#درختان_مقدس نزد #ایرانیان / درخت #چنار : چنار از نظر آیینی از درخت های بسیار ارزشمند بود . در #کاخ#خشایار_شاه درخت چناری زرین و نمادین وجود داشت. از پیش از اسلام تاکنون در بسیاری از #زیارتگاه_های ایران درخت های چنار تنومندی وجود دارد . هم #مسلمانان و هم #زرتشتیان به آن ها #پارچه_های_رنگی می آویزند و به آن نذر میکنند. در #آتشکده_چکچک_یزد و در #امامزاده_چشمه_علی_دامغان و صدها جای دیگر درختان چنار چند صد ساله یا هزارساله دیده می شود. ( بسیاری از مکان های مقدس مسلمانان در ایران پیش از اسلام نیز مقدس بوده اند. ). درخت #سرو : درخت #کاج یا #سرو در پیوند با ایین #میترا و #خورشید است. ایرانیان درخت سرو را بسیار گرامی می داشتند که شاید به خاطر همیشه سبز بودن آن است. به باور ایرانیان حضرت #زرتشت درخت سروی در #کاشمر کاشت که تا دوران #متوکل#خلیفه_عباسی استوار بود و ۱۴۵۰ سال از عمر آن می گذشت . چون ایرانیان به زیارت این درخت می رفتند ، خلیفه عباسی بر ان شد که آن را بریده و از چوب آن کاخی بسازد . مردم تلاش کردند تا با پرداخت باج وی را از این کار باز دارند ولی او نپذیرفت و سرو را بريد و چوب آن را بر ۱۳۰۰ شتر بار نهاده و به #بغداد فرستادند.😔 #بیهقی میگوید روز بریدن آن #هزاران#پرنده بر فراز درخت گرد آمدند چنان که آسمان تیره شد. روزی که درخت سرو به بغداد رسید ، در همان روز #متوکل_عباسی نیز به #هلاکت رسید. درخت سرو پس از اسلام نیز جایگاه خود را در باورهای مردم حفظ کرد. در نقش بسیاری از #قالی_ها و #دیوار_کاخ_ها سرو دیده می شود. در #عَلَم_های_شیعه در عزاداری های ماه محرم سرو همچنان بر فراز است . سرو #نماد#کشته_شدگان و #شهیدان نیز هست . در #ابر_کوه سروی ۴۵۰۰ ساله و در #منجیل سروی ۱۵۰۰ ساله گرامی نگاه داشته می شود. درخت #خرما : #گزنفون میگوید : #کوروش_بزرگ با دستان خود خرما می کاشت. خرما نماد #حاصلخیزی بود و به گفته #استرابون ، #هخامنشیان ۱۶۰ نوع فرآورده از آن فراهم میکردند که نام انان را در #ترانه_های خود می خواندند. از #هسته_خرما در تهیه نان و آرد و #سوخت_کوره_های_فلزی به ویژه مس و از #خیسانده_هسته برای خوراک دام و از میوه در ساخت #شراب و #سرکه و #مربا و از برگ آن در #ساخت_خانه بهره می بردند. #نخلستان_ها بیشتر در #خوزستان ، #شوش ، #بابل و کرانه های #دریای_پارس وجود داشت. #سیستان_و_بلوچستان و #کرمان نیز نخلستانهای زیادی داشتند.
