پژواک قلم

#امید
Канал
Логотип телеграм канала پژواک قلم
@pezhvakeghalamПродвигать
84
подписчика
54
ссылки
در این کانال از فریاد قلم می گوییم تا پژواک آن به گوش ها برسد و کنشگری خشونت پرهیز و مطالبه گری مدنی بعنوان حقوق شهروندی راه خود را در اذهان عمومی باز کند.
خنده‌هایمان را پس بدهید

رضارضائی ۱۴۰۳/۷/۱۳

آیا به جز حمایت‌های مادی، معنوی و سیاسی از مردم مظلوم #فلسطین و قهرمان #لبنان، نیاز نیست که جعبه‌های شادی و خشاب‌های خنده نیز ارسال کنیم؟

مقدمه: چون خود ما لااقل از سال ۸۸، انواع مصائب و کشت و کشتار و آوارگی و مهاجرت اجباری را حس و لمس کردیم و شادی را از دل‌ها و خنده را از لب‌هایمان دزدیدند، هم اکنون درک می‌کنیم که مردم فلسطین و لبنان به چه چیزی بیشتر نیاز دارند.
یکم:  وقتی #جنگ از یک در وارد می‌شود، خنده و شادی از در دیگر خارج می‌شود؛
دوم: وقتی دانشجو را از طبقه‌ی بالای خوابگاه به پایین  پرت می‌کنند، با خودرو از روی معترضان رد می‌شوند، با گلوله‌ی ساچمه‌ای مستقیماً صورت و چشم‌ها را هدف می‌گیرند و وقتی برای یک اعتراض، با حصر و زندان و اعدام روبرو می‌شوی، در واقع امید، اعتماد، شادی و خنده‌ات را به سرقت می‌برند؛
سوم: وقتی خودمان در دوران نه جنگ، نه #صلح، نه #مذاکره و نه #تنش‌زدایی داخلی و خارجی هستیم، شعار صلح هم نمی‌توانیم بدهیم.
چهارم: وقتی برای #جبهه‌ی_مقاومت و مردم خودمان سودی نداریم، فرق نمی‌کند که جشن یا عزای حکومتی بگیریم؛
پنجم: وقتی که انبارهای خودمان پر از غم و اندوه و پیام مرگ شده، صادرات فایده ندارد و باید کمی واردات شادی و نشاط انجام بدهیم.

به اعتقاد این کنشگر مدنی:

۱: به نظر می‌رسد که اول باید خنده‌های سرقت شده‌ی ما را پس بدهند تا بعدش بتوانیم با اتحاد و دل خوش به دیگران کمک کنیم.


۲: به نظر می‌رسد که اول باید #اعتماد و #امید را به ملت برگردانند تا بعدش ملت توان ایستادگی و مقاومت را داشته باشند؛
۳: به نظر می‌رسد که منطقه به یک صحنه‌ی کاملاً درام تبدیل شده و با پایان جنگ‌های مستقیم و نیابتی و مداخله گرایانه، نیاز به صحنه‌های شاد صلح، کاملاً محسوس است؛
۴: به نظر می‌رسد که دشمن نمی‌داند که مردم ما (چه موافق و چه مخالف حکومت یا وضعیت موجود)، در مورد حفظ #تمامیت_ارضی و جان و ناموس وطن، همه متحد هستند و اجازه نخواهند داد که لبخند دزدیده شده از ما بر لبان هر متجاوزی به این کشور اهورایی یا بر لبان #جنگ_طلبان داخلی بنشیند؛
فراموش نکنیم که گرچه دزدان خنده‌هایمان، به دنبال غم و اندوه ملت هستند اما می‌توان با آگاهی، اتحاد، همدلی، وفاق ملی، ایستادگی، مقاومت، ایثار و از خودگذشتگی، بهار لبخند را دوباره به این کشور بازگرداند.
در ضمن یادمان نرود که مردم صلح‌طلب ایران، از جنگ تحمیلی و دزدان خنده‌هایمان نمی‌ترسند.


