قلم بیداری

#حکمرانی
Channel
Logo of the Telegram channel قلم بیداری
@darvishane49Promote
10.25K
subscribers
407
photos
302
videos
3.42K
links
باریکه ای بسوی مدنیت ح-درویشی
♻️مقاومت منفی من

✍️رضارضائی. ۱۴۰۳/۴/۵

چرا مقاومت منفی می‌کنم؟

مقدمه: باتوجه‌به آنکه یک #کنشگر _مدنی بوده و به دنبال #مطالبه‌ی #حقوق_شهروندی خودم و خانواده و نسل‌های پس از خود هستم و از سوی دیگر، خود را نماینده‌ی مردم بالغ و رشید و فهمیده ایران جا نمی زنم و یا خود را نماینده‌ی قشر خاص یا گروه و حزبی نمی‌دانم، موارد زیر را در خصوص تصمیم و رفتار انتخاباتی (#مقاومت_منفی) برای ثبت، عدم فراموشی و پاسخگو نمودن خودم در فرداها می‌نویسم.
🔹الف) ناامیدی از اصلاحات قانونی به دلیل:
۱. عدم اجرای کامل #قانون_اساسی؛
۲. سلیقه گرایی در اجرای بخش‌های مهم قانون اساسی؛
۳. عدم وجود نشانه‌هایی در حاکمیت برای اجرای کامل، اصلاح یا بازنگری از طریق #همه‌پرسی _قانون _اساسی.
🔹ب) ناامیدی از اصلاحات ساختاری به دلیل:
۱. یک‌دست سازی نظام حکمرانی؛
۲. استمرار استیلای یک تفکر در نهادهای #انتصابی و به ظاهر انتخابی؛
۳. عدم وجود سیاستمداران مردمی، پاک‌دست، مدیر، شجاع و صادق برای حضور در مناصب بالای #حکمرانی.
🔹ج) ناامیدی از اصلاحات سیاسی به دلیل:
۱. عدم وجود #احزاب مستقل، فعالیت ساختارمند و شبکه‌ای توسط آنها؛
۲. عدم وجود #سمن‌های مستقل برای نمایندگی اقشار مختلف یا سمن‌های مطالبه‌گر قوی؛
۳. عدم وجود زمینه‌ی مناسب برای استفاده از انتخابات در تغییرات بنیادین؛
۴. عدم همراهی مردم در چند انتخابات قبل.
🔹د) ناامیدی از اصلاحات فرهنگی به دلیل:
۱. عدم وجود سیاست‌گذاری و اجرای صحیح فرهنگی، تربیتی برای: غلبه بر شرارت و بدی به‌وسیله نیکی، توجه به ارزش نامحدود افراد، حقیقت و قدرت و اهمیت محبت، مساوات و برابری تمام افراد،
۲. حاکمیت تفکر خودی و غیرخودی، دشمن هراسی، #جنگ‌طلبی، حاکمیت دینی و دین حکومتی؛
۳. عدم وجودگرایش فکری، عزم و فعالیت در راستای نفی بدعت‌گرایی و مبارزه با جهل عمومی.
🔹ه) ناامیدی از اصلاحات اقتصادی به دلیل:
۱- وجود #فساد_سیستماتیک و عدم وجود سازوکارهای مناسب برای مبارزه با آن؛
۲- عدم سازماندهی هیئت حاکمه، عدم توجه به علم و نظرات کارشناسی، عدم وجود نظام آموزشی قوی، عدم وجود فرهنگ اقتصادی غنی؛
۳- عدم توجه حاکمیت بر شاخص‌هایی از معیار زندگی همچون فقر، توزیع درآمد، تغذیه، امید به زندگی، باسوادی، آموزش‌وپرورش، اشتغال، مسکن، آبرسانی.
🔹ز) ناامیدی از اصلاحات اجتماعی به دلیل:
۱. وجود شکاف عمیق بین طبقات اجتماعی؛
۲. عدم وجود توازن قدرت حاکمیت و مردم؛
۳. عدم وجود زمینه‌ها و بستر اصلاحات تدریجی اجتماعی به سمت اصلاح رابطه‌ی ملت – دولت.
🔸نتیجه: اینجانب دررابطه‌با انتخابات مختلف تا زمان رفع محدودیت‌ها، مصائب اجتماعی و مشکلات بالا، بر مشی << مقاومت منفی>> بوده و بر این باور هستم که این مشی به همراه کنشگری خشونت پرهیز، منجر به اتحاد ملی شده و برنامه‌ی جامع حکومت ملی، توسعه و پیشرفت، آزادی و آبادی محقق خواهد شد.