دارد باران میبارد، چه بارانی! خدایا چشم ابرهات را بگیر آنطرفتر!!! ببرشان #خوزستان، #هورالعظیم، #کارون، ببرشان #سیستان، #بلوچستان، ببرشان هرجا که آب نیست. باران که میزند خنک میشود زمین، خنک میشود هوا، و آدمها، درختها، گاومیشها کیف میکنند. خدایا! به خودت قسم که ما این باران را نمیخواهیم، ابرهات را بردار ببر همانجایی که باید تا نفس بگیرند آدمهایی که باید، حتی برای چند ساعت، حتی برای چند روز... زیر این باران که نمیتوان قدم زد، زیر این باران که نمیتوان آرام بود، وقتی آدمهایی از بیآبی، خون میگریند، وقتی زمین عظیمی از بیبارانی ترک برداشته، وقتی تالابهایی خشکیده و حیواناتی هرثانیه تلف میشوند و انسانهایی در عزای درختهاشان، در عزای دامهاشان و در عزای خودشان، سیاه پوشیدهاند. باران میبارد و من به یاد گرمای اینروزهای جنوب کشورم میافتم، باد میوزد و من پنجره را میبندم، شیشه خیس میشود، چشمهای من هم... خدایا! هیچکس کاری نمیکند! هیچکس چیزی نمیگوید، هیچکس قدم درستی بر نمیدارد! تو بارانت را بفرست و سیرابشان کن، که تو مهربانترینی و رفیقترینی بر آنان که رفیقی ندارند... @Sazochakameoketab 🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂 #نرگس_صرافیان_طوفان
#درختان_مقدس نزد #ایرانیان / درخت #چنار : چنار از نظر آیینی از درخت های بسیار ارزشمند بود . در #کاخ#خشایار_شاه درخت چناری زرین و نمادین وجود داشت. از پیش از اسلام تاکنون در بسیاری از #زیارتگاه_های ایران درخت های چنار تنومندی وجود دارد . هم #مسلمانان و هم #زرتشتیان به آن ها #پارچه_های_رنگی می آویزند و به آن نذر میکنند. در #آتشکده_چکچک_یزد و در #امامزاده_چشمه_علی_دامغان و صدها جای دیگر درختان چنار چند صد ساله یا هزارساله دیده می شود. ( بسیاری از مکان های مقدس مسلمانان در ایران پیش از اسلام نیز مقدس بوده اند. ). درخت #سرو : درخت #کاج یا #سرو در پیوند با ایین #میترا و #خورشید است. ایرانیان درخت سرو را بسیار گرامی می داشتند که شاید به خاطر همیشه سبز بودن آن است. به باور ایرانیان حضرت #زرتشت درخت سروی در #کاشمر کاشت که تا دوران #متوکل#خلیفه_عباسی استوار بود و ۱۴۵۰ سال از عمر آن می گذشت . چون ایرانیان به زیارت این درخت می رفتند ، خلیفه عباسی بر ان شد که آن را بریده و از چوب آن کاخی بسازد . مردم تلاش کردند تا با پرداخت باج وی را از این کار باز دارند ولی او نپذیرفت و سرو را بريد و چوب آن را بر ۱۳۰۰ شتر بار نهاده و به #بغداد فرستادند.😔 #بیهقی میگوید روز بریدن آن #هزاران#پرنده بر فراز درخت گرد آمدند چنان که آسمان تیره شد. روزی که درخت سرو به بغداد رسید ، در همان روز #متوکل_عباسی نیز به #هلاکت رسید. درخت سرو پس از اسلام نیز جایگاه خود را در باورهای مردم حفظ کرد. در نقش بسیاری از #قالی_ها و #دیوار_کاخ_ها سرو دیده می شود. در #عَلَم_های_شیعه در عزاداری های ماه محرم سرو همچنان بر فراز است . سرو #نماد#کشته_شدگان و #شهیدان نیز هست . در #ابر_کوه سروی ۴۵۰۰ ساله و در #منجیل سروی ۱۵۰۰ ساله گرامی نگاه داشته می شود. درخت #خرما : #گزنفون میگوید : #کوروش_بزرگ با دستان خود خرما می کاشت. خرما نماد #حاصلخیزی بود و به گفته #استرابون ، #هخامنشیان ۱۶۰ نوع فرآورده از آن فراهم میکردند که نام انان را در #ترانه_های خود می خواندند. از #هسته_خرما در تهیه نان و آرد و #سوخت_کوره_های_فلزی به ویژه مس و از #خیسانده_هسته برای خوراک دام و از میوه در ساخت #شراب و #سرکه و #مربا و از برگ آن در #ساخت_خانه بهره می بردند. #نخلستان_ها بیشتر در #خوزستان ، #شوش ، #بابل و کرانه های #دریای_پارس وجود داشت. #سیستان_و_بلوچستان و #کرمان نیز نخلستانهای زیادی داشتند.
شاهنامه فردوسی كه #بزرگ_ترین_كتاب_حماسی_ایرانیان است در موارد بسیاری با حماسه كهن چینیان بنام "فنگ شن ینی" شباهتهای باور نكردنی دارد. #داستان_های_پهلوانی فنگ شن ینی، از بلندآوازه ترین #افسانه_های#دینی و #سروده_های_شاعرانه#چین_كهن به شمار میرود. در تاریخ ادبیات کشورها به ندرت اتفاق میافتد كه دو حماسه بزرگ، متعلق به دو قوم مختلف، رویدادها و افسانههای مشترك یا همانندی را داشته باشند، اما در این دو حماسه این پدیده به روشنی مشاهده میشود و بررسی آن بسیار جذاب است و باید بگوییم كه همانندی افسانههای پهلوانی ایران و چین، #جنبه_ی_اساسی_و_كلی دارد. گاه تمام افسانه و پهلوانان آن در هر دو حماسه یكسانند و زمانی، جابجایی پارهای از رویدادها دیده میشود. بعنوان نمونه چند #داستان_اساطیری زیر مقایسه گردیده است!!