پاینده باد ایران آزاد، آباد، متحد و شاد

https://t.center/pezhvakeghalam
مبارزه با آفت‌های جنگ، ناامیدی و غم

رضارضائی ۱۴۰۳/۷/۱

آیا ما مردم ایران در مقابل جنگ‌افروزان، ناامیدکنندگان و غم آفرینان تسلیم هستیم؟

مقدمه: وقتی که رژیم غاصب صهیونیستی ارتباطات را با منفجرکردن پیجرها و بی‌سیم‌ها مورد حمله قرار داد، در واقع رکن اصلی و اساسی رشد و تعالی انسانی را هدف قرار داد تا انسان‌ها از ارتباطات و تکنولوژی‌های نوین ارتباطی بترسند.
یکم: #ارتباطات و وسائل ارتباطی موجب انتقال داده، اطلاعات و دانش، از یک سو و از سوی دیگر موجب بالارفتن #آگاهی و #خرد می‌شوند و قطع ارتباطات نتایج عکس دارد؛
دوم: گرچه ترس از تکنولوژی‌های ارتباطی آلوده موجب افزایش ارتباطات چهره‌به‌چهره و نزدیک‌تر شدن افکار، بدون مزاحمت و سانسور می‌شود؛ اما هزینه‌ی سرعت انتقال اطلاعات از طریق استفاده از موبایل، تبلت، کامپیوتر را افزایش داده و سکوت را حاکم می‌کند؛
سوم: #حمله‌ی_الکترونیکی از طریق وسائل آلوده به لبنان و سوریه، این وحشت را در مردم جهان بعد از ترس شنود، هک، سرقت داده‌ها، انتقال داده‌های ناصحیح، ارسال پیام‌های بدون منبع و دست‌کاری اطلاعات، افزایش داده است،
چهارم: کارخانه‌ها و تولیدکنندگان وسائل ارتباط الکترونیک و گردانندگان شبکه‌های #ماهواره‌ای و #مجازی، در معرض بی‌اعتمادی مخاطبین قرار گرفته‌اند؛
پنجم: گرچه بزرگ‌نمایی خطر دشمن همان قدر ناامیدکننده است که کوچک‌نمایی آن باعث غفلت می‌شود، اما رسالت اهل‌قلم، واقع نگاری و هشیار کردن جامعه و حاکمیت است.

به اعتقاد این کنشگر مدنی:

۱: به نظر می‌رسد که #صلح، #امید و #شادی لازمه‌ی این دوران بحرانی است؛
۲: به نظر می‌رسد که تمسک به هنر فاخر (متعالی، اصیل، واقع گرا، کنشگر، مطالبه گر، آزادی خواه، عدالت جو، صلح طلب، اندیشه پرور، خردجو، فراگیر، شورآفرین،
امید آفرین، وحدت آفرین و جذاب)، می‌تواند یکی از بهترین راه حل‌های عبور از بحران‌های ارتباطاتی باشد؛
۳: به نظر می‌رسد که هنر قابلیت تاثیر گذاری بر نظام‌های تعلیم و تربیت، مهارت آموزی، حل مسئله، تصمیم سازی، تصمیم گیری، حکمرانی و حتی قابلیت تاثیر گذاری بر #جنبش‌ها و #خیزش‌های مردمی را دارد؛
۴: به نظر می‌رسد که هیچ هنرمند و هنردوستی با جنگ، کشتار، آوارگی، فقر، ظلم، نابودی مواهب خدادادی، کینه و جدایی ملت‌ها از یک دیگر موافق نباشد پس بعنوان سالم‌ترین قشر می‌توان روی آنها برای دوران بحران‌ها حساب باز کرد؛
۵: به نظر می‌رسد که رسانه‌های مکتوب، فیلم، تأتر، نقاشی، مجسمه، و سایر هنرهای دستی از آلودگی الکترونیک مصون بوده و جایگزین مناسبی برای دوران بحران‌های آلودگی الکترونیکی هستند؛
۶: به نظر می‌رسد که #قیام_اهل_قلم، لازم، واجب و ضروری است.
فراموش نکنیم که هنر بهترین و تنها راه‌حل نیست و بهترین راه‌حل‌های عبور از وضعیت موجود، در ذهن جوانانی است که توانستند بدون استفاده از فضای مجازی، شبکه‌سازی کرده و ارتباطات خود را حفظ و خیزش‌های بدون رهبر را راهبری کنند.

