زن و جامعه (زن کارگر)

#زنان_کارگر
Канал
Запрещенный контент
Политика
Социальные сети
Образование
Персидский
Логотип телеграм канала زن و جامعه (زن کارگر)
@zan_jПродвигать
2,08 тыс.
подписчиков
17,1 тыс.
фото
14,3 тыс.
видео
5,21 тыс.
ссылок
تماس با ما : @Zan_jameh Women's emancipation
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#سکانس_فیلم
«مشت در برابر مشت» (1972) ساخته‌ی «مارن کارمیتز» :
کارگران زن یک کارخانه‌ی نساجی  که از شرایط بد کارخانه و دستمزد پایین خود به تنگ آمده و در پی اعتصابی کارخانه را  تسخیر میکنند

فیلم «مشت در برابر مشت» (1972) ساخته‌ی «مارن کارمیتز» راجع به کارگران زن یک کارخانه‌ی نساجی است که از شرایط بد کارخانه و دستمزد پایین خود به تنگ آمده و در پی اعتصابی کارخانه را به تسخیر خود در می‌آورند و مالک آن را به گروگان می‌گیرند. در این سکانس از فیلم آنها را می‌بینیم که پس از صرف شام مفصلی دور هم جمع شده و با همکاری یکدیگر درصدد ساختن آهنگی هستند. این فیلم در واقع توسط خود کارگران نوشته ، فیلمبرداری و اجرا شده و کارمیتز تنها به آنها مشاوره فنی داده است.
#زنان_کارگر
زنان کارگر چه در زمان اشتغال و چه بعد از بازنشستگی در شرایط بدتری از مردان کارگر هستند  .
در بسیاری از کارگاه‌های کوچک و متوسط و به شیوه‌ای حادتر در کارگاه‌های زیرپله‌ای و خانگی، دستمزد دریافتی زنان به نسبت مردان پایین‌تر است؛ زنان و مردان در کار مشابه حقوق یکسان نمی‌گیرند . این بی‌عدالتی در زمان بازنشستگی نیز استمرار دارد، سازمان تامین اجتماعی حقوق قانونی و مزدیِ زنانِ مستمری‌‌بگیر را به رسمیت نمی‌شناسد.
یک فعال صنفی  به یک نمونه‌ی برجسته از بی‌عدالتی‌ها در حق زنان کارگر اشاره می‌کند و می‌گوید: دستورالعمل‌های مختصِ زنان بازنشسته در سازمان تامین اجتماعی اجرا نمی‌شود؛ زنان کارگر در زمان بازنشستگی از حق عائله‌مندی و حق اولاد محروم‌اند و رایزنی‌هایی که تا امروز در این زمینه صورت گرفته، نتیجه‌ای نداده است.


#زنان_کارگر
#تبعیض_ساختاری
#زن_زندگی_آزادی
#عدالت_رهایی
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#علیه_اعدام
@zan_j
زن ها موجوداتی بی نظیر هستند. آنها قادرند هر مصیبتی را تاب بیاورند، چونکه اینقدر عقل توی کله شان هست که بدانند تنها کاری که باید در قبال اندوه و دشواری های زندگی انجام داد اینست که دل به دریا بزنی و از میانه آن بگذری و از آن طرف سر به سلامت بیرون ببری. به نظرم دلیل اینکه زن ها قادرند این طور عمل کنند اینست که آنها نه تنها برای درد جسمانی شأن و اعتباری قایل نیستند بلکه اصلاً آن را محل اعتنا هم به حساب نمی آورند، زن ها از اینکه از پا در بیایند اصلاً خجالت نمی کشند…!


#ویلیام_فاکنر
#حرامیان

نقاشی ها از: #کته_کلویتس

#زنان_کارگر
#علیه_جنگ_فقر
#نان_کار_آزادی_اداره_شورایی
@zan_j
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#سکانس هایی از
فیلم «مشت در برابر مشت» (1972) ساخته‌ی «مارن کارمیتز» :
کارگران زن یک کارخانه‌ی نساجی  که از شرایط بد کارخانه و دستمزد پایین خود به تنگ آمده و در پی اعتصابی کارخانه را  تسخیر میکنند

فیلم «مشت در برابر مشت» (1972)  در باره ی کارگران زن یک کارخانه‌ی نساجی است که از شرایط بد کارخانه و دستمزد پایین خود به تنگ آمده و در پی اعتصابی کارخانه را به تسخیر خود در می‌آورند و مالک آن را به گروگان می‌گیرند. در این سکانس از فیلم آنها را می‌بینیم که پس از صرف شام مفصلی دور هم جمع شده و با همکاری یکدیگر درصدد ساختن آهنگی هستند. این فیلم در واقع توسط خود کارگران نوشته ، فیلمبرداری و اجرا شده و کارمیتز تنها به آنها مشاوره فنی داده است.
#زنان_کارگر
#زناپ_متحد_متشکل
#نان_کار_آزادی_اداره_شورایی
#زن_زندگی_آزادی
@zan_j
زائران کشتزاران بی‌حاصل!

