توره | اساطیر باستان

#هیرانیاکاشیپو
Канал
Логотип телеграм канала توره | اساطیر باستان
@TorecilikПродвигать
4,67 тыс.
подписчиков
2,11 тыс.
фото
56
видео
429
ссылок
🔶TOREJILIK 🔷First mythology channel in telegram ▫️Nordic ▫️Persian ▫️Turkic ▫️Egypt ▫️Greek ▫️Aztek ▫️Indian ▫️Celtic 🎬 Myth movie 🎶 Myth music 📆Start: 6/shah/96 - 28/sep/2017 💬 تبلیغات، انتقاد پیشنهاد: @Tore_info1 🌐 Website: www.Torecilik.ir
👁‍🗨 یکی از اصلیترین مسائلی که همواره دغدغه تمدنهای انسانی بوده است، عنصر "قانون" و "عدالت" است. بی شک جوامع انسانی با ارج نهادن به ذات عدالت پای در مسیر پیشرفت و شکل دادن تمدن نهاده اند و بدون نظامی قانونمند و عدالت محور، تعالی فرهنگ و انسانیت میسر نبوده است. با در نظر گیری این مهم کاملا قابل درک است که جوامع در رسته اعتقادات مذهبی خود نیز اعتقاد به وجودانی والا داشته باشند که نماد و مظهری از عدالت باشند. معرفی خدایان موکل بر عدل و قانون در پانتئون اعتقادی تمدنهای باستانی منظره ای از این تفکر است. در این میان تمدن باستانی #آریایی و اعتقادات دیانت #زرتشتی نیز از این قائله مستثنی نیستند.

در پانتئون دیانت زرتشتی وجودان آسترال متعددی توکل ضمنی بر عنصر عدالت دارند و پاسدار عدل و داد هستند. اما شاخص ترین دیتی موکل بر عدالت در این رسته ایزد #رشن است.

#رشن یا #رشنو (Rashnu) در اوستایی، همانطور که ذکر شد یکی از "ایزدان" دین زرتشتی است. به عبارتی پس از شخص خالق یکتا #اهورا_مزدا و گروه هفت گانه فرشتگان والا یا #امشاسپندان در جایگاه مقامی سوم از روشنان قرار میگیرد. اما این جایگاه چیزی از مقام پر اهمیت او نمیکاهد.

جایگاه مهم ایزد رشن در اعتقادات #آریایی یک #یشت و بخش اصلی در #اوستا را به نام او کرده است. "رشن یشت" از یسنا بخشی کامل در وصف این ایزد، وظایف او و هم رده های او در لشکر روشنان است. همچنان روز هجدهم از هر ماه تقویم خورشیدی ایرانی به نام این ایزد متبرک است.

از آنجا که یکی از نمودهای اصلی عدالت و دادخواهی در هر آیینی در عرصه "معاد" و زندگی پس از مرگ ظهور می یابد، گروهی سه گانه متشکل از ایزدان #رشن، #میترا و #سروش نیز در آیین زرتشتی این وظیفه را بر عهده دارند. این گروه در روز جزا داوری روان درگذشتگان را اجرا می کنند. در این میان رشن صاحب "ترازو"ی داوری است و بر سر #چینود پل منزل دارد. در اوستا میخوانیم که این ترازو عدالت مطلق را در مقایسه روشنی و تاریکی در وجود افراد نمایان میکند و ذره ای به نفع هیچ توانگر یا درویشی کج نمی شود. به همین علت یکی از صفات ایزد رشن "راست" است.