پاینده باد ایران، آزاد، آباد، شاد و متحد

https://t.center/pezhvakeghalam
عقب‌نشینی تاکتیکی یا مقابله به مثل کور

رضارضائی . ۱۴۰۳/۶/۲۹

آیا بهترین تاکتیک پس از یک شکست، حمله است؟
مقدمه: جای هیچ پرده‌پوشی و کتمانی باقی نمانده که رژیم کودک کش و غاصب صهیونیستی، با حمایت نظام سلطه و پشتیبانی سیاسی، لجستیکی، نظامی، فناوری و اطلاعاتی آدم کشان جنگ طلب توانسته ضربات سختی به جبهه‌ی مقاومت وارد کند و علاوه بر کشتن مردم و فرماندهان غزه، فرمانده‌هان و مشاوران نظامی ایران، نیروها و فرماندهان حزب‌الله لبنان و زیر ساخت‌های اقتصادی_نظامی حوثی‌های یمن را با یک جنگ ترکیبی از صحنه مبارزه خارج کند.
یکم: #رژیم_غاصب و اشغالگر تابع هیچ قانون و قاعده‌ی بین‌المللی و انسانی نیست.
دوم:  حمایت‌های خارجی و سکوت توأم با انفعال بسیاری از کشورها و مجامع بین المللی باعث شده که آن رژیم بتواند در چندین جبهه و با مختصات مختلف بجنگد.
سوم: پیروزی‌های آن رژیم حکایت از برنامه‌ریزی‌های بلندمدت و به‌کارگیری نیروهای زبده، جنایت‌کار و بی‌رحم دارد.
چهارم: پیروزی در این جنگ‌ها به معنی مشروعیت یا قدرت داشتن نیست؛ بلکه به معنی فقدان پایبندی به ارزش‌ها و هنجارهای بین‌المللی و انسانی و در یک‌کلام، شکست در جبهه‌ی انسانیت است.
پنجم: بهترین مقابله در زمان کنونی، صبر، تجزیه‌وتحلیل همه‌جانبه‌ی نوع عملیات های دشمن صهیونیستی، تعیین و تشخیص تاکتیک‌ها و ابزار استفاده شده توسط دشمن و بازنگری اساسی در جبهه‌ی مقاومت و حتی کنش‌های دولتمردان ما است.
ششم: لزوماً پاسخ حمله، حمله نیست، بلکه در بیشتر مواقع عقب‌نشینی تاکتیکی برای حفظ خطوط، جبهه‌ها و نیروهای لجمن و پشتیبانی و حتی نیروها و تجهیزات دوردست است.
هفتم: استفاده از شیوه‌های اطلاع‌رسانی درست، تبلیغات امیدبخش، ایجاد تحرک در مجامع بین‌المللی، برانگیختن افکار عمومی جهانی، حذف عوامل شکست مثل نفوذی‌های دشمن، از الزامات و واجبات دوران بحران و سردرگمی نیروها است.

به اعتقاد این کنشگر مدنی:

1: به نظر می‌رسد که دشمن صهیونیستی با استفاده از اصل غافلگیری توانسته صلح منطقه‌ای و بین المللی را هدف قرار دهد؛ ولی نباید از خاطر دور ساخت که سال‌ها مبارزه با آن رژیم، قابلیت‌ها، توانمندی‌ها، بلوغ، هوشیاری و دوراندیشی جبهه‌ی مقاومت را بالا برده و تلاش‌های دیپلماتیک برای رسیدن به صلح پایدار را نیز تقویت نموده است؛