پاینده باد ایران آزاد، آباد، شاد و متحد
https://t.center/darvishane49
♻️سلسله گفتارهای هشتاددرصدی‌ها ۷
جنبش بی سر یا غیبت رهبری هشتاد درصدی‌ها

رضارضائی. ۱۴۰۲/۱۲/۲۲

آیا امکان به ثمر نشستن جنبش‌های مردمی بدون رهبر وجود دارد؟
از نظر عمده ی جامعه‌شناسان و تحلیل‌گران، در جنبش‌ها و نهضت‌های مردمی حتماً باید عنصر رهبری، راهبری و هدایت توده‌ها وجود داشته باشد تا هم بتواند مردم را راهنمایی کند و هم در بزنگاه‌ها، رفتار و فعالیت‌های خاص اجتماعی را سازماندهی و ساماندهی کند.
آن ها با پای فشردن بر نظر خود هر گونه پیروزی مردمی بدون وجود رهبر کاریزما و یا حتی رهبر معمولی، ولی پنهان را منکر می‌شوند یا آن را موسمی یا هیجانی می‌دانند.
از سوی دیگر، هم اینک گفتمان های جدید در علوم اجتماعی به ویژه ناظر به جنبش‌های عصر دیجیتال، به وجود شبکه‌های درهم‌تنیده‌ی رهبری و رهبری تفکیک شده و حتی فراتر از آن، رهبری موقعیتی یا اقتضایی  باور پیدا کرده اند.
اندیشمندان این حوزه ی گفتمانی، ضمن رد رهبران اجتماعی و فکری سنتی، پدیده‌ی رهبری مدرن در میان همسانان، هم‌سنان یا هم‌کیشان را عامل به‌وجودآمدن و پیروزی جنبش مهسا و اکثریت هشتاددرصدی می‌دانند.
این گروه بر عنصر اشتراکات آرمانی، فکری و از این قبیل تأکیدی نداشته و بیشتر بر اشتراکات واقعی و ملموس مثل وضعیت اقتصادی، الزام به مبارزه‌ی منفی، سقوط و نزول جایگاه اجتماعی، بسترسازی برای توسعه، پیشرفت و رفاه، تأکید می‌ورزند.
این استدلال‌ها نه‌تنها با گفتمان جنبش #مهسا دایر بر #مبارزه‌ی_منفی و مبارزه در مقابل تهدید و تخفیف جایگاه #زنان هم خوانی دارد، که با رویکرد و پارادیم هشتاد درصدی های پیروز "انتخابات" ۰۲ که بر #اعتراض به وضعیت اقتصادی و #حکمرانی از یک سو و احساس تهدید آینده و سرنوشت نسل آتی تکیه داشت، مطابقت می کند.
با توجه به مراتب پیشگفته، زین‌پس شاهد جنبش‌های مردمی بدون رهبر بیشتری خواهیم بود که به اقتضا و با توجه به موضوعات و مسائل مختلف و گستردگی آن در کشور به وقوع خواهد پیوست و مقوله ی جنبش بی سر یا غیبت رهبری هشتاد درصدی‌ها را بی‌معنا خواهد کرد‌. بدیهی است که این خروجی ناشی از تغییر و تحول به وجود آمده در امر ارتباطات و هم چنین عهد و پیمان‌های نانوشته و غیرقابل‌پیش‌بینی است.
به نظر نگارنده، در مجموع امید و شور و نشاط هم دارای شکل و شمایل دیگری شده و ناامیدی از حاکمیت به امیدواری برای عبور، تغییر و اصلاح بیشتر شده و حتی دیگر نیاز به سازماندهی و ایجاد تشکیلات برای جنبش‌ها موجود نیست و هر وضعیت مخل #آزادی و #معیشت مردم، خود خالق سازماندهی و ایجاد تشکیلات #معترضان خواهد شد.