کرمانشاه - زنان کارگر شاغل در بخش کشاورزی سهمی زیاد اما عموما نامرئی از تولید دارند. زنانی که بدون مزد روی زمین‌های خود یا با مزد خیلی کم روی زمین‌های دیگران به صورت فصلی کار می‌کنند. تقریبا مانند سایر بخش‌هاش بی‌ثبات عرصه‌ی کارگری ایران نه امنیت شغلی دارند و نه چیزی به نام بیمه و سنوات و در پروسه‌ای تراژیک می‌توان گفت تا پای مرگ یا از کار افتادگی مجبور به کار هستند. چه در شالی‌های شهرهای گیلان و مازندران چه در باغ‌ها و بستان‌های استان‌های غربی چون اورمیه، کوردستان، ایلام و کرماشان یا کار بر سر زمین‌های دیم همچون برداشت نخود باشد. با وجود تمام این مشکلات، در این سال‌ها خشکسالی، تغییرات اقلیمی و کاهش بارش‌ها یا نامنظم بودن آنها خود کشاورزی را تحت‌الشعاع قرار داده است.
همزمان با فصل برداشت صیفی‌جات در شهرهای استان‌های ایلام، کوردستان و کرماشان شاهد حضور زنان در زمین‌های کشاورزی هستیم که علاوه بر ایفای نقش مادری و لطافت زنانه، ناچار به انجام کارهای سخت و طاقت‌فرسای عموما مردانه هستند. در این مواقع مردها هم در کار برداشت محصول همکار زنان هستند، ولی صاحبان مزارع به خاطر اینکه زنان مانند مردان و گاه بیشتر کار انجام می‌دهند و دستمزدی کمتر از مردان دریافت می‌کنند، رغبت بیشتری برای به‌کارگیری کارگران زن دارند، زنان بی‌سرپرست و بدسرپرستی در جامعه هستند که با همت بلندشان بار سنگین مسئولیت خانواده را به دوش می‌کشند.
زن مظهر لطافت و ظرافت است که آرامش خاطر او می‌تواند تأثیر مستقیمی در اهالی خانه برجا گذارد اما در این شهرستان‌های عموما محروم و دارای فرصت‌های محدود شغلی به‌ویژه برای زنان، رفاه و آسایش جمعیت کثیری از این زنان خانواده در پیچ‌وخم کوره راه زندگی به رنج مداوم آنان تبدیل شده است. زنانی که نه بیمه دارند و نه عایدی از کارافتادگی دستگیرشان می‌شود. این زنان جوان و سایر زنان میانسال کارگر فصلی نه پس‌اندازی دارند و نه از جایی حمایت می‌شوند. یک وعده غذا با بیش از ۱۰ ساعت کار سخت زیر آفتاب سوزان یا در برابر سرمای بی‌رحم زمستان با مزدی ناچیز، سهم زنانی است که بر اثر فشار کار زیاد دیگر پا و کمری برایشان نمانده است. آرزوهای زنان کارگر فصلی در مزرعه‌ای که مال خودشان نیست، گم شده است. زنانی که می‌خواهند مستقل باشند ولی جبر وستم طبقاتی، جنسیتی، ملیتی و برخی سنت‌ها این امکان را به آنها نمی‌دهد....


⚡️هیچ کدام امیدی به آینده ندارند حتا زنان جوان»
ملوس با اینکه مجرد است اما نان‌آور خانه است و مسئولیت پدر و مادر وکار خانه را به دوش می‌کشد، او می‌گوید که از ساعت پنج صبح کارش شروع می‌شود تا غروب. او همپای سایر زنان روستا در سرما و گرما باید به مزارع و باغات شهرستان‌های اطراف برای برداشت لوبیاسبز، گوجه، فلفل، بامیه، بادمجان و خیار چینی بروند. ملوس می‌گوید «۳۸ سالم است و در جوانی پیر شدم و دیگر آرزویی ندارم. گرما خیلی برایم زجرآور است و تمام پوست دست و صورتم سوخته و شکسته شدە؛» حتا روی رانش را نشانم می‌دهد که چطور زیر لباس آفتاب داغانش کردە و حالت طبیعی خودش را از دست دادە است. مقصد ملوس و دیگر کارگران فصلی به طور عمده سرپل‌ذهاب، گیلانغرب، اسلام‌آباد غرب(شاباد)، ایلام، صحنه، کامیاران، ثلاث باباجانی، قصرشیرین، دینور و… است. مقصدی که رهاوردش یک تکه نان است. زنان کارگر فصلی هر روز با خروس‌خوان صبح باید مهیای رفتن بر سر زمین‌های کشاورزی باشند. عده‌ای نیز در این میان باید برای مدت خاصی به مزارعی بروند که رنج دوری از فرزندانشان را برایشان به دنبال دارد.


