📝#نویسنده_بانو_اسیه #دختر_خدمتکار #پارت_صد_وشصت_وپنجاز هر کی توقع هر کار داشتم جز اسیه
😅😭😭او چری ایته کرد یعنی دوستم نداره بیخی گیچ شدم
دو شب بیرون خوابیدم داخل ماشین
گفتم ای دو شب که خونه نرفتم شاید دل همه به رحم امده باشه
تصور جالبی بود که ته ذهن خو دیشتم
ولی واکنش همه نمیفهمیدم که چی میگن
ماشین سوار شدم طرفای شام بود که رسیدم خونه
خونه رنگ بویی اوخونه ای که ده ماه پیش بود ندیشت
بی حوصله وارد خونه شدم ماامانم داخل سالون نشسته بود
از دیدن مه اصلا خوش نشد حتی نپرسید کجا بودی
چری خونه نیامادی
برفتم داخل اتاق خو انگار تازه همه جا پاک و تمیز بود فهمیدم کار اسیه هست
😅😔 جز او کسی اتاق مه پاک نمیکنه
مث همیشه همه چی مرتب بود تمیز بود
وقتی همه جم شدن برفتم پایین که با همه گپ بزنم و ای کار یک طرفه کنم
دگه دروی اسیه نمیتونم تحمل کنم
از زینه ها پاین شدم همه سر میز بودن
و یک زن که تاحال ندیده بودم میز غذا میچید
توجه نکرردم
بابا: بیا بشین سر میز
_مه سیرم
بابا: حرمت سفر نگه دار بییییا بشین تا عصبانی نشدم
_چند دقه بعد میام
برفتماز خونه بیرون که اسیه ببینم و ای دفه جدی با همه گپ بزنم اگه قبول کردن
خوب نکردن اسیه فرار میدم
چند بار در خونه زدم کسی وا نکرد مجبور شدم در تله کنم تا وا شه
وقتی داخل خونه شدم کسی نبود
_خاله اسیه شما کجاین
_اسیه خالهه اسیهههه کجایی تو
کسی جواب نداد بری اولین بار داخل اتاق اسیه شدم همه چی گدیشته بود
اینا کجاین چری جواب نمیدم
چشمم افتاد به کماد
زود در کماد وا کردم
_نه نه ای امکان نداره
با عجله رفتم همه اتاق ها نگاه کردم
کسی نبود
دو زانو بشیشتم دستا خو لای موها خو کردم اشک از شما مه جاری شد
اسیهههه چرا اخه چراااا
😭ترکم کردی تو که گفتی دوست دارم تا احرش هستم ای بود اخرش
لعنتی بی وفا
نه او نمیتونه رفته باشه حتمن مامانم بیرونش کرده
با دست خو اشکا خو پاک کردم رفتم خونه
_اسیهههه کجاااااییه
😡🗣🗣بابا: صدا خو بیار بیار پایینن
_گفتم اسیه کجااایه چری هرچی صدا کردم کسی جواب نداد
مامان: دیروز رفتن
_برفتن یا بیرونششش کردی
🗣😢بابا محکم بزد به رو مه
بابا:بچه سگ ای چی قسم گپ زدن خدی مادر تونه
_شما بخدااااا بگن اسیه کجایه
😭😭😅😅 مامان تورو خدا بگو کجا رفتن
همه چپ بودن با عجله رفتم اتاق خو کلید ماشین وردیشتم از خونه بیرون شدم
میفهمم کجا رفته
چند بار در خونه الیاس در زدم تا وا کرد
الیاس: چی گپه آیمان بشکستی دره
_اسیه و مادری اینجیه
😔الیاس: نی چری
_سحر کجا یه
😢الیاس؛ چی مایی بیا داخل
سحر:چی گپه آیمان
_اسیه اسیههه
سحر: اسیه چی شده چیشده خوبه
_نمیدونم از خونه ما برفتن فکر کردم امده پیش تو
😅😅😭سحر: نه بخدا اینجی نیامادن
الله را فراموش نکنید
@Faghadkhada9_کجایه بگو بدون خبر از تو جایی نمیرن