سلام بر زرنه Zarneh 🌐🔻

#خواب
Канал
Логотип телеграм канала سلام بر زرنه Zarneh 🌐🔻
@salam_bar_zarnehПродвигать
10,74 тыс.
подписчиков
17,8 тыс.
фото
12,5 тыс.
видео
12,1 тыс.
ссылок
🕹 #کانال_سلام_بر_زرنه ♥قدیمی ترین و جامع ترین کانال شهرستان #ایوانغرب 🚫 تاریخ تاسیس:۱۳۹۴/۱۰/۲۲ ❌ ارتباط با ما / تبلیغات ⧩⧩⧩ @salam_bar_zarneh_z ❌ #شرایط_تبلیغات در کانال : ⧩⧩⧩ @salam_bar_zarneh0
📆امروز پنجشنبه: 18 اسفند
u7l.ir/l2NNg75b


🟥 شمسی:۱۴۰۱/۱۲/۱۸(اسفند)
🟩 میلادی:۲۰۲۳/۰۳/۰۹(مارس)
🟦 قمری:۱۴۴۴/۰۸/۱۶(شعبان)
🟨 کُردی کلهری:
🔛 ۲۷۲۲/۱۲/۱۸( ره‌مشان)

📿ذکر روز :
لا اله الا الله الملک الحق المبین

📟 روزشمار:
🪗15 روز تا آغاز ماه مبارک رمضان
🪗24روز تا رحلت حضرت خدیجه (س)
🪗29روز تا ولادت امام حسن مجتبی(ع)
🪗32 روز تا اولین شب قدر
🪗33روز تا ضربت خوردن امام علی(ع)