⚡️مشکلات مالی زنان کارگر کشاورز، زمانی بیشتر روشن می‌شود که بدانیم در روستاها معیار دریافتی کارگر فصلی در زمین‌های کشاورزی در جایی ثبت نمی‌شود و میزان حقوق و ساعت کار بر روی زمین، طبق روند معمول روستا قرارداد می‌شود؛ به‌گونه‌ای که طبق تبصره‌ی ۲ از ماده‌ی قانون کار، آزادی کارفرما در میزان حقوق کشاورزش مختار گذاشته شده است: «در کارهای کشاورزی، کارفرما می‌تواند با توافق کارگران، نماینده یا نمایندگان قانونی آنان، ساعات کار در شبانه‌روز را با توجه به کار، عرف و فصول مختلف تنظیم کند.» البته تا زمانی که نهاد رسمی برای نظارت دقیق در این تعرفه‌ها وجود نداشته باشد، بدیهی است که همه‌ی کارفرماها خود را ملزم به رعایت استاندارد دقیقی از دستمزد و حقوق بیمه‌ای نمی‌بینند. حقوق‌های کارگران، اغلب روزانه تعیین می‌شود و اگر صاحب زمین کاستی ببیند از میزان مقرر کم می‌کند. در اغلب روستاها حقوق یک روز برداشت، ۲۵۰ تا ۳۰۰ تومان برای زنان تعیین می‌شود (که در شهرهای مختلف با همین نسبت، میزان دریافتی تغییر می‌کند).
«خودم و بچه‌هایم با هم بزرگ شدیم»
🖍سروه احمدی
#زنان_کارگر_کشاورز

#ستم_چند_گانه
#امنیت_شغلی

http://telegra.ph/زائران-کشتزاران-بی‌حاصل-08-15?r=11517991

@zan_j
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#پاریس حمله فاشیست های راست افراطی طرفدار #اسرائیل، در یک صف مردانه، به تظاهرکنندگان حامی #فلسطین. در تظاهرات #هشت_مارس، روز جهانی زنان_کوییرها!

بیشتر این مردان فاشیست به اسپری فلفل و حتی گاز اشک آور مسلح بودند و از آن علیه تظاهرکنندگان استفاده میکردند

بهرحال بر کسی پوشیده نیست که آپارتاید نظامی اسرائیل ییک ساختار عمیقا مردانه و ضدزن دارد ولی حامیانش، که برخی ادعای دفاع از جنبش انقلابی فمینیستی #ژن_ژيان_ئازادى را هم دارند، همچنان ترجیح می‌دهند همدست و همراه قاتلان بمانند و تنها کسانی هستند که نمی‌بینند "شاه لخت است".

فمینیسمی که امروز با دیدن جنایت های هولناک اسرائیل علیه مردم غزه سکوت اختیار کند یا حامی اسرائیل باشد، فمینیستی استعماری و خطرناک است که منطق سرکوبگر مردسالاری و نظامی گری ارتجاعی فاشیسم را درونی کرده است.

#آزادی_برای_فلسطین
#هشت_مارس_روز_مبارزه_برای_برابری
#هشت_مارس
#زنان_کارگر
#زنان_فلسطینی
زن و جامعه (زن کارگر)
Video
🔺در #روز_جهانی_زنان از یاد نخواهیم برد میلیون‌ها زنِ بی‌چهره و بی‌صدا را که برای حق زیستن و کرامت انسانی، ایستادند در برابر "مردانی که در رؤیایِشان هر شب زنی در وحشتِ مرگ از جگر برمی‌کشد فریاد."

🔺از یاد نخواهیم برد #آسیه_پناهی و زنان حاشیه‌نشین چون او را که از کرمانشاه تا زابل هر روز و هر ساعت برای #حق_سرپناه در برابر بولدوزرهای #بورژوازی_مستغلات و دلالانِ طماع مقاومت می‌کنند.

🔺از یاد نخواهیم برد زنِ دستفروش فومنی و زنان دستفروش را که در سرما و گرما، برای دفاع از #حق_به_شهر در برابر گزمه‌های بازار می‌ایستند و پیاده‌روها و متروها را به عنوان سنگرِ امرار معاشِ تهیدستان شهری حفظ می‌کنند.

🔺از یاد نمی‌بریم زنِ عصبانی گرگان را کلمات‌اش، تاریخ‌نگاری سرکوب و ستم بود: "این‌جا هیچ‌کس نیست، امروز یک زن عصبانی این‌جاست."

🔺فمینیسمی که می‌گوید: «ما به آن مسائل کاری نداریم و فقط درباره‌ی زنان صحبت می‌کنیم» در نهایت فقط برای یک قشر ممتاز از زنان صحبت می‌کند. این همان کاری است که من فکر می‌کنم فمینیسم لیبرال و شایسته‌سالار انجام داده است. فمینیسم باید نسبت به طبقات، نژاد و سایر محورهای اصلی سرکوب در جوامع سرمایه‌داری به همان اندازه حساس باشد.