به امید پیروزی امید بر ناامیدی.
پاینده باد ایران آزاد، آباد، شاد و متحد

https://t.center/darvishane49
♻️مطالبات شصت درصدی ها

رضا رضائی ۱۴۰۲/۱۲/۱۲

آیا پیام اکثریت مردم در انتخابات ۰۲ به گوش حاکمیت رسید؟

جناب آقای حاکمیت مستقر!
با سلام؛
حسب اعلام خودتان۶۰٪ از واجدین شرایط، در #انتخابات ۱۱ اسفند شرکت نکرده اند. وفق اصول حاکم بر حقوق #اکثریت_مردم در حکومت های #دموکراتيک لازم است که به پیام های عدم همراهی و عدم مشارکت در دو فقره انتخابات مزبور به شرح زیر توجه شود:
_  کاهش شدید و معنادار #اعتماد_عمومی به حاکمیت مستقر؛
_  اعتراض به وضعیت موجود و شیوه ی #حکمرانی موجود؛
_ مخالفت با تمامی فرآیند و نظام انتخابات انجام شده و ...
لذا چنانچه این پیام ها، درک و فهم شده باشد، ضرورت دارد که به مطالباتی که پیش از انتخابات نیز از سوی اکثریت ۶۰٪ مطرح شد و از قرار زیر است، توجه و به آن ها پاسخ مقتضی داده شود:
۱. برگزاری #همه_پرسی قانون اساسی؛
۲. فراهم کردن زمینه ی لازم برای تشکیل احزاب، انجمن ها، سندیکاها و تشکل های مردمی، فارغ از مداخلات حاکمیت، به منظور ایجاد هسته ی اولیه ی جایگزینی مردمی و تاسیس #مجلس_موسسان و تدوین #قانون_اساسی جدید؛
۳. انجام همه پرسی قانون اساسی جدید؛
۴. واگذاری #مسالمت_آمیز و بدون خشونت قدرت به نمایندگان واقعی و منتخب مردم.
بدیهی است که برنامه ی شصت درصدی ها #عبور از حاکمیت فعلی و رسیدن به حکومت دلخواه به روش مسالمت آمیز و بدون هزینه برای ملک و ملت است، به گونه ای که امنیت داخلی و خارجی حفظ شود و #تمامیت_ارضی ایران عزیز کوچکترین آسیب نبیند.
قابل ذکر است که عدم توجه به #مطالبات اکثریت مردم، ضمن آن که برهم زننده اصول #آزادی و دموکراسی است، موجب حرکت ها و #خیزش های اجتماعی غیر قابل پیش بینی به ویژه از سوی جوانان و زنان خواهد شد. قرار گرفتن در چنین موقعیتی برای کشوری که در فقر و فلاکت بسر می برد، بسترساز تحولات غیر قابل کنترل و حتی مداخله جویانه ی دشمنان خواهد بود.
به امید آن که پیام شصت درصدی ها شنیده شده و از انتخابات ۱۱ اسفند ۰۲ نتیجه ی مطلوب مردم حاصل شود.

پاینده باد ایران آزاد، آباد و شاد

https://t.center/darvishane49
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
♻️وقتی که سخن از فساد سیستماتیک می شود .
فاصله نجومی آموزشی را در این نماهنگ ببینیم.
حکمرانی غلط پایه گذار تبعیض آموزشی

▪️از کپر و ساختمان های نا ایمن تا مدارس لوکس و لاکچری در این مملکت پیدا می شود.