رشن همچنین در عرصه گیتی ناظر بر مراسم مهمی تحت عنوان "ور" است. "ور" در دیانت زرتشتی یک امتحان جسمی سخت و طاقت فرسای مرسوم برای اثبات حقانیت و راست گویی افراد است که به دو شکل ور "گرم" و "سرد" اجرا میشود. یکی از مهمترین و فراگیرترین اشکال ور در عرصه اساطیر نوع اصلی ور گرم یعنی امتحان "کذر از آتش" است. این عقیده باستانی مسلما ریشه در باستانی ترین عقاید تمدنهای انسانی دارد. چرا که نمونه های فراوانی از آن را در تعاریف اساطیر ملل شاهدیم. معروفترین نمونه ور گرم با نظارت ایزد رشن در اساطیر #آریایی بی شک روایت گذر #سیاوش از آتش برای اثبات بی گناهی و پاکدامنی است. به اعتقاذ زرتشتیت آتش پاک افراد پاکدامن را نمی سوزاند. مشابه این روایت را در اساطیر #هندو در داستان شاهزاده #پرالادا ی پاکدامن می یابیم. جایی که پدر ظالم و کافرش یعنی شاه #هیرانیاکاشیپو به خاطر ایمان وی به لرد #ویشنو وی را در آتش می افکند اما به لطف خدایان آتش بر وی سرد می شود و ویشنو در آواتار معروف خود یعنی #ناراسیما برای نجات شاهزاده و مجازات شاه ظالم نزول می کند. همچنین در اعتقاد ادیان یکتاپرستی "ابراهیمی" مشابه این شکل از ور را در روایت سرد شدن آتش #نمرود بر ابراهیم پیامبر شاهدیم.

نوع دیگر ور گرم نهادن فلز گداخته بر سینه فرد مدعی بود که این کار با سرب مذاب انجام میشد. این نوع ور را در روایت اسطوره ای راستی آزمایی ادعای موبد #آذراسپند شاهدیم. همچنین انواعی از ور "سرد" که با نظارت ایزد رشن به انجام میرسید مراسمی مانند نوشیدن "سیماب" یا "سوگند" (آب مخلوط با گوگرد) بوده است که نمونه های فراوانی از آن را در اساطیر #آریایی شاهدیم. به همین علت در ادبیات حال حاضر افراد برای اثبات حقانیت خود به اصطلاح "سوگند" میخورند.

در ریشه یابی نام ایزد رشن ارتباط فاحشی بین نام او و بن واژه "روشن" را شاهدیم. این ریشه مسلما اصلی ترین معنانگاری نام ایزد است. چرا که وی روشن کننده حقیقت هر چیز است و ذره ای از درون و نیت افراد بر وی پوشیده نیست. همچنین در #بندهشن، موبد #فرنبغ، گل "نسترن" را به عنوان نمادی برای پاکی و بی آلایشی ایزد رشن معرفی می نماید. در نهایت فرازی از بند بیست و سوم رشت یشن اوستا را با هم مرور می کنیم:

◽️ @Torecilik

🔗 torecilik.ir
👁‍🗨 بی شک میتوان تمدن #هند را دارای فرهنگی آمیخته با اساطیر و آیین های پرمعنی و راز آمیز دانست. یکی از این آیین های کهن که تا به حال پا برجا مانده است، جشن #هولی است که البته در اذهان مردم دیگر کشور ها بیشتر با نام "جشنواره رنگ ها" شناخته می شود که هر ساله در کشور هند و برخی دیگر از کشور ها برگزار می شود. اما به راستی ریشه اسطوره ای این آیین قدیمی نشات گرفته از کدام افسانه است؟

داستان از نقطه ای آغاز می شود که پادشاه جدید شیاطین (نژاد #اسورا) یعنی #هیرانیاکاشیپو پس از کشته شدن برادرش #هابرانیکشا توسط لرد #ویشنو بر تخت پادشاهی می نشیند.

#هیرانیاکاشیپو به سبب کشته شدن برادرش در پی انتقام است و همانگونه که پیشتر این مسئله مورد اشاره قرار گرفت، او پرستش ویشنو را ممنوع اعلام کرده بود. اما پسر شاه یعنی #پرالادا در مقابل امر پدر سر تعظیم فرود نمی آورد و به او می گوید هیچ کسی به غیر از #ویشنو را مورد پرستش قرار نخواهد داد.

