https://t.me/zan_j/15242نقش
زنان در شورشهای نان
🍃در اغلب روایتهایی که از شورشهای نان می شود،
زنان نقشی پررنگ دارند. در بسیاری از این شورشها،
زنان با تاکید بر نقش مادرانه و بعنوان مسئول تغذیه خانواده به خیابان میآیند. در یک نمونه در فرانسه، ۱۷۹۳، زنانی که برای اعتراض به قیمت نان به خیابانها آمدند به دولت میگویند:"وقتی کودکانمان از ما شیر میخواهند ما رفع نیازشان را به پس فردا موکول نمیکنیم." این جمله کنایه ای از تقسیم وظایف جنسی
زنان و اشاره ای به سیاسی بودن آن است.
در مطالعه تامپسون،
زنان اغلب آغازگر شورشهای غذایی بودند. زیرا این
زنان بودند که اغلب با بازار به شکل چهره به چهره و روزانه درگیر بودند، به تغییرات قیمتی حساس بودند و بدنبال کالاهای کم کیفیت و ارزانتر میگشتند. نکته کلیدی در مطالعه او این بود که از نظر او شورش برای غذا صرفا برای جبران کسری غذا در اقتصاد مادی نبود، بلکه نشانة اعتراض نسبت به قوانینی بود که نحوة عملِ اقتصاد را تعیین میکردند. درواقع شورش برای غذا پدیده پیچیده تری است که به اقتصاد سیاسی تهیه خوراک مربوط است. گذشته از این، مثل قحطی، شورشهای غذایی اغلب مرحلهای از یک فرایند طولانیمدت مقدماتی تا رسیدن به یک بحران آشکار را نشان میدهند و فرایند محرومیت و فرسایش ساختاری حقوقی فرودستان را مورد اعتراض قرار میدهند.
رابرت سوزی، در توضیح دلیل حضور پررنگ
زنان در شورشهای نان، معتقدست:"
زنان بیشتر مستعد یاغی شدن هستند؛ آنها کمتر از قانون می ترسند، بخشی به این دلیل که نادیده گرفته می شوند، بخشی به این دلیل که به نظر میرسد بیش از حد روی مزیت جنسیشان حساب کردهاند، و بنابراین در همه آشوبهای عمومی آنها در صف نخست مورد خشونت و ستمگری قرار میگیرند."
با اینحال، شیوه های اعتراض در نظم اقتصاد سیاسی مدرن الگوهای تازه ای می یابد. صنعتی شدن به غیرسیاسی شدن نسبی
زنان منجر میشود، درست همانطور که نهایتا به جدایی کار از خانه و افزایش اختلاف نقشهای جنسیتی در کار انجامید. بنابراین درحالیکه مردان شروع به توسعه شکلهای تازه ای از اعتراض از طریق سازماندهی جمعی مثل اتحادیههای تجاری و جنبشهای سیاسی می کنند، کار
زنان و موقعیت اجتماعی شان آنها را به اندازه کافی برای مشارکت در این اشکال تازه مهیا نمی کند. درنتیجه
زنان همچنان به هدایت شورشهای غذایی در شهرهای درحال رشد ادامه میدهند، درحالیکه عملا رهبر یک شکل مخالفت و اعتراض سیاسی منسوخ شدهاند.
با این وجود، نمی توان گفت که الگوی معمول شورشهای نان بکلی منسوخ و کنار گذاشته شده است یا تاثیرگزاری کافی ندارد. لااقل ظهور اشکال تازه اعتراضاتی چون جنبش جلیقه زردها در فرانسه، اعتراضات در کشورهای عربی و... حکایت از ناکارآمدی نهادهای صنفی و مدنی در نمایندگی اعتراضات تودهای مردم دارد. شورشهای نان، بستر مناسبی برای حضور سیاسی
زنان در دوران مدرن فراهم میکند. حضوری که در ادامه با جنبش حقوق
زنان نیز پیوندهای جدیی مییابد.
✍مریم رضایی
#زنان_پیشرو#نان_کار_آزادی#شادی_رفاه_آبادی