#حکمرانی ناصواب

https://t.center/darvishane49
♻️انقلاب، فضیلت، دیکتاتوری

مروری بر یک دوره کوتاه از انقلاب فرانسه

جمهوری اول فرانسه (۱۸۰۴-۱۷۹۲) را می توان یکی از پرحادثه ترین و عبرت آموزترین دوره های تاریخ سیاسی جوامع دانست که مرور آن می تواند درس های بزرگی به سیاست ورزان و دانشجویان سیاست بدهد.
یکی از این بازه های زمانی در همین دوره جمهوری اول، از سال ۱۷۹۳ یعنی کمتر از شش سال پس از انقلاب آزادیخواهانه فرانسه است که تا یازده ماه بعد، بیش از سیصد هزار نفر بازداشت و چهل هزار نفر به نام انقلاب و آزادی گردن به شاهکار تازه دکتر گیوتین دادند تا انقلاب اول فرانسوی ها رنگ خون گرفته و به عصر ترور مشهور شود.

علت این امر رقابت قدرت میان گروه های سیاسی بود که خواهان مصادره آرمان های انقلاب تازه به نام و کام خود بودند.
مهمترین آنها گروه های زیر بودند:
سلطنت طلبان: که می‌کوشیدند شاه را به قدرت برگردانند.
اعتدالیون: که خواهان حکومتی مشروطه مشابه انگلستان بودند.
جمهوری خواهان میانه‌رو : که خواستار حکومت جمهوری بودند.
 جمهوری خواهان تندرو : که خواستار واژگونی خشونتبار نظام موجود با یک انقلاب و اعلام جمهوری بودند.

در این میان جمهوربخواهان تندرو به رهبری «ماکسیمیلیان روبسپیر» قدرت را قبضه کرده و جمهوری انقلابی را سامان بخشیدند و طی یازده ماه با راه اندازی دو کمیته «نجات ملی» و «امنیت عمومی» سایر گروه های رقیب را با خشونت کنار زده و ضدانقلابی ها را با گیوتین مواجه ساختند.
روبسپیر یک جوان انقلابی بود که لباسی آبی‌رنگ می‌پوشید و برای تصفیه فرانسه از عناصر ناپاک احساس رسالت می کرد.
او که از سوی فرانسوی ها به «فسادناپذیر» مشهور بود در خانه‌ای مـحقر مـتعلق به‌ یک نجار زندگی می‌کرد، به مادیات، پول و زن بی‌اعتنا بود.
وی حاضر بود سـه چـهارم مردم فرانسه را نابود کند تا به کمک افراد منزهی که باقی می‌مانند، حکومت تقوی و فـضیلت را بـرقرار سازد.
مجمع ملی ۱۷۹۳ قانونی به نام «قانون مظنونان» را به تصویب رساند که طبق آن امکان بازداشت و محاکمه هرکسی را به صرف سوء ظن فراهم می کرد.
روبسپیر از تصویب این قانون شادمان شد و گفت: «اکنون رودی از خون فرانسه را از دشمنان جدا می سازد.»
این قانون منجر به اعدام ۲۲ تن از رهبران سایر گروه های انقلابی همچون ژرژ دانتون، رهبر انقلابی و قهرمان دفاع از حقوق طبقات فقیر و لاووازیه، شیمیدان مشهور فرانسوی شد؛ همان که پس از صدور حکم اعدام، برای انجام آزمایش‌های علمی خود تقاضای مهلت نمود ولی قاضی پاسخ داد: جمهوری انقلابی فرانسه دیگر به شیمی‌دان نیاز ندارد.
روبسپیر در یکی از آخرین نطق هایش
در مجمع ملّی (۵ فوریه ۱۷۹۴) با عنوان گزارشی در مورد اصولِ اخلاقِ سیاسی از ضرورت همراهی فضیلت و ترور چنین می گوید:
«اگر ویژگی دولت مردمی در دورهٔ صلح، فضیلت است، ویژگی دولت مردمی در دورهٔ انقلاب، بطور هماهنگ و در آنِ واحد، فضیلت و ترور می‌باشد؛ فضیلت که بدون ترور محکوم بفناست، ترور که بدون فضیلت عقیم و سترون است. ترور چیزی بجز عدالتِ سریع، شدید و انعطاف‌ناپذیر نیست و در نتیجه تجلی فضیلت است. ترور حتّی یک اصل ویژه هم نیست؛ بلکه برآیند ایدهٔ کلّی دموکراسی است که در قبال آنی‌ترین نیازهای وطن ما اِعمال می‌گردد.»

