▪️#اباذری، براهنی، چارلی، گوهرمراد، و باقیقضایا...
.
#رضا_براهنی در آدینه شماره۵۴ یادداشتی دارد به نام "وقتی روح
ساعدی از مرگ مرخصی میگیرد". آنگونه که از ظاهر این مکتوبِ ۱۱صفحهای بر میآید، توامان جشننامه-شناختنامهایست برای
#گوهرمراد. جشننامه چون در آن از او با عنوان هنرمند واقعی، خالق آثاری که بنیان نمایشنامهنویسی جدی عصر ما را گذاشته و دارای آثاری لبریز از فراست و ذکاوت هنری یاد کرده. و شناختنامه چون پر است از خاطرات شفاهی از خصوصیهای روزگار خردسالی در تبریزِ عهد جنگجهانی و مصاف با ساواک، تا انقلاب۵۷ و روزگار صعب و سخت در تبعید.
و اما آنچه که مساله است سویه دوم ماجراست.
#براهنی وقتی از هنرِ نوشتن
#ساعدی میگوید کس دیگری میشود! او را در خلق آثارش مسلوبالاختیار میشناساند. نویسندهای با شخصیتی اسکیزوفرنیک و پارانوید که غریزه و خاطره، نه تئوری و فنونِ علومِ پیشآموخته سبب خلق جاودانههایش شده. مردی "لال"، افسرده و ترسخورده از پلیس درون که همهجا و همهوقت خود را هدف تعقیب سایهها میداند. و در فرازی دیگر مرتبه او را تا جایگاه "بزرگترین شخصیت یک رمان روانشناختی" فرو میکاهد!
اینها فقط یک ورِ داستان است. قلم براهنی یکّه و اغواکننده است. کلمه در مشتش خمیر میشود و در هر شمایلی که بخواهد روی کاغذ ظهور میکند. او با هنرمندی، از همان آغاز نوشته، همانگونه که دارد ذکر رفیق میگوید، برای گوهرمراد یک نسخه بعیدِ بدلی هم میسازد، و آنقدر تردستانه تصویر بیربطِ این دو را در سطرسطر مکتوب خود، با هم میآمیزد که آخر داستان دیگر شمایل
ساعدیِ نویسنده، متفکر، رنجدیده و مبارز، به یاد هم نیاید. او شعبدهبازیست که با یک اشاره
ساعدی را غیب میکند و چارلیِ آواره را جایش تحویل خواننده حیرتزده میدهد!
بله. عجیب است اما براهنی اینجا از رازی کهنه پرده بر میدارد؛ چارلی چاپلین در کالبد
ساعدی حلول کرده است!
براهنی میگوید تماشای فیلمهای چارلی بر دیوارهای تبریز عهد خردسالی انقدر در شخصیت
ساعدی موثر افتاده که هر روز بیشتر از پیش اشبهالناس به او شده و این شبیه شدن (چه در ظاهر و چه در سکنات) تا آخرین دیدار دهه۶۰ شان در خاک غربت ادامه دار بوده. برای این، البته آیه هم میآورد: از فرم موی سر گرفته تا شکل راه رفتن تا عادت بازی با سبیل و... حتا شمایل آدمهای دور و برش!
او ضربه آخر را اینجا میزند؛ وقتی که باور این همانی را در ذهن مخاطب شکل میدهد و آثارش را واجد مولفههای "رقت" و "ایجاز"ی میداند که هر اثر "دلقکی" بزرگ باید داشته باشد.
وه! که چه تمثیل آشنایی!
#روزانه@aminhaghrah