▪️ضیا_موحد از
#جلال می گوید!
●
آل
احمد آدمی بود که بیحساب و کتاب حرف میزد و اشتباهات فراوانی هم مرتکب میشد.
● بخش سیاستپیشگی او دقیقا دور از مسائل روشنفکری بود. آدمی است که بهراحتی هوچیگری میکند. به راحتی غرق شدن "صمد بهرنگی" و خودکشی تختی را میاندازد گردن رژیم... کار دیگری که
آل
احمد میکرد این بود که اشتباهاتی مرتکب میشد و راههایی میرفت که دلش نمیپسندید. بعد برای اینکه از گناه کرده خودش را تبرئه کند، ماجرا را میانداخت گردن رژیم. مینوشت که من با دستگاه شرکت نفت مخالفم اما اشتباه کردم چک گرفتم... برای اینکه یکجوری بگوید من با اکراه این چک را گرفتهام. خب اینکه دیگر با اکراه و رضا ندارد!! تازه یک تحقیقی کردهای و آنها هم در مقابل، یک پولی به تو دادهاند، دیگر این همه سروصدا ندارد.
● کتاب "سنگی بر گوری" خیلی کتاب حقیری بود. برداشتهایی که میکند و حرفهایی که میزند نشاندهنده یک ذهن کاملا عقبافتاده است. حرفهایی که راجع به
#سیمین_دانشور و آن پزشک میزند به گونهای است که اگر آدمی کمی اهل تفکر باشد، چنین حرفهایی نمیزند.
● یکی از مشخصات
آل
احمد چیزی است که غربیها لغت "اروگنس" را برایش به کار می برند... یعنی ادعای زیاد کردن.
آل
احمد مصاحبهای که با شمیم بهار کرده در "اندیشه و هنر" میگوید: در ادبیات فرانسه چیزی نمیگذرد که من ندانم. این یک حرف کاملا اغراقآمیز است.
● در مورد اطلاعات فلسفی هم نه تحصیلات فلسفی داشت و نه با استناد به نوشتههایش مطالعات عمیقی در فلسفه داشت. مفهوم غربزدگی هایدگر را هم نفهمیدهبود.
● وقتی میخواست از کلیت اسلامی دفاع کند، نطق امام خمینی را سانسور میکرد... اصولا زندگی
آل
احمد یک زندگی اسلامی نبود... او دین را چون حربهای برای سقوط شاه میخواست.
آل
احمد خیال میکرد تمام شر عالم زیر سر شاه است. خیال میکرد اگر شاه سقوط کند دیگر کافی است.
● اگر
آل
احمد زنده میماند، پس از انقلاب گرفتار شرایط دهه ۶۰ میشد.»
● تمام اعتبار
آل
احمد به خاطر فرانسه بلد بودن و چیزی نوشتن به سبک غربی بود.
آل
احمد چیزی به جز آن توشهای که از مارکسیسم و نظریههای غربی که درباره داستان بود نداشت! سرمایه
آل
احمد چیزی بود که از غرب آمدهبود.
آل
احمد چندان اطلاعاتی از سنت ما نداشت.»
●
آل
احمد یک متفکر نبود. او از سیاست شروع کرده و به سیاست ختم کرده. این وسط هم یک مقداری کارهای ادبی کرده و گرنه اندیشمندی که غرب و فرهنگ غرب را خوب بشناسد و انتقادهایش عمیق باشد، نه چنین نبود.
● روشنفکر آدمی است منتقد، منصف، راستگو و صمیمی. اما سیاستپیشه، به اقتضای سیاست پایین و بالا میرود، احتمالا دروغ هم میگوید، احتمالا هوچیگری هم میکند.
آل
احمد این دو چیز را با هم دارد. آنچه کار
آل
احمد را بارز کردهاست، نثرش است، به خصوص در "مدیر مدرسه" یا "غربزدگی"؛ نثری که قابل تقلید هم نیست...
[ از گفتگوی ضیا موحد با روزنامه شهروند امروز | ۱۳۸۶ ]
#جلال_آل_احمد#اندیشه#تاریخ@aminhaghrah