از مقاله‌ی فمینیسم در دوران نولیبرال / گفت‌وگو با #نانسی_فریزر / ترجمه‌ی آزاده شعبانی


#روز_جهانی_زنان #زنان_کارگر #هشت_مارس #مبارزه_طبقاتی #مقاومت_روزمره #تاریخ_ستم_دیدگان

@Blackfishvoice1
@zan_j
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
من یک زنم⭐️

من از ویرانه های دور شرقم

زنی که از آغاز با پای برهنه

عطش تند زمین را در پی قطره های آب در نوردیده است

از طلوع تا غروب از شام تا بام

سنگینی رنج را لمس کرده است...


شعر #مرضیه_احمدی_اسکویی
از آرشیو زن کارگر


#زن_زندگی_آزادی
#زنان_کارگر
#زنان_مبارز
#نان_کار_آزادی_اداره_شورایی
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد

@zan_j
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تاریخچه ۸ مارس روز جهانی زنان


شکست سازمان ملل در برنامه توسعه وجنسیت که هدفش رسیدن به برابری جنسیتی بود .

این پروژه‌ها به بن بست میخورند چون فاقد رهایی بخشی هستند چون زنان خود قربانیان سیاستهای نیو لیبرالی هستند و هزینه میدهند .
هنوز
زنان کمتر از ۱ درصد دارایی های جهان را دارند.

۶۰ درصد گرسنگان جهان زنان و دخترانند.

۲/۳ کودکانی که مدرسه نمی روند دخترند و ۷۵ درصد حدود ۹۰۰ میلیون بی سوادند

برای یک سوم زنان جهان احتمال اینکه قربانی خشونت جنسی در زندگی شوند وجود دارد. خشونت های جنسی از دلایل اصلی آسیب و مرگ زنان در جهان است؛ طوری که بیش از سرطان مالاریا، تصادفات جاده ای و جنگ جان زنان را می‌گیرد و برای گروه سنی ۱۵ تا ۲۴ باعث از کار افتادگی و مرگ می شود
ما بدست خود و با اتحاد طبقاتی آزاد خواهیم شد .ما این مناسبات پدر سالارانه را کنار خواهیم زد
#جنبش_زنان
#8_مارس
#هشت_مارس
#زنان_کارگر
#روز_جهانی_زن
@zan_j
اخراج صد‌ها کارگر بنگلادشی صنعت پوشاک که به دستمزد پایین معترض بودند

🔸سه اتحادیه کارگری در بنگلادش به نمایندگی از نیم میلیون کارگر در این کشور گفتند از زمان اعتراضات در بخش پوشاک که در ماه اکتبر آغاز شده، صد‌ها کارگر اخراج شده و بسیاری دیگر از ترس دستگیری متواری شده‌اند.
به گزارش رویترز، کارگران بنگلادشی که در حوزه پوشاک کار می‌کنند، از ماه اکتبر خواستار افزایش دستمزد‌های خود شده‌اند، اما به گفته سه اتحادیه مرتبط با بخش پوشاک، بین هزار تا ۵ هزار نفر آنان در دو ماه گذشته اخراج یا مخفی شده‌اند.
دولت در ماه نوامبر موافقت کرد که دستمزد‌ها را بیش از ۵۶ درصد افزایش دهد، اما هنوز بسیاری از کارگران آن را بسیار پایین می‌دانند.
بنگلادش به دلیل دستمزد‌های پایین تا حدودی پس از چین به دومین صادرکننده بزرگ پوشاک در جهان تبدیل شده است. بسیاری از برند‌های معروف از جمله آدیداس، پوما و گپ در این کشور شعبه دارند و ۴ میلیون کارگر بنگلادشی با دستمزد‌هایی که اغلب بسیار پایین در نظر گرفته می‌شود، مشغول کار برای آن‌ها هستند.
#عرسکهای_باربی
#استثمار_کارگران
#دستمزدهای_پایین
#زنان_کارگر
#هشت_مارس

@zan_j
زن و جامعه (زن کارگر)
Photo
جمهوری اسلامی در مقابل هشت مارس روز جهانی زن، روز تولد فاطمه را که خود قربانی کودک همسری بوده را روز زن اسلامی در تقویم خود وارد کرده است. برگزاری هشت مارس روز جهانی زن همواره تهدید برای حکومت زن ستیز جمهوری اسلامی بوده و هست.
هشت مارس برای ما زنان سرنگونی طلب برای ما مردم آزادیخواه و حق طلب ایران که با شعار جمهوری اسلامی نابود باید گردد به خیابانها آمده اند، سالروز نه به جمهوری اسلامی در اولین هشت مارس بعد از انقلاب ۵۷ و تظاهرات باشکوه علیه فرمان خمینی به حجاب اجباری است.

