کانال زندگی نامه شهدا

#قلم
Канал
Логотип телеграм канала کانال زندگی نامه شهدا
@KHADEMIN_MOLAПродвигать
193
подписчика
15,1 тыс.
фото
2,2 тыс.
видео
385
ссылок
#معرفی_شهیدان #روایتگری هرکــی آرزو✨داشتهـ باشهـ خیلے خدمتـ کنهـ⛑ #شهـــید میشهـ..!🕊 یهـ گوشهـ دلتـ پا👣بده به شهدا ارتبات با مالک @ghbnm345 اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَّآلِ مُحَمَّدٍ وَّعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أَعْدَائَهُمْ اَجْمَعِيْن
راه‌ِبی‌نَهــایَت...🕊:
#چندنمونه‌کرامات‌شهید👇

نشانه شهادت

زود جوش می‌آورد. آن صبری که بقیه داشتند او نداشت. همیشه هم می‌گفت، «شهدا نشانه دارند که من ندارم. پس #شهید نمی‌شوم!»

دو ماه پیش از شهادتش به طور غیر منتظره‌ای صبور شده بود، آن‌قدر که من سر به سر او می‌گذاشتم تا فریادش را بشنوم، اما هیچ فریادی نمی‌زد. دلم می‌خواست فریاد بزند تا آن نشانه‌ای که می‌گفت را هنوز هم نداشته باشد. به پدرش هم گفتم، «اگر اجازه بدهید ابوالفضل به #سوریه برود، شهید می‌شود.»

حاج آقا گفت، «به #دلت بد راه نده، او رفقای خود را دیده که شهید می‌شوند، عرفانی شده است. بعدا خوب می‌شود.»

مرتبه آخر به مادرش هم گفتم، او هم قبول داشت. به #ابوالفضل گفت، «چگونه این‌قدر صبور شده‌ای؟ چرا به مهدی چیزی نمی‌گویی؟»

ابوالفضل گفت، «بگذار بچه خوشحال باشد و این روز‌های آخر از پدرش خاطره بدی در #ذهن نداشته باشد.»

راوی: همسر شهید


5⃣👈


▫️
🔶
▫️🩸
🔷🍃
▫️🌸
🔶🍂🌾
▫️💦🍂🌸🍃🩸
🟣▪️🔶▪️🔷▪️🔶▪️

مدافعان حرم

رفتیم هیئت فدائیان حسین (ع). وقتی وارد شدیم بچه‌ها که می‌دانستند ایشان از مدافعان حرم است شروع کردند از حضرت زینب گفتند و از توفیقی که #مدافعان حرم دارند و ...

سوار موتور شدیم و او شروع کرد به حرف زدن. یک لحظه احساس کردم دارد باران می‌آید. قطره‌های آب می‌پاشید روی صورتم. وقتی پیاده شدیم از چشم‌های #قرمزش فهمیدم باران نمی‌آمده، اشک‌های او بود که توی آن سرما برمی‌گشت روی صورت من.
گفت، «مرتبه قبل که به سوریه رفتم، به سخن شهید زاداکبر پی بردم. وی می‌گفت: کسی که این‌جا شهید بشود یک تیر و ۱۴ نشان است. آن‌جا آن‌قدر وضعیت وخیم است که اگر ۱۴ معصوم و غیرت‌الله، #مدافع حرم عمه جانشان زینب (س) نبودند، تکفیری‌ها حرم حضرت زینب (س) را با خاک یکسان می‌کردند. دفاع از حرم یک امر الهی است.»

گفتم، «چه #دستاوردی برای ما دارد؟»

گفت، «کسی که آن‌جا شهید بشود، چهارده معصوم به استقبال وی می‌آیند. اگر شما راضی نباشی من شهید نمی‌شوم، اما اگر تو راضی بشوی، من لایق #شهادت می‌شوم و قول می‌دهم نام شما را نیز نزد چهارده معصوم بیاورم.»

راوی: همسر شهید

6⃣👈


▫️
🔶
▫️🩸
🔷🍃
▫️🌸
🔶🍂🌾
▫️💦🍂🌸🍃🩸
🟣▪️🔶▪️🔷▪️🔶▪️

یک تیر و چهارده نشان

غذای بچه‌های خط را گرفتیم که به آن‌ها برسانیم. تأکید داشت غذای بچه‌ها را خیلی #سریع ببریم که گرسنه هستند.

گفتم، «خوبه غذا را بدهیم به فرد دیگری تا ببرد.»

گفت، «نه، خودمان غذای بچه‌ها را می‌بریم.» سپس خاطره‌ای از یک شهید گفت که در زمان جنگ هنگام بردن غذای نیرو‌ها به #شهادت رسیده است.

غذا را رساندیم و جلوتر رفتیم. همان‌جا بود که با گلوله یک تک تیرانداز تکفیری با حالت سجده به زمین افتاد. زمانی‌که او را از زمین بلند کردم، چند مرتبه دستش را به طرف جلو با ‌#حالت ادب بالا آورد. مطمئن شدم همان یک تیر و چهارده نشان شده است.

