معیندرنگِ ۴: ۱ مصداق، ۲ مفهوم، ۴ لفظدر این مطلب، قصد کردم تأثیر نوع نگاه به پدیدهها بر نامگذاری آنها را نشان بدهم؛ برای همین یک مصداق را در چهار زبان بررسی و قیاس کردم.
انگلیسیزبانها میگویند کامپیوتر (computer)، فرانسویزبانها میگویند اُردیناتور (ordinateur)، عربزبانها میگویند «حاسوب» و ما فارسیزبانها میگوییم «رایانه».
بر اساس سهگانهٔ آگدنریچاردز، یعنی لفظ و مفهوم و مصداق، در این مورد ۴ لفظ داریم که بر اساس ۲ مفهوم ساخته شدهاند و همگی بر ۱ مصداق دلالت میکنند.
مصداق: وسیلهای الکترونیکی و قابلبرنامهریزی که میتواند دادهها را دریافت و ذخیره و پردازش و ارائه کند. (رایانه)
مفهوم ۱. دستگاهی که «حساب» میکند.
این تلقی بر اساس «کارکرد» است؛ یعنی حسابکردن. این وسیله دادهها را دریافت و سپس حساب میکند. این تلقی به گذشتهٔ کارکرد این وسیله، یعنی محاسبهگری، مربوط میشود.
مفهوم ۲. دستگاهی که «منظم» میکند.
این تلقی بر اساس «سازوکار» است؛ یعنی منظمکردن. این وسیله دادهها را اول بر اساس مبنای «یکوصفر» منظم میکند و به هر داده یک کدِ یکوصفری میدهد و اینگونه آنها را از هم بازمیشناسد.
لفظ ۱. کامپیوتر (computer)این لفظ در زبان انگلیسی کاربرد دارد و از نظر لغوی بهمعنای «حسابکننده» است.
کامپیوتر از comput و پسوند فاعلی er ساخته شده و از لفظ لاتین computare بهمعنای «حسابکردن و شمردن و اندیشیدن و جمعبستن» گرفته شده است.
لفظ ۲. اُردیناتور (ordinateur)این لفظ در زبان فرانسوی کاربرد دارد و از نظر لغوی بهمعنای «منظمکننده» است.
اُردیناتور از ordinat* و پسوند فاعلی eur ساخته شده و از لفظ لاتین ordinado بهمعنای «منظمکردن و ساماندادن و هنجاربخشیدن» گرفته شده است.
لفظ ۳. حاسوباین لفظ در زبان عربی کاربرد دارد و از نظر لغوی بهمعنای «حسابکننده» است.
عربزبانان و بهبیان دقیقتر،
فرهنگستان زبان عربی قاهره، ترجیح میدهند واژههای نوساخته را با قالبهای مهجورتر بسازند تا احتمال تداعی معانی سابق برای کاربران زبان کمتر شود و در نتیجه، احتمال مقاومت در برابر پذیرش آن نوواژه کاهش یابد.
قالب «فاعول» از جملهٔ این قالبهای مهجور است و معنای فاعلی دارد.
پیداست که این لفظ تحت تأثیر نگاه انگلیسیزبانها به این وسیله ساخته و برگزیده شده است.
لفظ ۴. رایانهاین لفظ در زبان فارسی کاربرد دارد و از نظر لغوی بهمعنای «منظمکننده» است.
رایانه از «رایان»، بن مضارع مصدر «رایانیدن» و پسوند «ه» ساخته شده است.
رایانیدن مصدری در
زبان پهلوی است و بهمعنای «منظمکردن و ساماندادن و هنجاربخشیدن» است؛ دقیقاً شبیه ordinado در لاتین.
پیداست که این لفظ تحت تأثیر نگاه فرانسویزبانها به این وسیله ساخته و برگزیده شده است.
تذکر۱. نکتهٔ مربوط به ترجیح فرهنگستان زبان عربی قاهره در واژهسازی را از استاد گرانقدرم، دکتر رضا عطاریان، سال ۱۳۹۵ یاد گرفتم و به خاطر سپردم.
۲. آلمانیها به رایانه میگویند computer. آن را مستقیماً از انگلیسی گرفتهاند و حتی با همان تلفظ انگلیسی به کارش میبرند.
اما اسپانیاییها به رایانه میگویند ordenador. آن را از لاتین گرفتهاند؛ ولی پیداست که همان رویکرد فرانسویزبانها را مدنظر قرار دادهاند.
این در حالی است که اسپانیاییزبانهای آمریکای لاتین از computador استفاده میکنند و رویکرد انگلیسیزبانها را در نامگذاری مدنظر قرار دادهاند.
۳. برای درک عمیقتر این مطلب، پیشنهاد و توصیه میکنم مقالهٔ کوتاه دکتر شهین نعمتزاده با عنوان
استدلال در واژهگزینی را مطالعه کنید.
۴. اینکه در انگلیسی برای نامیدن این وسیله از computer استفاده کردهاند، به گذشتهٔ وسایل مشابه آن مربوط میشود. در ادامه، طبقهبندی بسیار موجزی از معنا و مصداق این لفظ در انگلیسی آمده است:
از دههٔ ۱۶۴۰: کسی که حساب میکند.
از سال ۱۸۹۷: وسیلهای که حساب میکند.
از سال ۱۹۴۵: وسیلهٔ دیجیتالی الکترونیکی قابلِبرنامهریزی
معین پایدار، ۲۵ آذر ۱۴۰۳