کانال واجه واج (واژه نامه تالشی)

#حسین_صفری
Канал
Логотип телеграм канала کانال واجه واج (واژه نامه تالشی)
@vajenameh_taleshiПродвигать
423
подписчика
1,5 тыс.
фото
115
видео
154
ссылки
✅ کانال : https://t.center/vajenameh_taleshi ✅وب سایت: http://vajenameh-taleshi.blogfa.com ✅گروه: لینک گروه را از مدیر بگیرید ✅ مدیریت : @Behnam_namna_pesht
#سارا_روحانی:
درود پندومَه

به گویش ما یعنی
پندمستَه : pandəməsta :
یعنی ورم کرده / پف کرده

🙏

#بهنام_ن:
درود
در ماسال
واژه ی پند:pand: معنای سد و آب بند دارد
و
واژه ی پندوم :pandum: معنای هوای دم کرده و تف کرده وو شرجی

البته ممکن است معنای شرجی و تف کرده یک معنای مجازی و مصطلح باشد
شاید بصورت ریشه ای پندومه یعنی جمع شده و انباشت شده (احتمالی)

#منصور_بلوری_گشت:
با درود
درفومنات می گوییم:

پندومه:paduma:جایی که آب جمع شده باشد
ممکن است بطور طبیعی باشد یا با سنگچین
توسط آدمی صورت گرفته باشد

#سارا_روحانی:
درود

ما به سد و آب بند ( وند : vənd) میگیم
که قدیما تو رودخانه ها درست می‌کردند
تا آب جمع شود و تبدیل به بیل (عمق زیاد آب) بشود
که معمولا بچه‌ها شنا می‌کردند
یا ماهی می‌گرفتند
در واقع چیزی مانند سد امروزی
تا جای که بنده می‌دونم

#حجت_دامن_کش_منطقه سیاهمزگی:
درود
فَندم fandəm /fandım

#منصور_بلوری_گشت:
با درود

وند:vénd:جمع شدن طبیعی آب رودخانه را گویند،که برای شناکردن مناسب است
که گیلکها به آن جولفه می گویند

#سارا_روحانی:
درود ها برادر بزرگوار

رودخانه ها معمولا به شکل طبیعی بعضی جا خیلی عمق داره که به اون بیل می‌گوییم که برای شنا کردنه

معمولاً قدیما که رودخانه ها باریک بود بیل زیاد تشکیل می‌شد الان چون وقتی ماسه ها را از رودخانه ها بر میدارند بیل خیلی کمتر شده

البته این نظر بنده است

#علی_حیدری_عنبران:
سلام
پانده‌میٛ/پاندمِه/Pândamr: ورم کردن
پاندۊم/Pândüm: متورم شده
در حالت حقیقی این واژه در مفهوم فوق کاربرد دارد اما در معادلهای مجاز کاربرد زیادی دارد.
مثال:
داستݖم پانده‌مه:دستم ورم کرد.( حقیقی)
هَوو امرۊژ پانده‌مه: هوا امروز در حالت شرجی یا دم کرده است(مجاز)
خݖلݖ اووْ پانده‌مه: اب در بند(استخر) گند زده است.(مجاز)
توضیح اینکه این مصدر مانند سایر مصادر تالشی دارای مشتقات ،پیشوند و قابل صرف در همه شکل است.
#حسین_صفری :
دورود
پندومه آبی که مسیرش و یا مسیر خروجش مسدود شده باشد و راه خروجی نداشته باشد و جمع گردیده باشد را در روستا و مناطق ما می گویند.
آو پندومه کرده شه.

