کانال زندگی نامه شهدا

#نبرد
Канал
Логотип телеграм канала کانال زندگی نامه شهدا
@KHADEMIN_MOLAПродвигать
193
подписчика
15,1 тыс.
фото
2,2 тыс.
видео
385
ссылок
#معرفی_شهیدان #روایتگری هرکــی آرزو✨داشتهـ باشهـ خیلے خدمتـ کنهـ⛑ #شهـــید میشهـ..!🕊 یهـ گوشهـ دلتـ پا👣بده به شهدا ارتبات با مالک @ghbnm345 اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَّآلِ مُحَمَّدٍ وَّعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أَعْدَائَهُمْ اَجْمَعِيْن
بسم‌الله الرحمن الرحیم♡

🍃 #قلم را به دست میگیرم تا از او بنویسم، از اویی که عمری را در #مجاهدت در راه خدا گذراند ، اویی که #عشق بی حد و اندازه ای به #پیر_جماران داشت و فقط کافی بود آقا لب تر کند. 😌
.
🍃عاجز ماندم وقتی #زندگینامه اش را خواندم ، عاجز از نوشتن... میدانم قلم هم ناتوان از به روی کاغذ آوردن اوصاف این #مرد است.
.
🍃قطعا دومین ماهِ بهار از داشتنت بسیار #خرسند است و بهار که تو را برای خودش می‌خواهد. در بهار #متولد شدی. در بهار هم برای همیشه #خداحافظی کردی. خداحافظی از جنس عشق ، خداحافظی که نامت را در ذهن ها به یادگار گذاشت.🌺
.
🍃پاداش عمری #جهاد و شاگردی در محضر بزرگان جز این هم نخواهد بود.
#سید_محمد_رضا! ❤️
.
🍃۵۰ سال از نبودنت گذشت و امروز #پنجاهمین سالگرد آسمانی شدن توست ، در سرمای ۲۲ بهمن ۵۷ نبودی ببینی مردم چطور #بهار_آزادی را جشن گرفتند آزادی که بهایش شد #خون تو و امثال تو.😔
.
🍃نبودی #هشت_سال رزم مردان سرزمینمان را ببینی که نگذاشتند دست #اهریمن به حتی یک وجب از خاک #ایران برسد.
نبودی پیروزی هایمان را ببینی ، ایستادگی هایمان را ببینی ، قدرت و عظمت #ملی امروزمان را تماشا کنی...
تو و صد ها هزاران نفر مثل تو که پر کشیدند جایشان حسابی در این #نبرد ها خالی بود.🕊
.
🍃#پنجاهمین سالگرد شهادتت مبارک #اولین مجتهد شهید نهضت #امام_خمینی!🌹
.
نویسنده : #مهدیه_نادعلی
.
به مناسبت سالروز شهادت #شهید_آیت‌الله_سید_محمد_رضا_سعیدی
.
📅تاریخ تولد : ۲ اردیبهشت ۱۳۰۸
.
📅تاریخ شهادت : ۲۰ خرداد ۱۳۴۹
.
📅تاریخ انتشار : ۲۰ خرداد ۱۳۹۹
.
🥀مزار شهید : وادی السلام قم
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
در زمان #عملیات کربلای 5 – در زمستان سال 1365#میر علی برای اینکه به #نیروهای تحت امرش #نزدیک باشد، در #خط مقدم #سنگری زده بود تا در کنار #نیروهایش #نبرد را هدایت کند تا #شهید یا #مجروحی در #خط مقدم #باقی #نماند.
🍃🌷🍃
با وجود اینکه #فرمانده گردان بود و می توانست از طریق #بیسیم #نیروهایش را #هدایت کند ولی #خودش #همراه #نیروها به #میدان نبرد می رفت و در #کارها #پیش قدم می شد.
🍃🌷🍃
و در 5#اسفند 1365# در حالی که در #خط مقدم به #هدایت #نیروها #مشغول بود بر #اثر اصابت #ترکش به #سر و #پا به #شهادت رسید.
🍃🌷🍃
سرانجام#سردار #شهید میرعلی یوسفی سادات هم درتاریخ  در 5#اسفند 1365#در حالی که در #خط مقدم به #هدایت #نیروها #مشغول بود بر اثر #اصابت ترکش به #سر و #پا به آرزویش که همانا #شهادت در راه #خدا🤍 بود رسید.
🍃🌷🍃
#مزار#شهید :
بهشت #فاطمه (ع)🌷 اردبیل.
🍃🌷🍃
شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت، شهدای مدافع سلامت،شهدای هسته ای
و علی الخصوص شهید سرفراز