2: به نظر می‌رسد که عنصر تکنولوژی در حوزه‌ی فضای سایبر، جنگ الکترونیک و ترکیب آن با نیروهای اطلاعاتی و مزدوران خودفروخته‌ی داخلی، لزوم اتحاد برادران مسلمان و کشورهای در معرض خطر جنگ یا عواقب ناشی از آن را صد چندان کرده است؛
3: به نظر می‌رسد که میدان بر دیپلماسی غلبه یافته اما آزمون دولت چهاردهم را نیز سخت‌تر کرده و دور نگه داشتن کشور از ورود به جنگ تحمیلی را الزام آور نموده است.
4: به نظر می‌رسد که تسریع در ایجاد تغییرات و #اصلاحات داخلی برای جلب #امید و #اعتماد مردم، ضروری است و این مهم با خارج کردن #جنگ_طلبان و #جنگ_افروزان، حذف کوتوله‌های سیاسی و نظامی، هدایت بودجه‌ها به سمت عمران و آبادانی، حذف بودجه‌های نهادهای بی مصرف و غیر پاسخگو  از صحنه‌ی سیاستگزاری و اجرا در کشور، میسر خواهد بود.
به‌خاطر داشته باشیم که صبر خردمندانه به همراه عناصر هوشیاری، دقت، فرصت شناسی، دشمن‌شناسی، شناسایی نقاط قوت و ضعف خودی، تغییر نقشه و تاکتیک‌های لو رفته، بسیار بهتر از انجام عملیات کربلای 4 است.

پاینده باد ایران، آزاد، آباد، شاد و متحد

https://t.center/pezhvakeghalam
راه‌های مسدود، گوش‌های کر

رضارضائی  ۱۴۰۳/۶/۲۲

آیا مسدودکردن راه‌های حل مسئله و یا کر بودن مسئولین باعث می‌شود که ساکت بشویم، ننویسیم و فریاد نزنیم؟
مقدمه:
دوستی می‌گفت که بیان مشکلات خوب است؛ اما راه‌حل هم باید بدهی. گفتم: راه‌حل شاخص می‌خواهد؟
گفت: بله. شاخص‌های عملیاتی بودن، واقعی، فراگیر، مؤثر، کم‌هزینه، قابل‌تکرار، قابل‌تعمیم، قانونمند، هدفمند بودن، داشتن سیستم هوشمند رصد و داشتن مکانیزم رفع اشکال.
گفتم: مثال بزن.
گفت: گردش آزاد اطلاعات، #مطبوعات_آزاد، کنترل و پایش مداوم مدیریت‌ها و تصمیمات، برخورد ضابطه‌مند با تخلفات و برداشتن هر نوع استثنای افراد در مقابل قانون و....
یکم: پس از مسئله‌یابی، شناخت مسئله، تبیین و تعریف صحیح مسئله، شناخت علل و معلول‌ها، تعیین جغرافیای مسئله و زمان‌های حادث شدن آن، نیاز اولیه است.
دوم: کارشناس خبره نیاز است.
سوم: قانون‌گذار فهیم، قانون درست با پیوست فرهنگی و پیوست عدالت از یک سو و از سوی دیگر مجری متعهد و ماهر نیاز است.
چهارم: حاکمیتی مقتدر و مردم‌گرا برای رفع موانع و ایجاد هم‌افزایی قوا و نظارتی بدون تعارض منافع نیاز است.
پنجم: گوش شنوا، زبان گویا، پای استوار، عزم راسخ، وجدان بیدار، تعهدی وافر نیاز است.

به اعتقاد این کنشگر مدنی:

۱: به نظر می‌رسد که بیش از هشتاد درصد مشکلات، داخلی و قابل حل است بشرط آنکه راه‌ها را مسدود نکنند.

۲: به نظر می‌رسد که اکثریت هشتاد درصدی و اقلیت بیست درصدی در مورد تمامیت ارضی، امنیت ملی، تقویت توان نظامی و بازدارندگی، دارای اشتراک معنا و هدف هستند و می‌توان هر مشکلی در این حوزه‌ها را با اتحاد حل کرد.

