زندگی به سبک شهدا

#تسلیت
Канал
Логотип телеграм канала زندگی به سبک شهدا
@shohada72_313Продвигать
643
подписчика
32,4 тыс.
фото
32,4 тыс.
видео
2,4 тыс.
ссылок
کانال زندگی به سبک شهدا آیدی کانال: @shohada72_313 ارتباط بامدیرکانال: @Ahmadgholamii ادمین تبادلات: @faramarzaghaei کانال مادرسروش: http://sapp.ir/shohada72_313 کانال مادر ایتا: eitaa.com/shohada72_313
#یا_باقر_العلوم_ع💔

با زهرِ کینه، تاب وتوانم‌ گرفته شد
قوّت نماند و باز زبانم گرفته شد

ماندم در این حوالیِ غمها چه می شود؟
در این شرایطی که‌ توانم گرفته شد

تا خاطرم رسید مراثیِ کربلا
ای وایِ دل که امانم گرفته شد

#آجرک_الله_یاصاحب_الزمان🥀
#شهادت_امام_محمد_باقر(ع)🥀
#تسلیت_باد🥀

🆑 @shohada72_313
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عمار: سری به چادر علی بزن.
مالک: میترسم حرفی بزنم و او را مکدر کنم.
عمار: مالک، علی بیش از همه ما تو را دوست دارد.
مالک: ای کاش قادر بودم علی را به روزگاری ببرم که مردمش قدر همچون او را می دانستند.
عمار: می رود مالک، می رود، تا دنیا دنیاست، چشم بنی آدم دنبال علی می گردد.

🎥سکانسی زیبا از فیلم امام علی(ع)

#شب_قدر🌙
#شهادت_امام_علی(ع)🥀
#تسلیت_باد🥀
🏴 سلام علیکم و رحمة الله و برکاته
🍀بسم الله الرحمن الرحیم
🌺 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
🔘 صبح روز یکشنبه ، هشتم خرداد و بیست و هفتم شوال به خیر
📿 ذکر روز یکشنبه:صد مرتبه
💐 یاذالجلال والاکرام💐
🏴🌷🏴🌷🏴🌷🏴
پر شـــده از خونِ دل در سینـــه ام انبارهــــا
خیس شــــد پیراهنــــم از بارش رگبــــارهــــا
من به خواب غفلتــی سنگیـــن فرو رفتــم، ولی
باز راهــــــم داده ای در مجلــــس بیدارهــــــا
من خرابش کردم و فورا درستش کـرده ای
آبـرویـم را خـریدی بارهـــا و بارهـا
با وجود نوکـرانی چون رسول ترکهــا
در حریمت اسم ماهـــــا میشود کم کارهــا
رنگ و بویی که گرفتـم از قبال نوکـریست
نوکری ات گـُـــل بسـازد از تمام خارهـا
جــان من قربان پَــرهــای عـلامتـهــای تو
ای به قربــــان علمدارت، علـم بردارهـا
وای عجب صحن و عجب گلدسته ها و گنبدی
بوسه باید داد بر دست همه معمارها
نوكر نــوشت:
حسین جانم ...
حاضرم در عــوض کرب و بلایی شدنـم
جان ناقـــابل خــود را به تو تقدیــم کنـــم
تو ز من جان بستان من ز شما کرب‌ و بلا
همــه ی زندگی ام را به تو تسلیم کنـم
صلي الله عليک يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين
🏴#تسلیت به مردم آبادان

