هر دو این ایدئولوژی را تبلیغ می‌کنند که پیشرفت کل جامعه تحت عنوان ملت تنها در گروی استفاده از تمامی ظرفیت‌های تولیدی و نیروهای مولد و بالا بردن سطح فن‌آوری و دانش است و نهادهای دموکراتیک سیاسی، آزادی رسانه‌ها و یا توزیع واقعی ابزار تولید و زمین به دست مردم همگی اموری دست و پا گیر بر سر توسعه کلی کشور هستند

یک نمونه دیگر، ایدئولوژی حاکمین ژاپن است که چه در دوره فاشیستی و چه در دوره بعد از جنگ جهانی دوم، همواره بر اهمیت کار زیاد و تولید انبوه به عنوان شاخصی برای رفاه جامعه تاکید ورزیده‌اند. نتیجه این توسعه طلبی تولیدی و نظامی ژاپن، کشته شدن ۲/۱ میلیون نفر در جنگ جهانی‌دوم بود. امروزه ژاپن برای بورژوازی ملی بسیاری از کشورها یک نمونه مناسب برای دفاع از این ایدئولوژی محسوب می‌شود (بدون آنکه متوجه باشند در سیستم سرمایه‌داری جهانی حتما باید ده‌ها کشور عقب مانده و فقیر بمانند تا یک ژاپن ثروتمند بوجود آید!)

رژیم‌پهلوی برای ایدئولوژی توسعه‌گرای محافظه‌کار نمونه بسیار مناسبی است
در این دیدگاه که از سوی سلطنت‌طلب‌ها تبلیغ می‌شود، در حالیکه محمدرضاشاه جامعه ایران را به سوی مدرنیته رهنمون می‌کرد، مردم ایران با قدرنشناسی به خاطر مسایل بی‌ربطی مانند عدالت و آزادی‌سیاسی با انقلابی‌ارتجاعی به این پیشرفت خطی مدرنیزاسیون پایان دادند. تمام آنچه تبلیغ می‌شود پیشرفت مادی است بی‌آنکه به این سئوال پاسخ داده شود که این پیشرفت در نهایت به نفع چه گروه‌ها و چه طبقاتی شد؟ در پشت این ایدئولوژی، دفاع از استبداد سیاسی و صدالبته فاشیسم پنهان شده است چرا که اولویت همواره بر پیشرفت مادی است ولو به قیمت از دست رفتن آزادی‌های‌سیاسی

#پایان

◍ امین‌قضایی

#اندیشه_کنیم

@AndisheKonim
اندیشیدن تنها راه نجات
چرا سلطنت‌طلبی نمی‌تواند مبتنی بر دموکراسی باشد؟ ۲) به رسمیت شناختن یک خاندان، به عنوان خاندان ‌سلطنتی، در تضاد آشکار با حقوق‌ برابر شهروندی است زیرا مطابق حقوق برابر شهروندی، همه بعنوان شهروند، حقوقی برابر دارند و هیچکسی نباید امتیازی بر دیگری داشته باشد.…
چرا سلطنت‌طلبی نمی‌تواند مبتنی بر دموکراسی باشد؟

بعضی‌ها مدعی هستند که این قدرت‌های فوق‌العاده را به پادشاه آتی ایران نخواهیم داد. اما اگر چنین باشد، پس رابطه شاه با قوای‌سه‌گانه و دیگر نهادهای‌سیاسی، چه خواهد بود؟ اصلا کارکرد و عملکرد وی چیست؟ چرا باید قدرت و ثروت و همه چیز کشورمان را بدست کسی بدهیم که نقش او کمتر از نقش مترسک‌سرجالیز است؟

مشروطه‌خواهان یا همان سلطنت‌طلبان، هرگز درباره اختیارات و قدرت‌های یک پادشاه آتی صحبتی نمی‌کنند.
اگر سلطنت اصلا هیچ ارتباط‌قانونی با حکومت ندارد، پس بحث آنها اصلا سیاسی نیست و درباره تاسیس نهادی صحبت می‌کنند که اصلا کارکردی ندارد! البته آنها صحبتی درباره قدرت‌های یک پادشاه آتی نمی‌کنند چون خودشان هم خوب می‌دانند که استبدادی دیگر را در آستین می‌پرورانند


نتیجه‌ای که از این‌مطالب می‌توان گرفت آنست که تاسیس یک پادشاهی‌مشروطه، خلاف #حقوق‌بشر، #حقوق‌شهروندی، #اصول‌دموکراتیک و مالکیت و #حکومت‌قانون است که یا منجر به استبدادی جدید می‌گردد و یا در خوشبینانه‌ترین و بهترین حالت، کاری عبث و بیهوده است.