🟫🟪 #تقویم_امروز:
🔶شهادت سعید بن جبیر از اصحاب امام سجاد (ع) به دست حجاج لعین
🔶انتخاب پروفسور محمود حسابی به عنوان مرد فیزیک سال
🔶روز ملی بوشهر
🔶تأسیس باشگاه فوتبال اینتر میلان
🔶انتشار کتاب ثروت ملل توسط آدام اسمیت، اقتصاددان اسکاتلندی
#زادروزها:
♦️مجید انتظامی، آهنگساز
♦️بیژن بیرنگ، کارگردان
♦️کامبوزیا پرتوی،کارگردان
♦️اصغر دادبه، نویسنده
♦️جلیل فرجاد، بازیگر
♦️کوروش فرزامی، معمار
♦️لیلی افشار،نوازنده گیتار
♦️مهسا مهجور، بازیگر
♦️شوگا، خواننده گروه BTS
♦️روی ماکای، بازیکن هلندی
♦️خوان سباستین ورون، بازیکن آرژانتینی
♦️یوری ژورکائف، بازیکن فرانسوی
♦️بابی فیشر، شطرنجباز آمریکایی
♦️آمریگو وسپوچی، کاشف ایتالیایی
♦️تاراس شوچنکو، شاعر اوکراینی
♦️جان کیل ،آهنگساز ولزی
♦️یوری گاگارین،اولین فضانوردجهان
♦️آنخل کوریا، بازیکن آرژانتینی
♦️دالی بلیند، بازیکن هلندی
♦️کلینت دمپسی، بازیکن آمریکایی
♦️رائول جولیا،بازیگر پورتوریکوئی
♦️ژولیت بینوشه، بازیگر فرانسوی
♦️متیو گری گوبلر، بازیگر آمریکایی
♦️اسکار آیزاک،بازیگر گوآتمالایی
♦️ساموئل باربر،آهنگساز آمریکایی
♦️استفانو استورارو، بازیکن ایتالیایی
#درگذشتها:
♦️سیمین دانشور،نویسنده
♦️ایرج افشار، نویسنده
♦️محمد مهریار،نویسنده
♦️سیروس شهردار، آهنگساز
♦️خسرو خسروی‌آذربایجانی،جامعه شناس
♦️محقق طباطبایی، محقق
♦️ملا علی زنجانی، فقیه
♦️شهاب‌الدین حجازی، نویسنده مصری
♦️چارلز بوکوفسکی، شاعر آمریکایی
♦️مناخم بگین، سیاستمدار اسرائیلی
♦️رابرت مپل‌تورپ، عکاس آمریکایی
♦️هانس کریستین اورستد، شیمیدان دانمارکی
🟨🟦ا
📆 تقویم نجومی امروز🔻
▪️#زایمان مناسب و نوزادش عاقل و عابد خواهد شد.
▪️#مسافرت: سفر همراه صدقه باشد.
▪️#مباشرت و مجامعت:
امروز؛ فرزند حاصل از مباشرت هنگام زوال هیچگونه انحراف و نادرستی ندارد.
امشب: ( شب جمعه) فرزند پس از فضیلت نماز عشاء امید است از ابدال و یاران امام زمان (عج) گردد.
▪️#اصلاح_مو(سر و صورت)باعث حزن و اندوه می گردد.
▪️#خون_دادن یا #حجامت:باعث فرج و نشاط می شود.
▪️پنجشنبه برای #گرفتن_ناخن، مناسب و موجب رفع درد چشم، صحت جسم و شفای درد است.
▪️پنجشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز خوبیست و باعث میشود ،شخص، عالم و اهل علم گرد.
▪️وقت #استخاره در روز پنجشنبه از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعد از ساعت ۱۲ ظهر تا عشاء آخر ( وقت خوابیدن)
◾️#خواب در این شب صحیح است.
◾️رَک اَرقنوع یا به اصطلاح ماه ترکی، #قوت_روح، امروز در « بازوی چـپ » است.باید مراقب بود که امروز به آن آسیبی نرسد.
◾️مسیر #رجال الغیب از سمت شمال میباشد. بهتر است هنگام حرکت به سمت محل کار یا در مکانی که حاجتی دارید رو به این سمت نهاده و از ایشان یاری بطلبید.
چون کسی در نزد شروع در شغلی و سفری روی خود را به طرف ایشان کند و همت از ایشان طلبد، بدین نهج (صورت): بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم، اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا رِجالُ الغَیبِ. اَلسَّلامُ عَلَیکَ اَیَّتُهاَ الاَرواحُ المُقَدَّسَةِ. اَغیثُونی بِغَوثِهِ و اُنظُروُا اِلَیَّ بِنَظرَةٍ یا رُقَبا یا نُقَبا یا نُجَبا یا اَبدالَ یا اَوتادَ یا غَوث َیا قُطُب. و به هر زبانی که خواهد، مطلب خواهد و شروع در مدعا کند، البته به مقصود رسد.
▪️#تعبیر_خواب شب جمعه:طبق آیه 17 سوره مبارکه بنی اسرائیل است. وکم اهلکنا من القرون من بعد نوح...و از مفهوم و معنای آن استفاده می شود که چیزی باعث حزن و اندوه خواب بیننده شود پدیدار گردد صدقه بدهد تا برطرف شود.

ذات الکرسی عمود ۲۳:۰۸
🤲 دعا در زمان ذات الکرسی #مستجاب است.
🗓 #ذات_الکرسی مخصوص روز #پنجشنبه است‌‌.

🕌اوقات شرعی استان_ایلام
https://plink.ir/p9eHb
🌤 آب و هوای استان_ایلام
http://u7l.ir/EQSkMylNZ

ꦿEyvan |🔻#سلام_بر_زرنه
@salam_bar_zarneh
#بەنام‌خدا

" #شهرمن‌زرنه "