۲) تولدِ #زال و افسانه تولدِ چینی، #هائوگی : زال، #پدر_رستم با موهای سفید چشم به جهان گشود و با این اتفاق، #سام پدر وی را چندان دل آزرده كرد كه كودك نوزاد را بر سر راه گذاشت و این #سیمرغ بود كه او را برگرفت و مراقبتش كرد. افسانه چینی، هائوگی همان سرنوشت زال را دارد. او نخستین پسر یك خانواده است كه هنگام تولد #پیكری همچون #بره دارد. احتمالا موی سفید زال همان سفیدی تن بره در افسانه هائوگی است. پدر هائوگی از این رویداد سخت ناراحت میشود و كودك نوزاد را بر سر راه میگذارد، چندی بعد، هیزم شكنان به كودكی بر میخورند كه #پرندهای با بالهای خود او را حفاظت میكند.
شاهنامه فردوسی كه #بزرگ_ترین_كتاب_حماسی_ایرانیان است در موارد بسیاری با حماسه كهن چینیان بنام "فنگ شن ینی" شباهتهای باور نكردنی دارد. #داستان_های_پهلوانی فنگ شن ینی، از بلندآوازه ترین #افسانه_های#دینی و #سروده_های_شاعرانه#چین_كهن به شمار میرود. در تاریخ ادبیات کشورها به ندرت اتفاق میافتد كه دو حماسه بزرگ، متعلق به دو قوم مختلف، رویدادها و افسانههای مشترك یا همانندی را داشته باشند، اما در این دو حماسه این پدیده به روشنی مشاهده میشود و بررسی آن بسیار جذاب است و باید بگوییم كه همانندی افسانههای پهلوانی ایران و چین، #جنبه_ی_اساسی_و_كلی دارد. گاه تمام افسانه و پهلوانان آن در هر دو حماسه یكسانند و زمانی، جابجایی پارهای از رویدادها دیده میشود. بعنوان نمونه چند #داستان_اساطیری زیر مقایسه گردیده است!!
۲) تولدِ #زال و افسانه تولدِ چینی، #هائوگی : زال، #پدر_رستم با موهای سفید چشم به جهان گشود و با این اتفاق، #سام پدر وی را چندان دل آزرده كرد كه كودك نوزاد را بر سر راه گذاشت و این #سیمرغ بود كه او را برگرفت و مراقبتش كرد. افسانه چینی، هائوگی همان سرنوشت زال را دارد. او نخستین پسر یك خانواده است كه هنگام تولد #پیكری همچون #بره دارد. احتمالا موی سفید زال همان سفیدی تن بره در افسانه هائوگی است. پدر هائوگی از این رویداد سخت ناراحت میشود و كودك نوزاد را بر سر راه میگذارد، چندی بعد، هیزم شكنان به كودكی بر میخورند كه #پرندهای با بالهای خود او را حفاظت میكند.
