قلم بیداری

#مطالبه‌ی
Channel
Logo of the Telegram channel قلم بیداری
@darvishane49Promote
10.25K
subscribers
407
photos
302
videos
3.42K
links
باریکه ای بسوی مدنیت ح-درویشی
♻️بی‌اعتمادی هشتاددرصدی‌ها

رضارضائی ۱۴۰۳/۵/۱۳
آیا یکی از دلایل عدم مشارکت هشتاد درصدی‌ها، بی‌اعتمادی نبود؟

مقدمه: وقتی مجموعه‌ی به هم تنیده‌ای از اقدامات مبهم و عدم شفافیت و عدم پاسخگویی مسئولین باعث بی‌اعتمادی مردم شد، دیدیم که #اکثریت_هشتاددرصدی‌ها در یک پیمان نانوشته، عدم اعتماد خود را به نمایش گذاشتند و بعد از آن نیز در اتحاد شصت‌درصدی‌ها و بعد در همبستگی بالای پنجاه درصدی‌ها نیز همان رفتار و کنش اجتماعی را داشتند.

یکم: چه اتفاقی افتاده که چشم و دل و عقل خود را به اطلاعات و اخبار این‌ور آبی‌ها و آن ور آبی ها سپرده و به هرگونه اخباری که مورد تأیید منابع معتبر و موثق نیست، واکنش مثبت نشان می‌دهیم؟
دوم: چرا به منابعی که قبلاً نسبت به آنها بی‌اعتماد بودیم و آنها را جهت دار و در اختیار قدرت‌ها می‌دانستیم، اعتماد می‌کنیم؟
سوم: چرا #مطالبه‌ی #شفاف‌سازی و #پاسخگویی و #مجازات عاملین را پس از سانحه‌ی هلی‌کوپتر از یاد بردیم؟
چهارم: چرا اکثریت هشتاد درصدی‌ها اتحاد خود را ازدست‌داده و به بازی اطلاعات و اخبار ساخته‌شده‌ی منابع نامطمئن وارد شده و دچار انشقاق شدند؟
پنجم: مگر نه این بود که با یک "نه" بزرگ به تبلیغات و اخبار یک‌سویه و تحریف شده ی رسانه ها و بنگاه های خبر پراکنی و افسران جنگ نرم تولید کننده ی محتواهای دروغ، جواب رد دادیم و بدون پیمان‌نامه‌ ای نوشته شده، متحد شدیم و بزرگ‌ترین شکست را برای اقلیت خود اکثریت پندار رقم زدیم؟
ششم: به نظر می‌رسد که سیر حوادث غیرمترقبه و بسیج همگانی منابع خبرپراکنی فیک و شایعه‌سازی، بر ذهن اکثریت هشتاد درصدی‌ها تأثیر گذاشته و مطالبهی عمومی شفافیت خواهی و پاسخگویی و مجازات عاملین هر رخداد ضدملی و ضد امنیتی را فراموش کرده‌ایم.
هفتم: هنوز با مشکل هضم اطلاعات ناقص و متناقض سانحه‌ی هلی‌کوپتر، پذیرش نماینده‌ی اصلاح‌طلبان و کسب رأی پایین برای احراز مسئولیت ریاست‌جمهوری و بعد هم ترور مهمان مواجه بودیم که چنان نمایش هایی اجرا شد که یادمان رفت، ما هشتاد درصدی‌های بی‌اعتماد به شوآف ها هستیم.
هشتم: گرچه بی‌اعتمادی هشتاد درصدی ها به حاکمیت یک واقعیت انکار ناپذیر است؛ اما فراموش نکنیم که حدود سی درصد از ما، امیدوارانه و با حسن‌ظن به اصلاح حداقلی وضعیت موجود روی آورده و موجب پیروزی نمایندة #اصلاح_طلبان شدیم.
نهم: اصل بر صداقت و برائت از دروغ و خیانت، یک اصل انسانی است و باید به این ارزش پایبند بود؛ اما هشیاری در مقابل حجم بالای بمباران اطلاعاتی ناصحیح، دروغ، تحریف، بزرگ‌نمایی، کوچک‌نمایی و سیاه‌نمایی را نباید به فراموشی سپرد و از آن درس عبرت نگرفت.
دهم: نباید قدرت هشتاد درصدی‌ها را در راه اندازی نهضت شفاف‌سازی به طرفیت ذی‌نفوذان و صاحبان قدرت و منافع حکومتی و غیر حکومتی و رسانه ای و ... را دست کم گرفت.
یازدهم: نباید فراموش کنیم که عدم همراهی اکثریت هشتاددرصدی‌ها با جنگ‌طلبان، انتقام خواهان و خون خواهان، نشانه ی خردورزی، رشد یافتگی و هشیاری است زیرا این جنگ طلبان می خواهند کشور را بدون داشتن منابع و پشتوانه‌های زیر ساختی و معیشتی به یک جنگ خانمان سوز وارد کنند.