هر #ستایشی محدودت می کند.
چنان بی کرانه که از لطف #قلم
در چار دیوار #باغ‌انگور ، شراب
خُم را می شکند. مرا که حاشیه پرداز
کلمات بودم ،به متن #زندگی و آنچه
در زلالی نگاه مردمانت است #دل
برده ای.
کمر #کوەهایت، #چمن‌آرای ، زنگوله های
به گردن آویخته ی گوسفندانی ست که
به چراهگاهت در نی لبک #چوپان همنوا ،
سینه ی خویش به تکه سنگ هایت #پژواک
را می نوازند. دلتنگی ام را #قاب می کنم به دیوارهای کاهگلی ات تا در عبور #کهکشانی سال های نه چندان دور ، در
اشک شبانه ی دختری، آه در #قصیده جای
گیرد. #ارمغان تو ، زیستن و آموختن در تب و تاب افتاده ی بی درنگ را با هر چه
تندیس #مهر است هماهنگ کرده است.
دشتستان دلربایت، #گل از باغ شکفتن ،
آرزوهایی ست که نغمه ی #مثنوی تا
قول و غزل #شاعران‌ایل را ساز می کند.
تا در حادثەی #اعجاز نفس مردمانت،
شب دق الباب شمردن #ستارگان شود.
بوسه ی بره ها بر سر چشمه ی " #قومگه "
سبزه های روییده به لب هایشان به آغاز
صبح می دمد تا علف و #گندمزار به رویش
روزنه ها در #دل بشکفد. تصویر ساده ی روستایم ، در #قاب‌سبز خروس خوان
هر گوشه از نگاه را به کناره ی پنجره
در دمادم زلال نسیم، ترسیم شعلەی #آتش
است و بوی چایی دم کرده بر پهنه ی #صبح آویخته ی لبخند مادران است تا صدای #مشک زدن سمفونی #عشق به دشت و دمن را ساز دهد و طراوت و شیرینی
تشنگی گیاه پیچیده به پای #مردان‌روستا به آبی در ریگ کنار جوی ،‌
#رخصت رویش باشد.
در #ساغر شعرم ! خاطرات گذشته به عطش کلمات ، نفس کم می آورد تا از
خستگی ممتد داس و درو #دهقان‌ایلم،
به عرق جبینش کتابت شود. #بهار پیرهن مادران ایلم از شکوفه پُر است تا در #فصل دل من، گل آویز شکفتن #شعر شود. من کوچه های خلوت #روستا را بی انتها برای
دوباره رفتن به همان #خاطرات با هم بودن ها می خواهم . مانند پرنده ای به لانه،
ابری با #باران، گلی به آب، ستاره ای به شب عادت کند. مانند اشکی در #چشم ،
دستی از دست و برگی از درخت.هنوز
روستایم را دوست دارم. انگار #خاطرەها
لا به لای صفحه ها جا مانده اند. #احساس و افکار و صداها و نفس ها ، همچون #رعد
بر جان شرر می زند. لب های سرخ #قلم،
همچون گل های دامن دختران #ایلم پراز
عطر مریم است. چهره ی #نجیب و آرام مادران ، وقتی در #حلاوت نگاه معصومانه
و با غیرتشان ، انگار آینه ی پاکی و #مهر به موج است. صدای #چکاوک کوه گاومیر،
همچون نت های #بتهون ، در گلوی کودک ‌روستایم باقی ست ، وقتی کنار #گهوارەاش، بال بال دستان مادرانه در لالایی
پیچیده ی نوایش ، هفت #آسمان را خواب می کند. سینه ، دکان #عطاری ست که شرح خاطرات را به روستایم می کشاند
تا بوی هل و آویشن و #دارچین و نبیذ سرخ شور انگیز در سیاه چادر به خاکستر زیر کتری ، زیر شُر شُر #باران بهار،
تجویز #عشق را نسخه کند. در روستا دلتنگ که می شوی ، دریچه ی #سحر به
صبح نفس #سپیده را می گشایی ، تا چشم کار می کند ، باغ #غزل، بهار و سبزه
سینه می شود. #موج عطش به روی لب خوابیده بر بالشی از #ستاره شب خوابیده
آهسته گذر می کند .بوی برخاسته از #خاک، بر داغ عطش لطافت #باران می شود.تا امواج گیسوان فروهشته ی #پیچک و یاس ، هوادار دل باشد.
کاش یک #نویسنده بودم. تمام #رویاها،
بغض ها و دردها را که هر وقت دلتنگی می آغازد بنگارم. از مهربانی بنویسم که #تبلور
بلورین #ماه ، از خاطرات و دیدن متوالی به فاصله ی کم مرا به #خواب دعوت کند. و صدای خستەی #باران ناودان ، پس از #فصل بلند #سکوت ، بر گونه های خجالت زده ، بالش کوچک من شود.