@shohada72_313
🏴سلام علیکم و رحمة الله و برکاته
🍀بسم الله الرحمن الرحیم
🌺 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
🔘 صبح روز چهارشنبه ، چهارم خرداد و بیست و سوم شوال به خیر
📿 ذکر روز چهارشنبه:صد مرتبه
💐 یاحی و یاقیوم💐
🏴🌹🏴🌹🏴🌹🏴
حاء سین و یا و نون و هجا آفریده شد
الحق که خوب بود و بجا آفریده شد
امضا زدی الست برب را به خون خود
خـونت اراده کـرد بلا آفـریده شد
داغت که جلوه کرد خدا یا حسین گفت
تا یا حسین گفت صـدا آفریده شد
دست خدا تویی چه بگویم تو خالقی؟
یا که جهان به دست خدا آفریده شد
در لفظ فرق هست به معنا که فرق نیست
عباس خلـق گشت وفـا آفریده شد
جبریل آمد و دو سه خط روضه خواند و بعد
آدم که گـریه کـرد عـزا آفـریده شد
این بیقراری دل ما بی دلیل نیست
از خـاک تربتت گل ما آفـریده شد
ما را که دید گفت خدا خیرتان دهد
زهـرا دعـا که کرد دعـا آفـریده شد
رونق گرفت روضه ات آقای بی کفن
یابن الشبیب های رضـا آفریده شد
این قدر داغ بر دل اهل حرم گذاشت
من مانده ام که نیزه چرا آفریده شد؟
نوكرنوشت:
حـسیـن جـان
با یا حُسیـن عشق و ڪلام آفریده اند
هـر صـبـح را بـرای سـلام آفریده اند
وقتی ڪه شاه ڪشور دلها شدی حُسیـن
مـا را بـه افـتـخـار غــلام آفریده اند
صلي الله عليک يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين
◼️#آبادان #تسلیت

@shohada72_313
زندگی به سبک شهدا
"رمان 📚 #از_روزی_که_رفتی🍃🍃 #قسمت3⃣5⃣ #صدرا: من #گفتم...! #رها خیلی وقته اینجاست. شیدا: #منظورمون #اون دختره نیست...! #آیه: منو #رها_جان_همکاریم؛ از اوایل #دانشگاه بود که #همکلاس شدیم. #تو_کلینیک_صدر_هم، #دکترامون رو توی یک #روز ارائه دادیم؛ البته…
"رمان 📚

#از_روزی_که_رفتی🍃🍃

#قسمت45⃣

#تحویل_سال_نزدیک_بود.


#آیه سفرهی #هفت_سینش را روی #قبر ِ #همسرش در #بهشت_معصومه چیده بود،


#حاج_علی سر #مزار رفته بود، #فخرالسادات روی #قبر_همسرش سفره #چیده بود؛

#چقدر تلخ است این #روز که #غم در دل #بیداد_میکند...!


#سال که #تحویل شد، #جمعیت زیادی خود را به #مزار_شهدا رساندند #فاتحه میخواندند و #تسلیت میگفتند.


" #معامله ات با #خدا چگونه بود که دو سر #سود بود..؟

چگونه #معامله کردی که بزرگ این #قبیله ی هزار #رنگ شدی...؟


چه چیزی را #وجه_المعامله کردی که همه به #دیدارت میآیند....؟ #تنها کسی که #باخت من بودم... من تو را #باختم... من همه ی #دنیایم_را_باختم...!"


#ِدلش_درد_میکرد
#ساعات زیادی در #سرما روی #خاک‌ بود...!
روی #زمین نشسته بود...!

#دستی روی #شکمش کشید و #کمرش را #صاف کرد.


#فخرالسادات_کنارش_ایستاد:

_با تو #خوشبخت بود... خیلی #سال بود که #دوستت داشت؛ شاید از همون #موقعی که پا توی اون #کوچه گذاشتی، همه ش دل دل میکرد که کی #بزرگ میشی، همه ش دل میزد که نکنه از #دستت_بده؛


بااینکه #سالها بچه دار نشدید و اونم #عاشق بچه ها بود اما تو براش #عزیزتر بودی؛ خدا هم #معجزه کرد برای #عشقتون، مواظب #معجزه_ی_عشقت_باش...!


#حاج_خانم دور شد. #حاج_علی به سمت #آیه می‌آمد، #گفته بود که بعد از #تحویل_سال می‌آید و #آمده بود.


