سلام بر زرنه Zarneh 🌐🔻

#اندیشه
Канал
Логотип телеграм канала سلام بر زرنه Zarneh 🌐🔻
@salam_bar_zarnehПродвигать
10,74 тыс.
подписчиков
17,8 тыс.
фото
12,5 тыс.
видео
12,1 тыс.
ссылок
🕹 #کانال_سلام_بر_زرنه ♥قدیمی ترین و جامع ترین کانال شهرستان #ایوانغرب 🚫 تاریخ تاسیس:۱۳۹۴/۱۰/۲۲ ❌ ارتباط با ما / تبلیغات ⧩⧩⧩ @salam_bar_zarneh_z ❌ #شرایط_تبلیغات در کانال : ⧩⧩⧩ @salam_bar_zarneh0
به نام خدا

" #زادروزفروغ‌فرخزاد
#شاعری‌باشعرهای‌سپید"

#برج بلور موج و #آینه ،جوانه ی سبز
شعرهایت را به تقدس سپیدواره ها
می شکند. برگ و بار اندیشه به #تقدس قصه ها می بری تا جویبار دوراندیش به #افق‌های باز پنجره گشاید.شور #دلاویز
در نای نفس #شعرهایت به تنگ سینه جاری ست. #فروغ نگاهت، همچون فروزندگی نامت، موجی از تحول فکری و #ادبی به قالب شعر نیمایی آغازید، #تولدی دیگر تحسین واژگانت را به جایگاه ویژه در #شعر معاصر ایران، به عنوان شاعری از جنس #آفتاب و اندیشه، تثبیت نمود.شعرهایت، #حقیقت محض را به رویدادهای روزمره در قاب #نگاه مردمان می نشاند.نبوغ ذاتی #فروغ، در هجای درون پر التهابش، گستره ای از #شعر را
به #دیوان دفتر گشود ، شعرهایی با مضامین حقیقی که برشی از برداشت های #روزگار به قلم رسایش، #زینت بخش دل ها گردید.هرجا رد پای #فروغ در شعرها مشهود باشد.. نجوای عاشقانه های بکر بر چشمه سار #اندیشه زلال بتراود، اینسان
نگاه ها ساطع درخشش #حقانیت شود. از قله ی قاف زلف تو، شطی ز #عطر دل انگیز شور بر قلب ها آویخته ی #مودت است، تا بر دریچه ی بسته ی #نگاه
#پیوند خورد و گشایش از تفکری ناب
باز یابد.همواره در گوشه ی #دلت،
جایی هست که خواب #خورشید را ببینی،
بعد از تو ، در بطن #شعرهایت یک پایان بی آغاز خوابیده است.چتر #عاشقانەهایت ، خیس از بارش #باران
ترانه و #ترنم را پُر از مزایای تبسم می کند، فلسفه ی نگاه تو، شکستن #حصار
تحجر بود، تا #منطق دچار تحیر نگردد.
عذرای #پاکدامن اشعار آبی ام، وامق را
به هق هق شانه هایت ببر، تا لختی به #چشم نوازی شعرهایت، خود #خدا را تماشا کنم.

۸ آبانماه ۹۹
#فروزندە‌ـ‌شفیعی‌ـ‌زرنە

📢. . . . . . #سلام_بر_زرنه
»» @salam_bar_zarneh
#بەنام‌خدا

"زاد روز #احمدشاملو
#برفرهیختگان‌جهان‌تهنیت‌باد"


