پژواک قلم

#تحریم
Канал
Логотип телеграм канала پژواک قلم
@pezhvakeghalamПродвигать
84
подписчика
53
ссылки
در این کانال از فریاد قلم می گوییم تا پژواک آن به گوش ها برسد و کنشگری خشونت پرهیز و مطالبه گری مدنی بعنوان حقوق شهروندی راه خود را در اذهان عمومی باز کند.
ترکیب نسل Z  با NEETها

رضارضائی ۱۴۰۳/۶/۲۵

آیا حواسمان به ترکیب نسل زد با نیت‌ها و آثار آن بر جنبش مردمی ایران هست؟

مقدمه: تا کنون ویژگی‌هایی مثل هوش، خلاقیت، پرسشگری، واقع‌بینی، تعالی خواهی، آزادی‌خواهی، عدالت‌طلبی، کهنه ستیزی و شهامت را برای نسل Z بر می‌شمردیم؛ اما حالا باید به نسلی توجه کنیم به نام NEETها که نه درس می‌خواند، نه به دنبال شغل است و نه مهارتی را می‌آموزد.
یکم: بی شک علم، دانش و خرد بشری با سرعت خارق‌العاده‌ای روبه‌افزایش است،
دوم: بی شک پیشرفت‌های تکنولوژیک در حوزه‌های هسته‌ای، نانو، کوانتوم و هوش مصنوعی، چراغی فرا روی بشریت برای عبور از مرز تاریکی جهل قرار داده است.
سوم: بی شک نسل جوان به‌واسطه‌ی استفاده‌ی گسترده از فضای مجازی، دارای واقع‌بینی و قدرت حل مسئله‌ی بالاتری نسبت به دوران قبل از فضای مجازی هستند.
چهارم: بی شک پدیده‌های نوظهور در عرصه‌ی ارتباطات و اطلاعات، فرصت‌های بی‌شماری را در حوزه‌ی تغییر سبک زندگی، کار و پیشه، روابط بین‌الملل، تعاملات انسانی و حتی ارتباط با طبیعت پیش روی انسان قرار داده است.
پنجم: بی شک بالارفتن ضریب انتخاب‌های منطقی، امکان ریسک و خطا را کاهش داده است.
ششم: بی شک تغییر مرجعیت بزرگ‌ترها، رسانه‌ها، کتاب‌ها و حتی اعتقادات و ایدئولوژی‌ها، بر روی تعلیم، تربیت و پرورش نسل‌ها اثر شگرفی بر جای گذاشته است.
هفتم: بی شک تمامی تغییرات بالا، ما را در طی‌کردن مسیر آزمون‌وخطا و یا تجربه‌اندوزی به بی‌نیازی رسانده و کمتر نیاز داریم که خودمان مطلبی را به‌صورت عینی و ملموس انجام دهیم و نتیجه‌ی آن را فهم و شهود کنیم.
هشتم: بی شک هنوز نتوانسته‌ایم شکاف بین‌نسلی را درک کنیم چه برسد به حل آن که پدیده‌ی NEETها نیز ازراه‌رسیده و نه‌تنها نظام‌های آموزشی و تربیتی را با چالش مواجه ساخته، بلکه جنبش‌های مردمی مبتنی بر خردورزی را نیز تحت‌تأثیر قرار داده است.
نهم: بی شک چالش‌ها و معضلات بیشتری دامن حاکمیت‌ها و دولت‌های منتخب یا منتصب (مثل دولت چهاردهم در ایران) را مواجه ساخته است.

به اعتقاد این کنشگر مدنی:

۱: به نظر می‌رسد که گرچه در دوران نهضت مهسا که با پدیده‌ی نسل Z مواجه شده بودیم، حاکمیت توانسته بود مقداری از هیجانان آنها را کم یا مطالبات آنها را پاسخ بدهد اما در مقابل انفعال، عدم مطالبه گری و عدم علاقه مندی به مهارت آموزی یا تلاش برای تعیین سرنوشت و مداخله برای ساختن ایران فردا از سوی NEET ها قطعاً آچمز خواهد شد؛

