در این کانال از فریاد قلم می گوییم تا پژواک آن به گوش ها برسد و کنشگری خشونت پرهیز و مطالبه گری مدنی بعنوان حقوق شهروندی راه خود را در اذهان عمومی باز کند.
آیا بهترین تاکتیک پس از یک شکست، حمله است؟ مقدمه: جای هیچ پردهپوشی و کتمانی باقی نمانده که رژیم کودک کش و غاصب صهیونیستی، با حمایت نظام سلطه و پشتیبانی سیاسی، لجستیکی، نظامی، فناوری و اطلاعاتی آدم کشان جنگ طلب توانسته ضربات سختی به جبههی مقاومت وارد کند و علاوه بر کشتن مردم و فرماندهان غزه، فرماندههان و مشاوران نظامی ایران، نیروها و فرماندهان حزبالله لبنان و زیر ساختهای اقتصادی_نظامی حوثیهای یمن را با یک جنگ ترکیبی از صحنه مبارزه خارج کند. یکم: #رژیم_غاصب و اشغالگر تابع هیچ قانون و قاعدهی بینالمللی و انسانی نیست. دوم: حمایتهای خارجی و سکوت توأم با انفعال بسیاری از کشورها و مجامع بین المللی باعث شده که آن رژیم بتواند در چندین جبهه و با مختصات مختلف بجنگد. سوم: پیروزیهای آن رژیم حکایت از برنامهریزیهای بلندمدت و بهکارگیری نیروهای زبده، جنایتکار و بیرحم دارد. چهارم: پیروزی در این جنگها به معنی مشروعیت یا قدرت داشتن نیست؛ بلکه به معنی فقدان پایبندی به ارزشها و هنجارهای بینالمللی و انسانی و در یککلام، شکست در جبههی انسانیت است. پنجم: بهترین مقابله در زمان کنونی، صبر، تجزیهوتحلیل همهجانبهی نوع عملیات های دشمن صهیونیستی، تعیین و تشخیص تاکتیکها و ابزار استفاده شده توسط دشمن و بازنگری اساسی در جبههی مقاومت و حتی کنشهای دولتمردان ما است. ششم: لزوماً پاسخ حمله، حمله نیست، بلکه در بیشتر مواقع عقبنشینی تاکتیکی برای حفظ خطوط، جبههها و نیروهای لجمن و پشتیبانی و حتی نیروها و تجهیزات دوردست است. هفتم: استفاده از شیوههای اطلاعرسانی درست، تبلیغات امیدبخش، ایجاد تحرک در مجامع بینالمللی، برانگیختن افکار عمومی جهانی، حذف عوامل شکست مثل نفوذیهای دشمن، از الزامات و واجبات دوران بحران و سردرگمی نیروها است.
به اعتقاد این کنشگر مدنی: 1: به نظر میرسد که دشمن صهیونیستی با استفاده از اصل غافلگیری توانسته صلح منطقهای و بین المللی را هدف قرار دهد؛ ولی نباید از خاطر دور ساخت که سالها مبارزه با آن رژیم، قابلیتها، توانمندیها، بلوغ، هوشیاری و دوراندیشی جبههی مقاومت را بالا برده و تلاشهای دیپلماتیک برای رسیدن به صلح پایدار را نیز تقویت نموده است؛ 2: به نظر میرسد که عنصر تکنولوژی در حوزهی فضای سایبر، جنگ الکترونیک و ترکیب آن با نیروهای اطلاعاتی و مزدوران خودفروختهی داخلی، لزوم اتحاد برادران مسلمان و کشورهای در معرض خطر جنگ یا عواقب ناشی از آن را صد چندان کرده است؛ 3: به نظر میرسد که میدان بر دیپلماسی غلبه یافته اما آزمون دولت چهاردهم را نیز سختتر کرده و دور نگه داشتن کشور از ورود به جنگ تحمیلی را الزام آور نموده است. 4: به نظر میرسد که تسریع در ایجاد تغییرات و #اصلاحات داخلی برای جلب #امید و #اعتماد مردم، ضروری است و این مهم با خارج کردن #جنگ_طلبان و #جنگ_افروزان، حذف کوتولههای سیاسی و نظامی، هدایت بودجهها به سمت عمران و آبادانی، حذف بودجههای نهادهای بی مصرف و غیر پاسخگو از صحنهی سیاستگزاری و اجرا در کشور، میسر خواهد بود. بهخاطر داشته باشیم که صبر خردمندانه به همراه عناصر هوشیاری، دقت، فرصت شناسی، دشمنشناسی، شناسایی نقاط قوت و ضعف خودی، تغییر نقشه و تاکتیکهای لو رفته، بسیار بهتر از انجام عملیات کربلای 4 است.