پدر به سبب این نافرمانی قصد کشتن فرزند خود را می کند و به روش های مختلف سعی در از بین بردن وی دارد. این اقدامات در چند مرحله انجام شد و حتی در یک نوبت پرالادای پاک در اعدامی کاملا رسمی از فراز برج سر به فلک کشیده کاخ آسمانی اسورا به زیر افکنده شد. اما هر بار به عنایت لرد ویشنو نجات یافت.

پس از بی نتیجه ماندن چندین سوقصد به جان فزند خود، هیرانیاکاشیپو تصمیم می گیرد این بار از خواهر خود که شیطان مونثی به نام #هولیکا است کمک بگیرد. در مورد هولیکا باید متذکر شویم که از مجموعه قدرتهای شیطانی او ملبس به عبایی خاص بود که او را از گزند آتش مصون نگاه می داشت.

به همین خاطر هیرانیاکاشیپو برای به دام انداختن پرالادا آتشی بزرگ برافروخت. او شاهزاده را فریب داد که با نشستن بر دامان عمه اش آتش بدو گزندی نخواهد رساند و شیاطین می توانند شاهد شکوه و عظمت و مصونیت خاندان شاهنشاهی در برابر آتش بوده و بدینگونه قدرت پرالادا بر همگان آشکار میشود.

پرالادا که از نیت شوم پدر آگاه بود خود را برای مرگ حتمی آماده ساخت و به درگاه ویشنو دعا نموده و امر پدر را اطاعت کرد. اما شاهدیم که پس از ورود به آتش هولیکای جادوگر آتش گرفته و خاکستر شد و پرالادا به اذن ویشنو سالم مانده و آتش وی را نسوزاند و به سلامت از آتش شیاطین بدخواه گذر نمود.

پر واضح است که سرگذشت پرالادا (شاهزاده بی گناه گذر کننده از آتش که به اذن خالق بزرگ سالم می ماند) برای ما ایرانیان یادآور افسانه و سرگذشت #سیاوش است. البته این موضوع به هیچ عنوان تعجب برانگیز نیست و کاملا قابل انتظار نیز هست. چرا که مردم #سانسکریت شاید هر کدام نگاهی از دید خود به افسانه کسی که از آتش گذشت داشته باشند. دیانت #هندو و مردم #آریایی هر کدام به شیوه ای این داستان را ساخته و پرداخته اند پس شاید این مسئله ما را به تفکر وا دارد که در ورای تفکر این اسطوره واقعیتی عجیب و بسیار باستانی نهفته باشد. ادیان یکتاپرست ابراهیمی، این واقعیت را همان سرگذشت #ابراهیم پیامبر (ع) میدانند که به اذن خدای یکتا آتش ظلم نمرود بر وی گلستان شد.

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 اساطیر #هند و دیانت #هندو نیز همانند بسیاری از دیگر تمدنهای بازه ی فرهنگ #سانسکریت، عرصه ی همیشگی جنگ خیر و شر می باشند. در مذهب هندو کشمکش بین دو نژاد #دوا (خدایان) و #اسورا (شیاطین) در متن بسیاری از افسانه ها مشروح است. نقطه عطف این اختلاف را میتوان واقعه کیهانی "کره گیری از اقیانوس شیر ازلی" دانست. چرا که خدابانو #لاکشمی با استفاده از حربه زیبایی فریبنده خود #سوما را به نفع خدایان مصادره نمود و این باعث کینه دایمی شیاطین شد.

در جریان تناسخ های خدای بزرگ تثلیث تری مورتی یعنی لرد #ویشنو، در چند مورد شاهد ظهور دیتی ای هستیم که منحصرا برای جنگ با شیاطین نزول نموده است. بدون شک معروفترین این تناسخ ها #ناراسیما است. #ریگ_ودا داستان بوجود آمدن این صورت را مفصلا شرح می دهد. ناراسیما به شکل شاهی با هیبت و سر و پنجه های یک شیر نر با ابهت و ترسناک ظاهر میشود و به جنگ شاه ظالم اسورا یعنی #هیرانیاکاشیپو می شتابد.