۳: به نظر می‌رسد که اگر پزشک جمهور مشکل شنوایی و تکلم (عدم پاسخگویی) برخی از مسئولین را حل کند، گامی بزرگ در راه حل مشکلات باشد.
۴: به نظر می‌رسد که مشکلات بزرگ را باید خرد کرد و به صورت همزمان و قطعه بندی و اولویت بندی شده آنها را حل کرد مثل بحران آب و فرونشست زمین که با مدیریت صحیح منابع، اصلاح الگوی برداشت از ذخائر زیر زمینی، مدیریت مهار سیلاب‌ها، مدیریت صحیح مراتع، انتقال تدریجی کارخانه‌های آب بر به کنار دریا، اصلاح الگوی کشت محصولات کشاورزی، تفویض اختیار به مردم مناطق مختلف و بستر سازی برای جذب سرمایه، قابل حل هستند.
۵: به نظر می‌رسد که توجه به کارآفرینان، استارت آپ‌ها، هوش مصنوعی، کسب و کارهای فضای مجازی، مدیریت فردا، نانو و تولید کالاهای نوترکیب، نشانه‌هایی از بازگشایی راه‌های مسدود شده‌ی معیشت مردم و برگرداندن اعتماد عمومی به دولت باشد
.
۶: به نظر می‌رسد که حاکمیت برای حفظ خود چاره‌ای جز حل مشکل تعارض منافع، حذف ناکارآمدان، مبارزه‌ی جدی و ملموس با فساد، افزایش آزادی‌های اجتماعی، آزادی محصورین و زندانیان سیاسی، واگذاری کارها به جوانان و بها دادن به استعدادها و ظرفیت‌های بالای زنان جامعه و اقلیت‌های قومی و مذهبی ندارد.


به‌خاطر داشته باشیم که ایجاد و افزایش #امید_اجتماعی در گرو برخورد صحیح #حاکمیت و #کارگزاران حکومت با مسائل و مشکلات است والا جامعه‌ی بحران‌زده، آماده‌ی #عبور است.

پاینده باد ایران، آزاد، آباد، شاد و متحد

https://t.center/pezhvakeghalam
فرار از مجازات

رضارضائی ۱۴۰۳/۶/۲۱

آیا تلاش برای "بی توقع سازی" جامعه، کنشی در جهت فراری دادن مسببان وضعیت موجود است؟

مقدمه: می‌گویند از دو قاضی در شرایط یکسان، دو حکم متفاوت صادر می‌شود و نباید انتظار قضاوت یکسان داشت، دو مأمور به دو شکل اجرای حکم می‌کنند و نباید انتظار رویه‌ی واحد داشت، دولت‌ها با هم فرق دارند و نباید انتظار داشت که کارگزارانشان عملکرد مشابه داشته باشند.
یا می‌گویند وقتی ساختارها و فرهنگ جامعه خراب است، هرکسی در هر پستی قرار بگیرد امکان خطا، لغزش و فساد هست پس چون نمی‌شود ساختار و فرهنگ را یک‌شبه درست کرد، کسی نباید از هیچ دولتمرد و صاحب‌منصب و حتی صاحب فرمانی انتظار خاصی داشته باشد.

یکم: به نظر می‌رسد که می‌خواهند کاری کنند که مردم انتظار محاکمه و مجازات خاطیان گذشته را نداشته باشند؛

دوم: به نظر می‌رسد که می‌خواهند به بهانه‌ی مقصر بودن ساختارها و سیستم‌ها، آدم‌ها را تبرئه کنند؛

سوم: به نظر می‌رسد که می‌خواهند به بهانه‌ی اختلاف در احکام مراجع تقلید مختلف، گناه و تقصیر #مقلدان را تئوریزه کنند؛

چهارم: به نظر می‌رسد که می‌خواهند با هجمه به دولت‌های قبل، مدیران دولت متبوعشان را تبرئه کنند؛

پنجم: به نظر می‌رسد که می‌خواهند با گناهکار نشان دادن آمریکا و اسرائیل و روسیه و چین و... خطاها و گناهان تمامی مسئولین از اول انقلاب تا حالا و حتی توقع محاکمه و مجازات رهبران را از مخیله‌ی جامعه پاک کنند؛

ششم: به نظر می‌رسد که بی توقع سازی جامعه، نه‌تنها اسم رمز فرار از مجازات است؛ بلکه حربه‌ای برای ابقای مدیران ناکارآمد قبلی است.