#داوود_فیروز:
درود پندومه.داغ و شرجی .زمانی ک خورشید زیر ابر تابستونی باشه.هوا پندومه بو آدمی خف پتیله
#زلیخا_صبا_ماسال

مَز :Maz؛نوع. رنگ است رنگ خاکستری البته موی مشکی که بیشترش سفید پیر شده باشدمی گویند وگاهی به طعمی که گَس باشد هم می گویند مَز

#حسین_صفری:
درود بهنام عزیز
در تالش جنوبی بخصوص فومنات
امه به خاکستری که ب سییا شباهت بداره
وایم مز
معمولن چمه مله کو کسی ک بیرحم بوبو
چ نومی برن و مزه خو٫خوک خاکستری ایضافَ
آکرن
ب مثل:
مـَزَ خوئـَه ایکس
فرد نامعلومی که خوک خاکستری است

#سارا_روحانی:
درود
تو گویش ما ( مَزکَچی ) هست
یعنی به تمسخر قرار دادن کسی ؛
کسی را مسخره کردن

دیواره های جدا کننده کرت های
مزرعه را ( مَرز ) میگوییم

مژد ( مزد )
#مریم_محسنی_ماسال:
سلام
فارسی اش را هم لطفا بنویسید
دسه کن کره یعنی چه؟

#حسین_صفری:
دورود پیله خالی
چیزی ک دسینه بکنن«چیزی که با دست بجای بیل استفاده بشود و با دست بکنند»

krafkohi:
نه خالی با دست علف یا گیاهی را بکنند که اسمش ویجین

اگر با داس بزنند علف ها و پوته های خودرو را قطع کنند به تالشی میشه وارجنا

#مریم_محسنی_ماسال:
ام واشن بی دسه کن بوبون نییه هنی پِران
این علفها را باید با دست کَند و گر نه دوباره در می آیند
این درسته؟

#کوهزاد:
دئرود
ده سه کن .. بادست زمین را کندن

البته  " ورزاها " برای. استارت زدن در نبرد و جنگ  ابتدا بادستانشان زمین را میکندند بعد   ویترکین

#دکتر_حذار_ماسال:
درود بانو..

دَسَکَن، دسه کن، یا دسه خنه.
یک اصطلاح رفتاری از حرکات مانوری یا رجز اسب است.. یعنی پای کوبیدن. اسب به نشان ابراز وجود و نوعی بیان نظر، دست خود را بر زمین می‌کوبد. منتهی با یک زاویه ۴۵ درجه.. مستقیم نمی کوبد. در این کوبد یا در هنگام کوبش، احتمال تخریب و تخریش زمین زیر سم او وجود دارد. اگر نعلبندی باشد، می تواند سبب کندن زمین و علف ها هم بشود..

🌹

#مریم_محسنی_ماسال:
سلام جناب
مرا مگره ببخشه
چَمه گیریه سرائون خو و خرسن کنن نی دسه کن بو واتن؟

#کوهزاد:
هرچی که دسینه زمینی بکنه یَنی اشتن دسینه . بو دسه کن
خو و خرس آدم و ورزا  نداره

البته گئرد هیوونن  امه را ازیزینه  هق ندارم  رخشن بکرم

#حسین_زاغی_ماسال:
درود بر شما
به اون عمل حیوان *دس کَنش* گویند.
ورزا دس کَنش دریه
[۱۲/۱۲،‏ ۰:۱۹] #فرنگیس_قلیزاده: #زبان_تالشی_گویش_ماسال

۱-گوش آکرده (guš ākarde):
گوش دادن
۲-گوش دکرده (guš dakarde):
حالی کردن-متوجه کردن

۳-گوش لاکنده ( guš lākənde):
دزدکی گوش دادن
۴-گوشه بنه ( guša bəne):
درگوشی حرف زدن

