سلام بر زرنه Zarneh 🌐🔻

#کرامت
Канал
Логотип телеграм канала سلام بر زرنه Zarneh 🌐🔻
@salam_bar_zarnehПродвигать
10,74 тыс.
подписчиков
17,8 тыс.
фото
12,5 тыс.
видео
12,1 тыс.
ссылок
🕹 #کانال_سلام_بر_زرنه ♥قدیمی ترین و جامع ترین کانال شهرستان #ایوانغرب 🚫 تاریخ تاسیس:۱۳۹۴/۱۰/۲۲ ❌ ارتباط با ما / تبلیغات ⧩⧩⧩ @salam_bar_zarneh_z ❌ #شرایط_تبلیغات در کانال : ⧩⧩⧩ @salam_bar_zarneh0
#بەنام‌خدا

"#مبعث‌ختم‌المرسلین‌بر
#تمامی‌عدالت‌پیشگان‌تهنیت
#باد"

#زمان رام گام های توست
هنوز رد پاهایت بر تن
#سنگ‌فرش صخره های حرا
باقی ست.خاکستر نشسته
بر زلفانت #گواه تاریخ
پر دردی ست که سر
افراز به #کرامت هستی ات
رسانده است.زخم های #روزگار
هنوز بر #تاول پاهای خسته ات
#عبور لحظه های ناب است.
#اعتدال که زیباست از درون مایه ی
تفکر و اندیشه ی #خدا دادی ات
سرچشمه ی ُسن برون گشته است.
#سحر در بال پرستو به اقامه ی #سجودت
زانوی #تمنا را به خضوع نشسته است.
برگ برگ رویاها در حال #شکفتن است.
در ورای تمام ثانیه های کشنده #میراث دار
#عدالت به کرامت سینه داری. حال چه شده است که تن های خسته ی این روزها
#غبارگرفته ی نا عدالتی شده است. کاش
#باران نگاه تو و ایمان به تو، زرنگار بی #عدالتی را از جسم های ناخالص بشوید.#حریم گرم دلت پناه بی کسان باشد، نمی دانم چرا این بار بجای آرایه های زیبا از تو گفتن، نیش #قلم ناملایمات
#روزگار حال را به واگویه دارد .دلتنگی ها
از بقایای #عدالت و عدل تو، عطر نسترن
به #مشام بی‌پناهان می پراکند.آن هنگام
که فرشته ی #جبرئیل فرشی زمردین به
قدومت گسترانید#کرامت بشریت عاشقانه های دوباره به #زندگانی لبخند می زد.
حال بر سر امت تو چه آمده است، #ایثار رنگ باخته است ، #عاطفه ها به بن بست اندیشه ها گره خورده است.#اوج ناعدالتی طغیان کرده است.#دنیای وارونه ای از
پنجه بر #تسبیح و ذکر به زبان دورویی
می چرخد و دم از #دینداری ست.
مگر سخای #محمدمصطفی " ص "
#اوج افق های روشن را در ضمیرهای خفته بیدار نکرده است تا #جهان مصرعی از بلند بیت های #عدالت را در چشم های حقیقت بین به #تماشا نشیند.کو و کجاست آن همه شور و شعور #محمدی.
قلب نازنین ات در پس پرده های #حقانیت
رهگشایی شد بر دشت وحدت #مسلمین #جهان.حال وارونگی کاخ نشین و کوخ نشین بر دیدگان #گریان به نظاره ایم.
آنچه به #قلم آمد روزگاری ست که دل های #حقیقت بین به دیده ی قلمی کال
می نگرد.جای بسی سوال است که
پیشامدهای سخت و دشوار #آل‌عبا
به #ضیافت نگاه مهربانی ببرم که
بدون هیچ #واکنشی ، کنش های
امروزی به چنته ی #قلم می نشاند.
شاه بیت ها در وصف #پیامبر اعظم
گنگ و لال می ماند تا بنگارد آنچه به
#قلم نارس بنده ی حقیر #گنجانده شود.