بقچه ی مهربانی #صبح ، سهمی از نور خورشید واژگان توست که پهلو زده بر #ذوق قلمم، تا دنیا را قابل تحمل کند .گاهی در دنیای #ماورایی سبک‌زیبایت، استعارات #بال می گشایند تا چتری شوند بر #باران کلمات و آنگاه #طراوتش بر دفتر شعرهایت ، حس
باهم بودن را به شوق نوشتن آورد.نام شاملو سرآغاز تحولی ست بر #ادبیات
و نو آوری و ظهوری به #شعرمعاصر،
سرودن گونه ای که #شعرشاملویی به
#نگارش شد.سبک شعرهایت، مهم ترین
قالب شعری در متون #ادبیات، نکته ی کلیدی ست برای ادیبانه گفتن و سرودن.تفکر#شاملویی، آرمانگرایی ست.روح طغیان در شعرهای شاملو
حس #لطیف واژگان را به سراچه ی #دل سپردن است ، آنچنان نازک اندیش که #حریر شعرهایش، پرورده ی ادب به دشت #واژگان را به دفتر #عشق می آراید.فعالیت های مطبوعاتیش ، ظهوری ست که در #قالب شعرهایش پدیده ی نو که #نماد چیدمان #اندیشه ی بدیع ست، زنگار از دل می زداید.طنین کلماتش بر تلفظ زبان #عام، پسنده ترین تلطیف #گفتار می شود.هجای ذهن خلاقش، نقش مادری ست که زبان #نیمایی می گشاید تا همچون شکوفه ی سرخ یک پیرهن #آراستگی کلمات ، بر گرمسیرات
قلمش، آویخته ی شکوفه ی #نسرین کند.تن پوش #مخملین گلواژه هایش،
به بلندای تفکرش در شعر #سپید غفران،
تفسیری ست که #وزن را رها کرد و به سبک نو، تحولی #نافذ به الفبای
#ادب شد.اشعارش به " ۱۳" زبان دنیا صحافی شده است.هرگاه با #تعمقی به شعرهایش بنگریم،سایه ای از
حس #لطافت آویخته ی ذهن به سبک زیبایش، نام #شاملو را تداعی ست.تا سفیر کشان خاطری باشد به سیاست
#ذهن بکری که به یادگار دارد.#روح مهربانی
که نوع نگاهش به #جهان لطف را به دل ها می آراید تا آنگاه بر #دشت شعرهایش گذر کنیم، #بهاری به زیبایی
#رنگین‌کمان شعری سبز به نگاه جوانه زند.

۲۱ آذر ماه ۹۹

#فروزندە‌ـ‌شفیعی‌ـ‌زرنە

📢. . . . . . #سلام_بر_زرنه
»» @salam_bar_zarneh
#بەنام‌خدا

#درتعزیت‌امام‌جواد " "

مباغضت بر #دل جفا ،‌پشت کدامین
#پلک‌زمان ،فتنه ی تزویر شد.پشت
چشم آهویی" #ام‌فضل " کدامین
فریب #خیمه زده بود تا انگشتری
زهر آگین #قلب تو را به یغما برد.
نیرنگ کدامین #عشوه درنگاه #دنیا
چرخش توهم بود تا لب های #سرخ
تو را به #شقایق شبیه تر کند. #سکوت‌مطلق کدامین نقطه ی #مبهم ، تاریکی
دل فریبنده انگیزه ی #شهادت تو شد.
#نسیم وزیدن گرفت به #عطر پیرهنت.
نفس از تو ، #صبح را به خرمن #اندیشه
می پرورد.ابر چشمانت بر #بصیرت ذاتی ات باریدن گرفته بود .چمن معلومات به #آفرینش آگاهی ات، رویش #طراوت اندیشه هاست.دامن از #غبار تحجر می تکانی
تا هُرم ‌نفس‌هایت، #برودت‌جهل را زدوده کند. #تکریم و #کرامت در حضور سبزت
خجلت زده ی مقام #کبریایی توست.سینه ات #مخزن‌اسراریی ست که به ملاحظه ی فتنەی #مامون دامن گیر #شرم به پیشانی جور را #فریاد می زند.این چه #رازی‌ست
که #جوان‌ترین به اعداد پشت #قامت نامت
سیر ابدی به #جبین تو به شمارش است تا برای ابد داغ بر #اخگر دل مسلیمن همچنان شعله ور باشد.
#دل ، عزلت نشین روزهای #تنهایی توست.
#گوهر نامت سنجیده بر هر میزان
به مقیاس #قلم ناید تا در #اوصاف دردانه ی امام هشتمین به تراوش #غزل کوتاه نشیند.اندوه #دلشدگان در گلوگاه حنجره
فرصت #فریاد نیست.

🍁#فروزندە‌شفیعی‌زرنە🍁

۳۰ تیرماه ۹۹

📮#سلام_بر_زرنه
🔻🔛🔻
@salam_bar_zarneh

#بەنام‌خدا

#افول‌ستارەی‌آسمان‌ایل‌کلهُر
#میرزاخان‌شفیعی‌زرنه


" #بەشیوەی‌باران
#پرازطراوت‌تکراربود"