به اعتقاد این کنشگر مدنی:

۱- از یک سو جنایت دشمن خارجی باید از طریق مجامع بین‌المللی تا محکومیت و مجازات او پیگیری شود و از سوی دیگر با ایجاد همگرایی و اتحاد با دوستان منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای، زمینه
ی قطع نفوذ و حذف منافع دشمن را فراهم کرد که همانا یک انتقام سخت، فراگیر، پشیمان کننده، بازدارنده و موثر است اما به گونه‌ای باید عمل کرد که به مردم و یاران منطقه‌ای آسیب نرسد.
۲- جنگ، خشونت و ترور همیشه منفور بوده و هست، اما اهداف، مجریان و منافع حاصل از جنگ افروزی و ضرر و زیان جنگ برای منطقه نیز حایز اهمیت است و نباید به گونه ای عمل کرد که منافع آنها در خسارت مادی و جانی به کشورهای منطقه باشد.
۳- زمانی با انتقام و خون‌خواهی موافق هستم که  جنگ طلبان در خط مقدم بوده و خودشان در راه اهدافشان مجاهدت کرده و مردم را وارد نکنند،چرا که هشتاد درصدی‌ها همواره به منافع ملت می‌اندیشند نه جنگ‌افروزی.

پاینده باد ایران آزاد، آباد، شاد و متحد

https://t.center/darvishane49
♻️مقاومت منفی من

✍️رضارضائی. ۱۴۰۳/۴/۵

چرا مقاومت منفی می‌کنم؟

مقدمه: باتوجه‌به آنکه یک #کنشگر _مدنی بوده و به دنبال #مطالبه‌ی #حقوق_شهروندی خودم و خانواده و نسل‌های پس از خود هستم و از سوی دیگر، خود را نماینده‌ی مردم بالغ و رشید و فهمیده ایران جا نمی زنم و یا خود را نماینده‌ی قشر خاص یا گروه و حزبی نمی‌دانم، موارد زیر را در خصوص تصمیم و رفتار انتخاباتی (#مقاومت_منفی) برای ثبت، عدم فراموشی و پاسخگو نمودن خودم در فرداها می‌نویسم.
🔹الف) ناامیدی از اصلاحات قانونی به دلیل:
۱. عدم اجرای کامل #قانون_اساسی؛
۲. سلیقه گرایی در اجرای بخش‌های مهم قانون اساسی؛
۳. عدم وجود نشانه‌هایی در حاکمیت برای اجرای کامل، اصلاح یا بازنگری از طریق #همه‌پرسی _قانون _اساسی.
🔹ب) ناامیدی از اصلاحات ساختاری به دلیل:
۱. یک‌دست سازی نظام حکمرانی؛
۲. استمرار استیلای یک تفکر در نهادهای #انتصابی و به ظاهر انتخابی؛
۳. عدم وجود سیاستمداران مردمی، پاک‌دست، مدیر، شجاع و صادق برای حضور در مناصب بالای #حکمرانی.
🔹ج) ناامیدی از اصلاحات سیاسی به دلیل:
۱. عدم وجود #احزاب مستقل، فعالیت ساختارمند و شبکه‌ای توسط آنها؛
۲. عدم وجود #سمن‌های مستقل برای نمایندگی اقشار مختلف یا سمن‌های مطالبه‌گر قوی؛
۳. عدم وجود زمینه‌ی مناسب برای استفاده از انتخابات در تغییرات بنیادین؛
۴. عدم همراهی مردم در چند انتخابات قبل.
🔹د) ناامیدی از اصلاحات فرهنگی به دلیل:
۱. عدم وجود سیاست‌گذاری و اجرای صحیح فرهنگی، تربیتی برای: غلبه بر شرارت و بدی به‌وسیله نیکی، توجه به ارزش نامحدود افراد، حقیقت و قدرت و اهمیت محبت، مساوات و برابری تمام افراد،
۲. حاکمیت تفکر خودی و غیرخودی، دشمن هراسی، #جنگ‌طلبی، حاکمیت دینی و دین حکومتی؛
۳. عدم وجودگرایش فکری، عزم و فعالیت در راستای نفی بدعت‌گرایی و مبارزه با جهل عمومی.
🔹ه) ناامیدی از اصلاحات اقتصادی به دلیل:
۱- وجود #فساد_سیستماتیک و عدم وجود سازوکارهای مناسب برای مبارزه با آن؛
۲- عدم سازماندهی هیئت حاکمه، عدم توجه به علم و نظرات کارشناسی، عدم وجود نظام آموزشی قوی، عدم وجود فرهنگ اقتصادی غنی؛
۳- عدم توجه حاکمیت بر شاخص‌هایی از معیار زندگی همچون فقر، توزیع درآمد، تغذیه، امید به زندگی، باسوادی، آموزش‌وپرورش، اشتغال، مسکن، آبرسانی.
🔹ز) ناامیدی از اصلاحات اجتماعی به دلیل:
۱. وجود شکاف عمیق بین طبقات اجتماعی؛
۲. عدم وجود توازن قدرت حاکمیت و مردم؛
۳. عدم وجود زمینه‌ها و بستر اصلاحات تدریجی اجتماعی به سمت اصلاح رابطه‌ی ملت – دولت.
🔸نتیجه: اینجانب دررابطه‌با انتخابات مختلف تا زمان رفع محدودیت‌ها، مصائب اجتماعی و مشکلات بالا، بر مشی << مقاومت منفی>> بوده و بر این باور هستم که این مشی به همراه کنشگری خشونت پرهیز، منجر به اتحاد ملی شده و برنامه‌ی جامع حکومت ملی، توسعه و پیشرفت، آزادی و آبادی محقق خواهد شد.