#درختان_مقدس نزد #ایرانیان / درخت #چنار : چنار از نظر آیینی از درخت های بسیار ارزشمند بود . در #کاخ#خشایار_شاه درخت چناری زرین و نمادین وجود داشت. از پیش از اسلام تاکنون در بسیاری از #زیارتگاه_های ایران درخت های چنار تنومندی وجود دارد . هم #مسلمانان و هم #زرتشتیان به آن ها #پارچه_های_رنگی می آویزند و به آن نذر میکنند. در #آتشکده_چکچک_یزد و در #امامزاده_چشمه_علی_دامغان و صدها جای دیگر درختان چنار چند صد ساله یا هزارساله دیده می شود. ( بسیاری از مکان های مقدس مسلمانان در ایران پیش از اسلام نیز مقدس بوده اند. ). درخت #سرو : درخت #کاج یا #سرو در پیوند با ایین #میترا و #خورشید است. ایرانیان درخت سرو را بسیار گرامی می داشتند که شاید به خاطر همیشه سبز بودن آن است. به باور ایرانیان حضرت #زرتشت درخت سروی در #کاشمر کاشت که تا دوران #متوکل#خلیفه_عباسی استوار بود و ۱۴۵۰ سال از عمر آن می گذشت . چون ایرانیان به زیارت این درخت می رفتند ، خلیفه عباسی بر ان شد که آن را بریده و از چوب آن کاخی بسازد . مردم تلاش کردند تا با پرداخت باج وی را از این کار باز دارند ولی او نپذیرفت و سرو را بريد و چوب آن را بر ۱۳۰۰ شتر بار نهاده و به #بغداد فرستادند.😔 #بیهقی میگوید روز بریدن آن #هزاران#پرنده بر فراز درخت گرد آمدند چنان که آسمان تیره شد. روزی که درخت سرو به بغداد رسید ، در همان روز #متوکل_عباسی نیز به #هلاکت رسید. درخت سرو پس از اسلام نیز جایگاه خود را در باورهای مردم حفظ کرد. در نقش بسیاری از #قالی_ها و #دیوار_کاخ_ها سرو دیده می شود. در #عَلَم_های_شیعه در عزاداری های ماه محرم سرو همچنان بر فراز است . سرو #نماد#کشته_شدگان و #شهیدان نیز هست . در #ابر_کوه سروی ۴۵۰۰ ساله و در #منجیل سروی ۱۵۰۰ ساله گرامی نگاه داشته می شود. درخت #خرما : #گزنفون میگوید : #کوروش_بزرگ با دستان خود خرما می کاشت. خرما نماد #حاصلخیزی بود و به گفته #استرابون ، #هخامنشیان ۱۶۰ نوع فرآورده از آن فراهم میکردند که نام انان را در #ترانه_های خود می خواندند. از #هسته_خرما در تهیه نان و آرد و #سوخت_کوره_های_فلزی به ویژه مس و از #خیسانده_هسته برای خوراک دام و از میوه در ساخت #شراب و #سرکه و #مربا و از برگ آن در #ساخت_خانه بهره می بردند. #نخلستان_ها بیشتر در #خوزستان ، #شوش ، #بابل و کرانه های #دریای_پارس وجود داشت. #سیستان_و_بلوچستان و #کرمان نیز نخلستانهای زیادی داشتند.
شاهنامه فردوسی كه #بزرگ_ترین_كتاب_حماسی_ایرانیان است در موارد بسیاری با حماسه كهن چینیان بنام "فنگ شن ینی" شباهتهای باور نكردنی دارد. #داستان_های_پهلوانی فنگ شن ینی، از بلندآوازه ترین #افسانه_های#دینی و #سروده_های_شاعرانه#چین_كهن به شمار میرود. در تاریخ ادبیات کشورها به ندرت اتفاق میافتد كه دو حماسه بزرگ، متعلق به دو قوم مختلف، رویدادها و افسانههای مشترك یا همانندی را داشته باشند، اما در این دو حماسه این پدیده به روشنی مشاهده میشود و بررسی آن بسیار جذاب است و باید بگوییم كه همانندی افسانههای پهلوانی ایران و چین، #جنبه_ی_اساسی_و_كلی دارد. گاه تمام افسانه و پهلوانان آن در هر دو حماسه یكسانند و زمانی، جابجایی پارهای از رویدادها دیده میشود. بعنوان نمونه چند #داستان_اساطیری زیر مقایسه گردیده است!!
۲) تولدِ #زال و افسانه تولدِ چینی، #هائوگی : زال، #پدر_رستم با موهای سفید چشم به جهان گشود و با این اتفاق، #سام پدر وی را چندان دل آزرده كرد كه كودك نوزاد را بر سر راه گذاشت و این #سیمرغ بود كه او را برگرفت و مراقبتش كرد. افسانه چینی، هائوگی همان سرنوشت زال را دارد. او نخستین پسر یك خانواده است كه هنگام تولد #پیكری همچون #بره دارد. احتمالا موی سفید زال همان سفیدی تن بره در افسانه هائوگی است. پدر هائوگی از این رویداد سخت ناراحت میشود و كودك نوزاد را بر سر راه میگذارد، چندی بعد، هیزم شكنان به كودكی بر میخورند كه #پرندهای با بالهای خود او را حفاظت میكند.