به اعتقاد این کنشگر مدنی:

۱: مطالبه‌ی محاکمه و مجازات عادلانه‌ی هرکس در هر پست و منصبی که مسبب وضعیت موجود کشور است، یک مطالبه‌ی به حق است؛

۲: عدم انتظار اصلاحات یک شبه از دولت دست و پا بسته‌ی چهاردهم، حرف درست و واقع بینانه ای است، اما راه پیشنهاد و نقد را نباید مسدود کرد؛


۳: شاید بتوان بی توقع سازی از کابینه ی وفاق ملی (انتخابی، انتصابی و تاکیدی) را واقع بینانه دانست چون ‌از گروه ناهمگون نمی توان توقع تغییرات یک‌دست و یک پارچه داشت، اما نباید دست روی دست گذاشت تا خطایی صورت بگیرد و بعد مطالبه ی مجازات کرد؛


۴: با توجه به عدم فهم و درک مشترک از مسائل مختلف، نباید اعتقاد خود را مطلق دانسته و باعث دو قطبی سازی و ایجاد تفرقه در اتحاد مردم شد، اما این مهم نباید عامل نادیده انگاشتن مجازات مسببان نابودی #امید و #اعتماد مردم شود.

همه‌ی این‌ها درست ولی باید به این مسئله فکر کرد که پس از محاکمه و مجازات عاملین و مباشرین ایجاد #فقر و #فلاکت ، #نابودی_منابع و آب‌های رو و زیر زمینی، ابر بحران #فرونشست شهرها، انزوای سیاسی، #تحریم، مرگ در زندان‌ها، کوچ اجباری روستائیان، #اختلاس‌ها، حقوق و وام‌های نجومی، چه باید کرد که نه خطا و خیانتی صورت بگیرد و نه نیاز به مجازات باشد؟

پاینده باد ایران، آزاد، آباد، شاد و متحد

https://t.center/pezhvakeghalam
خانه‌ی امید ملت کجاست؟

رضارضائی ۱۴۰۳/۶/۸

آیا هر آدرسی می‌تواند نشانی خانه‌ی امید ملت باشد؟
مقدمه: زیر بنای خانه‌ی #امید عشق است و دیوارهای آن از جنس واقعیت، سقف آن راستی و درستی، سرویس آشپزخانه‌ی آن از برابری و عدالت، مبلمان آن از جنس مهر و عطوفت با روکش دگر دوستی، فرش آن از تاروپود اتحاد و وحدت به هم تنیده، روشنایی آن از علم و آگاهی و حیاط آن چشم اندازی از فردای روشن است.
یکم: این روزها عده‌ای از خانه‌ی امید می‌گویند و آدرس غلط شرق و غرب را می‌دهند.
دوم: عده‌ای رانده شده در سه انتخابات اخیر که به حلالیت خواستن و اقرار به خطا بودن برخی از تصمیمات و رفتارشان رو آورده اند، بدون آنکه عذرخواهی کنند و آماده ی تحمل مجازات باشند، نادیده انگاشتن خطاهای مسئولین را حرکت به سمت وفاق و رسیدن به خانه‌ی امید معرفی می‌کنند.
سوم: رئیس محترم جمهور آدرس وفاق ملی و موفقیت‌های آتی کابینه‌ی مشارکتی را می‌دهد.
چهارم: برخی از احزاب نیز طرح‌های شکست‌خورده و کوتوله‌های سیاسی خود را به‌عنوان راهنمای رسیدن به خانه‌ی امید ملت معرفی می‌کنند.
پنجم: عده‌ای مروج جهاد تبیین، افسران جنگ نرم و آتش به اختیارها را سازندگان خانه‌ی امید برای حفظ نظام معرفی می‌کنند.
ششم: اپوزیسیون خارج نشین، خانه‌ی امید را تغییر رژیم و اپوزیسیون داخلی، گفتگو با حاکمیت و گرفتن امتیازات گام‌به‌گام را راه رسیدن به خانه‌ی امید معرفی می‌کنند.
هفتم: محرومان، حاشیه‌نشینان و قشرهای فرودست، نان و کار و سرپناه را خانه‌ی امید می‌دانند.
هشتم: جامعه‌شناسان، برخی روشنفکران، بعضی از اساتید و گروهی از اصحاب رسانه نیز، خیزش‌های مردمی بر اساس مطالبه‌گری و کنشگری مدنی را اساس ویران کردن خانه‌ی کذب امید و برپایی خانه‌ی امید راستین ملت می‌دانند.
نهم: وطن دوستان، دغدغه‌مندان محیط‌زیست، آبادگران و مروجان فرهنگ ادای مسئولیت اجتماعی، خانه‌ی امید را ایران برای همه‌ی ایرانیان می‌دانند.
دهم: #آزادی‌خواهان، #دموکراسی_طلبان، #صلح‌طلبان، #نواندیشان، #تحول_خواهان و مدافعان حقوق زنان و زندانیان نیز خانه‌ی امید را در اصلاح و تغییر تفکر و نگرش کارگزاران حکومت و حتی تغییر حاکمیت می‌دانند.