روبسپیر و همفکرانش سرانجام در حالی که برای تصویب یک قانون جدید برای اعدام مخالفان تلاش می کردند در ۲۶ جولای با چالش برخی همراهان خود در مجلس مواجه شدند و ۲۷ جولای به زندان افتادند و روز ۲۸ام ۱۷۹۴ زیر تیغ گیوتین رفتند.
روی سنگ قبر روبسپیر که در زمان مرگ تنها ۳۶ سال داشت نوشتند: ای عابر! بر مرگ من گریه نکن، زیرا اگر من زنده بودم تو مرده بودی.
اندکی بعد جمهوری فرانسه با روی کار آمدن ناپلئون بناپارت، تجربه تازه ای از دوران ترور را تجربه کرد.

#حکمرانی_شایسته
#سرمایه_اجتماعی

https://t.center/darvishane49
♻️انقلاب، فضیلت، دیکتاتوری
مروری بر یک دوره کوتاه از انقلاب فرانسه

جمهوری اول فرانسه (۱۸۰۴-۱۷۹۲) را می توان یکی از پرحادثه ترین و عبرت آموزترین دوره های تاریخ سیاسی جوامع دانست که مرور آن می تواند درس های بزرگی به سیاست ورزان و دانشجویان سیاست بدهد.
یکی از این بازه های زمانی در همین دوره جمهوری اول، از سال ۱۷۹۳ یعنی کمتر از شش سال پس از انقلاب آزادیخواهانه فرانسه است که تا یازده ماه بعد، بیش از سیصد هزار نفر بازداشت و چهل هزار نفر به نام انقلاب و آزادی گردن به شاهکار تازه دکتر گیوتین دادند تا انقلاب اول فرانسوی ها رنگ خون گرفته و به عصر ترور مشهور شود.

علت این امر رقابت قدرت میان گروه های سیاسی بود که خواهان مصادره آرمان های انقلاب تازه به نام و کام خود بودند.
مهمترین آنها گروه های زیر بودند:
سلطنت طلبان: که می‌کوشیدند شاه را به قدرت برگردانند.
اعتدالیون: که خواهان حکومتی مشروطه مشابه انگلستان بودند.
جمهوری خواهان میانه‌رو : که خواستار حکومت جمهوری بودند.
 جمهوری خواهان تندرو : که خواستار واژگونی خشونتبار نظام موجود با یک انقلاب و اعلام جمهوری بودند.

