▪️گفتم «سنگی بر گوری» را چاپ نکن!وقتی خیلی رفیق شدیم غالبا داستانهایش را با هم میخواندیم. این آخریها میگفتم بعضی داستانها را چاپ نکن. مثلا درباره کتاب «سنگی بر گوری» گفتم نگذار منتشر شود. گفت: "نه، منتشر نمیکنم. این حدیث دل است." بعد از مرگ او، برادرش این کتاب را منتشر کرد...
در این کتاب مطالبی درباره زندگی شخصیاش داشت که بیش از حد خصوصی بود، آن هم در ایران؛ حرف زدن از اینطور چیزها هنوز رسم نشده بود. این کتاب بعد از جلال چاپ شد. برادرش برای اینکه با نام جلال برای خودش اسمی و رسمی پیدا کند، این کتاب را منتشر کرد. میخواست بگوید من برادر جلالم و حساب اعتبار و آبروی او را نکرد....
[ گفتوگو با
#عبدالله_انوار درباره
#جلال_آل_احمد | شماره ۱۱۷ مجلهی کرگدن ]
@aminhaghrah