#فروزندە_‌شفیعی

📥x #سلام_بر_زرنه x
@salam_bar_zarneh
#بەنام‌خدا

" #تقدیم‌به‌مادران‌ایل‌کلهرم "


برای #نشستن کنار تو، نوشیدن یک فنجان #چایی دم نوش تازه ی همیشه بهار با بوی هل و #دارچین، سخن گفتن از #غزل ، و بی واهمه از گفتن رازهای #نهان،
بغض کردن راه #پایان نمی گیرد.بوسه ی
ابرهای ست که بر #باران گونه های خجالت زده، #بالش شب های بی تو را
خیس گریه می کند.
حرف که می زنی انگار #سوسنی در صدایت راه می رود، لبانت #ترنم دلنواز چکاوکی ست که کنار #گهواره، لالایی #مادرانەات به سپیده دم چشمان #خواب
آلودت #سلام می کند.
با من که هستی، روبرویت گفت وگوی #مادرانه ای ست که گوش هایی بدهکار
تنهایی توست. بر شب #شعر خیالم،
#چلچلراغ چشمهایت #محشر دلدادگی ست
با تو #ساعت زودتر طی می شود، #دوری از تو رنج آورترین ثانیه های اجبار است.
#موج یادت ویرانگر خاطراتی ست که در سکوت #شب‌ها ، هجوم دود آه بی تو بودن
ابر #باران آور چشمان می شود. گاهگاهی
که از تو غافل می شویم اما #خیالت همچنان در سر است. پس از #فصل بلند سکوت، صدای خسته ات، همچون #رویا
به خواب منتهی می شود. #ذهن پر از همهمه است، پر از حرف های #ناگفته و اشک های بغض شده. به #باغ گونه هایت سیب آویخته ای تا لبت در گل گیلاس پرورده ی #گلخند شود. عطر #پیرهنت پر از شکوفه هایی ست که در بال و برگ چلچله و گندم جریان #عشق را به بهار #لبخندت می شکفد. اینک در پشت فصل های گمشده ، آن سوی تر از #سرزمین دلت
آیا #بهاری هست؟

#فروزندە‌ـ‌شفیعی‌‌ـ‌زرنە

۱۵ بهمن ماه ۹۹

📢…… #سلام_بر_زرنه
»» @salam_bar_zarneh
#بەنام‌خدا

" #زاد‌ روز #نیمایوشیج "
" #پدرشعرنو "