۲: به نظر می‌رسد که #جنبش‌های_مردمی که بر آگاهی، واقعی بینی، حل مسئله، راه حل یابی، گفتگو، کنشگری مدنی و مطالبات مردمی استوار است، در مقابل گسترش انفعال و بی تفاوتی نسل جدید قادر به ادامه‌ی حیات و ایجاد تغییر به سمت تعالی نخواهد بود؛
۳: به نظر می‌رسد که عدم توجه به خواسته‌های جوانان نسل Z در جنبش مهسا، پدیده‌های  NEET ها و شاید بسیاری از پدیده‌های دیگر را نهفته نگاه داشته و عدم توجه به خواسته‌های درست و منطقی نسل جوان، موجب برافروختن شعل های جوانان دیگری با تمایلات و خواسته‌های بسیار متفاوت‌تری شود؛

۴: به نظر می‌رسد که در سالگرد #جنبش_مهسا، حاکمیت و بخصوص دولت نوپای چهاردهم باید علاوه بر توجه به اولویت‌های معیشتی، #آزادی، #فضای_مجازی، رفع #تحریم، آزادی #محصوران و زندانیان سیاسی و مطبوعاتی، به مسائل دیگری که دارای اهمیت زیادی هستند نیز توجه کند مثل: آموزش، تعلیم و تربیت، مهارت آموزی، ایجاد امید و برگرداندن اعتماد عمومی؛
۵: به نظر می‌رسد که #زنگ_خطر به صدا در آمده و اندیشمندان و روشنفکران باید هرچه زودتر به فکر حل مسائل فرهنگی و بخصوص رسانه‌های در اختیار نسل جوان باشند و سعی کنند بیشتر آنها را درک و فهم و شهود کنند.
یادمان نرود که باید ارث‌ومیراث درستی را برای نسل آینده به ارمغان بگذاریم شامل: ایران آزاد، آباد، شاد و متحد.

پاینده باد ایران، آزاد، آباد، شاد و متحد

https://t.center/pezhvakeghalam
فرار از مجازات

رضارضائی ۱۴۰۳/۶/۲۱

آیا تلاش برای "بی توقع سازی" جامعه، کنشی در جهت فراری دادن مسببان وضعیت موجود است؟

مقدمه: می‌گویند از دو قاضی در شرایط یکسان، دو حکم متفاوت صادر می‌شود و نباید انتظار قضاوت یکسان داشت، دو مأمور به دو شکل اجرای حکم می‌کنند و نباید انتظار رویه‌ی واحد داشت، دولت‌ها با هم فرق دارند و نباید انتظار داشت که کارگزارانشان عملکرد مشابه داشته باشند.
یا می‌گویند وقتی ساختارها و فرهنگ جامعه خراب است، هرکسی در هر پستی قرار بگیرد امکان خطا، لغزش و فساد هست پس چون نمی‌شود ساختار و فرهنگ را یک‌شبه درست کرد، کسی نباید از هیچ دولتمرد و صاحب‌منصب و حتی صاحب فرمانی انتظار خاصی داشته باشد.

یکم: به نظر می‌رسد که می‌خواهند کاری کنند که مردم انتظار محاکمه و مجازات خاطیان گذشته را نداشته باشند؛

دوم: به نظر می‌رسد که می‌خواهند به بهانه‌ی مقصر بودن ساختارها و سیستم‌ها، آدم‌ها را تبرئه کنند؛

سوم: به نظر می‌رسد که می‌خواهند به بهانه‌ی اختلاف در احکام مراجع تقلید مختلف، گناه و تقصیر #مقلدان را تئوریزه کنند؛

چهارم: به نظر می‌رسد که می‌خواهند با هجمه به دولت‌های قبل، مدیران دولت متبوعشان را تبرئه کنند؛

پنجم: به نظر می‌رسد که می‌خواهند با گناهکار نشان دادن آمریکا و اسرائیل و روسیه و چین و... خطاها و گناهان تمامی مسئولین از اول انقلاب تا حالا و حتی توقع محاکمه و مجازات رهبران را از مخیله‌ی جامعه پاک کنند؛

ششم: به نظر می‌رسد که بی توقع سازی جامعه، نه‌تنها اسم رمز فرار از مجازات است؛ بلکه حربه‌ای برای ابقای مدیران ناکارآمد قبلی است.


