View in Telegram
علوم انسانی و آزادی از قفس بومی اگر کسی از من بپرسد دم‌خوردن با علوم انسانیِ دانشگاهی در تو بیش از همه با چه صفتی جلوه کرد، خواهم گفت آزادی از قفس بومی و محفل‌های محلی و گردوخاک‌های زادگاه. خواهم گفت بالابلندی کردن و به آن‌ور شهر و کشور و منطقه هم نگاه‌کردن. خواهم گفت گرفتن قوی‌ترین گذرنامهٔ فکریِ جهان و سرزدن به سرزمین‌های دیگر و طرح‌کردن مسئله‌های شخصی در بستر جهانی. در فضای بومی مسئله‌های ما، پاسخ‌های ما، درگیری‌های ما، مهم‌تر از همه دشمن‌ها و محبوب‌های ما، همه و همه بومی است. در حالی که امروزه مسئله‌های ما اگر هم بومی باشد، باید با زبان جهانی مطرح شود و پاسخ پیدا کند. همچنین بهترست اسیر دشمن‌ها و محبوب‌ها در قفس بومی ‌نباشیم؛ قصه‌ای که برای محبوب‌ها و علاقه‌مندان حادتر است. محبوب‌های بومی گاهی شدت جهل مرکب و فقر علمی و اسارت بومیِ ما را تشدید می‌کنند. چون برایمان سوت و کف می‌زنند و ما در قفس بومی با این تشویق‌ها خیال می‌کنیم خبری است و استادیم و شاخ غول می‌شکنیم. دریغ که فقط چند پله پایین‌تر می‌رویم. در نقطهٔ مقابل، با گشودن پنجره‌های فکری و علمی و عملی به جغرافیاهای دیگر، چه‌بسا همه‌چیز رنگ ‌ببازد. بسیار محتمل است که ما مسئله‌ها و پاسخ‌هایمان را بسیار خام و ابتدایی بیابیم. همچنین بسیار ممکن است که بفهمیم تصورمان از جهان و دیگران از دریچهٔ نگاه بومی، چقدر خودساخته و کاذب بوده. در رشتهٔ پژوهشی خود بگویم. بسیاری از پژوهشگران دینی تصورشان از باورها و تبیین‌ها و تفسیرهای دینیِ دیگر، به‌ویژه یهودیت و مسیحیت، از سنخ مغالطهٔ پهلوان‌پنبه است. از درون سنت دینیِ خود، سنت دینی دیگری را می‌شناسند و با همان اطلاعات ناکافی و تصویرهای کژومژ و خودشیفته، خود را فاتح مناظره‌ای خیالی می‌یابند؛ فتحی که سرِ حوصله باید رهنمودهای پیامبرانه را ابلاغ کند. غافل از اینکه سوی مقابل نیز به همان میزانِ سوی ما، تکاپوهایی داشته و دقت‌هایی ورزیده و چالش‌هایی را تبیین و مسئله‌هایی را حل کرده است. بادکردن کاریکاتوریِ خود به دست مریدان بومی، تمایز پفکیِ خود، پیروزیِ خیالی بر دیگران، تصور پهلوان‌پنبه‌ای از آنان، لجوج و حق‌کُش و حقیقت‌ستیز دانستن جغرافیاهای دیگر، دشمنی با آنچه نمی‌شناسیم و دوستیِ افراطی با داشته‌های خود، خلاصه تراشیدن منی کاذب و دیگر‌ی‌ای‌ِ متوهمانه، همگی در آشنایی عمیق با مقالات و تولیدات علمیِ جدید و غیربومی بر باد می‌رود. گاهی بادش این‌قدر تند است که همهٔ لباس‌های ما را با خود می‌برد و ما را عریان از آن سوی بام پایین می‌اندازد! از ثمرات این آشنایی فروتنیِ معرفتی و انصاف علمی و شناخت واقعی‌تر خود است. فروتنیِ معرفتی از آنجایی می‌آید که می‌بینیم، ای دل غافل، چه کارها کردند و چه رنج‌ها بردند. انصاف علمی از آنجا می‌آید که دیگران را فی‌الفور حق‌کش و حقیقت‌ستیز نمی‌یابیم و می‌فهمیم آنان هم سهمی از تلاش علمیِ صادقانه و حقیقت‌جویانه را برده‌اند. شناخت واقعی‌ترِ خود هم از آنجا می‌آید که می‌فهمیم سنت ما کلید همهٔ درهای بسته را به ما نداده است. می‌فهمیم گل سرسبد عالم نیستیم و لزوماً قوی‌ترین تبیین‌ها را در اختیار نداریم و نباید متوهمانه خود را ناجی و پیامبر گمراهان عالم بدانیم. از قلهٔ خودشیفتگی به پلهٔ اول گفت‌وگوی واقعی پا می‌گذاریم. می‌فهمیم در بهترین حالت ما هم در کنار این پژوهشگران و محققان و خلق خدا، یکی هستیم و می‌توانیم گوشه‌ای از کارِ مسئله‌های غیربومی و جهانی را بگیریم. همین. در این باره: علوم انسانی و شجاعت مشاهده بگذاریم عددها حرفشان را بزنند مشاهدهٔ علمی از دیروز تا امروز تربیت علمیِ دانشگاهی علوم انسانی و تشنگی تببین بهتر علوم انسانی و شالوده‌شکنی از قصهٔ اسرائیل علوم انسانی و نجات مفاهیم علوم انسانی و تقوای ارجاع علوم انسانی و غنیمت دشمن‌داشتن علوم انسانی و عینک روش‌شناسی علوم انسانی و پرونده‌های باز و بسته #یادداشت @Hamesh1
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Find friends or serious relationships easily