تا #چشم می کاود. سبزه است و #چمنزار، توابعی بکر و #زیبا، با هوای بارانی و مه گرفته ،و کوههایی رفیع که ذوق شاعرانگی #شاعر را به دور دست های #افق گره می زند. پایین دشت دامنه ی مخملین #کوه و دشت، توامانی از شکوفه ی #شعر را به ذهن خلاقش ،رویای قلم می شود. اسب تازیدنش در #کوه وکمر ، تیر در چله ی کمان نهادنش مهارت های #نیما را به تسلطی ماهرانه در نگاه ها به یادگار دارد. نوشتن و خواندن در محضر آخوند #روستا که طبع خشن با #روح لطیفش منافاتی نیست وادار به ترک یوش است تا کوچی به وداعی #دلگیر از #طبعیت زیبا در دلش همواره تلنگری به گذشته بخشد. در تهران حضور سبز و با #ملاطفت " استاد #نظام‌وفا" که همچون نامش لطافت روح #نیمایی می شود تا او را به شعر گفتن ترغیب نماید. " #قصەرنگ‌پریده" اولین مثنوی بلند اوست. تا #شعر افسانه افسونگریش را در وادی سبک نو به امضای #میرزادەی‌عشقی به چاپ رسد. گویا تنهایی و آزار تبانی دیگر #شاعران سنتی و همچنین #ملک‌الشعرای بهار ‌اخگری بر قلب #نیما را شعله ورند. اما دست های گرم و نفس های ملیح #محمدضیاهشترودی و #عبدالحسین‌نوشین روح تازه ای در هرم نفس هایش میدمد تا ققنوس و غراب به اندیشه ی ناب بسراید. #طبع شاعرانه اش در وادی شکست دوباره ی #عشق چشیده ی حرمان می شود. سرانجام چشمان سیه وش و #زلفان مشکسای عالیه خاتون دختر #میرزااسماعیل‌شیرازی و خواهر زاده ی #جهانگیرخان صور اسرافیل بر نگاه #کاوشگر و مستانه اش پیوند ماندگار می شود تا #عشق را رهایی از افکار پریشان خود به گاه ستوده کند. #خواب در چشم تر می شکند تا یک دم خواب مرگ به #چشم شرر شعرهایت ، خفتگان را به بیداری اندیشه ی نابت، #مهتاب را بتراود تا شبتاب بدرخشد. ایستاده در #سحر واژه های نو ، #صبح را به ترجمان نیمایی فلق به #خورشید می رساند. به حباب لب
رودهای تو #قسم که دل خستگان، اینسان اندوه را به شباهنگام تلفظ #غم ، به دست #نیلوفر خواب مرداب به #فسونگری تو فسون کنند.

#فروزندە‌ـ‌شفیعی‌ـ‌زرنە

۲۲ آبانماه ۹۹
━━━━━💫
@Salam_bar_zarneh #سلام_بر_زرنه
#بەنام‌خدا

"#۲۷شهریورسالروزبزرگداشت
#استادمحمدحسین‌شهریاروروزشعر
#وادب‌برفرهیختگان‌خجستەباد"