۵-گوش پرونته ( guš perunte):
گوشمالی دادن

گردآورنده_فرنگیس_ قلیزاده
[۱۲/۱۲،‏ ۰:۳۲] #حسین_زاغی_ماسال: *چمه پشت نازک اکرده*
معنای مخالف با فرد یا عملی که از او سر زده،یا بی اعتنایی به فرد و عمل او
*جیندر*
نهیب زدن ،و بازداشتن فردی از کار یا عملی که در آن موقعیت صلاح نیست.
[۱۲/۱۲،‏ ۶:۰۸] #استاد_علی_ماسالی: سلام ودرود به عزیزان وگرامیان بویژه خانم سبا گرامی و بزرگواران صفری سید آبادی عزیز و .... امید وارم تلاش شما عزیزان گرانقدر برای بهبود وضع فرهنگ وادب ، زبان وتاریخ تالشارزسمند و پر ثمر بوده باشد . امالازم است که اساتید بزرگوارگروه همیشه توصیه فرمایند که :صبر عاقلانه تر از عجله وشتاب است وهمین طور (ننوشتن بهتر از بد نوشتن است.) زیرا اصلاح وزدودن هر گونه مطلب نادرست از ذهن نو اموزان ونو جوانان به سالهای زیادی وقت لازم دارد. وشاید برای اصلاح و جبران برخی از آن اشتباهات هرگز مجالی دست ندهد ..امید وارم پیشکسوتان گرامی این گروه جسارت بنده را پس از اولین سلامم به بنده ببخشند
[۱۲/۱۲،‏ ۹:۰۸] #مریم_محسنی: - گوشَ دیله. guša dila : سیلی، داخل گوش
- گوش بنه guša bəne : درگوشی
گوشَ بنه بی مبو guša bəne bi mabu :
در گوشی نباشد
گوشَ بنَه لوئه مبو= guša bəna lua mabu =
درگوشی حرف زدن نباشد.
- گوش کلا guš kəlā : کلاه پشمی زمستانی دارای دو بند سرخود که با پیچیدن آنها دور گردن گوشها را از سرما محافظت می کند.
- چِه گوشَ کون بپندمیه یا ایما بکره
Ce guša kun bəpandamiyə (imā bəkarə)
زیر گوشش ورم کند ( اوریون بگیرد ) نفرینی است به کسی که حرف شنو نیست .
- گوشَ تک لرزه guša tək larze : متعاقب انجام کاری انتظار معترضی را داشتن
گوشَ تک بالاترین نقطه گوش
- گوشبار gušbār گوشوار، گوشواره
[۱۲/۱۲،‏ ۹:۰۹] #علیرضا_پناهی_عنبران: درود بر دوستان و همزبانان گرامی
تالشی شمالی/نمین_عنبران
دَنگۊل:جلف
دٚنگٚل:شادی مضاعف
جٚنگٚل:بالا و پایین پریدن از روی خوشحالی
دونگٚل:آنکه کارش گره انداختن در کار مردم باشد
مٚنگۊل:منگول
شَنگۊل:شنگول
🌹🌹🙏
[۱۲/۱۲،‏ ۱۱:۰۷] #مریم_محسنی: و شاید سر کوره ربطی به دو واژه کور کور دوئه kur kur due به‌معنی تحریک کردن و برانگیختن و کوری دوئه kuri due به معنی اذیت کردن داشته باشد
[۱۲/۱۲،‏ ۱۴:۵۴] #سعید_بشری_ماسال: رِخشن آگِته : مسخره کردن
اُیینه گف : حرف خنده دار ، طنز
زرده گوش : آدم حرف گوش نکن، آب زیر کاه
گویش ماسال
[۱۲/۱۲،‏ ۱۷:۴۸] #صادق_شیرزاد_ماسال: جله جا... نیم خور... جویدن و قورت ندادن
جل آگته... در دهان گرفتن... پشت دندان آسیا قرار دادن... منظور از جل آگته در اختیار گرفتن و پنهان کردن است
جله کونه... پایین دندان آسیا.
جله کونه ایما بکره... یعنی صورت ورم بکنه
گوشه کون... بناگـوش
جل در تالشی دو معنی متعارف داره
یکی نرمه صورت است
دیگری درز یا ترک میان دو چیز
[۱۲/۱۲،‏ ۱۷:۵۲] #حسین_زاغی_ماسال: *جلًه جوئه*
جویدن و تیکه پاره و له کردن با دندان
[۱۲/۱۲،‏ ۱۷:۵۴] #زلیخا_صبا: زبان تالشی -گویش ماسال
-دَس بازار :دست انداختن. کسی ،تمسخر کردن
- رِشخَن، رِخشن. :ریش خندی، نیش خند
وپوزخند زدن
- دس جیر :زیر دست
-دس آموج : دست آموز
-دس کلاف :دست زدن
-گوش ویلا:تکان دادن گوش
- چمَک ژنده:چشمک زدن
-چونه آکرده :دهن کجی
-زوون درازی :زبان درازی.
-زونه آخازی:زبان بازی