داستان اینگونه آغاز می شود که شاه هیرانیاکا به علت کشته شدن شاه پیشین اسورا یعنی برادر بزرگترش هابرانیکشا از ویشنو کینه ای دیرینه در دل می پروراند. به همین علت پرستش ویشنو را ممنوع کرده و سزای آن را مرگ اعلام میکند. از طرفی پسر شاه هیرانیاکا یعنی شاهزاده #پرالادا از مومنان راسخ لرد ویشنو است. او پس از وضع قانون تحریم پرستش در مقابل شاه ایستادگی میکند و اعلام میدارد که کسی جز ویشنو را نخواهد پرستید. شاه از این عناد خشمگین میشود و تصمیم میگیرد شاهزاده را با اعدام تنبیه کند. به این منظور بدن پرالادا را تا گردن در خاک مدفون می کنند و فیلی را در میدان حاضر می کنند تا سر شاهزاده را لگدمال کرده و او را بکشد. اما فیل با دیدن شاهزاده رام شده و به او تعظیم می کند و او نجات می یابد.

با بازگشت شاهزاده به قصر شاه هیرانیاکا دستور میدهد او را از فراز صخره به دریا بیفکنند. در ادامه شاهدیم که اینبار هم پرالادا به دست شخص ویشنو نجات می یابد. شاه که از به قتل رساندن فرزند معاند خود درمانده شده بود لاجرم به درگاه لرد #براهما قربانی می کند و حاجت خود را اینگونه بیان میدارد که نامیرا شود. اما براهما این دعا را نمی پذیرد. با رد لابه ی شاه از سوی خدای بزرگ، او خشم آورده و رویین تنی خود را به رخ کائنات می کشد و اینگونه فریاد میکند:

"باشد که هیچ کس، هیچ گاه نتواند مرا بکشد، خواه از انسانها باشد یا حیوانات، خواه روز باشد و یا شب، خواه درون خانه باشد یا بیرون خانه، باشد که هیچ اسلحه ای بر من کارگر نیفتد!"

با دیدن چنین کفرگویی شاهزاده پرالادا بر پدر رحم می آورد و بیان میدارد که ویشنو مهربان و بخشنده است و هنوز برای توبه دیر نشده و اگر شاه توبه کند ویشنو او را می بخشد و از جانش در میگذرد.

شاه که از مواجهه با چنین ادعایی از شدت خشم کنترل خود را از دست داده بود با صدای بلند ویشنو را به مصاف طلبید و پرالادا را اینگونه پاسخ گفت:

"اگر ویشنو جرئت دارد پس به او بگو به مبارزه با من بیاید، اما او از ترس من پنهان شده است." سپس با تمسخر ادامه داد: "خدای تو کجاست؟ نکند در ستون قصر من مخفی شده؟!" و پس از این خطاب با گرز خود ستون را شکست. ناگهان از درون ستون هیبت ناراسیما، بسیار با ابهت و وحشتناک ظاهر گشت‌.

خدای شیر سر سپس با یک جهش بر هیرانیاکاشیپو حمله برد و او را به دندان گرفته به درگاه خانه برد. زمان ظهور ناراسیما گرگ و میش غروب آفتاب بود که نه روز بود و نه شب، همچنین وجهه ظاهر او نه حیوان کامل بود و نه کاملا انسان. او شاه اهریمنی را به درگاه خانه برد که نه بیرون از خانه بود و نه درون خانه و با چنگال خود حنجره او را شکافت که چنگال شیر برابر با هیچ سلاح انسانی نبود. بدین گونه نفرین شاه ظالم شیطانی توسط ناراسیما شکسته شد و او خون اهریمن را تا قطره آخر نوشید و سپس بر تخت پادشاهی جلوس نمود.

پس از این لرد ویشنو ناراسیما خود را به هیبت اصلی نورانی و آسمانیش نمایان ساخت و فرمان شاهنشاهی پرالادا را در حضور تمام مردم سرزمین صادر نموده و به آسمان عروج کرد.

▫️ @Torecilik