#قلم وامدار غزل های #بهاری توست
تا برگ و بار، به همان اندازه #شبنم گیرد
و بر #گلستان سرسبز جان ، روح تازه
پدید آید. دنیای #شعر و ادب زآن رو که
تو را بفهمد کم است. #شعرهایت ناب ترین
شعر #عالم است.ابر غزل هایت که بر دامن
دفتر می بارد، به گونه های اشکی #قلم،
دمادم #حیرت را به لبگزەی هر تلاوتی
می نشاند. #دل برای از تو گفتن، هزاران
#حرف نانوشته دارد، #غبار خستگی از تن
می زُدایی، گاهی با #مهر ، گاهی با #موج.
هماره ی خوشایند #غزل‌هایت در خود #باران رهاست. حواس #شعرت مرا پرت می کند به #سمت پنجره ای که تمام روزنه هایش ، #آیەی روشن تلقین را #بصیرت است. نگاهت صفا را در باور
#جان ها می ریزد. تو گویی رازی می جوشد در پستوی #کوزەی‌دل ، تا دل
از تردید بشوید و میان #حوض‌آینه،
یقین بر آبادی #عشق به نامت را
ببارد. لبخندت #اردیبهشت فصل هاست گویا به خواب ناز شعرهایت ، #معشوق‌ثریا
به #خواب رفته باشد. #چشم بر هم که می گذاری ، مرور سال های #عشق نا به #فرجام
به گمان #زمان، پشت پلک هایت خبری در راه بود. #خیال در عمق نگاهت، #فال را به نیت سیزده بدری خالی از #لطف می بیند. تا این چنین دل کندن نابهنگام، فتوای روشن
#هجران می شود و #شوریدگی احوال را به شور #شرر، غزلی بی بدیل، آغشته ی #قلم کند. سرشت خاضعانه ات گویای درون پر از #جذبەی توست که برای اثباتش هیچ مقیاسی را به #سنجش لازم نیست.#دریای‌خیال
#شهریار رمز دو جهان از ورق آینه می خواند تا گرد #تحیُر ، رقمی باشد که #عیار
مطلق به
میزان #هجرانش را به ملاحظه بکشاند. سبزی #بهار
#واژگان به پابوس تو آمده است. هزاران
#فروغ نور افشان ، به #فروزندگی چشمان
قلمت جاری ست و صدای #شیوا و حزن برانگیزت همه را #فریاد می کند.
#دستان‌سبزت، همچون باغچه ها در هر #بهار غزل ، #گل می دهند. غنچه ها ، گیج #لبخند تواند. تا #همای رحمت از بوی خاطرات ذهن بلیغ و #بدیع تو، چتری
برای #دریا بیاورد. قلمت چتری ست که
#انعکاس دلدادگی سیمایت به تلالو #باران نشسته باشد. #غزل‌هایت اوج می گیرند
تا همپای #غزل تو، عیاری به میزان ناید.
#گاهی که از خود دور می شوم، بوی
خاک #باران خورده ی شعرهایت،
بهترین #تسکین می شود.خطوط چهره ها
از یاد خواهد رفت ، اما #عطر نام تو، همچون نسیمی برای همیشه ی ایام،
بهاریست #چمن‌آفرین، که تصویر دلنشین ت را به دیوان روزگاران صحافی
می کند.

#فروزندە‌شفیعی‌زرنە

27شهریورماه 99

@Salam_bar_zarneh #سلام_بر_زرنه
#بەنام‌خدا

" #ایل‌نامه "

#ساعت زندگی را به وقت لبخندت
کوک کرده ام.لبخند #خورشید بر
افق کوه #گاومیر، لب قلم به تابش
نگاهت پیدا می شود.نبض #زندگی
با نفس های تو هماهنگ است .
من با لب های سر یال #کوه تو
حرف می زنم و بر سر انگشتان تو
شاخه های #شعر را لمس کرده ام.
گیسوان #شبدیز زنان #کلهر را بر
آبشار شانه هایشان به تماشا نشسته ام.
و بافه بافه #زلف کمند را به #گلاویز گُل و میخک رها شده در #نسیم کوهساردیده ام. خفتان سکه ی نقره دوز و سربند کلهری به شکوه رویت تمدن #ایل را به پنجستونی چیت و دوار کردواری به دامن #مانشت دیده ام . چشمان #عقاب سر یالت را به شکار #آهوان خرامان به تیر وتفنگ مردان با #غیرتت شنیده ام. لبخندت و
نفس هایت به گندمزار #شعر شکوفه می دهد.عطر زلف سبزه زارت به نسیم صبح
گذر کرده است. تا التهاب #نیلبک چوپان بر دشت و چمن، تُنگ #گلاب به گونه ی کوزه ی آب سر شانه هایش فرو چکد‌.
شعاعی از نگاه ماه #ثریا بر شب ستاره #باران ایل جلوه می کند. ماه در محاق و مهرت پنهان شده ی پشت ابر بلندای کوه #گرەدل را به
رویت #نقاب افتاده می بیند. تا نقطه ی همرنگ #بخت، گوشه ی #یال‌سرکش به #خواب افتاده بیند. #وصف مردمانت در همه جا پیچیده است ، گویی نغمه ی ساز و شعر #اساطیری به طنین کوه #مهرنگار اذن به گلوی همه ی مآذن ها ، در #پژواک هوره ی
#کوردواری چوپانت با زنگوله ی گوسفندان
درهم می آمیزد.#مهتاب و گل، سرشته به
قالب شعرهای حماسی، #نقاب از رخ گلگونه به تلواسه های #کوشک، خواست
#غزلخوان شقایق است. بند #گیسوی پریشان #شاهپرور ، جلوه گه صبح بهاران بانمیل را به قرص مه تابان شعرهای خان #منصور می آویزد تا پشت پرچین الفبای
شعر به زبان #شاکه تحولی به گویش آغازد. صبح گاهان ، #خورشید اولین
تابشش را از دیده ی #ایلم ، شبنم خواب می چیند.#آسمان آبی دیده در آیینه ی
فلق بر گریبان صبح صادق #شیرزول دلجویی نغمه هایی را به نای غریب #بانکول
می شکند. گام حضور #دهقان به دشت و گندمزارش ، نفس باد #صبا را یکسره به بوی نان و#گندم می پراکند.قطره های #صیقل داده ی پیشانی مرد #ایل، دم به دم آینه ی #غیرت را به ‌‌#زیارتگاه دل می گشاید. گوشه ای از لب ذاکرش دل را به قسم گاه #آینەها، رجعت سینه ی سوخته از جور #زمان است. تا بغض خفته #شانه ی بی سر نشان را بر
بالشی از #خاطرات فراموش شده بگذارد.
ایل #کلهرم، نام تو را که می شنوم ، سر تا پا #کبوتر می شوم. تو نباشی #چتر این دل وا نمی شود وقتی هوا، هوای #بارانی تو نیست.