به اعتقاد این کنشگر مدنی:

۱: مطالبه‌ی محاکمه و مجازات عادلانه‌ی هرکس در هر پست و منصبی که مسبب وضعیت موجود کشور است، یک مطالبه‌ی به حق است؛

۲: عدم انتظار اصلاحات یک شبه از دولت دست و پا بسته‌ی چهاردهم، حرف درست و واقع بینانه ای است، اما راه پیشنهاد و نقد را نباید مسدود کرد؛


۳: شاید بتوان بی توقع سازی از کابینه ی وفاق ملی (انتخابی، انتصابی و تاکیدی) را واقع بینانه دانست چون ‌از گروه ناهمگون نمی توان توقع تغییرات یک‌دست و یک پارچه داشت، اما نباید دست روی دست گذاشت تا خطایی صورت بگیرد و بعد مطالبه ی مجازات کرد؛


۴: با توجه به عدم فهم و درک مشترک از مسائل مختلف، نباید اعتقاد خود را مطلق دانسته و باعث دو قطبی سازی و ایجاد تفرقه در اتحاد مردم شد، اما این مهم نباید عامل نادیده انگاشتن مجازات مسببان نابودی #امید و #اعتماد مردم شود.

همه‌ی این‌ها درست ولی باید به این مسئله فکر کرد که پس از محاکمه و مجازات عاملین و مباشرین ایجاد #فقر و #فلاکت ، #نابودی_منابع و آب‌های رو و زیر زمینی، ابر بحران #فرونشست شهرها، انزوای سیاسی، #تحریم، مرگ در زندان‌ها، کوچ اجباری روستائیان، #اختلاس‌ها، حقوق و وام‌های نجومی، چه باید کرد که نه خطا و خیانتی صورت بگیرد و نه نیاز به مجازات باشد؟

پاینده باد ایران، آزاد، آباد، شاد و متحد

https://t.center/pezhvakeghalam
چی فکر می کردیم، چی شد؟

رضارضائی. ۱۴۰۳/۶/۱۷

آیا جنبش مردمی ایران تاکنون به همه ی اهداف خود رسیده است؟
مقدمه: از سال ۹۸ و متعاقباََ پس از جنبش مهسا، فکر می کردیم که فریاد خاموشان شنیده شد و مطالبات مردم محقق می شود اما چه فکر می کردیم و چه شد؟
یکم: به جای اینکه شنیده شویم، شنیدیم صدای تیر، فریاد و ناله ی ساچمه خورده ها و نابینا شده ها و صدای خاموشان در بازداشتگاه و زندان و منتظران چوبه ی دار، چه  فکر می کردیم و چه شد؟
دوم: اعتراضات به #حجاب_اجباری و نبود #آزادی وتضییع #حقوق_اقلیت ها و وضعیت نابهنجار #محیط_زیست و افزایش #فساد و #غارت منابع  را دیدیم و با خود گفتیم که تا پایان سال ۱۴۰۱، همه ی این مشکلات مرتفع می‌شود اما چه فکر می کردیم و چه شد؟
سوم: سال ۱۴۰۲ با خود گفتیم که انتخابات را #تحریم می کنیم و تحریم کردیم و شدیم #اکثریت_هشتاددرصدی هایی که مطالبات را از طریق کنشگری مدنی دنبال می کند ولی مجلس اقلیتی مستقر شد و در بر همان پاشنه ی قبلی چرخید و ما هم هیچ کاری نتوانستیم بکنیم. چی فکر می کردیم و چه شد؟
چهارم: سال ۱۴۰۳ مجددآ در دو مرحله انتخابات را تحریم کردیم و گفتیم تا عدم تحقق مطالبات مردم، در هیچ انتخاباتی شرکت نمی کنیم اما بخشی اصلاح طلبان به صحنه آمدند و گفتند با امید آفرینی و نخبه گرایی، خواسته های مردم را محقق می کنیم. اما چه فکر می کردیم و چه شد؟
پنجم: دولت وفاق ملی کابینه ی مشارکتی تشکیل شد اما با صندوق خالی ارزی مواجه و محبور به  استقراض از صندوق ذخیره به مقدار ۳۲۰ همت شد. پس نشان دادند که نه وفاق ملی کارساز است و نه تشکیل کابینه ی مشارکتی و نه توان حل مشکلات را دارند و نه امکان آن را، چون هم پول نیست و هم فرصت. چی فکر می کردیم و چی شد؟
ششم: به آقای کروبی گفتند می توانی به تنهایی از حصر خارج شوی که نپذیرفت و گفت حصر باید برای همه ی محصورین برچیده شود، بعدش آقای تاج زاده نامه سرگشاده نوشت که مانع ادامه پرونده سازی و زندان تا ابد برای او شوند، اما هردو گوش شنوایی نیافتند. چی فکر می کردیم و چی شد؟
هفتم: گفتیم ترکیب کابینه با حضور اهل سنت و زنان، یک ترکیب دموکراتیک و کارا خواهد شد اما اینقدر ناکارآمدی و فساد سازمان ها زیاد و لاینحل بوده که شاید اصلاحات همه جانبه تنها با این دو تغییر میسر نشود.چی فکر می کردیم و چی شد؟