{{{ #خان_زادهٔ_سرمایی ـــ #ظلم به #بلوچ ـــ بال و پرِ مردم}}} حکایت های شیرین تاریخی
در گیرودار درگیری #رضا_شاه با #عشایر_جنوب ، #خان_زاده_ای که از همراهان جامانده بود، شبی به یکی از دهات سردسیر #شهر_کرد وارد شد و درخانه چوپانی منزل گرفت. وقت خواب که شد، چون اتاق سرد و بدون رختخواب بود! کشاورز به خان گفت شرمنده ایم که چیزی نداریم. خان گفت: حتی یک رختخواب پشمی یا یک پتوی کاشان هم نیست؟ زارع گفت: حتی چادرشب هم نداریم. سرما فشار آورد، خان گفت: اقلا یک گلیم روی من بیاندازید! زارع با شرمندگی گفت: کاش گلیم داشتیم و ادامه داد که تنها یک شال خر (جُل خر) در طویله هست و دیگر هیچ نداریم. خان خشمگین شد و گفت:خفه شو! شال را بنداز روی پدرت!!، اما سرما دست بردار نبود. نیمه شب که خان به تنگ آمده بود، پاورچین پاورچین به پشت در اتاق زارع رفته و آهسته در را کوفت و با ملایمت گفت: همان را بیار! ولی اسمش را نیار. 😊 حکایتی هم هست مربوط به پوست خیار، و نه خانی آمد و نه خانی رفت که از کفر ابلیس در جنوب ایران مشهورتر است.
************************************* ظلم به بلوچ: مرحوم #محمد_مهران_بروجردی که چند سالی #استاندار#سیستان_و_بلوچستان بود، بارها نقل میکرد که وقتی در سیستان و بلوچستان بین #زارع و #مالک و یا #مستٲجر و #صاحب_ملک ، قرارداد تنظیم و قباله نوشته می شود. در جزءاستثناها و تبصره ها، این جمله معمولی اینطور ضبط میشود: ......هرگونه آفت ارضی و سماوی و #ژاندارمری به عهده مستاجر است!! 😏 (باستانی پاریزی فرمانفرمای عالم، ص۳۶۹) ************************************* می گویند در ایام #مشروطه ، یکروز #میرزا_قاسم_ادیب که کتاب #خارستان از اوست، با #محمد_علی_میرزا_ی#ولیعهد (محمدعلیشاه آینده) و تنی چند از #درباریان صحبت میکرد. #کبوتری در دست داشت، رو به آنها کرد و گفت: کبوتر را می بینید؟ گفتند بلی. پس رهایش کرد و از نظر ناپدید شد! گفت اکنون نیز می بینید؟ گفتند خیر!! بلافاصله کبوتر دیگری خواست و پرهای بالِ آن را با مقراض، قیچی کرد و رهایش نمود. کبوتر که از پرواز عاجز بود، به زمین افتاد. این #معلم_کرمانی رو به درباریان کرد و گفت: #ملت ، مثل این کبوتر است و نباید پر و بالش داد و آزادش گذاشت! (موسی دلشایان، سی گفتار، ص۲۹۳)
#درختان_مقدس نزد #ایرانیان / درخت #چنار : چنار از نظر آیینی از درخت های بسیار ارزشمند بود . در #کاخ#خشایار_شاه درخت چناری زرین و نمادین وجود داشت. از پیش از اسلام تاکنون در بسیاری از #زیارتگاه_های ایران درخت های چنار تنومندی وجود دارد . هم #مسلمانان و هم #زرتشتیان به آن ها #پارچه_های_رنگی می آویزند و به آن نذر میکنند. در #آتشکده_چکچک_یزد و در #امامزاده_چشمه_علی_دامغان و صدها جای دیگر درختان چنار چند صد ساله یا هزارساله دیده می شود. ( بسیاری از مکان های مقدس مسلمانان در ایران پیش از اسلام نیز مقدس بوده اند. ). درخت #سرو : درخت #کاج یا #سرو در پیوند با ایین #میترا و #خورشید است. ایرانیان درخت سرو را بسیار گرامی می داشتند که شاید به خاطر همیشه سبز بودن آن است. به باور ایرانیان حضرت #زرتشت درخت سروی در #کاشمر کاشت که تا دوران #متوکل#خلیفه_عباسی استوار بود و ۱۴۵۰ سال از عمر آن می گذشت . چون ایرانیان به زیارت این درخت می رفتند ، خلیفه عباسی بر ان شد که آن را بریده و از چوب آن کاخی بسازد . مردم تلاش کردند تا با پرداخت باج وی را از این کار باز دارند ولی او نپذیرفت و سرو را بريد و چوب آن را بر ۱۳۰۰ شتر بار نهاده و به #بغداد فرستادند.