پاینده باد ایران آزاد، آباد، شاد و متحد
https://t.center/darvishane49
♻️تسریع در فقر یا تعجیل در #خود_براندازی

رضا رضائی. دوم آبان 02

افزایش مالیات، افزایش سن بازنشستگی، کاهش درآمدهای مردم، کوچک‌تر شدن سفره‌ها، افزایش بودجه‌ی نظامی (حتی با تأمین آن از طریق فروش نفت توسط نظامیان)، افزایش رد صلاحیت کاندیداها و کاهش دایره‌ی مشارکت مردم، نابودی سرمایه‌گذاری‌های برون‌مرزی (بنا بر گفته‌های دشمن، او پهپادهای حوثی‌ها را ساقط و پایگاه‌های نظامی و لجستیکی حامیان ایران در سوریه و لبنان و غزه را نابود می‌کند و این به معنی نابودکردن پول مردم است که در خارج از وطن هزینه شده) و صدها نشانه‌ی دیگر، همگی حکایت از تسریع در فقیر شدن مردم دارد.
تسریع در فقیر شدن مردم نیز منجر به کاهش #اعتماد به حاکمیت، کاهش فضای #مشارکت و همدلی و #گفت‌وگوی ملت – دولت، افزایش آسیب‌پذیری حکمرانی، افول تمکین به قوانین و مقررات و در نتیجه افزایش نارضایتی و قانون‌گریزی و تمرد و تغییر در مرجعیت فکری و راهبری مردم و به عبارتی تعجیل در خود براندازی حاکمیت خواهد شد.
این مطلب بارها گفته شده و برای گوش‌های کر یا افرادی که خود را به خواب‌زده‌اند نیست؛ بلکه برای آن کسانی است که دل در گرو عشق مردم و وطن دارند تا بدانند و باور کنند که تسریع و تعجیل در خیزش و قیام بر علیه مسببان فساد و غارت و چپاول و فقیر سازی مردم، نه‌تنها لازم بلکه واجب است و در این رهگذر #اتحاد_ملی، #همبستگی مردم و افزایش #مطالبه‌ی تغییر قانون اساسی، رمز پیروزی و رسیدن به اهداف متعالی تمامی اقشار این مرز پر گوهر است.

پاینده باد ایران آزاد و آباد
https://t.center/darvishane49