#تاریخچه_هشت_مارس
#تاریخ_زنان
#جنبش_زنان
#زنان_کارگر
#علیه_ستم_جنسی_جنسیتی
#زن_زندگی_آزادی
#تشکل_رهایی
دست‌های خالیِ زنان کارگر در سال‌های پیریِ زودرس/ رنج مشترکی که جغرافیا نمی‌شناسد


...با دومی روی نیمکت‌های یکی از ایستگاه‌های متروی تهران دیدار می‌کنم؛ ساعات‌های پایانی یک بعدازظهر بهاری‌ست، برای درمان زخم معده شدید به بیمارستانی در تهران آمده و می‌خواهد به اسلامشهر برگردد، او حتی دفترچه بیمه هم ندارد؛ در تمام این سال‌ها، یک بیمه‌ی ساده دستش نداده‌اند اما روی دست‌هایش اثرات تیره‌ی سال‌ها کار سخت در کارگاه‌های مختلف از سبزی پاک‌کنی تا بسته بندی قند و مواد غذایی به چشم می‌خورد؛ دست‌ها خیلی پیر است حدوداً شصت ساله اما این زن تازه به چهل سالگی پا گذاشته است.....
درد دل‌های زن اول در نزدیکی‌های آنجایی که زاهدانی‌ها فلکه‌ی رستم می‌گویند، بیش از حد شبیه درددل‌ها و صحبت‌های زن دوم در ایستگاه مترویی در تهران است. زنِ ساکن اسلامشهر که سال‌ها پیش از روستاهای اردبیل «پیِ کار» به تهرانِ بزرگ مهاجرت کرده و بعد از متارکه با همسر به نان آور خانواده بدل شده – تنها نان آور یک خانواده سه نفره- از همان دردهایی رنج می‌برد که زن هنرمند بلوچ در زاهدان؛ هیچ کدام حقوق ثابت ندارند، کارشان کارمزدی و در نهایت روزمزدی‌ست؛ هر دو علیرغم توانمندی‌های بسیار و سال‌ها کار سخت، همچنان بیمه ندارند و برای یک بیماری کوچک باید معطل و سرگردان باشند، ضمن اینکه بعد از سال‌ها زحمت کشیدن هیچ امیدی به بازنشستگی و مستمری ناچیزِ آن هم نیست.
و البته مهم‌تر از هرچیز دیگر، رنجِ بی‌سرپناهی‌ست؛ زنان سرپرست خانواری که با هزار و یک زحمت نان شب خانواده‌ی خود را به دست می‌آورند، خانه ندارند و با این شرایط سخت زندگی، دیگر در خود توان پرداخت اجاره خانه را نمی‌بینند؛ هیچ دولتی در دهه‌های اخیر به فکر تامین مسکن، یک چاردیواری حداقلی و ساده برای زنان بدون سرپرست و نان آور، نبوده‌ است؛ در هیچ یک از طرح‌های رنگارنگِ مسکن، این زن‌ها که سرمایه و آورده‌ی چندانی ندارند و متقاضیان بالقوه‌ی وام‌های سنگین و بهره‌های درشت آن نیستند، در اولویت قرار نگرفته‌اند.
زبان مشترکِ رنج
این دو زن، در دو جغرافیای متفاوت و با دو لهجه‌ی مختلف، با زبانی مشترک سخن می‌گویند؛ زبان رنج، زبان مشترک زنان کارگر در اقتصادی‌ست که به حال خود رها شده و نظام خشن عرضه و تقاضا از نوع دلالی و واسطه‌گری، مناسبات کلیدی آن را تعیین می‌کند. رقیه، زن بلوچ می‌گوید «قدر هنر دست ما را نمی‌دانند، مسئولان هیچ برنامه و نمایشگاهی با خرج خودشان برگزار نمی‌کنند تا مجبور نباشیم حاصل ساعت‌ها سوزن زدن و نخ بافتن را به دلالان و واسطه‌ها به قیمت بسیار پایین بفروشیم و سر خودمان بی‌کلاه بماند». زهرا که زنی از روستاهای اردبیل است، می‌گوید «سال‌ها کار کرده‌ام اما حمایتی از ما نمی‌شود؛ بیمه و بازنشستگی‌ای برای زنان کارگری که رسمی و بیمه شده نیستند، وجود ندارد تا ما به ناچار هر سال در یک کارگاه جدید زیر دست سودجویان استثمار نشویم و کارمزدی کار نکنیم.»👇