   💠 سردار شهید میرعلی یوسفی سادات 💠

       
                   🌷  صلوات 🌷

التماس دعای فر
ایشان سال ۶۷# با پایان یافتن #جنگ تحمیلی، حدود ۲۸#سال #عمار گونه در #سپاه پاسداران ،
#سپاه #امام رضا (ع)🌷مشهد  و #سپاه نیشابور ، #هرمزگان ، #اصفهان در #ماموریت های  خود از #حریم انقلاب  و #نظام اسلامی #پاسداری کرد.
🍃🌷🍃
و پس  از ۱۲#روز #دیده بانی و #نبرد با تکفیری ها  و با  به هلاکت رساندن بیش از ۲۰۰# نفر از #خوارج تکفیری با #درجه #سردار دیده بان ایشان به درجه رفیع#شهادت رسید.
🍃🌷🍃
#سوم اسفند سال۹۴#عازم #سوریه شد، وپس از#توفیق #اولین زیارت خود در #بارگاه
#حضرت زینب(س)🌷 و  #حضرت رقیه (س)🌷با هواپیما به همراه  #دوست دوران دفاع مقدسش #محمد حصاری به سوی #حلب پرواز کرد.
🍃🌷🍃
به روایت از آقای علی هدایتی از همکاران #شهید:
#شهید شمس آبادی به یکی از دوستان در یپیاده روی اربعین گفته بود: «در این زیارت سشهادت در سسوریه را از سامام حسین(ع)🌷 طلب کرده ام.»
🍃🌷🍃
#اخلاص، #تواضع،#خوش اخلاقی،#ادب و #بی ریایی از جمله ویژگی هایی بود که #شهید شمس آبادی را برازنده #شهادت کرد.
🍃🌷🍃
ایشان بیش از ۲#سال به عنوان #امور تعمیراتی تراکتور و ادوات کشاورزی با شعار ” همه با هم جهاد سازندگی ”  به صورت  #افتخاری و #رایگان #خدمت کرد.
🍃🌷🍃
در سن ۱۸#سالگی و در #تابستان سال ۱۳۶۵# برای #اولین بار #عازم #جبهه های حق علیه باطل در #منطقه عملیاتی #مهران شد.
🍃🌷🍃
در این #سفر #رزمی و #جهادی خود در #منطقه  عملیاتی #مهران شاهد #شهادت  #دو تن از #دوستان و #هم رزمان و #هم روستایی های خود به نام های #حسین علی شمس آبادی و #محمد قدر آبادی بود.
🍃🌷🍃
ایشان در همانجا به صورت #پاسدار #افتخاری به #ادامه #نبرد بر علیه متجاوزان بعثی عراق پرداخت  و اینگونه #مرحله جدیدی از  #زندگی  و #حیات دوباره اش به عنوان #پاسدار در سال ۱۳۶۵# شکل گرفت.
🍃🌷🍃
درسن  ۱۹#سالگی با دختر دایی اش وبا انجام مراسمی #ساده و #معنوی ازدواج کرد.
🍃🌷🍃
ایشان در ادامه #خدمت خود با عنوان #مسئول #تسلیحات گردان عبد ا….🌷در م#نطقه عملیاتی جنوب با #انتظاری و #محمد حصاری آشنا شد.
🍃🌷🍃
#صبح 20#فروردین خودم را درگیر کتاب آیین نامه کردم و سراغ تلویزیون نرفتم اما عصر #برادرش از منطقه ای پرسید که #مرتضی در #سوریه مشغول #نبرد بود چون زیر نویس شبکه خبر، از حمله به #سوریه و #شهادت گفته بود.
🍃🌷🍃
اسم محل را به یاد نداشتم. به چند نفر از #همکاران چابهار زنگ زدم تا اسم دقیق محل حضور #مرتضی را بپرسم اما دوستانش که از #شهادت #مرتضی خبر داشتند طفره رفتند و گفتند اسم شهر را می پرسند و خبر می دهند.
🍃🌷🍃
راهی آموزشگاه رانندگی شدم که در کلاس، از طرف پدر شوهرم تماسی داشتم اما رد دادم در این بین تماس ها از خطی ناشناس ادامه داشت و به ناچار پاسخ دادم.

مسئولی از من خواست خودم را به خانه  پدر شوهرم برسانم. آشفتگی و نگرانی بر قلب و جسمم حاکم شده بود. با آژانس تماس گرفتم و تاکسی خواستم اما سرگردان آن را لغو کردم.😭