راوی: همرزم شهید


7⃣👈


▫️
🔶
▫️🩸
🔷🍃
▫️🌸
🔶🍂🌾
▫️💦🍂🌸🍃🩸
🟣▪️🔶▪️🔷▪️🔶▪️

هدیه با واسطه

از بس گریه کرده بودم چشمم نور نداشت. رفتم رو به روی عکسش نشستم و گفتم، «ابوالفضل، دیدی آن‌قدر #قلم قرآنی برای من نگرفتی تا شهید شدی. اگر قلم قرآنی داشتم قرآن می‌خواندم، تا هم من آرام شوم، هم ثواب آن را به تو هدیه کنم.»

ده #دقیقه نشده بود که حاج آقا تماس گرفت و گفت، «آقای معدنی از طرف سپاه دارند می‌آیند دیدار.»

هنگام ورود #بسته‌ای را گرفتند سمت من و گفتند، «ببخشید اظلاع نداده آمدیم. قرار بود هفته دیگر مزاحم بشویم، اما یک ربع پیش تماس گرفتند که تا این‌جا آمدید منزل شهید شیروانیان هم بروید.»

داخل #بسته یک کیف قرآن و قلم آن بود.

راوی: همسر شهید


9⃣👈


▫️
🔶
▫️🩸
🔷🍃
▫️🌸
🔶🍂🌾
▫️💦🍂🌸🍃🩸
🟣▪️🔶▪️🔷▪️🔶▪️
بسم‌الله الرحمن الرحیم♡

🍃 #قلم را به دست میگیرم تا از او بنویسم، از اویی که عمری را در #مجاهدت در راه خدا گذراند ، اویی که #عشق بی حد و اندازه ای به #پیر_جماران داشت و فقط کافی بود آقا لب تر کند. 😌
.
🍃عاجز ماندم وقتی #زندگینامه اش را خواندم ، عاجز از نوشتن... میدانم قلم هم ناتوان از به روی کاغذ آوردن اوصاف این #مرد است.
.
🍃قطعا دومین ماهِ بهار از داشتنت بسیار #خرسند است و بهار که تو را برای خودش می‌خواهد. در بهار #متولد شدی. در بهار هم برای همیشه #خداحافظی کردی. خداحافظی از جنس عشق ، خداحافظی که نامت را در ذهن ها به یادگار گذاشت.🌺
.
🍃پاداش عمری #جهاد و شاگردی در محضر بزرگان جز این هم نخواهد بود.
#سید_محمد_رضا! ❤️
.
🍃۵۰ سال از نبودنت گذشت و امروز #پنجاهمین سالگرد آسمانی شدن توست ، در سرمای ۲۲ بهمن ۵۷ نبودی ببینی مردم چطور #بهار_آزادی را جشن گرفتند آزادی که بهایش شد #خون تو و امثال تو.😔
.
🍃نبودی #هشت_سال رزم مردان سرزمینمان را ببینی که نگذاشتند دست #اهریمن به حتی یک وجب از خاک #ایران برسد.
نبودی پیروزی هایمان را ببینی ، ایستادگی هایمان را ببینی ، قدرت و عظمت #ملی امروزمان را تماشا کنی...
تو و صد ها هزاران نفر مثل تو که پر کشیدند جایشان حسابی در این #نبرد ها خالی بود.🕊
.
🍃#پنجاهمین سالگرد شهادتت مبارک #اولین مجتهد شهید نهضت #امام_خمینی!🌹
.
نویسنده : #مهدیه_نادعلی
.
به مناسبت سالروز شهادت #شهید_آیت‌الله_سید_محمد_رضا_سعیدی
.
📅تاریخ تولد : ۲ اردیبهشت ۱۳۰۸
.
📅تاریخ شهادت : ۲۰ خرداد ۱۳۴۹
.
📅تاریخ انتشار : ۲۰ خرداد ۱۳۹۹
.
🥀مزار شهید : وادی السلام قم
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃به نام آفریننده نور و #قلم
به نام آن کسی که نور دلهای شما را چلچراغ مسیر ما قرار داد، به نام پروردگار #عشق♥️

🍃به نام #خدایی که مشتاقش بودی، آنگونه که عطشانی حیات میجوید و اسیری در پی رهایی میگردد.

🍃به نام او که با هر نفس شوق حسین(ع) را در دلت زنده میکرد و تو، مشتاقانه #علمدار مسیر پر تب و تابش بودی.

🍃چه حرف ها که میتوان زد از #تبسم روح انگیزت در میان قاب‌ها، که راه روشن مینمایاند و پیش‌نوشتی برای سرنوشت‌ها میشود…

🍃شهید، مصداقیست که در قلوب#عاشق شما رشد میکند و روزی مهر تایید بر بیقراری های دل میزند. غلط است که میگویند شهیدان، از دست رفته اند. ما شهیدان را از دست نداده ایم بلکه بدست آورده ایم؛ و خود نیز وقتی به دست خواهیم آمد که شهادت را بدست آوریم.*

🍃به امید روزی که با نگاهی از جوارتان، سعادتی نصیب عاشقان شهادت شود.