به اعتقاد این کنشگر مدنی:

۱. آدرس دادن ناصحیح خانه‌ی امید و ایجاد امید واهی و دروغین، بزرگ‌ترین خیانت به ملت است.
۲. برای مبارزه با ناامیدی، وعده‌های غیرعملیاتی و نشدنی دادن، خیانت به ملت است.

۳. رؤیابافی و سراب نمایی از خانه‌ی امید غیرواقعی، خیانت به ملت است.
۴. تعریف و تفسیر غلط دادن از امید، خیانت به تعریف صحیح امید و خیانت به ملت است.
۵. وعده‌ی رفع حصر محصورین مظلوم (کروبی، موسوی و رهنورد)، نشانی خانه‌ی
امید نیست؛ بلکه آزادی همه‌ی محصورین و زندانیان بی‌گناه، دلجویی از آنها، تضمین سلامت و فعالیت‌های آزادانه‌ی آنها مثل هر شهروند دیگر، و همچنین مجازات مقصرین این حصر و زندان ها به مثابه امید آفرینی خواهد بود والا غیر از این، خیانت به ملت است.
پس: امید آفرینی فقط با ساختن فرهنگ ضدسلطه، ضد انحصار، ضد خودکامگی، ضد خرافه، ضد تحجر، ضدجنگ طلبی، ضد نظامی‌گری، ضد دشمن سازی و دشمن‌پروری، ضد قبیله‌گرایی و باندبازی، ضد سفله‌پروری و ناکارآمدی، ضد حب ریاست، ضد خود دانشمند پنداری، ضد خود ناجی پنداری و ضد دروغ، میسر است.
از سوی دیگر فرهنگ‌سازان، هنرمندان، اصحاب قلم و رسانه، مروجان فرهنگ مسئولیت اجتماعی، کنشگران مدنی که همگی در راستای منافع ملی، تمامیت ارضی و رفاه مردم فعالیت می‌کنند را می‌توان به‌عنوان امید سازان و امید آفرینان معرفی کرد.
به‌خاطر داشته باشیم که امید ملت رابطه‌ی تنگاتنگی با اعتماد بین دولت – ملت دارد و دولت چهاردهم، برای امید آفرینی چاره‌ای جز تمکین به خواست اکثریت مبنی بر برگزاری همه‌پرسی قانون اساسی، تلاش برای رفع حصر و زندان بی‌گناهان، دفع فاسدان، دفع شر جنگ، رفع تحریم، آزادی زندانیان بی گناه از طرفی و گشایش امور مردم از راه ارتباط مؤثر بین دولت و ملت، از طرف دیگر بین دولت و دولت‌های دیگر و هم‌زمان ارتباط مؤثر بین ملل ندارد.