هشتم: گفتند که ناترازی انرژی را با صرفه جویی در مصرف خانگی و صنعتی جبران می کنیم، دیدیم که هم برق قطع می شود و هم آب و هم کارخانه از کار می افتد و هم مردم بیکار می‌شوند و هم مواد اولیه فاسد می شود، یعنی ناترازی در اقتصاد و سیاست خارجی و توزیع منابع و وام و تسهیلات و بهره ی بانکی و وصول مالیات و... کلاََ ناترازی در ترازوی عدالت است. چه فکر می کردیم و چه شد؟

به اعتقاد این کنشگر مدنی، بر اساس مشاهدات و مصاحبه های میدانی با مردم عادی می توان مطالب زیر را جزو "بایدها" قلمداد نمود.

۱_ نهضت بیداری و مطالبه گری مردم نمی تواند منتظر بشود تا ببیند که چه می شود و با توجه به برنامه ی دولت چهاردهم و ضعف های ساختاری و بودجه ای آن، باید مسیر سنگلاخ رسیدن به آزادی، برابری و توسعه را با اتحاد و امید به آینده و با افزایش کنشگری مدنی مطالبه گرایانه ی جدید و همه جانبه طی کند.

۲_ اکثریت هشتاد درصدی ها باید با تعمیق مطالبه گری خود به رویکرد اصلاحات زیر بنایی( تغییر و اصلاح قانون اساسی) بپردازد و فرصتی نیست که بنشیند و شاهد کارشکنی  مجلس اقلیتی در راه توسعه باشد.
۳_ چون خطرات گسست اجتماعی و حضور کم رنگ اندیشمندان کاملا مشهود است، باید مسئله ی محصورین و زندانیان بی گناه به سرعت حل شود و از سوی دیگر با وارد کردن فشار به حاکمیت، مسئله ی دفع جنگ و رفع تحریم ها حل شود و رونق اقتصادی در راستای چشم انداز جدید با #دیپلماسی_اقتصادی نوین، محقق شود؛
۴_ باید و باید با پشتوانه ی اکثریت مردم که از ناکارآمدی  به تنگ آمده اند، بسرعت سرآمدان و کارآمدان به مراکز تصمیم ساز، تصمیم گیرنده و اجرایی راه یابند و امید را به کشور بر گردانند.

۵_ ناترازی ها را از طریق برنامه ی درست، جذب سرمایه ی خارجی و مشارکت مردمی رفع کنیم والا ناترازی تبدیل به نابرابری و بی عدالتی شده و به بخش های مختلف مثل معیشت، سلامت، امنیت اجتماعی، آموزش نیز خواهد رسید.

۶_ فرصت دادن به افرادی که تفکرات خانمانسوز آنها، وضعیت کشور را به اینجا رسانده، نه تنها وفاق نیست که هدر دادن فرصت ها و اجازه دادن  به بدنه ی اجرایی آن تفکر انحرافی است که در سازمان ها و نهادها، خانه کرده است، پس بحث ساماندهی مبارزه با فساد و بازگرداندن آنچه که به یغما رفته، باید از مطالبات تمامی گروه ها، انجمن ها و تشکل ها باشد.
امید آفرینی غیر واقعی هم چون افیون برای جامعه است، با واقع بینی به جنگ فساد و ناکارآمدی برویم.