حال پرسش جدید من اینست که:
آیا مشروطه‌خواهان، شجاعت و صداقت لازم برای پاسخ‌گویی به این نقدها را دارند؟ آیا آنها حاضر خواهند شد که دست از کلی‌گویی و سپردن همه چیز به رای مردم در آینده برداشته و صادقانه به مردم بگویند که این سلطنت آتی مورد تصور آنها، این وارث تاج و تخت، این طلبکار موروثی قدرت، چگونه می‌تواند با دموکراسی و حکومت‌قانون مورد ادعای آنها سازگاری داشته باشد؟

امیدوارم مردم ایران و بویژه جوانان روشن‌اندیش و تحصیل‌کرده بجای اینکه فریب شعارهای رنگارنگ و توخالی این عده را بخورند، این اندیشه‌های‌ متحجرانه را با شجاعت تمام به پرسشگری بگیرند و یکبار برای همیشه نسخه استبداد را (چه دیکتاتوری نعلین و چه دیکتاتوری چکمه) را پیچیده و به سمت آزادی قدم بردارند

بقول #دموکریتوس بزرگ
کشف حقیقتی‌علمی را بر جلوس بر تخت‌پادشاهی ایران‌زمین ترجیح می‌دهم

#پایان



@AndisheKonim
اندیشیدن تنها راه نجات
#رضاشاه و ایران دولت انگلیس پس از پایان جنگ‌اول مهمترین دشمن خود را بلشویک‌های‌روسیه و دولت کمونیستی‌شوروی می‌دانست. انگلیسی‌ها درطی جنگ داخلی شوروی در جنوب روسیه در باکو و سپس گیلان جنگ‌های متعدد با بلشویک‌ها و میرزاکوچک‌خان داشتند و آماده جنگ‌های بعدی بودند.…
#رضاشاه و ایران

در این نوشتار از برخی مطالب مهم بدلیل طولانی نشدن صرف‌نظر کردم،

چ) سخن پایانی
:
این بود خلاصه‌ای از سوغات دیکتاتوری مرگبار و فاسد رضاپهلوی برای ایرانیان. حال خود قضاوت کنید آیا شایسته است چنین دیکتاتوری را ستودن و او را با لقب کبیر و پدر ملت نامیدن؟ اضافه بر آن باید که از این برگ‌سیاه تاریخ ایران درس گرفت تا دیگر بار گرفتار یک دیکتاتور جدید نشد. توجه داشته باشیم که رضاخان زمانی روی کار آمد که کشور ایران در آشفتگی جنگ اول و عواقب آن گرفتار آمده بود و جمعی از روشنفکران ایرانی شوربختانه به این نتیجه رسیده بودند که به جای یک دموکراسی پایدار، تنها یک دیکتاتور قوی می‌تواند مملکت را نجات دهد که دیدیم آن نشد که می‌پنداشتند و دیکتاتور نه تنها مملکت را گرفتار یک بحران تاریخی کرد، بلکه حساب خود آن روشنفکران را نیز یک به یک رسید. قانون مشروطه را زیر پا گذاشت و بذر درختی را کاشت که سال ۵۷ به بار نشست

بیایید با خواندن واقعیت‌های تاریخ، نه آنچه عده‌ای جاهل گوش و چشم‌بسته، به دروغ به خورد ملت می‌دهند، از تکرار آن جلوگیری کنیم