پاینده باد ایران آزاد، آباد، شاد و متحد

https://t.center/pezhvakeghalam
جریمه‌ی وعده

رضارضائی.  ۱۴۰۳/۵/۶

آیا می‌شود به ازاء وعده‌های عمل نشده، جریمه، خسارت و ضرر و زیان گرفت؟
مقدمه: گرچه عمل‌نکردن به وعده در روابط بین فردی و حتی جمعی یک عمل نکوهیده و زشت است، ولی موضوع بحث ما، عمل نکردن به وعده‌های #کارگزاران_حکومتی طی ۴۵ سال اخیر است که موجب نا امیدی و سلب اعتماد #جمهور شده است.
یکم: قطعاً نیاز به لیست‌کردن وعده‌های عمل نشده نیست چرا که فقط کافی است به وضعیت خودمان و کل کشورمان نگاه کنیم.
دوم: قطعاً روان‌شناسان می‌توانند به آثار سوء روحی و روانی خلف وعده بپردازند و جامعه‌شناسان نیز می‌توانند به آثار مخرب و ویرانگر خلف وعده بر روح اجتماع و روان جمعی بپردازند.
سوم: قطعاً اقتصاددانان می‌توانند به آثار مخرب خلف وعده بر پایه‌های #اقتصاد و زیر ساخت‌های اقتصادی و ضرر و زیان‌های ناشی از آن بپردازند.
چهارم: قطعاً تحلیلگران سیاسی نیز می‌توانند به مجموعه‌ای از وعده‌های سیاستمداران که هیچگاه لباس عمل به تن نکرد، بپردازند و تعیین کنند که چه بلایی بر سر #اعتماد_عمومی و #امید مردم آمد.
پنجم: قطعاً با نگاه منصفانه باید بپذیریم که علل و عوامل مختلفی در عدم تحقق وعده‌ها دخالت داشته و حتی می‌توان برخی افراد را تبرئه کرد اما نمی‌توان از سر تقصیر افراد موثر بر شکست وعده ها گذشت، چرا که آنها صاحب فعل، دستور و گوش به #فرمان عده‌ای #ذی‌نفوذ بوده‌اند که در نتیجه باید همه را مقصر دانست.
ششم: قطعاً اخذ جریمه بابت خلف وعده از افرادی که دارای پست و منصب نبوده و یا نیستند (چه قبل از انقلاب مثل روشنفکرنماها و روحانی‌نماها و چه بعد از انقلاب)، واجب، اما نشدنی است، ولی اخذ جریمه از آنها که عهد و پیمان شکستند و طی این سال‌ها دارای پست و منصب بودند و هنوز فوت نکرده یا فرار نکرده‌اند را می‌شود مطالبه کرد.
هفتم: قطعاً اخذ جریمه و خسارت از افرادی که به وعده‌های خود عمل نکردند، کار درستی است؛ اما باید در مؤثربودن آن تأمل کرد و به فکر راه‌حل‌های مؤثرتر بود.
به اعتقاد این کنشگر مدنی: باید مطالبه‌ی عمل به وعده (حتی آنچه در قانون اساسی آمده) را در فرهنگ جامعه نهادینه کرد به‌گونه‌ای که خلف وعده به‌عنوان یک #قبح شناخته شده و زنان و جوانان با تکیه بر #هوش_مصنوعی و سیستم های #هوشمند نوین آن‌چنان عمل کنند که هیچ وعده‌ای فوت نشود.
اما تا آن زمان می‌توان با اقدامات کوچک‌تر و مؤثرتر شروع کرد، مثلاً: در صورت خلف وعده‌های انتخاباتی، اخذ جریمه و خسارت در قالب استعفای رئیس و وزیر و وکیل و معاون و مشاور را مطالبه و پیگیری کرد یا برگرداندن حقوق و مزایا و رانت‌های استفاده شده و جبران خسارت‌های فردی و اجتماعی را در دستور کار مطالبه‌گری عمومی قرار داد.
یا در مقام بالاتر می توان برای ترمیم اعتماد جامعه، مطالبه‌ از مراجع حقوقی و قضائی بر علیه فریبکارانی که وعده دادند ولی عمل نکردند را طی کارزار جمع آوری امضا یا پویش مردمی (که هردو مبارزه منفی و کنشگری مدنی خشونت پرهیز است) را پیگیری نمود.

به هرحال باید هزینه ی وعده دادن و عمل نکردن (فریبکاری) را بالا برد و مردم را هوشیار کرد.

پاینده باد ایران آزاد، آباد، شاد و متحد

https://t.me/+QJg_SxlCSLhiYjFk

https://t.center/pezhvakeghalam

@pezhvakeghalam