😔 #بیهقی میگوید روز بریدن آن #هزاران#پرنده بر فراز درخت گرد آمدند چنان که آسمان تیره شد. روزی که درخت سرو به بغداد رسید ، در همان روز #متوکل_عباسی نیز به #هلاکت رسید. درخت سرو پس از اسلام نیز جایگاه خود را در باورهای مردم حفظ کرد. در نقش بسیاری از #قالی_ها و #دیوار_کاخ_ها سرو دیده می شود. در #عَلَم_های_شیعه در عزاداری های ماه محرم سرو همچنان بر فراز است . سرو #نماد#کشته_شدگان و #شهیدان نیز هست . در #ابر_کوه سروی ۴۵۰۰ ساله و در #منجیل سروی ۱۵۰۰ ساله گرامی نگاه داشته می شود. درخت #خرما : #گزنفون میگوید : #کوروش_بزرگ با دستان خود خرما می کاشت. خرما نماد #حاصلخیزی بود و به گفته #استرابون ، #هخامنشیان ۱۶۰ نوع فرآورده از آن فراهم میکردند که نام انان را در #ترانه_های خود می خواندند. از #هسته_خرما در تهیه نان و آرد و #سوخت_کوره_های_فلزی به ویژه مس و از #خیسانده_هسته برای خوراک دام و از میوه در ساخت #شراب و #سرکه و #مربا و از برگ آن در #ساخت_خانه بهره می بردند. #نخلستان_ها بیشتر در #خوزستان ، #شوش ، #بابل و کرانه های #دریای_پارس وجود داشت. #سیستان_و_بلوچستان و #کرمان نیز نخلستانهای زیادی داشتند.
در تاریخ آمده است که یک جوان اندیشمد سیستانی با گرفتن ۲۰۰۰۰ درهم، توانست مسیر باد را از ۱۸ فرسنگی تغییر دهد که این نکته را #ابن_حوقل بازگو کرده است: .... #مردم_سیستان با استفاده از تجارب گذشتگان که بر پایه #دانش_هندسه استوار است، سرزمین خود را از #خطر#ریگ_روان نگه می دارند و اگر چنین نکنند، ریگ، شهرها و روستاها را نابود میکند. من شنیدم که وقتی بخواهند ریگ را از جایی به جای دیگر منتقل کنند، در نزدیک ریگ، #تپه و #دیوار_هایی از چوب و خار و جز آن تعبیه میکنند و در پایین آن در برابر باد، #دری قرار می دهند تا باد از آنجا خارج شده و آن را می پراند و در بالای آن چون #گرد_بادی میسازد و ریگ را به جایی که منظورشان است منتقل می کنند.....
البته این ریگ ها حکم یک #دیوار_دفاعی نیز داشته اند که مشهورترینش همان است که حدود هشتاد هزار #سرباز_متجاوز#مقدونی را در ۳۳۰ پیش از میلاد یکجا در زیر کفن گرم خود مدفون ساخت و در واقع یکی از عوامل بزرگ و اصلی بود که باعث شد آرزوی #یونانی شدن #تمدن_ایران به گور برده شود و #اسکندر نیز از غم این تلفات بزرگ، چندی بعد در بابل #دق_مرگ شد. البته در میان #دشمنان#ایران_زمین ، تنها یک نفر کویر را خوب شناخت وآن #حجاج_بن_یوسف_ثققی بود که وقتی خبر اوضاع #کرمان را از ماموری که برای #دفع_خوارج فرستاده بود، پرسید. مامورش در جواب این عبارت کوتاه اما پرمعنی را نوشت: " مٲوها وشل، و تمرها دقل، انّ قل الجیوش بها ضاعوا، و ان کثروا جاعوا" که معنایش میشود: آنجا جایی است که آبش راکد است، (قطره قطره می آید) و خرمای خشک دارد (بیزو یا کُنگ)، اما دزدهای گردن کلفتی دارد! (ظاهرا مقصودش بلوچها و بارزی های آن زمانست)، اگر سپاه کم درآنجا آید، نابود میشود و اگر زیاد آید از گرسنگی می میرد.... او درست گفته بود و درست تر از او جواب و عکس العمل حجاج بن یوسف است که وقتی این گزارش کوتاه فرماندهٔ خود را خواند، دستور بازگشت سپاه داد و گفته اند که بر زبان آورد: " ترکتُ لاهلِها" یعنی آنجا را به ساکنین همانجا (منظورش لِصهای بطل، یعنی دزدان قهرمان دشت) واگذار کردم.