راز اندوهبار خدایان و پادشاهان در اینست که انسان آزاد است

#پایان

#اندیشه_کنیم

@AndisheKonim
اندیشیدن تنها راه نجات
⧉ #نظام‌پادشاهی و روشنفکران‌رنگارنگ ما استدلال پوچ دیگری که شاه‌الهی‌ها به آن متوسل می‌شوند دوران پادشاهی رضاشاه و دستاوردهای حاصل از آن است و اینکه این پادشاه، دادگستری نوین، ثبت احوال و ... آورد و یا اینکه ما در زمان قاجار چیزی نداشتیم و همه موفقیت‌ها و…
#نظام‌پادشاهی و روشنفکران‌رنگارنگ ما

هموطنان سلطنت‌طلب همه این دستاوردهایی را که زیبنده دوران دو پادشاهی کردید و آنرا افتخار تاج و تخت می‌کنید، در فقدان دموکراسی و در سایه حکومت پاشنه‌آهنین، ذره‌ای اعتبار و ارزش ندارد و اینگونه دستاورد ها برای رو سفیدی دیکتاتورها کارساز نیست. همانگونه که تمام کارهایی که رژیم کنونی کرده و می‌کند، از میزان جنایت‌هایی که کرده‌اند هرگز نخواهد کاست

دیکتاتورها همیشه شرمنده تاریخ هستند و هزاران هزار توجیه هم کمکی به تبرئه آنها نخواهد کرد. پذیرش این واقعیت که جایگاه دموکراسی با هیچ معیار و پدیده‌ای قابل توجیه نیست و تبرئه دیکتاتورها امریست محال، یک دهن کجی بزرگ بر تمام پیاده‌نظامانی است که این روزها دکان ندامت و شرمندگی راه انداخته‌اند و بقول معروف مثل سگ از قیام برابر دیکتاتور سابق پشیمانند!


من نیامده‌ام رسم ‌و رسوم بازار را رعایت کنم، آمده‌ام آنرا بهم‌ریخته و زیر و رو کنم. کار من محافظه‌کاری و چاپلوسی نیست، کار من خراش‌دادن ذهن‌هاست

MᴀʜʏᴀʀHɪᴛᴄʜ

#پایان


#اندیشه_کنیم
@AndisheKonim
اندیشیدن تنها راه نجات
دلیل تعریف کردن بعضی مردم از #رژیم‌پهلوی یه عمه فاطی داشتم که یه شوهری داشت به اسم جواد که خیلی‌خیلی بداخلاق بود بد دهن بود، معتاد بود، دست بزن هم داشت. خلاصه بگم عمه فاطی که سه تا بچه قد و نیم قد داشت، گفت می.خوام از جواد طلاق بگیرم. جواد هم گفت بچه‌ها رو…
دلیل تعریف کردن بعضی مردم از #رژیم‌پهلوی

توده‌ای‌ها چرا فریب خوردند؟
مارکسیست‌ها چرا قیام کردند؟
حزب دموکرات و کوموله چرا علیه شاه قیام کرد؟
حزب فرقان و مجاهدین ظاهرا خلق چرا با انقلاب همنوا شدند؟
اگر مذهبی‌ها فریب خوردند، نهضت‌اسلامی چرا فریب خورد؟
هیات‌موتلفه چرا فریب خورد؟
تحصیل کرده‌های جبهه‌ملی چرا فریب خوردند؟

اینکه ۹۵درصد مردم یک کشور علیه حکومت ایده‌آل خود قیام کنند و ما اونها را احساساتی بنامیم، نوعی توهین به مردم ایران آنهم مردم به گفته شاه‌الهی‌ها در راه ترقی دهه ۴۰ و ۳۰ نیست؟

فرض مهمل دیگری که برای خودمان بافته‌ایم این‌ست که دولت‌های غربی شاه را سرنگون کردند چون مخالف شاه بودند. البته که دولت‌های غربی هیچگاه با یک کشور مقتدر آنهم در خاورمیانه موافق نیستند، اما با این فرض چرا دولت‌های غربی تونستند این کار رابکنند؟ مگر غیر از این‌ست که به قول اردشیر زاهدی اگر ما ایراد نداشتیم انقلاب نمی‌شد؟
 