با برادر #شهید تماس گرفتم و با هزاران اندیشه خوب و بد خودم را به خانه رساندم.😭
🍃🌷🍃
در منزل #پدر #مرتضی #غوغایی بود و دیدن آن همه آدم، پرچم و لباس های سیاه مرا غافل گیر کرده بود. خیلی ها انگار از #شهادت #مرتضی با خبر بودند، رمقی برای راه رفتن نداشتم، جلوی در نشستم و ...😭😭😭😭
🍃🌷🍃
در همین حین از #ایستگاه‌های رادار زمینی مرزی خبر دادند که یک #فروند میگ ۲۵ پی دی در #تعقیب آنهاست و در این #نبرد که حتی تعقیب و گریز آن نابرابر است، که میگ ۲۵ اقدام به شلیک یک تیر «موشک r-۴۰» کرد و موشک با #فانتوم برخوردکرد.
🍃🌷🍃
#ستوان محمدزاده #اجکت کرد و به سختی از #ناحیه #دست راست آسیب دید که توسط #نیروهای امداد و #نجات #نیروی هوایی #نجات پیداکرد ولی ایشان و پس از #اصابت #موشک به #شهادت رسید.
🍃🌷🍃
#شهید حسین خلعتبری دارای ۲#مزار هست.
🍃🌷🍃
#پیکر ایشان در قله #میرزا کوچک خان (گلزار چهل #شهیدان رامسر) خاکسپاری و #سر ایشان را در محل #سقوط هواپیما در شهرستان #سقز به خاک سپردند.
🍃🌷🍃
سرانجام سرلشگر خلبان #شهید حسین خلعتبری هم درتاریخ ۱۳۶۱/۱/۱#هواپیمایش مورد #اصابت #موشک دشمن بعثی قرار گرفت و به #شهادت رسید و با#پیکری #بی سر #خدمت #ارباب بی کفن🌷💔 رسید.
🍃🌷🍃
#مزار#شهید :
گلزار #شهدای چهل #شهیدان رامسر.
🍃🌷🍃
#شهید دفاع مقدس، رضا حداد
🍃🌷🍃
در تاریخ  9#دى ماه سال 1341# در محمودآباد در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشد.
🍃🌷🍃
ایشان از سال 1360# به بعد عمرش را وقف #جبهه كرده بود، متاهل بود، 18#روز پس از #ازدواج راهى #جبهه شد و بيش از #دو سال تمام در #جبهه
#مى جنگيد.
🍃🌷🍃
#سخت كوش و #شجاع بود، و #عشق به #خدا🤍 در #وجودش نهفته بود و به اين جهت در #جبهه بسيار #فعال بود و #مبارزى خشمگين براى #اسلام بود.
🍃🌷🍃
ایشان #عباداتش در كنار #مبارزاتش پيوسته روح ایشان را #شفاف تر می کرد،در #دو #جبهه به #نبرد پرداخته بود #جبهه در #درون و ديگرى در #سر #جهاد ايران، هر وقت كه به #جبهه ميرفت #سه الى #پنج ماه مى ماند و #كمتر براى #مرخصى مى آمد.
🍃🌷🍃
ميلي به #دنيا نداشت و #جبهه را بهترين جاى #عبادت مى دانست، #هشت بار به #جبهه رفته بود و هر گاه رفتن به #جبهه را کمی به #تاخير مى انداخت #ناراحت می شد.
🍃🌷🍃
با اينكه بيش از #چهار ماه در #منطقه بود و به ایشان #پايان #ماموريت ميدادند ولى به خانه نمى آمد و مجدداً #بخط مقدم مى رفت و ميگفت ميخواهم ببينم صدام چگونه ميخواهد #فاو را #پس بگيرد.
🍃🌷🍃
در زمان #عملیات کربلای 5 – در زمستان سال 1365#میر علی برای اینکه به #نیروهای تحت امرش #نزدیک باشد، در #خط مقدم #سنگری زده بود تا در کنار #نیروهایش #نبرد را هدایت کند تا #شهید یا #مجروحی در #خط مقدم #باقی #نماند.
🍃🌷🍃
با وجود اینکه #فرمانده گردان بود و می توانست از طریق #بیسیم #نیروهایش را #هدایت کند ولی #خودش #همراه #نیروها به #میدان نبرد می رفت و در #کارها #پیش قدم می شد.
🍃🌷🍃
و در 5#اسفند 1365# در حالی که در #خط مقدم به #هدایت #نیروها #مشغول بود بر #اثر اصابت #ترکش به #سر و #پا به #شهادت رسید.
🍃🌷🍃
سرانجام#سردار #شهید میرعلی یوسفی سادات هم درتاریخ  در 5#اسفند 1365#در حالی که در #خط مقدم به #هدایت #نیروها #مشغول بود بر اثر #اصابت ترکش به #سر و #پا به آرزویش که همانا #شهادت در راه #خدا🤍 بود رسید.
🍃🌷🍃
#مزار#شهید :
بهشت #فاطمه (ع)🌷 اردبیل.
🍃🌷🍃
شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت، شهدای مدافع سلامت،شهدای هسته ای
و علی الخصوص شهید سرفراز