#فقر_زنانه
#بی_حقوقی
#درد_مشترک
#زنان_کارگر
#تشکل_مستقل_زنان
#زن_زندگی_آزادی
#اول_ماه_می
@zan_j
زن و جامعه (زن کارگر)
برابری #فیلم #نمک_زمین #هربرت_بیبرمن #۱۹۵۴ #زنان_کارگر #زنان_خانه‌دار
در آغاز، زن خودش را اینگونه معرفی می‌کند: اسم من اسپرانزا است و همسر یک معدنچی هستم. به همین دلیل وقتی اتحادیه کارگران معدن به دنبال بهبود اوضاع معدنچی‌هاست، اسپرانزا از شوهرش می‌خواهد تا لوله‌کشی آب گرم را هم پیگیری کنند. شوهرش می گوید «فعلا مطالبات مهم‌تری وجود دارد. این چیرها را بذار بر عهده مردها.» اسپرانزا و زنان دیگر نیز پیگیری حقوقشان را بر عهده مردها می‌گذارند و روزی پنج بار هیزم می‌شکنند تا بتوانند به سختی آب گرم برای شستن لباس‌ها فراهم کنند. مردها اعتصاب می‌کنند اما به زندان می‌افتند و کاری از پیش نمی‌برند. نه برای خودشان و نه برای زنان. تا اینکه زنان تصمیم می‌گیرند خودشان تحصن کنند. اسپرانزا از شوهرش می‌ترسد اما زنهای همسایه به او می‌گویند «اگر یکی از زنها برود، همه باید بروند.» پس اسپرانزا و زنهای دیگر دست به اعتصاب می‌زنند. اما مشکل زنان فقط رئیسان معدن نیست، بلکه شوهرانشان است که حاضر نیستند از زنان و حقوقشان حمایت کنند. شوهر اسپرانزا به او می‌گوید «اگه فکر کردی من توی خونه می‌مونم و بچه‌ها را نگه می‌دارم، زده به سرت.» اما زنان تسلیم نمی‌شوند و بچه‌هایشان را نیز با خود به تحصن می‌برند. حتی وقتی به زندان می‌افتند، ماموران زندان را مجبور می‌کنند تا برای بچه‌ها شیرخشک بیاورند. زنان روزهای طولانی دست در دست هم در میدان شهر می‌چرخند و شعار می‌دهند و شوهران در خانه برای شستن لباسها هیزم می‌شکنند و تازه آنجاست که اولویت‌ها برای مردان فرق می‌کند. همان مردانی که ساعتها در جلساتشان درباره عدالت بحث می‌کردند و خواسته‌های زنان را پیش‌پاافتاده می‌دانستند، حالا به درک متفاوتی از نیازها و مطالبات جمعی می‌رسند. درنهایت آنچه حاصل می‌شود، فقط لوله‌کشی آب گرم و بهداشت و ایمنی در معدن نیست. بلکه زنان به آگاهی و قدرتی می‌رسند که دیگر به اطاعت و سکوت و حقارت در برابر شوهرانشان تن نمی‌دهند. اسپرانزا رو به شوهرش می‌گوید «باید بدانی بدون من هرگز پیروز نمی‌شی، نه در اعتصاب و نه در هیچ چیز دیگری.» شوهرش و مردان دیگر نیز می‌آموزند که بردگی و استثمار فقط بردگی مزدی نیست که رئیسان معدن به مردان تحمیل کردند، بلکه می‌تواند بردگی خانگی هم باشد که شوهران به زنان تحمیل می‌کنند. در انتها نام زن هنوز اسپرانزاست اما دیگر زن یک معدنچی نیست و برای خودش هویت متمایزی کسب کرده و دستاورد بزرگی به دست آورده که دیگر هیچکس نمی‌تواند از او بگیرد. چیزی که می‌تواند برای بچه‌هایش به جا بگذارد: برابری #فیلم #نمک_زمین #هربرت_بیبرمن #۱۹۵۴ #زنان_کارگر #زنان_خانه‌دار

🖍 #نزهت_بادی
#فیلم
#هنر
#سینما_زنان
@zan_j
«چرا مرا شکنجه می‌دادی؟» کارزار دادخواهی یک خدمتکار - فارسی


ماریانس کابو می‌نویسد: «به داد من برسید، کارفرمایم مرا شکنجه می‌دهد. هر روز غرق در خون می‌شوم، به من کمک کنید!»
او به سرعت یادداشت را تا می‌کند و آن را از لای در آهنی همیشه قفل آپارتمان که در حاشیه شهر کوالالامپور واقع است بیرون می‌اندازد. او در این مکان به عنوان خدمتکار تمام‌وقت خانگی کار می‌کند.
زن رهگذری آن را می‌بیند و بر‌می‌دارد. به‌محض خواندن آن را نزد مامور پلیس بازنشسته‌ای که در همان مجموعه آپارتمانی زندگی می‌کند می‌برد. مامور پلیس ماجرا را اینطور تعریف می‌کند: «اگر این زن در آن خانه می‌ماند بدون تردید کشته می‌شد».
همان روز یعنی ۲۰ دسامبر سال ۲۰۱۴، پلیس مالزی به آپارتمانی که ماریانس در آن زندگی می‌کرد می‌رود و در می‌زند. او هشت ماه بود که از آپارتمان خارج نشده بود.
او لحظه دیدن مأموران پلیس را به‌خاطر می‌آورد: «احساس می‌کردم دارم بیهوش می‌شوم. آنها گفتند نگران نباش ما دیگر اینجا هستیم. با این حرف دلم قرص شد. احساس می‌کردم نفسم بند آمده است. مأموران نزدیک‌تر آمدند و من همه ماجرا را برای آنها تعریف کردم».
۹ سال است که ماریانس برای دادخواهی می‌جنگد. پرونده او که مورد نادری هم نیست نشان می‌دهد کارگران مهاجر بدون مدارک رسمی چقدر آسیب‌پذیرند و در معرض خطر قرار دارند و چقدر عدالت در برابر آن معدود افرادی که جان به در می‌برند و ماجرای خود را تعریف و پیگیری می‌کنند ناشنوا و بی‌اعتناست.