#‌فروزندە‌ـ‌شفیعی‌ـ‌زرنە

۲۱ اسفند ماه ۹۹

🕪……#سلام_بر_زرنه
»» @salam_bar_zarneh
#بەنام‌خدا


" برو ای گدای مسکین در خانه #علی زن
که #نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را "


نامت رویش تحیُر را به #قلم
نشانه است، با کدامین #واژه
می توان تو را #سرود. هرگاه
در ذهن #کاوشگر شهریار
بند بند قافیه و ردیف به
اشتیاق شناخت، هجای #عطر کلمات
به دریای اندیشه، ُر و گوهر می نشاند.
#بهار گلواژه های محتشم به زلالی
تتمه ی یک جویبار #نقش نام تو را
همچون رنگین کمانی از #کرامت
به سخاوت سینه ها ترسیم #عشق است.
#عدالت تو به کلک خیال انگیز شُعرا
خدا را به نگاه حقیقت بین عبور
ماجراست.ابهت و #شکوه نامت،
چنان پُربهاست که با هیچ #عیاری سنجیده نیست .گرچه حُرمت #قلم دم نزند باز عطر #حدیث ثقلین در باغ
یاسمن می پیچد تا صدای نام #علی به گلخند گل در رگ چمن قلم #شهریار جوانه زند. هبوط #عدل‌علی" ع ‌" بازتاب ماه و #مهر را به چشم #عدالت خوشه چین است.
انعکاس بزرگی #علی در عالم پیش از نزول قرآن ، ناطق #قرآن می شود تا راز زاد روز تو را بدانند. رخ #ماه به تکرار شب های پر ستاره، #نیایش های تو را با چاه به یاد دارد. به بال صبح پرستو در آشیانه ی #گل،
نسیم خاطره ها را به میعادگاه مسجد
#کوفه، پیشانی ماه شکن به #تلاوت لاهوت تو می شکفد....
زمان تکرار می شود، رباعی و #مثنوی و قصیده و #غزل باز نام تو را بر زنجیر متوقف نشده ی #جهان ، عظمتت را
به فصل های بهاری #عدل گره می زند
تا #دنیا بداند که هرکس را به اقتدای
نامت مقیاسی و #میزانی متصور نیست.

#‌فروزندە‌ـ‌شفیعی‌ـ‌زرنە

۶ اسفند ماه ۹۹

📢…… #سلام_بر_زرنه
»» @salam_bar_zarneh
#بەنام‌خدا

"#الحق که به #آفرینش خود نازد
#ایزد که تماشای #جمال تو کند"


"#میلاد‌ختم‌المرسلین #حضرت‌محمد" ص"
و نواده اش حضرت #امام #جعفرصادق
بر تمامی #شیعیان جهان #تهنیت یاد"

#رخ بُگشای که در خلوت #دل
، #نگاه سبزت جاریست.نبض
قلم هماهنگ نبض #قلب پیوند
شوق، به لطف #خیال است
تا نفس های #ملایم در تنگنای
سینه ها دمیدن گیرد.#غزل،
به تراوش عطر #یاس نامت
بر بلندای #کلمات رها شده ی
دلاویزترین #واژگان است تا
پشت صخره ی #ابریشمین
#سخاوت ، به تمنای حضورت
ایستاده در #طراوت لحظه های
دلپذیر، #عشق را به موج دریا بپوید.
به سپیده دم نفس هایت،#فلق گل افشان
لبخند می شود.#افق بر دریچه ی
نگاهت #لبریز خواستن هاست.از قله ی
قاف زلفت، شطی ز #عطر دل انگیز بر شبستان مینویی #آفاق، پریشان دلدادگی ست.این #باران #شبنم بر گونه های کیست؟
که بر تن نسیم #عنبر و گلاب به مشام می وزاند.#تلاوت نامت، چشمان #مشتاق را
به #پیچک گیسوی مشکین، تا زلف #غزل
#آویز جان را به سایه های آسودگی #آبشار می کند.خوشبختی با میلادت به نگاه ها
ساطع بوی نفس #اقاقیاست که از ُل وجودت تراویدن گرفته است##طلوع
#آفتاب دست بر گونه هایت می ساید.دریای دل، از رود #کرامت سخایت
لبریز داشتن هاست.#پاییز دل با نجوای یادت بهاری ست سرمست، تا دشت کویری و تفتیده به قدومت #سبزار جان ها شود.از تن درخت شعرم، نجوای #عاشقانەهای مستی به رسای زلالیت
،#کلک را روانه است تا #شعر وامدار
گام های #بنفشه پوش تو باشد.
واژگان در وصف کمالت، گنگ و لالند.#چکاوک بر #شاخسار هستی
می خواند.تو از کدامین؟ #گلستان گل و ریحانی، که هزاران ُلک و میراث #قریش
بهای #سخاوتت را نمی دهند.

