معیندرنگِ ۶: من فکر میکنم
من فکر میکنم ما سالها پیش باید از افغانستان خارج میشدیم.
من فکر میکنم استفاده از واکسن هنوز هم تنها راه پیشگیری از ابتلا به وباست.
من فکر میکنم در این زمینه به یک بازنگری اساسی نیاز داریم.
عبارت «من فکر میکنم» غلط نیست؛ اما از دو جنبه ترجمهزده است و میتوانیم آن را فارسیتر کنیم:
۱. آوردن ضمیر منفصل در زبان انگلیسی اجباری است؛ چراکه اگر آن را نیاوریم، یا معنای جمله تغییر میکند یا فاعل جمله نامشخص میماند؛ اما آوردن ضمیر منفصل در زبان فارسی بدون آنکه برای شخص و شمار و عاملیت فاعل/نهاد تأکیدی قائل باشیم، درست نیست و دقت معنای جمله را خدشهدار میکند؛ چرا که شناسهٔ فعل در زبان فارسی همان کاری را میکند که ضمیر منفصل در زبان انگلیسی میکند و از این رو ضمیر منفصل در زبان فارسی صرفاً یا غالباً جنبهٔ تأکیدی دارد.
۲. در زبان فارسی، اعم از گفتار و نوشتار، بهطور معمول و طبیعی، از «فکرکردن» در معنای «معتقدبودن» و «نظرداشتن» و «گمانکردن» استفاده نمیکنیم و بهجای آن مثلاً میگوییم:
معتقدم/بهاعتقاد من، سالها پیش باید از افغانستان خارج میشدیم.
گمان میکنم استفاده از واکسن هنوز هم تنها را پیشگیری از ابتلا به وباست.
بهنظرم/بهنظر من، در این زمینه به یک بازنگری اساسی نیاز داریم.
تذکر
حساب «فکرکردن» در معنای «اندیشیدن» از این نکته جداست، و نه ترجمهزده است، نه غیرطبیعی است. نمونهٔ مشهورش جملهٔ تاریخیِ رنه دکارت است:
فکر میکنم؛ پس هستم.
معین پایدار، ۲۷ آذر ۱۴۰۳