#پدر تو کیستی ! که بعد از نیم قرن
#ابهت نامت همچون #طراوت
#بهار به تازگی می نشیند.
#قلم مطلای ات بر نبوغ
ذاتی ات به تراوش #اندیشه می درخشد.
ای #سرو قامت ،
این لحظه ها گذرانند.
می دانم #ترانەها و غزل ها ، سرشار از رنگ و بوی نفس #مسیحایی تواند.
به لحظه های عبور #مهتابی‌ات ، چه شعرها پس از گذر #ماه گونت بر اوراق
#تاریخ جاری گشت وقتی از هر #گلواژەی سخن بکر و بدیع ات #شکیبایی شکوفه می زد..شیدایی و افتادگی ات به #ایل و تبار، بارش تواضع بود و #فروتنی. فصل
#صبرت جوانه می زد بر #بهار دل ها، در قاب #چشمان دوراندیش ات، هر #نگاه و نفس یلدایی بود به رنگ عشق، نخستین تحلیف ایل بیگی در #مجلس خوبان بر #زبان‌شیوایت جاری گشت تا
#چراغی شود به راه #سعادت مردمانت
دیری ست که #مهجوری‌ات بر قامت
#قلم روزهای خاکستری را به وداعی
تلخ به #تلاوت نشسته است. دیر زمانی
ست که در #سپیده دمان انتخاب ،‌
بغض فرو خورده در گلوگاه قلم
نای نفس ندارد. تویی که #مظهرمهرووفا
و #مردمداریت ورد زبان ها جاری ست.
#دستان‌باسخاوتت را سخایی چون
#حاتم طایی به آغوش بی پناهان تداعی ست. #خوان‌گستردەات میزبان دل های
بی قرار بود . سال ها بگذرد #نیک‌نامی‌ات القاب شده بر اوراق زرین #تاریخ‌کلهُر
به طراوت شمیم #عطرآگین بهاری پر شکوه است تا بر قلب ها و #قلم‌ها گره خورد. نگاه #ژرف‌اندیش روزگاران خود گواه این مدعاست تا برای همیشه ی #دوران در قله ی قلب ها #فاتح، همچون #مانشت سرافراز #بدرخشید. یقین دارم
#قرن‌ها نیز بگذرد، آه و##حسرت در نبود
تو به #قلب‌هانشانەای.

۲۶ تیرماه ۹۹

🍁#فروزندەشفیعی‌زرنە🍁
━━━━━━
📮#سلام_بر_زرنه
🔻🔛🔻
@salam_bar_zarneh
#بەنام‌خدا

#روزقلم‌برفرهیختگان‌جهان‌خجستەباد.

#چراغ یاد تو همواره روشن است تا #نگین چشم #قلم ، لعل درخشان شب #شعر را سرشار از شرح چشم غزل کند و من هم از تراوش #شعر چشم تو سرشار حلقه نشینم در حلقه ی وصف #قلم. الفبای #واژگان با قامت تو سکوت را می شکنند تا #زمین تفکر تشنه ی خاموشی نباشد. سرشک تو #عاشقانه باریدن بر چتر دل هاست. مهر ورزیدن است به رنگین کمان #باران، به دشت کوچه ها آواز #دل گشوده می شود. ادب ذاتی نهادینه دارد که وامدار جوهر #کلک توست. واژه های رنگ افتاده طلب و اشتیاق به #فصاحت تو دارند تا آنچه از دل برآید لاجرم بر #دل نشیند. شعرها بوی #سکوت می گیرند از غیبت لب های توست کلمات مثل زنجر خشکیده از معنا خالی شوند. #موج گیسوان بید بر سر انگشتان #قلم، #شب تابیده به دوش ات شانه دارد. در رقص شعله ها، پر پروانه #عشق بازیدن به قامت تو مزین دلدادگی ست. چشمانت به #اردیبهشت می ماند . #تغزل شعرا از شاخه ی نبات تو گویی شکوفه های بهاری غزل #حافظ را می چیند. حدیث در محضر سبز ت افتان و #خیزان لب ها را از خوشه ی استعاره #گلچین می کند تا #بهار #شعر درخت های مرده ی گیلاس تلقین زندگانی به چشمان #سعدی روشنایی بخشد. فصل غزل های بی بهانه ی #رهی‌معیری سکوت تار و تصنیف و ترانه را به #معبد صدها کرانه می برد . تنهایی و خلوت به شوق #وصال چشمان پر تمنای #سیمین بگشاید. به احترام قامت تو نگاه پروین دغدغه ها را به #دل ترانه ، تلنگر #عشق است شاید مرقد چشمت حریم زائر دلدادگی شود. خرامان می خرامد #غزال واژگان صائب تبریزی بر #گلستان شکفته ی نیلبک نابت ، آنگاه که آب #حیات خضر شکوفای غنچه ی عطشناک گل افشان #باغ ارم شود. در محتوای ثانیه ها ، #فصل سایه ها مکدر ، ابر باران شعر #مولانا بر فراق شمس تبریزی از گلوگاه بغض #گلواژەها رویای شادمانه ی دیدار با مخملین قصیده و #غزل بوسه باران تشنه ی فرقت است. اینک #بهار عاشقانه ها مفهوم سرسپردگی و #دل فروختن به یادت در روزهایی پا می گیرد که بارگاه باغ و #باران، مستی شعرهای #خیام را به بارور اندیشه ، چکامه ی #سخن از تو دارد. #خورشید ذهن ها همواره با بودنت جویبار روشن #اندیشه در پرواز رقص سماع گون، در بال #نسیم باد، در تبسم چلچله و گندم به #بهار فصل های گمشده ارزانی دارد. با جوهر روان تو میقات #گل سیب و عطر بهار نارنج. #میخک و اطلسی وانار ، پیرایه های شعر ناب نسرین و نسترن #خیام را به روییدن #شکوفەهای قصیده پیوند می زند. تا سامانه ی زمین #تفکر، فصل تحول شود. به باغ گونه های #قلم ، تن پوش واژه ها آویخته ی گل #شبنم همچون #الماس بر کان احساس می روید تا #فروغ‌فرخزاد نگاه آتش و احساس پرورد و #گل باغ دل را آویزه ی #یاس نیلوفری #تمنا کند. حال دستان بی بضاعت و اندک #اندیشەی کال من ، بارها تو را در دستان #کلمات به سبزی دست های #عاشقانه زیستن و نگریستن بر انگشتانم آبشار نموده است تا دختر بهار #عشق، دیر پای سبز #مهر را زمزمه کند. تا #سبزتر از گذشته به فرداهایی بی اندیشیم که #قلم فصیح برای مهرورزیدن بر صحیفه ی دفتر بگشاییم. روزی که #قلم در دستان
#شاعران ایلم ، نجوای کلمات را به
اوج #ثریا می کشاند روح به کالبد
#شعر جانی دوباره می بخشد.