#فروزندە‌ـ‌شفیعی‌ـ‌زرنە

۱۲ آبانماه ۹۹

@Salam_bar_zarneh #سلام_بر_زرنه
#بەنام‌خدا

در روزگاری به #وسعت‌تحجر ، جوانی #امین ، زینت بخش نام #قریش شد. در تفکر زائل و پسرفتگی #بادیەنشینان‌عرب ، تا ثروتمندانی چون #ابوسفیان و #ابولهب نجوای عارفانه و عابدانه ی #مسیحا دمی،
در#کالبد جان ، روحی تازه دمیدن گرفت.همان
#امین و صادقی که #بحیرای‌مسیحی
#بشارتش را داده بود. سینه اش مرآت
#حبل‌المتین است. غار حرا مامن
جان شد. #خاکستر بر زلفانش تولای
#عشق بود. بر غار تنیده از تار عنکبوت
معجزه ی تداوم و #اخلاص، پاینده ی
مباسطت است تا
رنج های #بیشمار طی طریق شود .
ارکان دین به سنت #وحدانیت جهان
نام #محمدامین" ص" را همچون نگینی درخشان، به
#ختم‌المرسلین زیبنده، بر انگشتری #رسالت می درخشد.
اینک #صبح دیدار #معشوق در آستانه ی
#مشرف‌الموت شدن، به لحظه های نفسی
مطمئن، کوچه باغ #دل را به #نسیم‌غم
#شب بی ستاره می کشاند.هوای #نفس‌گیر،
#اشک سرد #آسمان را می بارد.ابر سترون
بر چشم غزل ، اندوه لایتناهی بر برکه ی
#دیدگان باریدن گرفته است.#طراوت فصل ها از #شگفتی نامت خالی شدنی نیست.با یک اشاره ی ابرو می توان #عظمت نامت
را تا#ثریا نوشت.گردبادهای تهی، صحرای
#حسرت را در خویشتن گم کرده اند . گردونه ی #خورشید به
#ذات‌اقدس سر می ساید.امشب سینه ی
سرد #فلک، خراشیده بر گلوی زخمی مدینه وداعی تلخ را #تلاوت می کند.#مینای‌شفق ، آه و #حسرت را به #افق‌فلق دمیده به #طلوع دیگرست.#بام‌جهان، #مویەکنان توست.#کوەها در مه گم شده اند .گلوی #قلم، عریان تلفظ واژگان است تا قافیه ی #عشق را به غزل چشمانت بیاویزد.حسرت #اشک بر دشت گونه ها، شبیه #خورشیدی ست که آفتابگردان به سمت نامت می چرخاند.در امتداد #اندوه، اشک یک دل جامانده ی نام #امام‌مجتبی را زمزمه
می کند.#ماه در محاق می افتد. شانه های بی رمق ، #فصل جفای جعده را به جام
#شوکران، به تلاطم انگشتری زهر،سایه ای
از دستان با #کرامت به مسیر #کوچ نابهنگام میسر می کند. #عطر نامت ، آغوش گشای
#اندوه بی پایانی ست تا #تب‌شعله در هم کشد.

