Pazudharma

🖋 در انگلستان: ضدسرمایه داری= یهودستیزی!

▪️بیشتر از یک ماه پیش دولت انگلستان به مدارس این کشور دستور داده تا از مطالبِ ضدسرمایه داری از سوی گروه ها یا سازمان هایی که آرزویِ پایان یافتنِ نظام سرمایه داری را دارند استفاده نکنند. بر اساسِ این دستور، هر گونه رویکرد، آرزو یا مطلبِ ضدسرمایه داری با #یهودستیزی، مخالفت با آزادی بیان و پشتیبانی از فعالیت های ناقانونی برابر دانسته شده است! این اقدامِ دولتِ انگلیس با انتقادها و اعتراض های بسیاری در داخل کشور نیز روبرو شده است.
https://www.theguardian.com/education/2020/sep/27/uk-schools-told-not-to-use-anti-capitalist-material-in-teaching

▪️#صنعت_گوشت و #لبنیات یکی از شاخص هایِ کلیدی در #نظام_سرمایه_داری است و هرگونه آگاهی بخشی نسبت به واقعیت های پشت پرده ی دامداری ها(چه از منظرِ اخلاقی و چه علمی) به مذاقِ طرفداران و صاحبانِ این نظام به هیچ وجه خوش نمی آید.

🔹فعالانِ حوزه ی محیط زیست و حیوانات با تعهد به اولین اصلِ این فعالیت یعنی #گیاه_خواری کامل، از موانع و چالش هایِ مهم این نظام، دامداران، صاحبان رستوران ها... و رسانه ها به شمار می آیند.

https://t.center/pazudharma

▪️رسانه ای کردنِ کشتارِ جوجه های گوشتی در کشوری که به طور کلی واژه ی «گوشت» مانند «سگ» یک #تابوی قوی تلقی می شود بیانگرِ واقعیتِ های بسیاری نه تنها در ارتباط با #شیوه_تغذیه بلکه، نگاهِ انسان به حیوانات است؛ اگرچه این «واقعیت» تنها چیزی بود که خودِ همین #رسانه به آن اشاره نکرد!!!
▪️#گیاه_خواری یک رژیم غذایی برای چاق یا لاغر شدن و/یا سلامت ماندن نیست حتی اگر یکی از وجوه آن به سلامتی هم بیانجامد. گیاه خواری آن #تفکری است که یک فرد به زندگی، به سایر #زیستمندان و به چیزی فراتر از «ایگو» یا «من» دارد.
▪️گیاه خواری شاید برای یک فرد معمولی «انتخاب» محسوب شود ولی برای کسی که فعال(کنش گر) محیط زیست است یک ضرورت، یک باید و یک اصل است. همان طور که انواع #گونه_گرایی در این عرصه بی معناست و فقط در خدمتِ علایق و انگیزه های فردی است نه عمومی.

🔹فعالیت در حوزه محیط زیست، شاید پیش از آن که به دانشِ فنی نیازمند باشد، تشنه ی چیزی است که انتقال و شناساندنِ همین دانش فنی را هموار و تسهیل کرده و شاه کلیدی برای تفاهم و حل مشکلات باشد: اخلاقیات.
https://t.center/pazudharma

تغییر فرهنگ مردم از #گوشت_خواری به #گیاه_خواری در کشورهای پیشرفته به این صورت انجام می شود. در کشور ما #صدا_و_سیما و #رسانه ها برای مصرف بیشتر گوشت و تشویق مردم به خرید بیشتر گوشت های وارداتی در صف های طولانی تلاشی شبانه روزی دارند!!!

‍ ‍🖋 دماگوژی با دوچرخه!

▪️چند سالی است موجی از #دوچرخه_سواری برپا شده و هشتگِ #سه_شنبه_های_بدون_خودرو، از خاستگاه این حرکت در #اراک به برخی شهرهای کشور سرایت کرده است. این که فرآیندِ سرایت به چه نحو بوده و چگونه شکل گرفته است در این مختصر نمی گنجد.

▪️بانیان، مروجان و هواداران این هشتگ که چهره های بسیار مشخصی هستند، دوچرخه را برای داشتنِ #هوای_پاک، #نشاط_اجتماعی، #ورزش و ... بسیار کارساز می دانند و با هدف #انگیزه_مند کردنِ #شهروندان و رونق بخشیدن به این حرکت، عکس هایی از #روسای_جمهور در سایر کشورها و #شهردارِ وطنی و هر آن که سوار بر دوچرخه شده است به اشتراک می گذارند.

▪️این گروه که از قضا از #فعالان_محیط_زیستیِ «مشهور» هستند و از #اخلاق_محیط_زیستی هم بسیار می گویند، به نقش رکاب زنی در کاهش آلودگی هوا(که البته تاکنون میزان بهره وری آن در کشور ما مشخص نشده است!) اشاره می کنند ولی نمی دانیم چرا از پرداختن به نقشِ مخربی که #صنعت_گوشت و تولیدِ هر یک کیلو گوشت بر آب و هوا و خاک دارد هراسان هستند؟! اصلا نمی دانیم این فعالان محیط زیست #گوشت_خوارند یا #گیاه_خوار!!!؟

▪️آیا می شود هفته ای یک روز دوچرخه سواری کرد ولی هفت روز هفته به خوردن گوشت و لبنیات مشغول بود!؟! چند درصد از آن هواداران و «فالوور»هایی که در سالن های همایش از این فعالان تقدیر و قدردانی می کنند گیاه خوار هستند؟! آیا آماری در این ارتباط وجود دارد؟

▪️اخلاق محیط زیستی در تفکر این فعالان، #خشونت_علیه_حیوانات را چگونه می بینید و چه نگرشی نسبت به این ناهنجاری اجتماعی دارد؟

▪️سخن پایانی ولی مهم تر از همه این که، آیا می توان دوچرخه ها را به شهرها و #آفرود را به #کویر سرازیر کرد؟!! آیا مناطقِ بکری مانند کویر می توانند به عنوانِ مناطقی به مردم معرفی شوند که «چیزی برای از دست دادن ندارند»!!!؟

🔺یا ما درک درستی از #کویر و #زیستگاه و #گونه_های_در_حال_انقراضِ کویری نداریم یا برخی فعالانِ مشهور محیط زیستی به قدری غرق در نمایش های خود شده اند که رابطه شان با دنیای واقعی کاملا قطع شده است و نیاز به بیدار کردن دارند!!!

🔺#دماگوژی به وسیله #دوچرخه... این گونه شکل می گیرد!

https://t.center/pazudharma

#انسان امروز، با هدفِ شعارگونه ی ایجاد «نظم نوین جهانی» باعث آن چنان بی نظمی بر روی کره زمین شده که قبل از هر چیز خودِ او را تحت تاثیر قرار داده است.
این #نظم که در #ذات خود فقط نوعی بی نظمی است، انسان را در برابر پرسش هایی قرار داده که پاسخ آنها را در لابه لای هیچ کتابی و در مخیله ی هیچ فیلسوفی نمی توان یافت!
یکی از این پرسش های به حق و بر حق این است که اگر #گیاه_خوار هستید چرا به #سگ خود #گوشت می دهید!؟ یا اگر بخواهیم کمی #غرض_ورزانه مطرح کنیم، انتقادی که از سوی همه به #مدافعان_حقوق_حیوانات وارد می شود این است که اگر #داعیه ي دفاع از حقوق همه ی حیوانات را دارید چرا یکی را می کشید تا دیگری تغذیه کند؟
پاسخ این پرسش، شايد، به «بی نظمی» ایجاد شده توسط انسانی برگردد که نه از #حقوق_بشر آگاهی دارد و نه از #حقوق_حیوانات.
◾️انسانی که #طمعِ تصرف هر چیزی خارج از خود را دارد.
◾️انسانی که #صنعت_پت را رواج داد تا دهان هایِ گوشتخوار بیشتری برای دریافت غذای گوشتی باز بمانند.
◾️ انسانی که بدون هیچ آگاهی و براساس یک «لذت» جمعیت خود را به حد انفجاری رساند که برای تامین نیازهای حیاتی و اولیه، خود را ناگزیر از پرورش حیوانات، کشتن و سلاخی آنها می داند.
◾️ انساني كه نه شناختي از ميزان نياز خود دارد و نه بي نيازي.
◾️ انساني كه #آب و #هوا و #خاك و #باد و #قوانين_طبيعت را براي رضاي خود به چالشي بي بازگشت به نام #نابودي كشانده است.
◾️ انسانی که به بهانه ي ایجاد نظم در زندگی خود، نظم بکر و طبیعی دنیا را بر هم ریخت...
براي پرهيز از كشتن يك حيوان در برآورده كردن اساسي ترينِ نيازِ حيواني ديگر بايد به خودمان رجوع كنيم!
به فكري كه حيوانات را مي خرد و مي فروشد.
به فكري كه حيوانات را اسير مي كند.
به فكري كه حيوانات را مي خورد...

برای رسیدن به نظم واقعی، بايد به فكري بازگشت كه کره زمین را به حالت اولیه برگرداند...

https://t.center/pazudharma

زمانی که سخن از «علم» به میان می آید باید توجه داشت از چیزی صحبت مي ­کنیم که بر اسناد و مدارکی تکیه می کند که از طريق #مشاهدات سیستماتیک جمع ­آوری شده باشد. این یک انضباط #تجربی یا #واقعی است. علم از اشتباهات ناشی از #تعصبات یک­سونگر پرهیز مي ­کند. علم روش­ها و نتایج تحقیقات خود را در دسترس همگان قرار می دهد تا دیگر پژوهشگران بتوانند این نتایج را به آزمون گذارند و آنها را ارزیابی کنند. تعمیم و عمومیت بخشیدن نیز قسمتی از کارهایی است که علم انجام می دهد. و اینکه، علوم مختلف به دنبال برقرار کردن ارتباط میان وقایع و رخدادهای اجتماعی است تا از این طریق بتواند به نظریه دست یابند. هنگامی که ما از مفهومی همچون «حقوق» استفاده مي ­کنیم بیانگر این است که ما از یک شاخه علمی صحبت مي ­کنیم که می تواند در ترازی برابر با علم #مدیریت سنجیده شود- چه بسا زیربنایی­ برای علم مدیریت!
موضوعی که همواره بیان می­شود و تلاش مدافعان علم #حقوق_حیوانات نیز همواره در جهت اصلاح آن بوده این است که حیوانات تنها «فیزیولوژی» و مظروفی برای «خزانه ژنتیکی» نیستندکه کارشناسان #حیات_وحش و صاحبان باغ­ وحش دغدغه حفاظت از آنها را داشته باشند! حیوانات برای شیوه زندگی خود دارای «قوانینی طبیعی» هستند که آنها را از طریق #غریزه و/یا #اکتساب مي ­آموزند. رفتارهای بسیار پیچیده­ای مانند جفت ­یابی که به #جفت_­گیری ختم می­شود، نشانه گذاری قلمرو، قلمروطلبی، شکار، دفاع، زورآزمایی، بازی، تعامل با #گیاه، #درخت، #رودخانه، سایر حیوانات و بطورکلی تمام مواهب طبیعت چیزهایی نیست که بتوان در یک مفهوم مانند #فیزیولوژی خلاصه و با تکرار مداوم حفاظت از آن بر«حقایق» سرپوش گذاشت.
نکته مهم دیگر درباره تاریخچة پیدایش باغ­وحش­ها است. باغ وحش­های کنونی نوادگان همان مکان ­هایی هستند که در زمان­های قدیم مانند روم باستان، حیوانات برای خوراک و مسابقه و نمایش «قدرت» اجتماعی در آنها نگهداری و شکنجه می­شدند.
کلام آخر اینکه، «مرز صواب و ناصواب» زمانی مطرح مي ­شود که ما در جایی داعیه حفاظت از یک گونه و درجایی دیگر کمر به قتل گونه ای دیگر به بهانه «#مهاجم» می بندیم. این «مرز» باز زمانی مشخص می­شود که ما به جای ریشه­ يابی مشکلاتی نظیر جداسازی از زیستگاه اصلی و قاچاق آنها به مکانی دیگر و تلاش برای رفع انسانی آن، حیوانات را یکی پس از دیگری به کشتن مي ­دهیم تا خطری برای گونه ­ای دیگر بوجود نیاید. «ناصواب» زمانی «صواب» معرفی می­شود که ما برای «جذابیت» بیشتر باغ­ وحش خود اقدام به واردات #کانگورو از #استرالیا می­ كنیم بدون اینکه تغییر زیستگاه(که همواره سنگ آن را به سینه مي ­زنیم) مورد توجه قرار گیرد! نمي دانیم چرا تعیین این مرز همیشه بر رابطه «برد-باخت» استوار است و نه «برد-برد»!
#باغ_وحش، دنیای دریا، #دلفیناریوم، #باغ­_پرندگان، قفس­ های خانگی و تمام مکان­ های انسان ­ساز از این نوع حتی اگر بهترین و استانداردترین شرایط زیست برای حیوانات را فراهم نمایند، تنها به این دلیل که «حق آزادی» را از آنها سلب می­کنند مورد انتقاد علمی مدافعان حقوق حیوانات در سرتاسر دنیا قرار مي ­گیرند. توضیح و رَد ادعاهایی مانند فراهم کردن فرصتهایی نظیر سرگرمی و تفریح، آموزش برای مردم و امکان تحقیقات را به زمانی دیگر موکول می­کنیم.
https://telegram.me/Pazudharma

قانون #علت_و_معلول را شاید بتوان معادل #کنش_و_واکنش در بین افراد دانست. به این شکل که هر فردی در کنش و واکنش با دیگری، ابتدا کاری که دیگری انجام می دهد را #ارزیابی می کند و بعد، سعی می کند رفتار یا واکنش خود را براساس ارزیابی خودش از کنش دیگران مشخص نماید. به این ترتیب است که کنش های دیگران به عنوان عامل موثر در شکل دادن واکنش به شمار می رود. بخش بزرگی از این کنش ها و واکنش ها به #اشیاء جهان انسانی برمی گردد. پروفسور #هربرت_بلومر معتقد است افراد انسانی همه در مقابل اشیاء و موضوعات براساس #معنایی که آن اشیاء برای آنها دارند، واکنش نشان می دهند. از نظر او این اشیاء به سه دسته کلی تقسیم بندی می شوند: اشیاء فیزیکی مانند #درخت و صندلی- اشیاء اجتماعی مانند رئیس اداره، مادر، همکاران و ... و اشیاء مطلق و #انتزاعی مثل اصول اخلاقی، مکتب های فلسفی، عدالت و غیره.
با این توضیح، معنای تمام اشیای اطراف ما در شیوه #نگرش و نحوه واکنش در برابر آن نهفته است تا حدی که یک شیء واحد برای افراد مختلف، معانی متفاوتی می تواند داشته باشد. طبق مثال بلومر، یک درخت از دید #گیاه_شناس، فرد عادی، #شاعر و یا #باغبان معانی متفاوتی دارد. اما در کنار این، معنای دیگری هم وجود دارد و آن به #رفتاری برمی گردد که همه ما نسبت به یک شی انجام می دهیم.
به نظر می رسد قسمت مهمی از اهمیت نداشتن اشیاء فیزیکی مانند #جنگل، #تالاب، #رودخانه، #دریا، #کویر،... و نیز اشیاء اجتماعی مثل سایر انسان ها، #حیوانات، ... هم به نگرش اشتباهی بستگی دارد که ما نسبت به آنها داریم(يا القاء شده است) و هم به رفتاری که در نتیجه این نگرش شکل می گیرد.
این کنش و واکنش زمانی تقویت می شود و شامل طیف وسیعی از جامعه می گردد که اکثریت قریب به اتفاق جامعه و برخی از اشیاء اجتماعی مثل #مسوولان، #والدین، #معلمان و سایرین نیز نه معنای واقعی اشیاء را درک می کنند و نه رفتار #مسوولانه ای نسبت به آنها اتخاذ می کنند...
https://t.center/pazudharma

زمانی که سخن از «علم» به میان می آید باید توجه داشت از چیزی صحبت مي ­کنیم که بر اسناد و مدارکی تکیه می کند که از طريق #مشاهدات سیستماتیک جمع ­آوری شده باشد. این یک انضباط #تجربی یا #واقعی است. علم از اشتباهات ناشی از #تعصبات یک­سونگر پرهیز مي ­کند. علم روش­ها و نتایج تحقیقات خود را در دسترس همگان قرار می دهد تا دیگر پژوهشگران بتوانند این نتایج را به آزمون گذارند و آنها را ارزیابی کنند. تعمیم و عمومیت بخشیدن نیز قسمتی از کارهایی است که علم انجام می دهد. و اینکه، علوم مختلف به دنبال برقرار کردن ارتباط میان وقایع و رخدادهای اجتماعی است تا از این طریق بتواند به نظریه دست یابند. هنگامی که ما از مفهومی همچون «حقوق» استفاده مي ­کنیم بیانگر این است که ما از یک شاخه علمی صحبت مي ­کنیم که می تواند در ترازی برابر با علم #مدیریت سنجیده شود- چه بسا زیربنایی­ برای علم مدیریت!
موضوعی که همواره بیان می­شود و تلاش مدافعان علم #حقوق_حیوانات نیز همواره در جهت اصلاح آن بوده این است که حیوانات تنها «فیزیولوژی» و مظروفی برای «خزانه ژنتیکی» نیستندکه کارشناسان #حیات_وحش و صاحبان باغ­ وحش دغدغه حفاظت از آنها را داشته باشند! حیوانات برای شیوه زندگی خود دارای «قوانینی طبیعی» هستند که آنها را از طریق #غریزه و/یا #اکتساب مي ­آموزند. رفتارهای بسیار پیچیده­ای مانند جفت ­یابی که به #جفت_­گیری ختم می­شود، نشانه گذاری قلمرو، قلمروطلبی، شکار، دفاع، زورآزمایی، بازی، تعامل با #گیاه، #درخت، #رودخانه، سایر حیوانات و بطورکلی تمام مواهب طبیعت چیزهایی نیست که بتوان در یک مفهوم مانند #فیزیولوژی خلاصه و با تکرار مداوم حفاظت از آن بر«حقایق» سرپوش گذاشت.
نکته مهم دیگر درباره تاریخچة پیدایش باغ­وحش­ها است. باغ وحش­های کنونی نوادگان همان مکان ­هایی هستند که در زمان­های قدیم مانند روم باستان، حیوانات برای خوراک و مسابقه و نمایش «قدرت» اجتماعی در آنها نگهداری و شکنجه می­شدند.
کلام آخر اینکه، «مرز صواب و ناصواب» زمانی مطرح مي ­شود که ما در جایی داعیه حفاظت از یک گونه و درجایی دیگر کمر به قتل گونه ای دیگر به بهانه «#مهاجم» می بندیم. این «مرز» باز زمانی مشخص می­شود که ما به جای ریشه­ يابی مشکلاتی نظیر جداسازی از زیستگاه اصلی و قاچاق آنها به مکانی دیگر و تلاش برای رفع انسانی آن، حیوانات را یکی پس از دیگری به کشتن مي ­دهیم تا خطری برای گونه ­ای دیگر بوجود نیاید. «ناصواب» زمانی «صواب» معرفی می­شود که ما برای «جذابیت» بیشتر باغ­ وحش خود اقدام به واردات #کانگورو از #استرالیا می­ كنیم بدون اینکه تغییر زیستگاه(که همواره سنگ آن را به سینه مي ­زنیم) مورد توجه قرار گیرد! نمي دانیم چرا تعیین این مرز همیشه بر رابطه «برد-باخت» استوار است و نه «برد-برد»!
#باغ_وحش، دنیای دریا، #دلفیناریوم، #باغ­_پرندگان، قفس­ های خانگی و تمام مکان­ های انسان ­ساز از این نوع حتی اگر بهترین و استانداردترین شرایط زیست برای حیوانات را فراهم نمایند، تنها به این دلیل که «حق آزادی» را از آنها سلب می­کنند مورد انتقاد علمی مدافعان حقوق حیوانات در سرتاسر دنیا قرار مي ­گیرند. توضیح و رَد ادعاهایی مانند فراهم کردن فرصتهایی نظیر سرگرمی و تفریح، آموزش برای مردم و امکان تحقیقات را به زمانی دیگر موکول می­کنیم.
https://telegram.me/Pazudharma