#حاج_علی نشست که #فاتحه بخواند که #گوشی آیه #زنگ خورد؛ #رها بود:
_سلام، #عیدت_مبارک...!

آیه: سلام، #عید تو هم #مبارک، کجایی..؟
#ِسرخاکِ #سینا،

رها: اومدیم سرخاک #پدرش و #پدرم...!
آیه: #مهدی_کجاست...؟

رها: آوردمش سر #خاک_باباش، باید #باباش رو #بشناسه دیگه...


#آیه: کار #خوبی کردین، #سلام منو به همه برسون و #عید رو به همه #تبریک
بگو.


#تلفن را قطع کرد و برگشت. #مردی کنار
#پدرش نشسته بود و #دستش را #روی_قبر گذاشته و #فاتحه میخواند..


#قیافه_اش آشنا نبود. نزدیک که رفت...

#حاج_علی گفت:
_آقا #ارمیا هستن.


"ارمیا..؟ #ارمیا چه #کسی بود..؟
چیزی در #خاطرش او را به شب #برفی کشاند.

نکند همان #مرد است..!
چرا #انقدرعوض شده است..؟


این #ته_ریش چه بود...؟"
صورت #سه_تیغ شده اش مقابل #چشمانش ظاهر شد و به #سرعت_محو شد.


" #اصلا به من چه که او #چگونه بود و #چگونه هست...؟ #سرت به کار #خودت باشد..!"
#سلام کرد و به #انتظار_پدر ایستاد.


ارمیا که #فاتحه خواند رو به #حاج_علی کرد:
_حاجی #باهاتون حرف دارم..!


#حاج_علی سری تکان داد که #آیه گفت:
_بابا من میرم #امامزاده...!



ارمیا: اگه میشه #شما هم بمونید...!


#حاج_علی_تایید_کرد_و_آیه_نشست...



🌷نویسنده: #سنیه_منصوری

#ادامه_دارد...

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌👇👇
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
📡 @shohada72_313
زندگی به سبک شهدا
"رمان 📚 #از_روزی_که_رفتی🍃🍃 #قسمت9⃣3⃣ این مرد #لایق بهترین #زندگی بود. این مرد #قلبش به وسعت #دنیا بود. #نیمه های شب بودو #آرمیا هنوز تو #خیابون قدم می زد... " #آه_سید.... #آه_سید.... #آه_سید...! چه کردی با این #جماعت..؟ کجایی #سید...! خوب شد #رفتی…
"رمان 📚

#از_روزی_که_رفتی🍃🍃

#قسمت04⃣

#سید_محمد بعد از #عذرخواهی بابت حرفهای #مادرش همراه او به #قم بازگشت.

#حاج_علی بعد از #تماسی که داشت مجبور شد. بخاطر #شهدای_مدافع_حرم به #قم باز گردد..


#آیه تصمیم داشت به سر #کارش بازگردد.از امروز او بود و #کودکش..! مسئول این زندگی بود.. #مسئول کودکش بود؛ باید شروع کند.. غم را در #دلش نگاه دارد و
#یا_علی_بگوید....


روی #مبل نشسته بود و #کنترل تلویزیون را برداشت....

#سید_مهدی #آیه_بانو...! بیا #فیلمت شروع شد..! نگی نگفتم..!

کلافه از روی #مبل بلند شد به سمت #یخچال رفت....

در #یخچال را باز نذار #اسراف_بانو..! #گناهه_بانو..!
اول فکر کن اون تو چی میخوای بعد درشو باز کن #جانکم..!

بی انکه در #یخچال را باز کند به سمت #اتاق_خوابش رفت.....


_بانو.! برق ها خاموش.؟ نخوری زمین یه وقت.!
خودش و روی
#تخت_پرت_کرد....


_خودتو اون جوری روی #تخت_ننداز..موظب باش #بانو..!
هم #خودتت درد می کشی هم اون #بچه_ی_زبون_بسته..!