پاینده باد ایران آزاد، آباد، شاد و متحد

https://t.center/pezhvakeghalam
وفاق ملی ناهمگون
رضارضائی ۱۴۰۳/۵/۳
آیا امکان دارد که از نا همجنس ها، ناهمرنگ ها و نا متجانس‌هایی که دارای اهداف و مقاصد مختلف هستند، یک گروه متجانس تحت عنوان #وفاق_ملی ساخت؟
مقدمه: بازی با کلمه‌ی "وفاق" عمری به درازای  بازی سیاسی با کلماتی مثل وحدت و همبستگی دارد و وفاق ملی نیز از آن اصطلاحات است که در ظاهر شامل همه‌ی جریانات فکری و گرایشات قومی و سیاسی می‌شود اما تا به منصه ی ظهور نرسد و آثار مثبت آن هویدا نشود، نمی توان در مورد آن قضاوت کرد.
یکم: کدام عقل سلیم حکم می‌کند که گروه مستبدان و خودکامگان با مطیعان و مجبوران به یک وفاق  می رسند؟
دوم: وقتی کسی برای احراز و کاندید شدن و پیروزی و حذف رقیب و به دست گرفتن قدرت ظاهری، از یک جای خاص حمایت شده، امکان ندارد که بتواند با افراد و گروه‌هایی که در این فرایند حذف شدند (عادلانه یا ظالمانه) بتواند حتی در یک مورد به توافق و وفاق برسد چون اولین مشکل #تعارض_منافع و دومین مشکل تبعیت است که وقتی پای منافع میان می آید، رنگ می‌بازد و به تمرد و طغیان بدل می شود.
سوم: وقتی فردی مدیون و وام‌دار  یک یا چند مرکز قدرت و ثروت و رانت است، غیر ممکن است که خود را نماینده مردم (اکثریت، اقلیت، رای داده و نداده) بداند مگر آنکه این مهم را کتمان یا فراموش کند.
چهارم: وفاق حول محورهای پذیرش سیستم های موجود، سیاست‌های کلان، قوانین مضر، نهادهای غیر پاسخگوی بودجه بر، دخالت‌های نظامیان، عدم حل مشکل قانون راهبردی و #برجام و #FATF و عدم توجه به معیشت مردم، وفاق در حفظ وضعیت موجود و تداوم آن است و به طور کلی در برگیرنده‌ی اصلاحات و تحول و حتی تغییرات اندک نیز نیست.
پنجم: وقتی وفاق ملی فقط برای قوه‌ی مجریه در دستور کار قرار گرفته و برای دیگر قوا و نهادها فقط توصیه و سفارش به همکاری وجود دارد، چنانچه با بدبینی کامل فرض کنیم که آنها نه به وفاق درونی خود رسیده‌اند و نه از نظر ذاتی با قوه‌ی مجریه امکان وفاق دارند، پس می‌توان بر اساس این پیش فرض، وفاق ملی را یک شعار شکست خورده‌ی قبل از تحقق ارزیابی کرد.
ششم: وفاق ملی به معنی هم اندیشی با چند نفر از اقلیت‌ها و یا بکار گیری چند خانم در مناصب حکومتی نیست، وفاق ملی باید با مردمی که می‌خواهند حامی دولت باشند انجام شود و این مهم فقط با #شفاف سازی، عمل به وعده‌ها، توجه به خواسته‌ی #اکثریت که انتخابات را #تحریم کرده و این را یک#کنشگری_مدنی_خشونت_پرهیز و دارای پیام " نه" است، می‌دانند، تحقق می‌یابد.
نظر این کنشگر مدنی: وفاق ملی یک شعار است که  ممکن است جنبش مردمی را به تاخیر بیاندازد و یا در آن خلل ایجاد کند.
در این صورت امیدهای اندک نیز به نا امیدی تبدیل می‌شود.
پس به جای آن باید وفاق ملی را در کنار مردم و خواسته‌های مردم قرار گرفتن، تعریف کرده و آن را تنها راه نجات ملی بدون خشونت و بدون براندازی دانست که امکان عبور از ناکارآمدی‌ها و سلطه گری را فراهم و آینده‌ی نیک برای ملک و ملت را در فضایی آرام فراهم می‌آورد.