در این میان جمهوربخواهان تندرو به رهبری «ماکسیمیلیان روبسپیر» قدرت را قبضه کرده و جمهوری انقلابی را سامان بخشیدند و طی یازده ماه با راه اندازی دو کمیته «نجات ملی» و «امنیت عمومی» سایر گروه های رقیب را با خشونت کنار زده و ضدانقلابی ها را با گیوتین مواجه ساختند.
روبسپیر یک جوان انقلابی بود که لباسی آبی‌رنگ می‌پوشید و برای تصفیه فرانسه از عناصر ناپاک احساس رسالت می کرد.
او که از سوی فرانسوی ها به «فسادناپذیر» مشهور بود در خانه‌ای مـحقر مـتعلق به‌ یک نجار زندگی می‌کرد، به مادیات، پول و زن بی‌اعتنا بود.
وی حاضر بود سـه چـهارم مردم فرانسه را نابود کند تا به کمک افراد منزهی که باقی می‌مانند، حکومت تقوی و فـضیلت را بـرقرار سازد.
مجمع ملی ۱۷۹۳ قانونی به نام «قانون مظنونان» را به تصویب رساند که طبق آن امکان بازداشت و محاکمه هرکسی را به صرف سوء ظن فراهم می کرد.
روبسپیر از تصویب این قانون شادمان شد و گفت: «اکنون رودی از خون فرانسه را از دشمنان جدا می سازد.»
این قانون منجر به اعدام ۲۲ تن از رهبران سایر گروه های انقلابی همچون ژرژ دانتون، رهبر انقلابی و قهرمان دفاع از حقوق طبقات فقیر و لاووازیه، شیمیدان مشهور فرانسوی شد؛ همان که پس از صدور حکم اعدام، برای انجام آزمایش‌های علمی خود تقاضای مهلت نمود ولی قاضی پاسخ داد: جمهوری انقلابی فرانسه دیگر به شیمی‌دان نیاز ندارد.
روبسپیر در یکی از آخرین نطق هایش
در مجمع ملّی (۵ فوریه ۱۷۹۴) با عنوان گزارشی در مورد اصولِ اخلاقِ سیاسی از ضرورت همراهی فضیلت و ترور چنین می گوید:
«اگر ویژگی دولت مردمی در دورهٔ صلح، فضیلت است، ویژگی دولت مردمی در دورهٔ انقلاب، بطور هماهنگ و در آنِ واحد، فضیلت و ترور می‌باشد؛ فضیلت که بدون ترور محکوم بفناست، ترور که بدون فضیلت عقیم و سترون است. ترور چیزی بجز عدالتِ سریع، شدید و انعطاف‌ناپذیر نیست و در نتیجه تجلی فضیلت است. ترور حتّی یک اصل ویژه هم نیست؛ بلکه برآیند ایدهٔ کلّی دموکراسی است که در قبال آنی‌ترین نیازهای وطن ما اِعمال می‌گردد.»

روبسپیر و همفکرانش سرانجام در حالی که برای تصویب یک قانون جدید برای اعدام مخالفان تلاش می کردند در ۲۶ جولای با چالش برخی همراهان خود در مجلس مواجه شدند و ۲۷ جولای به زندان افتادند و روز ۲۸ام ۱۷۹۴ زیر تیغ گیوتین رفتند.
روی سنگ قبر روبسپیر که در زمان مرگ تنها ۳۶ سال داشت نوشتند: ای عابر! بر مرگ من گریه نکن، زیرا اگر من زنده بودم تو مرده بودی.
اندکی بعد جمهوری فرانسه با روی کار آمدن ناپلئون بناپارت، تجربه تازه ای از دوران ترور را تجربه کرد.

#حکمرانی_شایسته
#سرمایه_اجتماعی
#انقلاب
https://t.center/darvishane49
ای #علی، تو در #حکمرانی، #قبله ات کدام سو بود؟ #خدا یا #مردم؟ 1

خداوند وقتی انسان را آفرید، به کمک عقل اعطاییش، توانایی اداره زندگی فردی و جمعی این جهانیش را نیز به او عطا کرد و بهترین شیوه های مدیریتی را گام برداشتن در مسیر عقل جمعی معرفی نمود( شورا 38 )1

و وحی را البته جز برای سیراب کردن عطش جاودانگی انسان(اعلی 17)2 و رفع اضطرابهای وجودیش نفرستاد(رعد 28)3 و در این رسالتها اگر مردم فرصتی به پیامبرانش برای اداره جامعه می دادند، جز توصیه هایی برای رعایت عقلانیت و اخلاق عرفی نداشت(آل عمران 159)4

و امام علی نیر بعنوان نمونه ای عالی از این قبیله رسالت، به شیواترین سخن، مردم را قبله حکمرانی معرفی می کند آنجا که می فرماید:

1️⃣ رعایت حقوق مردم، مقدم بر هر حقی که به خداوند نسبت داده شده است می باشد:

خداوند حقوق بندگانش را مقدم بر حقوق خود قرار داده است و كسی كه حقوق بندگانش را رعایت كند حقوق الهی را نیز رعایت خواهد كرد. (میزان الحكمة، ج 2، ص 480)5