[۱۲/۱۲،‏ ۱۸:۱۱] #صادق_شیرزاد_ماسال: جله جا
با
جله جوئه فرق داره
جل آگته نی اوون نه فرق داره
اگم چه هرسه ای ریشه دارن
جله جا حتی به اصراف کرده هم وان... طرف جله جا درییه... یعنی داره سیر خوری میکنه
اما جل آگته مواظبت و نگهداری و پنهان کردن هم معنی میده
جله جوئه.. هم به معنی تکه پاره کردن هست و ـ..
[۱۲/۱۲،‏ ۱۸:۱۴] #حسین_صفری: درود
آری چرخی زنجیل، ماتوری زنجیل چمه شواری پابره جل آگته

سره تاشَ کشین خراوا، چمه سری مو جل آگتشه

بجَ کوفَ ماتوری تسمه، فلون چیزی جل آگتشه

و ویسیار ویسیار واجه ی دییر
[۱۲/۱۱،‏ ۲۰:۲۷] #بیت اله_صفری_فومن: جوق ویشه= سیری ناپذیر
گردن ویشه = گردن کوتاه
تالشی جنوبی/ فومنات
بیت الله صفری

[۱۲/۱۱،‏ ۲۱:۳۶] #علیرضا_پناهی_عنبران: اَداشتِه:از بالا نگاه کردن
پِداشتِه:از پایین نگاه کردن
اوداشتِه:از پشت سر و جناحین نگاه کردن
دَداشتِه:از روبرو نگاه کردن
دیئَه کاردِه:نگاه کردن
[۱۲/۱۱،‏ ۲۲:۴۶] #حسین_صفری: درود
در تالش جنوبی و فومنات ما میگوییم:
آدییَشتِه
پِدییَشتِه
ویدییَشتِه
جیدییَشتِه
و ....
[۱۲/۱۱،‏ ۲۳:۳۴] #زلیخا_صبا: زبان تالشی -گویش ماسال
-پلخیسته: صورت زرد و باد کرده
-لسه چونه : چانه شل و وارفته
-سِرَفه دیم: صورتی بر افروخته وسرخ
-آولکیسته دیم : صورت بی حال و وارفته
-خنده به رو: با صورت خندان
-گلفه گاز :دندانها یی با فاصله
-سیافیچ :لبهای به رنگ تیره
-شال بوک: لبهایی. نوک دار
-سیاتاوه:صورت سیاه وتیره
-منگه دیم :صورت مهتابی
-کهوئه بوک: لبهایی که کناره هایش به کبودی می زند
-ایسپی روشونه دیم :/صورت سفید و روشن درخشان
-سِر ایسپی :
صورت سرخ وسفید


[۱۲/۱۱،‏ ۲۳:۴۰] #حسین_زاغی_ماسال: درود
البته چهره ای بسیار سفید و شفاف را گاهی به *پَپو* هم تشبه می‌کنند.
*اِسپبیه پَپو مونو*
[۱۲/۱۱،‏ ۲۳:۴۲] #سعید_بشری_ماسال: گوشه خِجه :فال گوش
گوشه خجه مندیمه، بینه چه وان.: فالگوش وایستادم ببینم چی میگن.
#فرنگیس_قلیزاده
گوشه خجه: gušaxəja= گوش تیز کردن وبادقت چیزی را گوش دادن تابفهمندکه صدای چیست
واز کجاست،فال گوش ایستادن هم می شود


#زلیخا_صبا
برای شنیدن حرف دیگران ویک واژه دیگر هم هست وآن این است
گو ش لاکنده. :: یعنی گوش ایستادن برای شنیدن. حرفی که نباید بشنود تا بشنود درود وشب بخیر

#زاغی
احتمالا لب و دهان خیلی کوچک را
*مایه میچیک*
لب و دهانی شبیه و اندازه کولی و ماهی
البته ‌شاید و
احتمالا
میچک=مچه ی کوچک
[۱۲/۱۱،‏ ۲۰:۵۵] بهنام_ن: فرق
سره کوره گِتِه
و
واتَه وات
چییه؟

[۱۲/۱۱،‏ ۲۰:۵۶] #حسین_صفری: کوره ما به پیشانی میگوییم.