#‌فروزندە‌ـ‌شفیعی‌ـزرنە

۲۳ مهرماه ۹۹

@Salam_bar_zarneh #سلام_بر_زرنه
#بەنام‌خدا

گفته بودی چرا #محو تماشای منی/ آن چنان #مات ، که حتی #مژه بر هم بزنی/

#مژه بر هم نزنم تا که ز #دستم
نرود/ #نازچشم تو، به قدر #مژه بر هم زدنی/

"#فریدون‌مشیری"

#بەمناسبت‌زادروزاستاد(#فریدون‌مشیری)

#باغ ‌صد خاطره ات خندید، و #عطر صد #خاطره پیچید. در نهانخانه #جان گل یاد تو درخشید، واژگان از #قلم زرین و فصیح. به نرمی #باران بر صبح تابناک #اهورایی ات بر دفتر و #دیوان چکیده ، ورق خورد. نه #بهار با هیچ #اردیبهشتی، نه #تابستان با هیچ شهریوری و نه #زمستان با هیچ #اسفندی، اندازه ی #پاییز به مذاق شعرهایت خوش نمی آید. #پاییز مهری دارد که بر دل هر #رهگذری می نشیند تا بغض پنهان در گلو مانده را به رسم ادب به بهانه ی رفتنت، آراسته ی #غم کند. تنهایی درون #شاخه ی خشکیده ی نگاهی ست تا #گل چشمان شعرهایت تو را بجوید. جان #بهار عمر، بر خرمنی از برگ و بار #کرامت تو را به تصویر #آیینەها، ترسیم #افتخار دیگری بود تا #انعکاس نام تو به اندیشه ی ناب، #اقتدار واژه های #قلمت را به یاد لب هایی ببرد که رموز قالب تلطیف #آبشار قافیه را به بلندای ادیبانه #نجوا کنند. از #قلمت طراوت سپیده فلق می بارد چونان شقایقی که با #عطر جان افزا ، به رنگ دلپذیر، بیداری #بهار کلمات، آن سوی لحظه ها از #خواب‌کویری بگذرد. جایی میان سطرها، #قلم‌دل تنگ می شود تا عطش افتاده در باغ #گل‌یاس بر گلوی بغض #احساس، شمیم پیچیده #عطر کلید #سحر شعرهایت را به #الفاظ گم شده وا کند.

#فروزندە‌ـ‌شفیعی

۳۰ شهریور ماه ۹۹

@Salam_bar_zarneh #سلام_بر_زرنه
#بەنام‌خدا

#درتعزیت‌امام‌جواد " "

مباغضت بر #دل جفا ،‌پشت کدامین
#پلک‌زمان ،فتنه ی تزویر شد.پشت
چشم آهویی" #ام‌فضل " کدامین
فریب #خیمه زده بود تا انگشتری
زهر آگین #قلب تو را به یغما برد.
نیرنگ کدامین #عشوه درنگاه #دنیا
چرخش توهم بود تا لب های #سرخ
تو را به #شقایق شبیه تر کند. #سکوت‌مطلق کدامین نقطه ی #مبهم ، تاریکی
دل فریبنده انگیزه ی #شهادت تو شد.
#نسیم وزیدن گرفت به #عطر پیرهنت.
نفس از تو ، #صبح را به خرمن #اندیشه
می پرورد.ابر چشمانت بر #بصیرت ذاتی ات باریدن گرفته بود .چمن معلومات به #آفرینش آگاهی ات، رویش #طراوت اندیشه هاست.دامن از #غبار تحجر می تکانی
تا هُرم ‌نفس‌هایت، #برودت‌جهل را زدوده کند. #تکریم و #کرامت در حضور سبزت
خجلت زده ی مقام #کبریایی توست.سینه ات #مخزن‌اسراریی ست که به ملاحظه ی فتنەی #مامون دامن گیر #شرم به پیشانی جور را #فریاد می زند.این چه #رازی‌ست
که #جوان‌ترین به اعداد پشت #قامت نامت
سیر ابدی به #جبین تو به شمارش است تا برای ابد داغ بر #اخگر دل مسلیمن همچنان شعله ور باشد.
#دل ، عزلت نشین روزهای #تنهایی توست.
#گوهر نامت سنجیده بر هر میزان
به مقیاس #قلم ناید تا در #اوصاف دردانه ی امام هشتمین به تراوش #غزل کوتاه نشیند.اندوه #دلشدگان در گلوگاه حنجره
فرصت #فریاد نیست.

🍁#فروزندە‌شفیعی‌زرنە🍁

۳۰ تیرماه ۹۹

📮#سلام_بر_زرنه
🔻🔛🔻
@salam_bar_zarneh