🔸کارگران و خدمتکاران خانگی که مانند ماریانس فاقد مدارک رسمی هستند آسیب‌پذیرترند چون گذرنامه‌های آنان را می‌گیرند و ناچارند با کارفرمای خود در کشوری غریبه زندگی کنند و هیچ راهی برای جستجو و درخواست کمک ندارند.
هانا یوه، نماینده مجلس مالزی که در تلاش برای پایان‌ دادن فرهنگ سکوت درباره اذیت و آزار و کارگران خانگی است می‌گوید: «همه ما باید مسئولانه‌تر عمل کنیم».
وزرات کار و نیروی انسانی مالزی می‌گوید بیش از ۶۳،۰۰۰ کمک‌کار خانگی اندونزیایی در این کشور هستند اما این رقم شامل کارگرانی که فاقد مدارک رسمی هستند نمی‌شود. هیچ برآوردی در مورد تعداد آنها وجود ندارد. سفارت اندونزی می‌گوید در پنج سال گذشته بیش از ۵۰۰ مورد شکایت از آزار و اذیت این کارگران دریافت کرده است.
هرمونو، سفیر اندونزی می‌گوید این رقم فقط «نوک کوه یخ» است چون بسیاری از موارد به‌ویژه موارد کارگران بدون مدرک رسمی هرگز گزارش و ثبت نمی‌شود.
«نمی‌دانم این ماجرا‌ها تا کی ادامه پیدا خواهد کرد. آنچه می‌دانیم این است که مدام تعداد قربانیان آن بیشتر می‌شود قربانیان شکنجه، کار بدون پرداخت دستمزد و جرایم و آزار‌های دیگر»...

#علیه_استثمار
#نه_به_خشونت_جنسی_جنسیتی
#زنان_متشکل
#تشکل_رهایی
#زنان_کارگر
#زنان_فرودست

@zan_j
‏به مناسبت نزدیک شدن به 25 نوامبر روز جهانی منع هرگونه خشونت و تبعیض علیه زنان این روزها بیشتر از خشونت و تبعیض علیه زنان با عوامل اقلیمی و محیط زیستی مینویسم.
نابرابری‌های جنسیتی, در دسترسی به آموزش،اطلاعات،جابجایی، منابع، آموزش یا مراقبت‌های بهداشتی باعث میشود.
#زنان کمتر از بلایای طبیعی جان سالم به در ببرند. هنگامی که صحبت از خشونت مبتنی بر جنسیت به میان میاید، مطالعات نشان داده اند که پس از حوادث طبیعی و خشکسالیها, خشونتهای خانگی و جنسیتی افزایش میابد.‎#تغییر_اقلیم پرده از تبعیضها کنار میزند و چهره عریان توسعه نیافتگی را نشان میدهد./اعظم بهرامی
#زنان_کارگر
#زنان_فقر_خشونت
#زن_زندگی_آزادی
@zan_j
▫️ زنان کارگر و سناریوهای سرمایه‌داری:
▫️ ایدئولوژی‌های سلطه، منافع مشترک و سیاست هم‌بستگی

28 می 2023

نوشته‌ی: چاندرا تالپاد موهانتی
ترجمه‌ی: فرزانه راجی

🔸 «ما رؤیای این را داریم که وقتی سخت کار می‌کنیم بتوانیم لباس مناسب به فرزندانمان بپوشانیم و باز هم کمی وقت و پول برای خودمان باقی بماند. می‌خواهیم وقتی مانند دیگران کار می‌کنیم، رفتار یک‌سانی با ما داشته باشند، و چون شبیه آن‌ها نیستیم ما را تحقیر نکنند. بعد از خود می‌پرسیم ”چگونه می‌توانیم این چیزها را محقق کنیم؟“ و تا الان فقط به دو تا پاسخ ممکن رسیده‌ام: برنده شدن در بخت‌آزمایی یا سازمان‌دهی. چه می‌توانم بگویم جز این‌که هرگز در مورد اعداد خوش‌شانس نبوده‌ام. بنابراین در کتاب خود بگویید: ممکن است طول بکشد که مردم باور کنند شانس ندارند، بنابراین باید سازمان‌دهی کنند! … زیرا تنها راه برای به ‌دست آوردن اندکی قدرت بر زندگی خود این است که آن‌را به‌صورت جمعی و با پشتیبانی سایر افرادی انجام دهید که همان نیازهای شما را دارند.» (ایرما، کارگری فیلیپینی در سیلیکون‌ولی، کالیفرنیا)