#فروزندە_‌شفیعی‌زرنە

۳۱ خرداد ۹۹

📮#سلام_بر_زرنه
🔻🔛🔻
@salam_bar_zarneh
#بەنام‌خدا

‌‌#ستارگان بر کمند #ماه، آهنگ وداع
به پنجه ی #تقدیر دارند.
#خورشید به تابش نگاهش #شبنم
اشک می بارد.
#خواب در چشم #زمین ورم کرده است.
ثانیه ها نیز بر ناملایمات #روزگار چشم دوخته اند.نیلوفران بر #ساحل خواب
چرت تعدی را به #بیداری و شبزدگی
می سپارند. #جبرئیل به شب نشینی
بنده ی #صالح هبوطی به نشان دارد.
چشم #صداقت صادق فروهشته ی
جوری ست که در #صف بیدادها
#مآذن لاهوت دیگر است. نسیم #صبح
فلق با خنکای خاک رسته میزبان #صالح‌ترین عبد #خداست.تلمیح الفبای #واژگان
به وصف تو ناید.حضورت هزاران غزل است بر دیوان #شعر. در خلوت ماه و کواکب #سجود سجدگاهت #گواه این مدعاست. اندوه #مقدس در فراقت با
#شعر و غزل هم قافیه ی نگاه #منور است.شقایق قلب ها به نامت می شکفد
نشانی #ملکوت از نام تو #هویدا می شود.ابرها به #چشمانت گریستند.بادها
شرح #شیفتگی به عطش #قریش بردند.
#افق نشسته بر خونابه ی دل، #کرانه غروب
توست تا #نسیمی از گیسوان #عنبر سای
تو را به #تاراج کین ناکسان پریشان کند.#کبوتران در وادی سرگردان #بقیع
#بین‌الحرمین را به #پرواز نامت می گشایند.

#فروزندە‌_شفیعی‌زرنە
99/3/27
━━━━━━
📮#سلام_بر_زرنه
🔻🔛🔻
@salam_bar_zarneh
♦️هرڪس هنگام #خواب 11 بار #سوره_قدر را بخواند
خداوند 11 #فرشته را مأمور وى خواهد ڪرد ڪه او را تا صبح از شر هر شيطاטּ رانده شده اى #مراقبت ڪنند.

💟امام صادق

📋بحارالانوار، ج 92، ص 210


💓شب خوش🌙🌟

🚫سلام بر زرنه 🚫
@salambarzarne