آرام روی تخت دراز کشید و خود را سرجای #همیشگی_مردش مچاله کرد؛؛

_هوا سرده یه #پتو روت بکش
#سرما_نخوری..!


تو که سریع #سرما می خوری چرا مواظب نیستی #بانو


گوشه #پتو را روی خود کشید. #چشم بست و #خواب او را در #آغوش کشید....

_آیه_بانو... #بانو..!

#آیه لبخند زد:
_برگشتی #مهدی..!؟

_جایی #نرفته بودم که برگردم #بانو..!
من همیشه #پیشتم ؛


تو #جدیدا حرف گوش نکن شدی #بانو..! واسه همینه که #تنها موندی #بانو..!

#آیه_لب_ورچید:

_نخیرم..! #تنها نیستم ؛ خیلی ام #دختر خوب و حرف گوش کنی ام..!

_تو همیشه بهترین بودی #بانو..!


زمین #تکان_خورد....
#آیه نگاهی به #اطرافش کرد.

#مردش_لبخند می زد؛
#انگار روی #کشتی بودند.#مهدی به او #نزدیک شد..


#چادرش را از #سرش برداشت و #چادر دیگری روی #سرش کشید.

باز #لبخند زد و #آیه به #عقب کشیده شد.. خود را روی #لنگرگاه دید....


#کشتی_مهدی وارد آب های #آزاد_شد؛
و از تمام #کشتی_های اطراف جدا شد...

#دور و #دورتر شد.....

#آیه_فریاد_زد:
_مهدی.. #مهدی...!!

از #خواب پرید... #نفس گرفت؛ رو به #عکس_مردش کرد "

#کجایی_مرد_من
چرا #چادرم را #عوض می کنی .؟

چرا #چیزی را می خواهی که #خارج از #توان من است..؟
تو که #آیه_ات را #می_شناسی..؟"

از پدر #تعبیر_خواب را یاد گرفته بود.

حداقل این ساده اش را خوب میفهمید... #عوض_کردن #چادر
#عوض_کردن #همسر است و

#سیدمهدی_همسری_اش را از سر
#آیه_برداشت..

از #جایش بلند شد؛ سرش #گیج رفت: روی #تخت_نشست.....

صدای #زنگ در خانه آمد؛ از جا بلند شد و #چادرش را بر سر کشید . #صاحبخانه پشت در بود..!

_سلام خانم #علوی..!
_سلام آقای #کلانی..!

کلانی #تسلیت عرض می کنم #خدمتتون..!

_ممنونم..! #مشکلی پیش اومده..؟ هنوز تا سر #ماه_مونده..!

_بخاطر #کرایه_خونه نیست.! #حقیقتش می خواستم بدونم شما کی #بلند می شید.!

حالا که #همسرتون_فوت کردند..
باید #خونه را #تخلیه کنید..!

#آیه_ابرو_در_هم_کشید:


#منظورتون چیه؟ ما #قرار_داد داریم..!



🌷نویسنده: #سنیه_منصوری

#ادامه_دارد.......

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌👇👇
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
📡 @shohada72_313
آنقدر درگیر دنیا و حواشی‌ها شدیم
یادمان رفته که در بستر فتاده مادری..

#ایام_فاطمیه🥀
#شهادت_حضرت_زهرا_س🥀
#تسلیت_باد🥀

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌👇👇
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
📡 @shohada72_313
شاهد عاشورا بود، چه عاشورایی و چه غوغایی؛

شاهد بود، شاهد بیماری سخت پدر، شاهد به خون غلطیدن طفل شش ماهه؛

شاهد بود، شاهد اسارت عمه اش زینب «سلام الله علیها»، شاهد طعنه ها و کنایه ها به دختران کاروان؛