امروزه اغلب مردم بخصوص گروهی از جوانان ما در یک تفکر غلط سیاه و سفید گیر افتاده‌اند و نقد وضع موجود را مساوی با تایید رژیم پهلوی می‌دانند و نتیجه اینکه بدنبال یک عقب‌گرد و پسرفت تاریخی هستند تا استبداد پهلوی را تطهیر کنند و من البته معتقدم دست‌هایی پشت این قضیه هستند. اگرچه اغلب کسانی که در سال ۵۷ انقلاب کردند اکنون در میان ما نیستن اما هنوز هم اسنادی هست که به ما بگوید ملت ایران از سر احساسات قیام نکرد

کودتای ننگین ۲۸ مرداد که دروغ نبود

اشغال ایران در زمان متفقین که داستان نیست

آیا علامه‌های شاه‌اللهی تلگرام، گزارش سازمان عفو بین‌الملل درسال ۵۴ را می‌تواند انکار کنند که ایران را بدترین نقض کننده حقوق بشر معرفی می‌کرد؟ آیا این نوباوگان جاهل اصلا از این گزارش خبر دارند؟

آیا این دانایان‌خرگرا، رای کمیته بین‌المللی حقوقدانان ژنو مبنی بر نقض حقوق‌شهروندی توسط حکومت وقت را می‌توانند توجیه کنند؟ یا کانهم حمار از این رای هم بی‌اطلاع‌هستند؟

آیا نامه سرگشاده سازمان حقوق‌بشر به شاه را می‌توانند انکار کنند که از شاه می‌خواست که به وضعیت رقت‌بار مردم ایران پایان دهد؟
 
کتاب #فردوست در مورد خاندان‌پهلوی را که وزارت فرهنگ و ارشاد جمهوری‌اسلامی چاپ نکرده که از فساد خاندان پهلوی پرده برمی‌دارد؟

آیا عملکرد غلط کفتاران آخوند در حکومت جاهلان ج.ا می‌تواند جمعه‌سیاه را از یادها ببرد؟

کشتار مردم تبریز را می‌توانند این جوجه تاریخ‌دان‌ها از اذهان بزدایند؟

کشته‌شدن دانش‌آموزان و دانشجویان در ۱۳ آبان را چطور؟

عکس‌هاو فیلم‌های کشتار مردم در میدان ژاله در ۱۷شهریور که فتوشاپ سپاه رژیم نیستند؟

آیا می‌توانند گزارش کمیته حقیقت‌یاب را که پس از ۱۵سال اجازه بازرسی از زندان‌های ساواک را می‌داد در کانال‌های حقیقت‌نویس خود انکار کنند؟

گزارش دفتر مبارزه با مواد مخدر سازمان ملل را مبنی بر قاچاق سازمان یافته مواد مخدر توسط خاندان پهلوی و شخص اشرف را میتوانند ماست‌مالی کنند؟

کوتاه سخن آنکه اگر امروز بواسطه مشتی کفتار متحجر و واپسگرا و دزد بی‌مسئولیت، و قاتل، گرفتار مش هاشم هستیم، با یاوه‌گویی‌هایی همچون ایران آزادترین کشور در زمان پهلوی بود و یاوه‌های صدمن یک غازی که اساتید خود خوانده و سگان دربار پهلوی از بام تا شام با جهالت تمام عرعرکنان فریاد می‌زنند، دامان رژیم دیکتاتور پهلوی را نمی‌توانند پاک کنند.

راز اندوهبار خدایان و پادشاهان در اینست که انسان #آزاد است

#پایان


#اندیشه_کنیم
@AndisheKonim
The end of faith–Fa–Teleram @Dynamic_M1nd.pdf
7 MB
🟣 نام #کتاب : #پایان #ایمان

نویسنده : #سم #هریس

⚪️ ترجمه: بهمنیار

🟡 فرمت: PDF



@AndisheKonim
‌✩ #اسلام، دین #قتل‌عام (۴)

✘ ۱۰ میلیون بودایی

به یاد داشته باشید که اسلام‌گرایان درجهاد فقط مسیحیان و یهودیان را به‌عنوان اهل کتاب (برده‌ اسلام) مجاز به زنده ماندن بودند؛ هر مرتد دیگری کشته می‌شد. اسلام‌گرایان بوداییانی را در ترکیه، افغانستان، جاده ابریشم و هند هم کشته‌اند


