#روایت_دانشگاه#بخش_دوم⭕️پرده اول: سالن علامه امینی🔻حالا وزیر علوم است که سخن خود را شروع میکند.
گمشده اصلی ملت ما را وفاق میداند و با آبوتاب میگوید ما نه بر سر مشکلات و نه بر سر راهحلها وفاق نداریم.
شمرده شمرده و باتسلط و برخلاف میهمانان قبلی، با نگاه به حاضرین سخن میگوید.
ادامه میدهد:«دانشجوها اولین گروهی بودند که پشت شما حاضر شدند، دانشجوها به مسئولیت اجتماعی خود واقفند.»
و نهایتا صحبتش را با خاطرهای کمی عجیب روبهروی رئیسجمهور پایان میدهد:«محاطی محمد، معمارِ مالزی نوین که پزشک بود، تعریف میکند در مطب بودم و خانمی آمد که چشم بچهاش مشکل داشت؛ اما چون تمکن آن را نداشت که [هزینه درمان را] بپردازد، کوری فرزندش را ترجیح داد. من از آن روز تصمیم گرفتم پزشکی را برای ورود به سیاست و رفع فقر کنار بگذارم.
و مالزی شد مالزیای با آن معیار رشد اقتصادی که امروز میبینیم.
حال آقای پزشکیان؛ الآن که بیش از ۵۰درصد مردم ما زیرخط فقرند، شما نیز مشابه محاطی محمد درس و دانشگاه را برای قرارگیری در سیاست تَرک کردهاید، در این جایگاه نشستهاید و باید اقتصاد را متحول کنید...»
🔻در همین اثنا، کاغذهای کوچکی است که میان این و آن در سالن نوشته و دست به دست میشود. زمزمهها و درگوشیگفتنها و بعضا جابهجاشدنها در سالن دیده میشود.
🔻فردی با موهای ژولیده و بلند و لباس سیاه و کمی تکیده، در حالی که تقدیرنامهای را در دست دارد از ردیفهای جلوی بخش دوم گوشه چپسالن بلند میشود و صدا بلند میکند:
خواهش میکنم. التماس میکنم. استدعا میکنم.
حراست کتشلوار سرمهای از دور آرامَش میکند و سپس او را به کناری میبرند. کتی کرمرنگ به او میدهند و او را ردیف اول مینشانند.
🔻نوبت وزیربهداشت، ظفرقندی میرسد.
صحبتش را با ۱۶ آذر و سه شهید تقدیمی دانشگاه تهران شروع میکند؛ به ۱۳ آبان و شهید چمران که شهید این دانشگاه است اشاره میکند.
از افزایش ظرفیت صددرصدی در عین اینکه از تجهیز و ارتقا ساختار و "اساتید" بازماندهایم سخن میگوید؛ اینکه کیفیت تحصیل دانشجوی علومپزشکی ما مستقیما با جان مردم مرتبط است.
گریزی به سهمیههای غیرمنطقی کنکور میزند و اینکه تا عدالت آموزشی در ورود به دانشگاه تنظیم نشود، نخبههایمان را از دست خواهیم داد.
اشارهای به فعالکردن دیپلماسی علمی و روابط بینالملل در پژوهش دارد تا بتوانیم در مرزهای دانش باقی بمانیم.
اشاره میکند که باید چارهای برای سختیهای تحصیل در پزشکی اندیشید.
میگوید دانشگاه شجره طیبه است و میانهش از آیه اصلها ثابت و فرعها فیالسما میخواند تا بگوید دانشگاه برای این کشور ثمره میدهد. به سنگ و ساختمان دانشگاه عشق و ارادت دارد.
🔻ترجیعبند سخنان وزیر و رئیس و استاد و دانشجو، فرار نخبگان است و اینکه باید بمانند.. از صحبتهای انتخاباتی خود پزشکیان نطق و وام گرفتهاند.
دانشجویی که رفتن را به ماندن ترجیح میدهد.. آه و واویلا، چه کردهایم که او میرود.
و بعد از آن اشاره به عدالت آموزشی که از اشارات رئیسجمهور بوده است.
🔻افشین راهدار پشت تریبون میرود تا به عنوان نماینده دانشجویی صحبت کند.
البته ساز و کاری که ایشان را به عنوان نماینده تعیین کردهاند مشخص نیست.
درباره مهاجرت نخبگان میگوید و به نیاز دانشگاهیان به امکانات پژوهشی، تسهیلات رفاهی اشاره میکند.
او عدم شایسته سالاری در سیستم اداری کشور و جذب هیئت علمی را مطرح میکند.
از دولت میخواهد تا به قدرت سختافزاری و نرمافزاری دانشجوها اعتماد کنند.
به سخنان مقام معظم رهبری اشارهای میکند و میگوید که دانشگاه باید پویا باشد و باید برای تشکلهای دانشجویی بسترسازی کرد و باید فرصت برای تضارب آرا دانشجویان ایجاد کرد.
ادامه صحبتهایش پیرامون آنست که فرایند شناسایی نخبگان در بنیاد ملی صحیح نیست. نخبگان به حمایتهای مادی و معنوی نیاز دارند.
همچنین میگوید که ساز و کارهای کنکور سراسری و ورود به دانشگاه مسئله دارد و آزمانهای نهایی مغایر عدالت آموزشیاند.
در انتها به روحیه علمی و مقاومتی دانشجویان میبالد و بابت گفتمان وفاق و اهتمام به قومیتهای مختلف از رئیس جمهور تشکر میکند.
✅نبض دانشگاه در دستانت!
🆔 @utnabz