پاینده باد ایران آزاد، آباد، شاد و متحد

https://t.me/+QJg_SxlCSLhiYjFk

https://t.center/pezhvakeghalam

@pezhvakeghalam
قاعده‌ی نهم شمس تبریزی و رئیس تبریزی

رضارضائی ۱۴۰۳/۴/۲۷

چه کسانی از صبر ملت سود می‌برند؟

مقدمه: قاعده‌ی نهم شمس تبریزی عبارت است از < <صبرکردن به معنای ماندن و انتظارکشیدن نیست. به معنای آینده‌نگر بودن است. صبر چیست؟ به تیغ نگریستن و گل را پیش چشم مجسم کردن است، به شب نگریستن و روز را در خیال دیدن است. عاشقانِ خدا صبر را همچون شهد شیرین به کام می‌کشند و هضم می‌کنند. می‌دانند زمان لازم است تا هلال ماه به بدر کامل بدل شود> >.
یکم: بخش اول قاعده‌ی نهم شمس عزیز تبریزی، پویایی و عدم ایستایی و نفی انتظارکشیدن بی‌ثمر و التزام به آینده‌نگری که مترادف با داشتن چشم‌انداز، مأموریت،  هدف، برنامه و فعالیت است و موردتوجه #جنبش مردمی #هشتاددرصدی‌ها است را به تصویر می‌کشد.
دوم: بخش دوم قاعده‌ی نهم آن عارف جان، آن قدر عرفانی و امیدوار کننده است که بیشتر مورداستفاده‌ی رئیس مجبور و حکومت و حامیان آن دو است؛ ولی برای مردم با این شبهه مواجه است که چگونه می‌توان عاشق خدا بود و در شب تار ملت، علائم برطرف‌شدن تاریکی، در آمدن هلال ماه، و رسیدن به صبح سپید، را به‌صورت واقعی، عینی و قابل رویت نظاره کرد تا توانی به دست آورد و منتظر بدر کامل بود؟
سوم: شاید بتوان از این قاعده به < < صبر پویا> > و < < انتظار حرکت‌آفرین> > و < < کنشگری آینده‌نگر> > هم رسید.
چهارم: شاید بتوان از قاعده‌ی نهم شمس تبریزی به رفتارهای #رئیس_تبریزی بهتر پی برد که همچون عاشقان خدا، صبر را  چون شهد شیرین دانسته و با حضور بیش از اندازه در هیئت‌های عزاداری مشق صبر و حوصله و توسل و توکل می‌کنند و انتظار دارند اکثریت هشتاددرصدی‌های مطالبه‌گر هم صبور باشند.
یا شاید بر این باور هستند که باید همچون عاشقان خدا، صبر را توأم با عقلانیت و خردمندی کرده و ملت را به عشق و مراقبت از دستاوردهای چندین‌ساله‌ی جنبش مردمی و تداوم #کنشگری_مدنی_خشونت_پرهیز عاشقانه رهنمون ساخت.
پنجم: شاید رئیس تبریزی می‌خواهد با استفاده از قاعده‌ی نهم شمس تبریزی، صبر هوشمندانه‌ای را پیشه کند تا هم حکم او تنفیذ شود، هم کمیته‌های گزینش وزرا به نتیجه برسند، هم بذر امید در دل‌ها بکارند، هم حاکمیت و جامعه را پذیرنده‌ی تحولات اساسی در مناسبات دولت – ملت کرده و بستر برچیدن #فساد و #ظلم و #نابرابری را مهیا کنند.
نظر این کنشگر مدنی: با حلواحلوا گفتن، دهان شیرین نمی‌شود. مردم به‌جان‌آمده و خسته از درد و رنج، هم عشق و اخلاقیات را می‌خواهند و هم رسیدن به صبح سپید را مطالبه می‌کنند؛ چون رمقی برای صبر عارفانه ندارند. فقط آن بخش از عرفان شمس تبریزی را متوجه می‌شوند که برطرف‌کردن #تحریم ظالمانه و ایجاد رونق اقتصادی و توسعه‌ی متوازن و حسن ارتباط با همه‌ی ملل و دولت‌های جهان و صلح پایدار را برای آنها به ارمغان بیاورد.

پاینده باد ایران آزاد، آباد، شاد و متحد


https://t.me/+QJg_SxlCSLhiYjFk

https://t.center/pezhvakeghalam

@pezhvakeghalam