2️⃣  حکومت از حقوق مردم است نه نصب از بالا:

اى مردم ! اين امر (حكومت) امر شما است. هيچ كس به جز كسى كه شما او را امير خود گردانيد حق امارت بر شما را ندارد . (ابن‏اثير، الكامل، ج‏3، ص‏193)6

3️⃣  حاکم، از وظایفش حمایت از مردم در برابر شکمبارگی ظالمان می باشد:

اگر نبود حضور آن جمعيت (بسيار) كه (براى بيعت با من) حاضر شدند و .... و پيمانى كه خداوند از علما گرفته است كه در مقابل شكمبارگى ظالم و گرسنگى مظلوم صبر نكنند، بدون شك ريسمان شتر خلافت را بر كوهان آن مى ‏انداختم  (نهج البلاغه ، خ 3، ص 52)7

4️⃣  هیچ حاکمی حتی من، از خطا مصون نیست:

پس، از گفتن حق به من، يا مشورت دادن در عدالت خودداري نکنيد، زيرا من خود را برتر از آنکه اشتباه کنم و از آن ايمن باشم نمي‏دانم، مگر آنکه خداوند مرا حفظ فرمايد.
پس با من چنانکه با پادشاهان سرکش سخن مي‏گويند، حرف نزنيد و چنانکه از آدمهاي خشمگين کناره مي‏گيرند دوري نجوييد و با ظاهرسازي با من رفتار نکنيد و گمان مبريد اگر حقي به من پيشنهاد دهيد بر من گران آيد، یا در پي بزرگ نشان دادن خويشم. 
زيرا کسي که شنيدن حق، يا عرضه شدن عدالت بر او مشکل باشد، در عمل کردن به آن دشوارتر خواهد بود. (خطبه 207 – 216)8

5️⃣  و مردم در این امر خطیر، هیچ تفاوتی از نظر دین و نژاد و خودی و غیر خودی و ... ندارند:

ای مالک (والی مصر): دلسوزی برای ملت، دوست داشتن مردم و لطف به آنان را (همچون زیر پیراهن) بر قلبت بپوشان، برآنان همچون حیوان درنده مباش که خوردنشان را غنیمت شمری؛ مردم دو دسته بیش نیستند؛ یا #برادر دینی تو اند، و یا #هم‌نوع تو در آفرینش…. (نامه 53 نهج البلاغه)9

6️⃣  پس مراقب باش که هر نوع آزار به مردم، جنگ با خداست:

ای مالک (والی مصر): تو امروز مسلط بر مردم هستی و خداوندی که تو را به آزمون رفتار با آنان آورده، مسلط بر توست. مبادا خود را در جنگ با خدا (  #محاربه) قرار دهی که در برابر خشم او دست قدرتی نداری ...،
از احساس خدای‌گونه‌گی و جباریت بپرهیز که خدا هر جباری را ذلیل و هر خود بزرگ‌بینی را خوار می‌سازد.
با خدا و مردم منصف باش، هم از سوی خودت، و هم نزدیکانت و کسانی که به آنان گرایش داری.

اگر چنین نکنی ستم کرده‌ای و آن‌که به بندگان خدا ستم کند، خدا دشمن و دادستان مردم علیه او خواهد بود و او به جنگ با خدا (محاربه) برخاسته، مگر دست بردارد و برگردد. هیچ عاملی برای سلب نعمت خدا و بروز نابسامانی‌ها، موثر تر از قدرت یافتن حاکم برپایه ستم نیست زیرا خدا شنوای دعای مظلومان و در کمین ستمکاران است.( نامه 53 نهج البلاغه)10

و امروز اما علی جان، مدعیان گردن کشت، چه ها که بر مردم مظلوم نمی کنند،😔
و ایکاش بودی و ذوالفقارت، گردنشان به دفاع از آن مظلومان می شکست.

محمد صالحی 25/9/1401

https://t.center/darvishane49