*بخشی از وصیتنامه شهید که از #شهید_بهشتی نقل قول شده بود.

نویسنده: #مبرا_پورحسن

🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_علی_کنعانی

📅تاریخ تولد : ٢ شهریور ۱٣۵۶

📅تاریخ شهادت : ۱۰ اردیبهشت ۱٣٩٢

🕊محل شهادت : سوریه

🥀مزار شهید : گلزار شهدای مراغه
🍃نگاهت هم آنجاست در جست و جوی دوستان #شهیدت .😔
.
🍃چشم هایت #آرزوی رَاضِیَةً مَّرْضِیَّةً را فریاد می زند.😞
.
🍃دیگر #نگران نباش .
.
🍃قَسَم هایت به شهدا ، کار دستِ دنیا داد و تا قیامت #داغدار نداشتنت شد.
اما #خداراشکر تو به #آرزویت رسیدی🥀
.
🍃#پرواز را خوب آموختی چون #وابستگی ها را در سرزمین #دنیا رها کردی و رفتی .🕊
.
🍃 فرمانده بودی اما پایان #وصیت نامه ات ، #سربازی_ات را امضا کردی .😓
.
🍃کاش #آوینی بود.تا از تو بنویسید و #ارباب تا همه ی دنیا خواننده قصه واقعی رشادت ها و دلاوری هایت باشند .من و این #قلم شکسته ام برای از تو نوشتن بسیار کوچک ایم.😞
.

🍃راستی حال که به آرزویت رسیدی و به خیلِ #عشاق پیوستی. برای #جامانده_ها دعا کن..😥

🍃آن هاکه آرزوی #شهادت دارند.😰
.
🍃مدتی است راه #بندگی را گم کرده اند.
.
🍃#اسیر دنیا شده اند اما #امید به آزادی نفس دارند.💚
.
🍃دلشان برای یک #توبه خالصانه و #اشک ندامت لک زده است.😭
.
🍃برای آنانکه که #خسته از دنیا و بازی هایش هستند دعا کن.😓
.
🍂به مناسبت شهادت #شهید_سعید_قهاری_سعید
.
🖊به قلم #طاهره_بنائی_منتظر
.
📅تاریخ تولد: ۱۳۳۱/۰۱/۰۵
.
📆تاریخ شهادت: ۱۳۸۵/۱۲/۰۴
.
📇تاریخ انتشار طرح: ۱۳۹۸/۱۲/۰۳
.
محل شهادت: جهنم دره خوی.آذربایجان غربی
.
یادبود: تهران.بهشت زهرا
.

#گرافیست_الشهدا #طراحی #عمار_عبدی #کربلا #مشهد
.
Forwarded from ✌✌اَِنَِـــصَِـــاَِرَِ ُاَِلَِـــمَِــَِـَــهَِـــدَِیَِ عَِ✌✌
‌بسمـ رب الشـهدا..

#مهمـان‌امشب😊
🍃به نام آفریننده نور و #قلم
به نام آن کسی که نور دلهای شما را چلچراغ مسیر ما قرار داد، به نام پروردگار #عشق♥️

🍃به نام #خدایی که مشتاقش بودی، آنگونه که عطشانی حیات میجوید و اسیری در پی رهایی میگردد.

🍃به نام او که با هر نفس شوق حسین(ع) را در دلت زنده میکرد و تو، مشتاقانه #علمدار مسیر پر تب و تابش بودی.

🍃چه حرف ها که میتوان زد از #تبسم روح انگیزت در میان قاب‌ها، که راه روشن مینمایاند و پیش‌نوشتی برای سرنوشت‌ها میشود…

🍃شهید، مصداقیست که در قلوب#عاشق شما رشد میکند و روزی مهر تایید بر بیقراری های دل میزند. غلط است که میگویند شهیدان، از دست رفته اند. ما شهیدان را از دست نداده ایم بلکه بدست آورده ایم؛ و خود نیز وقتی به دست خواهیم آمد که شهادت را بدست آوریم.*

🍃به امید روزی که با نگاهی از جوارتان، سعادتی نصیب عاشقان شهادت شود.

*بخشی از وصیتنامه شهید که از #شهید_بهشتی نقل قول شده بود.

نویسنده: #مبرا_پورحسن

🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_علی_کنعانی

📅تاریخ تولد : ٢ شهریور ۱٣۵۶

📅تاریخ شهادت : ۱۰ اردیبهشت ۱٣٩٢

📅تاریخ انتشار : ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۰

🕊محل شهادت : سوریه

🥀مزار شهید : گلزار شهدای مراغه

#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی