انجمن اسلامی آرمان دانشجویان دانشگاه علم و صنعت ایران

#انقلاب
Канал
Образование
Политика
Социальные сети
Семья и дети
ПерсидскийИранИран
Логотип телеграм канала انجمن اسلامی آرمان دانشجویان دانشگاه علم و صنعت ایران
@iustarmanПродвигать
1,87 тыс.
подписчиков
1,21 тыс.
фото
104
видео
249
ссылок
کانال رسمی انجمن اسلامی آرمان دانشجویان دانشگاه علم و صنعت ایران ایمیل: [email protected] اینستاگرام: IUST.Arman توییتر: twitter.com/iust_arman ارتباط با ادمین: @Armancommunity
#انقلاب_۵۷ سرشتی رخدادی داشت از آن رو که پیدایش فکر تاسیس جامعه‌ای سراپا نو و عادلانه، جستجوی شقی دیگر به جای جهان آنگونه که هست و ساخت بدیلی برای وضع موجود و تلاشی برای تغییر جهان و همچنین امری غیرقابل پیش‌بینی و با مشارکت اکثریت مردم بود. مداخله‌ا‌ی فعالانه‌ در وضعیت توسط مردم طردشده‌ای که برابری خود را به منطق پلیسی اعلام می‌کردند رخدادی که خود جزیی رخدادی بزرگتر و در تداوم سیری تاریخی از عصر #مشروطه بود.
  در مقابلِ نگاهی که یکسره به نفی ضرورت تاریخی انقلاب می‌پردازد و تحلیلی غیرتاریخی و غیرعلمی از آن ارائه می‌دهد و حتی خواستار بازگشت نظم پیش از انقلاب است؛ و همینطور در مقابل گفتمانی که با قلب کردن مفهوم تغییرخواهانه و پیشرُوی انقلاب، در پی حفظ وضع موجود است؛ ما ضمن آگاهی از اینکه #انقلاب_۵۷ در تحقق خواسته‌های تاریخی مردم ایران توفیق نداشت از #وفاداری_به_رخداد_۵۷ و بازگشت به آن دست از آرمان‌های رهایی‌بخش انقلاب می‌گوییم. اما اگر از انحراف، به نتیجه نرسیدن یا #شکست انقلاب سخن می‌گوییم آنگاه منظور از شکست دقیقاً چیست؟ آیا پس از شکست باید کل ایده را رها کرد و مسئله‌ی رهایی را به گوشه‌ای نهیم؟ آیا به واسطه‌ی نتایج یک رخداد باید به تخطئه و نفی از پایه‌ی آن رخداد بپردازیم؟ پاسخ این است که در واقع هر رخداد، و به طور مشخص در اینجا انقلاب، گسستی تاریخی در وضعیت است به گونه‌ای که امکان بازگشت به قبل از خود را ناممکن می‌کند اما در عین حال امکان‌های جدیدی را پیش روی ما می گشاید. انقلاب ایران نیز در مقابل خود هم امکان‌های #رهایی‌بخش و هم امکان‌های ارتجاعی متعددی داشت و در نهایت وقوع برخی حوادث و تشکیل برخی مناسبات قدرت  نمی‌تواند به عنوان ویژگی ذاتی آن انقلاب مردمی که علیه #استبداد شکل گرفته بود، باشد.
وفاداری مسئله‌ای است مربوط به ساحت عمل. وفاداری یعنی پایبندی به رخدادهای عظیمی که قوام بخش فاعلیت و سوژه شدن سیاسی مردم باشد باید چیزی را سازماندهی کرد، باید کاری کرد. وفاداری به یک رخداد در واقع هیچوقت تمام نمی‌شود با وفاداری به یک رخداد می‌توان احضار پیاپی شبح آن رخداد اولیه را در تاریخ مشاهده کرد. همان‌گونه که خواسته‌های تاریخی مشروطه، نظیر حکومت قانون یا بحث‌ها و محل‌های اختلافی چون منشأ مشروعیت سیاسی بودن اراده‌ی مردم یا اراده‌ی الهی و... همچنان پس از سال‌ها در انقلاب ۵۷ و حتی پس از آن در پی حوادث سرنوشت‌ساز سیاسی دیگر بارها مطرح و تکرار شدند.
از این روست که ما وفاداری به رخداد ۵۷ را امروز در فریادهای کارگرانی میبینم که شعار #شورا را بیرق مبارزات خود قرار داده‌اند همان گونه که در پی جریان انقلاب و پیش از #سرکوب هدفمند نیروهای مترقی، شوراهای مردمی در محلات و کارخانجات و موسسات جلوه‌ای از «قدرت به دست مردم» و کنترل مردمی و کارگری بودند و نوید جهانی تازه و برابر را می‌دادند. وفاداری به رخداد ۵۷ را در تلاش‌ها و جمع‌های معلمان و دانشجویان پیشرویی می‌بیینم که همچون اخلاف مبارزشان در پی احیای کرامت انسانی و #آزادی نوع بشر تلاش می‌کنند و در این راه سرکوب‌ها و آزارها را به جان می‌خرند. وفاداری به رخداد ۵۷ را مقاومت و ایستادگی #میرحسین می‌بینیم، او که با بریدن از تعلقات قدرت و تکیه بر #سیاست_مردمی، سیاست راستین را به نسل ما آموخت.
قلب مفاهیم و کلمات و معنازدایی و تهی کردن آن‌ها در این سال‌های اخیر سکه رایجی بوده است. و خود کلمه‌ی «انقلاب» دستخوش چنین تغییری شده است. در این وضعیت خواهش احیای معنای انقلاب و آرمان‌ها و امکان‌های رهایی‌بخش آن همان نقطه‌ای است که می‌توان بدون درگیر انفعال شدن، مرز خود را با جناح ها و نیروهای مختلف ارتجاعی داخلی و خارجی روشن ساخت و برای تغییر تلاش کرد.
@IUSTArman
انجمن اسلامی آرمان دانشجویان دانشگاه علم و صنعت ایران
شاه و #دیکتاتوری ۳ @IUSTArman
شاه و دیکتاتوری ۳
🔻امروز ما و #انقلاب
در ۲۲ بهمن ۵۷ انقلابی در ایران رخ داد. در ایران کشوری با منابع انبوه #نفت و گاز میان تنازعات خاورمیانه انقلاب شد. در کشوری که بزرگ‌ترین خریدار اسلحه از ایالات متحده #آمریکا بود، انقلابی ضد سلطه جهانی ایالات متحده صورت گرفت. انقلابی که داعیه‌دار آرمان‌هایی همچون « #عدالت»، « #آزادی»، « #استقلال»، « #اسلام» و « #مردم» بود. انقلاب، انقلاب مردم بود، و این خواست‌ها، خواست‌های مستقیم مردمانی که در خیابان‌ها مشت‌های خود را گره‌کرده بودند. شعار «مرگ بر شاه» که روزی #فاطمی را به جوخه اعدام سپرد آن روز در هرکوچه و هر خیابان شنیده‌می‌شد. ایران کشوری که سال‌ها حکومت‌های شاهنشاهی باحاکمیت مناسبات اشرافی برآن سلطه می‌راندند؛ شاهد انقلابی بود، برای ایجاد یک #جمهوری. حکومت اراده‌ی «مردم» به جای حاکمیت «شاه».
انقلابیون که در کنش تاریخی خود، تجربه‌ی دیکتاتوری شاه را یدک می‌کشیدند آن روز به عرصه‌آمدند تا تاریخ را رقم بزنند.
امروز اما با گذشت سی و نه سال از انقلاب، با دو رویه‌ی خطرناک روبرو هستیم، اول آنکه عده‌ای مشروعیت انقلاب را به نام خود زدند و هرگونه سرکوب و خشونت علیه مردم را باتوسل به مشروعیت انقلاب ۵۷ توجیه می‌کنند. دوم آنکه عده‌ای ‌دیگر با رویکردی متحجرانه رو به سوی گذشته‌کرده و آینده را درگروی بازگشت به گذشته می‌دانند. هردو گروه #دیکتاتوری مخوف شاه را فراموش کرده‌اند. گروه اول فراموش کرده است که شاه چگونه هروقت نیاز داشت به امام رضا می‌رفت و خود را چهره‌ای دین‌دار نشان می‌داد و هروقت لازم بود به سرکوب روحانیون مخالف می‌پرداخت. گروه دوم فراموش کرده است که پهلوی دوم چگونه منافع ملی ایران را به منافع ملی ایالات متحده می‌فروخت. وقتی که ایالات متحده نیاز به جنگ داشت، او در ظفار قتل‌عام به راه می‌انداخت و با خرید‌های هنگفت اسلحه سرمایه‌های خود را به جیب ایالات متحده می‌ریخت، هردو به یاد ندارد که چگونه پهلوی دوم با توسل به ساواک و با سرکوب روزنامه نگاران، #کارگران، #دانشجویان، #روشنفکران و انقلابیون ۳۹ پیش، حکومت می‌کرد.
ما برآن بودیم تا با این سلسله از پسترها به بازنمایی حکومت پهلوی دوم بپردازیم. حکومتی که نباید آن را در یک کلمه «شاه» خلاصه کرد. بی‌شک حکومت پهلوی نه فقط ناشی از یک فرد که سیستمی استبدادی، با نیروهای سرکوبگر خود بوده است، از ساواک گرفته تا حزب رستاخیز.
@IUSTArman
انجمن اسلامی آرمان دانشجویان دانشگاه علم و صنعت ایران
شاه و #دیکتاتوری ۲ @IUSTArman
بخشی از ریشه‌های #انقلاب مردمی ۵۷ را می‌توان در سیاست‌های اقتصادی و روند #توسعه‌ی طی‌شده در سال‌های پیش از آن جستجو کرد.
بین سالهای ۱۳۴۳ تا ۱۳۵۳ مجموع درآمدهای نفتی ایران ۱۳ میلیارد دلار و همچنین بین سالهای ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۶ ٬ به ۳۸ میلیارد دلار رسید. رشد سالانه‌ی تولید ناخالص ملی٬ که در سال ۵۱ ٬ ۱۴درصد بود در سال ۵۲ به ۳۰درصد رسید. هرچند مبالغ بسیاری در هزارتوی ساختار #فاسد رژیم عملا اسراف می‌شد و یا صرف خرید تسلیحات گران قیمت می‌شد اما مقادیری هم به بخش‌های مولد اقتصادی می‌رسید و دولت با تداوم سلسله برنامه‌های عمرانی٬ توسعه‌ی اقتصادی را پیش می‌برد. از آنجا که مدارس٬ امکانات بهداشتی و کارخانه‌های صنعتی جدید غالباً در شهرها متمرکز بودند لذا توسعه‌ی اقتصادی و اجتماعی سال‌های ۴۲ تا ۵۶ بر جمعیت شهری تاثیرات عمیقی گذاشت. جمعیت شهرنشین به سرعت افزایش یافت. مثلاً جمعیت #تهران از ۲.۷ میلیون نفر در سال ۱۳۴۵ به ۴.۴ میلیون نفر در سال ۱۳۵۵ رسید. این جمعیت شهری اضافه‌شده بیشتر از کارمندان و کارگران بودند. در واقع تعداد اعضای طبقه‌ی کارگر٬ بین سال‌های ۴۲ تا ۵۵ پنج برابر شده بود. مجموع شاغلان بخش دولتی٬ خدمات٬ کارگران صنعتی٬ ساختمانی و کشاورزی و فرودستان شهری عمده‌ترین طبقه‌ی ایران بودند. الگوی توسعه‌ی رژیم شکاف فقیر و غنی را گسترده‌تر کرد. ثروت #نفتی به سوی نخبگان وابسته به دربار جریان می‌یافت و آن‌ها نیز کارخانه‌ها٬ شرکت‌ها و واحد‌های کشت و صنعت متعددی را تاسیس کردند. طبقه‌ی اقتصادی بالای کشور در اواسط دهه ۵۰ جمعا کمتر از هزار نفر بودند اما بخش عمده‌ی دارایی‌ها و ثروت کشور در این طبقه متمرکز بود. این طبقه‌ی بالا متشکل از خانواده‌های ثروتمند من‌جمله خانواده‌ی سلطنتی بود. آنها ۸۵درصد شرکتهای خصوصی را در اختیار داشتند و همینطور مالک بسیاری از زمین‌های تجاری بودند. بسیاری از این افراد به واسطه‌ی عضویت در هیئت مدیره‌ها و شرکت در قراردادهای دولتی و یا روابط شخصی با خاندان سلطنتی ثروتمند شده‌بودند. بدینگونه #فساد و #شکاف_طبقاتی بیداد میکرد. در سال‌های پایانی عمر رژیم مبالغ هنگفت پول مستقیماً از محل درآمدهای نفتی به حساب‌های مخفی اعضای خاندان سلطنتی در بانک‌های خارجی منتقل می‌شد. بنیاد پهلوی که دارایی آن در سال‌های اوجش حتی به بیش از ۳ میلیارد دلار می‌رسید؛ سهام عمده‌ی ۲۰۷ شرکت بزرگ را در اختیار داشت و علی‌رغم گردش مالی بالا از معافیت مالیاتی برخوردار بود. این بنیاد با وجود آنکه در ظاهر خیریه بود اما به مثابه راهی برای فرار مالیاتی٬ منبعی برای پاداش به وفاداران سیستم و همچنین کانالی برای تأثیرگذاری در اقتصاد کشور مورد استفاده‌ قرار می‌گرفت. از طرفی شاه از آن رو که تداوم سلطنتش را مدیون یک #کودتا بود لذا نظامیان را پشتیبان اصلی خود می‌دانست پس دست به خریدهای تسلیحاتی عظیم می‌زد تنها در سال‌های ۵۰ تا ۵۶ ٬ تسلیحات خریداری‌شده توسط ایران ارزشی ۱۲میلیارد دلاری داشتند؛ همچنین قرار بود که از سال ۵۶ تا ۵۹ سفارش دیگری نیز با همان بها تحویل داده‌شود.
پهلوی با پیشبرد سیاست‌های توسعه‌ی اقتصادی موجب گسترش طبقه‌ی کارگر صنعتی و متوسط شد اما در حوزه‌ی سیاسی ناتوان از توسعه بود. فقدان راه‌های ارتباطی میان نظام سیاسی و مردم٬ شکاف بین حاکمان و نیروهای اجتماعی را بیشتر کرد. همین ناهمگونی میان محروم ساختن مردم از حقوق سیاسی-مدنی و فساد و توزیع نابرابر ثروت و توسعه‌ی آمرانه‌ی اقتصادی از عوامل جدی رخ‌دادن انقلاب بود.
@IUSTArman
🔵متن مطالبات از دولت آینده در حوزه #اقتصاد (بخش اول)

همواره در جوامع بشری، فقر، تضاد طبقاتی و استثمار سرمایه‌ی اجتماعی ملت ها را نابود کرده و موجب تزلزل همبستگی اجتماعی شده است. توزیع نابرابر درآمد و ثروت باعث احساس طردشدگی، ظهور جرایم مختلف و تقویت نیروهای گریز از مرکز می‌شود. اندیشه برابری که برخاسته از یکسان انگاشتن حقوق طبیعی انسان ها فارغ از هرگونه تفاوت های نژادی، فکری، جنسیتی و تبعیض های ناشی از دستیابی به منابع اقتصادی است، انگیزه اصلی تغییر وضع موجود بوده است. تا زمانی که اعضای یک جامعه چنان با فقر دست و پنجه نرم می‌کنند که درافتادن در چرخه پست تلاش برای زنده ماندن امری الزامی است، چگونه می‌توان انتظار رشد و تعالی انسان را داشت؟ در این شرایط که همه‌ی کوشش‌ها معطوف به نزاع برای بقاست، چگونه می‌توان انتظار داشت افراد به فکر مصلحت عمومی باشند؟ چگونه می‌توان انتظار داشت روابط عادلانه انسانی در وضعیتی که ساختارهای رسمی نه تنها به مقابله با تبعیض نمی‌پردازند بلکه خود به طرق مختلف در عمل و تظر آنها را بازتولید می‌کنند، جریان یابد؟ تا چه زمان باید نظاره‌گر #کودکان_کاری باشیم که برای رفع حداقل نیازهای طبیعی به فعالیت های سخت و غیرانسانی می‌پردازند؟ تا چه زمان باید شاهد کارگرانی باشیم که مجبورند برای تامین حداقل شرایط معیشت، زندگی خود را به حراج بگذارند؟ تا چه زمان باید محرومینی را ببینیم که در هیچ گونه برنامه‌ای حقوق آنها لحاظ نمی‌شود. تا چه زمان شاهد معلمینی باید بود که شرایط طاقت فرسای زندگی چنان آن ها را مستاصل ساخته که به مشاغل دیگری روی میآورند؟ به یادآوریم آن لحظه شگفت انگیز #انقلاب را، آن رخداد عظیم 57 را که همه اقشار دست به دست یکدیگر فارغ از هرگونه تفاوت‌های ساختگی در عرصه عمومی خواستار #عدالت_اجتماعی و آزادی بودند. دولت موظف است در جهت ریشه‌کن‌کردن فقر و محرومیت و تأمین نیازهای اساسی برنامه‌ریزی نماید لذا از رییس جمهور آینده خواستاریم در جهت تحقق مطالبات زیر گام بردارد :
🔸1- توجه به اقشار محروم و کم درآمد مانند کارگران، معلمان، کارمندان سطوح پایین و کشاورزان در سیاست‌های اقتصادی دولت و برنامه‌های توسعه‌ای
طبق بند 3 اصل 43 قانون اساسی دولت بایستی برنامه‌ی اقتصادی کشور را به صورتی تنظیم نماید که شکل و محتوا و ساعات کار چنان باشد که هر فرد علاوه بر تلاش شغلی، فرصت و توان کافی برای خودسازی معنوی، سیاسی و اجتماعی و شرکت فعال در رهبری کشور داشته باشد. این درهر حالی است که مطابق با بند 2 تبصره 33 برنامه ششم توسعه، حداقل مزد کارگران جدید زیر 29 سال حداکثر تا دو سال به میزان 75 درصد حداقل مزد مصوبه شورای عالی کار تعیین شده است. در این سند توسعه هیچ‌گونه برنامه‌ای در جهت توجه به وضعیت نابسامان کارگران، معلمان و اقشار محروم و کم‌درآمد درنظر گرفته نشده است. مادامی که ساخت قدرت نابرابر میان اقشار و طبقات اجتماعی از طریق اصلاح درآمدها و دارایی‌های اولیه و همین‌طور توزیع عادلانه درآمدهای ثانویه از طریق نظام مالیاتی پیشرفته دگرگون نشود، نابرابری در ثروت و درآمد وجه مشخصه نظام اجتماعی باقی خواهد ماند.
🔸2- جلوگیری از #پولی_شدن آموزش عالی، بهداشت، درمان و خدمات عمومی
براساس بند اول اصل 43 قانون اساسی، تأمین نیازهای اساسی از قبیل مسکن، خوراک، پوشاک، بهداشت، درمان، آموزش و پرورش بر عهده دولت است. همچنین طبق اصل 30 قانون اساسی دولت موظف است وسائل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه و وسائل تحصیلات عالی را تا سرحد خودکفایی کشور به طور رایگان گسترش دهد. امروزه پولی شدن آموزش عالی در قالب مصادیقی چون کاهش سنوات مجاز تحصیل دانشجویان، تأسیس دانشگاه‌های پولی مانند پردیس‌ها و واحدهای بین‌الملل و حاکم شدن روابط تجاری در روندهای آموزشی دانشگاه‌ها، آموزش را تبدیل به کالایی مبادله‌ای نموده است که طبقات فرادست قدرت بیشتری برای دستیابی به آن دارند. این در حالی است که برنامه ششم توسعه نه تنها برنامه ای برای جلوگیری از رشد بی‌رویه دانشگاه‌های خصوصی نیاندیشیده بلکه شرایط گسترش آنها را مهیا نموده است. بی‌توجهی به ضرورت سازماندهی بیمه های اجتماعی و ارائه خدمات با کیفیت درمانی چنان قوت گرفته است که هرگاه دولتمردان ملزم به تنظیم بودجه‌ای انقباضی می‌شوند یا درصدد صرفه‌جویی در هزینه های عمومی برای پیشبرد اهداف توسعه‌ای برمی‌آیند یا به دلیل افت قیمت نفت به دنبال جبران کسری بودجه می‌روند، هزینه‌های مربوط به خدمات عمومی همچون آموزش را تعدیل می‌کنند. این درحالی است که اصل 29 قانون اساسی دولت را مکلف می‌کند که از محل درآمدهای عموم، خدمات اجتماعی مانند برخورداری از بیمه تامین اجتماعی و خدمات بهداشتی و درمانی را برای یکایک افراد کشور مهیا سازد.
@IUSTArman
#حلقه بازخوانی تاریخ #جمهوری‌اسلامی با محوریت روزنامه‌ها
هرروز از کنار دکه #روزنامه فروشی که عبور می‌کنم. چند باری شده که رنگ و تیتر روزنامه‌ای توجه ام را جلب ‌کند. عجیب است که روزنامه ها هر روز چاپ می‌شوند! هر روز و هر روز از هزار و یک اتفاقی که در سطح شهر، کشور و جهان رخ می‌دهد، خبر می‌دهند.
در حلقه بازخوانی تاریخ بر آن شدیم تا محور کار خود را بر خواندن روزنامه‌های‌ چندی قبل و چندی بعد از #انقلاب قرار دهیم. روزنامه هایی که شاید به خوبی فضای جامعه انقلابی را نشان دهد.
ما در این حلقه روزنامه هایی را در دست گرفته ایم که در فضای باز سیاسی انقلابی کشور چاپ شده اند. روزنامه هایی که ارزش آن را دارند تا با همدیگر به بازخوانی و بازاندیشی در خبرها و مقالات آنان بنشینیم. در این حلقه سعی بر آن شده است گذشته از پرداختن به اتفاقات بزرگ و مهم به رخ دادهای کوچک و گم شده در دل فضای ملتهب انقلابی نیز پرداخته شود. شاید روزنامه ها چهره مردمی را نشان دهند که امروز بیش از همیشه از درک آنان عاجزیم.
جلسات با #بحث و #گفتگو بین اعضا پیش می‌رود و درصورت نیاز از مهمان هایی دعوت خواهد شد. امید آن است که حضور شما نوید بخش عبور دانشجویان دانشگاه علم و صنعت از "که چی ؟"ها به سمت افزایش آگاهی خود و برداشتن قدم‌های کوچک در راه بهبود جامعه‌مان باشد.
جلسه اول حلقه دوشنبه 6دی ماه ساعت 5 در دفتر انجمن #آرمان برگزار خواهد شد.
@IUSTArman