   💠 سردار شهید میرعلی یوسفی سادات 💠

       
                   🌷  صلوات 🌷

التماس دعای فر
ایشان سال ۶۷# با پایان یافتن #جنگ تحمیلی، حدود ۲۸#سال #عمار گونه در #سپاه پاسداران ،
#سپاه #امام رضا (ع)🌷مشهد  و #سپاه نیشابور ، #هرمزگان ، #اصفهان در #ماموریت های  خود از #حریم انقلاب  و #نظام اسلامی #پاسداری کرد.
🍃🌷🍃
و پس  از ۱۲#روز #دیده بانی و #نبرد با تکفیری ها  و با  به هلاکت رساندن بیش از ۲۰۰# نفر از #خوارج تکفیری با #درجه #سردار دیده بان ایشان به درجه رفیع#شهادت رسید.
🍃🌷🍃
#سوم اسفند سال۹۴#عازم #سوریه شد، وپس از#توفیق #اولین زیارت خود در #بارگاه
#حضرت زینب(س)🌷 و  #حضرت رقیه (س)🌷با هواپیما به همراه  #دوست دوران دفاع مقدسش #محمد حصاری به سوی #حلب پرواز کرد.
🍃🌷🍃
به روایت از آقای علی هدایتی از همکاران #شهید:
#شهید شمس آبادی به یکی از دوستان در یپیاده روی اربعین گفته بود: «در این زیارت سشهادت در سسوریه را از سامام حسین(ع)🌷 طلب کرده ام.»
🍃🌷🍃
#اخلاص، #تواضع،#خوش اخلاقی،#ادب و #بی ریایی از جمله ویژگی هایی بود که #شهید شمس آبادی را برازنده #شهادت کرد.
🍃🌷🍃
ایشان بیش از ۲#سال به عنوان #امور تعمیراتی تراکتور و ادوات کشاورزی با شعار ” همه با هم جهاد سازندگی ”  به صورت  #افتخاری و #رایگان #خدمت کرد.
🍃🌷🍃
در سن ۱۸#سالگی و در #تابستان سال ۱۳۶۵# برای #اولین بار #عازم #جبهه های حق علیه باطل در #منطقه عملیاتی #مهران شد.
🍃🌷🍃
در این #سفر #رزمی و #جهادی خود در #منطقه  عملیاتی #مهران شاهد #شهادت  #دو تن از #دوستان و #هم رزمان و #هم روستایی های خود به نام های #حسین علی شمس آبادی و #محمد قدر آبادی بود.
🍃🌷🍃
ایشان در همانجا به صورت #پاسدار #افتخاری به #ادامه #نبرد بر علیه متجاوزان بعثی عراق پرداخت  و اینگونه #مرحله جدیدی از  #زندگی  و #حیات دوباره اش به عنوان #پاسدار در سال ۱۳۶۵# شکل گرفت.
🍃🌷🍃
درسن  ۱۹#سالگی با دختر دایی اش وبا انجام مراسمی #ساده و #معنوی ازدواج کرد.
🍃🌷🍃
ایشان در ادامه #خدمت خود با عنوان #مسئول #تسلیحات گردان عبد ا….🌷در م#نطقه عملیاتی جنوب با #انتظاری و #محمد حصاری آشنا شد.
🍃🌷🍃
با#انحلال سازمان پیش‌مرگان کُرد مسلمان، در سال ۶۰ به تهران آمد و در دوره ۱۷، ایشان عضو #سپاه و جمعی گردان ۳ سپاه شد و بعد از #آموزش در سپاه به بازی دراز اعزام شد.
🍃🌷🍃
ایشان بعد از دو ماه این‌بار #گردان ۳ مشغول #پاسداری از جماران شد و در مرحله سوم #عملیات رمضان با تشکیل #گردان ابوذر کادر #گردان ابوذر شد.
🍃🌷🍃
در همان #عملیات از ناحیه #ماهیچه پای راست ترکش خورد و بعد از #ترکش گردان را همراهی کرد و هنگام برگشت #گردان دیگر پای ایشان کوتاه شده بود.
🍃🌷🍃
و در تهران مدتی با فیزیوتراپی درمان کرد تا بتواند عصا را کنار بگذارد و دوباره به #منطقه برگشت و در #اطلاعات و #عملیات مشغول #خدمت شد ،در #سومار کار می‌کرد تا #عملیات مسلم‌بن عقیل شروع شد.
🍃🌷🍃
در #عملیات مسلم #مجروح شد، درست پایین #گردن و روی نخاع ،که به مشهد اعزام شد، بعد از چند روز دوباره ایشان به# لشگر برگشت و در #عملیات #والفجر مقدماتی در #گردان مقداد شرکت کرد.
🍃🌷🍃
ابتدا برای #خاموش کردن دوشکای دشمن رفته بود که یک #تیر دوشکا سطحی به #سر ایشان اصابت کرد که با باند پیچی امدادگر دوباره #مشغول #نبرد شد.
🍃🌷🍃