شاهد بود، فقط می گویم شاهد بود "الشِمرُ جَالسٌ عَلی صَدر الحُسَین

#خداحافظ_ای_روضه_خوان_حسین💔
#شهادت_امام_محمد_باقر(ع)🥀
#تسلیت_باد🥀

@shohada72_313
#یا_جواد_الائمہ_ع💔

نام تو بر دل نوشتم یا جـواد ‌ابن ‌الرضا
عشق تو اندر سرشتم یا جواد ابن ‌الرضا

خانہ ‌غم را بہ لطف یڪ نظر ویرانہ ڪن
نو بنا ڪن خشٺ خشتم یا جواد ابن ‌الرضا

#شهادت_امام_جواد(ع)🥀
#تسلیت_باد.🥀
@shohada72_313
#یا_صاحب_الزمان_ادرکنی💔

درون قلب جهان، انقلاب گشته بیا
نفس، بدون تو همچون عذاب گشته بیا

نظاره کن به فرا سوی مدینه و ببین
حرم به دست حرامی خراب گشته بیا

#هشتم_شوال🥀
#سالروز_تخریب_قبور_ائمه🏴
#تسلیت_باد🥀
@shohada72_313
"هادے"
اگر تویے
ڪه‎ڪسے گُم نمےشود..!

#شهادت_امام_هادی(ع)🥀
#تسلیت_باد🥀

@shohada72_313
#ياامام_هادے_ع🥀

ما سامرا نرفتہ گداے تو مےشويم
اے مهربان امام فداےتو مےشويم

هادےِ خلق،ڪورے چشمان گمرهان
پروانگان شمع عزاے تو مےشويم

#شهادت_امام_هادی(ع)🏴
#تسلیت_باد🥀
@shohada72_313
ای لیلة القدر علی آخر چرا گشتی سحر
ای راحت جان علی آخر چرا کردی سفر

هجران تو آتش زده بر قلب زار مرتضی
یا تو بکن ترک سفر یا با خودت من را ببر

#ایام_فاطمیه🥀
#شهادت_حضرت_زهرا_س🥀
#تسلیت_باد🥀

@shohada72_313
قاصد و
قصد سفر...
ڪاروانے در راه...
عهدهایے که شڪست!
جسم قاصد، برباد...
آه اے پسرعمو!
ڪوفه میا!

#شهادت_سفیرامام_حسین_ع
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_ع
#تسلیت_باد.▪️


#الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🌸

@shohada72_313
#یا_زینب_ڪبرے_س 🥀

🍂سـوگند بہ هر ڪلام زینب، یا رب
🖤بر ذڪر علـے الـدوام زینب، یا رب

🍂از ڪار فَــرَج گِـره گشــایے فـرمـا
🖤امشب تو بہ احترام زینب ، یا رب

#وفات _أم_المصـائـب💔
#حضرت_زینب(س)🏴
#تسلیت_باد🥀
@shohada72_313
🔸دنبال "صیادی"از ...نیستم

+ فقط دلم تنگ "رفیقی"ست که با دوستانش دریک "جنایت جنگی" در #خان_طومان جاماند؛ وصدای #تدبیر_امید بعد از گذشت سال ها هنوز در نیامده حتی برای #تسلیت

#سالگرد_شهدای_خانطومان

📡 @shohada72_313
مادر : برو ، ولی قول بده بسلامت برگردی پسرم...

پسر:مراقبم مادرجان...
سربازیه ، جنگ که نیست....
#تسلیت_به_هموطنان_اهوازی

برای آرامش دل خانواده های شهدای تروریستی اهواز دعا کنید.

@shohada72_313
🔴شرح حادثه

طی تماس تلفنی ۱۱۵ در ساعت ۱۵:۱۰ دقیقه مبنی بر برخورد یک موتور سنگین با ۲۰۶ اول #قراخیل که یک تیم سریعا به صحنه حادثه اعزام شد که دوحادثه دیده داشت که راکب موتور و مصدوم راننده ۲۰۶ بعد از اعزام به بیمارستان فوت شدند .

#تسلیت_به_خانواده_های_داغدیده 🥀🥀

روحشان شاد بخوانید فاتحه مع الصلوات🙏🙏

@shohada72_313