سره کوره باز ما به غیبت، پشت سر حرف زدن گفته میشه.
«چمه سره کوره گتشونه»، یعنی کسی دارد پشت سر من حرف میزند
کسی دارد غیبتم را می نماید

[۱۲/۱۱،‏ ۲۱:۵۸] #فرنگیس_قلیزاده: گویش ماسال فرنگیس قلیزاده
سره کوره گته:sara kura gete=وقتی درغیاب کسی درباره اش حرف می زنند سرش به درد موقت دچار می شود
می گوید کی چمه سرکوره گته
ki čəmə sara kura geta
 وبعدیکی یکی دوستان وآشنایان را نام می برد بانام بردن بعضی سردردش
خوب می شود
 راسته سره کوره گته : râsta sara kura gete =  سمت راست سر درد می گیرد که اعتقاد دارند از
خوبیشان یاد می شود
چپه سره کوره گته :čapa sara kura gete= سمت چپ سر درد می گیردکه اعتقاد دارند از
بدیشان یاد می شود
واته وات: vata vat= بگوبگو کردن درباره
داشته های دیگران، چشم زخم زدن

[۱۲/۱۱،‏ ۲۲:۱۸] #صادق_شیرزاد_ماسال: وره یا فره به یک دوره میگوییم
مثلا،،  چه سرشوره وره اومه،،،
دوره حمامش رسید
اینکه میگوییم سره وره یا فره شون گته
یعنی نوبت حرف زدن از او رسیده
واته وات
یعنی زیادی حرف کسی رو زدن

[۱۲/۱۱،‏ ۲۲:۲۲] بهنام_ن: واته وات : در واقع یعنی:
 گفتنِ گفته شده
یعنی واتون واته.  یا.   گفون واته
آنچه مردم می گویند را باز گو کردن
و
اگرچه  واته وات را  امروزه  بدگویی معنا میکنیم
اما بنظر من  معنی دقیق آن میشود پشت سر گویی
 و از آنجا که مردم بیشتر عیب ها را منتشر میکنند
همین شده که حالا ما واته وات را "پشت سر بدگویی" معنی میکنیم


[۱۲/۱۱،‏ ۲۲:۴۲] #حسین_زاغی_ماسال: این واژه در گلیکی با تالشی تقریبا یک معنا دارد. بنظر می رسد در منطقه گیلان معنای مشابه داشته باشد.
سره کوره گیفتن:
SARE-KORE-GIFTANتلفظ
گرفتگی زورگذر شقیقه است. هر وقت این حالت پیش می آید شخص تصور می کند فرد غائبی دارد حرف او را می زند یا غیبت او را می کند.

[۱۲/۱۱،‏ ۲۲:۴۶] #علیرضا_پناهی_عنبران: تالشان مرکزی،کرگانرودی و شمالی به پیشانی چکوت میگن و تالشان کشور آذربایجان چکوت و تویل

[۱۲/۱۱،‏ ۲۲:۴۸] #مریم_محسنی: واتَ وات. بگو بگو کردن است
[۱۲/۱۱،‏ ۲۲:۵۲] #مریم_محسنی: کور کور دوئه یعنی تحریک‌کردن و برانگیختن شاید با سره کوره ارتباط داشته باشد

#صبا:
سره کوره گتشونه
در ماسال
اگر طرف راست سر ناگهان تیر بکشد. ودرد کند می گویند کسی یا کسانی. پشت سرمن ودر نبود من دارنداز خوبیهای من. می گویند( راسته سره کوره ) و در دل شاد می شود ونفس راحت می کشد واگر سمت چپ سر قسمت خاوره و پیشانی ناگهان تیر بکشد ودرد بگیرد می گویند کسی ویا کسانی (چمن چپه سره کوره شون گته) و شروع می کنند به بد وبیراگفتن
زلیخا صبا