✘ یهودیان

زمانی که قبایل یهودیان در عربستان به دست مسلمانان کشته شدند، تاثیر بسیار بزرگی برجمعیت آنان گذاشت. به‌طوری که جمعیت آنان هزاران نفر بود و نه میلیون‌ها. پس از آن، یهودیان به‌عنوان اهل کتاب (خدمتگزاران و شهروندان درجه دوم) اسلام درآمدند و قدرت سیاسی جغرافیایی نداشتند

در مجموع، این تخمین تقریبی کشته شدن نزدیک به ۷۰۰ میلیون انسان توسط اسلام‌گرایان را برای ما آشکار می‌سازد

همچنین مسیحیان در خاورمیانه و چینی‌ها در زمان هجوم مغول‌ها را هم به این لیست اضافه کنید

علاوه‌بر ۶۶۹ میلیون انسان غیرمسلمانان که طی قرن‌ها توسط اسلام‌گرایان کشته شده‌اند، ۱۱ میلیون مسلمان دیگر را از سال ۱۹۴۸ به‌قتل رسانده‌اند


✘ اسلام و هولوکاست

قتل‌عام و نسل‌کشی ۱.۵  تا  ۲ میلیون مسیحی در ارمنستان توسط مفتی‌الحسینی به دلیل تسلیم کردن یهودیان به نازی‌ها که نتیجه آن هولوکاست بود. پیش از ارتباط الحسینی با نازی‌ها، هیتلر، یهودی را مورد آزار و اذیت و دستگیری قرار نمی‌داد. نسل‌کشی پس از پیوستن مسلمانان (ارتش‌جهاداسلامی) و هیتلر به‌عنوان بخشی از همکاران نازی‌و‌اسلام آغاز شد.


آیا زمان متوقف کردن اسلام‌گرایان فرا نرسیده است؟


مسلمانان غربی‌شده که به تفتیش‌عقاید و نژادپرستی درغرب اعتراض می‌کنند، چرا در برابر این نسل‌کشی‌های هم‌تباران خود سکوت کرده‌اند؟ چون می‌دانند، در حقیقت:
✘ هیچ ایدئولوژی‌ای، در قتل‌عام‌ و نسل‌کشی‌ همانند اسلام‌عزیز نبوده است …
✘ هیچ ایدئولوژی‌ای تا این‌حد برای قرن‌ها خون‌خوار نبوده است …
✘ هیچ ایدئولوژی‌ای تا به‌حال به این‌حد ضدزن و مخالف آزادی و دموکراسی شناخته نشده است …
✘ و هیچ ایدئولوژی‌ای به اندازه اسلام اینهمه ویرانی و مصیبت نداشته است


تا زمانی که دین رحمت و مهربانی بطور کامل از صحنه گیتی پاک نشود و به زباله‌دان تاریخ انداخته نشود، دنیا از شر این جرثومه‌کثیف که خداوند متعال، به محمد و سپس به ما و سایر مردم جهان فرموده، رها نخواهد شد


#پایان


از بس ستـاره کشتید روی زمان سیاه است
هم این زمین سیاه و هم آسمان سیاه است

روبسته زان نشســــتید در پیشگاه تاریخ
کز اینهمه جنایت، رخسارتان سیاه است

دست قلم شکستید، پای سخن ببستید
ای روشنی‌ستیزان، افکـارتان سیاه است


✘ منابع:

Thomas Sowell, Race and Culture, BasicBooks, 1994, p. 188

Woman’s Presbyterian Board of Missions, David Livingstone, p. 62, 1888

David B. Barrett, Todd M. Johnson,World Christian Trends AD 30-AD 2200, William Carey Library, 2001, p. 230, table 4–10

Koenard Elst، in india Negationism Koenard Elst, Negationism in Indi Voice of India, New Delhi,2002,pg.34

David B. Barrett, Todd M. Johnson, World Christian Trends AD 30-AD 2200, William Carey Library, 2001, p. 230, table 4–1

Koenard Elst، in india Negationism Koenard Elst, Negationism in Indi Voice of India, New Delhi,2002,pg.34



@AndisheKonim
Ещё