🔸 رؤیاهای ایرما در مورد یک زندگی آبرومندانه برای فرزندانش و خودش، تمایل او به دیدن رفتاری برابر و کرامت بر اساس کیفیت و شایستگی کارش، اعتقاد او به این که مبارزه‌ی جمعی وسیله‌ای برای «به دست آوردن اندکی قدرت بر زندگی» خود است، به‌طور خلاصه مبارزات زنان کارگر فقیر را در عرصه‌ی ‌جهان سرمایه‌‌داری به تصویر می‌کشد. در این مقاله می‌خواهم بر استثمار زنان فقیر جهان سوم، بر عاملیت آن‌ها به‌عنوان کارگر، بر منافع مشترک زنان کارگر بر اساس درک موقعیت و نیازهای مشترک، و بر استراتژی‌ها/روش‌های سازمان‌دهی که هدف استوار و نتیجه‌ی آن‌ها دگرگونی زندگی روزمره‌ی زنان کارگر است، به‌طور جدی تمرکز کنم.

🔸 این مقاله موضوعات تحلیلی و سیاسی زیر را در ارتباط با زنان کارگر جهان سوم در عرصه‌ی جهانی برجسته می‌کند: 1) گروه خاصی از زنان کارگر را در تاریخ و در حوزه‌ی عملکرد اقتدار سرمایه‌داری معاصر تشریح و ثبت می‌کند؛ 2) پیوند‌ها و پتانسیلِ هم‌بستگی بین زنان کارگر در سراسر مرزهای دولت-ملت‌ها را بر اساس ابهام‌زدایی از ایدئولوژی مذکرانگاشتنِ کارگر ترسیم می‌کند؛ 3) تعریفی بومی شده از کار زنان جهان سوم به نمایش می‌گذارد که در واقع استراتژی استعمار مجدد سرمایه‌داری جهانی است؛ 4) نشان می‌دهد که زنان به‌عنوان کارگر دارای منافعی مشترک هستند، نه فقط در جهت تحول زندگی کاری‌ و محیط‌هایشان، بلکه در بازتعریف فضاهای خانه به‌گونه‌ای که شغل خانگی به‌عنوان کاری برای کسب معاش به رسمیت شناخته شود نه به‌عنوان فعالیتی مکمل در اوقات فراغت؛ 5) نیاز به دانش رهایی‌بخش فمینیستی را به‌عنوان مبنای سازمان‌دهی فمینیستی و مبارزات جمعی برای عدالت اقتصادی و سیاسی ایده‌آل و بسیار مهم می‌داند؛ 6) تعریفی کاربردی از منافع مشترک زنان کارگر جهان سوم بر مبنای نظریه‌پردازی هویت اجتماعی مشترک زنان جهان سوم به‌عنوان زن/کارگر ارائه می‌کند و در نهایت 7) عادات مقاومت، اشکال مبارزه‌ی جمعی و راه‌بردهای سازمان‌دهی زنان کارگر فقیر جهان سوم را بررسی می‌کند. ایرما درست می‌گوید که «تنها راه برای به‌دست آوردن اندکی قدرت بر زندگی خود این است که این کار را به‌صورت جمعی و با حمایت سایر افرادی انجام دهیم که نیازهای مشترکی با ما دارند.»...

🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:

https://wp.me/p9vUft-3uK

#فمینیسم #جنسیت #زنان_کارگر #سرمایه‌داری
#فرزانه_راجی #چاندرا_تالپاد_موهانتی
پاوه؛ مرگ یک زن کولبر بعد از سه روز دست‌ و پنجه نرم کردن با مرگ روز یک‌شنبه ۲۲ مردادماه ١۴٠٢، زبیده (اسمر) رحیمی، زن کولبر اهل روستای "زاوَر" از توابع شهر پاوه، که روز جمعه ۲۰ مردادماه ١۴٠٢ دچار سکته مغزی شده بود، سرانجام روز یک‌شنبه ۲۲ مردادماه ١۴٠٢ پس از سه روز دست‌وپنجه نرم کردن با مرگ در بیمارستان "امام رضا" شهر کرمانشاه درگذشت. زبیده رحیمی از جمله زنان کولبری بود که سال‌ها از طریق کولبری در نوارمرزی هورامان امرار معاش می‌کرد. با استناد به آمار ثبت شده در کولبر نیوز در ٦ ماە نخست سال ٢٠٢٣ میلادی، جمعاً ٦١ کولبر در مناطق مرزی و مسیرهای بین جاده‌ای استان‌های آذربایجان غربی، کردستان و کرمانشاه بر اثر عواملی هم‌چون تیراندازی مستقیم نیروهای نظامی رژیم، بهمن و سرمازدگی، رفتن روی مین، سقوط از کوه و ارتفاع و سایر موارد کشته و زخمی شده‌اند. از این تعداد جمعاً ١١ کولبر معادل (%۱٨) کشته و ۵٠ کولبر معادل (%۸٢) نیز زخمی شده‌اند.از مجموع ۶١ کولبری که کشته و زخمی شده‌اند ۴۲ مورد معادل (%۶۹) با تیراندازی مستقیم نیروهای نظامی صورت گرفته است.
#کولبری
#زنان_کارگر_کولبر
@zan_j
Ещё