۱۴ تیرماه ۹۹

#فروزندە‌شفیعی‌زرنە

📮#سلام_بر_زرنه
🔻🔛🔻
@salam_bar_zarneh
به نام خدا

"##روزمعلم‌برمعلمان‌زحمت‌کش
#تهنیت‌وخجستەباد"


" #شقایق‌تویی‌بەوقت‌شکفتن"


#توکیستی ! که الفبای کال و #نامفهوم‌واژه ها، با هجای #طنین حنجره ات در پریشانی هوای نفس ها دمیده می شود. و تمام #افق‌ها با لحن صمیمانه بر مسیر نبض #مهربانی‌ات، خلوت ترین افکار به انحنای تفکر و #تفسیراندیشەات پر از طراوت تکرار هاست. #رشتەی‌مودت و انسانیت به ادای کلمات در #کلام‌فصیح تو، موجی از #علم‌ودانش بر ذهن #دانش‌آموختگان می نشانی تا خوشه ی #علم را به بار نشستن #بشارت باشد. میان پریشانی تلفظ تاریکی ها به سمت نور می گشایی. #نغمەی‌پاییزی به بهار، همچون چلچله در #پژواک گلوگاهت #طنین #اندیشه است.تا انعکاس چشم #آینه بر بُرنایی #تفکر به شکوفایی #مهد بیاسایی. سر بر شانه ی #باران می گذاری و جویبار #اندیشه از گلوگاه تو فصل رویش می شود. #گل‌ها در پناه تو مامن شکفتن را به #غنچه می گشایند. تمام باغ ها در #فصل لب های تو می خندند. و تمام ابرها در #صبح‌صادق بر #ژالەی نگاه #مهربانت می چکد. تمثال بی ریا در #تصویر نگاهت ، انعکاس آینده را به لحن هستی آینه ها #ترسیم رنج های توست. باد و #باران و آب و #آینه، در تراوش #گفتار تو می بارند. #گل‌ها در دستان زحمت کش تو می بالند. نفس هایت حکایت #اعجاز را غرق آرامش می کند. #بزرگی ات قابل توصیف نیست .. #قلم بر دستان #کودکانه گذاشتی تا به شکرانه ی حضورت، #بهاردانش جلوه ای از #اندیشەهای ناب تجربت #سبز را به قلم بیارایی ، واژه های رنگ افتاده با اندیشه ی نابت #تفکر مطلق می شوند.

#فروزندەشفیعی


#سلام_بر_زرنه
🔻🔛🔻
@salam_bar_zarneh